مطالب
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
غرب زدگی، امروزه از جمله مباحثی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است و دلیل آن ایجاد بحران در حیطه هویت است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های غرب زدگی و بازگشت به هویت خویشتن در اندیشه جلال آل احمد، صورت گرفته است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و توصیفی صورت گرفته که دران ضمن بهره برداری از نوشته های جلال آل احمد، سعی شد مقالات مربوطه نیز مورد استفاده قرار گیرند. سوالی که در این پژوهش ذهن پژوهشگر را به خود معطوف کرد این بود که جلال آل احمد در مورد غرب زدگی چه دیدگاهی داشت و برای رهایی ار آن چه راکاری ارائه داد. نتایج نشان داد که وی با روی آوردن به داستان نویسی، مقاله نویسی، سفرنامه نگاری و طرح موضوعات متنوع اجتماعی در قالبهای ترجمه و تالیف،ندای بازگشت به هویت خویشتن را سر داد و معضل غرب زدگی را با هدف رهایی از هژمونی استعمار غرب به نقد گذاشت.در این پژوهش اندیشه ها و دیدگاه های وی پیرامون غرب زدگی با تاکید بر نظریه پسا استعمارگرایی از مسیر تکیه برمنابع کتابخانه ای مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد.
بازشناسی رابطه «خود» و «دیگری» در اندیشه جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش ساختار تئوریک جهان بینی و تفکر انسان مدرن را باید مرز قائل شدن میان پندار و حقیقت دانست. در مقابل این بازشناسی ما با وجه دیگری از تفکر نیز مواجهیم؛ پیشامدرن یا به تعبیر کاسیرر اسطوره ای؛ تفکری که لایه های ذهنی آن کاملا حسی است و آگاهی در آن امری مطلق است که از «خود» یا گذشته ای اصیل منتقل شده است. اهمیت بازشناسی این ذهنیت آنجاست که با همه تلاش ها برای مدرنیته، آنچه همچنان –اگر نگوییم تمام ذهن- بخشی از ذهن روشنفکران ایرانی را -چه دینی و چه غیردینی- احاطه کرده، همین ذهنیت غیرمنطقی و پیشاسیستماتیک اسطوره ای است. نکته اینجاست که در این بازشناسی ذهنیت اسطوره ای در تفکرات اثرگذار روشنفکری ایرانی، به الگوی بازگشت به خویشتنی برمی خوریم که «خودی» اسطوره ای را مدنظر دارد. جایگاه این ذهنیت را در تقابل «خود» و «دیگری» باختینی و تا حدودی هایدگری و تأثیر آن بر جوامع جهان سوم یا به عبارتی شرق می توان دید. با نگاهی گذرا به روشنفکران ایرانی شاهدیم همه در تلاش برای بازشناسی هویتی «خود» در مقابل «دیگری» بوده اند؛ به طوری که تاریخ اندیشه ایران را از قاجاریه به این سو، باید حول محور مفهوم «خود» بازنویسی کرد. تلاش نوشتار حاضر شناخت و بیان رابطه ذهنیت اسطوره ای حاکم بر اندیشه جلال آل احمد با مفهوم «خود» مدنظر اوست و در پی آن است نشان دهد ذهنیت اسطوره ای آل احمد در تعریف «خود» در مقابل «دیگری»، نوعی مواجهه اگونیسمی است؛ یعنی غرب / «دیگری»، تعارض عمیقی با «خود» دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت و البته نمی توان از بین برد.
بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد است. جامعه پژوهش آثار منیرو روانی پور و جلال آل احمد و نمونه مورد پژوهش، شخصیت پردازی زن در داستان مشنگ و بچه مردم بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری صورت گرفت و پس از آن با تکیه بر دو داستان کوتاهِ مورد بررسی، نحوه ی شخصیت پردازی این دو نویسنده، واکاوی و توصیف شد. یافته های پژوهش نشان داد که داستان «مشنگ» اثر منیرو روانی پور، نمونه موفق شخصیت پردازی زن است که نویسنده در آن به همه ابعاد گوناگون هویت زن مانند جسمی، رفتاری، فکری و... پرداخته و هیچ یک را نادیده نگرفته است و داستان «بچه مردم» اثر جلال آل احمد، نمونه ناموفق این نوع شخصیت پردازی است که نویسنده در به کارگیری عناصر داستان عملکرد مطلوبی نداشته و اغلب ابعاد هویتی شخصیت زن را نادیده گرفته است.
