فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر تئوری های مربوط به اکولوژی منظر درهای تازه ای به روی برنامه ریزی و طراحی منظر گشوده است. مفهوم شبکه اکولوژیک نیز از دستاوردهای این مبحث بوده و در ارتباط با غلبه انسان در محیط های طبیعی و تکه تکه شدن تدریجی آن به دنبال توسعه محیط زیست انسانی نمود می یابد. به همین جهت طراحان و اکولوژیست های منظر، این مفهوم را در جهت به کار بستن یک استراتژی فضایی بهینه در مقیاس های مختلف و نیز محیط های شهری مورد استفاده قرار می دهند. در این راستا متریک های منظر به عنوان ابزار مفید بررسی و بهسازی شبکه های اکولوژیک شهری به شمار می آیند. در مطالعه حاضر، هدف اصلی، ارایه راهکارهای بهسازی برای شبکه اکولوژیک شهر تبریز با استفاده از متریک های منظر است. در این راستا ابتدا عناصر تشکیل دهنده ساختار شبکه اکولوژیک شهر تبریز که شامل لکه ها و کریدورهای طبیعی و مصنوعی هستند، با استفاده از متریک های منظر به طور کمی بررسی شده و بدین ترتیب لایه های اکولوژیکی طبیعی و مصنوع آن با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست و متریک های منظر(شامل
CAP و MNN و NP) مورد شناسایی و آنالیز واقع شد. سپس تحلیل شبکه با روی هم گذاری این لایه ها صورت گرفته و این امر به درک شبکه اکولوژیک شهر انجامید. در نهایت پهنه بندی ساختار شبکه به صورت سه پهنه همگن و ارایه راهکارهای ارتقای آن برای هر پهنه در مقیاس شهری از نتایج این مطالعه است.
شاخص های گسست منظر؛ زمینه های تجمع سنجه های بوم شناسی و رویکرد ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
منظر پدیده ای پویاست و موجودیت چندلایه آن باتمام مقیاس ها در گذاری همیشگی قرار دارد. از مصادیق گذار و تغییر در منظر، پدیده گسست است که بر تمام لایه های اکولوژیکی و ادراکی آن در مقیاس های مختلف تأثیر می گذارد. گسست در منظر که تحت تأثیر مداخلات انسانی روی می دهد پیامدهای گوناگونی دارد که از عوامل مختلفی همچون توسعه سکونت گاه های شهری، ایجاد زیرساخت های حمل و نقل زمینی و ریلی، تسطیح و تصرف اراضی طبیعی برای مصارف کشاورزی و فعالیت های معدن کاوی و عوامل بسیار دیگر ناشی می شود.
این نوشتار در پی آن است تا با رویکردی جامع و کل نگر به ماهیت منظر، نظریات موجود در خصوص پدیده گسست و روش شناسی حوزه های مختلف مرتبط با این پدیده را تحلیل کند، به امکان سنجی شاخص های در ارزیابی پیامدهای گسست در منظر بپردازد و همزمان به جنبه های اکولوژیک و ادراکی آن توجه کند؛ شاخص هایی که قابلیت انطباق بر ویژگی های خاص هر بستر منظرین را به طور جداگانه دارا باشند و تغییرات ناشی از گسست را در الگوهای موجود منظر و محیط پیش بینی کند. با چنین هدفی شاخص های ارزیابی پدیده گسست به دو گروه کمّی و کیفی تفکیک شده است به شاخص های کمّی به ویژگی های اکولوژیک و زیست محیطی منظر و شاخص های کیفی به خصوصیات ادراکی و هویتی آن می پردازد.
این نوشتار در پایان به این نتیجه خواهد رسید که ترکیب تمام شاخص های کمّی و کیفی در تحلیل یک بستر منظرین و تبدیل آنها به یک کلیت واحد به واسطه تفاوت ماهوی این شاخص ها و زمینه های مختلف دلالت آنها امکان پذیر نخواهد بود، لکن با تعریف اولویت های ساختاری هر منظر و شرایط محیطی، میزان اهمیت و تأثیرگذاری هر شاخص در ارزیابی مشخص می شود، تا در مراحل مختلف تصمیم گیری، برنامه ریزی و طراحی پروژهای مدیریت منظر و آمایش سرزمین قابل استفاده و استناد باشد.
