منصور کلاه کج

منصور کلاه کج

مدرک تحصیلی: هیات علمی دانشکده هنر دانشگاه شهید چمران اهواز -ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

تطبیق ساختار بصری کادربندی و صفحه بندی کتب هم عصر حکومت ایلخانی (مطالعه موردی دو کتاب «الموالید و منافع الحیوان»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایلخانی جدول کادربندی الموالید منافع الحیوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۳۸
در نسخ خطی ایرانی، کادربندی به عنوان جزئی از عناصر کاربردی صفحه از توجه و منش زیبانگارانه هنرمند بری نبوده است. در کتب مختلف دوره اسلامی، به واسطه انزوای سرزمینی و یا تأثیر فرهنگ مستولی شده بر سرزمین و مانند آن، نمونه های متفاوت و مشابهی در دوره های مختلف حوزه تمدن ایرانی دیده شده است. کادربندی و صفحه آرایی نسخ خطی که در گذشته با عنوان جدول کشی و صفحه بندی نسخ شناخته می شد با ورود اسلام به ایران و توجه ویژه به کتاب آرایی و تزئین نسخ خطی مذهبی و غیر مذهبی بیش از پیش موردتوجه  هنرمندان ایرانی قرار گرفت. در این پژوهش ساختار صفحه بندی در دو کتاب  هم عصر ایلخانی، «الموالید» و «منافع الحیوان»، تطبیق داده شده است. پژوهش حاضر کیفی است و داده های آن بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی علمی و روش ارائه آن توصیفی و تحلیلی با رویکردی تطبیقی است. یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که در این کتب، علی رغم اینکه اعمال ساختار هماهنگ کننده کلی مشتمل بر کادربندی دیده می شود اما تفاوت عمده ای در نحوه استفاده از این عنصر ساختاری در صفحه بندی این نسخ مصور وجود دارد و آن کاربستِ ساختار متحدالشکل و قاعده مندِ چهارگانه در کتاب «الموالید» و تنوع در شکل کادر و تغییر ابعاد آن با بزرگی و کوچکی سوژه اصلی درون کادر در «منافع الحیوان» است. در کتاب الموالید ظهور نوعی کادربندی مبتنی بر اولویت و اهمیت موضوع دیده می شود.اهداف پژوهش:شناختِ روش ها، تکنیک ها و عناصر ساختاری در صفحه بندی نسخ حوزه تمدنی ایرانی در کتاب الموالید و منافع الحیوان.بررسی چگونگی جدول و کادربندی در دو کتاب الموالید و منافع الحیوان.سؤالات پژوهش:ساختار بصریِ کادربندی در دو نسخه «الموالید» و «منافع الحیوان» چگونه بود؟تشابه و تمایز کادربندی و صفحه بندی در دو نسخه الموالید» و «منافع الحیوان» چیست؟
۲۲.

