فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی نسبت دیدگاه اخلاقی ابن سینا با واقع گرایی اخلاقی است، اما ازآنجاکه در تفسیر دیدگاه اخلاقی ابن سینا، اختلاف نظر وجود دارد، در این مقاله سعی بر آن است که ابتدا با روشی توصیفی تحلیلی دیدگاه اخلاقی ابن سینا تبیین گردد و سپس نسبت آن با واقع گرایی اخلاقی بیان شود. نتیجه تحقیق این است که علی رغم اینکه ابن سینا قضایای اخلاقی را بدیهی نمی داند، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها را اخباری و قابل صدق و کذب هم نداند. اما اینکه ایشان قضایای اخلاقی را از اقسام مشهورات ذکر کرده، منافاتی با واقع گرایی ندارد؛ زیرا مقصود ایشان که می گوید احکام اخلاقی پایه ای جز شهرت ندارند، این است که اساس معرفتی احکام اخلاقی شهرت است. بنابراین، به نظر می رسد سخن ابن سینا ناظر به مقام اثبات است و نه ثبوت. بر این اساس، تفسیر مرحوم مظفر و محقق اصفهانی، که سخن ابن سینا را ناظر به مقام ثبوت می دانند، صحیح نیست.
تحقیقات ابن سینا در زمینه علم النفس و کاربرد آن در طب سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش هایی که اذهان محققان و اطبا را به خود مشغول کرده است بررسی چگونگی تأثیر نگرش فلسفی ابن سینا بر طب اوست. ابن سینا در زمینه علم النفس تحقیقات ارزنده ای ارائه کرده است که مبنای او در مراحل شناخت بیماری جسمی و روحی و نحوه درمان آن است. ترکیب انسان از نفس و بدن، برخورداری نفس از قوای متعدد، ارتباط نفس و بدن و شرافت مزاج انسان و نزدیکی به اعتدال حقیقی، از نمونه تحقیقات فلسفی ابن سینا در زمینه نفس است که در طب از آن بهره برده است. از تأثیرات مهم علم النفس ابن سینا بر طب او توجه به تأثیر حالات نفسانی بر امور بدنی و بالعکس است. با توجه به این رویکرد وی در برخی موارد به جای تدبیر طبیعی از تدبیر نفسانی استفاده می کند. بر این اساس در طب سینوی در شیوه معالجه به جنبه های نفسانی و بدنی به یک اندازه توجه می شود.
واکاوی تحلیل خواجه طوسی از چگونگی استکمال انسان: اشتداد وجودی یا حرکت در اعراض؟ (از چالش تا ارمغان درخشش جوهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
مسئله این جستار، واکاوی تحلیل خواجه از کیفیت حرکت و استکمال نفس (اشتداد وجودی یا حرکت در اعراض) است. دیدگاه خواجه طوسی را می توان در دو مرحله بررسید: 1. قبل از تکون نفس: بیان خواجه برخلاف کون و فسادِ مشائی، ملتزم اثبات حرکت اشتدادی برای صورت نوعیه نفس است. 2. در طول حیات آدمی: اگرچه طوسی در مواضعی به زعم مشاء، حرکت جوهری نفس را ابطال می کند، اما در تحلیل سیستمی از آرای وی به ویژه در بررسی استکمال، تحقق وجودی آن در ابعاد، مراتب و مراحل آن، سرانجام وی، همگام با رأی نوافلاطونیان، اشراقیون و عرفا، ارمغان درخشش در اثبات نوعی اشتداد وجودی برای نفس است. درخشش طوسی به سبب در دست نداشتن مبانی سازگار در مسئله حرکت و علم النفس، جلوه گر نوعی ناسازگاری در نظریه پردازی اوست که این ناسازگاری با این حقیقت که وی در مراحل آغازین سیر اندیشه حرکت جوهری نفس است، توجیه می یابد؛ سیری که توسط صدرا به نهایت می رسد.