چندیگره، رویای یک شهر ساز
حوزههای تخصصی:
Analysis of the Substantive Distinction between Medina (City) and Gharieh (Village) in the Quranic Literature (واکاوی تمایز ماهوی مدینه (شهر) و قریه (روستا) در ادبیات قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان مهم ترین متن دینی مسلمانان در حوزه های مختلف دانش بشری دارای ظرفیت های قابل توجهی است که اغلب مورد غفلت قرار گرفته است. از جمله موضوعات طرح شده در این کتاب آسمانی، شهر و مؤلفه های آن است که بر این اساس، تاکنون پژوهش های مختلفی پیرامون شهر اسلامی انجام شده است. در همین راستا، طی این مقاله به بررسی این مسئله پرداخته شده است که آیا قرآن کریم، تمایزات عرفیِ میان شهر و روستا را به رسمیت می شناسد یا خیر؟ به بیان دیگر، در ادبیات قرآنی، شهر چه مؤلفه یا مؤلفه هایی دارد که آن را از قریه (آبادی یا روستا) متمایز می سازد؟ برای این منظور در این مقاله، دو کلیدواژه مدینه (شهر) و قریه (روستا) در قرآن کریم با استفاده از روشی ترکیبی (مرکّب از تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی) مورد ژرفکاوی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق بیانگر آن است که قرآن کریم برخلاف نظریات رایج در حوزه شهرسازی، مؤلفه اصلی در تمایز ماهوی شهر و روستا را ناشی از تفاوت های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و حتی جمعیتی نمی داند بلکه در ادبیات قرآنی، مؤلفه اصلی در تمایز ماهوی شهر و روستا عبارت است از ایمان به خدای متعال و الزامات حاصل از آن و لذا یک زیستگاه انسانی، هر چقدر هم که به لحاظ جمعیتی و کالبدی بزرگ باشد، چنانچه فاقد این مؤلفه باشد از منظر قرآن فاقد استحقاق لازم برای اطلاق واژه مدینه (شهر) است. این ادّعا در بدنه پژوهش، با تطبیق آیات مختلفِ حاوی واژه های مدینه و قریه پیگیری و اثبات شده است.
بهبود کیفی طراحی بر پایه مدیریت بهینه عوامل مؤثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به اهمیت توجه همه جانبه به عوامل طراحی می پردازد. این مقاله ابتدا به معرفی فاصله میان میزان و سطح توانمندی های شکل گرفته در محیط های دانشگاهی با توانمندی های مورد انتظار از فارغ التحصیلان در فضای حرفه ای می پردازد و در ادامه، یکی از عوامل این نقیصه را در نظر نگرفتن بخش یا بخش هایی از عوامل و متغیرها معرفی می کند. مطلب دیگر، تعاملی است که میان ارکان مختلف عوامل طراحی رخ می دهد. ارتباط میان موضوع های مختلف طراحی، ویژگی های طراحی و بستر طرح با روش طراحی و در نهایت، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر، ساختار پیچیده ای را می سازد که توجه به آن اجتناب ناپذیر است. مدیریت فرآیند طراحی باعث می گردد طراحان بتوانند نظام مندتر به فعالیت طراحی بپردازند. در این باره، شاخص ها به عنوان ابزار ارزیابیِ روندِ طراحی و معیارها به عنوان مبنای ارزشیابیِ محصولِ طراحی و مقایسه آن با دیگر محصولات، ابزارهایی هستند که طراح ان و ناظران می توانند از آن ها برای کنترل و مدیریت فرآیند طراحی و کیفیت طرح استفاده ک نند. همچنین روش های تحلیل فرآیند ارزیابی که به فضای مسئله معماری به صورت شبکه و ماتریس می نگرند، امکاناتی هستند که امروزه تحلیل معیارها و زیرمعیارهای متعدد و پیچیده را میسر می کنند. این تحقیق از نوع تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است و از نظر کمّی و کیفی بودن، یک تحقیق کیفی محسوب می شود. روش تحقیقِ این پژوهش، روش «استدلال منطقی» است که در آن، از راهبردهای طرح تحقیقِ «نظریه برخاسته از داده ها» و نیز راهبرد «مدل سازی مفهومی» استفاده شده است. در پایان این مقاله، مدلی مطرح می شود که در آن، رابطه ای بر مبنای فضایِ منطقِ فازی میان ارکان مختلفِ تأثیرگذار بر فضای مسئله معماری مطرح می گردد. این فضا دارای ارکانی شامل اصول، دامنه و بسترِ طرح از یک طرف، و ویژگی ها و عوامل طبقه بندی شده بر مبنای «موضوعات» از طرف دیگر است. تلاش بر این است تا از این طریق به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که چگونه می توان با شناسایی و تحلیل و ارزیابی مناسب و جامعِ عواملِ طراحی، فاصله میان قابلیت های فارغ التحصیلان را با آنچه از آن ها در محیط حرفه ای انتظار می رود، بهبود بخشید.
