مطالب
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
67 - 92
حوزههای تخصصی:
اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر ادب فارسی و لطیف هلمت شاعر معاصر کرد از نظر محتوا و مضمون و در چارچوب ادب رمانتیستی دارای مشابهت هایی هستند. پژوهش حاضر بر آن است تا اشعار این دو شاعر را با رویکرد تحلیل محتوا و با پشتوانه ی تفسیری برگرفته از مکتب رمانتیسم در هر دو سطح رمانتیسم فردی و اجتماعی بررسی کند. به این منظور ابتدا تمام اشعار ابتهاج و هلمت مطالعه و بررسی شدند سپس اشعاری که دارای مضامین رمانتیستی (چه رمانتیسم اجتماعی، چه رمانتیسم فردی) بودند استخراج شدند. سپس به طبقه بندی مضمونی این اشعار ذیل دو سطح کلان رمانتیسم فردی و رمانتیسم اجتماعی پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در مجموع، 103 نمونه ی شعری از مجموعه اشعار هر دو شاعر حاوی مضامین رمانتیستی بودند (52 مورد اشعار هلمت و 51 مورد شعر ابتهاج) که تعداد 27 مورد (26 درصد) آن دارای مضامین سه گانه ی رمانتیسم فردی (عشق، اخلاق فردی و ناپایداری دنیا) و تعداد 76 مورد (74 درصد) آن دارای مضامین رمانتیستی از نوع رمانتیسم اجتماعی بود که در پنج دسته اصلی طبقه بندی شدند و عبارتند از: تعهد و التزام شاعر، آسیب های اجتماعی چون فقر، گرسنگی و ...، بیدارگری و ستایش آزادی، نکوهش قدرت، ستم و جنگ، شکوه از جابه جا شدن ارزش ها و ضد ارزش ها. بر این اساس، هر دو شاعر، جنبه ی اجتماعی رمانتیسم را بر دغدغه های فردگرایانه و شخصی مقدّم دانسته اند و می توان به هر دو شاعر لقب شاعران تعهد و التزام اجتماعی را بخشید.
بررسی شاخصه های «شعر سیاه» در اشعار هوشنگ ابتهاج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
60 - 71
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «شعر سیاه» به شعری گفته می شود که احساسات و افکار منفی و دردآلود انسان را بازگو کند. شاعران و نویسندگان معاصر، متأثر از برخی نظریات فلسفی و نیز اوضاع اجتماعی و سیاسی جامعه خود به نوعی رمانتیسم سیاه و بدبینانه روی آوردند و با استفاده مکرر از مفاهیمی مانند غم، اندوه، ناامیدی، شکست، تنهایی، مرگ و ... شعر سیاه را پدید آوردند. در ایران، بسیاری از شاعران و نویسندگان متأثر از جریان های سیاسی و اجتماعی دوره پهلوی، به ویژه کودتای 28 مرداد 1332 و سلطه استبداد و خفقان در جامعه، دچار یأس و ناامیدی و سرخوردگی شدند و در اشعارشان با خلق فضاهای سیاه و مضامین غم آلود، نارضایتی خود را از وضع موجود نشان دادند. هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، نصرت رحمانی و نادر نادرپور از این شاعران بودند. نتیجه اینکه مرگ اندیشی در شعر ابتهاج در طی دوره اول (فردی) و دوره دوم (اجتماعی)، متفاوت است و شاعر در نخستین شعرهای خود بر اساس نگاه فردی و غم هجران یار، خواهان مرگ زودتر از موعد است تا او را از رنج زندگی برهاند؛ اما در دوره دوم و در کشاکش مبارزه با حکومت استبداد، مرگ در میدان جنگ و مردن چون مردان را بالاترین شجاعت می داند.