تحلیل رنگ ایران در آثار نقاشان ایرانی دهه ۷۰تا ۹۰ خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنگ ایرانی نقاشی بسامد رنگ نقاشان ایرانی معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
مقدمه: در حوزه آثار تجسمی، ایرانی بودن همواره دغدغه برخی از هنرمندان این حوزه بوده که این مهم بعضاً با عناصر نمادین ایرانی یا عناصر منتسب به ایران با دلالت صریح یا ضمنی به تصویر درآمده است. علاوه بر عناصر بصری، رنگ نیز به عنوان عنصری مستقل در خصوص بازنمایی مفهوم ایرانی بودن نقش آفرین بوده است. اما اینکه از نظر هنرمند ایرانی چه رنگی نشان ایرانی بودن است، یا بدین منظور بیشتر استفاده شده یا نقاشان بر آن به عنوان رنگ ایرانی توافق داشته اند، مسأله این پژوهش است. این موضوع در رشته های دیگری محور بحث بوده، اما این پژوهش با هدف شناخت رنگ های پرتکرار در نقاشی های که موضوع آن ها ایران بوده به تحریر درآمده و به سؤال چیستی رنگ های به کار برده شده برای مفهوم ایران؟؛ در آثار برخی از نقاشان دهه ۷۰ تا ۹۰ ایران و چگونگی کاربرد این رنگ ها پاسخ داده می شود.روش پژوهش: داده های این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای، پایگاه های اطلاعاتی و مقالات نشریات معتبر علمی، گردآوری شده و به شیوه تحلیل محتوای بصری با گردآوری آثاری از نقاشان دهه ۷۰ تا اواخر دهه ۹۰ ایران، به کمک نرم افزارهای تفکیک رنگ این آثار تحلیل و پربسامدترین رنگ ها مرتبط با ایران مشخص و سپس تفسیر شده اند.یافته ها: نقاشان ایرانی در آثاری که به نام ایران یا برای این مفهوم خلق کرده اند با توجه به تکنیک و شیوه کار خود در آثارشان علاوه بر شکل از رنگ هم برای بازنمود مفهوم ایران بهره گرفته اند که در این میان با در نظرگیری سه رنگی که بیشترین کاربرد را در این زمینه داشته، نخست طیف رنگ های زرد (نخودی- خاکی) سپس طیف آبی تیره و روشن و پس از آن طیف محدوده قرمزلاکی (زرشکی- آلبالویی) بوده است. همچنین از میان آثار ۱۰ نقاش بررسی شده، ۷ نقاش به همراه رنگ، از عناصری بصری مرتبط با ایران عمدتاً با دلالتی صریح که غالباً بازنمایی آثار معماری ایران بوده بهره گرفته اند.نتیجه گیری: رنگ های سبز، قرمز و سفید که سه رنگ پرچم ایران با بیانی نمادین هستند؛ برای بازنمایی مفهوم ایران، به عنوان رنگ ایران؛ کمتر دستمایه کار نقاشان و طراحان بوده اند. بنابراین علاوه بر رنگ های پرچم ایران، رنگ های دیگری در پالت رنگ نقاشان ایرانی وجود دارد که به عنوان رنگ ایران به آن ها رجوع شده است. از این رو نقاشان علاوه بر عناصر نمادین از رنگ مرتبط با ایران به طور ضمنی برای بیان بصری خود بهره بردند؛ همچنین در آثار نقاشانی که عناصر تصویری و نمادین مناظر معمارانه دستمایه کارشان بود، گونه ای از همبستگی رنگی دیده شده است.
۲۳.

تحلیل بصری و معنایی سه گانه های تزئینی خان قاجاری قصاب نژاد شوشتر براساس رویکرد منطقه گرایی انتقادی

کلیدواژه‌ها: معماری سنتی شوشتر خانه قصاب منطقه گرایی انتقادی شبکه های گلپچین تزئینات آجری و سنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۵۸
یکی از گونه های معماری ایران معماری سنتی شهر شوشتر است که مصادیقی از منطقه گرایی معماری در عناصر آن دیده شده است. خانه های مزیّن به نقش و طرح و تزئین بافت قدیم شهر شوشتر با ترکیبی از مصالح سه گانه سنگ، گچ و آجر شکوهی خاص به معماری، درون گرای این شهر بخشیده اند. برخی از نقش ها و تزئینات این خانه ها در ناحیه ورودی درب اصلی نمود بیرونی یافته اند . اغلب این خانه ها به نام دارنده یا مالک آن شناخته می شوند. یکی از این خانه ها، خانه «قصاب نژاد» است؛ این خانه به عنوان نمونه ای غالب از خانه های تزئین دار شوشتر است. این پژوهش با هدف شناخت و آگاهی بهتر از عناصر و نقوش تزئینی شهر شوشتر به عنوان نمونه ای از معماری منطقه ای گرم خشک به انجام می رسد؛ هم چنین تحلیل بصری و معنایی سه گونه از تزئینات غالب این خانه به عنوان نمونه ای کامل و قابل سکونت درحال حاضر، از دیگر اهداف این پژوهش است و در انتها، پژوهش به پرسش : چیستی و چرایی نقش ها و عناصر سه گانه تزئینی خانه قصاب نژاد شوشتر، براساس رویکرد منطقه گرایی انتقادی پاسخ داده می شود. اطلاعات پژوهش حاضر به صورت میدانی با بهره گیری از شواهد بصری و کتابخانه ای گردآوری شده و به شیوه توصیفی-تحلیلی ارائه شده است. براساس یافته های این پژوهش درمیان نقوش سه گانه خانه قصاب نژاد شوشتر، نقوش سنگی، براساس باورهای فرهنگی، مذهبی و محلی است و تزئینات آجری و گچی آن، به فراخور معماری بومی و محلی، برگرفته از معماری اسلامی و مفاهیم مرتبط با آن است. برخی از این نقوش براساس تشابهشان به بعضی عناصر پیرامونی نام گذاری شده است. عناصر فرهنگی چون: نقوش برآمده از فرهنگ بومی منطقه و مصالح ساختنی نیز از عناصری است که در منطقه شوشتر بوده است. تطبیق عناصر معماری به ویژه آرایه های سه گانه خانه قصاب نژاد به عنوان نمونه ای نسبتاً کامل از خانه های سنتی شوشتر نشان داد که معماری این خانه با غالب ویژگی های رویکرد منطقه گرایی انتقادی، باوجود اختلاف زمانی و جوان بودن بحث معماری منطقه گرایی انتقادی با فراز و فرود قابل تطبیق است. استفاده از سنگ در بناء در جایگاه عنصر ویژه محلی و وجود نقش طوطی در سرپنجره سنگی به عنوان پرنده ای غیرمنطقه ای در این بنا بازنمای دو ویژگی مهم از رویکرد منطقه گرایی انتقادی است که در بطن معماری شوشتر هضم شده است.
۲۴.