بررسی، تحلیل و مقایسه سرمایه های فرهنگی شخصیّت های زن در داستان های جلال آل احمد و سیمین دانشور؛ بر اساس نظریّه پی یر بوردیو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
25 - 36
حوزههای تخصصی:
داستان ها با انعکاس هنجارها و ارزش های جامعه، نقش بسزایی در بازتولید هویّت و جایگاه جنسیّتی ایفا می کنند. نقد متون ادبی از چنین منظری، به بازنمایی جایگاه زنان در جامعه بر مبنای دارا بودن انواع سرمایه کمک شایانی می کند. پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای و رویکردی مقایسه ای و نیز، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی داستان های «سمنوپزان» و «گنج» از جلال آل احمد با داستان های «سرگذشت کوچه» و «شهری چون بهشت» از سیمین دانشور پرداخته و انواع سرمایه فرهنگی زنان را در این داستان ها طبق رویکرد انواع سرمایه پی یر بوردیو تحلیل و تفسیر کرده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که سرمایه های فرهنگی شخصیّت های زن در داستان های آل احمد و دانشور چگونه بازتاب داده شده اند؟ یافته های این تحقیق، با اشاره به سرمایه فرهنگی ناچیز زنان، بازنماینده فضای مردسالار جامعه ایرانی است و نشان می دهد که زنان در این داستان ها، از روی جهالت و فقدان سرمایه فرهنگی، در هر مسیری قدم برمی دارند تا از مردان (حتّی مردان نابکار و مبتذل) دور نشوند و در همان جایگاه محقّر خود باقی بمانند. این زنان به همان اندک سرمایه فرهنگی خود قانع هستند و هیچ علامتی از خودشکوفایی در آنها دیده نمی شود.
در آمدی بر شبیخون فرهنگی و ابزارهای آن در دو کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران (جلال آل احمد) و أجنحه المکر الثلاثه (عبدالرحمن حسن حَبنَکه المیدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
109 - 133
حوزههای تخصصی:
فرهنگ های مختلف همواره مورد توجه و تهاجم سلطه جویان بوده است، به گونه ای که سلطه گران درصدد تغییر و تحریف ارزش های انسانی و ملیِ فرهنگ های زیر سطه خود بوده اند؛ فرهنگ اسلامی نیز از جمله این موارد است. شناخت شبیخون فرهنگی و راه و روش حضور آن در ادبیات و همچنین ارتباط و تأثیر آن در ادبیات اسلامی، ملازم ممارست خاص است. جلال آل احمد و عبدالرحمن المیدانی دو نویسنده نامی در حوزه ادبیات فارسی و عربی معاصر هستند. پژوهش تطبیقی حاضر، بیان شاخصه های شبیخون فرهنگی همچون؛ مدارس، کتاب و مطبوعات، فرقه سازی، هویت، رفاه طلبی، علماء و زبان در دو کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» جلال آل احمد و «أجنحه المکر الثلاثه» عبدالرحمن المیدانی است. مهمترین نتایج دست یافته، حاکی از آن است که هر دو نویسنده نسبت به فرهنگ جامعه خود متعهد بوده اند بدین جهت، شاخصه های شبیخون فرهنگی به وضوح در این دو اثر جلوه نمایی می کند. روش کار در پژوهش حاضر، متکی بر مکتب تطبیقی اسلامی به صورت توصیفی - تحلیلی است، به این صورت که پس از استخراج تمامی نمونه ها از دو کتاب، به تحلیل آن ها پرداخته شده است.