انعکاس اوضاع اجتماعی فرهنگی جامعه در اشعار رمانتیسم انسی الحاج و هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
145 - 168
حوزههای تخصصی:
نهضت رمانتیسم پیروان بسیاری در سراسر جهان داشته که به تاسی از پیشروان این مکتب آثار خود را به خواننده عرضه می داشتند. هدف اصلی پژوهش تبیین مبنای رویکرد انسی الحاج و هوشنگ ابتهاج در مکتب رمانتیک و بررسی تطبیقی سبک آن دو شاعر با در نظر گرفتن اوضاع اجتماعی و فرهنگی می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. به منظور گردآوری مطالب موردنیاز برای بررسی رمانتیسم در اشعار انسی الحاج و هوشنگ ابتهاج ابتدا مطالعاتی در باب تأثیر مکتب رمانتیسم در ادبیات و همچنین تأثیر آن در اشعار الحاج و ابتهاج صورت خواهد گرفت و مطالب موردنیاز از کتب، مقالات و سایت های معتبر علمی استخراج خواهد شد و با توصیف و تحلیل این مطالب و داده ها، رمانتیسم و نمودهای مختلف آن در اشعار الحاج و ابتهاج به صورت تطبیقی بررسی می شود و مهم ترین گرایش ها و نمودهای آن نشان داده می شود. در این پژوهش نتایج نشان می دهد، اﺑﺘﻬﺎج رﻣﺎﻧﺘیﺴﻢ را درزمینه ﻣﺒﺎرزه، ﺳیﺎﺳﺖ و ﻋﺸﻖ ﺑﻪ آزادی و اﻧﻘﻼب ﺑﻪ کﺎر می گیرد و ﻫﻤﺖ ﺧﻮد را ﺑﻪ اﻋﺘﺮاض ﺳیﺎﺳی و ﻋﻤﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋی ﻣﻌﻄﻮف ﻣیدارد و در اشعار الحاج، درآﻣیﺨﺘﻦ رﻣﺎﻧﺘیک ﺑﺎ ادﺑیﺎت اﻧﻘﻼﺑی و ﭘﻮیﺎ یکی از ویﮋﮔیﻫﺎی ﺷﻌﺮ ﺷﺎﻋﺮ محسوب می شود. همچنین اﺑﺘﻬﺎج ﻣﺮگ در ﻣیﺪان را ﻣﺮﮔی ﺑﺲ ﺷﺎیﺴﺘﻪ و آن را ﻣﻌﺎدل ﭘیﺮوزی ﻣیداﻧﺪ ولی در شعر الحاج، تفسیر دیگری داشته و مرگ دریچه ای است که امید دیگری را بر او می گشاید. اﺑﺘﻬﺎج ازجمله ﺷﺎﻋﺮاﻧی اﺳﺖ کﻪ در ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ خواهش های درون و رﻧﺞﻫﺎی روﺣی و رﻣﺎﻧﺘیﺴﻢ ﻃﺒیﻌﺖ، مهارت های زیﺎدی دارد و در اشعار الحاج رمانتیسم بازگشت طبیعت به چشم می خورد.
جلوه نمادین ظلم و خفقان در اشعار هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
141 - 166
حوزههای تخصصی:
مقوله ظلم ستیزی، یکی از اساسی ترین مولفه های ادبیات پایداری است که در شعر شاعران معاصر گاه با بیانی صریح و مستقیم و گاه با زبان رمز آلود و نمادین بازتاب یافته است. یکی از شاعران مشهور معاصر که همواره در اشعار خود به مفاهیم اجتماعی توجه ویژه داشته است، هوشنگ ابتهاج است. در این پژوهش چنان که قرار بود با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی و کتابخانه ای به بررسی موردی اشعار این شاعر معاصر پرداخته و نمادهایی را که او در راستای تبیین مفهوم ظلم و خفقان مورد استفاده قرار داده است، مشخص نمودیم. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این موضوع بوده که ابتهاح علاوه بر جریان رمانتیسم اجتماعی، تحت تاثیر جریان سمبولیسم اجتماعی نیز قرار داشت و در اشعار خود، از نمادهای گوناگون برای پرداختن به مضامین اجتماعی و مقوله های پایداری، بهره مند بود. این شاعر معاصر از نمادهای مختلفی استفاده کرده است؛ اما رویکرد او در نمادگرایی درخصوص این مضمون، رویکردی ابداعی و شخصی نیست؛ بلکه او اغلب سعی بر هماهنگی در استفاده از نمادهای عمومی و طبیعی داشت که دیگر شاعران همعصرش نیز از آن ها بهره برده بودند. همچنین پرکاربردترین نماد ظلم در اشعار هوشنگ ابتهاج، نماد شب است که روی هم رفته ۴۲ بار در اشعار او تکرار شده است.
