تأسیس مجلس شورای ملی ایران از مهم ترین ثمرات انقلاب مشروطه بوده است. بی تردید شناخت سمت گیری ها و رویکرد اساسی این مجلس بدون توجه به نحوه مناسبات آن با حکام و نیروهای بانفوذ محلی، ناقص خواهد بود. اساساً درتاریخ ایران حکومت ایالات از مهم ترین مناصب دولتی بودهاست. همچنین در این دوره خاص غالب حکام که به شیوه دوره دیرین استبداد خو گرفته بودند، نسبت به مجلس نظر مساعدی نداشتند و به عنوان بخش مهمی از جبهه استبداد داخلی عمل می کردند. محمد علی شاه هم به یاری حکام در ایالات چشم طمع داشت تا از بسط مشروطه در نقاط مختلف کشور جلوگیری شود. از جمله اقدامات اصلاحی مجلس اول در این راستا این بود که حکام با نظر مجلس تعیین شده و تحت چارچوب های قانونی کار نمایند که به صورت تدوین قانون تشکیلات ایالات و ولایات و دستور العمل حکام متبلور شد. در اینجا بر موضوع رویارویی مجلس با حکام و منتفذین مستبد توجه شده که در واقع مکمل تصویب این قانون بوده است. با تلاش های مجلس اول دست حکام استبداد تا حد زیادی از کارها قطع شد، از جمله می توان به خلع ظل السلطان از حکومت اصفهان و آصف الدوله از حکومت خراسان اشاره کرد. همچنین سردار منصور از رشت، حاج آقامحسن از اراک، سپهدار خلعتبری از تنکابن، حاج میرزا حسن و امام جمعه از تبریز، با کوشش مجلس دست تجاوزشان قطع شد. رحیم خان چلبیانلو و سالار مفخم بجنوردی هم از جمله افراد منتفذی بودند که با نفوذ مجلس بازداشت شدند. هرچند که در برخی موارد هم مجلس چندان موفق نبود، مانند برخورد با قوام الملک شیرازی که به خاطر ساختار خاص ایلی فارس و اوضاع پرآشوب آن ایالت و ریشه داری خاندان قوام در آنجا می بود.
مقاله ی حاضر پژوهشی در زمینه ی تاریخ فرهنگی ایران است و به لحاظ جست وجو در تاریخ نوشته ی ابن بلخی برای دست یابی به اندیشه ی مسلط بر آن، پژوهشی در حوزه ی معرفت شناسی به شمار می آید.نقش فرهنگ فرد مورخ و فرهنگ جامعه ی مورخ در تاریخ نگاری او به لحاظ درک رخدادهای تاریخی و چگونگی پردازش آن ها موضوعی در خور بررسی است. معرفت متعارف مسلط در روزگار ابن بلخی، رویکردی به اندیشه ی سیاسی ایرانیان و فرهنگ شعوبیه داشت که به هر دو رویکرد در فارسنامه می توان دست یافت.نتیجه ی تحقیق حاضر نشان می دهد معرفت متعارف جامعه در تاریخ نگاری مورخان- برای نمونه ابن بلخی- به لحاظ درک و تبیین معیارهای اعتباری مورخ بازتاب می یابد.نگرش ابن بلخی واکنشی به حضور ترکان در مسند قدرت در ایران بود؛ در حالی که با آداب ملک داری پارسیان آشنا نبودند و همچنین واکنشی بود به حضور اقوام «غیر»ایران در ایران زمین.او در مواجهه با بیگانگان، با هدف بازتولید دستاوردهای فرهنگی ایرانیان پیشین، به تاریخ نگاری «ایران مدار» روی آورد. استنباط های محقق با تفسیر و تحلیل مضمون و داده ها و کشف معیارهای اعتباری ابن بلخی، با در نظر گرفتن زیست گاه و صورت بندی معرفت او به دست آمده است.
103 سال پیش در دیماه 1385 خورشیدی مظفرالدین شاه قاجار 9 روز پس از آن که قانون اساسی مشروطیت را به امضا رساند در گذشت. او در سال 1269 ه . ق به دنیا آمد، چهارمین فرزند ناصرالدین شاه بود، اما چون دو برادر بزرگ ترش در خردسالی درگذشتند و مادر برادر سوم یعنی مسعود میرزا ظلالسلطان از خانواده شاهی نبود، ولایتعهدی را از آن خود کرد. 8 ساله بود که به للگی رضاقلیخان هدایت به آذربایجان فرستاده شد و یک سال بعد در 1278 به ولایتعهدی رسید.