مطالب
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در گستره شعر شهر گفته می شود ظهور «شهرسروده »های نو در ادبیات جهان و ازآن میان در ادبیات فارسی و عربی متأثر از ادبیات غرب است. ادبیات فارسی و عربی پیوندی دیرینه داشته اند؛ در دوران معاصر نیز تعامل میان این دو همچنان ادامه یافته است. جستار حاضر به بررسی تطبیقی شهرسروده های سهراب سپهری در ادب پارسی و احمد عبدالمعطی حجازی در ادب عربی می پردازد.
این پژوهش، پس از گذری کوتاه بر زندگی و شعر سهراب سپهری، طبیعت سرای برجسته ایران، و با بیان مختصری از زندگی احمد عبدالمعطی حجازی، شاعر برجسته مصری، در آغاز به معرفی اجمالی بدوی گرایی و اصول و مبانی مطرح در آن می پردازد و سپس با مطالعة جهت گیری سهراب سپهری و عبدالمعطی حجازی، نسبت به شهر و روستا، تبلور و نمود بدوی گرایی و ویژگی های مکتب رمانتیسم در شعر دو شاعر بررسی خواهد کرد. مهم ترین ابعاد مورد توجه در گستره اندیشه های مطرح در سروده های دو شاعر عبارت اند از اظهار غربت و اندوه به دلیل ازمیان رفتن گذرگاه روستا، نکوهش شهر و مظاهر مدنیت موجود در آن، ستایش روستا به عنوان زادگاه نخستین نوع بشر و خانه و کاشانه ای که از دیرگاه شوق وصالش را داشته اند، و آرمان سیاحت و سفر درقالب سفر واقعی یا خیالی؛ بخش پایانی مقاله نیز به بیان چگونگی نمود بدوی گرایی و رمانتیسم در اندیشه دو شاعر اختصاص یافته است.
تحلیل اشعار سهراب سپهری بر اساس دیدگاه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی (Phenomenology)، یکی از نظریّه های برجسته در نقد ادبی معاصر است، به طوری که پیروان نقد ادبی خواننده محوری (reader-response theory)، اساس تئوری های خود را بر پایه آن نهاده اند. اساس نظریه ادموند هوسرل (Edmond Husserl)، پدیدارشناس برجسته، بر این اصل استوار است که پدیده های موجود در جهان، تنها در فهم و درک ادراک کننده آنها دارای مفهوم اند و ذهن انسان منشاء همه معانی است. کلید درک این دلالت، نشانه ها و کلید واژگان زمینه ای این نشانه ها، نگاه شهودی است. اساس نظام پدیدارشناختی هوسرل، رویکردی ناب و تازه به پدیده ها برای رسیدن به «اصل چیزها»ست که در این حالت، نوع رابطه حسی- ادراکی با پدیده ها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این دریافت حسّی-ادراکی، زمینه ساز تحول نشانه شناسی کلاسیک (semiology) به نشانه- معناشناسی سیال و هستی مدار (sémiotique) است. این رویکرد، روشی کارآمد برای تجزیه و تحلیل است. تحلیل پدیدارشناسانه آثار ادب فارسی، می تواند افق های نوی بر روی تحلیل شعر فارسی بگشاید و زمینه ساز خوانشی تازه از آنها شود.
سپهری، به عنوان شاعری تاثیر گذار و صاحب سبک، برای تبیین حالات شهودی خود، به نگاهی نو و نامتعارف دست یافته؛ به طوری که عنوان شاعر «نگاه تازه و شهودی»، شایسته اوست. نگاه سپهری به جهان هستی، نگاهی پدیداری و مکاشفه ای است. او در گفتمانی تاویلی و هستی مدار، نگاه خود را از موجودیت عینی و ذهنی پدیده ها به ساختار تاویلی و نشانه شناختی آنها انتقال می دهد و در فرایندی حسی- ادراکی، آن را به پدیداری معنا دار تبدیل می کند. کشف چنین ساختاری، در پرتو نقد پدیدار شناختی امکان پذیر است. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی و در ارتباطی تعاملی با نشانه- معنا شناسی، نمونه هایی از اشعار سهراب سپهری را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و گفتمان جدیدی را در شعر سپهری، معرفی و ارائه کرده و در پرتو نگاهی نو و سیّال، به برداشت تازه ای از اشعار زایشی او دست یافته است.
