فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۱۹۸ مورد.
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
مسئله شناخت و به دنبال آن شناخت حضوری، از اهم مسائلی است که اساساً در دو حوزه هستی شناختی و معرفت شناختی از آن سخن به میان رفته است. پیگیری شناخت حضوری در امور مادی به تبع آموزه های دینی مرتبط با این موضوع، انگیزه حکمای اسلامی را در پرداخت به این مسئله افزون تر نموده است؛ چه اینکه شناخت حضوری به امور مادی علی رغم پراکندگی و غیبت اجزای آن، به دقت و اهمیت این مسئله افزوده است. تحلیل شناخت حضوری در مادیات در دو ساحت «شناخت حضوریِ مادیات» و «شناخت حضوری به مادیات» و به دنبال آن، حل تعارضِ جمع میان علم و ماده، با به دست دادن نسبی بودن اوصاف تجرد و مادیت، دستاوردهایی است که نگارنده آنها را در این پژوهش از مرئای حکمت متعالیه به بررسی نشسته است. علامه طباطبایی با تأکید بر اصل این چاره جویی، لکن با رهیافتی دیگر به حل این تعارض دامن زده است.
ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
شهید مطهری درباب اطلاق و نسبیت، اخلاق و صفات نفسانی را مطلق و رفتار را نسبی می داند. این نظریه، موجب بروز مناقشاتی مانند عدم مطابقت با نصوص دینی، نسبی گرایی و ایجاد بیگانگی میان صفات نفسانی و رفتار انسان شده است، هر چند که تا حدودی از نقدهای وارد بر دیدگاه مطلق گرایانی چون کانت و نسبی گرایانی چون بنتام در امان است، اما با پذیرش نظریه اعتباریات در حسن و قبح و ذکر ادله ای مبنی بر نسبیت حسن و قبح در برخی از موارد، و تصریح بر نسبیت افعال انسان، همچنان در مظان نسبی گرایی است. ایشان برای رهایی از این معضل، ملاک ارزیابی اخلاقی و معیار اطلاق و نسبیت را در مطابقت یا عدم مطابقت افعال انسان با «من عِلوی» و روح متعالی انسان می داند که به دلیل اشتراک در همه و همیشه، مطلق است. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل و ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار است تا در مواقع ضروری مانند زمان رویارویی با مسائل گوناگون اخلاق کاربردی مورد بهره برداری عملی قرار گیرد، و ضرورت آن، برقراری مطابقت میان نظر اندیشمندان و عمل است.
مراحل تربیت قرآنى از منظر علامه طباطبائى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
دیدگاه علامه طباطبائى درباره معرفى جایگاه تربیتى قرآن و چگونگى تأثیرگذارى آن در سیر تکاملى انسان، قابل تأمل است و براى تقویت هرگونه تربیت با محوریت قرآن لازم به نظر مى رسد. درحالى که پژوهشى با تمرکز بر نگاه تفسیرى این قرآن شناس معاصر و با نگاه مرحله اى به تربیت قرآنى نپرداخته است. این چارچوب مى تواند چشم انداز فعالیت هاى تربیتى قرآن محور را تا حدى روشن تر کند. در این پژوهش، برخى از اندیشه هاى تفسیرى علامه طباطبائى، با هدف صورتبندىِ مراحلِ تربیت قرآنى مدنظر قرار گرفته و در این زمینه، از روش «تحلیل زبان فنىِ رسمى با تأکید بر سیاق» استفاده شده است. یافته اصلى این پژوهش بسط چهار مرحله بیدارگرى (موعظه)، درمانگرى (شفا)، هدایتگرى (هدى)، و رحمت گرى (رحمت) براى تربیت قرآنى، قابل برداشت از دیدگاه علامه طباطبائى با محوریت آیه 57 سوره «یونس» است. علاوه بر این، تأکید بر شأن هدایتى قرآن و حالت ایجابى آن، نقش زمینه اى و حالت سلبى مراحل اول و دوم، و هدف گونه دیدنِ مرحله رحمت گرى، جایگاه هر مرحله را ترسیم مى کند. تحلیل این مراحل نشان مى دهد که پالایش درونى مقدم بر پالایش اعمال بیرونى است. زندگى سعادتمندانه انسانى در پرتو این مراحل، در ارتباط با قرآن محقق مى شود.
بررسی اصالت وجود صدرایی در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصالت وجود صدرایی دو معنی دارد که هر دو قابل انتساب به صدراست. در معنای اول ماهیت برخلاف وجود در خارج هیچ تحققی ندارد و فقط اعتبار ذهن است، اما در معنای دوم به تبع وجود در خارج تحقق دارد. اصالت وجود به معنای اول را به هیچ وجه نمی توان به ابن سینا نسبت داد، زیرا وی معتقد به تحقق ماهیت است و آن را امری صرفاً ذهنی نمی داند. اصالت وجود به معنای دوم اگرچه رابطة نزدیک تری با حکمت سینوی دارد، اما آن را هم با تمام مبانی و نتایجش نمی توان به شیخ الرئیس نسبت داد، زیرا وی به جای اعتقاد به وحدت وجود، معتقد به کثرت و تباین وجودهاست و به جای قول به اتحاد وجود و ماهیت در خارج، قائل به عروض وجود است و در مورد نتایج و ثمرات بحث هم او به جای تأکید بر اینکه واجب تعالی حقیقت وجود است و این حقیقتْ واحد است، بر این باور اصرار می ورزد که وجودها حقایق متکثری اند و واجب تعالی وجود بسیط و متباین با ممکنات است که نه همراه با ماهیت است و نه می توان او را همچون ممکنات با جنس و فصل تعریف کرد.
تحلیل انتقادی آرای شارحان اشارات در باب تعین واجب تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
ابن سینا در کتاب اشارات و تنبیهات برای بیان توحید واجب الوجود استدلالی در تعین واجب الوجود اقامه می کند. توضیح این استدلال او از وجوه مختلف مورد اختلاف شارحان واقع شده است. اختلاف اول این که وی در این جا یک استدلال در تعین واجب الوجود اقامه کرده است یا دو استدلال. اختلاف دوم این که محور استدلال ابن سینا، برای نفی تعینی که از جانب ذات نیست، یک واجب است یا دو واجب؟ و سرانجام این اختلاف که منظور از عبارت «و باقی الاقسام محال» چیست؟ در این مقاله به بیان و بررسی اقوال مختلف در موارد مذکور پرداخته ایم و وجه صحیح در هر مورد را بیان کرده ایم.
واکاوی اقسام فاعل در مکتب صدرایی با تکیه بر آثار صدرالمتألهین و حاجی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون فلسفی، فاعل را به اقسام مختلفی تقسیم نموده اند که مهم ترین آن، تقسیم فاعل به اقسام هشت گانه ی بالطبع، بالقسر، بالجبر، بالتسخیر، بالقصد، بالعنایه، بالرضا و بالتجلی است. نگارنده با مراجعه به آثار صدرالمتألهین و حاجی سبزواری و بررسی و تحلیل عقلی تقسیم و تقریر آنها از اقسام فاعل و با تأمل در دیدگاه های مختلف سایر حکیمان و متکلمان مسلمان، به این نکته پی برده است که تقسیم فوق که مشهورترین تقسیم در این زمینه است، اولا تقسیم محصلی نیست و ابهامات و کاستی هایی دارد و ثانیا تنها تقسیم مطرح در این زمینه نیست؛ به همین جهت تلاش نموده است تا با هدف رفع ابهامات و نواقص آن تقسیمات و ارائه ی تقسیمی نسبتا جامع، در ابتدا صورت بندی های جدید و متعددی از اقسام فاعل بر اساس نظرات ملاصدرا و حاجی سبزواری مطرح نماید و در پایان با ترکیب نقاط قوت تقسیمات مختلف و حذف نقاط ضعف و اضافه برخی اقسام، سه صورت بندی متفاوت و نسبتا جامع – دو تا بر مبنای مشهور و دیگری بر مبنای نظر مختار نگارنده- ارائه نماید که در نهایت، فاعل هایی نظیر بالطبع، بالقسر، بالجبر به معنای مشهور و بالقصد به معنای خاص یا مشهور، به دلیل ابهامات و ایراداتی که داشتند، از فهرست اقسام فاعل حذف نموده و اقسام دیگری مانند فاعل های نظیر بالطبیعه، بالجبر به معنای جدید، بالاکراه، بالداعی به معنای خاص و بالاراده به معنای اخص، که می تواند نقصان مزبور را تا حدود زیادی برطرف نماید، به فهرست اقسام فاعل اضافه کرده است.
شواهد کشف باوری معنای زندگی در دیدگاه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق دیدگاه کشف باوری در باب معنای زندگی، معنای زندگی هم وجود خارجی دارد و هم قابلیت کشف. طباطبایی اگرچه متعرض به این مسئله نشده، ولی شواهدی در آثارش وجود دارد که نشان می دهد به کشف باوری معتقد است. طباطبایی معتقد است فاعل، فعل و غایت در وجود واحد متحدند. غایت مرتبه ای بالاتر در سلسله مراتب وجودی است، و در نتیجه هدایت الهی غایت زندگی انسان است و غایت زندگی انسان لازمه وحدت فعل الهی است. تحلیل شاهد فوق نشان می دهد طباطبایی به چهار پیشفرض واقع گرایی هستی شناختی، غایت باوری، عقل گرایی و نظریه صدق باور دارد که دیدگاه وی در باب کشفی بودن معنای زندگی را مشخص می سازد. تحلیل شواهد آثار طباطبایی مؤید قول ایشان به کشف باوری معنای زندگی است.
معرفت شناسی حکمت نبوی در فلسفه سینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
مراد از «حکمت نبوی» در اینجا نظام فکری و فلسفی ای است که معتقد است پیامبر و فیلسوف نور معرفتشان را از مشکات و منبع واحد می گیرند و معرفت یقینی فقط از آن منبع افاضه می شود. بنابراین، در این نوشتار کیفیت دستیابی به این معرفت از جانب پیامبر و فیلسوف مورد بحث قرار می گیرد. با اینکه به واسطه این منشأ واحد می توان وحدت نبوت و حکمت را نتیجه گرفت ولی نشان خواهیم داد که هرگز از آن لازم نمی آید که فیلسوف نیز مقامی هم تراز با مقام پیامبر داشته باشد بلکه فیلسوف حتی در بالاترین مرتبه، از اسوه پیامبر تقلید می کند و راه او را ادامه می دهد.
شناخت حضوری و ساختار اتحادی؛ مبانی و دیدگاه صدرالمتألهین در باب ماهیت معرفت عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدرالمتألهین با توجه به اصالت و تشکیک وجود، وحدت شخصیه عرفانی، حرکت جوهری و اشتدادی نفس، بازگشت همه علوم به علم حضوری و لزوم اتحاد عقل و عاقل و معقول، معتقد است انسان از طریق حرکت جوهری با ارتقا در مراتب عقل عملی و افزودن علوم خود و اتحاد با آنها، از نظر وجودی به تدریج و تشکیک، اشتداد می یابد و با متعلَّق خارجی علوم حقیقی خود متحد می گردد و بدین سان به اولین مراتب معرفت عرفانی دست پیدا می کند که با اتحاد جزئی انسان با برخی از وجوه وجودی عقل فعال (برخی صور موجود در آن) تحقق می یابد و به تدریج تا اتحاد کامل با تمام صور و شئون موجود در عقل فعال پیش می رود که در این حال، در عینِ بهره مندی هر دو وجود (نفس و عقل فعال) از ذات فی نفسه خود، از جهتی که هویت ارتباطیِ عقل فعال است، با یکدیگر متحد گشته، از یک رتبه وجودی برخوردار می شوند. در مقامات فنائی، با اضمحلال کامل تعین اولیه فرد سالک و شهود وحدت شخصیه عرفانی در آن مقام، معرفت عرفانی در این مرتبه، به معنای وحدت کامل عارف با معروف خود (وحدت شخصیه) و دارای ساختار تک وجهی (متشکل از معلوم فقط یا علم فقط) خواهد بود. این دیدگاه صدرا با پیشینه این بحث در فلسفه اسلامی، در تقابل است و وی در این زمینه، متأثر از ابن عربی و اَتباع وی است.
نقش نظریه اعتباریات در جایگاه شناسی علم انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
«انسان شناسی» واژه ای است که، به رغم فراگیر شدن استفاده از آن در مجامع علمی، هنوز نگاه روشنی در خصوص نحوه های دخالت آن در علوم انسانی وجود ندارد. در این نوشتار، به منظور نشان دادن مناسبات بین مباحث فلسفی و علوم انسانی و نشان دادن چگونگی دگرگونی علوم انسانی با ایجاد تغییر در مبانی فلسفی آن، به سراغ بخشی از انسان شناسی محمدحسین طباطبایی رفته ایم که در صدد بیان مقولات عقل عملی یا همان نظریه اعتبارات است. اینکه مفهوم اعتباری، مفهومی است که در لحظه عمل یا فعل پدید می آید، موجب شده این دست مفاهیم به کلی با عقل نظری بیگانه انگاشته شود و روش شناسی کشف آنها بر عهده روش های کیفی قرار گیرد که عموماً در انسان شناسی از آنها استفاده می شود. همین نکته مهم در نظریه اعتبارات موجب شده است تصویری که فلسفه اسلامی از علم «انسان شناسیِ شناختی» دارد، ساختار تازه ای به خود بگیرد، به نحوی که محدوده موضوعِ علم انسان شناسی شناختی به شناخت گونه های مختلف اعتبارات محدود شود.
بررسی تطبیقی مسألة رابطة وجودی دو سویة خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
هارتشون در تبیین رابطة فعال و دو سویه خدا با جهان از ایده تعالی و تنزه خداوند دست می کشد و با ایجاد تحولاتی در باب اوصاف الهی از جمله علم مطلق می کوشد تا مبانی الهیاتی جدیدی را برای ارتباط خداوند با جهان فراهم آورد. ملاصدرا نیز تفسیر خاصی از رابطة دو سویة خدا و جهان به دست می دهد؛ تفسیری که در آن تعالی خدا به همراه حضور وجودی در جهان حفظ شده است و حلول از هر دو سوی (= حلول خدا در جهان و حلول جهان در خدا) انکار می شود. پرسش پایة این جستار آن است که رابطة وجودی خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا چگونه است. دستاوردهای این جستار عبارتند از: برخلاف دیدگاه هارتشورن، در فلسفة صدرایی قطب انتزاعی خدا انکار می گردد و خدا یکسره خارجیت و واجب و قائم به ذات معرفی می شود. همچنین، در الهیات هارتشورن، قطب عینی خدا در پویش و خدا متأثر از مخلوقات است، اما در فلسفة ملاصدرا این پویش انکار می شود و حرکت منحصر در طبیعت و وجود انسان می شود و نه خدا که مفارقاتِ تجدد پذیر، یعنی نفوس، متأثر از دعای بندگان هستند. افزون برآن، در فلسفة ملاصدرا برخلاف الهیات هارتشورن، هیچ گونه از حلول برای خدا متصور نیست.
تحلیل انتقادی دیدگاه خواجه نصیر درباره چگونگی اطلاق کلّی مشکّک بر افراد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
این تحقیق با بررسی مسئله کلّی مشکّک و خواستگاه طرح آن در تفکّر مشائیان مسلمان، به تبیین تفاوت نگاه خواجه نصیر با ابن سینا می پردازد و مشخص می نماید که این تفاوت نگاه متأثّر از اشکالات سهروردی و پذیرش تشکیک در ماهیت از سوی وی بوده است. این مقاله تبیین می کند که خواجه نصیر چون از سویی اشکالات سهروردی را بر دیدگاه ابن سینا وارد می داند و از سویی در دستگاه فکری مشائیان نمی تواند تشکیک در ماهیت را قبول کند، کلی مشکّک را عرض لازم عامّ افرادش محسوب کرده است. مقاله حاضر نشان داده است که اولاً این مفهوم را وی از بحث نسبت جنس با فصل و بحث نسبت عرض با مقولات نه گانه عرضی تحت آن، وام گرفته است؛ و ثانیاً پذیرش چنین امری به لحاظ معرفت شناختی موجب عدم انطباق ذهن و عین در تفکر مشائیان می شود، و به لحاظ کلامی نیز بستر لازم را برای طرح شبهه ابن کمونه فراهم می کند.
تأملی در اینهمانی حیثیت تقییدیه و واسطه در عروض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
در آثار صدرالمتألهین و میرداماد حیثیات با ملاک جزء موضوع بودن یا خارج از موضوع بودن حصر عقلی در دو معنا می یابند، که اصطلاح حیثیت تقییدیه برای حیثیتی که جزء موضوع است (اعم از جزء حقیقی در مرکب حقیقی یا جزء اعتباری در مرکب اعتباری) و اصطلاح حیثیت تعلیلی برای حیثیتی که خارج از موضوع است، وضع گردید. جدای سخن از ملاک تقسیم که خود به صورت واضح معنای حیثیت تقییدیه را روشن می کند، استعمال «حیثیت تقییدیه» در معنای جزء موضوع، در آثار میرداماد و صدرالمتألهین کاشف از آن است که این اصطلاح در دوره های بعدی دستخوش تحریف گشته و مساوی با «واسطه در عروض» دانسته شده، و در هیچ جا به این که اصطلاح حیثیت تقییدی بر معنای جدید وضع شده، اشاره نشده بلکه وانمود می شود که حکمای پیشین نیز حیثیت تقییدیه را در این معنا به کار می برده اند. حتی با فرض این که گفته شود، فیلسوف را با لفظ کاری نیست، به طور کلی واسطه در عروض را نمی توان حیثیتی از موضوع دانست.
مفهوم ذاتی در حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
از دیرباز، مسئله حسن و قبح از دو منظر وجود شناختی و معرفت شناختی در فلسفه و کلام مورد بحث قرار گرفته است. جستار پیش رو درصدد پاسخ به این مسئله است که آیا نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی، راه حل جدیدی برای مسئله حسن و قبح ارائه می دهد یا نه؛ و در صورت پاسخ مثبت، این راه حل از کدام حیث (وجودشناختی یا معرفت شناختی) به مسئله پرداخته است؟ مقاله نشان می دهد که نظریه ادراکات اعتباری با بررسی معرفت شناختی معنای اعتبار در حوزه عقل عملی معنای سومی برای «عقلی» در مسئله حسن و قبح عقلی و ذاتی مطرح کرده است و در نتیجه توانسته است راه حل جدیدی در پاسخ به مسئله مذکور ارائه دهد. این معنا برای اعتباریات نه تنها به معنای نفی مقام واقع و حقایق مربوط به این معانی نیست؛ بلکه مبتنی بر پذیرش واقع و واجد حیثیتی واقعی و وجود شناختی است.
مطالعه ی تطبیقی لوازم فلسفی نظریه ی وحدت شخصی وجود و وحدت تشکیکی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة وحدت وجود عرفا همواره مورد توجه فیلسوفان اسلامی بوده است. در تبیین فلسفی ارائه شدة صدرا از نظریة وحدت وجود عرفا هم از وحدت تشکیکی وجود و هم از وحدت شخصی وجود سخن به میان آمده است. طرح نظریة وحدت شخصی وجود در سه حوزة وجودشناسی، معرفت شناسی و الهیاتی مستلزم آثار و لوازمی است که باعث تغییر و دگرگونی در مفاهیم فلسفی می شود. به طوری که با طرح این نظریه، فلسفه ای که از آن با عنوان فلسفة کهن یاد می کنیم دگرگون می شود. در نتیجه، هر چند عبارات و واژگان در نظریة وحدت شخصی وجود و فلسفة کهن مشترک است، اما نمی توان آثار و لوازم این نظریه را در فلسفة کهن به کار برد.بنابراین، اگر به نظریة وحدت شخصی وجود قائل شدیم، آثار و لوازمی را به دنبال دارد که راهی جز پذیرش آن نداریم و پذیرش آثار و لوازم این نظریه مستلزم فلسفة جدیدی است. در این مقاله با مطالعة تطبیقی آثار و لوازم نظریة وحدت شخصی وجود سعی می کنیم نشان دهیم که پذیرش آثار و لوازم این نظریه طراحی فلسفة جدیدی را می طلبد.
نگرشی تطبیقی بر مفاهیم انسان کامل و کیمیا در حوزه عرفان با تکیه بر دیدگاه های عرفانی حکمت متعالیه و جابر بن حیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در اندیشه های عرفانی مفهوم انسان کامل و کیمیا ارتباطی تنگاتنگ و همیشگی دارند. هرچند رسیدن به انسان کامل یکی از اهداف عرفان است، اما کیمیا در اغلب دیدگاه های عرفانی به مثابه مسیری برای دستیابی به رمز و راز خلقت تعریف می شود که بدون آگاهی از این حقایق حصول انسان کامل میسر نیست. پس کیمیا و کیمیاگر، همچون عارف، هدفی جز تکوین انسان کامل ندارد. البته به رغم این ارتباط تنگاتنگ، در مکاتب مختلف عرفانی، شباهت ها و تفاوت هایی میان، مفاهیم، جایگاه، نحوه ارتباط و طریق وصول به کیمیا و انسان کامل مشهود است. بررسی این باورها و توجه به شباهت ها و تفاوت هایشان ضمن آنکه می تواند روشنگر مفاهیم پیچیده و عمیق انسان کامل و کیمیا باشد خود وسیله ای برای بررسی چگونگی پیدایش آن هاست. در این نوشتار با بررسی اجمالی و تطبیقی دیدگاه های عرفانی مختلف در خصوص انسان کامل و کیمیا، به ویژه با تکیه بر دیدگاه های عرفانی حکمت متعالیه و جابر بن حیان سعی، در آشکارسازی برخی شباهت ها و تفاوت های موجود در این باورها می کوشیم. البته در بررسی عرفان صدرایی، به آرای ابن عربی (به منزله منبع تفکرات عرفانی در حکمت متعالیه) توجه ویژه شده است.
پژوهشی دربارة آرای مهم فارابی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به واقع فارابی فیلسوفی ناآشنا در میان اندیشمندان متأخر است. آرای فلسفی، اجتماعی و سیاسی او چه در زمان خود و چه پس از آن نوعی شاهکار به شمار می آید. در میان مسلمانان، می توان او را هم مؤسس فلسفة اسلامی دانست و هم پدر علم منطق. فارابی هم فیلسوف فرهنگ است و هم استاد فلسفیدن در اندیشه های زیربنایی دینی.
این پژوهش به آرای مهم فارابی می پردازد و در مقدمه اشاره ای به اندیشه های پراهمیت فارابی می کند، سپس در سه فصل جداگانه به مطالبی چون طبقه بندی علوم، تأسیس فلسفة اسلامی و علم مدنی از دیدگاه وی می پردازیم.
فارابی را «معلم ثانی» خوانده اند؛ زیرا علوم را مطابق عینْ نظام مند نمود و بدین ترتیب، طبقه بندی ویژه ای ارائه کرد. او مؤسس فلسفه اسلامی است؛ زیرا مسائل فلسفی را براساس آموزه های دینی سامان داد و به مسائلی پرداخت که هر فیلسوف مسلمان می بایست دربارة آن گفت وگو کند. در نظریة «مدینه فاضله» برخی او را پیرو افلاطون دانسته اند، درحالی که اندیشة فارابی گرچه پیرو متفکران یونانی است، اما تقلید محض از آنان نیست.
منشاء هنر از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدرالمتألهین بیش از سایر فیلسوفان مسلمان به بحث و نظر از منشأ هنر و آفرینش هنری می پردازد. به نزد او، خلیفه الهی بودن انسان، عرضه شدن هنرها به انسانها در عوالم ونشئه های پیشین آفرینش، الهام، گرایش های غریزی بویژه میل به عرضه و به نمایش گذاشتن آثار و خلاقیت ها، میل به اتمام و اِکمال آثار و آفرینش ها، میل به تزیین و زیباسازی آثار و تجلیّات طائر قدسی از جمله منشاء های هنر است. این مقاله می کوشد با تکیه بر اشارات پراکنده صدرا در مواضع مختلف او، به بازسازی نظریه او در باب منشأ آفرینش هنری بپردازد که در این میان مفهوم محوری خیال است و منشاء قریب همه آثار هنری محسوب می شود؛ به گونه ای که بر اساس علم النفس صدرایی دو قوّه خیال و متخیّله نقش اساسی در آفرینش هنری دارند. قوایی که در پیوند با دریافت خاص از انفصال صور خیالی قرار داشته و دیدگاه متمایز او را از ابن سینا شکل می دهد.
احاطه علمی انسان کامل از دید صدرا و نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
نوشتار حاضر کوششی در راستای فهم احاطه علمی انسان کامل از دید صدرا و نسفی است . نگارنده بر این باور است که احاطه علمی انسان کامل ، ارتباط مستقیمی با حقیقت علم و تهذیب نفس دارد . حقیقت علم در نظر صدرا و نسفی نوری از جانب حق تعالی است همچنین هر دو بر این نکته واقف اند که این نور براثر سیر و سلوک به دست می آید .بالاترین مرتبه این نور متعلق به انسان کامل است که به همه علوم احاطه دارد . بنا بر نظر نسفی هر چه ریاضت بیشتر شود احاطه علمی انسان بیشتر می گردد و اشیاء راکماهی می تواند ببیند . صدرا و نسفی،رسیدن به بالاترین مرتبه علوم رافی نفسه دارای ارزش ندانستند بلکه علم رازمانی ارزشمند می دانند که توأم با عمل باشد . انسان کامل نه تنها بر علوم ظاهری بلکه با غیب نیز آشنایی دارد . او غیب آسمان و زمین را می داند .بنابراین احاطه عملی انسان کامل آن است که وی بر تمامی علوم ظاهری و باطنی آشنایی و به درک حقیقت اشیاء رسد.
انسان کامل با تأکید بر کارکردهای دنیوی: بررسی دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه انسان کامل که در آثار اندیشمندان اسلامی به صورت پراکنده مطرح بود، در عرفان ابن عربی به صورت موضوعی مستقل آغاز شد و به مرور زمان، شرح ها و حاشیه هایی بر آن نوشتند. جنبه هستی شناسانه این موضوع بارها بررسی شده، ولی نقش های این جهانی انسان کامل به طور مستقل کاویده نشده است. ابن عربی و صدرای شیرازی برخلاف دیدگاه برخی عرفا و صوفیه که انسان کامل را محدود به ممارست در سلوک معنوی می دانند، سیر الی الخلق و ارتباط با انسان های دیگر را مرحله ای از تعالی و کمال انسان به شمار می آورند. این پژوهش با تتبع در آثار این دو و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، نقش دنیوی چنین انسان هایی را برمی رسد که شامل نقش های تکوینی، سیاسی و اجتماعی، ارشادی و مرجعیت در مسائل شریعت است.