فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۱۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
وجود رابط در کلمات فلاسفه سه اصطلاح دارد: اصطلاح اوّل وجود رابط در قضایاست، که در مقابل وجود محمولی قرار دارد و از سنخ مفاهیم حرفی در مقابل مفاهیم اسمی است. مفاهیم اسمی مفاهیمی اند که به تنهایی و بدون احتیاج به مفاهیم خارج از ذات خویش تصوّر شدنی اند و مفاهیم حرفی مفاهیمی اند که به تنهایی تصوّرشدنی نیستند. اصطلاح دوّم عبارت از وجود فی نفسه لغیره است که حیثیّت «فی نفسه»ی آن بعینه همان حیثیّت «لغیره»ی آن می باشد. اصطلاح سوّم وجود رابط در مقابل وجود مستقل در مباحث علّت و معلول است. اصطلاح سوّم جزء ابتکارات صدرالمتألهین است. مطابق اندیشه ایشان، وجود ممکنات عین فقر و ارتباط به علّت اند و از سنخ وجود رابط قلمداد می شوند. در مقابل، غالب فلاسفه وجود ممکنات را مرتبط با علّت دانسته، آنها را از سنخ وجود رابطی می دانند. نوشتار حاضر به تبیین اصطلاحات سه گانه فوق به ویژه تبیین وجود رابط در حکمت متعالیه می پردازد.
تفسیر نفس الامر به نفس الشى ء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن ترین نظریه درباره ماهیت صدق و کذب، نظریه مطابقت صدق ارسطویى یا تعریف حقیقت و صدق قضایا به سازگارى آن با واقع است که فلاسفه مسلمان، معیار صدق و کذب را براساس همین نظریه توجیه، و از واقع قضایا به «نفس الامر» تعبیر کرده اند. تعریف حقیقت و صدق قضایا به مطابقت با «نفس الامر» در میان حکماى اسلامى، موجب پیدایش این اشکال شده است که دیده اند انطباق این تعریف درباره قضایاى ذهنیه و حقیقیه ناموجه جلوه مى کند؛ ازاین رو در پى آن بوده اند که با تحلیل مفهوم «نفس الامر»، نحوه صدق قضایاى مختلف را با واقع نشان دهند. ایشان در تحلیل مفهوم «نفس الامر» و انطباق آن بر انواع قضایا، تفاسیر مختلفى آورده اند که ازجمله تفسیر «نفس الامر» به «عقل فعال»، «واقعیه کل شى ء بحسبه» و... که مشهورترین آن آرا، تفسیر «نفس الامر» به «نفسى الشى ء» یا «شى ء فى حد ذاته» است؛ و نوشتار حاضر به توضیح و بررسى آن مى پردازد.
اثبات علیت در خارج از دیدگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
در فلسفه ارسطو هیچگاه به رابطه علی پرداخته نمی شود و همیشه علت است که مد نظر می باشد و او را به سمت اثبات و تبیین نحوه وجود خارجی آن سوق می دهد؛ آنچه در خارج است و مفهوم آن از سنخ معقولات اولی علت است، نه علیت. بنابراین علیت در زمره هیچ یک از مقولات جوهری و عرضی قرار نمی گیرد، پس در خارج موجود نیست. ارسطو بر همین اساس می کوشد در فلسفه خویش وجود علل در خارج را ثابت کند.
از نگاه ابن سینا علیت رابطه ای موجود در خارج است که میان علت و معلول برقرار می شود، اما نه به گونه ای که حس، قادر به درک آن باشد. از نظر او مفهوم علیت از سنخ مفاهیم یا معقولات ثانی فلسفی است که در خارج وجود دارد، اما نه به وجود جدا و مستقل از مصادیقش. بنابراین هرگز با ابزار حس نمی توان علیت را دریافت اما با تحلیل روابط خارجی موجودات با یکدیگر می توان این رابطه را کشف کرد. به این ترتیب محسوس نبودن آن نمی تواند دلیلی بر موجود نبودن آن باشد.
مابعدالطبیعة در عالم اسلام و جایگاه ترجمه های عربی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه مباحث مابعدالطبیعی را، حداقل بنحو متفرق و ضمنی، میتوان به ماقبل ارسطو رساند، امّا بحث از فلسفه اولی و مابعدالطبیعة بطور رسمی و بعنوان علمی مستقل و متمایز با کتاب مابعدالطبیعة آغاز میشود. در نهضت ترجمه یونانی-عربی مابعدالطبیعة از اهم کتبی بود که مورد توجه قرار گرفت و ترجمه های متعدد از قسمتهای مختلف آن توسط مترجمین متفاوت در طی چند دوره حاصل شد. کثیری از این تراجم باقی نیست و البته در مجموع ترجمه ای از بخش عمده مابعدالطبیعة داریم. اطلاع از این ترجمه ها ازطرق متعدد و از منابع مختلف قابل حصول است. براساس اطلاعی که از ترجمهمابعدالطبیعة حاصل میشود و مقایسه و استفاده از روایت مفصل و دقیق حنین از ترجمه کتب طبّی، میتوان مدعی شد ترجمه های عربی و مترجمان عرب زبان خارج از نهضت فلسفی عالم اسلامی- عربی و صرفاً بعنوان ممهّد و مقدمه آن نبودند، بلکه آنها را باید جزئی مهم و شاید اساسی از خود این جریان فلسفی تلقی کرد.
چگونگی عالم ذر با بررسی و نقد نظریات مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های دینی مسلمانان عالم ذر است. ازآنجاکه تعمیق فهم عقاید دینی به منظور قوت بخشی به ایمان و نیز توانمندسازی در مقابل شبهات ضروری است، با بررسی آرای مختلف اندیشمندان مسلمان به این بحث پرداخته شده است. متفکران مسلمان این بحث را از برخی آیات قرآن و نیز روایات وارده اخذ کرده اند. در عالم ذر، انسان به ربوبیت خدا و عبودیت خود شهادت داده است. دربارة کیفیت این عالم بحث های فراوانی در گرفت و نظرات مختلفی نیز ارائه شده است. در مجموع هفت نظریه احصا شده که عبارت اند از: حجت بودن ظاهر روایات و روا نداشتن هر گونه تأویل در آن، قول به قدم ارواح بدون بدن، اختصاص عالم ذر به گروهی خاص از انسان ها نه همة آنها، مجاز و تمثیل بودن آیات و روایات وارده، تفسیر این عالم به اخذ پیمان با بیان واقع از طریق وحی و عقل، قول به شیئیت ماهیات و ثبوت معدومات، و تفسیری باطن گرایانه از معنای آیات و روایات مربوط به عالم ذر. بسیاری از این نظرات و اقوال با مشکلاتی همراه اند که به راحتی قابل حل نیستند؛ اما از میان آنها قوی ترین نظر تفسیری است که باطن گرایان بیان داشته اند.
حرکت جوهری و استکمال نفس پس از مفارقت از بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حکمت صدرایی با اثبات حرکت جوهری و خروج تدریجی طبیعت شیء از قوه به فعل، غیر از صورت و فعلیت شیء، ماده و هیولایی اثبات شد تا حامل این قوه باشد. معنای این ادعا آن است که نفس ناطقه انسان، پس از مفارقت از بدن، استکمالی نخواهد داشت. از طرفی در متون دینی به سیر استکمالی نفس در عالم برزخ و قیامت که نفس، بدن را رها کرده است، تصریح شده است. از آنجا که میان عقل و دین خالص از آن حیث که مخلوق خداوند حکیم هستند، تعارضی نمی تواند باشد؛ حکما ریشه این ناسازگاری را در محصول افکار انسانی دانسته اند. به همین جهت فحوای قطعی دین را مسلم گرفته و در پی حل مشکل کوشش کرده اند. برخی به تجدد امثال گرویده و برخی دیگر براهین مثبت هیولا را ناکارآمد دانسته اند. گروهی نیز تجرد را جز در مورد ذات حق روا ندانسته اند. این نکته را باید افزود که مقصد نفس ناطقه انسان، تقرب و وصول به وجود نامتناهی حق تعالی است. بدین ترتیب سیر استکمالی نفس نمی تواند محدود به حدود جسمانی باشد، بلکه پایانی برای آن متصور نیست و باید در عوالم دیگر تداوم یابد. این استکمال، همان گونه که از آیات و روایات نیز بر می آید، به شکل آنی و غیر تدریجی نخواهد بود. این نوشتار با بررسی برخی دیدگاه ها در خصوص امکان حرکت جوهری در نفس مفارق از بدن، مطلب اخیر را به عنوان راه حل دیگر در رفع ناسازگاری فوق، پیشنهاد میکند.
کارآمدی راه حل های فیلسوفان و متکلمان مسلمان در پاسخگویی به مسأله عملی شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
مسأله شر که به عنوان مسأله ای علیه وجود خداوند ادیان مطرح بوده است، هم از بعد نظری قابل طرح است هم از بعد عملی. در مسأله عملی شر، بعد عملی و کاربردی شرور درزندگی و تأثیر آنها بر ایمان انسانها مد نظر قرار می گیرد و این سوال پاسخ داده می شود که در مواقع رسیدن شرور، چطور ایمانمان را حفظ کنیم؟
در این مقاله، پس از شرح راه حل های فیلسوفان و متکلمان مسلمان به مسأله شر،کارآمدی راه حل های هریک بررسی شده است. مهم ترین یافته این مقاله این است که با آنکه در ابتدای امر به نظر می رسد تنها راه حل متکلمان پاسخگوی مناسبی برای مسأله عملی شر است، اما با نگاه دقیقتر در می یابیم که راه حل های ارائه شده توسط فیلسوفان اسلامی افزون بر آنکه پاسخگوی مسأله نظری شر است، بدلیل استفاده از روش کشف و شهود برای دستیابی به آنها ، قادر به پاسخگویی به مسأله عملی شر نیز بوده و از کارایی بالایی برخوردارند.
تعابیر متفاوت از «ماهیت» نزد ملاصدرا و علامه طباطبایی و تأثیر آن بر بداهت نظریه اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
این مقاله در تلاش است ضمن واکاوی تفاوت تعبیر ملاصدرا و علامه طباطبایی از «ماهیت»، تأثیر این تفاوت را در نظریه اصالت وجود و بداهت آن بازشناسی کند. تعابیر دوگانه ای از «ماهیت» در آثار ملاصدرا وجود دارد. اما به نظر می رسد تعبیری که در آن واقعیت، متشکل از وجود (به صورت اولاً و بالذات) و ماهیت (به صورت ثانیاً و بالعرض) است، با ساختار فلسفی ملاصدرا سازگاری بیشتری دارد. اما در نظر علامه طباطبایی، واقعیت همان وجود است و چنین نیست که واقعیت از ماهیت نیز تشکیل شده باشد. ماهیت ظهور حدود، سلوب و اعدام ذاتی وجودات خاص در ذهن است. بنابراین، محکی خارجی ماهیت، همین اعدام ذاتی و حدود وجودی هستند که به عنوان اموری اعتباری و مشابه عدم مضاف تعبیر می شوند. از سوی دیگر، با هر دو تعبیر از ماهیت، نظریه اصالت وجود امری بدیهی و بی نیاز از اثبات خواهد بود و براهین ارائه شده برای آن صرفاً جنبه تنبیهی دارند. اما دیدگاه علامه به بداهت نزدیک تر است و گزاره «وجود اصیل است» نزد ایشان گزاره ای تحلیلی قلمداد می شود.
تبیین های وحدت وجود و نقد و بررسی آنها براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
ادعای عرفان آن است که وجود یکی بیشتر نیست و آن وجود، همان واجب است. برای برهانی کردن این ادعا (توحید وجود) تلاش هایی کرده اند؛ برای مثال، ابوحامد ترکه، صائن الدین ترکه و قیصری. مسئله این است که بنابر دیدگاه آیت الله جوادی، چه اشکالاتی بر این براهین وارد است و آیا به نظر ایشان راهی برای اثبات این ادعا وجود دارد. در این مقاله، براهینِ اثبات وحدت وجود را بررسی می کنیم، براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی اشکالات این براهین را توضیح می دهیم و در پایان، راه ِحل ایشان را تبیین می کنیم. ایشان معتقد است راهِ چاره همان برهان صدیقین علامه طباطبایی است که با افزودن مطلبی در نامتناهی بودن واجب ادعای وحدت وجود اثبات می شود.
بررسی تطبیقی معنای وجود از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
وجود نخستین اصل شناخت و به طریق اولی، موضوع مابعدالطبیعه است. ابن سینا به تبع ارسطو در وجودشناسی از «موجود» استفاده می کند. وجود برای ابن سینا برخلاف ارسطو، از مقولات و عرض نیست و اطلاقات گوناگون دارد و به پنج معنا بکار می رود: وجود خاص، وجودعام، «فعل وجود دادن»، «فعل بودن» و وجود رابط. توماس آکوئینی از واژه esse)) برای «وجود» بهره می گیرد و در کتاب های مختلف خود معانی برای آن می آورد که می توان آن ها را در هفت مورد جمع نمود: «فعل محض وجود»، «فعلیتِ وجود»، رابط قضایا، وجود به معنای ماهیت، وجود به معنای مقولات، وجود بالعرض و ذاتی و وجود بالقوه و بالفعل. وجود در معانی «فعل بودن» در ابن سینا با معنای «فعلیتِ بودن» در توماس با هم یکی هستند اما با دو بیان متفاوت. «وجود خاص» در ابن سینا نیز با «وجود به معنای ماهیت» و «وجود در مقولات» توماس جای بررسی و مطابقت دارد. بر این اساس، در این نوشتار برآنیم ضمن بررسی تطبیقی معانی وجود از دیدگاه این دو اندیشمند بزرگ، تفاوت ها و تشابه آن ها را بیان کنیم.
رمزگشایی از نمادها در داستان های سهروردی بر پایه مبانی فلسفی حکمت اشراق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، در ابتدا، مروری کوتاه بر مبانی هستی شناختی حکمت اشراق دارد و، سپس، به بیان جایگاه عالم مُثل و عالَم مثال منفصل در این دستگاه فلسفی می پردازد. نویسنده با ذکر نوآوری های شیخ اشراق در اثبات عالم مُثل– که پیش از او در مکتب مشّاء ردّ شده بود – و کشف و اثبات عالم مثال – که پیش از او در تاریخ فلسفه اسلامی مطرح نبود – مبانی نمادپردازی ادبی و هنری را بر پایه این دو عالم بیان کرده است.
نویسنده، در نهایت، با بررسی تفصیلی داستان های تمثیلی حکیم سهروردی، تجلّی مبانی و باورهای حِکمی وی را در این داستان ها نشان می دهد که در قالب نمادها و رمزهای مثالی به تصویر کشیده شده اند. در این بخش از مقاله، چگونگی استفاده شیخ اشراق از ظرفیت های دستگاه فلسفی خویش برای بیان نمادین مضامین حِکمی تبیین شده است.
بررسی انتقادی پاسخ میرداماد به شبهه حدوث عالم و دیدگاه فیلسوفان صدرایی پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر عقیده حکمای اسلامی، جهان هستی بر اساس یک نظام معقول و منطقی پایه گذاری شده و از لحاظ متافیزیکی دارای مراتب یا عوالمی است. این عوالم در یک خط ارتباطی عمودی - متافیزیکی- قرار دارند. به عبارت دیگر در یک ترتب طولی به نحو علّت و معلولی با هم مرتبطند. امّا تبیین این ارتباط بین مبدأ اول و معلول اول با یک شبهه فلسفی – کلامی مواجه است: ضرورت پیوند معلول به علّت، ایجاب می کند که عالم هستی با مبدأ عالم، معیت داشته باشد؛ در صورتی که لزوم تمایز و تقدم واجب تعالی بر ممکنات اقتضا می کند که عالم ممکنات از واجب تعالی، تأخّر و انفکاک عینی داشته باشد. برای حل این معضل میرداماد به تناسب نظام فلسفی خود، موضوع حدوث در دهر را مطرح نمود. تأسیس این نظریه با استفاده از تقابل دو اصطلاح دهر و سرمد با زمان و زمانیات، اگر چه در سایه نبوغ فکری و قدرت اعجاب انگیز اندیشه میرداماد قابل تحسین است امّا از نظر فیلسوفان صدرایی، طرقی که وی برای تأیید و اثبات نظریه خود دنبال کرده است قابل مناقشه اند.
نقش و کارکرد نور در فلسفه اشراقی سهروردی
حوزههای تخصصی:
شهاب الدین یحیی سهروردی (549-587 هجری قمری)، با تاسیس حکمت اشراقی، نقش مهمی در تداوم سنت فلسفی اسلامی دارد. او اولین فیلسوف مسلمان و ایرانی است که نظام فلسفی خود را برمبنای نور تاسیس می کند و آن را حکمت اشراق می نامد. نور در فلسفه سهروردی دارای دو نقش اساسی از جهت وجودشناختی و معرفت شناختی است. از لحاظ وجود شناختی، سهروردی کل هستی را به نور و ظلمت تقسیم می کند و براین عقیده است که نور و ظلمت عناصر اصلی مقوم جهان هستند. او ضمن تاکید براینکه نور واقعیتی بدیهی و تعریف ناپذیر است، که مفهوم ظلمت نیز از عدم آن فهمیده می شود؛ هریک از نور و ظلمت را به دوگروه جوهر و عرض تقسیم می کند. در اینجا، دو نوع نور وجود دارد: انوار مجرد، موجوداتی اند که در هستی خود مستقل اند و انوار عارض، که در وجودشان وابسته به دیگری هستند. موجودات ظلمانی نیز دو قسم اند که عبارتند از جوهر تاریک، که بی نیاز از محل است و دیگری عرض-های ظلمانی، که وابسته به موجودات دیگری اند. نکته مهم در تقسیم بندی سهروردی از نور و ظلمت، درنظر گرفتن رابطه تشکیکی بهره مندی همه موجودات از حقیقت نور است، یعنی هراندازه که موجودی مجرد تر باشد از نور بیشتری بهره مند است و استقلال وجودی بیشتری دارد، که در راس این سلسله، خدا بعنوان نور الانوار جای می گیرد. از جهت معرفت شناختی، سهروردی بین نور و معرفت اشراقی ارتباط دقیقی برقرار می سازد. او ابتدا تاکید دارد که نور عین خودآگاهی و علم حضوری است و با توجه به مراتب مختلف تشکیکی موجودات، رابطه معرفتی آنها را با استفاده از دو واژه اشراق و شهود تبیین می کند. او می گوید معرفت موجودات به انوار مافوق خود به نحو شهود و مشاهده است، درحالیکه معرفت انوار عالی به موجودات پایین تر به نحو اشراق است. در اینجا، اشراق همان پرتوافکنی انوار عالی بر انوار سافل است. پس این نور و روشنایی حاصل از آن است که هم علت هستی اشیاء و هم علت شناخته شدن آنهاست و اینکه علت حقیقی همه نوربخشی وجودی و معرفتی خداست.
قضا در فلسفه صدرا: نقدی بر تلقی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
ملاصدرا در عبارتی از اسفار می گوید که قضا صورت هایی علمی است که (1) لازم ذات واجب الوجود، (2) نامجعول، (3) بیرون از عالَم، (4) عاری از امکان واقعی، (5) قدیم بالذات، و (6) باقی به بقای خداوندند. علامه طباطبایی در نهایةالحکمة بر آن است که «لازم» در (1) نمی تواند به معنای «بیرون از ذات» باشد وگرنه (1) با (2) تا (6) در تناقض خواهد افتاد. افزون بر این، اگر آن صورت های علمیْ بیرون از ذات خدا باشند، آن گاه اگر معلومِ حضوری او باشند نظریه مُثُل، و اگر معلومِ حصولی او باشند نظریه صور مرتسمه صادق خواهد بود؛ درحالی که ملاصدرا هر دو را کاذب می داند. پس این صورت های علمی عین ذات واجب الوجودند و قضا نزد صدرا همان علم ذاتی خدا به تفاصیل خلقت است. به رای ما، اما، هم این مدعا ناروا است و هم آن دلایل نارسا. زیرا در فلسفه صدرا صورت های علمیِ یادشده با عقول مجرّد این همانی دارند و عقول مجرّد به هر شش صفت یادشده موصوف اند بی آن که تناقضی پدید آید. هم چنین ملاصدرا، برخلاف ادعای عجیب علامه، وجود مُثُل را به عنوان محل قضای الهی می پذیرد.
آثار نظریّه استاد فیاضی مبنی بر عینیّت وجود و ماهیّت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
پس از آنکه صدرالمتألهین، به شکلی ویژه به مسئله «اصالت وجود و اعتباریّت ماهیت» پرداخت، شارحانِ پس از او درصدد برآمدند تا تفسیری صحیح از این اصل ارائه بدهند. در این میان، چهار نظریّه و تفسیر ارائه شده است که تفسیر منتخب؛ یعنی عینیت وجود و ماهیت، أدقّ و أیقن نسبت به دیگر تفاسیر است. بنابر این تفسیر، ماهیت از عوارض ذاتیِ وجود خواهد بود و به دلیل عینی بودنِ ماهیت با وجود، وقوع تشکیک در ماهیت متصور است و وجود رابط نیز دارای ماهیت است. همچنین حقیقتاً کلی طبیعی در خارج موجود است، از جمله اینکه ماهیت، مجعولِ جاعل و علت برای امر دیگر نیز می تواند باشد و واجب الوجود نیز دارای ماهیت است.
واکاوی مفهومی وجودی استکمال نفس در مراتب کمال(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نفس در حکمت متعالیه و ابتدای حدوث خود، فروترین کمالات هستی و حیات نباتی را دارد. پس ازآن، سیر استکمالی نفس در مراتب هستی از عالم ماده تا معقول شروع می شود. شناخت صحیح استکمال، نیازمند تحلیل مفهومی و وجودی آن است. تحلیل مفهومی، بیانگر فرآیندی بودن استکمال نفس است و سه مؤلفه اساسی آن عبارت اند از: ۱) حرکت جوهری؛ ۲) تدرج؛ ۳) استلزام استکمال در ارتباط با آگاهی و هدف. تحلیل دقیق وجودشناسانه نفس نیز بیانگر جایگاه اساسی عین ثابت در استکمال نفس است. استکمال نفس، ظهور عینی عین ثابت و وجود علمیِ هر نفس در مرتبه خلقت و ظهور عینی اسماء الهی است؛ ازاین رو، افعال ارادی نفس در مسیر استکمال، علت معده ظهور کمالات مکنون در عین ثابت هر نفس اند.
تشکیک خاص وجود از منظر آقا علی مدرس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفی، مسئله «تشکیک در وجود» است. این مسئله در حکمت متعالیه شکل خاص و دقیقی یافته است. شارحان ملاصدرا تقریرهای مختلفی نسبت به آن ارائه کرده اند. شاید یکی از دقیق ترین شرح ها بر این مسئله تقریر آقاعلی مدرس است. ایشان با تقریر خاص خود، ضمن دفاع از تشکیک خاصی وجود و بیان لوازم گوناگون آن، نظریه وحدت شخصی – که از ناحیه عرفا ارائه شده است - را به چالش کشیده است. آقاعلی مدرس در آثار مختلف خود به بیان تقسیمات وجود، مراد از تشکیک خاصی وجود، نظام مراتب موجودات براساس نظریه تشکیک و، در نهایت، به نقد دیدگاه عرفا در مورد وحدت شخصی وجود پرداخته است.
این مقاله سعی کرده است تا به دقت دیدگاه ایشان را در میان آثار مختلف او به نظم درآورد و، پس از تقریر آن، بررسی اجمالی از آن ارائه کند.
نظریه علّیت فاعلی ابن سینا و فعل الهی خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
ابن سینا نظریه علیت خود را، که شامل تعریف علیت فاعلی، مادی، صوری و غایی می شود، در هر دو نظام فلسفیِ طبیعی و الهیاتی ارائه می کند. از پرسش های پیش رو پیرامون نظریه علیت ابن سینا، نسبت علت فاعلی در طبیعیات (علّت فاعلی طبیعی) با علت فاعلی در الهیات (علّت فاعلی متافیزیکی) است. به نحو مشخص، این پرسش قابل بررسی است که آیا تعریف علیت فاعلی متافیزیکی بر مفهوم علت فاعلی طبیعی هم صدق می کند؟ این مقاله درصدد اثبات آن است که علت فاعلی طبیعی، وجودبخش است و در نتیجه تعریف علت فاعلی متافیزیکی مشمول آن می شود. در تبیین این مطلب از تعریف ابن سینا برای علت فاعلی استفاده خواهد شد که مطابق آن، علت فاعلی بواسطه علت صوری وجود را اعطا می کند. با این حال، این پرسش پیش می آید که اگر علل فاعلی طبیعی در رخ دادن رویدادهای طبیعی وجودبخش باشند، نقش فاعلیت الهی چگونه خواهد بود؟ این مقاله می کوشد نشان دهد وجودبخشی علل فاعلی طبیعی با فاعلیت خاص خداوند در بوجود آمدن موجودات طبیعی، سازگار و قابل جمع است. در نتیجه، نظریه علیت ابن سینا به دئیسم یا دادارگرایی نمی انجامد.
سریان علم در موجودات از منظر قرآن مجید و تجلّی آن در اندیشة ملاّصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
آنچه انسان ها با حواسّ خود درمی یابند، این است که جمادات فاقد شعورند، امّا خداوند در قرآن همة موجودات عالم را از انسان و حیوان گرفته تا گیاه و جماد، دارای شعور و آگاهی معرّفی می فرماید و اموری مانند تسبیح، سجده، خشوع و ..... را به آنها نسبت می دهد. اعتقاد به سریان کمالات وجودی از قبیل علم، حیات و اراده در جمیع موجودات از اصول مسلّم و پذیرفته در حکمت متعالیه است. ملاّصدرا با براهین عقلی سریان علم را در همة موجودات عالم اثبات می کند، امّا ممکن است این گونه به نظر برسد که این دیدگاه با اصل تجرّد علم که از سوی ملاّصدرا پذیرفته شده است، در تعارض باشد. در این مقاله، برای حلّ این تعارض کوشش به عمل آمده است و اثبات شده که تعارضی وجود ندارد و ملاّصدرا با استمداد از آیات و روایات این راز را دریافته است.
بررسی نقّادانه عینیت وجود و ماهیت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آثار و سخنان ملاصدرا، دو معنا درباره اصالت وجود قابل استنباط است. یکی از معانی اصالت وجود، عینیت وجود و ماهیت است که مباحث بسیاری از حکمت متعالیه بر آن نهاده شده است. این معنا دارای آثار و تبعات بسیار فلسفی است. به نظر می رسد معنای بالا با اشکالاتی روبرو باشد که پذیرش آن را با بن بست روبرو می سازد. در این نوشتار با نگرشی منظومه ای و سیستمی به کلیت حکمت متعالیه، نظریه بالا و کاربردها، لوازم معرفتی و قابلیت دفاع فلسفی از آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در نهایت آشکار خواهد شد که قبول این معنا به عنوان نظر نهایی ملاصدرا از اصالت وجود به لحاظ فلسفی دارای ضعف ها و اشکالات متعددی خواهد بود.