فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
قائم شهر از لحاظ کیفیت محیط دچار مشکلاتی در زمینه های دسترسی، تراکم و ترافیک، بهداشت، زیبایی، سرزندگی و غیره است. دراین مقاله، به بررسی میزان رضایتمندی شهروندان قائم شهر از کیفیت محیط زندگی پرداخته شده است. در این راستا، روش ها و شاخص های مرتبط با کیفیت محیط مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً شاخص های اثر محور مبتنی بر رضایتمندی شهروندان و روش HMR در جهت رسیدن به اهداف تعریف شده انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری همچون تحلیل عاملی، آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی چند متغیره انجام شده است. جامعه نمونه از جمعیت 172000 نفری شهر مورد مطالعه، 323 نفر انتخاب شد و پرسشنامه بین آنان توزیع گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه معناداری بین برخی از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی نظیر میزان تحصیلات، سن و درآمد با رضایتمندی از کیفیت محیط وجود داشته و بین عوامل تأهل، جنسیت و شغل با رضایتمندی از کیفیت محیط رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین بررسی میزان همبستگی بین متغیرهای کالبدی و محیطی با رضایتمندی از کیفیت محیط نشان داد که متغیرهای کالبدی (مدت زمان اقامت در محله) با رضایتمندی، رابطه معنی داری وجود داشته و بین متغیرهای محیطی (صدا، بو، آلودگی و زباله) با رضایتمندی، رابطه معنی داری وجود ندارد.
پراکندگی فضایی - مکانی ایستگاه های توزیع آب آشامیدنی در شرایط اضطراری (مطالعه موردی: منطقه ۲ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
وضعیت اضطراری، رویداد برنامه ریزی نشده ای است که در اثر آن افراد، تأسیسات و محیط زیست در معرض خطر جدی قرار می گیرند. از عمده ترین مشکلاتی که در شرایط اضطراری مردم با آن مواجه می شوند مشکل آب است. آمادگی برای رویارویی با شرایط اضطراری، مستلزم فراهم آوردن تمامی امکاناتی است که منجر به کاهش احتمالات در امر تصمیم گیری شود؛ بنابراین، یافتن مکان های مناسب جهت ایجاد ایستگاه های توزیع آب شرب برای صرفه جویی و بهینه سازی مصرف آب دارای اهمیت است. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش با نظرسنجی از کارشناسان خبره آب و فاضلاب، مدیرت بحران و اساتید صاحب نظر دانشگاه با استفاده از دو پرسشنامه معیارهای انتخاب محل ایستگاه های توزیع آب شرب شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice اولویت بندی معیارها تعیین شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار GIS Arc مکان ایستگاه های توزیع آب شرب با در نظر گرفتن معیارها و اولویت آن ها و هم چنین با توجه به سایر عوامل مؤثر مانند حجم مخازن آب و فاصله حداکثر ۵۰۰ متر از منازل مسکونی به دست آمده است. نقشه نهایی در این پژوهش نشان دهنده ۶۵ مکان پیشنهادی با پراکندگی مناسب در منطقه ۲ شهر کرمان می باشد که از ۶۵ نقطه به دست آمده؛ ۱۲ مکان اولویت اوّل، ۲۵ مکان اولویت دوم و ۲۸ مکان اولویت سوم دارند.
تحلیل پایداری شهر بروجرد در مقایسه با نقاط شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع شهری، در چند دهه ی معاصر در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، محیطی و ... زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. مطرح شدن توسعه پایدار به عنوان شعار اصلی هزاره سوم نیز ناشی از اثرات شهرها بر گستره ی زیست کره و ابعاد مختلف زندگی انسانی است. در همین راستا، شهر بروجرد به عنوان یکی از شهرهای میانی در غرب کشور، جهت بررسی وجود نماگر های توسعه پایدار در آن مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی نماگر های توسعه پایدار شهری در شهر بروجرد در مقایسه با نقاط شهری کشور می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، به لحاظ هدف شناختی بوده و از نظر ماهیت، تحلیلی- مقایسه ای می باشد ؛ روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. جهت سنجش میزان توسعه، ابتدا مفهوم توسعه پایدار در چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی- کالبدی و 44 نماگر با توجه به اتفاق آرای کارشناسان مشخص گردید، سپس داده های مورد نیاز در دو سطح شهر بروجرد و نقاط شهری کشور گردآوری شده و با استفاده از روش آزمون Sign و به کمک نرم افزار آماری Spss تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین شهر بروجرد و نقاط شهری کشور از نظر نماگر های اجتماعی، نهادی- کالبدی تفاوتی وجود ندارد. اما از نظر نماگر های اقتصادی و زیست- محیطی دارای تفاوت معنادار بوده و وضعیت اقتصادی بدتر و وضعیت زیست محیطی بهتری دارد. از سوی دیگر با در نظر گرفتن مجموع نماگر ها، وضعیت پایداری شهر بروجرد در کل؛ تقریباً همسان با وضعیت پایداری کشور است.
