فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ترکیب ICT با برنامه ریزی شهری، تئوری شهر هوشمند را مطرح می کند. اما آنچه که در توسعه زیرساخت و ایجاد چنین شهری نقش سازنده دارد حکمروایی خوب شهری است. شهرداری تبریز علی رغم صرف هزینه بسیار در اجرای فناوری های جدید به دلیل اینکه ساختار مدیریت و برنامه ریزی مناسبی برای انتخاب فناوری و نحوه اجرای آن ندارد موفقیت چندانی به دست نیاورده و نتوانسته است گامهای اولیه بسوی ایجاد یک شهر هوشمند را بردارد. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند تبریز به عنوان یک تئوری جدید و سنجش اولویت و تأثیر این مؤلفه ها می باشد. این پژوهش در 3 مرحله انجام یافته است. در مرحله اول برای شناسایی مؤلفه های اصلی، روش تحلیل سلسله مراتبی مبتنی بر نظر 10 خبره از کارشناسان شهرداری تبریز بکار گرفته شده که منجر به شناسایی 8 مؤلفه اصلی شده است. در مرحله دوم جهت سنجش اهمیت مؤلفه ها در ایجاد حکمروایی خوب شهری، گویه هایی تعریف و با استفاده از مدل ANP مبتنی بر نظر 20 خبره اهمیت هر یک از مؤلفه ها شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد در بین مؤلفه های حکمروایی خوب شهری، مؤلفه پاسخگویی با مقدار 0.269، قانونمندی با مقدار 0.206، مسئولیت پذیری با مقدار 0.118، اثربخشی با مقدار 0.114، شفافیت با مقدار 0.093، مشارکت با مقدار 0.073، اجماع گرایی با مقدار 0.064، عدالت با مقدار 0.059 به ترتیب بیشترین نقش را در حکمروایی خوب شهری دارا هستند. در مرحله سوم جهت تحلیل تأثیر مؤلفه های حکمروایی خوب در ایجاد شهر هوشمند، 376 نفر از کارمندان شهرداری تبریز پرسشنامه مربوطه را تکمیل نموده اند و مدلسازی ساختاری (LISREL) انجام یافته است. برحسب آزمون T-Value در بین متغیرهای مکنون درونی، مؤلفه پاسخگویی با اثر مستقیم 0.78، شفاف سازی با اثر مستقیم 0.76، اثربخشی 0.69، مشارکت با اثر مستقیم0.63، مسئولیت پذیری با اثر مستقیم0.60، عدالت با اثر مستقیم0.56، اجماع گرایی با اثر مستقیم0.52، قانون مندی با اثر مستقیم 0.50 به ترتیب بیشترین تأثیرات را در متغیر مکنون بیرونی شهر هوشمند دارند. نتایج نشانگر تأثیر بسیار بالای حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند است زیرا معنی داری اعداد (t-value) از 96/1 بزرگ تر است.
سنجش رضایتمندی از کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی و مطالعه رضایتمندی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر بجنورد می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف، کاربردی می باشد. برای تحلیل متغیرهای تحقیق از روش های تحلیل آماری شامل آمار توصیفی، تحلیل عاملی و رگرسیون گام به گام استفاده گردید و روش گردآوری داده های تحقیق میدانی است. شاخص های تحقیق شامل محیط کالبدی، محیط اقتصادی و محیط اجتماعی است. مؤلفه محیط کالبدی (دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات) بیش ترین و مؤلفه پس انداز شاخص محیط اقتصادی کم ترین میزان رضایتمندی را نشان می دهد. از مجموع 26 گویه، 6 عامل با استفاده از روش تحلیل عاملی استخراج شد. این عوامل شامل بهداشت محیط، زبیاشناسی محیط، توزیع خدمات عمومی، رفاه اقتصادی، همبستگی اجتماعی و خرسندی می شود. بر اساس نتایج تحقیق تنها شاخص دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات با میانگین 6/3 بالاترین میزان رضایتمندی ساکنین از محیط کالبدی، شاخص وضعیت تغذیه با 2/3 از محیط اقتصادی و شاخص اعتماد به همسایه با 1/3 از محیط اجتماعی بیش ترین میزان رضایتمندی را از محیط های 3 گانه نشان دادند. براساس نتایج مطالعه حاضر می توان گفت، بخش قابل توجهی از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی از کیفیت زندگی خود در ارتباط با استانداردهای محیط های 3 گانه رضایت کمی دارند.
