بعد از رحلت پیامبر (ص)، به فاصله کوتاهی صحابه به عنوان مجتهدان دینی و محل مراجعه مردم و هدایت گر آنان در مسائل دینی شناخته شدند. سوالات بسیار مردم در مسائل مختلف، کم اطلاعی آنان نسبت به مبانی اندیشه دینی ، فروعات و احکام آن، بحرانهای مختلف داخلی و خارجی و... نقش اجتهادی این افراد را بارز کرد. آنان به عنوان صحابه پیامبر (ص) بسیاری از مسائل دینی را بر اساس استباطات شخصی تاویل می کردند و مردم نیز معمولا نظر اجتهادی آنان را می پذیرفتند.
نقش اجتهادی صحابه، اختلاف و حتی تعارض اجتهادی آنان، خیلی سریع منجر به پیدایش نظریه "" معذوریت اجتهادی صحابه"" شد. این نظریه بی پروایی برخی از کسانی که حتی برای مدت کوتاهی پیامبر اکرم(ص) را درک کرده بودند، باعث شد و اثرات تعیین کننده ای بر فکر و روحیه جامعه بر جای گذاشت. یکی از جنبه های قابل بررسی در این موضوع ، سر خوردگی جامعه و در نتیجه بروز روحیه بی تفاوتی در بین مردم بود. حساسیت نسبت به حقانیت و مطابق واقع بودن اجتهاد نظری یا افعال صحابه کاهش یافت. این امر موجب کاهش روحیه انتقاد، رواج بی تفاوتی و انفعال اجتماعی در جامعه گردید.
جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم شاهد تغییرات اجتماعی گسترده ای به ویژه در زمینة ارزشها بود که در عصر معاویه (41 60 ق.) به نقطه اوج خود رسید. این رویداد را از منظرهای مختلفی می توان مورد بررسی قرار داد. نوشتار حاضر کوشیده است از منظر جامعه شناختی و مستند به داده های تاریخی که با روش اسنادی کتابخانه ای گردآوری شده است به بررسی این موضوع بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که معاویه به عنوان نخستین حاکم اموی با بهره گیری از غفلت توده مردم از یک سو و استفاده از استراتژی زور وتزویر از دیگر سو توانست ابتدا قداست ارزشهای الهی را خدشه دار نماید و سپس از طریق باورهای ابداعی فرقه هایی مانند مرجئه و جبریّه، ارزشهای جاهلی و نژادپرستانه پیش از اسلام را زنده و مسیر حاکمیت دو باره آنها را هموار سازد. مقاله با حفظ نگاه تاریخی و رویکرد جامعه شناختی خود با این جمع بندی به پایان می رسد که حادثة جانسوز عاشورای سال 61 ق. مهمترین پیامد این تغییرات اجتماعی بود.
درباره برمکیان به عنوان نامدارترین خاندان وزارت در سراسر عصر عباسی ، بر غم انبوه منابع تاریخی و ادبی و رجالی هنوز نکات مبهم بسیاری وجود دارد. شناخت نخستین و مهمترین راویان اخبار این خاندان و آثار متعدد تاریخی – داستانی که درباره آنها نوشته شده و نیز مقایسه و بررسی سبک شناسانه این آثار و اخبار می تواند برخی از این نکات مبهم را روشن کند. در ایم مقاله مهمترین راویان این اخبار و نیز تک نگاریهای شناخته شده درباره برمکیان از سده 4 ق به این سوی شناسانده شده اند.
درجاهلیت پسران به عللی چون :نگاهبانی ازشتران جنگ بادشمنان دفاع ازکیان قبیله بر دختران برتری داشتندوبعضی ازقبایل ازترس فقرواسارت دختران آنان رازنده به گورمی کردندزن در این دوره به کنیزوبانوتقسیم می گشت بانوان ازحقوقی چون انتخاب همسرپناه دادن شفاعت وآزادی اسیربرخورداربودندزنان درجنگ باخواندن سرودها مردان رابه پایداری تشویق کرده به اسبان آذوقه می دادند دراین عصرازدواج هایی چون ازدواج مهر،متعه،مقت،استبضاع ،سبی،استرقاق،شغاروغیره رواج داشت.مرد،حق طلاق داشت ولی زن ازاین حق محروم بود. زن دراین دوره از آزادی نسبی وحق دخل وتصرف در اموالش برخورداربود.برخی اززنان شعرمی گفتندودرشعروشاعری داوری وی کردند.