بررسی ویژگی های سبکی زبان و اندیشه شعر هوشنگ ابتهاج و محمد زهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر به عنوان برجسته ترین هنر کلامی، پیوند عاطفه و تخیّل است که در زبان موزون شکل می گیرد. بررسی و شناخت شاخص ترین ویژگی های سبکی زبانی و فکری شعر دهه های اخیر راهی در معرّفی افق های شعر معاصر است. بدیهی است که در اثر تغییرات ساختاری که در بدنه اجتماع به وقوع می پیوندد، جریان اندیشه و دیدگاه های غالب شاعر نیز دچار فراز و فرود شود. گسترش روزافزون فضای مجازی در این دهه باعث جریان یافتن شعر در میان توده های مختلف مردم و ارتباط هنرمندان با هم گردیده است. در این میان هوشنگ ابتهاج و محمّد زهری از چهره های شاخص شعر معاصر نیز تحت تأثیر این بحران ها، در سیر شعرگویی خود دچار تحولاتی شده و با توشه ای از ادبیّات کلاسیک به شعر نیمایی روی آورده اند و به متعصبان کهنه پرست ثابت نمودند که پرداختن به صورت و قالبی نو و بدیع از عجز شاعر در سرودن شعر به سیاق شاعران قدیم ناشی نمی شود. هدف از این پژوهش شناسایی، استخراج و دسته بندی ویژگی های سبکی زبان و اندیشه غزل امیرهوشنگ ابتهاج و محمّد زهری با روش توصیفی- تحلیلی است. ورود مضامین اجتماعی و سیاسی، توجّه به روان شناسی جدید، تأثیرپذیری از نظریات فلسفی و مکاتب انسان گرایانه از مهم ترین مؤلّفه های فکری شعر معاصر است که به موازات آن درسروده های ابتهاج و زهری دیده می شود؛ همچنین هر دو شاعر به ویژه ابتهاج با بهره گیری از انواع قالب های شعری و توسّل به نماد و استعاره و دیگر ابزارهای سمبلیک ادبی در سخت ترین شرایط، فریادگر ناهنجاری های موجود بوده اند.
بررسی تطبیقی تصویر زن در شعرهای احمد شاملو و هوشنگ ابتهاج (با تاکید انگاره های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
197 - 222
حوزههای تخصصی:
ادبیات به ویژه شعر معاصر، انعکاسِ تصاویر و انگاره های اجتماعی عصر خویش است. این تصاویر اگرچه مختصر یا پراکنده است؛ اما با تامل و دقت و با قرار گرفتن در کنار هم، جلوه های مختلف مسائل اجتماعی را بیان و تحلیلی عمیق از اجتماع و آثار ادبی به خواننده منتقل می کند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با جمع آوری مستندات شعری می کوشد ضمن بررسی تطبیقی تصویر زن در اشعار احمد شاملو و هوشنگ ابتهاج، زمینه را برای درک بهتر تصویر بازتاب یافته از زن در مجموعه آثار این دو شاعر معاصر فراهم کند. هدف از تاکید بر انگاره های اجتماعی در پاسخ به این مسئله اصلی است که تغییر و تحولات اجتماعی چه تاثیری در ذهن و ضمیر شاعران برای توصیف پدیده های مختلف از جمله زن بر جا می گذارد. همچنان که در شعرهای شاملو و هوشنگ ابتهاج به واسطه وجود انگاره های اجتماعی مانند آزادی، ستم ستیزی و عشق به هم نوع، توصیفات شان از زن ظهور و بروز منحصر به فردی یافته است. دستاورد تحقیق نشان می دهد شاملو فراگیرتر از ابتهاج در توصیفات خود از زن تحت تاثیر انگاره های اجتماعی بوده است.