تحلیل و مدل سازی شاخص های کارآمدی بازار زمین در پایداری شهری مورد شناسی: منطقه 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطح یک شهر قیمت زمین از یک منطقه به منطقه دیگر، بر مبنای ویژگی کالبدی و اجتماعی -اقتصادی متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین بر پایداری شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری ساکنان محلات منطقه 12 شهر تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران، 362 خانوار انتخاب شده اند. جهت نمایش توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین از نرم افزار ArcGis و در ارزیابی پایداری محلات از مدل های تحلیل عاملی و موریس و درنهایت برای آزمون های آماری جهت بررسی همبستگی بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار Spss استفاده شده است. تکنیک تحلیل عاملی نشان می دهد که در عامل کالبدی-عملکردی، محله ایران به عنوان پایدارترین محله و محله شهید هرندی ناپایدارترین محله می باشد. از نظر عامل اجتماعی، محله دروازه شمیران از نظر پایداری رتبه اول و محله بهارستان ناپایدارترین محله محسوب می شود. از نظر اقتصادی محله بازار، پایدارترین و محله آبشار ناپایداریرن می باشد. در بررسی مجدد، ضریب موریس میزان توسعه یافتگی محلات را در وضعیت متوسط و پایین تائید می کند. بررسی از طریق همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 % بین شاخص های کارآمدی بازار زمین و پایداری محلات وجود دارد؛ بازار زمین نقش مهمی در موفقیت برنامه های شهری ایفا می کند و این طبیعتاً زمینه رشد و شکوفایی اقتصاد شهری را به عنوان موتور محرکه شهر و منطقه در برخواهد داشت. سیاست مطلوب شهری در واقع باید مکانیسم پایداری را برای تأمین هزینه ها، ایجاد زیرساخت ها، توسعه کاربری های عمومی، تأمین زمین برای فعالیت های تولیدی و مسکن خانوارهای کم درآمد و درنهایت چهارچوبی برای پایداری شهری در برداشته باشد، در این فرایند کلید اساسی دستیابی به این مهم، بازار کارآمد زمین است.
تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی خانوارها دربرابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آسیب پذیری سکونتگاه ها، فقط عوامل کالبدی و فیزیکی اهمیت ندارد، بلکه عناصر اجتماعی سهم مهمی در میزان آسیب پذیری دارند. منطقة 6 شهر تهران به دلیل موقعیت مرکزی آن و همچنین وجود کاربری های مهمی نظیر وزارتخانه ها، سفارتخانه ها، مؤسسات آموزش عالی، مراکز درمانی و بیمارستان های عمومی، شرکت های بزرگ اقتصادی و...، درصورت بروز حوادث بسیار آسیب پذیر خواهد بود. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر در پی ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری اجتماعی در بین خانوارهای محلات منطقة 6 تهران است. روش به کاررفته در تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. حجم جامعه شامل تمام خانوارهای منطقة 6 تهران یعنی 29051 خانوار است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 331 نفر محاسبه شد و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، به نسبت جمعیت هر محله، تعداد پرسشنامه مشخص شد. به منظور تحلیل داده ها برای تعیین نقاط آسیب پذیر از تکنیک لکه های داغ، برای پهنه بندی و تعمیم یافته های تحقیق به کل منطقه از تکنیک میان یابی کریجینگ، برای شاخص سازی و بی مقیاس سازی از تکنیک فازی و برای محاسبة وزن هریک از لایه ها از تکنیک دلفی استفاده شد و درنهایت برای شاخص سازی معیارها از تکنیک مجموع سادة وزین استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد میزان آسیب پذیری در کل منطقه، متوسط رو به پایین (4/0 تا 6/0) است. نقشة پهنه بندی آسیب پذیری اجتماعی نشان می دهد آسیب پذیری محلات امیرآباد، قزل قلعه و شیراز، کم (02/0 تا 4/0) است و محلات شریعتی، دانشگاه تهران، بهجت آباد، قائم مقام- سنایی، گاندی و عباس آباد، آسیب پذیری اجتماعی بالایی (6/0 تا 8/0) دارند.
تحلیلی بر برنامه ریزی و رابطه میان عدالت شهری و سرمایه اجتماعی در محله های شهر فردوسیه – شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت شهری در محله ها به عنوان ابزار برنامه ریزان شهری به طور چشم گیری رو به افول نهاده است و این در صورتی است که زمینه های لازم برای ایجاد و ارتقای سرمایه اجتماعی وجود دارد تا بتوان عدالت را در سطح خردتر آن یعنی محلات پدیدار نمود.مشارکت و اعتماد شهروندان به مدیران شهری را می توان از عوامل مهم در شکل گیری سرمایه اجتماعی در محلات بیان کرد.هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی ارتباط میان عدالت شهری و سرمایه اجتماعی در محلات شهر فردوسیه می باشد.نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی و تحلیلی از نوع رابطه ای و مقایسه ای است و برای این منظور از داده های حاصل از پرسشنامه و مصاحبه و برداشت های میدانی از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی،آزمون همبستگی،آزمون رگرسیون و آزمون واریانس و مدل تحلیل مسیر)در نرم افزار spss استفاده شد.جامعه آماری،شامل ساکنان شهر فردوسیه با جمعیت 30577 نفر است که تعداد 384 نفر از آن ها با استفاده از جدول مورگان در پنج محله به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند.بر اساس یافته های پژوهش در میان عدالت اجتماعی و سرمایه اجتماعی رابطه ای به میزان 523/0وجود دارد و به عبارتی می توان گفت که در تمام محله ها به غیر از محله محمود آباد با عدالت شهری بالا،میزان سرمایه اجتماعی پایین می باشد.همچنین در تبیین ابعاد تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی،مشارکت با میزان 778/0 بیشترین تاثیر را بر عدالت اجتماعی در محله ها دارد.
