قانون اساسی مشروطیت که در دیماه 1285 خورشیدی پس از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی به تصویب مظفرالدین شاه قاجار رسید و به مدت 72 سال رسمیت داشت، نخستین قانون اساسی ایران به شمار میآید که اگر نه در حیطه عمل، لااقل در چارچوبهای نظری دگرگونیهای شگرفی را در ایران موجب شد.
در این مقاله سعی شده است به اجمال جایگاه تجارت پوست در مناسبات تجاری ایران و روسیه در عصر قاجار تا اوایل انقلاب مشروطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اساس تحقیق حاضر، اسناد آرشیوی وزارت خارجه ایران است. موقعیت مناسب ایران در زمینه فراورده های دامی بویژه پوست و پشم از یک طرف و نیاز روسیه به پوست ایران، به توجه ویژه روسیه در این زمینه انجامید. بعد از قرارداد ترکمانچای و ضمیمه تجاری آن، مناسبات بازرگانی ایران و روسیه به تدریج گسترش یافته بر تجارت پوست هم تاثیر گذاشت. مهم ترین مراکز تولید پوست ایران، شیراز، خراسان، اصفهان، قزوین و بخصوص همدان بود. در تمامی این مناطق و دیگر مراکز، بازرگانان روسیه در کنار بازرگانان ایران فعال بودند. در نیمه اول قرن 19م./13ق. نزدیک به 65% پوست صادراتی ایران به روسیه صار می شد. این میزان صادرات باتوجه به گسترش مناسبات تجاری ایران و روسیه در زمان مظفرالدین شاه به حدود نه دهم کل صادرات پوست ایران رسید، تا آن که به تدریج دولت ایران امتیاز تجارت پوست، بویژه پوست بره را دراختیار خود گرفت. با وجود این تجارت پوست بره با روسیه همچنان به قوت خود باقی بوده است.
درتاریخ معاصر ایران لغو امتیاز رژی و تبعات آن یکی از سر فصل های مهم نهضت آزادیخواهی ایرانیان به حساب می آید که درباره آن سخن بسیار گفته شده است. اما در خصوص ارتباط رژی ایران و عثمانی در نوشته ها و تحقیقات ایرانی کمتر سخنی به میان آمده است، در این نوشته ها معمولا الغای رژی به منزله پایان قضیه تنباکو تلقی شده است، در صورتی که واقعیت غیر از این است و شعبه عثمانی رژی موسوم به « کمپانی ادخال توتون و تنباکو» که در استانبول قرار داشت پس از الغای رژی در ایران همچنان باقی ماند. دولت ایران هم به دلیل تنگنای مالی ناشی از خسارت رژی با انعقاد قرارنامه توتون و تنباکو به همراه ضمایم آن در سال 1310 قمری این بار با بهره گیری از تجار مسلمان جایگزین رژی شد و به خرید توتون و تنباکو در ایران مبادرت ورزید. آتش اجحاف و بهره کشی کمپانی مزبور بیش از همه دامن تجار و کسبه ایرانی دور از وطن(عثمانی) را گرفت که صادر کننده تنباکوی ایران به ممالک عثمانی بودند و کمپانی جای آنها را گرفته بود.فعالیت کمپانی مذکور به دلیل نا آگاهی و فقدان عزم مردمی با قوت تمام تا جنگ جهانی اول ادامه یافت. این نوشتار بر آن است تا به استناد منابع آرشیوی به کند و کاو در زوایای پنهان این مساله بپردازد نا گفته های رژی را پس از الغای آن در ایران باز نماید.
مقاله حاضر به تحلیل تاریخی چگونگی کلنی سازی روس ها در نواحی شمال شرقی ایران در اوایل قرن بیستم می پردازد. این اسکان ها در واقع در حصه روس ها بر مبنای معاهده 1907 به طور صلح آمیزی بین روس و انگلیس حل و فصل شد. کلنی سازی اراضی ایران توسط روسها به معنی متفاوت آن، نخست به وسیله روستاییان روسی در سال 1907 آغاز و در سال های 1914-1912، تبدیل به خواست و سیاست دولت روس در ایران شد و از آن پس موجبات تشویق مهاجرت ها را فراهم آوردند. وزارت کشاورزی، وزارت خارجه و وزارت نیرو های مسلح روسیه با همکاری یکدیگر این سیاست را اجرایی کردند. در طول جنگ جهانی اول، اداره مستعمرات روس سازوکارهای تملک زمین در نواحی مزبور را تسریع کرد. این روند با انقلاب فوریه 1917 در روسیه کند گردید، و با کودتای بلشویکی در همان سال به حیات کم و بیش کوتاه این سیاست خاتمه داده داده شد. پرداختن به چگونگی مهاجرت، سازوکار های اسکا ن و استملاک، مناطق و روستاهای روسی میان قره سو و استر آباد، از جمله محور های این پژوهش است.همچنین این مقاله به چگونگی روابط موسسه های روسی مجری این طرح با مقامات ایرانی خواهد پرداخت. در انتها، پرسش های مانده برای تحقیقات بیشتر پیشنهاد می گردد. شایان توجه است که منابع سه گانه روسی، انگلیسی و ایرانی به شکل مقایسه ای مطالعه شده اند. در این میان، منابع روسی در این زمینه برای نخستین بار در آزمون پژوهش تحلیل شده اند.