فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
عایشه عبدالرحمن، معروف به بنت الشاطی، از اندیشمندان جهان عرب و قرآن پژوهان معاصر است که آرای قرآن شناختی او در چند دهه اخیر همواره مورد توجه دانشمندان و محققان در حوزه قرآن شناسی بوده است. مطابق آنچه خود او گفته، در روش تفسیر از مکتب ادبی، که استادش امین خولی آن را ترویج می کرد، تأثیرپذیر بوده است. بنابراین می توان گفت که تفسیر بیانی، که یکی از مهم ترین آثار اوست، حاصل باروری اندیشه او با آموزه های امین خولی است. مهم ترین مبانی و اصول قرآن شناختی بنت الشاطی در این تفسیر عبارتند از: 1. وحدت موضوعی سوره های دفعی النزول و هر یک از واحدهای نزول در دیگر سوره ها؛ 2. عدم وجود ترادف در قرآن؛ 3. عدم تحمیل قواعد دستوری بر قرآن؛ 4. تأکید بر روش مراجعه متقابل (داور قرار دادن سیاق آیات در فهم نصوص قرآن).
در این مقاله ضمن معرفی عایشه بنت الشاطی و اندیشه های امین خولی در مکتب ادبی تفسیر قرآن، این مبانی چهارگانه، که در روش تفسیری بنت الشاطی نقشی کلیدی دارند مورد بررسی قرار می گیرد.
تفسیر به رأی در اندیشه های تفسیری علامه طباطبائی با تأکید بر نقش «روش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تفسیر به رأی» همواره از برجسته ترین مسائل مطرح میان مفسران و دانشمندان علوم قرآنی بوده و تاریخچه آن را تا دوران نزول وحی و دوران زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله می توان به پیش برد. معروف ترین سخن درباره نفی تفسیر به رأی را امیرالمؤمنین علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است: «قد کذَبَ عَلَی رسول الله صلی الله علیه و آله عَلَی عهده حتی قام خطیبا، فقال: أیها الناسُ، قد کثرت علی الکذابةُ، فمَن کذب علی متعمّدا فلیتبوّء مقعدَه مِن النارِ؛ ثمّ کذب علیه من بعده.»
مراد از «تفسیر به رأی» عبارت است از: تفسیر قرآن بر اساس استقلال رأی و بی نیازی از منابع و مستندات معتبر، با هر انگیزه و هدفی که باشد. برای نهی از تفسیر به رأی، می توان استناد به بسیاری از آیات و روایات کرد. روایات نفی از تفسیر به رأی را می توان به پنج دسته تقسیم نمود. علّامه طباطبائی از مجموع روایات، به ویژه روایات دسته پنجم، نتیجه می گیرد که نهی در روایات، مربوط به روش تفسیر است، نه اصل تفسیر؛ یعنی اگر با روش نادرست وارد تفسیر قرآن شویم، حتی اگر به نتیجه درست هم منجر شود، باز هم ناپسند، نکوهیده و محکوم است.
علامه طباطبایی و زبان نمادین و انشایی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین می باشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزاره های کلامی در توجیه و صدق گزاره های دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزاره های کلامی می پردازد. پرداختن به صدق و کذب گزاره های کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهه های اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافت های زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم می شوند. رهیافت های زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطوره ای، استعاره ای یا کنایه ای دانستن آن از قسم غیر شناختاری می باشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوت هایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده می شود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار می داند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض می داند.
زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین می باشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزاره های کلامی در توجیه و صدق گزاره های دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزاره های کلامی می پردازد. پرداختن به صدق و کذب گزاره های کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهه های اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافت های زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم می شوند. رهیافت های زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطوره ای، استعاره ای یا کنایه ای دانستن آن از قسم غیر شناختاری می باشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوت هایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده می شود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار می داند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض می داند.
تبیین ساختار زبانی واژه «ذریه» در قرآن و بررسی برخی از تأثیرات آن در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
حوزههای تخصصی:
دانش تفسیر قرآن همواره یکی از ضروری ترین نیازهای علمی مسلمانان به شمار آمده که این نیاز به دلیل اهمیت نقش قرآن به عنوان نخستین و اصلی ترین منبع دین و شریعت همواره رو به فزونی است. در این راستا برای نیل به مدالیل و مفاهیم قرآن بیش از همه پرداختن به معناشناسی واژگان قرآنی اهمیت بسزائی دارد. بررسی و کنکاش در تعریف واژگان و تعیین حد و مرزهای کاربردی آنها در هنگامه نزول با توجه به اسباب و انگیزه های نزول آیات برای پژوهشگر فرصتی فراهم می سازد تا درباره مصداق های گوناگون منطبق با مفهوم واژگان به دیدگاهی صائب تر دست یابد. در این مقاله تلاش گردیده مفهوم تبار و دودمان «ذریه» از دیدگاه قرآن و حدیث مورد بررسی قرار گیرد به همین منظور با استمداد از تلاش های لغت پژوهان و مفسران قرآن و با نگاهی به روایات پیشوایان معصوم پس از تحلیل مفاهیم لغوی واژگان قرآنی از قبیل «ذریه، نسب، آل، عترت و...» در پی پاسخ به این پرسش برآمده که آیا از دیدگاه قرآن ذریه تنها از جانب پدر پذیرفته شده یا از جانب مادر هم پذیرفتنی است. دیگر اینکه نسب با ذریه چه نسبتی دارد. سپس به تحلیل حکم فقهی تخصیص خمس به سادات مبتنی بر این پژوهش پرداخته که آیا در اطلاق عنوان سادات و به تبع آن حکم شرعی خمس به ایشان به کدام رابطه از «نسب یا ذریه» استناد می شود.
بررسی آراء تفسیری معنای «غیر بعید» درآیه 31 سوره ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران قرآن واژه «غیر بعید» در آیه 31 سوره ق «وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِید» (ق/31) را دارای چهار احتمال نحوی ظرف مکان، ظرف زمان، حال، صفت مصدر محذوف دانسته اند. این در حالی است که ایشان درباره تفسیر این واژه، حدود 9 احتمال معنایی بیان کرده ولی برای اکثر آنها دلیلی ارائه نداده اند. این پژوهش با توجه به مضامین کلی سوره ق، دو معنا برای واژه «غیر بعید» بیان و سپس هردو را با سایر آیات قرآن تأیید و همراه نموده است. بنابر معنای اول: این قید برای دفع توهم بعید بودن وقوع بهشت است. همانگونه که در نخستین آیات این سوره بدان اشاره گردیده که بر اساس آن، وقوع قیامت امری بعید نیست و بنابر معنای دوم: این قید، به وجود بهشت در زمان حاضر، اشاره دارد.
« ترجمه معنا شناختی عناصر فعلی- اسمی در قرآن »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ر زبانعربی کلمه از اسم، فعل و حرف تشکیل می شود. وهرکدام از این عناصر در جایگاه خود معنای خاصی را به ذهن متبادر می کند. در قرآن کریم که در اوج فصاحت و بلاغت است، به دقیق ترین شکل از این عناصر مدد گرفته شده است. از آن جا که واژگان وحی به طور دقیق و کامل، مفاهیم و معانی مورد نظر را منتقل می کنند لذا ترجمه آیات نیز باید در نهایت دقت و ظرافت انجام شود. گروهای فعلی اساساً علاوه بر معنا بر عنصر زمان نیز دلالتی دارند، حال آنکه گروه های اسمی مقید به تخته بند زمان نیستند بلکه در گستره زمان ( گذشته، حال و آینده) جاری اند. در این میان برگردان عناصر فعلی قرآن در ترجمه های فارسی به جهت برابری های دو زبان مناقشه ای در پی ندارد و آنچه محل تأمل و بررسی است معادل گذاری عناصر اسمی است که غالباً در ترجمه های قرآن نادیده انگاشته شده و به عناصر فعلی برگردانده شده است. چنین مواجهه ای از سوی مترجمان نهایتاً موجب عدم تعادل میان معادل های ذکر شده با ما به ازای آن در متن اصلی گشته است. در این نوشتار تعدادی از ترجمه های آیات قرآن کریم که در آن از عناصر اسمی-فعلی استفاده شده، مورد بررسی قرار گرفته و معادل دقیق عنصر اسمی- فعلی برای آن برگزیده شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.
سنخ شناسی نفاق در قرآن مجید (بررسی جامعه شناختی پدیده نفاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منطق قرآن، نفاق آسیب ایمان به شمار می آید، از این رو این مقاله به سنخ شناسی منافقان در قرآن مجید می پردازد. این هدف از طریق بررسی جامعه شناختی پدیده نفاق در آیات الهی با روش تحلیل محتوای کیفی، کدگذاری و مقوله بندی مفاهیم ممکن می گردد. تحلیل محتوای کیفیِ بخش زیادی از آیات الهی (حدود 200 آیه) که به این موضوع می پردازند، نشان می دهد که منافقان افرادی دو چهره اند و دائماً در حال آمد و شد بین ایمان و کفرند. منافعشان تعیین کننده کنش ها، تصمیم ها، گفتارها و گرایش های آن هاست. دینْ ابزاری برای تحقق هدفشان است وگرنه دائماً با آن در مبارزه اند. به دلیل دوگانگی و تضاد شخصیتی، به راحتی در جامعه، قابل تشخیص نیستند، به همین خاطر راه شناخت آن ها بروز نقاط عطف و حساس در زندگی است. در نتیجه نفاق آسیب جدی ایمان است که با چهار راهکار بازگشت، اصلاح خود و گذشته و پایبندی به دین و اخلاص، قابل اصلاح می باشد.
بررسی مشتقات برکت در قرآن
حوزههای تخصصی:
یکی از واژگان پرکاربرد در متون دینی و عرف مردم، واژه «برکت» است. واژه برکت در قرآن نیامده؛ اما استعمال مشتقات این واژه در آیات قرآن به وفور یافت می شود؛ این مقاله به بررسی مشتقات واژه برکت و جمع مؤنث آن یعنی واژه «برکات»، در قرآن می پردازد. با بررسی آیات، ضمن آشنایی با مفهوم لغوی و همچنین بیان دیدگاه های مفسران درباره معنای این آیات، موارد استعمال و مصادیق این واژه مشخص شده و مراد از برکت مورد نظر قرآن تبیین شده است. همچنین به طور ضمنی راه دستیابی به برکت در هر چیزی و عامل جلوگیری از نزول برکت پیشنهاد شده است.
اسلوب منطوق و مفهوم و نقش آن در تبیین معارف قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی و معارف آن برای همة زمان هاست. از این رو، علاوه بر معنای ظاهری،دارای لایه های عمیق باطنی نیز می باشد که پی بردن به آنها اسلوب و روش خاصّ خود را می طلبد. یکی از این روش ها، اسلوب منطوق و مفهوم است. منطوق یعنی معنایی که به صراحت می توان از آیات برداشت کرد؛ به عبارت ساده تر، منطوق همان معنای ظاهری آیه است که با دلالت های متفاوتی بیان می شود. مفهوم یعنی معنایی که در کلام بیان نشده است و تنها از ساختمان ترکیبی کلام می توان آن را فهمید که شامل مفهوم موافق و مفهوم مخالف است. در مفهوم موافق حُکم، از نظر سلب و ایجاب موافق منطوق است و در مفهوم مخالف، برعکس. پس می توان گفت که عبارت های قرآنی معانی باطنی متعدّد دارند و آنها نیز مراد الهی هستند که در پرتو شناخت این روش ها و آگاهی از تفاوت نحوة این دلالت ها در جملات قرآنی است که کارایی مفسّر در به دست آوردن مدلول آیات بیشتر خواهد شد.
روش علامه طباطبایی در تفسیر«البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن» در مقایسه اجمالی با تفسیر «المیزان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموم محقّقان، علامه طباطبایی را بیشتر با کتاب المیزان فی تفسیر القرآن می شناسند؛ امّا آنچه درباره ایشان کمتر بیان شده، آن است که این مفسّر بزرگِ قرن، قبل از نگارش این تفسیر، کتاب تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن را به رشته تحریر در آورده است. سؤالی که در اینجا مطرح است آن است که علّت این تألیف دوباره تفسیر چیست؟ در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به روش شناسی تفسیر البیان و مقایسه اجمالی آن با تفسیر المیزان و نیز ویژگی هایی که این تفسیر را از تفسیر المیزان متمایز ساخته است، می پردازیم. به نظر نگارندگان، از آنجا که تألیف کتاب از سوی علامه طباطبایی بنا بر موقعیت شناسی و درک نیاز های روز بود؛ زمانی که وی هجمه شدید دشمنان برای نشان دادن مخالفت قرآن و احادیث را مشاهده کرد، برای پاسخگویی به این یاوه گویی ها تفسیر البیان را تألیف کرد. همین مفسّر، زمانی که خرده گیری مخالفان شیعه نسبت به فقدان یک تفسیر فاخر اجتهادی و جامع در میان شیعه را مشاهده کرد، به تألیف تفسیر المیزان همّت گماشت. همچنین وی در عین اینکه به مسائل عقلی در این تفسیر توجه ویژه داشت، از پرداختن به روایات نیز غافل نبود و معتقد بود اساس روش او در این تفسیر، همان روشی است که ائمه(ع) در روایات ما را به آن رهنمون شده اند. لذا می توان گفت که تفاوت دغدغه اصلی علامه در زمان تألیف این دو اثر فاخر، موجب تفاوت های شکلی و ساختاری میان آن ها شده است.
مفهوم شناسی و مصداق یابی «اولی الامر»از نگاه علّامه طباطبایی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
عصمت ائمه اثنی عشر (ع) از سهو و گناه، از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل تسنّن است. در میان مفّسران اهل تسنّن، فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب، ذیل آیه 59 سوره نساء، با بیانی استدلالی، عصمت اولی الامر را به اثبات رسانده، لکن در مورد مصداق آن بر خلاف شیعه امامیه، بر این باور است که مراد از اولی الامر نه امامان شیعه (ع) بلکه اهل حلّ و عقد از امّت اسلام است. در حالی که علّامه طباطبایی، ضمن پاسخ به شبهات ایشان، مصداق اولی الامر را منحصر به ائمّه اثنی عشر (ع) می داند. پژوهش حاضر درصدد تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه و روشن ساختن این حقیقت است که مصداق اولی الامر، متعیّن در اشخاص ائمّه اثنی عشر (ع) بوده، اشکالات فخر رازی به دیدگاه شیعه وارد نبوده و دیدگاه او درباره مصداق اولی الامر (اجماع اهل حلّ و عقد) با اشکالات جدّی روبرو است.
جایگاه و نقش عقل در منظومه معرفت دینی با تأکید بر آراء علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند منابع دینی ما اعم از قرآن و سنت معصومان علیهم السلام مخاطبان خود را به تعقل و تفکر دعوت نموده، و اندیشه ورزان مسلمان نیز عقل را به عنوان ابزاری مطمئن برای دستیابی انسان به معرفت لحاظ نموده اند، اما درباره حدود و گستره توانایی های عقل و نیز نقش و جایگاهی که عقل در منظومه معرفت دینی می تواند ایفا نماید، اختلاف نظر جدی میان متفکران اسلامی مشاهده می شود. علّامه طباطبائی با پرهیز از هرگونه افراط و تفریط در این مسئله، ضمن اینکه برای عقل در منظومه معرفت دینی نقش و جایگاهی رفیع قایل شده، و حتی حقانیت احکام قطعی عقل را مبنای حقانیت دین معرفی نموده اند، در عین حال، نسبت به محدودیت های ادراکی عقل در برخی از حوزه های معرفتی دین نیز بی توجه نبوده، و در آثار و نوشته های خود به ویژه تفسیر المیزان آن محدودیت ها را مورد تذکر قرار داده اند.
جایگاه و کارکرد روایات در تفسیر بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات و آثار منقول معاصرانِ نزول، بخشی از واقعیت تفسیر قرآن را به خود اختصاص داده و قرآن پژوهان همواره توجه ویژه ای به این روایات داشته اند. این در حالی است که علّامه طباطبائی در تفسیر «المیزان»، منهج تفسیر قرآن به قرآن و بی نیازی آن از روایات تفسیری را مطرح کرده است.
این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی درصدد بررسی مبنای مرحوم علّامه در مورد جایگاه روایات تفسیری و میزان و کیفیت کاربرد روایات تفسیری در تفسیر «المیزان» است. بنا بر تصریح علّامه، تفسیر برخی از الفاظ مبهم آیات یا دستیابی به تفسیر برخی از آیات مشکل، نیازمند مراجعه به تفسیر پیامبر است. از دیگر سو، مرحوم علّامه در بیان روش صحیح تفسیر، استفاده از روایات در موارد ممکن را لازم می شمارد. افزون بر این مبانی، علّامه در تفسیر خود، ذیل بسیاری از آیات، به گونه های مختلف، از روایات تفسیری بهره جسته است.
سنجش تولیدات علمی مرتبط با آثار و اندیشه های علامه طباطبائی نمایه شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به بررسی تولیدات علمی مرتبط با آثار و اندیشه های علّامه طباطبائی در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام می پردازد. در طول سال های 1378 تا 1392 تعداد 208 مدرک با نرخ رشد 5/23 درصد در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام نمایه شده است و تنها 17 مقاله از 208 مقاله نمایه شده در ISC موفق به دریافت استناد شده اند و در مجموع، تعداد 21 استناد دریافت کرده اند. مطالعه آثار مرتبط با علّامه طباطبائی نشان داد که تولیدات مرتبط با علّامه طباطبائی در 70 حوزه موضوعی فرعی قرار دارد. از میان پژوهشگران و محققان آثار علّامه طباطبائی 12 نفر دارای حداقل 3 مقاله و بیشتر بودند؛ بررسی مؤسسات همکاری کننده در تولید علم آثار و اندیشه های علّامه طباطبائی نشان می دهد که پژوهشگران این حوزه از 105 مؤسسه با یکدیگر همکاری داشته اند. در این میان، دانشگاه علّامه طباطبائی، دانشگاه اصفهان و دانشگاه تهران در صدر این همکاری ها قرار دارند. مجلات «پژوهش دینی»، «قبسات» و «قرآن شناخت» بیشترین آثار مرتبط با اندیشه های این اندیشمند قرن را به چاپ رسانده اند.
ویژگی های روشی امام خمینی در تأویل و تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه های «تفسیر و تأویل» از نظر مفسران متقدم و متاخر دارای معانی متفاوتی است. متقدمان این دو واژه را به جای یکدیگر به کار برده اند اما متأخران، تفسیر را در معنای کشف معانی الفاظ و یا مراد الهی و تأویل را در معنای حمل کلام بر خلاف ظاهر و یا فهم معانی باطنی استعمال نموده اند. امام خمینی بر خلاف این دو گروه تفسیر را کشف مقصود نهایی خداوند از کلام دانسته است و همین معنا را مآل تأویل نیز بر می شمارد. ازاین رو برخورداری قرآن از معانی باطنی، امکان دستیابی به آن، جامع نگری بین جهات مادی و معنوی و همسوییِ معانی ظاهری و تأویلی، از جمله پیش فرض های امام خمینی در کشف مقاصد کلام خداوند است. همچنین اتکای ایشان به روایات اهل بیت(ع)، تلاش جهت تحصیل طهارت باطنی و تهذیب نفس و نیز استفاده از تأویلات تطبیقی به معنای عرضه حال خویش بر پیام های عرفانی آیات، ازجمله ویژگی های روشی امام خمینی در تفسیر آیات است.
ایمان زایی عقل در قرآن کریم، تحلیلی معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان دو نظرگاه پیوند یا گسست ایمان و عقل هرچند بسیاری از متفکران غربی جانب گسست بلکه تضاد آن دو را گرفته اند امّا دیدگاه مبتنی بر معارف قرآن و عترت (ع) سازگاری آن دو بلکه پیوند گسست ناپذیرشان را تأکید می نماید. در این نظرگاه ایمان ریشه در خردورزی انسان داشته و بر دوش عقل پویایی و تکامل می یابد. در این باب، تحلیل معنا شناختی این پیوند و بویژه چرایی و مکانیسم ایمان زایی عقل در قرآن کریم که کمتر مورد توجّه و مداقّه پژوهندگان بوده است اهمیتی مضاعف دارد. از معنا شناسی عقل، ایمان و واژگان و مفاهیم مرتبط و تعیین کننده در فهم پیوند آن دو در آیه 100 سوره یونس و سایر آیات قرآن کریم بدست می آید که: «عقل» که جویندگی و ادراک و التزامی است که انسان نسبت به «حق» دارد در مسیر «آیات» که حاملان و رسولان حق اند با پای تذکّر، تفکّر و تدبّر به گمشده خود که «أمن و آرامش» است دست می یازد و خردمند شاهدِ «ایمان» را که سامانی است سراسر امن و امان و اطمینان، در روان و زبان و کردار، به سبب شناخت و التزام خود به حق، در آغوش می کشد و این سامان، به خاطر ثبات و آرامشی است که «حق» در ذات خود داراست و پویایی و فزونی «ایمان» مرهون پویایی و فزونی در حق جویی و حق مداری «عقل» است.
