در نیمه ی نخست دوره ی قاجار و به ویژه، بعد از وقوع جنگ های ایران و روس، توجه به ایران در آثار نویسندگان و شاعران آن دوره راه یافت و تأملاتی هرچند سطحی درباره وجوه تمایز «خود» از «دیگری» صورت گرفت.این وجه تمایز و تشخیص از تعریف محدوده ی جغرافیایی تا فرهنگ و تاریخ ایران را در برمی گرفت.توجه به جغرافیا و تاریخ زمینه ای برای مباحث بعدی روشنفکران، و باعث شکل گیری دوره ای نوین در تاریخ فرهنگی کشور شد؛ دوره ای که با اندیشه های باستان گرایانه پیوندی نزدیک دارد. در این مقاله تلاش شده است مؤلفه های هویت ایرانی از دیدگاه برخی نویسندگان و شاعران دوره ی نخست قاجار بررسی شود.هدف مقاله آن است که ریشه های فکری و برخی مؤلفه های جنبش های باستان گرایانه در دوره های ناصری به بعد را مشخص کند.
در میان ایالات و شهرهای ایران، کردستان از ایالاتی است که تواریخ محلی متعددی دارد که اکثر آنها در دوره قاجاریه به نگارش درآمده اند. دوستداری وطن و برجسته کردن جایگاه آن در تاریخ ایران و علاقه شخصی مورخان محلی و نیز تشویق حاکمان محلی، از عوامل ظهور تاریخ نگاری محلی کردستان به شمار می رود. شرف نامه بدلیسی پایه تاریخ نگاری محلی کردستان و منبع الهام مورخان بعدی کرد، در دوره صفویه نوشته شد. در دوره قاجاریه تاریخ نگاری محلی کردستان تداوم یافت و به اوج رسید و نخستین تاریخ نگار زن ایرانی نیز در عرصه تاریخ نگاری محلی کردستان ظهور کرد. تاریخ نویسی محلی کردستان، به طور عمده حول محور طوایف و امرای کرد، بویژه امرای اردلانی سنندج و احوال و رویدادهای مربوط به آنها به نگارش درآمده است. در اواخر دوره ناصری و دوره مظفری با نگارش حدیقه ناصری و تحفه ناصری ویژگیهای شناخته شده تاریخ نویسی محلی، از جمله توجه به جغرافیا، مسایل اجتماعی، فرهنگ، جمعیت، طبقات، وضع عمومی و وضع اقتصادی و کشاورزی در تاریخ نویسی کردستان نمود پیدا کرد. با وجود طرح پاره ای دیدگاههای جدید انتقادی تاریخ نویسی کردستان در اواخر دوره قاجاریه، تاریخ نگاری محلی کردستان را می توان تداوم تاریخ نویسی سنتی ایران دانست.
با استقرار حاکمیت قاجاریه، آشنایی با علوم جدید در شکلی جدی آغاز گردید ، زیرا این دوران مقارن با ترقی شگفت آور ملل مغرب زمین بود که قدرت آنها به دلیل بهره گیری از علم و صنعت جدید روز به روز شکوفاتر می گردید ؛ ضمن آنکه با بروز تحولات شگرف در اروپا، رقابتی میان دول اروپایی در اروپا پدید آمد که این رقابت پس از اندک زمانی به سایر نقاط جهان ، از جمله آسیا، کشانیده شد. در این میان ، ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و سوق الجیشی خود ناخواسته به عرصه بازی های سیاست جهانی گام نهاد. نتیجه رقابت دول اروپایی و ارتباط تنگاتنگ میان ایران و آنها آن بود که ایران در مسیر آشنایی با عناصر تمدن غرب قرار گرفت و موج دانش نو به سوی دروازه های ایران پیشروی نمود . این دیپلماسی حاکم بر روابط دول اروپایی با یکدیگر و با ایران ، چنانکه خواهیم دید ، ناخواسته راه هایی را برای آشنایی ایرانیان با مدنیت غرب و علوم جدید و انتقال آن به ایران گشود . در این مقاله ، نویسنده می کوشد نحوه نخستین آشنایی جدی ایرانیان را با علوم جدید و اینکه آشنایی اولیه با علوم و فنون غربی از چه راه هایی تحقیق پذیرفت ، بررسی کند. =
آنچه میخوانید، گزیده نامه شیخ فضلالله نوری به آیتالله سیدمحمد کاظم یزدی(صاحب عروه) است که در محرم 1327 یعنی حدود 6 ماه پیش از قتل شیخ و یک ماه پس از ترور نافرجام وی نگاشته شده است.