فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۵۲۸ مورد.
عدالت اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چرا درباره غیبت کتابی نمی نویسی؟
منبع:
موعود ۱۳۷۶ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی به لحاظ میزان توجه به مباحث مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی دولت مهدوی
منبع:
مشرق موعود ۱۳۸۷ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
بررسی ملاقات با امام زمان در عصر غیبت کبری (با عنایت بر آخرین توقیع امام زمان(عج))
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
87-102
حوزههای تخصصی:
از نظر سندی ودلالتی مناقشاتی از بزرگان در توقیعی که امام زمان به آخرین نایب خود نوشته اند وارد شده که در پاسخگویی به این نتیجه رسیدیم که این روایت از نظر سندی و دلالتی، معتبر و وقوع مرگ سمری در زمان تعیین شده از معجزات امام زمان محسوب می شود و از نظر امامیه، این خود دلیل قاطعی است که این توقیع از سوی حضرت حجت4 صادر شده است. و تعدد نقل در کتاب های بزرگان مذهب از قدما و متأخران و معاصران، بدون اشاره به ضعف و ردّ آن را می توان یکی از شواهد نه دلایل اعتبار قرار داد. در مراد ادعای مشاهده در این توقیع چند احتمال وجود دارد: اول اینکه: ادعای دیدار با نیابت از آن حضرت و آوردن اخبار و دستورهایی از جانب ایشان است، دوم اینکه: فرد مدعی مشاهده، شاهد و دلیلی بر این ملاقات نداشته باشد، از آنجا که این دو نوع دیدار، زمینه را برای دکّان های مدعیان دروغین باز می کند در توقیع، رد شده و مدعیان آن کّذاب و افترا زننده به حضرت معرفی شده اند، سوم اینکه: فرد در صورت ملاقات و شناخت حضرت پرده از راز دیدار خود برنخواهد داشت و یا با ملاقات، حضرت را نمی شناسد که ادعای دیدار با حضرت را نماید. در این دو صورت که امکان دیدار حضرت وجود دارد، زمینه برای مدعیان دروغین باز نمی شود. از این رو این دیدارها با این توقیع منافاتی ندارد. نگارنده برآن است به بررسی این امر که اگر ملاقات امام مهدی در عصرغیبت ممکن است با متن آخرین توقیع امام زمان چگونه قابل جمع است و با متن این توقیع چگونه ادعای مدعیان دروغین باطل می شود بپردازد. این مقاله به روش کتابخانه ای نوشته شده است.
بسط گفتمان خوش فرجام انگاری جهان بر مبنای «گفتمان فَرج و موعودگرایی» با عاملیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
گفتمان با نقش معنادار رفتارها و ایده های اجتماعی در زندگی سیاسی اجتماعی انسان ها و جوامع سروکار دارد، به گونه ای که در آن، سیستم های معانی، جهان بینی و فهم مردم از نقش خود در جامعه را جهت می دهد. گفتمان ها با باید و نبایدها سرو کار دارند و به اصطلاح، هنجاری و شبه ایدئولوژیک هستند که با تغییر ارزش ها، نگرش و رفتار افراد و جامعه پیوند می یابند.
نظریه گفتمان به زبان ساده؛ یعنی ایجاد فضایی از اندیشه ها به گونه ای که این اندیشه ها، بر دیگر حوزه های اندیشه ای حاکم و مسلط شود تا جایی که الگوی رفتاری مردم بر اساس آن شکل گیرد. به تعبیر دیگر، در گفتمان به گونه ای با تصویرسازی برای جامعه سر و کار داریم که از طریق خلق واژگان، اصطلاحات، تصاویر، ایده ها و گزاره های مرتبط و منسجم و به اندازه کافی، قانع کننده، به تغییر و شکل دهی رفتار مخاطب و مردم نظر داریم.