ارتباط عقل و حس در اندیشه معرفت شناختی ابن سینا و نقش آن در برنامة درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی و به منظور بررسی ارتباط میان مهم ترین راه های کسب معرفت یعنی عقل و حس از نظر ابن سینا و تأثیر آن در برنامة درسی انجام شده است. در این تحقیق، مشخص گردید که عقل و حس در کسب بیش تر معرفت های بشری به هم وابسته اند. حس، زمینه رشد، شکوفایی و توانایی عقلانی انسان را فراهم می آورد و عقل نیز در شفاف سازی و اعتباربخشی به معرفت های حسی یاری می رساند. با اینکه این دو با هم در ارتباطی متقابل می توانند بر شناخت و دانش آدمی بیفزایند، ولی عقل به عنوان نیروی ممیز انسان از حیوان و اعتباربخش معارف بشری، در جایگاه برتر قرار دارد و با عقل فعال در ارتباط است. چنین نگرشی، دلالت هایی در برنامة درسی در پی دارد که در این تحقیق برخی از مهم ترین آن ها در قالب هدف، محتوای برنامة درسی و روش های آموزش و یادگیری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن اند که شناخت و قرب به خداوند، هدف غایی برنامة درسی را تشکیل می دهند. اهمیت و اعتبار عقلی و قابلیت فهم نیز مهم ترین اصول حاکم بر محتوای برنامة درسی است. فعال بودن فراگیران و به کارگیری حواس مختلف آنان نیز از جمله اموری اند که در آموزش و یادگیری باید مورد توجه واقع شوند.
اهداف تربیت از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
یکی از عناصر اصلی تعلیم و تربیت، هدف است. اگر تعلیم و تربیت را صیرورت و تحول انسان از وضع موجود به وضع مطلوب تعریف کنیم، بدون شک این تحول نیازمند آگاهی از هدف حرکت یا مجموعه اهدافی است که جهت و مسیر حرکت و سرانجام آن را مشخص می سازد. ابن سینا در ضمن مسائل نفس شناسی به موضوع تعلیم و تربیت انسان پرداخته است و برای حرکت تکاملی انسان هدف اصلی و کلی که همان سعادت حقیقی انسان است، قرار می دهد. او در مسیر رسیدن به این هدف اصلی، اهداف میانی را معرفی می نماید که عبارتند از: اهداف اعتقادی، اهداف اخلاقی، اهداف علمی آموزشی، اهداف فرهنگی هنری، اهداف اجتماعی، اهداف زیستی جسمانی، اهداف سیاسی اقتصادی.
فضیلت گرایی اخلاقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه اخلاقی ابن سینا در زمره نظریه های فضیلت گرایی قرار می گیرد. وی نظریه اخلاقی خود را با بحث از سعادت به عنوان غایت نهایی زندگی انسان آغاز می کند و سعادت نهایی انسان را در «قُرب به خداوند متعال» و راه رسیدن به مقام قرب را کمال در عمل و نظر می داند. بنابراین سعادت حقیقی انسان در کمال قوه نظری و عملی اوست. کمال قوه عملی در این است که انسان به ملکه عدالت برسد و قوای شهوی و غضبی را تحت کنترل قوه عاقله درآورد و فضائل حکمت، شجاعت و عفت را کسب کند. همچنین کمال قوه نظری در آن است که انسان به حقایق همه اشیا علم پیدا کند و عالَم عقلی مضاهی با عالَم عینی باشد. ابن سینا فضائل را به فضائل نُطقی (یا عقلی) و خُلقی تقسیم می کند که فضائل نطقی، فضائل نفس هستند و فضائل خُلقی، فضائل بدن اراده کننده در نگاه او، راه رسیدن به فضائل اخلاقی، رعایت قاعده اعتدال است و نکته مهم در نظریه وی، اکثری دانستن این قاعده است. در این مقاله سعی شده است جهات ابتکاری نظریه اخلاقی ابن سینا در مقایسه با دیگر حکمای اسلامی نیز بیان شود.
