مطالب

بسیاری بر این باورند که ترجمه آثار ادبی کودک و نوجوان، کاری بس سهل است که تنها با جایگزین کردن کلمات و رعایت نسبی ساختار جمله بندی ها می توان ترجمه ا ی خوب از آثار کودک و نوجوان ارائه کرد. اما این امر درست نیست چرا که ترجمه فرآیندی بسیار پیچیده و متاثر از عوامل بسیاری از قبیل نوع و شیوه بیان متن اصلی، قابلیت مترجم در انتقال مفهوم و از همه مهم تر لحن است. از اینرو، در پژوهش حاضر سعی شده است تا با مقایسه ترجمه های کتاب «شازده کوچولو» با قلم محمد قاضی و احمد شاملو، مسأله لحن در ترجمه آثار کودک و نوجوان بررسی شود. نتایج نشان می دهد که مترجمان در انتخابِ لحنِ مناسب برای مخاطبِ کودک و نوجوان، دچار ضعف بوده اند. چرا که در اکثر جمله ها قاضی از جملات بسیار رسمی و مناسب رده سنی بزرگسال استفاده کرده است. از طرف دیگر، شاملو از جملات شکسته و زبان محاوره استفاده کرده است که مناسب رده سنی کودک و نوجوان نیست.

۱۴.

مروری بر یک رساله انتقادی در دوره صفوی: رساله در مذمت قاضی کاشان، از محمد حسین حسنی حسینی یزدی کاشانی

نویسنده: رسول جعفریان

منبع: آینه پژوهش سال ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳) 57 - 64

کلیدواژه‌ها: ادبیات انتقادی در دوره صفوی محمد حسین حسنی یزدی کاشانی قاضی کاشان نظام قضایی در دوره صفوی

حوزه‌های تخصصی:

حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی

تعداد بازدید : ۳۸۰

۱۵.

معرفی، مقایسه و نقد شرح محمد بن قوام بلخی و شرح قاضی ابراهیم تتوی (با تکیه بر ابیاتی از مخزن الاسرار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده: علیرضا نبی لو

منبع: زبان و ادب فارسی سال ۷۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۸ 213 - 229

کلیدواژه‌ها: مخزن الاسرار محمد قوام ابراهیم تتوی نظامی

حوزه‌های تخصصی:

حوزه‌های تخصصی ادبیات

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۶

در پژوهش حاضر کوشیده می شود با مراجعه به نسخه های خطی دو شرح مهم مخزن الاسرار نظامی یعنی شرح محمد بن قوام بلخی معروف به کرّی مربوط به قرن هشتم هجری و شرح قاضی ابراهیم تتوی متعلق به قرن یازدهم هجری، ابیاتی از مخزن الاسرار انتخاب شود، و شرح و تحلیل هر دو شارح درباره این ابیات بررسی و مقایسه گردد. شرح محمد بن قوام بلخی از قدیمی ترین شروح مخزن الاسرار است که نسخه خطی آن در دسترس است و شارحان بعدی غالبا از این اثر تاثیر پذیرفته اند؛ قاضی ابراهیم تتوی در شرح خود بر مخزن الاسرار، مکرر از محمد قوام بلخی یاد کرده است. در این پژوهش ضمن مقایسه شرح ابیات از هر دو شارح نشان داده می شود که قاضی ابراهیم صرفا مقلد نبوده و در برخی ابیات دست به نوآوری زده و شرح و تحلیل متفاوتی ارایه داده و در برخی ابیات نیز رد پای تقلید مشهود است. برای این منظور چند بیت که بعضا دشواری و ابهامی دارند انتخاب شده تا مشخص شود که آیا این شروح در تحلیل آنها راهگشا و بسنده هستند یا از عهده رفع ابهام بر نیامده اند و مشکل کماکان باقی مانده است، در عین حال میزان تاثیرپذیری قاضی ابراهیم یا ابتکار او نیز نشان داده می شود.