بررسی و تحلیل پراکنش خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی در کلانشهر اهواز (با استفاده از تکنیک ادغام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها مترادف با عدالت اجتماعی است، زیرا عدم توزیع ناعادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. بنابراین، پراکنش بهینه و اصولی خدمات و امکانات شهری، منطبق با عدالت اجتماعی، در فرآیند برنامه ریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل پراکنش خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی در سطح مناطق 7 گانه شهر اهواز است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. جهت رسیدن به اهداف، 14 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل های تصمیم گیری چند معیار شامل تاپسیس فازی و ویکور و برای رسیدن به یک نتیجه ی واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک ادغام (میانگین وزن ها، روش بردا و کپ لند) استفاده شده است. تجزیه وتحلیل شاخص ها بیانگر آن است که مناطق 3 و 4 تقریباً در همه مدل های مورد استفاده، برخوردارترین مناطق و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که شاخص های مذهبی، ورزشی و آموزشی در سطح مناطق نسبت به دیگر شاخص ها از تعادل بیشتری برخودار هستند.
آینده پژوهی حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حباب شهرنشینی مفهوم جدیدی در عرصه برنامه ریزی شهری برای بررسی پایداری و ناپایداری در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مدیریتی است. تاکنون تعریف مشترکی از حباب شهرنشینی ارایه نشده است که حاکی از عدم وجود مطالعات بسیار در این زمینه می باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران را با استفاده از رویکرد سناریو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع اکتشافی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شدند. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 30 نفره انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 56 عامل بعنوان عوامل کلیدی در پنج بعد نهادی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موثر بر وضعیت آینده حباب شهرنشینی شناسایی شدند. سپس با نظر خبرگان به 25 عامل پیشران تقلیل یافتند. وضعیت پراکندگی متغیرها حاکی از ناپایداری سیستم کلانشهری تهران می باشد. پنج دسته عوامل تاثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تاثیرپذیر و مستقل شناسایی شدند. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل کلیدی انجام شد و در نهایت سه سناریو برای وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران ارایه گردید.
تأثیر منظر رودکنارهای شهری در توسعه پایدار (نمونه موردی: رودخانه سلطان آباد شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت جهان با روندی افزایشی، از اوایل قرن 21 به بعد به سوی شهری شدن پیش می رود؛ از این رورویکرد توسعه پایدارشهری را به دلیل مزایای زیست محیطی، جای خود را در اغلب کشورها باز کرده است .از آنجا که منظرشهری در نقش یک راوی، مسئولیت انتقال پیام های گوناگون را برعهده می گیرد، با دارابودن سه بعد احساسی، فرهنگی و اکولوژیکی می تواند در رودخانه های درون شهری که از فضاهای طبیعی پراهمیت هستند، علاوه بر تأثرات گسترده ای که براکوسیستم شهر دارند، عنصری اکولوژیک می باشد که نقش خود را به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در توسعه پایدار نشان می دهد. رودخانه سلطان آباد شیراز یکی از پتانسیل های تجمع در شهر شیرازمی باشد که این عامل می تواند بر ارتقاء توسعه پایدار و منظر شهری در شهر شیراز مؤثر باشد. این تحقیق با مطالعات میدانی و کتابخانه ای، نقش توسعه پایدارشهری در منظر و طراحی رودکناری شهر شیرازرا به عنوان هدف خود قرار داده و با استفاده از تکنیک دلفی پرسشنامه تخصصی تهیه گردید که توسط 60 نفر از متخصصین حوزه شهرسازی، معماری شهر شیراز پاسخ داده شد. جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزارspss استفاده و تحلیل آماری در 2 گروه توصیفی و تحلیلی انجام شد. جهت سنجش روایی از آلفای کرونباخ و به منظور تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس بهره گرفته شد. براساس نتایج پژوهش، طراحی حاشیه درون شهری با ضریب همبستگی 854/0 و سطح معنی داری 000/0، رابطه معنی داری با توسعه پایدار شهری داشته است و همچنین وجود سطح معنی داری آزمون آنالیز واریانس، مقدار 000/0 p<شده که این بدان معناست که معیارهای توسعه پایدار شهری در ایجاد طراحی رودخانه های درون شهری و منظر پایدار شهری تأثیرگذار است و لیکن بین این معیارها اختلاف معناداری وجود دارد.