آسیب شناسی تطبیق قاعده سیاق در تفسیر آیات قرآن
حوزههای تخصصی:
«سیاق» از جمله قرائنی است که در فهم قرآن بسیار موثر بوده و در تفاسیر معاصر بیش از پیش به آن توجه شده است. با این وصف، زوایای مختلف آن، دقیقاً معلوم نگردیده است و مفسران، هر یک با ذهنیت خاصی که از سیاق داشته اند، به استفاده از آن پرداخته اند. از این رو ابهامات موجود، علاوه برآن که به بهره گیری از این قاعده آسیب می رساند، نقد و بررسی صحت و سقم نظرات مفسرانی که این قاعده را به کار گرفته اند مشکل می سازد. در این نوشتار آسیب هایی که در زمینه بهره بردن از قاعده سیاق وجود دارد، تبیین شده است.
بررسی اختلاف آراء مفسران شیعه در خصوص مفهوم «لقاء الله» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«لقاء الله» منتهای حرکت آدمی، و روح همه تعالیم و معارف الهی است. اما به رغم اشباع این بحث از نظر کلامی، در باب مراد از «لقاء الله» در آیات قرآن، میان مفسران شیعه که همگی پیرو یک مکتب کلامی هستند، اختلاف نظر دیده می شود و آراء ایشان به 3 دسته قابل تقسیم است: مَجاز بودن «لقاء الله»، شهود باطنی یا علم حضوری در آخرت (با سکوت نسبت به شهود باطنی در دنیا)، و شهود باطنی یا علم حضوری در دنیا. اختلاف آراء بین مفسران بزرگ شیعه، بهترین دلیل بر لزوم بررسی آیات و روایات برای دست یافتن به وحدت نظر می باشد؛ زیرا این اختلاف، منتهای حرکت آدمی را در هاله ای از ابهام فرو برده است.
در این مقاله، با مسلم گرفتن عدم امکان رؤیت جسمانی باریتعالی، فارغ از بحث های کلامی، به اختلاف دیدگاه های شیعه امامیه که بازتاب آن در تفسیر آیات لقاء الله بوده، پرداخته شده تا مفهوم حقیقی «لقاء الله» در قرآن کریم روشن گردد.
مصداق شناسی نورالله با تأکید بر آیه 8 صف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب «نور الله» در آیات قرآن کریم، تنها در آیه 32 سوره توبه و 8 سوره صف به کار رفته است. این مقاله در صدد بررسی مفهوم نور الله با محوریت آیه 8 سوره صف است. تعبیر نور الله، نشان دهنده امر مهمی است که خداوند فرموده با وجود عناد و کراهت دشمنان، آن را تمام می کند. نور الله در زمان های مختلف مورد استناد ائمه قرار گرفته است. اضافه نور به الله از باب تخصیص است و نور الله مفهوم کلی و قابل صدق بر کثیرین دارد، ازاین رو مفسران در معنا و تفسیر آن، مفاهیمی مانند: ایمان، اسلام، دین، قرآن، معجزات، نفس و شأن رسول الله، ولایت و امامت ائمه را بیان داشته اند.
روش فلسفی ابن سینا در تفسیر حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره تفسیر و فهم معانی حروف مقطعه قرآن از مهم ترین مسائل تفسیری به شمار رفته است. ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان در تفسیر آیات از روش فلسفی و مبانی حکمت خود که بیش تر جنبه نوافلاطونی دارد، بهره می گیرد. او در رساله النیروزیه که به تفسیر حروف مقطعه اختصاص دارد، ابتدا به بیان مبانی حکمت خود مانند نظریه صدور و پیدایش نظریه صدور و پیدایش موجودات از واجب الوجود، می پردازد و سپس سعی می کند تا با استفاده از نظریه حروف ابجد، حروف مقطعه قرآنی را بر این مبانی تطبیق و تفسیر کند. از نظر وی هر یک از حروف مقطعه که معادل حروف ابجد در نظر گرفته می شوند، به صورت فردی یا در حال ترکیب با حروف دیگر، بر اساس قوانین خاصی که ابن سینا ارایه می دهد، با موجودات خاصی متناظر خواهند بود.