آموزش فلسفه با رویکرد پرورش تفکر انتقادی و مقایسه آن با سبک سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های فعال و نوین آموزش تفکر فلسفی، روش «تفکر انتقادی» است. این شیوه از ابداعات ماتیو لیپمن و رابرت انیس است که مبتنی بر اصول کنجکاوی اندیشمندانه، عینیت گرایی، انعطاف پذیری، گستردگی فکر، شک گرایی معقول و روشمند بودن است. مسئله مهم و قابل طرح این است که فیلسوفان اسلامی و به طور مشخص ابن سینا به عنوان فیلسوف مروج تفکر فلسفی تا چه اندازه شیوه ی تفکر انتقادی را در مسیر ترویج فلسفه و رشد تفکر فلسفی به کار بسته است. با بررسی آثار ابن سینا و شیوه های عملی او مشخص می شود که وی در نقد و تحلیل اندیشه های عوام و خواص، در نحوه ی برخورد با نقادان معاصرش، در مناسبات علمی با شاگردانش، در تثبیت و ترویج تفکر منطقی (برهانی) در فلسفه به شیوه ی «تفکر انتقادی» برخورد کرده است.
بررسی تقریرهای گوناگون از برهان ابن سینا بر توحید ذاتی واجب تعالی در اشارات و تنبیهات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
ابن سینا برهانی ابتکاری بر اثبات توحید ذاتی واجب الوجود دارد که آن را در اشارات و تنبیهات بسط داده است، هرچند بیانی اجمالی از آن را در الهیّات شفا نیز آورده است. شارحان در تقریر این برهان راه های گوناگونی پیموده و هریک تفسیر و تقریر خاصی از آن ارائه کرده اند. اختلاف این تقریرها عمدتاً در تعیین اقسام و فرض هایی است که در این برهان مورد نظر ابن سینا بوده است.
در این مقاله، پس از اشاره به جایگاه برهان ابن سینا در میان براهین توحید، تقریرهای فخرالدّین رازی، خواجه نصیرالدّین طوسی، قطب الدّین رازی و استاد مطهّری از این برهان بیان و ارزیابی شده ، و، در پایان، این نتیجه حاصل آمده است: تقریر خواجه طوسی – به دلیل خالی بودن از اشکالات تقریرهای دیگر از قبیل تصرّف در کلام ابن سینا و یا افزودن قسمی بر اقسام مورد نظر ابن سینا، و نیز به سبب وارد نبودن اشکال هایی که به اصول برهان کرده اند - از دیگر تقریرها به کلام ابن سینا نزدیک تر است.
نقد و بررسی نظریه ی اتحاد مفهومی ومصداقی ذات و صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه ی ذات و صفات الهی از اساسی ترین و اولین مباحث کلامی در دنیای اسلام است، که معرکه ی آراء میان اندیشمندان مسلمان قرارگرفته است. گروهی جانب افراط را پیش گرفته و معتقد به صفات انسان گونه برای واجب تعالی شده اند، که به جسم انگاری خداوند بازگشت نموده است، از سوی دیگر برخی به تفریط گرایش پیدا کرده و هر گونه صفت ثبوتی و وجودی را از حق تعالی نفی نموده اند، نظریه ی متعادل و مستدل در میان فلاسفه و متکلمان امامیه، اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات می باشد. اما برخی از عبارات ابن سینا ظهور در اتحاد مفهومی و مصداقی دارد. نوشتار حاضر تلاشی است جهت نقد و بررسی دیدگاه اتحاد مفهومی و مصداقی صفات واجب تعالی، بدین معنا که صفات حق تعالی علاوه بر اینکه از نظر مصداق و واقعیت خارجی عین ذات او هستند. از نظر مفاهیم نیز درمورد خدای سبحان به یک معنا می باشد. ولی با توجه به عدم ارائه استدلال قابل قبول، و مبهم بودن کلمات و لوازم نادرستی که بدنبال دارد، درستی آن دشوار می نماید. از این رو سعی شده است این دیدگاه مورد بازنگری مجدد قرار گیرد. و دلائل عدم پذیرش آن از سوی حکمای مسلمان تبیین گردد.
تبیین دیدگاه هستی شناسانة ابن سینا پیرامون عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با رویکردی فلسفی عرفانی به بررسی نگرگاه هستی شناختی ابن سینا در مسألة عشق می پردازد. در این دیدگاه شیخ به نحو تشکیکی بالاترین و نفیس ترین مرتبه عشق را مربوط به پروردگار همه عوالم هستی می داند، که بیان ایشان عمدتاً در تفکر فلسفی ایشان ناظر به همین مرتبه است. اما آن چه نظر عرفانی ایشان را معطوف به خود داشته است و سبب هستی شمولی عشق در دیدگاه پورسینا گشته، علاوه بر عشق ذاتی حق به خویش، مراتب خلقت از بالاترین تا پست ترین آن است؛ به این معنا که رتبه بعد مربوط به جواهر عقلی قدسی است که مبتهج به ذات حق و عاشق خیر مطلق اند. سومین مرتبه تشکیکی عشق از آن نفوس ناطق فلکی و سپس نفوس کامل انسانی است. چهارمین و پنجمین مرتبه مربوط به نفوس ناطق متوسط و ناقص است و مراتب بعد مشتمل بر سایر موجودات عالم هستی یعنی نفوس حیوانی، نباتی و جمادات است که شیخ این عشق غریزی و نهفته در ذات مخلوقات را عشق آن ها به کمال خود می داند و این گونه با بیان سریان عشق در گستره هستی به دیدگاه عرفا نزدیک می گردد.
بررسی تطبیقی دلالت معجزه بر صدق ادعای نبوت از دیدگاه ابن رشد و علّامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
پدیدة معجزه امری خارق عادت است که آن را انبیای الهی به منزلة دلیلی بر صدق نبوت خود به مخاطبان نشان می دهند. یکی از پرسش های مهم در این باره، نوع دلالت معجزات و رابطة آن با صدق ادعای نبوت است. در میان اندیشمندان اسلامی دیدگاه ابن رشد و علّامه طباطبائی در این زمینه کاملاً مخالف یکدیگر است. ابن رشد با تأکید بر عدم سنخیت میان معجزات فعلی و ادعای نبوت، رابطة منطقی میان معجزات و اثبات نبوت را رد می کند و دلالت آن را اقناعی می داند، درحالی که علّامه طباطبائی با استناد به قاعدة حکم الامثال، این دلالت را از نوع دلالت های عقلی، و یقین حاصل از آن را یقین منطقی می داند. از نظر ابن رشد تنها راه اثبات صدق نبوت، تأمل در محتوای وحی الهی و درک تفاوت آن با دیگر معارف بشری است، درحالی که از منظر علّامه طباطبائی اثبات صدق نبوت انبیای الهی تنها در پرتو تحقق معجزات امکان پذیر است.
مسأله اتحاد عاقل و معقول در چنبره تعالی تفکر سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اتحاد عاقل و معقول یکی از مسائل مهم و بحث انگیز در طول تاریخ تفکر فلسفی بوده است که برخی از در انکار و برخی از سر اقبال بر آن وارد شده اند. ابن سینا از کسانی است که دو نگاه به این مسأله داشته است و از یکی به اثبات آن پرداخته است و از نگاه دیگر به انکار آن. حال آنچه مطرح می گردد این است که آیا در آرا این فیلسوف بزرگ تذبذب و تناقض وجود دارد؟ در پاسخ به این سؤال، پاسخ های گوناگونی ارائه شده است. آنچه نگارنده بر آن است این است که با تفکیک این دو نگاه به مسأله، تناقض مورد توهم برطرف می گردد. این دو نگاه یکی نگاه مشایی به مسأله و دیگری نگاه متعالی به آن است. نگارنده به «تعالی در تفکر سینوی» قائل بوده و بر آن است که در گذار شیخ از تفکر مشایی به تفکر متعالیه، نگاه ابن سینا به مسائل تعالی یافته است. یکی از این موارد مسأله اتحاد عاقل و معقول است. در این مقاله شواهدی از آثار ابن سینا بر این مطلب ارائه شده و شیخ از قائلان به اتحاد عاقل و معقول تلقی شده است.