بررسی تطبیقی طبیعت در شعر سهراب سپهری و بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری و بدر شاکر السّیاب، به عنوان دو شاعر نوپرداز و رمانتیست، در عرصة ادبیّات فارسی و عربی دارای اعتبار و جایگاه خاصّی هستند. یکی از وجوه اشتراک این دو شاعر، طبیعت گرایی و اهتمام به طبیعت در اشعارشان است. هر یک از این شاعران به فراخور محیط زندگی، موقعیّت اجتماعی و سیاسی سرزمین خود، از طبیعت بهره گرفته اند. سهراب شاعری درون گراست؛ بنابراین اشعار او دربارة طبیعت بیشتر حال و هوای عرفانی دارند و به تبع آن از عناصر طبیعت پویا و شاد که متناسب با روحیات خاصّ او هستند بهره می گیرد. سیاب شاعری است که از تنهایی و ناامیدی به طبیعت پناه برده است؛ زیرا در اوان زندگی با ناملایمات و مشکلاتی همراه بوده، بدین جهت برخلاف سپهری از عناصر طبیعت برای ترسیم اوضاع نامناسب اجتماعی و سیاسی، انعکاس غربت و بیماری خویش نیز استفاده کرده است. در این مقاله پس از تقسیم طبیعت به طبیعت جاندار و بی جان، تلاش شده است تا از طریق تطبیق شعر دو شاعر به شیوة توصیفی - تحلیلی، نقاط اختلاف و اشتراک آنان به دست آید.
مقاله به زبان عربی: آرمانگرایی خیال در شعر سهراب سپهری و عبّاس بیضون (بررسی مقایسهای) (طوباویّه الخیال فی شعر سهراب سپهری و عبّاس بیضون (ذراسه مقارنه))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی قصاید شاعر ایرانی «سهراب سپهری» و شاعر لبنانی «عبّاس بیضون» بیانگر این است؛ خیالی که این دو شاعر بدان متکی هستند، خیالی وسیع است که با عوامل روانی در ارتباط میباشد، و این خیالِ تجسّم یافته در ذهن این دو، بسیاری از اوقات به شکل «ما فوق واقع» و در چارچوب خیال ادبی و رمزی و علمی مطرح میگردد. چیزی که در این بررسی تطبیقی مورد اهتمام است، تلاش در جهت واکاوی بعد خیالی ـ روانی در نزد این دو شاعر است؛ یعنی واکاوی آن ملکهی خلاّق ( = خیال) که توان خود را از حالات روانی دو شاعر مدد میگیرد.
بر این اساس، مقالهی حاضر در پی آن است که به روش تحلیلی ـ توصیفی در مکتب آمریکایی به آرمان گرایی خیال در نزد این دو راه یابد. چنین پژوهشی مستلزم آن است که میان تخیّل آرمانگرایانه و تأمّل در عالم ماوراء طبیعت به عنوان دو عنصر در هم تنیده در ضمنِ تجربهی سهراب و عباس رابطهای یافت گردد. سؤالی که در اینجا مطرح میشود و در پی پاسخگویی به آن هستیم در این جمله خلاصه میشود: مهمترین ویژگیهای مشترکی که در رابطه با آرمانگرایی خیال در شعر سهراب و عبّاس وجود دارد و ما را به مقایسه این دو شاعر وا داشته چیست؟
نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد، آرمانگرایی خیال در شعر سهراب و عباس ناشی از تأثیرپذیری عمیق این دو از عوامل روحی مشترکی است که در باب پدیدههای طبیعی، انقلابی بزرگ با ابعاد رؤیایی سرشار از بار صوفیانه در ضمیرشان برانگیخته است. ویژگی بارز خیال این دو شاعر که -متکی بر آرمانگرایی روحی و نفسی است- توسّل جستن همسان - از جهت معنا و لفظ- در کاربرد مضامین مشترکی است که براساس رموز صوفیانه و نگرش آرمانگرایانه به رنگ و مکان و زمان و واقعیتهای علمی دارند، بیآن که از هم متأثر شده باشند.