گفتمان در فضای تعاملی ایجاد می شود؛ تعامل با تاریخ، تعامل با شرایط اجتماعی، تعامل با قدرت و تعامل با نهادها به ویژه نهادهای ارتباطاتی و رسانه ای. در بحث سیاست گذاری عمومی با توجه به این امور و از طریق اقناع و ترغیب، به وسیله رادیو و تلویزیون می توان از گفتمان به مثابه یک ابزار سیاست گذاری در سطح کلان جامعه و بین الملل بهره جست. به طور کلی، دال مرکزی، مفصل بندی، هژمونی و سلطه، عاملیت، ضدیت و غیریت سازی، ایجاد یک نظم اندیشه ای و نظم اجتماعی نوین و... از مؤلفه های اصلی گفتمان تلقی می شوند.
در مورد پایان هستی و جهان، دو دیدگاه بدفرجام انگاری و خوش فرجام انگاری وجود دارد که در تضاد و تقابل یکدیگر قرار دارند. ما بر این مدعا هستیم که بر اساس آموزه های اسلامی به ویژه تعالیم تشیع، آینده و پایان خوش و پر از نشاط، امید و زیبا برای انسان و جهان تصویر شده است. این ایده را به واسطه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به صورت یک گفتمان غالب با حوزه گستره جهانی می توان مطرح کرده و بدین شکل، فضای غالب گفتمانی را با محوریت جمهوری اسلامی توسعه داد. با توجه به اصول و مبانی اندیشه ای و جهان بینی اسلامی، مؤلفه های گفتمان خوش فرجام انگاری جهان که در نظریه فرج و موعودگرایی مکتب تشیع منعکس شده است و در آن، به توحیدمحور بودن، حکیمانه و هدفدار بودن خلقت و نظام آفرینش، بهره مندی هستی از غایت و نهایت حکیمانه، خلافت الهی انسان، حکومت عدل صالحان در آخرالزمان، برقراری صلح و امنیت جهانی، برقراری جامعه صالح و دولت کریمه به عنوان مفصل بندی این گفتمان اشاره شده است.
در دیگر نظام های فکری و سیاسی نسبت به پایان تاریخ و پایان هستی چنین صراحتی منطقی و منسجم با عنوان گفتمانی خوش فرجام انگاری وجود ندارد، بلکه به ناخوش فرجام انگاری تمایل دارند یا در برخی از نظام های فلسفی و عقیدتی، دیدگاه های نزدیک به موعودگرایی موردنظر فلسفه انتظار و فرج وجود دارد که به انسجام گفتمانی فلسفه فرج نیست. از آنجا که این گفتمان، نویدهای امیدوارکننده و نشاط آفرینی برای بشر حیران شده امروزین در انواع مکاتب و فلسفه ها دارد، می تواند به صورت شایسته گسترش بیابد.
اهمیت فرهنگ مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از خدایی انسان تا انسان خدای
حوزههای تخصصی:
مسئله شناسی مهدویت پژوهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مهدویت پژوهی به سان حوزه ای دانشی، دارای ساختار و قواعد استاندارد مانند موضوع، مسائل، روش، مبانی و غایت است که در واقع این ساختار و قواعد در همه حوزه های دانشی مثل علم، رشته، میان رشته و گرایش ساری و جاری است. شناخت کامل و جامع از مهدویت پژوهی زمانی به دست می آید که بتوانیم درباره همه مؤلفه های ساختاری آن به گفت وگو بپردازیم. یعنی پیش از آن که به عرصه مهدویت پژوهی وارد شویم و به مباحث جزئی و درونی آن بپردازیم، لازم است به عرصه های بیرونی آن مانند موضوع شناسی، مسائل شناسی، روش شناسی، مبانی شناسی، غایت شناسی _ که عرصه های کلی و درجه دو است _ توجه نماییم. البته در این نوشتار با توجه به حجم محدود آن نمی توان همه مؤلفه های پیش گفته را به صورت مفصل به بحث گذاشت، بلکه در راستای رسالت و هدف این نوشتار، تنها به دو مورد از موارد فوق مثل موضوع شناسی و مسائل شناسی پرداخته می شود.