تحلیلی بر زیست پذیری شهری با تاکید بر شاخص امنیت و پایداری (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای گوناگونی برای حل مسائل و مشکلات موجود در شهرها مطرح و به کار گرفته شده اند که برخی از آنها شامل زیست پذیری، شهر هوشمند، شهر ایده آل، شهر تاب آور، شهر دوستدار کودک، شهر دوستدار سالمند، شهر یادگیرنده، شهر خلاق، شهر امن است. عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آن ها می توان به حضور مردم، کاربری مختلط، مسکن، ایمنی و امنیت، حس تعلق، کارایی و محیط زیست اشاره کرد. نرخ جرم و جنایت (واقعی) و ترس از جرم (درک) یک رابطه علّی با بسیاری از نتایج سلامت و تندرستی دارد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تأکید بر شاخص امنیت و پایداری می باشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های مربوط به وضعیت هر کدام از زیر شاخص های غینی براساس محدوده مناطق کلانشهر مشهد ترسیم گردیده است. برای شاخص ذهنی که دارای ۷ گویه است، از پرسشنامه استفاده گردید. حجم نمونه در کل مناطق شهر مشهد برابر با ۴۰۲ نفر بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد منطقه ۱۱ کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص امنیت و پایداری می باشد. پس از منطقه ۱۱، مناطق ۱۰ و ۹ به لحاظ امنیت و پایداری دارای بهترین شرایط هستند. بدترین منطقه هم به لحاظ امنیت و پایداری، به ترتیب مناطق ۳، ۴ و ۶ است. حدود ۴۰ درصد مناطق شهر مشهد در سطح بحرانی امنیت و پایداری به لحاظ زیست پذیری شهری قرار دارند.
بررسی عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی مهاجران شهر شهریار، در سال 1388(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی به معنای اعم شامل تمام کسانی است که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند، ولی جذب اقتصاد شهری نشده اندو شکلی از نحوه زیست را سامان داده اند که نه شهرنشین اند و نه روستانشین ، درواقع یک قطب جدید و نوظهوری را ایجاد کرده اند. از خدمات، امکانات، تسهیلات رفاهی و زیربنایی محروم مانده اندوبه لحاظ اینکه خصوصیات و سبک زندگی آنهاچالش برانگیزاست.کانون توجه مسئولان ومدیران شهری هستند.براین اساس در این پژوهش عوامل اقتصادی اجتماعی جمعیتی حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی مهاجران در شهر شهریار در سال 1388 مورد بررسی قرار گرفت.تا کمک موثری به مدیریت وبرنامه ریزی شهری نماید.روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی بر مبنای مطالعات پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل مهاجران وحاشیه نشینان منطقه2 درشهرشهریاراست. که بر اساس روش کوکران تعداد 200 نفر بعنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای این تعداد از بین جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ای محقق ساخته است که پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0.841) تعیین شد. برای تحلیل داده ها ضمن بهره گیری از روشهای آماری توصیفی ( شاخص های مرکزی و پراکندگی )از آمار استنباطی چون آزمون کای اسکور، ویلکاکسون و فریدمن جهت بررسی شاخص ها ودلایل اصلی حاشیه نشینی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین تأثیر(عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی) و حاشیه نشینی وجود دارد. همچنین میزان تاثیر عوامل اجتماعی(امکانات عمرانی و رفاهی، امکانات آموزشی، امکانات بهداشتی ) در حاشیه نشینی محدوده مطالعاتی به مراتب از عوامل اقتصادی بیشتر بوده است. از طرفی این مکان گزینی تغییرات اساسی درمیزان درآمد،سطح سواد،نوع مسکن ونوع اشتغال مهاجران داشته است.
ارائه راهبرد های ارتقاء کیفیت محیطی در نوسازی بافت فرسوده فرحزاد با استفاده از روش تحلیل استراتژیک – سلسله مراتبی (SWOT-AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقا کیفیت های محیطی یکی از مهم ترین موضوعات مد نظر در طرح های توسعه شهری و مهم تر از آن پروژه های نوسازی بافت های فرسوده شهر می باشد. در نظر داشتن موضوع کیفیت محیطی برای مداخله در بافت های فرسوده سبب می شود، رویکردی نسبتا جامع به تمامی ابعاد فرسودگی در این بافت ها به دست آید. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون کیفیت های محیطی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت فرسوده فرحزاد بپردازد. هدف این پژوهش ارائه اصلی ترین راهبرد ها جهت ارتقا کیفیت محیطی بافت های فرسوده از جمله بافت فرسوده فرحزاد در مسیر نوسازی می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانه ای برای استخراج معیار ها بهره گرفته شده است. تحلیل معیار های کیفیت محیطی بدست آمده در بافت مورد بررسی، با استفاده از ماتریس SWOT انجام شده و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با ترکیب SWOT و AHP و با کمک نرم افزار Expert Choice محاسبه شده است. این پژوهش از نوع کیفی – کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در میان عوامل SWOT، نقاط ضعف بالاترین وزن را در ارتقا کیفیت محیطی دارا می باشد و در دسته بندی عوامل در قالب مولفه های کیفیت محیطی، مولفه عملکردی اولین اولویت را در ارتقا کیفیت محیطی داراست و پس از آن مولفه تجربی – زیبایی شناختی و زیست محیطی قرار دارند.