بررسی تطبیقی رمانتیسم زبانی در اشعار هوشنگ ابتهاج و انسی الحاج با رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
143 - 121
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، به عنوان یکی از شاخه های اصلی علوم شناختی، رویکردی است که به زبان، به مثابه ابزاری برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می نگرد. معنی شناسی شناختی، به عنوان یکی از حوزه های اساسی زبان شناسی شناختی، دارای نظریه های مختلفی مانند طرح واره های تصویری، آمیختگی مفهومی، فضاهای ذهنی، مجاز و استعاره است. گرایش شاعران معاصر عرب و ایران به مکتب رمانتیک، نقطه آغازین تحول در شعر معاصر به شمار می رود و رمانتیک ها از گروه های پیشتازی هستند که دگرگونی ادبیات عربی و فارسی و همچنین همگامی آن با عصر جدید، با تلاش های آنان شروع شد. هرچند تعداد این جماعت در ابتدا اندک بود و بیشتر تغییر در حوزه معانی شعر را مدنظر داشتند، اما طولی نکشید که شمار آن ها بیشتر شد و در مدتی کوتاه، محتوا و ساختار شعر معاصر عربی و فارسی را دگرگون ساخت. این تأثیرگذاری به حدی گسترده بود که در فاصله میان دو جنگ جهانی، برجسته ترین شاعران عرب و فارسی گو که آثاری جهانی پدید آورده اند، از پیروان مکتب رمانتیک هستند. پیوند میان نابسامانی های اجتماعی جهان و اندوه که یکی از درون مایه های اصلی شعر رمانتیکی است، از عوامل گسترش و ماندگاری این تأثیرگذاری ژرف به شمار می رود. بدین ترتیب، در تحقیق حاضر تلاش بر آن است تا به «بررسی تطبیقی رمانتیسم زبانی در اشعار انسی الحاج و هوشنگ ابتهاج» پرداخته شود. در این رهگذر از مفاهیم زبان شناسی شناختی و نقد تطبیقی بهره گرفته می شود.
خوانش نشانه شناختی شعر «ارغوان» هوشنگ ابتهاج با استفاده از رویکرد ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
نشانه شناسی رویکردی میان رشته ای است که به بررسی نظام های نشانه ای اثر می پردازد. در میان رو یکردهای نشانه شناختی، نظریه مایکل ریفاتر درباره نشانه شناسی شعر درخور توجه است. بنابر این رویکرد، خواننده عامل بسیار مهمی در فرآیند خوانش متن است. ریفاتر معتقد است که معنا همیشه در متن شعر جای دارد و خواننده فقط باید آن را استخراج کند. به نظر او، دال های شعر را باید برحسب خود شعر فهمید نه با ارجاع نشانه های آن به مصداق های خارجی. فهمِ شعر مستلزم تلاش خواننده برای یافتن شبکه ای درهم تنیده از نشانه ها است و از این حیث رویکرد او می تواند در زمره نقدهای خواننده محور قرار گیرد. در این پژوهش، شعر «ارغوان» ابتهاج با رویکرد ریفاتر تحلیل شده است. ایده محوری شعر «انزوای شاعر در فضای نامناسب اجتماعی» است که به شکل های گوناگون و به طور غیرمستقیم و از طریق گزاره های پرکاربرد و کلیشه ای و با استفاده از فرآیندهای «تعیّن چندعاملی»، «تبدّل» و «بسط» ایده محوری شعر را تکرار، و جرح و تعدیل کرده، یا گسترش داده است. علاوه براین، فرآیند های معناساز «انباشت» و «منظومه های توصیفی» نیز شعر را برای القای یک مضمون واحد هدایت می کنند. دو منظومه توصیفی «آزادی» و «شرایط نامناسب اجتماعی» در این شعر، تقابل و صف آرایی انبوهی از واژه ها را به ذهن خواننده متبادر می کنند.
تحلیل گفتمان سیاست و اجتماع در غزلیات هوشنگ ابتهاج (بر پایه نظریه ون دایک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۶
۱۷۴-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش پس از معرفی مؤلفه های گفتمان کاوی ون دایک به تعیین و توضیح عمده ترین موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی هوشنگ ابتهاج در غزلیاتش و سپس به واکاوی گرایشهای سیاسی و اجتماعی وی براساس نظریات ون دایک پرداخته شده است. براساس یافته های پژوهش از میان چهار ضلع مربع ایدئولوژیک ون دایک، بیان و تأکید بر اطلاعات حاوی نکات مثبت درباره گفتمان خودی، و بیان و تأکید بر اطلاعات حاوی نکات منفی درباره قطب دیگری، در قالب مؤلفه هایی چون: توصیف، واژگانگرایی، بزرگنمایی، تعمیم بخشی، کنایه و... اساس موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی ابتهاج را شکل می دهد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی، و داده های پژوهش با بهره گیری از تحلیل و تفسیر محتوا به روش کتابخانه ای بررسی قرار شده است.
تاثیر مضامین غزلیات حافظ بر استعاره های تصویری اشعار هوشنگ ابتهاج (با تاکید بر نسخه مصور حافظ مرکز بین المللی میکرو فیلم نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
431 - 448
حوزههای تخصصی:
هوشنگ ابتهاج (سایه)، شاعر غزل سرای معاصر که در سرودن شعر، به سبک «نیمایی» نیز دارای آثاری موفق است، بیشتر از هر شاعر غزل سرای معاصر دیگری، مورد توجه شاعران و استادان صاحب نام قرارگرفته و آثارش مورد تحسین و تشویق آنان بوده است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صورخیال بدیع، زبان روان و موزون و خوش ترکیب و هم آهنگ با غزل، از ویژگی های شعر سایه است. او در سبک شعر حافظ نیز، طبع آزمایی کرده، و شعرهایی با درون مایه و محتوای تازه و ابتکارآمیز سروده است؛ به طوری که در بسیاری از اشعار وی می توان تأثیر حافظ در مضمون سازی های وی را مشاهده کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و به تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش با تکیه بر نسخه مصور حافظ در مرکز بین المللی میکرو فلیم نور، حاکی از تأثیرگذاری عمیق حافظ بر مضامینی است که هوشنگ ابتهاج برای شعر خود برگزیده است. کاربرد استعاره های تصویری یکی از مختصات غزلیات حافظ است که در اشعار هوشنگ ابتهاج نیز دیده می شود. اهداف پژوهش: 1.واکاوی مضامین غزلیات حافظ و اشعار هوشنگ ابتهاج. 2.بررسی تأثیر مضمون سازی حافظ بر استعاره های تصویری در شعر هوشنگ ابتهاج. سؤالات پژوهش: 1.مختصات اصلی غزلیات حافظ و اشعار هوشنگ ابتهاج چیست؟ 2.مضمون سازی در غزلیات حافظ چه تأثیری بر استعاره های تصویری در شعر هوشنگ ابتهاج داشته است؟
ابتهاج در سایه غزلیات شهریار(بررسی اثرپذیری هوشنگ ابتهاج از غزلیات شهریار بر پایه زبانشناسی نقشگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۳
۱۸۳-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از ظرفیتهای زبانشناسی نقشگرا، ضمن طرح روشی نو در مطالعات تطبیقی، تأثیرپذیری هوشنگ ابتهاج در سرایش غزل از ذهن و زبان شهریار نشان داده شود و انواع تأثیرپذیریها و زمینه های گرایش وی به سبک شعری شهریار مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس انواع اقتباسات ابتهاج از غزلیات شهریار به سه نوع اثرپذیریِ مبتنی بر تکرار یا اثرپذیری تقلیدی، مبتنی بر تکرار و تغییر درون فرایندی یا اثرپذیری ترکیبی، و مبتنی بر تکرار و تغییر برون فرایندی یا اثرپذیری تأویلی قابل تقسیم است. بر مبنای یافته های پژوهش، اثرپذیریهای ابتهاج از غزلیات شهریار، بیش از اینکه به تکرار و تقلید متکی باشد بر تغییر و خلاقیت استوار است. زمینه های گرایش ابتهاج به بوطیقای شهریار را نیز باید در عواملی چون علاقه و دلبستگی عمیق به شهریار و غزلیات او، مقبولیت غزل شهریار، نقش مخاطب و تأثیر مقطع تاریخی و ... جست وجو کرد.