بررسی کلید غنایی واژه «شب» در اشعار سهراب سپهری
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۱
107 - 123
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش در پی آنیم که جایگاه، اهمیت و نحوه ی کاربرد واژه ی «شب» را از نگاه سهراب سپهری این شاعر انزواطلب و نقاش گوشه گیر، بررسی کنیم. نگارنده پس از مطالعه و بررسی زندگی و شرح احوال و آثار این شاعر نقاش به این نتیجه رسید که عوامل مختلفی اعم از روحی و روانی در دوران کودکی و سیاسی اجتماعی در دوراه جوانی و دانشجویی که مصادف با سال های استبداد و خفقان رضاخانی و 28 مرداد 1332 بود، در شکل گیری شخصیت و اندیشه ی سهراب و برداشت ها و تعبیرهایش به خصوص در بیان تعلیمی و غنایی واژه ی «شب» نقش به سزایی داشته است. ترس از لولوی دوران کودکی و ترس از سیاهی شب که خود برایش لولوی سرگردان می شود و در اشعارش حضور پیدا می کند. یا فضای تاریک و سیاه ظلم و خفقان جامه ی عصر او که سپهری آن را با تعبیر «شب» و با زبانی نمادین و رمزی به تصویر می کشد.
تطبیق تله پاتیکی آرکی تایپ شب در اشعار سهراب سپهری و رابیندرانات تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۴
31 - 61
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که در ادبیات، امدروزه مدورد توجده قدرار دارد، مبحث آرکی تایپ است. این بحث به وسیله کارل گوستاو یونو ومکتب مردم شناسی تطبیقی دانشگاه شیکاگو مطرح گردید و در ادبیات راه یافته است. ناقدان ادبی ضمن مطرح کردن مباحثی از قبیل آنیما، آنیمو ، سایه، نقاب، تاریکی، شب، آب، دایره، اعداد و... به کند وکاو ضمیر ناخودآگاه جمای راه یافته و به تحلیل و نقد و بررسی هر اثر و خالق آن می پردازند. بدیهی اسدت تاریکی شب نیز چونان دیگر آرکیتایپ ها، نمادها و سمبلهای گوناگونی را در بر می گیرد که بعضی از این نمادها بوسیله ناخودآگاهی جمای در ذهن شاعران و نویسدندگان مشترک می باشد. ازین رو در این مقاله ضمن بررسی نمادهای سیاهی و تاریکی شب، به واکاوی و تطبیق نمادهای خاص این آرکیتایپ در میان اشاار سهراب سپهری و رابیندرانات تاگور پرداخته شده است.
تجلی شاعرانه طبیعت در شعر نیما یوشیج، سهراب سپهری و شفیعی کدکنی
بررسی عقاید شکلوفسکی در اشعار سهراب سپهری و توماس استرن الیوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
153 - 169
حوزههای تخصصی:
خلق مضامین جدید و غریب از ویژگی های شاعران عصر مدرن و پسامدرن است. آن ها سعی دارند تا غبار عادات را از رخ مضامین و مفاهیم کهنه بزدایند و با دیدگاهی نو به آن مضامین و مفاهیم بنگرند؛ همچنین خوانندگان را به این مسیر بکشانند و با این دیدگاه به درک مضمون ها و مفهوم های پیچیده نایل آیند. چنین فنی، آشنایی زدایی نامیده می شود. آشنایی زدایی نخستین بار با عنوان «هنر به عنوان ابزار» به وسیله ی شکلوفسکی مطرح شد. او معتقد بود که اگر شیوه ی نگرش ما به آثار هنری توأم با نوعی عادت باشد، دیگر نمی توانیم نگرشی نو نسبت به آن آثار داشته باشیم؛ در نتیجه تأثیر آن در زندگی ما عادی خواهد شد. از آنجا که تا به حال کمتر تحقیقی درباره ی فن آشنایی زدایی در آثار شاعران صورت گرفته، این مقاله بر آن است تا به تحلیل و بررسی رد پای این فن در برخی اشعار توماس استون الیوت و سهراب سپهری بپردازد.