سناریوهای آخرالزمان و ظهور جهان قلعه ای به رهبری امریکا؛ با تکیه بر واکاوی سینمای آپوکالیپتیک هالیوود(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
راه بردها و راه کارهای فرهنگی دولت زمینه ساز در رویارویی با جنگ نرم
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با تامل در روایات، وضعیت فرهنگی جهان در عصر ظهور را ترسیم می کند و از آن ره گذر، به اقدامات اصلاحی امام مهدی در عرصه فرهنگ و نیز روش امام در رویارویی با ناهنجاری های فرهنگی و ایجاد انقلاب فرهنگی اشاره می کند. در ادامه، وضعیت فرهنگی جهان در عصر حاضر و پدیده جنگ نرم بازنگری می شود و از کنار هم قرار دادن و مقایسه این دو وضعیت با هم و نیز با الهام از عملکرد و روش امام، دو راه برد اساسی بصیرت دهی و معرفت بخشی برای مقابله با انواع هجمه های فرهنگی دشمنان و نیز راه کارهای عملیاتی کردن آنها پیشنهاد شده است که البته اجرای آنها بر عهده دولت زمینه ساز خواهد بود.
تحلیل و بررسی نمادانگاری نشانه های ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
میعادگاه منتظران
منبع:
موعود ۱۳۷۸ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
غلبه نهایی اسلام بر ادیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم، سه آیه شریفه با تعبیری مشترک از اراده الهی مبنی بر غلبه اسلام بر سایر ادیان خبر می دهند. با توجه به سیاق آیات، وعده مزبور به طور ویژه ناظر بر مغلوبیت نهایی دو دین محرّف یهود و مسیحیت است. بنا بر روایات فریقین، تحقق این وعده الهی به دست مبارک امام مهدی و حضرت مسیح خواهد بود. البته بنا بر برخی قرائن قرآنی و روایی احتمالاً بعد از این غلبه نهایی باز عده ای به صورت پنهانی و منافقانه بر عقاید انحرافی پیشین خود باقی خواهند ماند.
بررسی گفتمان گرایش به مهدویت در جنبش کیسانیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به مهدویت ریشه در قرآن و سنت دارد و با توجه به رویکرد ظلم ستیزانه آن، از همان قرون نخستین اسلامی کانون توجه برخی گروه های مخالف حاکمیت شد. در قرن اول هجری، جنبش کیسانیه با شعارهای شیعی و با تمرکز بر موضوع مهدویت، حرکت نظامی _ سیاسی علیه خلافت بنی امیه را برگزید. این اقدام الگویی برای سایر گروه های مشابه فراهم کرد که عمدتاً به عنوان گروه های غالی شیعه از آنان یاد می شود.
این پژوهش به بررسی راهبرد جنبش کیسانیه در طرح عملی مهدویت در جامعه عصر خود می پردازد و به این سؤال پاسخ می دهد که آیا انتخاب گفتمان مهدویت توسط این جنبش بر مبنای تفکرات مستحکم تشیع در این موضوع بود یا انگیزه های دیگری وجود داشت؟ ضرورت این پژوهش دستیابی به شناخت لازم درباره انگیزه ها و اهداف جنبش کیسانیه در تمرکز بر آرمان مهدوی است. همچنین الگوی مناسبی در آگاهی بخشی نسبت به برداشت های نادرست از موضوع مهدویت در دوران معاصر خواهد بود.
مهم ترین یافته های این پژوهش عبارتند از:
1. تفکر مهدوی در جنبش کیسانیه به ابزاری برای مبارزه با خلافت تبدیل شد.
2. کیسانیه با بی توجهی به رهنمودهای دین اسلام و امامان معصوم، به تعیین فرد و زمان دلخواه در باور مهدویت پرداختند.
3. نگرش این جنبش به مهدویت بر محوری ناقص و درکی افراطی
شکل گرفت.
4. مهم ترین دلیل انحراف، بی توجهی به امام معصوم و تکیه بر عقل و فهم برخی اشخاص بود.