نقد دیدگاه صدرالمتألهین در باب مرگ انسان با تکیه بر آراى ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در نوشتار پیش رو پس از اشاره به معناى مرگ و اقسام آن، رویکردهاى گوناگون درباره علت مرگ انسان به منظور فهم علت حقیقى مرگ طرح شده و از این رهگذر دو دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین مورد تطبیق قرار گرفته تا روشن شود کدام دیدگاه در بیان علت حقیقى مرگ، صحیح و بر حق است. دیدگاه ابن سینا که علت حقیقى مرگ را ضایع شدن اعتدال مزاجى به واسطه استیلاى حرارت غریزى بر بدن مى داند با سه انتقاد صدرالمتألهین روبه رو شده است. صدرالمتألهین به استناد این اشکالات دیدگاه ابن سینا را مردود مى شمارد و اعتقاد دارد که علت حقیقى مرگ کمال نفس انسان و روى گردانى نفس از بدن است. نگارندگان با بررسى اشکالات صدرالمتألهین و نیز نقد دیدگاه او، به این نتیجه رسیده اند که علت حقیقى مرگ همان برهم خوردن اعتدال مزاجى و ضایع شدن بدن است و دیدگاه صدرالمتألهین بیشتر متناسب با مرگ ارادى است، نه مرگ طبیعى.
تحلیلی بر نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه انسان حاصل پیوند نفس و بدن است، در مباحث انسان شناسی فلسفی، محور بررسی ها نفس است و بدن معمولاً به تبع نفس مطرح شده و جایگاه واقعی اش در سایه ی گران مایگی نفس، نهان مانده است. این مقاله تلاش دارد که با نگاه از زاویه ای متفاوت، این بار مباحث انسان شناسی ابن سینا را با محوریت بدن، تجزیه و تحلیل نماید و برای این کار، دو مقطع مهم آغاز و پایان حیات دنیوی را مدنظر قرار داده است. مطابق مبانی سینوی، تشکیل و تکوین ماده ی بدنِ هر انسان نقطه ی آغاز حیات دنیوی اوست و فراهم شدن مزاج مستعد بدنی، شرط حدوث نفس (بما هی نفس) و پدیدار شدن یک انسان است. ماده ی بدنی و هیئات و اعراض آن، تعین و تمایز اولیه ی نفوس را رقم می زنند و ملکات حاصل از هیئات طبیعی بدنی و نیز مکتسبات عقلی، عامل تعدد و تکثر نفوس پس از مرگ و در جهان آخرت اند. تمامی افعال انسانْ فعل مشترک میان نفس و بدن و قوا است به جز فعل قوه ی عاقله، یعنی ادراک کلیات، که آن هم در بدایت امر، نیازمند بدن است. از منظر ابن سینا، مرگ بدنْ حیات دنیوی را پایان می بخشد و فاعلیت نفس و استکمالات آن را متوقف می کند، اما زمینه ی توجه تام نفس به کمال حقیقی خود و اتصال دائم آن به عقل فعال را فراهم می کند. نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی، با توجه به آثار مثبت و منفی ای که بر بود یا نبود آن مترتب است در ضمن این مقاله روشن خواهد شد.
بررسی تطبیقی دیدگاه ابن سینا و لایب نیتس پیرامون مبدأ نخستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
توجه به مبدأ نخستین موجودات و اقامه ی براهین متعدد در اثبات وجود آن از دیرباز در تفکر فلسفی وجود داشته است. پژوهش حاضر از روش مطالعات تطبیقی به مقایسه ی دیدگاه ابن سینا و لایب نیتس پیرامون مبدأ نخستین پرداخته است. ابتدا برهان صدیقین ابن سینا و برهان مبتنی بر اصل جهت کافی لایب نیتس در اثبات وجود مبدأ نخستین ارائه شده و سپس علیت مبدأ نخستین در قالب سه پرسش مورد مقایسه قرار گرفته است: مبدأ نخستین علت فاعلی است یا غایی؟ علت حقیقی است یا جهت کافی؟ علت موجده است یا مبقیه؟ در پایان این نتایج حاصل شده است: هر دو برهان مبتنی بر برهان امکان و وجوب است با این تفاوت که ابن سینا با توجه به خود وجود و تقسیم آن به واجب و ممکن، برهان صدیقین را اقامه می کند اما لایب نیتس حقایق موجود را به دو دسته ی ضروری و ممکن تقسیم می کند و جهان را به عنوان مجموعه ی ممکنات نیازمند وجود مبدأ نخستین می داند. ابن سینا مبدأ نخستین را علت فاعلی می داند و لایب نیتس او را هم مبدأ علت فاعلی و هم مبدأ علت غایی. هر دو فیلسوف، مبدأ نخستین را علت حقیقی به معنای موجده دانسته و او را علت مبقیه نیز می دانند.
نظریة وجود ذهنی ابن سینا در برابر بالفعل گرایی غیر جدی و امکان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تبیین وضعیت متافیزیکی معدومات یکی از مسائل غامض فلسفی است که برخورد با آن هر نظام منطقی و فلسفی را دچار چالش می کند و می تواند قسمت عمده ای از نظریات جهان شناسی فیلسوفان را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در این مقاله سه پرسش اصلی و مهم مطرح می کنیم و سپس به معرفی سه رویکرد بالفعل گرایان (به ویژه بالفعل گرایان غیر جدی)، امکان گرایان، و ابن سینا در مواجهه با این سه پرسش می پردازیم و با مقایسة پاسخ هایی که هر یک از این سه دیدگاه به این پرسش ها می دهند نشان می دهیم که نظام فلسفی ابن سینا عناصری ناهمگون از رویکرد های امکان گرایی و بالفعل گرایی را در خود جمع کرده است که قابل جمع نیستند.
«رسالة العشق» ابن سینا و تأثیر آن در ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
صدرالمتألهین، براساس مبانی اصالت، وحدت و تشکیک وجود، عشق را مساوق هستی شمرده و آن را برحسب مراتب وجود، در تمامی ذرات عالم، جاری دانسته است. او عشق را از نهاده های الهی در ذات آدمی برمی شمارد و آن را سرشار از حکمت ها و مصلحت ها می داند. گرچه تبیین عشق، بر مبنای اصالت الوجود، از شاخصه های تفکر صدرایی به شمار می رود، پیش از او، ابن سینا نیز در «رسالة العشق» خویش، به تحلیل وجودی عشق، بیان احوال و اطوار آن پرداخته است که تا حد زیادی با نگرش عرفا در این باب ، مناسبت و همسانی دارد. صدرالمتألهین شیرازی، در تحلیل عشق، از نظر شیخ الرئیس در این رساله، بهره های فراوان برده است. مساوقت عشق با وجود و خیر، تشکیک در عشق، اثبات عشق و شوق در هیولا، تبیین عشق در نفوس نباتی و حیوانی، اثبات عشق در وجود حضرت احدیت و تشریح محاسن و برکات عشق مجازی انسانی، از جمله این تأثیرپذیری ها است.
کارکرد «خاصّه» در منطق دوبخشی: نقدی بر فهم طوسی از متن ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا در اشارات «بهترین خاصه» را آن می داند که در برگیرنده همه افراد موضوع باشد، نفسی باشد، نه نسبی، و لازم باشد، نه مفارق؛ وی سودبخش ترین خاصه را برای تعریف آن می داندکه افزون بر سه مورد مذکور تعلّقش به موضوع، بدیهی باشد. از نظر خواجه طوسی خاصه را با دو نگاه می توان دید: یکی به خودی خود، دیگر از آن روی که در تعریف جای می گیرد. بهترین خاصه با نگاه نخست، دارای سه ویژگیِ نخست، و با نگاه دوم، دارای هر چهار ویژگی است. به نظر می رسد طوسی، سخن بوعلی را متناسب با جدل تفسیر کرده، در حالی که در ساختار منطق دوبخشی و با روش تحلیل سیستمی، تفسیر بهتری می توان پیش نهاد: خاصّه، یکی از کلی های پنج گانه است که جملگی کارکرد زمینه سازی دارند و چنین اموری در منطق دوبخشی یا زمینه ساز تعریف اند یا زمینه ساز استدلال؛ بنابراین خاصّه در منطق دوبخشی در صورتی که زمینه ساز تعریف است، باید چهار ویژگیِ یادشده، و در صورتی که زمینه ساز استدلال است، باید سه ویژگیِ یادشده را داشته باشد. بدین سان، یکی از پیامدهای منطق نگاری دوبخشی و یکی از جنبه های استقلال منطق سینوی از منطق مشائی تبیین می شود.