برساخته های گفتمان غرب زدگی؛ بافته های جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد است به فرآیند شکل گیری و هژمون شدن گفتمان غرب زدگی در ایران بپردازد. در شناسایی سازوکارِ کشمکش ها و منازعات اجتماعی، نظریه گفتمان لاکلاو و موف یکی از کارآمدترین روش ها است که به عنوان چارچوب و استراتژی تحقیقِ پیش رو برگزیده شده است. با اتکا به این نظریه، پی می بریم گفتمان غرب زدگی تصویری که از گفتمان غربگرای تجدد خواه و مدرنیزاسیون ارائه می دهد، تصویری از شکاف ها و انشقاق های فزاینده هویتی سوژه هاست که طی سلطه پارادایمِ صنعتیِ غرب و وابستگی اقتصادی- سیاسی شکل گرفته است. پس از ارائه چنین تصویری و با استفاده از زمینه هایی که در ایجاد تزلزل و بی قراری در گفتمان حاکمیت به وجود می آورد، با بهره گیری از دال«اصالت و هویت»، به طرد و حاشیه رانی دال های گفتمان غرب گرای حاکمیت پرداخته و با غیریت سازی از غرب، شرایط لازم را برای ساختار شکنیِ همه جانبه گفتمانِ رقیب و هژمون شدن خود فراهم می کند.
تحلیل انتقادی گفتمان غالب در داستان زن زیادی (اثر جلال آل احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
103 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل انتقادی گفتمان غالب در داستان زیادی اثر جلال آل احمد با استفاده از رویکرد نورمن فرکلاف می باشد. جامعه مورد بررسی داستان «زن زیادی» از مجموعه داستان هایی به همین نام از جلال آل احمد است. نمونه پژوهش نشانه های قدرت و مسائل اجتماعی و تاریخی داستان زن زیادی است. طرح پژوهش کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی در سه سطح توصیف، تبیین و تحلیل مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش در این اثر جلال آل احمد نشان از حضور قدرتمند گفتمان سلطه و مردسالارانه در داستان و هم زمان در جامعه زمان وی و حتی در اندیشه خود نویسنده دارد. در نتیجه وجود فرهنگ برتری جنیستی مردان و حیات گفتمان سلطه گری و سلطه پذیری، به حاشیه رانی و منفعل نگه داشتن زنان به دست داده است. نکته مهمی که با تحلیل انتقادی گفتمان داستان به دست آمد آن است که ذهنیت استبدادی بیش از قدرت استبدادی در نهادینه ساختن این فرهنگ نقش دارد. از این رو است که شخصیت اصلی داستان در چنین نظامی بیش از آن که مغلوب قدرت و تصمیم مردان خانواده خود باشد، قربانی اندیشه تکامل نیافته و انفعال خود و پذیرش گفتمان سلطه و نهادینه ساختن آن در خود است.
رویکرد جلال آل احمد در «مدیر مدرسه»: روایتی از برنامه درسی واقع نگر و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
137-157
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد از منظر یک مدیر به مسائل تربیتی مدرسه و اجتماع توأم با هم نظر افکنده و به دنبال آن بوده تا مشکلات اجتماع و مدرسه را در ارتباط با یکدیگر و از درون مدرسه حل کند. مقاله در صدد است به کاوش در افکار او در داستان مدیر مدرسه در حل مسائل اجتماع از درون مدرسه بپردازد. به این منظور از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شد. نتایج نشان داد در حوزه تفکر، عناصر خدا باوری، آخرت گرایی و روحیات مذهبی، سبک مدیریت آل احمد در مدرسه را متاثر ساخته است. معرفت شناسی جلال آل احمد در نگاهش به مسائل عینی و واقعی مدرسه و اجتماع پیرامون آن، یادآور رئالیسم اجتماعی است که با چاشنی رویکرد انتقادی وی در می آمیزد. نگاه او به انسان از دو منظر انسان موجود و انسان مطلوب قابل تبیین است. انسان موجود دچار بی هدفی شده و یا در مسیر هدفی که دنبال می کند، هویت اصیل خود را از دست داده و نیازمند اصلاح است. انسان مطلوب از نظر او کوشا، خواهان تغییر و معطوف به کشف خود همراه با تمایل به احیاء سنت های بومی است. مولفه های ارزشی شامل گرایش به وجدان، مسئولیت پذیری، منزه طلبی و سنت گرایی است که در اداره مدرسه تبلور می یابد. در سایه طرز فکرهای یاد شده، هدف کلی او برقراری رابطه میان سنت و تجدد و اصلاح اجتماع از طریق اجتماع کوچک مدرسه است. برای رسیدن به هدف یاد شده، وی بر محتواهای درسی برانگیزاننده و مبتنی بر رفع مسائل و نیازهای اجتماع و روش های تدریس کاربردی از جمله استفاده از روش کاردستی، نمایش فیلم، برگزاری نمایش و انجام ورزش تاکید می کند که در آن ارزشیابی آموزشی به صورت مستمر و خارج از چهارچوب مقطعی انجام می شود.