نمادگرایی و تمثیلات اجتماعی حافظانه در بیان و اندیشه های هوشنگ ابتهاج (شاعر معاصر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اندیشه و دغدغه های اجتماعی «ابتهاج» در پیوند با ذوق زیباگرایانه ی ادبی و دلبستگی وی به غزل کلاسیک به ویژه غزل های حافظ، و نیز عرصه ی پرالتهاب سیاسی دهه ی سی شمسی، رنگ و بوی کلام و شعر وی را جلوه ای بخشیده که او را از سایر شاعران هم عصر خویش همچون «فریدون توللی»، «رهی معیری»، متمایز می سازد. ابتهاج که شاعری غزل سراست و توانایی خود را در شعر نو نیز نشان داده از حیث استخدام واژگان و تعابیر، و ساخت نحوی اشعارش و نمادها و تمثیلات و مضامین فکری، متاثر از شیوه حافظ است. روش تحقیق تمثیلی حاضر، کیفی و توصیفی است. در این تحقیق ، غزل های دفتر شعر «سیاه مشق» مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد: از ویژگی های بارز اشعارش، تصویرسازی نمادین و تمثیل گرایانه و تا حدی بازآفرینی نمادهای حافظانه برای بیان موضوعات اجتماعی نظیر نبودن آزادی و وجود استبداد، دردمندی ها و جو اختناقی است که بر جامعه ی روزگار خویش حاکم بوده است. این شیوه و فضای سیاسی دهه ی سی شمسی، او را به جریان سمبولیسم اجتماعی سوق داده و شگردهای زبانی و هنری حافظ ، الهام بخش سایه بوده است. این نوع بازآفرینی و پیروی از حافظ، وجه تشخص و امتیاز غزلیات سایه قلمداد شده است. با این هدف ابتهاج توانسته تصاویر و تمثیل های مرسوم عرفانی و تغزلی را در پاسخ به ضرورت و سوالات تحقیق تبدیل به نمادهایی کند که پیام رسان موضوعات اجتماعی باشد
نقد و تحلیل تصویرگری از منظر رمانتیسم در غزلیات هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
115 - 142
حوزههای تخصصی:
تصاویر شعری از عناصر اصلی شعر و از معیارهای مهم نقد ادبی نزد متقدمین است. صور خیال که از تلفیق اشیا، کلمات و احساسات در هنگام خلق یک اثر هنری ایجاد می شود، بر جذابیت شعر افزوده، آن را نزد مخاطب و شنونده زیباتر و دل انگیزتر می سازد. تسلط شاعران بر تصویرگری هنری برخاسته از ذوق و قریحه خاص و از وجوه امتیاز و برتری آنان بر یکدیگر است. در این پژوهش، تصویرگری هنری در شعر ابتهاج و شفیعی کدکنی از منظر رمانتیسم که یکی از بهترین و عالی ترین جلوه های احساسی بشر است بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این دو شاعر در استفاده از تصاویر هنری برای بیان اهداف خود که بعضاً مقاصد اجتماعی و سیاسی بوده، بسیار مهارت داشته و موفق بوده اند. رمانتیسم این شاعران با اجتماع پیوند غیر قابل انکاری داشته و به نوعی عشق فردی را فدای عشق اجتماعی نموده اند.
سایه پتوفی بر سایه (نگاهی به تأثیرپذیری امیر هوشنگ ابتهاج از شاندور پتوفی، در اشعار انقلابی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
می توان گفت تمام انقلاب های سیاسی دنیا متشکل از امواج گوناگونی ازجمله موج اقتصادی، موج فرهنگی، موج اجتماعی (باهدف عدالت اجتماعی) و دیگر امواج و جریان ها می باشد. در این میان ادبیات موج عظیم و قدرتمندی است که علاوه بر تأثیرپذیری، توانایی تأثیرگذاری بر جریانات انقلابی و تهییج آن را نیز دارد؛ اما همیشه تکثر امواج موجب دخالت توده های مردمی شده و آثار ادبی و هنریِ شعله های هراس انگیز این انقلاب ها می تواند نماینده این توده ها باشد. در این مقاله سعی شده ت ا ت أثیرگذاری شاندور پتوفی، شاعر انقلابی مجارست ان بر اشع ار انقلابی- اجتماعی امیر هوشنگ ابتهاج «سایه» را نشان دهیم و علاوه بر این، به تشابهات زندگی و وضعیت جامعه این دو شاعر اشاره کنیم. جوامعی که سنگینی ناعدالتی و فقر را متحمل می شوند و درنهایت صدای امواج دریای خشم توده های خود را با دهان هنرمندان و مخصوصاً شاعرانشان به گوش آنان که در ساحل شاد و خندان نشسته اند، می رسانند.
بررسی نقش های معنایی – منظوری جملات پرسشی در اشعار امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین مقوله های دستوری در زبان های دنیا جملات پرسشی است، جملات پرسشی در شعر معاصر ازجمله اشعار امیرهوشنگ ابتهاج گاهی نقش های معنایی منظوری دارند و کاربرد آن ها برای سؤال نیست، بلکه برای تعجب، خبر دادن، یأس، شکایت، اعتراض، توبیخ، ملامت و ... به کار می روند. این پژوهش با هدف شناخت مقوله های معنایی – منظوری جملات پرسشی در اشعار امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) نوشته شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری تمام دفتر های شعر سایه است و به صورت تصادفی ۱۲۰ غزل، ۸۴ شعر نیمایی، ۱۷ دوبیتی، ۱۰ مثنوی و ۸ قطعه موردبررسی قرار گرفت، سایه در ۱۸۷ مورد از جملات پرسشی در معنای ثانوی استفاده کرده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که ابتهاج از ۲۸ مورد از کارکرد های معنای ثانوی جملات پرسشی استفاده نموده است. تحلیل آماری داده ها بیانگر این نکته است که پربسامدترین کارکردهای اغراض ثانوی جملات پرسشی به ترتیب عبارت اند از: آرزو، اعتراض، تعجب، شکایت، اظهار عجز، تردید، استفهام انکاری، یأس و ناامیدی، تعظیم و تأکید و تقریر خبر و جلب توجه .
ساختارشکنى و تصویرسازى از طریق هنجارگریزى در اشعار نو هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی یکی از شیوه های آشنایی زدایی است که طی آن، برای ایجاد تصاویر خلاقانه شعری از قواعد حاکم بر زبان معیار، نوعی انحراف رخ می دهد و موجب برجسته سازی در متن ادبی می گردد. هوشنگ ابتهاج از جمله شاعران معاصر است که در اشعار نیمایی خود از این شگرد بهره فراوان برده است. این پژوهش، با روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایش و در چارچوب مکتب ساخت گرایی، بر آن است که اشعار نو ابتهاج را بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ مورد بررسی قرار دهد تا شیوه خلق زیبایی و برجستگی در اشعار وی آشکار گردد. اشعار مورد بررسی در این پژوهش با شیوه تصادفی از دیوان تاسیان ابتهاج گزینش شد. نتایج نشان داد که ابتهاج از انواع هشت گانه هنجارگریزی لیچ استفاده کرده و از این طریق توانسته است زبان خود را برجسته سازد. در این میان، وی از هنجارگریزی معنایی بیش از سایر انواع هنجارگریزی بهره گرفته است. میزان کاربرد سایر انواع هنجارگریزی و پیامد آن ها نیز بررسی شده است. با این هنجارگریزی ها ، ابتهاج منظور خود را به گونه ای نوآورانه و به زیباترین شیوه بیان می کند. همچنین تقدّم فعل بر سایر ارکان جمله از پربسامدترین هنجارگریزی های نحوی در شعر ابتهاج است و او نوعی فعل گرایی و تأکید بر عمل به جای عامل را تداعی کرده است.
بررسی فرمالیستی شعر «ارغوان» از هوشنگ ابتهاج در سه حوزه ی زبان، موسیقی و زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
31 - 48
حوزههای تخصصی:
«ارغوان» شعری درخشان با مضمونی اجتماعی، سروده هوشنگ ابتهاج از چهره های مشهور شعر معاصر یا نیمایی است. عواطف غالب بر این شعر غم و اندوه و حسرت است که فقدان آزادی بر دل شاعرِ دربند مستولی گردانده است، اما اندیشه آرمان گرایانه او در انتظار دمیدن صبحی برای پرواز و رهایی است. این پژوهش با رویکردی فرمالیستی و با روشی تحلیلی سعی دربررسی شعر ارغوان در سه ساحت زبانی، موسیقایی و زیبایی شناختی دارد. بررسی های صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد دلایل موفقیّت، جذابیّت و ماندگاری این شعر در هماهنگی میان کاربرد زبان عاطفی و پراحساس، وزنِ متناسب با محتوا و اعتدال در به کارگیری فنون بلاغت به ویژه استفاده هنرمندانه از زبان استعاری است. این عوامل، شعر ارغوان را در ترازوی نقد ناقدان وزین کرده است. ابتهاج با به کارگیری شگردهایی در هر یک از این سطوح (زبانی، آوایی و ادبی)، توانسته است به گونه ای موفق عاطفه و احساس خود را به مخاطب انتقال دهد.
