نقد نظریه نسخ عقلی قرآن در پرتو سیّالیت معنایی: تحلیل مبانی، روش شناسی و پی آمدهای معرفتی- هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخ عقلیِ قرآن ازجمله مباحثی است که روشن فکران، به خصوص در عصر حاضر، با هدف ایجاد هم آهنگی میان دین و مدرنیته بر آن تأکید دارند. اینان بر خلاف نگاه سنتی که معتقد است نسخ قرآن جز با قرآن یا سنت قطعیه ممکن نیست بر این باور اند که عقل توانایی نسخ احکام قرآنی را دارد. پی آمد چنین نگاهی استمرار نسخ، امکان تغییر و تعدیل احکام شرعی به واسطه حکم عقل، و قابلیت تقیید زمانیِ احکام شرعی است. در این جستار با روش توصیفی و تحلیلی و نگاه انتقادی مسئله نسخ عقلیِ قرآن و مبانی آن، با تأکید بر سیّالیت معنا، کاویده شده است. فرضیه مطالعه آن است که نسخ عقلیِ قرآن مبتنی است بر توانمندی عقل در تشخیص مصالح و مفاسد احکام و کشف ملاکات آن، تقسیم دوگانه احکام به اصل و فرع، و ثابت و متغیر و نیز صامت انگاری متن دین. نتیجه این روی کرد هم سیّالیت معنای متن و دست نیافتن به معنای حقیقی و عینی و مراد جدی متکلم، و درنتیجه پلورالیسم معرفتی و دینی خواهد بود. این درک درتقابل با نگرش اصولیان و مفسران مسلمان در طول تاریخ است که معتقد اند هر متنی معنای متعینی دارد و این معنا تابع وضع و اراده متکلم و مؤلف است. آن ها ازهمین رو به دنبال کشف مراد جدی خدا در تفسیر قرآن و کشف معنای واحد از آن اند و درنتیجه سیّالیت و تعدد معنا را نمی پذیرند. در مطالعه کنونی به این تقابل هم چون زمینه ای برای نقد آراء تفسیری نواندیشان و بازخوانی مبانی فهم دینی و بررسی نسبت عقل و وحی در فرآیند تفسیر نگریسته خواهد شد.