سهراب سپهری؛ انسان چندساختی / به مناسبت پانزدهم مهرماه، سالروز تولد سپهری
حقیقتجویی عارفانه سهراب سپهری با رویکردی تطبیقی به عرفان اسلامی و بودایی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
29 - 42
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جلوه های عرفان در میان ادیان و مکاتب مختلف معرفتی، «حقیقت جویی» عارفانه سالکاان طریقت و ناتوانی انسان جست وجوگر از درک ذات آفریدگار دو عالم است؛ موضوعی که از دیرباز در تاریخ عرفان و فلسفه، به ویژه در مقوله ی معرفت سنجی (اپیستومولوژی) و هستی شناسی (اُنتولوژی) جایگاهی مهم و بحث انگیز داشته و ذهن و زبان بسیاری از اهل تحقیق و معرفت را به خود مشغول داشته است. بر همین اساس، برآنیم این موضوع (حقیقت جویی عارفانه) را با نگاهی تطبیقی به عرفان اسلامی و بودایی، باتوجه به برخی سروده های عرفانی سهراب سپهری، بحث و بررسی کنیم
تصویرسازی شعر «نشانی» سهراب سپهری با تطبیق عناصر ادبی آن با مبانی هنرهای تجسمی
حوزههای تخصصی:
هم پیوندی درخت و اشراق و بازتاب آن در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهود، نماد و شعرِ سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی راه های رهایی انسان معاصر از بستگیهای دنیوی در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف عمده این نوشته بررسی مفتاحهایی است که از شعر شاعرِ حکیمِ معاصر، سهراب سپهری برای رهایی «مرغ خوش الحان آن چمن» از تخته بند وابستگیهای حسی استنباط می شود. با این روش که اشعار او با توجه به سنتهای ادبی تحلیل، و با آرای صاحبنظران تطبیق داده شده است. با اینکه برخی ارباب نظر، عرفان سپهری را نابهنگام خوانده و برخی دیگر در وجود رسالت انسانی و تعهد اجتماعی در شعر او تردید کرده اند، بیشتر مخاطبان شعرش او را در ردیف عرفا و حکما جای داده اند. این نوشته حاکی است که در وجود رسالت انسانی و تعهد اجتماعی در شعر او تردید جایز نیست و حکمت و عرفان او مغتنم است. این نوشته از دو قسمت اصلی تشکیل می شود: 1- سپهری بر مسایل روزگار و خلو حیات آدمی از معانی والا وقوف داشته و در انزوای عرفانی خود به آنها پشت نکرده است. 2- او راه هایی را برای رهایی مردم از بستگیهای بی ثمر دنیا پیشنهاد می کند و از سرچشمه های زلال عرفان و حکمت برای آسایش آدمیان خسته از هیاهوها رهاوردهایی به ارمغان می آورد. پس در بحث از رسالت انسانی و تعهد اجتماعی نباید از سپهری غافل بود.
اشعار نیمایی سهراب سپهری در ترازوی عروض شعر کلاسیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری یکی از معدود شاعران نوپرداز معاصر است که حضوری عمیق و اثربخش در ادبیات فارسی و شعر ایرانی داشته است. در این تحقیق سعی شده تا با سنجیدن اشعار نیمایی این شاعر در ترازوی عروض شعر کهن فارسی، رابطه شعر او و شعر کلاسیک از نظر هارمونی وزنی نشان داده شود، بدین منظور تلاش شده که پس از بررسی و مطالعه اشعار این شاعر، ضمن معرفی عنوان اشعار چهل و هشت گانه او که در حوزه قالب نیمایی سروده شده اند، با ذکر نام منبع و نام بحر، بسامد بحرهای به کار گرفته شده را با استفاده از جداول به صورت درصد درآورده و پس از بررسی هفت شعر از اشعار نیمایی او، ویژگی ها و تحولات ایجاد شده در آن اشعار در مقایسه با وزن شعر کلاسیک نشان داده شده است.