بررسی پیامدهای اجتماعی– اقتصادی شرکت کشت وصنعت روژین تاک در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از راهبردهای توسعة روستایی، راه اندازی صنایع فرآوری محصولات کشاورزی و نیز کشت وصنعت ها در مناطق روستایی است.اگرچه این کارخانه ها با هدف بهبود زندگی مردم در مناطق روستایی احداث می شوند، نباید پیامدهای اجتماعی- اقتصادی آن ها را نادیده گرفت.در زمینة ارزیابی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی احداث کارخانه ها، مطالعات محدودی صورت گرفته است. هدف از این پژوهش کیفی، بررسی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی شرکت کشت وصنعت روژین تاک در شهرستان کرمانشاه است. با توجه به ماهیت موضوعی مطالعه (ارزیابی پیامد)، بسیاری از پژوهشگران پیامدسنجی معتقدند که رویکرد مناسب برای چنین مطالعاتی روش کیفی است؛ بنابراین، این مطالعه با روش تحقیق کیفی به اجرا درآمده است. جامعة مورد مطالعة این پژوهش شامل کشاورزان بالای 30 سال روستاهای تازه آباد، نظام آباد، توللی، احمدوند، تپه افشار و سرابله در مناطق الهیارخانی و میان دربند است. به منظور گردآوری اطلاعات، از تکنیک های مصاحبة انفرادی و گروه متمرکز بهره گرفته شد. داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد تغییرات اقتصادی شرکت کشت وصنعت روژین تاک در منطقة مورد مطالعه شامل ترویج کشت گوجه فرنگی، توسعة اشتغال کشاورزی و غیرکشاورزی، کاهش هزینة حمل ونقل محصول و افزایش قیمت زمین است و پیامدهای اقتصادی شامل بهبود وضع اقتصادی و تغییر الگوی کشت می شود. تغییرات زیست محیطی که به بروز پیامد اجتماعی منجر شده اند، عبارت اند از افزایش ترافیک و آلودگی صوتی. از پیامدهای اجتماعی می توان به مواردی مانند افزایش تصادفات، سیر صعودی مهاجرت معکوس، تقویت انسجام گروهی، بهبود رفاه اجتماعی- اقتصادی و میل به تحصیل اشاره کرد. به منظور اعتباربخشی به یافته های تحقیق، نتایج مطالعه به مسئولان شرکت روژین تاک ارائه و به بحث گذاشته شد. سیاست گذاران توسعة روستایی استان می توانند نتایج این مطالعه را مبنایی برای سنجش ریسک در برنامه ریزی صنایع روستایی آینده قرار دهند.