تحلیل تاب آوری فردی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی در مقابل مخاطرات محیطی (مطالعه موردی:شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری فردی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی در مقابل مخاطرات طبیعی ممکن است از ویژگی های اجتماعی-اقتصادی این سکونتگاه ها تأثیر بپذیرد؛ یعنی گروه های انسانی با ویژگی های اقتصادی-اجتماعی متفاوت، سطح تاب آوری فردی متفاوتی را تجربه می کنند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف تحلیل تفاوت شاخص های اقتصادی-اجتماعی و میزان تاب آوری فردی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر ارومیه انجام یافته است. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی بوده و به منظور جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. محدودة مورد مطالعه در این پژوهش سکونتگاه های غیررسمی مناطق حاجی پیرلو، وکیل آباد و اسلام آباد 2 شهر ارومیه در استان آذربایجان غربی است. از این رو، برای تکمیل پرسشنامه از بین خانوارها براساس فرمول اصلاح شدة کوکران ۳۸۰ خانوار برای نمونة آماری به منظور انجام دادن تحقیق و تکمیل پرسشنامه انتخاب شد. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. نتیجة این تحقیق نشان داد از بین شاخص های اقتصادی مورد بررسی، شاخص اشتغال با مؤلفه های «خوداتکایی» و «احساس منحصربه فردبودن» به ترتیب با 000/0 sig و 002/0 sig، شاخص درآمد با مؤلفه های «خودکارآمدی» و «اعتمادبه نفس» به ترتیب با 002/0 sig و 000/0 sig، شاخص مالکیت مسکن با مؤلفة «عواطف مثبت» با 000/0 sig و شاخص مالکیت خودرو با مؤلفة «احساس اجتماعی بودن» با 001/0 sig، تفاوت معنی داری را نشان می دهند. همچنین، از بین شاخص های اجتماعی-جمعیتی مورد بررسی فقط شاخص تحصیلات با مؤلفه های «خوداتکایی» و «اعتماد» به ترتیب با 000/0 sig و 001/0 sig، تفاوت معنی داری را نشان داد.
ارزیابی سیاست مسکن مهر با توجه به شاخص های پایداری نمونه: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به منزله ساختاری چندبعدی، علاوه بر جنبه های فیزیکی، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارد که این ابعاد، کارایی و پذیرش مسکن را شکل می دهند. برنامه ریزی برای مسکن گروههای کم درآمد، یکی از چالش های کشورهای در حال توسعه است؛ اما در بیشتر مواقع به علت محدودیت های مالی و فنی، مسکن فقط سقفی بالای سر قلمداد می شود. یکی از پرهزینه ترین سیاست های مسکن گروه های کم درآمد در ایران، طرح مسکن مهر بوده است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی سیاست های مسکن مهر با توجه به شاخص های پایداری (نمونه: شهر خرم آباد) است. روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از دو روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و الگو هایی همچون آزمون T و نیز رگرسیون خطی و چندگانه تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهند شاخص پایداری مسکن (که ترکیبی از ابعاد چهارگانه است) در نمونه مدنظر، کمتر از میانگین است؛ در میان چهار بُعد پایداری، به جز ابعاد اقتصادی، میانگین همه ابعاد کمتر از متوسط است. همچنین همه زیرشاخص های ابعاد اجتماعی و فرهنگی کمتر از میانگین بوده و در بین ابعاد کمّی و کیفی نیز، زیرشاخص های کمّی کمتر از متوسط بوده است. درنهایت نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد پایداری مسکن و زیرشاخص های آن، تأثیر مهمی در میزان کارایی مسکن مهر داشته اند.
تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی (مطالعه موردی: شهرستان های استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی با مطالعة شهرستان های استان گیلان صورت گرفته است. براین اساس، از پنج معیار (فعالیت و سرمایه گذاری های صنعتی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی، جمعیت، راه و ارتباطات و بهداشت و درمان) و نوزده زیرمعیار استفاده شد. همچنین شهرستان های استان گیلان از طریق مدل تاپسیس و وزن دهی با شیوة AHP از منظر خبرگان در دو سطح حجم نمونه استادان دانشگاهی و مسئولان امر رتبه بندی و سطح بندی شده اند. در راستای تحلیل فضایی محرومیت ها، پس از ارزش گذاری زیرمعیارهای پژوهش از طریق سنجش میزان همبستگی، مهم ترین عامل، میزان نرخ بیکاری شناخته شده است. سپس با استفاده از روش دلفی راهکارهای مؤثر بر کاهش محرومیت های توسعه یافتگی از سوی کارشناسان شناسایی شده اند و از طریق مدل AHP میزان اهمیت عوامل مورد نظر اولویت بندی شده اند. مهم ترین راهکارها «بازشناسی فرصت های اشتغال از منطقة آزاد تجاری- صنعتی انزلی» و «فراهم آوردن فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی» معرفی شده اند، اما تعامل دانشگاه و بخش صنعت از طریق پارک های علم و فناوری و رویکرد به شکل گیری خوشه های صنعتی به هدایت منطقة آزاد انزلی، موجب توسعة متوازن و ساماندهی فعالیت شهرک ها و نواحی صنعتی شهرستان های استان گیلان می شود و فرصت های اشتغال را بدون مهاجرت در شهرستان های استان فراهم می آورد تا از این طریق محرومیت توسعه یافتگی استان نیز کاهش یابد. مهم ترین موانع پیش روی توسعة متوازن شهرک های صنعتی استان گیلان نیز کمبود نقدینگی، تهیة مواد اولیه و ماشین آلات تأثیرگذار بوده است. در این پژوهش، شهرستان های شفت، فومن، رضوان شهر، ماسال و صومعه سرا شهرستان های محروم ناحیة غرب و شهرستان املش در ناحیة شرق استان گیلان شناخته شده اند.