مطالعه تصویرشناختی غرب در سفر امریکا جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
476 - 493
حوزههای تخصصی:
آدمیان از آن جهت که همواره تصویر خود را در آیینه ی «دیگری» جستجو می کنند، برای شناخت خویش و «دیگری»، به سفر می روند. در میان این سیاحت گران، کم نیستند ادیبان و اندیشه گرانی که ماحصل تجربیات سفرهای خود را در قالب سفرنامه ها ارائه کرده اند. آثار سفرنامه ای این سفرنامه نویسان که به نوعی سفیران فرهنگی در میان ملل مختلف هستند، نقطه ی تلاقی و مواجهه ی دو دنیای «خودی» و «دیگری» به شمار می رود. از این رو، بررسی تصویرشناختی آثار سفرنامه ای بازنمایی زوایای پنهان روابط «خودی» و «دیگری» را ممکن می سازد. جلال آل احمد در سفر امریکا (1380) در هیئت «دیگری» سرزمین میزبان را به نظاره می نشیند و از عرصه ی سیاست، فرهنگ و هنر گرفته تا روابط بیناانسانی را به بوته ی نقد و تحلیل می آورد. ما در این مقاله با تکیه بر مفهوم «دیگربودگی» که از خرده نظریه های مطالعات پسااستعماری به شمار می رود، درصدد خواهیم برآمد که آخرین سفرنامه جلال آل احمد را با رویکرد تصویرشناختی مورد بررسی قرار دهیم. همچنین مقاله حاضر در جستجوی تبیین این مسأله نیز خواهد بود که چگونه آل احمد در این سفرنامه توجیهات، مصادیق و مثال های فراوانی برای تأیید آراء نظری اش درباره ی «غرب» که عمدتاً در کتاب غرب زدگی (1341) بیان شده اند، ارایه کرده است.
همانندی اندیشه های جلال آل احمد و صدر الادبای اصفهانی
حوزههای تخصصی:
صدر الادبای اصفهانی یک نویسنده ی شریعت گرا (مشروعه خواه) در دوره ی مشروطه است که نزدیک به نیم قرن پیش از جلال آل احمد، در تحلیل های داستانی خود، استنباط ها و استدلال ها و راه حل هایی رامطرح کرده است که شباهت شگفت انگیزی به اندیشه های آل احمد دارد. انتقادهای او از موضوعاتی چون: شیفتگی جامعه به پوشش و اخلاق و رفتار و سیاست و فرهنگ غربی، سکوت و انزوای بزرگان مذهب در برابر تحوّلات و تغییرات اجتماعی، ناتوانی مدرسه ها و دانشگاه های تقلیدی در تأثیرگذاری بر فنّ-آوری و صناعت گری، مستعمره شدن حکومت در برابر استعمارگران فرنگی، شباهت کامل به استنباط های آل احمد دارد. بهره گیری او از نوشته های روایتی تحلیلی و تک صدا، و نثر ساده ی گفتارگرا، سبک آل احمد را تداعی می کند و راه حل های او برای رهایی از غرب گرایی ها نیز دقیقاً در همسویی با اندیشه های آل احمد قرار دارد. او نیز راه و چاره را در بازگشت به سنّت ها و معتقدات مذهبی می داند، چون مذهب بیش از هر عنصر دیگری، جایگاه قدرتمندی در میان مردم دارد و می تواند آنان را متّحد کند.