تحلیلی بر رشد سریع شهرنشینی و کیفیت زندگی درکلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش مهاجرت به اهواز (به دنبال اجرای سیاست اصلاحات ارضی، افزایش قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای نفتی به اهواز به عنوان مرکز استان، گسترش روز افزون صنایع گوناگون، افزایش اهمیت سیاسی و اداری این شهر، جنگ تحمیلی و...)، باعث رشد سریع شهرنشینی در اهواز گردید. رشد سریع شهرنشینی در اهواز، مسائل و مشکلاتی را در رابطه با کیفیت زندگی به وجود آورده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل شاخص های منتخب کیفیت زندگی در شهر اهواز و به صورت موردی در سطح محلات کیانپارس، گلستان و عامری صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نظری- کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و EXCEL، داده ها و اطلاعات به دست آمده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو سطح کیفی و کمّی حاصل شد. یافته های کیفی نشان می دهد، پیدایش و گسترش حجم بالای مناطق حاشیه نشین (حدود 40 درصد وسعت شهر اهواز)، نابرابری و عدم تعادل در تخصیص امکانات و سرانه های شهری و گسترش مشکلات زیست محیطی از مهم ترین پیامدهای رشد سریع شهرنشینی در کیفیت زندگی شهر اهواز بوده است. بر اساس یافته های کمّی نیز از لحاظ رضایتمندی و سطح کیفیت زندگی، از نظر شاخص های منتخب اشتغال، درآمد، حمل و نقل، مسکن، آموزش، بهداشت و سلامت، امنیت، اوقات فراغت، وابستگی و تعلق به محله و ICT، محله کیانپارس با بالاترین سطح کیفیت زندگی به عنوان محله برتر، محله گلستان به عنوان محله متوسط و محله عامری نیز به عنوان محله دارای پایین ترین سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی مشخص شدند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت شهر نشینی سریع و لجام گسیخته در این شهر، بسیاری از فرصت ها را برای ارتقاء کیفیت زندگی به شدت محدود و در محیط های مختلف شهری ناموزون و نامتعادل نموده است. بر اساس یافته های تحقیق، راهکارهای مناسب نیز ارائه گردیده است.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های سازنده برنامه ریزی شهری در زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: مناطق چهار گانه شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده و شتابان شهرنشینی در چند دهه اخیر موجب شده، تا شهرها با چالش هایی همچون، کاهش زیست پذیری و کیفیّت زندگی، کم رنگ شدن حس تعلق اجتماعی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی و گسترش مشکلات اکولوژیکی مواجه گردند. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین تأثیرگذارترین شاخص سازنده برنامه ریزی شهری به منظور زیست پذیری مناطق چهار گانه شهر کرمان است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. با توجّه به موضوع تحقیق و منطقه مورد مطالعه روش گردآوری داده ها، با استفاده از پرسشنامه است که به این منظور از 40 کارشناس مشرف بر وضع موجود شهر با استفاده از تکنیک دلفی انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 0.842 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون One Sample T-test و مدل رگرسیون گام به گام و برای سطح بندی سهم هر یک از شاخص های مورد پژوهش در مناطق چهار گانه شهر کرمان از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون T نشان می دهد که نظر کارشناسان در مورد شاخص های سازنده برنامه ریزی شهری در زیست پذیری مناطق چهار گانه شهر کرمان، با توجّه به در نظر گرفتن مقدار آزمون که در اینجا عدد 3 است در حد متوسط می باشد؛ همچنین، نتایج مدل رگرسیون حاکی از آن است که، از میان شاخص های مورد بررسی، شاخص کالبدی با ضریب بتا 486/. سپس شاخص اقتصادی و زیست محیطی یا ضریب بتا 341/. در انتها شاخص اجتماعی با ضریب بتا 278/0 به ترتیب بیشترین سهم را در زیست پذیرتر نمودن شهر کرمان داشته اند.
رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای نمونه موردی؛ محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه در سطح محلی و تلاش برای یافتن راهکارهای دموکراتیک در کشورهای توسعه یافته، سال هاست که بخش مهمی از مطالعات برنامه ریزی شهری را به خود اختصاص داده است، ازاین رو مطالعه جغرافیایی شهر با محور قرار دادن محلات شهری از اولویت های کاری برنامه ریزان شهری به شمار می رود. محله فهادان به عنوان هسته مرکزی شکل گیری شهر یزد، شکلی از همبستگی برمبنای سکونت بوده است که اکنون به دلیل عدم توجه به توسعه محله مذکور در گذار از سنت به مدرنیته دستخوش تغییر در ساخت و کیفیت روابط اجتماعی شده است. عدم اتکاء به سازوکارهای محلی، کاهش مشارکت مردم، و… تنها بخشی از پیامدهای عدم توجه به مسائل محله مذکور است. ازاین رو تبیین رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای می تواند به عنوان نقطه آغازین روند توسعه محله فهادان باشد. بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورداستفاده پرسشنامه است، که در نرم افزار SPSS و Amos مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مستقیم و معناداری بین شبکه اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. بنابر یافته های پژوهش میزان تأثیر شبکه اجتماعی بر توسعه محله ای 70/0 است. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در مؤلفه های مشارکت اجتماعی با ضریب (172/0=β)، کیفیت شبکه با ضریب (111/0=β)، مشارکت مدنی با ضریب (092/0 =β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با بهبود وضعیت شبکه اجتماعی، وضعیت مؤلفه های توسعه محله نیز بهبود می یابد
سنجش عوامل مؤثر در رهاشدگی اراضی شهر ایلام در راستای دستیابی به پایداری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از معضلاتی که شهر و شهروندان با آن مواجه اند، وجود زمین های رهاشده و بی استفاده در مناطق و محلات مختلف شهری است. این اراضی و فضاهای مسئله دار، رشد افقی شهرها را به دنبال داشته، باعث نا پایداری در ابعاد محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی شده و محیط های شهری را با چالش های جدی مواجه ساخته است. با توجه به اهمیت و نقش حساس زمین در توسعة شهری و پیشبرد اهداف و برنامه های شهر، هدایت و کنترل این اراضی ضرورت دارد. در راستای کنترل و مدیریت اراضی رهاشده، اولین گام شناخت و بررسی عواملی است که در شکل گیری آن ها نقش مؤثر داشته است. لذا، هدف اصلی این مقاله، شناسایی و سنجش عوامل و نیروهای مؤثر در پیدایش اراضی رهاشده و بی استفاده (نمونة موردی: شهر ایلام) است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و نیز رگرسیون چند گانه است. عوامل و نیروهای مؤثر در رهاشدگی اراضی در پنج بعد شامل عوامل و نیروهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، حقوقی- قانونی، سیاسی و محیطی سنجش شده است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که رابطة معناداری بین تمامی شاخص های مورد بررسی و شدت رهاشدگی اراضی درون شهری وجود دارد. از بین این شاخص ها، نیروها و عوامل اقتصادی، بیشترین نقش را در رهاشدگی اراضی درون شهری محدودة مورد مطالعه داشته است. به طور کلی، عواملی همچون مهاجرت های ناشی از جنگ تحمیلی و مهاجرت های روستاییان به شهرها، سیاست های واگذاری زمین و مسکن، پیش بینی های نادرست طرح های شهری، بورس بازی زمین و نقش پررنگ دلالان و زمین خواران در این امر در شکل گیری الگوی پراکندة شهری و رهاشدگی اراضی درون شهری ایلام، تأثیرگذار بوده است.