درون مایه های عرفانی در اشعار هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امیرهوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) شاعری است دارای سبک ویژه و مختص به خویش. او با توجّه به ذوق سرشار و استعداد و نبوغ شاعرانه اش چیزی بیشتر و بالاتر از آن چه را می طلبد که در جامعه موجود است. از نظر فکری، شاعری اندیشه گرا است که تلفیقی از درون گرایی و برون گرایی را در اندیشه اش می پروراند و آن گاه که از نابسامانی های جامعه بیرون رنج می برد به درون گرایی یا به عبارتی به شعرهای درونی می گراید. ابتهاج در غزلیاتش در عین هنجار گریزی و سنّت شکنی، رگه هایی از عرفان را دخیل می سازد. با همه اصالت و نجابت و سنّت ایرانی بودن، اشعاروی رنگ و بوی تجدد، مرزشکنی و تازگی به خود می گیرد و مفاهیم، مضامین و پیام هایش حتی بادرون مایه های عرفانی رنگ دیگری دارد. این مقاله به روش پژوهشی، توصیفی- تحلیلی، به درون مایه های عرفانی اشعار سایه می پردازد
بررسی و تحلیل گونه های ادب غنایی در شعر هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی گونه های ادب غنایی و چگونگی کاربرد آن ها در شعر معاصر می تواند ما را با جنبه های تازه ای از شعر دراین مقطع آشنا سازد در این مقاله گونه های ادب غنایی در دو مجموعه شعر سیاه مشق (کلاسیک) و تاسیان (شامل اشعار نیمایی و سپید) از هوشنگ ابتهاج بررسی می شود و هر کدام از این شاهدهای شعری از منظر زیبایی شناسی و دیدگاه های غنایی تحلیل می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد بیشتر گونه های ادب غنایی در شعر هوشنگ ابتهاج وجود دارد. به ویژه گونه هایی که موضوع هایی چون: عشق، سیاست و اجتماع را به تصویر می کشد که همین نشانگر سبک و سیاق رمانتیسم شاعر است. بیشترین میزان استفاده او از گونه های غنایی تصویری است تا گونه های توصیفی یعنی شاعر به جای آن که به توصیف ابنیه و البسه و اطعمه بپردازد به تصویرسازی وضعیت شخصی و اجتماعی سیاسی دوران مشغول است. این مقاله می کوشد تا ابعاد غنایی شعر ابتهاج را واکاوی و بررسی نماید.
هوشنگ ابتهاج در سایه سبک ویژه غزلیات شمس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
77 - 101
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعرانی که در شکل گیری صورت و محتوا و بخصوص موسیقی شعر هوشنگ ابتهاج نقش فراوانی داشته است مولانا جلال الدین بلخی است . در این مقاله سعی بر آن است که شیوه های گوناگون بهره ی ابتهاج از غزلیات مولانا بررسی شود . از مهمترین اشکال بهره ی ابتهاج از شعر مولانا می توان استفاده از دایره ی واژگان مولانا ، استفاده از ویژگی های زبانی شعر مولانا، الهام از موسیقی خاص شعر مولوی در ساخت موسیقی بیرونی و کناری ( مانند : کاربرد اوزان تند و خیزابی به سبک مولانا ، فراوانی قوافی فعلی ، کاربرد زیاد قافیه و ردیف درونی ) ، موسیقی درونی (بخصوص در ساخت و چینش خاص سجعها به سبک مولانا) همچنین تا حدی موسیقی معنوی نام برد . اما ابتهاج تنها به بهره از صورت و فرم شعر مولانا در غزلیات شمس اکتفا نکرده است بلکه از برخی مهمترین اندیشها و جهان بینی های وی چون توجه خاص به وحدت وجود ، و نیز نشاط و غم ستیزی و ...توجه داشته است .البته تاثیر پذیری عمیق و ریشه دار ابتهاج از مولوی دلایل و زمینه های فردی و اجتماعی خاصی دارد که به تبیین آنها پرداخته شده است.