بررسی ترجمه ماجده عنانی از «نون و القلم» جلال آل احمد براساس نظریه تعادل اصطلاحی بیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلاتی که هر مترجم در برگردان از یک زبان به زبان دیگر با آن روبه رو است، اصطلاحات و عبارات ثابت یک زبان است؛ چراکه بخشی از فرهنگ یک زبان را تشکیل می دهند. داستان «نون و القلم» جلال آل احمد از معدود داستان هایی است که سرشار از اصطلاحات و ضرب المثل است. این داستان از سوی ماجده محمدعلی عنانی، مدرس دانشکده ادبیات، دانشگاه حلوان به عربی برگردان شده است. در این میان، راهکارهای متعددی در ترجمه این اصطلاحات اتخاذ شده است که طبق نظریه مونا بیکر قابل بررسی و پژوهش است. مونا بیکر برای برگردان اصطلاحات، روش هایی چون حفظ صورت و معنا، حفظ معنا و تغییر صورت، دگرگونی، حذف و.. . را پیشنهاد داده است. این پژوهش بر آن است تا با توجه به چارچوب این نظریه، برگردان عربی را با متن اصلی مورد بررسی قرار دهد. یافته های این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده است، نشان می دهد مترجم داستان «نون و القلم» به رویکرد حفظ معنا و تغییر صورت بیشتر راغب است؛ به این صورت که با دریافت معنای کنایی آن اصطلاحات، اقدام به ترجمه کرده و در این میان به دلیل تشخیص ندادن برخی اصطلاحات به ترجمه تحت اللفظی آ ن ها اقدام کرده است که ترجمه ای منطقی و شفاف به نظر می رسد، اما در واقع با توجه به بافت عبارت، غلط و نادرست است.
چالش قهرمان انزوا طلب در مقابله با زندگی مدرن: تحلیل گفتمان و روایت در رمان نفرین زمین اثر جلال آل احمد و صورت-جلسه اثر لوکلزیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
523 - 542
حوزههای تخصصی:
قهرمان انزوا طلب در آثار رمانتیک جلوه درخشانی دارد. قهرمان رمانتیک با پشت کردن به دنیا و تماس با طبیعت به کاوش در درون خود می پردازد. این کنش لزوما در مواجهه با مدرنیته نبوده بلکه بیشتر بیانگر نوستالژی انسان دور افتاده از ریشه ها و طبیعت را بازمی نمایاند. در قرن بیستم و تحت تاثیر نویسندگانی چون پروست و جویس بار دیگر انزوا و درون نگری قهرمان رواج یافت که این بار کاملا متفاوت با انزوای رمانتیک بود. در اینجا جستجوی هویت در دنیای مدرن به چالش اساسی قهرمان و نویسنده بدل می شود. در این مقاله برآنیم تا با بررسی شیوه روایت و گفته پردازی دو رمان نفرین زمین جلال آل احمد و صورت-جلسه ژان ماری گوستاو لوکلزیو نسبت انزوای قهرمان با جهان مدرن را روشن ساخته و نشان دهیم که چگونه انزوا توانسته به امکانی برای مقاومت در مقابل جهان مدرن و ارزش های تحمیلی آن تبدیل شود.
بررسی مؤلفه های واقع گرایی در سه اثر فرانسوا موریاک (بچه کثیف، برهوت عشق و ترز دسکیرو) و جلال آل احمد (بچه مردم، سنگی بر گوری و زن زیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی به بررسی تلاقی افکار و اندیشه ها در ملت های مختلف و روابط پیچیده فرهنگی، اجتماعی و حتی تاریخی آن در گذشته و حال از حیث تأثیر و تأثر در حوزه های هنری، مکاتب ادبی، جریان های فکری، موضوع ها، افراد، داستان ها و... می پردازد. ادبیات تطبیقی این نکته را به اثبات می رساند که تکامل و شکوفایی ادبیات هر ملت به دور از اندیشه های ادبی و ملی دیگر اقوام ناممکن است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به بررسی مقایسه ای و تطبیقی سه اثر فرانسوا موریاک و جلال آل احمد براساس رویکرد مکتب واقع گرایی می پردازد. یافته های این تحقیق نشانگر این است که هر سه اثر این دو نویسنده که قلمشان را برای برملاکردن عیب ها و نابسامانی های جامعه شان به کار برده اند، به توصیف محیطی تیره اختصاص یافته اند، شخصیت ها در حال فروریزی جسمی و روحی اند، کنش شخصیت ها که برگرفته از فردی خاص یا ترکیبی از مختصات خود نویسنده اند، در مقطع زمانی و مکانی مشخصی است و غالب آن ها می توانند نماینده گروهی از مردم باشند.
معادل یابی مقوله های فولکلور ایرانی: بررسی موردی ترجمه عربی نون والقلم جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر فرهنگی به منزله شناسنامه یک ملت است و می تواند در صورت انتقال صحیح بر غنای فرهنگی مقصد نیز بیفزاید. لذا مترجم باید ضمن بهرمندی از دانش های زبانی، بر فرهنگ زبان مبدأ و مقصد تسلط کافی داشته باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد معادل یابی عناصر فرهنگی رمان نون والقلم جلال آل احمد را بر اساس تقسیم بندی مقوله های فرهنگی صادق هدایت در ترجمه عربی ماجده العنانی بررسی کند. از آنجا که انتقال همه لایه های معنایی یک واژه از زبانی به زبان دیگر کار دشواری است و نمی توان برای هر یک از عناصر فرهنگی اجتماعی در زبان مقصد معادل دقیقی یافت، تبیین مفهوم هر واژه متناسب با قلمرو معنایی و مضمون فرهنگی، نیازمند راهکاری مستقل در معادل یابی است. ازاین رو، راهکارهای نیومارک اساس کار این پژوهش قرار گرفته است. یافته های این پژوهش که به روش استقرایی استنتاجی انجام، و نمونه های مهمی که در این پژوهش منعکس شده است، نشان می دهد در برگردان عناصر مادّی فرهنگی، مترجم غالباً از شیوه معادل فرهنگی و معادل توصیفی بهره برده است که می توان آن را حاصل همگونی فرهنگی مبدأ و مقصد دانست. در برگردان عناصر معنوی، مترجم علاوه بر شیوه معادل فرهنگی، معادل کارکردی و معادل توصیفی، از شیوه تلفیقی استفاده کرده است و به توضیح و تفسیر مقوله مورد نظر می پردازد.
بررسی مؤلفه های زبان عامیانه در داستان های جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۸۴)
243-269
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد را می توان بزرگ ترین نویسنده نثر جدید فارسی نامید که در نثر داستانی تأثیر فراوانی گذاشته و افراد زیادی از سبک او تقلید کرده اند. از ویژگی های نثر او به کارگیری زبان عامیانه است که "زبان کوچه" نامیده می شود. او از زبان مردم کوچه و بازار، که سرشار از تعابیر و اصطلاحات و واژه های عامیانه است، در آثار داستانی خود بهره گرفته است و این شاخصه سبکی آثار داستانی او قلمداد می شود. آنچه نثر آل احمد را از نویسندگان دیگر متمایز می کند، به کاربردن دقیق و جدی و استادانه این زبان در تمام آثارش است. با عنایت به فراوانی کاربرد زبان عامیانه در آثار داستانی آل احمد، مقاله حاضر به شناسایی مؤلفه های زبان عامیانه در حوزه واژگان و ترکیبات و عبارات، در مجموعه آثار داستانی جلال آل احمد پرداخته است که ازجمله این مؤلفه ها کنایه، شبه جمله، اتباع، نام آوا، کلمات کوچه بازاری، ضرب المثل و... است. در مقاله حاضر، پس از شناسایی این مؤلفه ها در آثار منتخب، نمونه هایی از آنها شاهدمثال آورده شده و بسامد همه مؤلفه های عامیانه در آثار داستانی منتخب، در جدول های متعدد، ارایه و تحلیل شده است. با بررسی دقیق آثار داستانی آل احمد، این یافته حاصل شد که از میان مؤلفه های زبان عامیانه، عبارات کنایی، واژه های کوچه بازاری و سپس اتباع و هم گون سازی پربسامد ترین عناصر عامیانه در نثر آل احمد است. او از شکسته نویسی به منزله عاملی مهم برای ایجاد لحن عامیانه در داستان های خود استفاده کرده و از عناصر مهم شکسته نویسی در داستان های او، ابدال و حذف بیشترین بسامد را داراست. شایان ذکر است که کاربرد این مؤلفه ها، باعث نزدیکی زبان آل احمد به زبان مردم کوچه و درنهایت سبب اقبال بیش ازحد خوانندگان مردمی به آثار او است.
نقد جامعه شناختی داستان سه تار جلال آل احمد با رویکردی به خلاقیت نویسنده و شگردهای زیبایی شناختی داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی دوره بیداری و بعد از مشروطه جنبه اجتماعی و سیاسی فراوانی دارند و می توان آنها را از دیدگاه جامعه شناختی نقد و بررسی کرد. سه تار جلال آل احمد ازجمله این آثار است. در این مقاله، روش نقد داستان، تلفیقی و ترکیبی و با تحلیل محتوای اجتماعی اثر و بررسی جنبه های فنی و زیبایی شناختی آن همراه بوده است تا نشان دهد نویسنده چگونه عناصر فنی داستان نویسی و شگردهای زیبایی شناختی ادبی را به کار گرفته است تا اندیشه های اجتماعی و موضوعاتی مانند افراطی گری ، تضاد طبقاتی ، باور ها و سنت های غلط و علایق انسانی را بیان کند. آل احمد از عناصری مانند شخصیت پردازی ، کشمکش و توصیف و شگردهای ادبی چون بیان طنزآمیز ، تکرار ، پارادوکس و تشبیه کمک گرفته و اندیشه های خود را با هنر آمیخته است تا داستان خود را اثرگذار و جذاب کند. امید است این نوع پژوهش ها بتوانند نقدهای تلفیقی و چندجانبه را که نسبت به نقدهای تک بعدی کامل تر و جامع ترند ، گسترش دهند و جایگاه خود را در پژوهش های ادبی بیابند.
بررسی مضامین تعلیمی در سفرنامه های ناصرخسرو، نزاری قُهستانی، خسی در میقات جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
56 - 96
حوزههای تخصصی:
درون مایه و هدف اصلی سفرنامه ها انتقال تجربیات، دیده ها و شنیده های نویسنده است. نویسندگان کوشیده اند تفاوت های فرهنگی و مظاهر مختلف تمدن های هر ملت را در آثار خود نشان دهند. هرچند هدف آن ها بازتاب آموزه های اخلاقی و ایجاد اثری تعلیمی نیست، در پویش ناشناخته ها، عادات و اخلاق مردم را انعکاس می دهند. هدف مقاله حاضر یافتن آموزه های تعلیمی در سفرنامه هایی چون سفرنامه ناصرخسرو، اولین سفرنامه منثور نوشته شده در قرن پنجم، سفرنامه نزاری قهستانی از اولین سفرنامه های منظوم که اواخر قرن هفتم در قالب مثنوی سروده شد و بیشتر اثری تعلیمی است تا سفرنامه ای، و خسی در میقات جلال آل احمد، به عنوان نمونه ای از سفرنامه های معاصر، انتخاب شد که مشحون از نکات اخلاقی اجتماعی است. مبانی اخلاقی و اندرزی هر سه آن ها برجسته گردید. معیار گزینش این سه اثر آن بوده است که توجه خوانندگان به همه انواع سفرنامه ها جلب شود؛ زیرا غالب تصور بر آن است که سفرنامه ها فقط به شکل نثر نگارش یافته اند. نکته دیگر آنکه بزرگانی که به دلیل آثاری خاص مشهورند، اثرهایی هم دارند که می تواند در دیگر انواع ادبی بدرخشد. مهم ترین هدف، یافتن و معرفی ادیبانی است که آثار سفرنامه ای دارند. نتیجه پژوهش نشان می دهد تاکنون بخش بسیاری از سفرنامه ها از منظر ادب تعلیمی نادیده گرفته شده اند. به طور کلی، این آثار مصادیقی از ادبیات تعلیمی به شمار می روند. دستاورد بعدی آنکه ناصرخسرو بیشتر بر نکات اخلاقی در اجتماع تأکید دارد و نزاری بر رعایت اخلاق فردی؛ اما آل احمد اصلاح عقاید مذهبی را موجب تغییر در رفتار می داند.