هنر و ادب غرب: فریاد که چشمی به تأمل نگشودیم؛ در باب اهمیت پدیدارشناسی معماری و شهرسازی
حوزههای تخصصی:
منظر مثمر
چیدمان شهر و معماری: ایجاد برابری جنسیتی در زندگی شهری؛ برابری جنسیتی و توسعه شهری: ساختن اجتماعات بهتر برای همه
حوزههای تخصصی:
جاماندگی ضرورت نیست، تاخیر عدالت است(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
تلاشهای چند دهه اخیر برای معاصرسازی پهنههای شهری جامانده تا کنون به نتیجه مورد انتظار نرسیده است. یکی از دلیلهای این امر و شاید مهمترین آن، طرح نادرست مسئله بوده است. تعریف درست مسئله نیاز ادبیات وپژه خویش دارد تا با روشنی افکندن بر معنا و مفهوم مقولههای حوزه مورد نظر زمینه طرح دقیق و بیش بعدی معاصرسازی پهنههای شهری جامانده آماده شود. نوشتهی حاضر تلاشی است برای جلب توجه به ضرورت جلوگیری از آنچه جاری است و پیشنهادی در بازاندیشی تعریف مسئله ""جاماندگی پهنههای شهری"" برای جبران تاخیر تاریخی در ""معاصرسازی"" آنها است.
به سوی خیابان های انقلابی؟؛ مدیریت منظر خیابان های تهران در دورة انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
خیابان های تهران بی شک از مؤثرترین عناصر شهری در تاریخ معاصر ایران طی وقوع انقلاب اسلامی در نیمه قرن چهاردهم شمسی است؛ چه قبل از آن که پرکشش ترین مکان عمومی برای حضور جوانان در صحنه های انقلاب بود و چه پس از آن که تغییر نگاه ایدئولوژیک کشور، دیدگاه مدیریت شهری به خیابان را نیز متحول نمود :
« آن حاشیه هاى اطراف تهران، آن زاغه نشین ها و آن چادرنشین هاى اطراف تهران بیشتر مورد نظر باشند تا قسمت شمال شهر؛ توجه به این قشر مستضعف از توجه بر قشر مرفه بیشتر باشد» (امام خمینی، ۱۳۵۸ : ۱۴۴).
عمق این تغییرات تا حدی است که در بیرون، ناکامی های حاصل از ضعف مدیریت شهری به پای دیدگاه ایدئولوژیک نظام نوشته می شود؛ در داخل نیز موفقیت چشم گیری برای دستیابی به آرمانشهر انقلابی به دست نیامده است و خیابان در ام القرای اسلام یعنی تهران1، سهم بسزایی در احساس عدم مطلوبیت از شهر بر عهده دارد.
این مقاله در صدد است با بررسی رویکردهای مدیریت شهری تهران طی چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست های مختلف ساماندهی خیابان را مورد تحلیل قرار دهد و منظر خیابان های تهرانِ پس از انقلاب را قرائت کند.
منظر هوایی، درکی متفاوت از شهر؛ مدیریت هدفمند نمای پنجم خیابان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک رابطه میان اجزا با کلیت یک پدیده از دیرباز مورد توجه آدمی بوده و هست. عطش درک واقعیت از طریق خروج از حدود یک پدیده برای فهم کامل آن، از ابتدا در وجود انسان ها وجود داشته است. ارضای این غریزه فطری چه در قالب امور متعالی و چه امور مادی، همواره لذتی بی پایان را برای انسان به ارمغان آورده است. از این رو آدمی همواره در پی رسیدن به جایگاه یا نظرگاهی بوده که چه به لحاظ عینی و چه ذهنی به اطراف خود اشراف پیدا کند. منظر هوایی نظرگاهی است که از دریچه آسمان، فرصتی برای درک کامل و جامع یک پدیده فراهم می آورد و وسیله ای برای فهم صفت های عالی و ابزاری قدرتمند در دستان رسانه برای جهت دهی به افکار عمومی است. برای رسیدن به درک کاملی از پدیده ها و رویدادهای عظیم اجتماعی نظیر انقلاب های مردمی، استفاده از منظر هوایی بهترین گزینه ممکن است. خیابان «انقلاب اسلامی» تهران به واسطه برخورداری از وزن ژئوپلیتیک1 بالای خود، قریب به سی و پنج سال است که به واسطه رسانه ملی خود را برای عموم مردم ایران و حتی جهان به نمایش می گذارد، تا آنجا که در جامعه جهانی کالبد این محور و حضور میلیونی مردم در این خیابان به عنوان نماینده ای از جامعه ایرانی قلمداد می شود. در صورتی که نمای پنجم3 رهاشده و بام های متروکه این محور کیفیت منظر هوایی آن را به شدت پایین آورده و ضروری است با مدیریت صحیح شاخص های کمی و بهره گیری از پیشینة قوی و کیفیت های بالای مناظر هوایی در شهرهای سنتی ایران، خیابان انقلابی شایسته تر را به جامعه جهانی معرفی کرد.