واکاوی روایت نگاره ها از زنان خنیاگر عصر صفوی و نسبت آن با روایت سفرنامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایرانشناسی دوره صفوی موسیقی زنان خنیاگر نگارگری سفرنامه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۶۶
زمینه/هدف: با به حکومت رسیدن صفویان، تغییرات چشمگیری در زمینه موسیقی و نگارگری به وجود آمد که بازتاب این تغییرات در نگاره های به جای مانده از این عصر دیده شده است. در برخی از این نگاره ها تصاویری از زنان خنیاگر در قالب نوازنده و رقصنده وجود دارد که زیر نظر دربار فعالیت داشته اند. از سوی دیگر، در دوره شاه عباس اول در نتیجه ورود سیاحان و سفرنامه نویسان به ایران، اطلاعات مهمی از زنان خنیاگر برجای مانده است. مسئله این پژوهش چیستی نسبت روایت نگاره ها و سفرنامه ها از زنان خنیاگران صفوی و چگونگی این روایت هاست. هدف این پژوهش تکمیل حلقه اطلاعات فرهنگی ایران عهد صفوی است. روش/رویکرد: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر رویکرد کیفی است که با تحلیل و توصیف نشانه شناسانه تصاویر، نگاره ها و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی علمی، یافته های آن ارائه می شود. یافته ها/نتایج: تحلیل نگاره ها در این پژوهش نشان داد که پوشش ظاهری زنان خنیاگر عصر صفوی مناسب و سرشار از تجمّل بوده و دلیل آن وضعیت مطلوب حقوق و مزایای این زنان بوده که تاریخ نویسان و نیز سفرنامه نویسان بر مطلوب بودن عایدی این گونه زنان صحّه گذاشته اند. همچنین نگاره های عصر صفوی تکمیل کننده و تداوم روایات منابع مکتوب هستند و با روایات مکتوب هم دوره خود هم خوانی داشته و این دو گانه می تواند منبعی قابل اعتنا برای شناخت فرهنگی ایرانی، عصر صفوی باشد.
۲۵.