مفهوم «ازخودبیگانگی»؛ نظرگاه اریک فروم و جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ازخودبیگانگی» به عنوان یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی، که در رشته های گوناگون و از دیدگاه های مختلف، محل توجه و بررسی قرار گرفته، در زندگی امروزی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم «ازخودبیگانگی» از نظر دو اندیشمند غربی و اسلامی، اریک فروم و جلال آل احمد، با توجه به جایگاه خاص آنها در مقام اندیشه است. برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. براساس نتایج تحقیق، مفهوم «ازخودبیگانگی» در نظر اندیشمندان مذکور، متشکل از چهار بُعدِ ماهیت، نمودها، ریشه ها، و راه های برون رفت از آن است. علاوه بر این، روشن شد که تشریح ابعاد گوناگون «ازخودبیگانگی» از سوی این دو اندیشمند، علاوه بر تفاوت های مبنایی و ظاهری، از شباهت هایی نیز برخوردار است. در نهایت، با توجه به نظر این دو، می توان گفت که اولا،ً باید از برخورد منفعلانه با عوامل پدیدآورنده «ازخودبیگانگی» دوری کرد. ثانیاً، اینکه رهاییِ از «ازخودبیگانگی» از رهگذر فردگرایی حاصل نمی شود و مستلزم ارزش های جمع گرایانه است.
تحلیل جامعه شناختی زبان عامیانه نوشتار جلال آل احمد و لویی فردینان سلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار آل احمد نمودی اجتماعی از تحولات ایران دهه های چهل و پنجاه است که در اصل به دنبال وام گیری از نوآوری های «دیگری» است. قلم وی سبک سلین، نویسنده فرانسوی، را بشدت تداعی می کند: عصبیت، کاربرد دش واژه ها، ایجاز، کوتاه نویسی، جمله های بریده، زبان محاوره ایی را در نزد دو نویسنده می آفرینند که گویی همزادند. تحلیل جامعه شناختی ادبیات، رد پای رویدادها و عناصر اجتماعی یک دوره را در متن می کاود، و تظاهر آن ها را به شکل سبک نویسندگان مختلف درمی یابد. در این مقاله، زبان عامیانه و ارتباطش با عناصر ورویدادهای اجتماعی را بررسی و نحوه نمود آن را در نوشتار سلین و آل احمد با نگاهی جامعه شناخت تحلیل نموده، و نشان داده ایم که چگونه ادبیات صرفاً واکنش به رویدادها نیست بلکه در ذات، از جنس اجتماع، در برشی از زمان است، بگونه ای که نوشتار آل احمد، زبان جامعه ی آشوبزده ی دگرگرایی است که به سیاق دیگری(سلین) زبان عامیانه ی لختی را در نوشتار خود توسعه داده است
تقابل سنّت و مدرنیسم در اندیشه های جلال آل احمد (نقدی بر نظر منتقدان)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
37 - 81
حوزههای تخصصی:
کارنامه ی جلال آل احمد فراز و فرود فراوان دارد؛ از باورمندی به دین آغاز می شود و مراحلی چون گرایش به مارکسیسم و نقد سنّت و چپ گریزی و غرب ستیزی را تجربه می کند و در نهایت نیز بازگشت به سنّت و مذهب را توصیه می کند. بازگشت او به سنّت، اگرچه در ظاهر با نوعی سیاست بازی همراه است؛ امّا یک گرایش انتقادی اصلاحی است که در آن پاره هایی از ویژگی های مثبتی که در اندیشه های لیبرالیستی غرب و دیدگاه های مارکسیستی شرق وجود دارد، برای ایجاد غنا و پویایی و روزآمد کردن باورهای سنّتی، می تواند با آن ترکیب شود. آل احمد بیش از هر چیزی به دو موضوع حسّاسیت بسیار دارد: یکی رسیدن به خودباوری در شناخت و مراقبت از سنّت ها و فرهنگ دینی، و دیگری، بیرون آمدن از سلطه ی اقتصاد و سیاست و فرهنگ استعماری غرب. به این دلیل است که می توان اندیشه های غرب زدگی و رجعت به مذهب را در کارنامه ی آل احمد، سنّت گرایی مدرن نام گذاری کرد و نه مدرنیسم ارتجاعی که بعضی از منتقدان اصرار در به کارگیری آن دارند.