سنجش و رتبه بندی کیفیت زندگی در استان مازندران با استفاده از تکنیک های AHP و SAW(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهر و شهرنشینی بارزترین ویژگی تحولات اجتماعی اقتصادی در دوره اخیر بوده است. این دوره بسیاری از فرصت ها را برای ارتقای کیفیت زندگی شهری به شدت محدود کرده است. همزمان با این امر و نیز با تأکید بر سند چشم انداز بیست ساله کشور، تحلیل پیامدهای ناشی از آن یکی از مهم ترین ضرورت های مطالعات شهری بوده است. اندازه گیری کیفیت زندگی می تواند برای ارزیابی سیاست های گذشته و همچنین پایه گذاری استراتژی های برنامه ریزی ناحیه ای در آینده استفاده شود. در این مقاله، با رویکرد مدل های تصمیم گیری چندشاخصه و استفاده از مدل تحلیلی SAW به ارزیابی کیفیت زندگی شهری شهرستان های استان مازندران پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شهرستان ساری در رتبه ۱، آمل در رتبه ۲، بابل در رتبه ۳ و شهرستان های جویبار، سوادکوه و گلوگاه با اختلاف زیادی در رده های پایین کیفیت زندگی شهری در استان مازندران قرار گرفته اند. اختلاف شدید کیفیت زندگی در بین مناطق شهری این استان، حاکی از وجود نابرابری شدید در برخورداری و تمرکز امکانات و خدمات شهری در برخی از شهرستان ها و نبود امکانات شهری و بی توجهی مسؤلان امر در برخی از شهرستان های کوچک استان است.
تحلیل شاخص های ذهنی کیفیت محیط در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله آبکوه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث کیفیت در محیط های سکونتی خاص هم چون بافت های فرسوده شهری به واسطه برخورداری این سکونت گاه ها از ویژگی هایی هم چون سطح بالای تراکم جمعیتی و ساختمانی و تمرکز در محیطی بعضاً فاقد ارتباطی ارگانیک با ساختار شهر، دارای حساسیت و پیچیدگی مضاعفی نسبت به سایر بافت های شهری است. بدین منظور، با هدف شناخت و بررسی شاخص های کیفیت محیط شهری و سنجش وضعیت فعلی آن در بافتی فرسوده و مسئله دار، شناسائی مؤلفه های تأثیرگذار بر میزان ادراک ساکنان از کیفیت محل سکونتشان و هم چنین تأثیر متغیرهای اجتماعی و اقتصادی ساکنان هم چون سن، نوع مالکیت، سطح تحصیلات، بعد خانوار، مدت زمان سکونت در محله بر نحوه ادراک فردی از این مؤلفه ها و در نهایت ارائه راهکارهای مناسب جهت ارتقاء کیفیت محیط زندگی، محله آبکوه واقع در شهر مشهد که دارای بافتی با هسته روستایی، ارگانیک و بسیار متراکم می باشد، به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب گردید. یافته های پژوهش حاکی از رضایتمندی پایین ساکنان از کیفیت محیط در محدوده مورد مطالعه و تأثیرات ناشی از ویژگی های فردی در ادراک رضایتمندی و یا نارضایتی آنان می باشد. ویژگی های فردی نقش مؤثری در نحوه نگرش و ادراک ساکنان به مقوله کیفیت محیط، را دارند و متغیرهای سن، مدت زمان سکونت در محله و سطح تحصیلات، بیشترین ارتباط را با ادراک افراد از کیفیت محیط محله خود دارا می باشند. به طوری که با بالا رفتن سطح تحصیلات، میزان رضایتمندی از کیفیت محیط پایین می آید. هم چنین با افزایش سن و مدت زمان سکونت در محله، رضایتمندی نیز افزایش پیدا می کند.