الزامات توسعه پایدار و ارزیابی توسعه پایدار محله ای (مطالعه موردی: محله اکباتان منطقه 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مفهومی است که اغلب به فرایند حرکت جامعه از نقطه ای به نقطة دیگر اطلاق می شود که جنبه های مختلفی از جمله رشد اقتصادی، تغییر ساختاری، صنعتی شدن، خودشکوفایی و اعتمادبه نفس فرهنگی، مذهبی و ملی و فردی را دربر می گیرد. توسعة پایدار مفهوم جدیدی از رشد اقتصادی است؛ رشدی که عدالت و امکانات زندگی را برای تمام مردم جهان- و نه تعداد اندکی- برگزیده است. دو عامل توجه به نقش و اهمیت حکومت محلی و همچنین مقولة مشارکت شهروندان در اجرای تصمیمات در نیل به توسعه ای مناسب در مقیاس محلی همواره اهمیت زیادی داشته است. هدف از انجام دادن این پژوهش سنجش میزان پایداری در محلة اکباتان بوده است. روش پژوهش حاضر با توجه به موضوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و داده ها و اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی جمع آوری شده است. در بخش تحلیلی، به فرضیات تحقیق و بررسی روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته در محیط نرم افزار SPSS بررسی و آزمون شده است. محلة اکباتان از نظر ابعاد پایداری، در شاخص های اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی به ترتیب با میانگینی برابر 6977/3، 5166/3 و 4385/3 پایدار شناخته شده است و در بعد اقتصادی با میانگین 8241/2 ناپایدار تلقی شده است.
بررسی نقش مکان های سوم بر ارتقای زندگی اجتماعی شهر زنجان در بازه زمانی انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: محدوده سبزه میدان شهر زنجان-ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی شهروندان زنجان، همواره از عوامل گوناگونی تأثیر پذیرفته است که یکی از آن ها مکان های سوم است. این مکان ها همواره محلی برای جاری شدن زندگی غیررسمی در مقابل زندگی رسمی بوده اند و از این رو، همواره نقشی اساسی در زندگی اجتماعی عمومی شهر داشته اند. مکان سوم به عنوان یکی از نهادهای اصلی حوزه عمومی، مکانی است که اولدنبرگ آن را به عنوان پناهگاه در مقابل خانه یا محل کار تعریف می کند که افراد می توانند به صورت منظم به آن سر بزنند و با دوستان یا غریبه ها ارتباط برقرار کنند. هدف این پژوهش، بررسی انواع مکان های سوم و تغییرات آن ها در گذر زمان و نیز مطالعه تأثیر آن ها بر زندگی اجتماعی شهروندان زنجان است. در این مطالعه، محدوده سبزه میدان بررسی می شود. برای انجام دادن پژوهش حاضر، ابتدا تمامی مستندات مربوط (در مطالعات کتابخانه ای) بررسی شدند و سپس از طریق مشاهدات، پرسشنامه ها و مصاحبه های گروهی متمرکز، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی توصیفی، روند تغییر فرم و کارکرد این مکان ها بررسی شد و نتایج بررسی، در قالب ماتریس های تحلیلی نمایش داده شدند. مطالعه روند تغییر مکان های سوم نشان می دهد مکان های سومی که در سه دوره بررسی شده ثابت باقی مانده اند، یا ماهیتی مذهبی دارند یا یکی از اجزای اصلی بازار محسوب می شوند. همچنین مهم ترین تأثیر این مکان ها، بر حوزه عمومی و خرد جمعی بوده است؛ به طوری که هرچه به عهد معاصر نزدیک می شویم، حوزه عمومی گسترده تر می شود، نقش مردم در فضاهای جمعی اهمیت بیشتری می یابد و تأثیر این فضاها در جهت گیری خرد جمعی و افکار عمومی افزایش پیدا می کند. این روند صعودی، حاصل تغییراتی است که در ساختار اجتماعی جامعه مورد مطالعه صورت پذیرفته است. عمده ترین این تغییرات را می توان در فضاهای جنسیتی، زندگی شبانه و همچنین تأثیرات جامعه روشنفکری مشاهده کرد.