تحلیل دیداری خط کوفی و تزئینات کتیبه محرابی شکل عسکر مُکرم خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خط کوفی کتیبه سنگی عسکرمُکرم شوشتر تزئینات خوزستان کتیبه محرابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۲۸
شهر تاریخی باستانی عسکر مُکرم خوزستان که بر اساس منابع مختلف از قرن سوم تا نهم هجری شهری آباد بوده، درمحدوده تلاقی دوشاخه از رودکارون و نزدیک به روستای بندقیر درمیانه جاده اهواز به شوشتر واقع شده است. بازمانده های این شهر تاریخی که وصف آن در ادامه خواهد آمد به شکل تپه های متعدد در دوسوی رودخانه ی گرگر خودنمایی می کند. اخیراً در محل این شهر کتیبه ای با خط کوفی تزئین دار به دست آمده که مبین وجهی دیگر از فرهنگ بصری ایرانی است. بر همین اساس، مسئله این پژوهش چیستی ساختار خط و تزئینات و عناصر نشانه ای حاکم بر این کتیبه نویافته و جستجوی شواهدی برای زمان حدودی ساخت آن با توجه به دیگر کتیبه های محرابی ایران است. هدف: این پژوهش شناخت فرهنگ بصری ایرانی و بازنمایی سویه های دیگر این فرهنگ غنی است. روش این پژوهش کیفی است که با تحلیل محتوی عناصر بصری، اثر مورد بحث، نتیجه آن ارائه می شود. داده های این مقاله از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. با در نظرگیری تقسیم بندی های چندگانه خط کوفی و با اتکاء به تقسیم بندی دوگانه، سهل خوان و سخت خوان،کتیبه های نوشتاری، براساس یافته های این مقاله، خط این کتیبه از نوع کوفی سخت خوان با دنباله های تزئینی از نقوش در حروف و زمینه اثر است. در این اثر حروف الفبا وابستگی چندانی به نقوش تزئینی اطراف ندارد. در قسمت های مختلف این کتیبه نقوش در فضاهای موجود و ممکن در پیوند بصری با خط ترسیم شده و خط آن در مرز میان خط کوفی مورق (برگ دار) و مزهر (گل و شکوفه دار) ارزیابی می شود. در بالای این کتیبه که به احتمال زیاد، کتیبه محرابی مزاری است؛ متمایز با سایرکتیبه های محرابی شکل، نوشتار بر عکس نوشته شده و اسماء جلاله نسبت به سایر حروف با تزئین بیشتری همراه بوده است. تمام شواهد بصری در خصوص مقطع زمانی شکل گیری این کتیبه،گواهی دهنده تعلق آن به زمانی نزدیک به قرون  سوم تا ششم (ه.ق) است و نشانه تصویری چلیپای این کتیبه به سنت دیگر کتیبه های نوشتاری ایران به معنای وحدت تلقی می شود.
۲۶.

مردم نگاری زیورآلات یکصد سال اخیر شوشتر با رویکرد چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیورآلات شوشتر مردم نگاری چندفرهنگی خوزستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۹
 زیورآلات مجموعهٔ عظیمی از اشیاء فرهنگی هستند که کاربرد تزئینی، تجملی و بعضاً کارکرد بلاگردان دارند. فارغ از وجه مادی و سرمایه ای، برخی از انواع آن ها کارکردی روزمره و آیینی داشته و بازنمای هویت فرهنگی، اندیشه ها و باورهای جوامع بوده و مهارت و ادراک زیباشناسانهٔ زیورسازان هر دوره را نشان می دهند. در این میان شهر شوشتر که روزگاری مرکز استان خوزستان بوده است، یکی از مراکز ساخت زیورآلات بوده که با توجه به تنوع فرهنگی مردم این منطقه، رویکرد چندفرهنگی در زیورآلات آنان دیده می شود. بر این اساس مسئله پژوهش حاضر، چگونگی شکل گیری رویکرد چندفرهنگی در صنایع دستی این شهر و چیستی زیورآلات ساخته شده در این بستر است. شناخت تزئینات و معناهای مشترک فرهنگیِ جامعهٔ ایرانیِ نهفته در زیورآلات به ویژه آثار منطقهٔ خوزستان و شهر شوشتر و اطراف آن در محدودهٔ یک صد سال گذشته هدف این پژوهش است. رویکرد این پژوهش کیفی، مردم نگارانه است که در آن به طور عمده با بهره گرفتن از منابع میدانی و سپس کتابخانه ای و شیوهٔ تحلیل نشانه شناسانه به بررسی موضوع پرداخته شده است. منابع میدانی پژوهش حاضر، افراد آگاه به موضوع و هم چنین مردم محلی و مجموعه داران شخصی بوده اند. بر اساس یافته های پژوهش، بافت چندفرهنگی شوشتر و وجود تقاضاهای مختلف، سبب شده تا زیورسازان این شهر اقلام مختلف تزئینی، ملزومات زندگی و نیز اشیاء دوگانهٔ تزئینی و بلاگردان یا دفع شر را بر اساس سلیقه های مختلف ساکنانی که جمعیت بیش تری در این شهر دارند، به تولید برسانند. وجود تزئین یا نقش اندازی بر اشیاء و ارزش آفرینی اشیائی نه چندان پراهمیت (به زعم افکار امروزی) چون سنگ پا و قطعه فلز پایین و بالای بادبزن، نشان از تداوم سنت تزئین گرایی در هنر ایرانی است که در بطن شهری با ویژگی هم گرایی فرهنگی، همواره برای آن تقاضا وجود داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان