فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۶۳۴ مورد.
منبع:
چیستا بهمن ۱۳۶۴ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسان
منبع:
ذهن بهار ۱۳۸۷ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی:
جمال باطن: افزایش شعور بحقیقت هستی یا نیروی معنوی تحقق (جمال باطن)
منبع:
وحید خرداد ۱۳۴۳ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
خردگرایی همچون تقدیر
تبیین به منزله ی فرایندی وحدت بخش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رایج ترین نظریه ای که آغازگر بحث تبیین در قرن بیستم است، نظریه ی قانون فراگیر تبیین، شامل دو الگوی قیاسی- قانونی و استقرایی- آماری است. کارل همپل بیان دقیقی از ایده ی تبیین علمی را که توسط هیوم و میل صورتبندی مبهمی داشت، به تصویر می کشد. نقدهای جدی که در نیمه ی دوم قرن بیستم درخصوص این نظریه مطرح شد، راه را برای نظریه های دیگر گشود. الگوی وحدت بخشی تبیین که طرح اولیه ی آن توسط مایکل فریدمن مطرح و توسط فیلیپ کیچر توسعه یافت، از مهم ترین این الگوهاست. بنابر رویکرد کیچر علم، فهم ما نسبت به جهان را به کمک وحدت بخشیدن پدیده های مختلف افزایش می دهد. وحدت بخشی در چارچوب معرفت علمی، با به حداقل رساندن شمار الگوهای استنتاج و به حداکثر ارتقا دادن شمار نتایج تولید شده، به دست می آید. در این جستار با شرح و بازسازی الگوی وحدت بخشی تبیین، نشان خواهیم داد این الگو برخی از مشکلات سنتی مدل قانون فراگیر را حل می کند.
الگویی دربارة چگونگی ارجاع معرفتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسان: آلن ماثیسون تورینگ
حوزههای تخصصی:
حقیقت چیست (5): تقویت حواس، ابزار
حوزههای تخصصی:
ناتوانی مدل استیفنز در محدودکردن استدلال «احتیاط بهتر از پشیمانی است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی فیلسوفان بر این باورند که اصل انتخاب طبیعی اعتمادپذیری فرآیندهای باورسازی را تضمین می کند. بر طبق این دیدگاه، آن دسته از فرآیندهای باورسازی که بیشتر باورهای صادق تولید می کنند تا باورهای کاذب، برای تولید مثل و بقاء موجود زنده سودمندند و از این رو انتخاب طبیعی آن ها را حفظ می کند. استفن استیچ در استدلالی که به «احتیاط بهتر از پشیمانی است» مشهور است، این رویکرد را وامی زند. او نشان می دهد که انتخاب طبیعی دلیل کافی برای اعتمادپذیری فرآیندهای باورسازی نیست. در سوی دیگر، کریستفر اِل. استیفنز با ارائه مدلی، وضعیت هایی را مشخص می کند که در آن ها انتخاب طبیعی از باورهای صادق حمایت می کند. او معتقد است که این مدل استدلال استیچ را محدود می کند. در این نوشتار، نشان می دهیم که مدل استیفنز نمی تواند استدلال «احتیاط بهتر از پشیمانی است» را محدودکند و در اساس، تأثیری در مناقشه میان موافقان و مخالفان تبیین مبتنی بر نظریه تطور برای اعتمادپذیری فرآیندهای باورسازی ندارد.
.بررسی تطبیقی مبناگرایی خطاناپذیر دکارت و علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
Plantinga’s Reformed Epistemology and Religious Extremism: Some Historical Evidences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to Plantinga’s reformed epistemology, as perceptual beliefs, religious beliefs are properly basic, and therefore need no additional justification. But as it has been said frequently, this idea may lead to relativism. In this paper, first, we argue that not only its relativistic aspect allows for religious extremism, but also it could be used to justify that kind of extremism. Then, reciting some historical testimonies, including John Calvin, Khawarij, Ibn Taymiyye and Seyyed Qutb, we suggest that in principle, for many centuries extremists have derived a benefit from an idea similar to reformed epistemology to justify committing violence and other unacceptable behaviors.
حقیقت چیست (3)
حوزههای تخصصی:
هیدگر جوان و بحران علوم نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیدگر پس از جنگ جهانی اول متوجه بحرانی در علم شد که آن را ناشی از غلبة رویکرد نظری برخاسته از علوم تجربی و تسری یافتن این رویکرد به سایر بخش های علوم می دانست. چیستی این بحران و راه چیرگی بر آن پرسشی است که به زعم این نوشته، یکی از دغدغه های اصلی هیدگر، پیش از تألیف هستی و زمانبوده است. پرسش اصلی ما در این مقاله شناسایی رویکرد هیدگر به این بحران در دوره ای است که کم تر مورد توجه قرار می گیرد، یعنی هیدگر جوان پیش از تألیف کتاب هستی و زمان. در همین راستا بیان می شود که چگونه یک نظریه از طریق زندگی زدایی و صوری سازیِ موقعیت های زنده حاصل می شود. این موضوع با تمرکز عمده بر درس گفتارهای سال 1919 فرایبورگ تحقیق شده است. در نگاه هیدگر جوان علم، کنشی زنده، و مواجهه ای اگزیستانسیال با جهان است. ما در آغازه های پژوهش های علمی مان پدیده ها را در زیست بافتِ روزمره مان معنادار می کنیم؛ اما به تدریج با محوِ این موقعیت های تاریخی و زیستی پدیده ها را به شکلی منتزع از بافتِ معنابخش شان درمی آوریم و آن ها را به مثابة چیزهایی نظری در نظر می گیریم. به نظر هیدگر رویکرد نظری، که غالب ترین رویکرد در علم جدید است، از مواجهه ای پیشا نظری و اصیل نشئت گرفته است. در پایان با ارائة تفسیری شماتیک نشان می دهیم مراحل تبدیل شدن امر موقعیتمند به ابژة نظری چه مراحلی است
کدام شناخت؟ (شناخت دینی از منظر شناخت شناسی تکاملی)
حوزههای تخصصی:
بررسی راه حل ویتگنشتاین به واقعیت سلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشواره واقعیت سلبی این است که گرچه وجود صدق ساز، نفس الامر و متعلق گزاره ایجابی صادقی چون «تهران پایتخت ایران است» در خارج هیچ مشکلی ندارد، وجود متعلق گزاره سلبی صادقی چون «تهران پایتخت ایرلند نیست» در خارج بسیار مشکل ساز و خلاف شهوده بوده و در واقع نوعی ثبوت معتزلی است. از آن جا که ویتگنشتاین از اندیشمندانی است که برخلاف پندار رایج، بسیار درگیر مسائل عدمی بوده است و به مهم ترین مسأله آن، یعنی همین دشواره واقعیت سلبی، نیز راه حلی پیش نهاده است، این نوشتار نخست اشاره ای به راه حل های او به مطلق مسائل عدمی دارد و سپس، با دفع نقدهای دیگران، به روش عقلی به بررسی انتقادی راه حل خاص او به واقعیت سلبی می پردازد مبنی بر این که: این مجموع(Gesamtheit) واقعیت های ایجابی است که یک واقعیت سلبی را نیز مشخص می کند.
ارزیابی باورهای دینی بر اساس فضیلت گرایی معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویلیام الستون و گشایش افقی نو در معرفت شناسی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
بازتعریف معرفت بر اساس کارکرد فضیلت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
رویکرد درون گروانه و برون گروانه پلانتینگا درباره معقولیت باور به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی نیازانگاری، یکی از دیدگاه های مهم معرفت شناختی درباره معقولیت باور به خدا به شمار می آید. به طور کل، می توان گفت بر اساس این دیدگاه، باور به وجود خداوند نیازمند هیچ گونه استدلال عقلانی نیست. تقریرهای متعددی از این دیدگاه ارائه شده است: یکی از تقریرهای دیدگاه بی نیازانگاری را می توان دیدگاه تجربه گرایی دانست که از سوی افرادی، همچون: سوئین بِرن، آلستون و پلانتینگا ارائه شده است. پلانتینگا درباره معقولیت باور به خدا، دیدگاه معرفت شناسی اصلاح شده را مطرح می کند. تقریر پلانتینگا، در طول آثار وی دو بیان متفاوت داشته است: او در آثار اولیه خود، با اتخاذ رویکردی درون-گروانه از مسأله توجیه، به نقد دیدگاه مبناگروی کلاسیک پرداخته و با طرح تبیینی دیگر از این دیدگاه، باور به خدا را بدون ارائه استدلال عقلانی معقول دانسته است؛ در حالی که در آثار اخیر خود، با ردّ موضع درون گروانه درباره مسأله توجیه، به رویکرد برون گروانه معتقد شده و با ارائه مفهوم تضمین، باور به خدا را بی نیاز از استدلال معرفی می کند. این مقاله به ذکر این دو رویکرد متفاوت پلانتینگا در خصوص معقولیت باور به خدا می پردازد.