نقش مشارکت اجتماعات محلی در توسعه ی پایدار اجتماعی شهرها (مورد مطالعه: محله ی سرتپوله – شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله ها از عناصر مهم و مؤثر تشکیل دهنده ی حیات اجتماعی شهری به شمار می روند. در مبانی نظری مرتبط با توسعه محله ای نوین، اهمیت مشارکت ساکنین محله، در قالب الگوهای برنامه ریزی فرآیندگرا و تعامل محور مورد تأکید قرار گرفته است. برنامه ریزی اجتماعات محلی با تأکید بر دیدگاه پایین به بالا بر توانمندسازی، افزایش سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محلات تأکید دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش مشارکت اجتماعات محلی در توسعه ی پایدار اجتماعی محله ی سرتپوله سنندج است. روش تحقیق به صورت توصیفی– تحلیلی بوده، نوع آن کاربردی می باشد. شیوه ی گردآوری اطلاعات، از طریق پرسشنامه و پیمایشی صورت گرفته است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از 308 خانوار ساکن در محله، 50 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 93 درصد برای پرسشگری انتخاب شدند. در نهایت نتایج حاصله از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشانگر آن است که، عواملی همچون ""همگرایی اجتماعی قوی میان همسایگان، اعتماد بین ساکنین محله، حس تعلق مطلوب به محله"" بیشترین تاثیر را در پایداری اجتماعی محله دارند. همچنین بین حس تعلق و مدت اقامت در محله، و میزان مشارکت در پایداری اجتماعی محله رابطه ی معناداری وجود دارد (با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، سطح معناداری هر دو شاخص کمتر از 0.05 و شدت همبستگی نیز به ترتیب بیشتر از 0.5 (0.779 و 0.903). همچنین؛ شاخص های ""حس تعلق به محله، اعتماد بین ساکنین محله، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده ی محله و رضایت از محله""؛ به ترتیب با ارزش عددی 212/0، 771/0، 338/0 و 143/0 دارای ارتباط مستقیم؛ و نیز شاخص های ""شرکت در فعالیت جمعی، توجه به منافع ساکنین محله، همگرایی اجتماعی ساکنان، و مشارکت ساکنان""؛ به ترتیب با ارزش عددی 171/0، 234/0، 185/0 و 027/0 دارای ارتباط غیرمستقیم با پایداری اجتماعی محله هستند.
تحلیل فضایی و اولویت بندی استان های ایران به منظور برنامه ریزی و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] به عنوان پارادایم جدید حاکم بر توسعه، با اثرگذاری بر نحوه تفکر و عمل و تغییر الگوهای کار و زندگی، محوریت تمامی جنبه های تحول و پیشرفت قرار گرفته و در واقع هم علت توسعه و هم نشان توسعه یافتگی محسوب می شود. با توجه به رشد روزافزون منفعت های اتخاذ این فناوری جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نیل به توسعه پایدار، تدوین و تبعیت از استراتژی ها و رویکردهای مناسب جهت به کار گیری ICT در کشور ما نیز یک الزام است. در این میان با توجه به نقش بنیادی فناوری اطلاعات و ارتباطات در دست یابی به توس عه پایدار و با علم ب ه این که ش کاف دیجیتال میان مناطق، عدالت ف ضایی و جغرافیایی را تحت الشعاع قرار داده و توسعه نامتعادل مناطق کشور را دامن می زند؛ لذا هر طرح و برنامه ای در زمینه توسعه ICT، باید بر اساس مطالعه و شناخت وضع موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات در مناطق و در جهت حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال صورت گیرد. در این پژوهش با بهره گیری از 40 شاخص و استفاده از نرم افزارها و مدل های کمی نظیر GIS، SPSS، TOPSIS، ضریب پراکندگی، تکنیک وزن دهی رتبه ای، روش بی مقیاس کردن خطی، همبستگی پیرسون و ... به مطالعه توسعه یافتگی استان های کشور از لحاظ شاخص های ICT پرداخته و آن ها را از این منظر رتبه بندی و سطح بندی کرده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استان های کشور از نظر شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات وضعیت مطلوبی ندارند و استان تهران به عنوان رتبه اول از این منظر در سطح نیمه توسعه یافته قرار دارد. میان استان های کشور از لحاظ توسعه یافتگی فناوری اطلاعات و ارتباطات، تا حدودی عدم تعادل و ناهمگونی یا به عبارتی دیگر شکاف دیجیتال وجود دارد؛ به طوری که استان دارای رتبه اول (تهران) نسبت به استان دارای رتبه آخر (خراسان شمالی) بیش از دو و نیم برابر و در مجموع استان های سطح اول نسبت به استان های سطح پنجم نزدیک به دو برابر توسعه یافته تر است. همچنین توسعه یافتگی ICT با میزان جمعیت و به خصوص درصد شهرنشینی رابطه مستقیم داشته؛ بدین معنی که، در مجموع بیش تر امکانات و استفاده از ICT در استان هایی متمرکز است که جمعیت و درصد شهرنشینی بیش تری دارند. در نهایت به منظور حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال و ایجاد تعادل در زمینه توسعه در درازمدت، استان های کشور جهت توسعه ICT اولویت بندی شده اند [1]- Information and Communication Technology
تحلیل و رتبه بندی پایداری کلانشهر تهران در بین شهر های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر جهانی شدن اقتصاد کلانشهرها نقش مهمی در توسعه ی کشورها بویژه درکشورهای در حال توسعه ایفا می کنند. امروزه کلانشهرها با ورود به شبکه ی شهرهای جهانی به بازارهای وسیع جهانی سرمایه، فناوری های پیشرفته، گردشگری و تجارت دسترسی پیدا نموده و از این طریق زمینه ی پویایی اقتصادی و اجتماعی آنها فراهم می گردد. این تحقیق به دنبال اثبات این نظریه است که برنامه ریزی و تلاش های مدیران شهرها به ویژه کلانشهرها برای اتصال به شبکه ی شهرهای جهانی گامی در راستای توسعه ی شهرها بوده است. به دلیل مزایای این شبکه از جمله جریان سرمایه های خارجی، فناوری های تولید و تسهیل در تبادل و صدور کالاهای تولیدی به بازارهای جهانی، می توان بخش عمده ای از مشکلات و چالش های موجود را حل نمود. در این ارتباط، تحقیق حاضر رابطه ی بین رتبه شهر جهانی و میزان پایداری آنها را مورد بررسی قرار داده است. به منظور بررسی این رابطه به نتایج تحقیقات تیلور و همکارانش در مورد تعیین و رتبه بندی شهرهای جهانی استناد شده است. ابتدا 16 شهر از بین شهرهای جهانی از هر دو گروه از کشورهای در حال توسعه وتوسعه یافته به همراه کلانشهر تهران انتخاب گردید و سپس وضعیت شاخص های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی این شهرها استخراج و با استفاده از مدل تاپسیس وضعیت پایداری آنها رتبه بندی گردید. در مرحله ی نهایی رتبه ی پایداری آنها با رتبه ی شهر جهانی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد شهرهایی که در رتبه بندی شهرهای جهانی از جایگاه و رتبه ی بالایی برخوردار هستند به همان میزان دارای رتبه ی پایداری بالاتری هستند. در این میان کلانشهر تهران هم که در رتبه بندی تیلور از حداقل امتیاز و دارای کمترین شواهد از جهانی شدن بود، دارای رتبه ی کمتری از پایداری می باشد. همچنین نتیجه ی آزمون همبستگی بین شاخص های جهانی شدن و شاخص های پایداری دارای ضریب معناداری مثبت (54/0) بوده که تا حدودی نشان از رابطه ی مثبت بین جهانی شدن شهر و توسعه ی پایدار شهری می باشد.
استخراج و سنجش شاخص های شهر سالم در مناطق هشت گانه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از استاندارد سلامتی یکی از حقوق بنیادی انسان ها در سرتاسر کره خاکی است. با این حال همزمان با رشد جمعیت و تراکم ناشی از آن، ماشینی شدن زندگی و دست اندازی به طبیعت پیامدی جز تنزل کیفیت زندگی و به خطر افتادن سلامتی را به همراه نداشته است. در پژوهش حاضر که به شیوة «توصیفی-تحلیلی» به انجام رسیده، سعی شده نمای شهر سالم با ارزیابی 18 شاخص فرعی در قالب3 مولفة اجتماعی، زیست محیطی و سلامتی در مناطق مختلف کلانشهر اهواز بر مبنای آمار سال 1390 و در راستای هدف اصلی این پژوهش بررسی شود. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای جمع آوری و پس از استخراج شاخص ها، اوزان هر شاخص از مدل TOPSIS بدست آمد. سپس اوزان حاصل از آنتروپی شانن و مدل تاپسیس در نقشه های فواصل اعمال و با بهره گیری از برنامه جانبیKriging ، درونیابی شد. در نهایت خروجی نهایی با ابزارFuzzy overly و گامای 9/0 استخراج شد. تحلیل یافته ها نشان می دهد که مناطق یک، سه و هفت از لحاظ برخورداری از نظر شاخص های شهر سالم در حال توسعه می باشند. مناطق چهار، دو و شش در وضعیت نیمه برخوردار و هشت و پنج در وضعیت محروم قرار گرفته اند؛ که این امر نشان از وضعیت نامناسب و دور از استانداردهای مطلوب شهر سالم در سطح جهانی و ملی در محدوده مورد مطالعه است
تحلیل استقرار فضایی- کالبدی کارکردهای دانش بنیان در مقابل کارکردهای سنتی در شهر تهران (تحلیلی بر توزیع هسته های شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با توجه به فرایند جهانی شدن اقتصاد و ضرورت های فضایی- کالبدی شهرها در این فرایند، در گام نخست ادبیات موجود در زمینة منطق استقرار فضایی کارکردهای شهری در عصر اقتصاد دانش بنیان و ساختارهای شهر چندهسته ای بررسی شده است و در گام دوم، با شناختی دربارة ضرورت های پیکربندی مجدد کارکردهای شهری به عنوان بخشی از افزایش توان در عرصة رقابت جهانی، شاخص ها درمورد شهر تهران به کار گرفته و بررسی و تحلیل شده است. در این راستا، با استفاده از روش های مختلف نرم افزاری و محاسباتی (مانند AHP_Phazzy، Janks و...)، پیکربندی فعالیت های شهری در تهران مشخص شده و درنهایت با عملیات رویهم اندازی لایه ها، مقایسه ای تطبیقی از استقرار کارکردهای سنتی و برتر ارائه شده است. محدودة مورد مطالعه شهر تهران درون محدودة شهری است و جامعة آماری شامل بیش از 6500 شرکت ارائه دهندة خدمات برتر به تفکیک 7 دسته شرکتی و تمامی فعالیت ها و کارکردهای سنتی در شهر تهران می شود. نتایج پژوهش نشان دهندة پیکربندی متمرکز، تک اندامی و تک هسته ای در هر دو بخش کارکردهای منتخب و در عین حال انطباق بیش از 70 درصد حوزة استقرار کارکردهای برتر با خدمات سنتی است. همچنین انتقال هستة کانونی فعالیت از منطقة 12 به مرز مناطق 6 و 7 و همچنین بخشی از منطقة 3 به ویژه در بخش کارکردهای اداری و خدمات برتر قابل مشاهده است؛ یعنی مرکز فعالیتی شهر در عین حفظ ساختار تک هسته ای به سمت نیمة شمالی انتقال یافته است.
ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهر اساسا یک مفهوم چند بعدی بوده و شامل ابعاد فیزیکی، فضایی، اقتصادی و اجتماعی محیط زیست شهری می شود. بر این اساس کیفیت محیط شهری می تواند بر روابط اجتماعی شهروندان تاثیرگذار باشد. افراد بر اساس منافع خود، ارتباطات اجتماعی را شکل داده و بر اساس توقعات، هنجارها و نقشهای معین خ ود، ب ه آن م ی پردازند. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا در پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان است تا گام مثبتی در جهت افزایش کیفیت محیطی فضاهای شهری و همچنین بهبود و ارتقاء سطح روابط و تعاملات اجتماعی در این فضاهاست. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی _ تحلیلی است حجم نمونه نیز به دلیل پویایی و نامشخص بودن جمعیت پیاده راه بوعلی سینا از فرمول (تعیین حجم نمونه جامعه نامعلوم) برابر با 225 انتخاب گردید. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بوده است. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS ) تحلیل واریانس یک طرفه Tو آزمون همبستگی خی دو Chi-Square Tests) بهره برده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین کیفیت محیطی و روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا ارتباط بالایی وجود دارد و دو متغیر سرزندگی و کیفیت عرصه های همگانی در کیفیت محیطی بیشترین تاثیرگذاری را بر سطح روابط اجتماعی در پیاده راه بوعلی سینا دارند. در واقع می توان از نتایج این پژوهش چنین استنباط کرد که این کیفیت محیط است که باعث ماندگاری فرد در فضا و ایجاد کنش اجتماعی در آن می شود. و ارتقاء و بهبود این کیفیت باعث ارتقاء سطح و بهبود روابط اجتماعی در فضاست به همین دلیل پیشنهادهای این پژوهش در جهت افزایش کیفیت محیطی در فضا ارائه شده است.
بررسی رضایت مندی ساکنان مجتمع های مسکن مهر مطالعه موردی: مجتمع های مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان موفقیت هر طرحی بستگی به میزان رضایت مردمی دارد که از آن طرح استفاده می کنند. پروژه ی مسکن مهر یکی از گسترده ترین طرح های مسکن شهری بود که در طول تاریخ برنامه ریزی مسکن کشور اجرا شده است. با این حال، برآورد رضایت ساکنان از این طرح ها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، این مقاله بررسی رضایت مندی ساکنان از کیفیت محیط مسکونی مجتمع های مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت شهر بابل را مورد هدف قرار داده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیّت و روش توصیفی و تحلیلی است. در جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش ساکنان مجتمع های مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت شهر بابل می باشد که تعداد 600 سرپرست خانوار را شامل می شود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 360 سرپرست خانوار برآورد شد و به روش تصادفی منظم، پرسشنامه بین سرپرست خانوارهای ساکن توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر نشان می دهد که بین ویژگی های فردی جنسیت و وضعیت تأهل افراد با رضایت مندی از واحدهای مسکونی رابطه ی معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیّرهای سن و درآمد ماهیانه با رضایت از مجتمع مسکونی رابطه ی معنی دار وجود دارد. همچنین، نتایج مستخرج از آزمون t نشان داد که رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر بابل با توجه به میانگین کلی حاصل از 31 زیرمعیار، در حد متوسط (31/3) است، که این نتایج در سطح 99 درصد معنی دار می باشند و اینکه نتایج آزمون t مستقل برای مقایسه ی دو مجتمع مسکونی مهر نشان داده که اختلاف معنی داری از نظر سطح رضایت مندی در مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت شهر بابل وجود ندارد.