ارزیاب ی و سنجش وضعیت پای داری محله ها در شه ر س ردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة پایدار و به تبع آن توسعة پایدار محله ای، مفهومی است که در سال های اخیر در مجامع علمی مطرح شده است و ارتباط تنگاتنگی با آسیب های اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و معیشت شهری، امنیت، مشارکت، شکل، بافت و مدیریت شهری دارد. امروزه پایدارترین و مؤثرترین برنامه های توسعه ای آنهایی اند که مبتنی بر ویژگی ها و نیازهای خانواده ها و جمعیت های محله ای تدوین و ارائه گردند؛ بنابراین، بررسی، شناخت و تحلیل قابلیت ها و توانایی های محله های شهری، گامی اساسی و مهم در فرایند تدوین برنامه ریزی های توسعه پایدار شهری تلقی می شود. بر این اساس، این پژوهش درصدد ارزیابی و سنجش وضعیت پایداری محله ها در شهر سردشت از لحاظ 4 شاخص در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی-کالبدی برآمده است. این تحقیق با رویکردی ت وصیفی- تح لیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه محله های شهر سردشت استکه از بین آنها تعداد 380 نفر طبق جدول م ورگان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و داده های آن با نرم افزارهای SPSSو GISتجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که میزان پایداری محله های شهر سردشت از نظر ساکنان با میانگین (66/2) پایین تر از حد میانه پاسخ ها است و در حد مطلوبی قرار ندارد. چنانچه یافته های تحقیق نشان می دهد که بین محله های مختلف این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه، نابرابری و اختلاف وجود دارد. طبق نتایج پژوهش، شاخص زیستی از بیشترین پایداری در شهر سردشت برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از آزمون Tنشان می دهد، با مقایسه میانگین پایداری محله ها، تنها محله های آشان، سرچاوه، فرهنگیان و ترمینال شرایط بهتری دارند و میانگین پایداری آنها بالاتر از حد میانه است که در این بین، کمترین میزان پایداری نیز در محله های سه راه مارغان و گرده سور است.
ارزیابی مطلوبیت پیاده راه های شهری براساس مؤلفه های کیفی؛ مطالعه موردی: پیاده راه علم الهدی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت در نقاط شهری پیامدهای ناگوار اجتماعی – اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی برای شهرها به وجود آورده است. بنابران شهرها باید مکان های بهتری را برای زندگی فراهم کنند. یکی از این مکان ها، خلق خیابان های پیاده است. این پژوهش با هدف سنجش وضعیت پیاده راه علم الهدی، شد. در گام اول ادبیات تحقیق مطالعه شد. و براساس این مطالعات چهار معیار (کالبدی، زیست محیطی، آسایش و راحتی، کاربری و فعالیت ها) و 22 شاخص انتخاب شد. در گام بعدی با استفاده از روش دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از نرم افزارExpert choice این شاخص ها اولویت بندی شدند. در مرحله بعد، با استفاده از مطالعات میدانی و تکمیل400 پرسشنامه توسط شهروندان حاضر در پیاده راه علم الهدی، وضعیت این پیاده راه با توجه به هر یک از شاخص ها ارزیابی شد. نتایج این بخش از لحاظ شاخص های کالبدی نشان داد که عرض پیاده روها با نمره 65/3 در رتبه اول و طراحی مناسب جداره ها با نمره 21/2 در رتبه هفتم قرار دارد. در بخش زیست محیطی شاخص حفاظت از پیاده ها در مقابل تغییرات جوی با نمره 61/2 بهترین وضعیت را دارد. در بخش آسایش و راحتی، شاخص آلودگی صوتی با نمره 59/3 در رتبه اول قرار دارد. شاخص های سهولت دسترسی به پیاده راه و امنیت به ترتیب با نمرات 47/3 و 45/3 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. نتایج بررسی ها درباره شاخص های معیار کاربری و فعالیت ها حاکی از آن است که شاخص تنوع کاربران با نمره 68/3 نسبت به شاخص های دیگر از وضعیت مطلوبتری برخوردار است. همچنین شاخص های امکان بارگیری و تخلیه بار واحد های تجاری و نشانه ها وبناهای شاخص به ترتیب با نمره های 83/2 و 72/2 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند.
بررسی و تحلیل عدالت اجتماعی در برخورداری از خدمات شهری (مورد مطالعه: دسترسی به خدمات آموزشی مقطع راهنمایی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری عدالت در شهر یکی از مباحث جدی پیشِ روی برنامه ریزان و مدیران شهری است. از مضامین اصلی عدالت در شهرها نیز توزیع عادلانه خدمات و امکانات در شهر است. هدف پژوهش پیشِ رو بررسی نحوه توزیع خدمات آموزشی مقطع راهنمایی در شهر میاندوآب است که یکی از شهرهای میانه اندام استان آذربایجان غربی است و اینکه آیا این خدمات عادلانه در میان نواحی این شهر توزیع شده است و همه شهروندان به طور مساوی به این خدمات دسترسی دارند. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز تحلیلی مقایسه ای است. روش های تجزیه و تحلیل نیز شامل ضریب آنتروپی برای توزیع جمعیت و شاخص موران برای توزیع مدارس است و برای وضعیت نواحی از لحاظ برخورداری از خدمات نیز از مدل های ویلیامسون و الکتر استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توزیع جمعیت در شهر متعادل ولی توزیع خدمات به صورت تصادفی است. با توجه به نتایج مدل ویلیامسون نیز نواحی ۱ و ۲ داری وضعیت متعادل و در رتبه بندی نیز ناحیه ۴ در بین نواحی رتبه اول را به خود اختصاص داده است. با تطابق نتایج حاصل از این روش ها مشخص می شود که این خدمات در شهر به طور عادلانه توزیع نشده است و توجه جدی مسؤلین به این امر ضروری است.
بررسی رابطه ی بین سطح توسعه یافتگی با میزان اعتبارات و منابع مالی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تخصیص و توزیع نامناسب اعتبارات در مناطق شهری بویژه در کلان شهرها به یک مسئله حاد اقتصادی- اجتماعی بدل گشته است. به گونه ای که بخشی از نابرابری ها در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و در مجموع توسعه نیافتگی مناطق، اغلب متأثر از توزیع ناعادلانه اعتبارات بوده است. این پژوهش با هدف سنجش و مقایسه مناطق 22 گانه کلان شهر تهران از منظر رابطه بین سطح توسعه یافتگی و میزان اعتبارات و منابع متمرکز هر منطقه در راستای عدالت توزیعی انجام یافته است. بنابراین از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و بر حسب ماهیت تحقیقی توصیفی- تحلیلی می باشد. محدوده جغرافیایی مورد پژوهش، کلان شهر تهران و جامعه آماری آن مناطق 22 گانه شهرداری تهران است. تعداد نمونه این پژوهش بر حسب ماهیت موضوع و حجم پایین تعداد جامعه آماری، همان 22 منطقه در نظر گرفته شد. گردآوری داده ها بصورت کتابخانه ای بوده است. برای سطح بندی مناطق بر اساس شاخص های توسعه یافتگی (شاخص های کاربری زمین، عناصر خدماتی و اقتصادی شهر)، از مدل تاپسیس استفاده شده است. همچنین از روش های آماری نظیر ضرایب رابطه دو متغیره ترتیبی از جمله گاما و جدول تقاطعی برای نشان دادن نوع و چگونگی رابطه بین متغیرهای تحقیق استفاده گردیده است. از نرم افزارهای تجزیه و تحلیل مورد استفاده در این رابطه نیز می توان به نرم افزارهای EXCEL، SPSS، GIS اشاره کرد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سطح توسعه یافتگی و میزان اعتبارات در بین مناطق 22 گانه کلان شهر تهران رابطه معنی دار وجود دارد. بدین ترتیب که مناطق توسعه یافته اعتبارات زیادتری نسبت به مناطق در حال توسعه و یا توسعه نیافته به خود اختصاص می دهند. اما این موضوع با عدالت توزیعی منافات داشته و در واقع وضعیت حاکم بر مناطق 22 گانه کلان شهر تهران از این منظر رضایتبخش نبوده و در راستای عدالت نیست.
سنجش شاخص های رویکرد انسان گرا در برنامه ریزی محلّات نوبنیاد تبریز (مطالعه موردی: محلّه یاغچیان)
حوزههای تخصصی:
واحدهای خردتر شهرها (محلّه ها)، همچون ارگانیسمی زنده و پویا هستند که در بستر تغییر و تحوّلات بسیاری قرار می گیرند که این تغییرات باعث ایجاد ناپایداری در سطح محلّه ها می گردد؛ بدین منظور، شهرسازی نوین (رویکرد انسان گرا)، به عنوان رویکردی جدید در شهرسازی با در نظر گرفتن مسائل مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ...، طیفی وسیع از برنامه ریزی و طراحی شهری را شامل می شود. با توجّه به اهمیّت رویکرد انسان گرا هدف این تحقیق سنجش شاخص های رویکرد انسان گرا در برنامه ریزی محلّات نوبنیاد شهری (محلّه یاغچیان) جهت اخذ رهنمودهای لازم برای ارتقای کیفی و کالبدی محلّه در آینده می باشد. روش مطالعه در این تحقیق، توصیفی تحلیلی و ماهیت آن نظری کاربردی می باشد. جامعه آماری آن، محلّه یاغچیان می باشد و روش جمع آوری اطّلاعات نیز کتابخانه ای و میدانی است. در روش میدانی، اطّلاعات مورد نیاز با ابزار پرسشنامه و مشاهده میدانی جمع آوری شده اند و تجزیه و تحلیل داده ها به دو صورت کمی و کیفی و با استفاده از نرم افزارهای GIS ، SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از منظر شاخص های اجتماعی (مانند تعلق و حس انسجام اجتماعی) و فضاهای همگانی (احساس امنیّت و استفاده از عناصر بیولوژیکی)، با ارزش آزمون تی 14/56 و 12/43 و ارزش رتبه ای فریدمن 11/37 و 9/14 مطلوب؛ از نظر شاخص های منظر شهری و دسترسی با ارزش آزمون تی 11/07 و 8/94 و ارزش رتبه ای فریدمن 7/78 و 6/82 نسبتاً مطلوب؛ و از نظر شاخص های کالبدی و کاربری زمین (مانند اختلاط کاربری در سطح و ارتفاع) با ارزش آزمون تی 6/63 و ارزش رتبه ای فریدمن 4/73 در وضعیّت متوسّط بر اساس رویکرد شهرسازی انسان گرا قرار دارد.
سطح بندی و تحلیل تطبیقی درجه توسعه یافتگی مورد شناسی: شهرستان های استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تخصیص بهینه منابع بایستی وضعیت توسعه یافتگی نواحی مختلف تبیین گردد. این پژوهش می کوشد تادرجه توسعه یافتگیشهرستان هایاستان کرمانشاه به لحاظ شاخص های مختلف توسعه را با روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از مدل HDIو شاخص موریس تعیین نماید. در راستای تحلیل بهتر فضایی توسعه، نتایج محاسبات با استفاده از نرم افزار Arcgis به ترسیم نقشه ها منجر شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 واحد اداری استان کرمانشاه می شود. 55 متغیر مورداستفادهدراینپژوهش،طوری انتخاب شده اند که بر تمام جنبه های توسعه شهرستان ها تاکید دارند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که شهرستان های استان به لحاظ توسعه در وضعیت مناسبی به سر نمی برند، زیرا به لحاظ مجموع شاخص ها در سطح استان هیچ شهرستانی نمره بالای 5/0 را کسب نکرده است که این امر لزوم هدفمندی برنامه ها را به منظور توسعه متوازن استان ضروری می نماید. همچنین نتیجه کلی تحقیق بیانگر آن است که، شاخص موریس کارآیی بیشتری نسبت به شاخص توسعه انسانی در تبیین وضعیت توسعه یافتگی مناطق محدوده مورد مطالعه را داراست.
تحلیل تطبیقی دسترسی به فضاهای عمومی و کارکرد سیمای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: مناطق 1 و 2 شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
شهر، فضایی کالبدی- کارکردی برای انجام انواع فعالیت های انسانی است و آراستگی و زیبایی محیط آن آرامش روح و روان را برای شهروندان در بر دارد. دستیابی به عدالت فضایی در توزیع فضاهای عمومی شهری هدف برتر و با اهمیّتی برای برنامه ریزان شهری بوده است، از این رو هدف این پژوهش، تحلیل تطبیقی دسترسی مناسب به فضاهای عمومی و سیمای شهری بافت قدیم واقع در منطقه یک و بافت جدید واقع در منطقه دو شهر کرمان با رویکرد توسعه پایدار می باشد. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، برداشت های میدانی، گردآوری شده است. معیارهای دسترسی مناسب به فضاهای عمومی، سیمای شهری و کیفیت مسکن مشخص گردید و محدوده مورد مطالعه، منطقه 1 و 2 شهر کرمان مشخص گردید و داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار 10.3 ArcGIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت رتبه بندی محلات مورد مطالعه از مدل AHP بهره برده شده است. نتایج نشان می دهد که محلات مورد مطالعه بافت جدید (سرجنگلداری با 428/0 امتیاز و الغدیر2 با 304/0) در رتبه های اوّل و دوم و محلات مورد مطالعه بافت قدیم (ناصریه با 169/0 و قلعه محمود با 084/0 امتیاز) در رتبه های سوم و چهارم قرار گرفته اند؛ در نهایت دسترسی مناسب به فضاهای عمومی و سیمای شهری بافت جدید شهر کرمان با توجه به نتایج به دست آمده از وضعیت مطلوبی نسبت به بافت قدیم برخوردار می باشند و ضرورت دارد برنامه ریزی مناسبی برای بالا بردن مطلوبیت فضاها در بافت قدیم صورت گیرد.