جست و جو گر نور ( یادی از سهراب سپهری در هشتادمین سال تولد وی)
سهراب سپهری، اندیشه ای عادت ستیز، شعری هنجارگریز؛ بررسی سه دفتر شعر «صدای پای آب، مسافر و حجم سبز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای گوناگون امروزه به آثار ادبی، همزمان متن و محتوا را در نظر می گیرد و از افراط و تفریط های پیروان فرمالیسم و محتواگرایان دوری می جوید. کسانی چون باختین و گلدمن، شیوه تحقیقاتی خود را بر چنین رویکردی بنیان نهاده بودند. در این رویکرد اعتقاد بر این است که میان محتوای اثر و جهان بینی نهفته در آن با متن اثر، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. بررسی شعر سهراب سپهری می تواند گواهی بر درستی چنین رویکردی باشد؛ چرا که می توان میان اندیشه عادت ستیز سپهری و زبان هنجارگریزش ارتباط برقرار کرد.
مطالعه شعر سپهری نشان می دهد که اندیشه عادت ستیز او بر زبانش نیز تاثیر گذاشته است. نمونه های فراوان هنجارگریزی و هنجارشکنی در شعر او موکد این امر است. نکته قابل تامل اینکه سپهری از بین انواع هنجارگریزیها (= معنایی، واژگانی، زمانی) بیشتر از هنجارگریزی معنایی مانند تشخیص، پارادوکس، کاربرد تصاویر و ترکیبات تازه، نماد و حس آمیزی و ... استفاده کرده و از انواع دیگر هنجارگریزی، کمتر بهره جسته است. دلیل این امر را باید در اندیشه و نظام خاص فکری سهراب جستجو کرد که از سویی بیشتر در پی توجه به معنا و ارایه مضامین و اندیشه های عرفانی است و از سویی دیگر هر گونه رویکرد به گذشته را نفی می کند و همواره در پی تازگی و غبارروبی از هستی است. بنابراین نمی توان انتظار داشت از هنجارگریزی زمانی (باستانگرایی)- که مخالف دیدگاه فکری وی است- استفاده کند.
نگاهی موازی به زندگی و آثار صادق هدایت و سهراب سپهری
حوزههای تخصصی:
بررسی مضامین مشابه در ادبیات استعلایی امریکا و شعر سهراب سپهری (عنوان عربی: دراسة المضامین المشترکة فی أدب أمیرکا الاستعلایی وشعر سهراب سبهری)
حوزههای تخصصی:
شباهت های مضمونی بسیاری میان سپهری و استعلای امریکایی وجود دارد. استعلای امریکایی به صورت جنبشی ادبی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و فلسفی در مقابل قواعد متعارف و نهادینه جامعه، با نویسندگان و شاعرانی مانند رالف والدو امرسون، ناتانیل هاثورن و هنری دیوید ثورو شکل گرفت. ازنظر ادبی، آنان خواستار سبکی آزاد از قید و بند با محتوای طبیعت و ذات طبیعی انسان بودند. از نظر اجتماعی، مخالف زرق و برق جامعه مصرفی بودند. در مقاله حاضر سعی شده است شباهت درونمایه آثار استعلاییان و اشعار سپهری به تفکیک در هفت فصل بررسی شود.چکیده عربی:تتشابه أشعار سبهری، وأدب أمیرکا الاستعلایی من حیث المضامین تشابها کثیرا. ظهر أدب الاستعلاء کنهضة أدبیة، واجتماعیة، وثقافیة، ومذهبیة، وفلسفیة حیال قوانین المجتمع المألوفة، والثابتة، بظهور کتّاب وشعراء، أمثال: رالف والدو إمرسون، وناثانیال هاوثورن، وهنری دیفید ثورو.حاول هذا المقال أن یدرس المواضیع المشترکة بین هؤلاء الأدباء، وأشعار سهراب سبهری وفقا للبنود السبعة التالیة. 1. العقل الشهودی تجاه العقل العلمی والتجربی 2. تعامل أجزاء الوجود، والروح العلیا 3. استیعاب الطبیعة باعتبارها رمزا 4. الاعتقاد بأصالة الخیر فی مقابل الشر 5. رفض المادیة، والثورة الصناعیة الموجودة فی الثقافات الجدیدة 6. الاقتراب من الثقافة العامة 7. الإیمان بالکفاءة الذاتیة، والأخلاق الفردیة.
نگاهی به شعر به باغ همسفران سهراب سپهری
منبع:
شعر پاییز ۱۳۸۸ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی: