سده پنجم هجرى، قرن تلاقى فرهنگهاى گوناگون در سرزمینهاى اسلامى و نمودار گسترش زبان وادبیات عرب درپی کوششهاى دانشمندان اسلام است. زبان عربى ضمن تأثر از فصاحت و بلاغت قرآنى در لفظ و اثر پذیرى محتوایى از مفاهیم وگزاره هاى دینى، در عقیده وگفتار عالمان و شاعران ملل دیگر اثر گذاربوده است. کاربرد الفاظ قرآنی و مفاهیم اعتقادى به ویژه درآثار ادیبان و شاعران، بازتاب خاص یافته است. از جمله شاعران دین مدار در لفظ و معنى، ناصر خسرو قبادیانى شاعر و حکیم نامبردار قرن پنجم هجرى است. در این مقاله نویسنده بر آن است که تصویرى از دو مفهوم اصیل تولی و تبرى در دیوان این ادیب سترگ عرضه نماید.
ازرقی هروی از شاعران قرن پنجم و ششم است که او را عموما شاعری درجه دوم محسوب می دارند. در این مقاله، نویسنده ضمن بازنگری و بررسی اطلاعات مربوط به شاعر، و مسایل مربوط به زندگی او به بحث در باره سبک آثار، نوآوری ها و تازگی های شعرش پرداخته و نشان داده است که او به سبب همین تازگی ها از بعضی شاعران هم عصرش برتر یا با آنان برابر است. در این مقاله، مسایل فنی شعر وی در محور اندیشه، خیال، عاطفه، زبان، موسیقی و شکل، بررسی و برای هر یک از محورهای مذکور و جزییات فنی هر یک از آن ها نیز شواهدی ارایه شده است.
یکی از وجوه شخصیت اخوان که تاکنون مغفول مانده ، نظریه پردازی او در شعب ادبیات است. او با تکیه بر دانش و انس همه سویه و عمیق و معلومات گسترده از ادبیات به معنی عام و ادب فارسی به مفهوم خاص ، نظریاتی پرداخته که در ادراک و التذاذ شعر او و کل شعر فارسی سخت مغتنم و مفید است در این تحقیق ، آنچه از نظریات اخوان که با واژه ارتباط دارد و او در مقالات ، کتب و مصاحبه های مختلف ، این جا و آن جا بیان کرده همچون : دایره واژگان و ارتباطش با تخیل ، واژه های اهورایی و اهریمنی ، کلمات بیگانه ، موسیقی واژه ها و … از منابع متعدد استخراج ، دسته بندی و به اختصار معرفی شده و سرانجام یک جمع بندی کلی نیز ارائه گردیده است.
زیبانگری، در واقع، بینشی است که از بطن دینداری تجربی ـ عرفانی برمیخیزد. نگرش مولوی در اینباره، نه یک نظریهپردازی صرف، که بیان تجربه عملی و سلوک درونی اوست.در تجربه مولوی، خداوند، تنها در رأس هرم حسن مطلق قرار ندارد. از همین روست که مولوی به جای تقدّم حسن بر عشق ـ که شالوده بحثهای عرفان نظری است ـ عشق را مهمترین پیام خود قرار میدهد و زیبا دیدن خداوند را در دل تجربه عشقی خود جستجو میکند. تنها، درک جلوه معشوقی خداوند، که در حقیقت حصول یک تجربه عشقی عظیم است، عاشق را به ادراک مراتبی از حسن الهی رهنمون میشود. اگر تشخیص زیبایی و زیبانگری، چه در دیدگاه عاشقی چون مولوی و چه از نظر متفکری چون کروچه، به عنوان یک مسأله روانشناختی اهمیت مییابد، بدان سبب است که عشق، یک تجربه شخصی و کنش روانی است. به همین سبب در تجربه مولوی، زیبایی، پیش از تحقق در مصادیق خارجی در دیده ادراک آدمی، منعکس میشود و این، همان مفهوم نسبیت در ادراک از زشتی و زیبایی است. در این راستا، حتی زشتترین مصادیق (شرور) نیز مطرح میشود. عدم ارائه تفسیری زیبانگرانه از شرور، اصالت این تجربه را نقض میکند؛ بدین معنا که تجربه زیبانگری نه تنها با تساهل فلسفی و تسامح جمالپرستی بر زشتیهای عالم, قلم بطلان نمیکشد که در تفسیر ژرفبینانه آنها از زیبایی درون خود پرده برمیدارد. تمثیل نقاش در مثنوی با انتساب همه چیز به نقاش توانایی که مهمترین خصلت او زیبایی و مهارت در زیبایی آفرینی است به تفسیر زیبانگرانه از عالم میپردازد. از این روی، نظام احسن مولوی، نه تنها یک نظریه صرف و نه فقط یک راه حل فلسفی برای از میان بردن شرور، که پیامد طبیعی صلح کلی اوست .
ادبیات فارسی و به ویژه شعر نو - در مقایسه با ادبیات کلاسیک - تحولی شگفت و شگرف در حوزه زبان ، اندیشه ، مبانی جمال شناسی و موسیقایی پیدا کرده است . حضور نام آوا ، در شعر نیما و دیگر نوپردازان ، یکی از ابزارهای مقابله با دگمانیسم واژگان شعری در ادبیات سنتی است . هرچند حضور نام آوا در شعر نیما ، بیشتر مورد اشاره رضا براهنی ( 1344 ش . ) و اخیراَ دکتر سعید حمیدیان ( 1381 ش . ) واقع شده ، اما تا کنون تحلیلی از کارکرد بلاغی آن ارائه نشده است . نگارنده در این مقاله به تشریح موضوع ، بررسی بسامد ، و تحلیل زبانی - بلاغی - موسیقایی نام آوا در شعر نیما یوشیج پرداخته ، با این همه از ارائه شواهدی چند از شعر اخوان ثالث ، فروغ فرخزاد ، سهراب سپهری ، و شاملو غافل نمانده است .
یکی از مهمترین و مشهورترین شاعران آغازین عهد اسلام ، که سهم بزرگی در حمایت و پشتیبانی مسلمانان در برابر مشرکان بر عهده داشت ، حسان بن ثابت است ، که پیامبر بزرگ اسلام (ص) وی را مؤید به روح القدس می دانست و اشعار او را در هجو مخافان خویش ، برنده تر و زیانبارتر از شمشیر به شمار می آورد . موضع گیری های او ، پس از وفات رسول خدا (ص) ، در برابر علی (ع) که منابع کمتر بدان پرداخته اند ، و اهل تحقیق نیز به جهت آن که او را یکی از صحابه نبی اکرم (ص) می دانند، کمتر به بررسی دقیق و موشکافانه ابعاد دیگر شخصیتی او نظر محقانه افکنده اند ، سبب شده است تا دیدگاه عوام نسبت به او ، مثبت و همراه با احترام باشد و جنبه های منفی حیات و شخصیت وی ،از نگاه نقد و بررسی ، به دور ماند ...