بهنام گلشاهی

بهنام گلشاهی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری مدیریت منابع انسانی، دانشکدة اقتصاد، مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۸ مورد از کل ۲۸ مورد.
۲۱.

شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای روحیه خدمتی کارکنان وظیفه یگان های عملیاتی نزاجا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روحیه خدمتی کارکنان وظیفه مناطق عملیاتی عوامل فردی عوامل سازمانی عوامل فرا سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۷
امروزه افزایش اثربخشی و به تبع آن بهره وری، وابسته به سطح روحیه کارکنان در هر سازمانی است. نیروهای نظامی و به ویژه کارکنان وظیفه که بخش اعظم نیروهای مسلح را تشکیل می دهند نیز از این قاعده مستثنی نبوده و ارتقای روحیه خدمتی آنان در مناطق عملیاتی به دلیل مأموریت مهم حراست از مرزها، با وجود شرایط سخت آب و هوایی و کمبود امکانات در این مناطق، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ازاین رو پژوهش حاضر در پی تبیین عوامل مؤثر بر ارتقای روحیه خدمتی کارکنان وظیفه یگان های عملیاتی نزاجا مبتنی بر روش اکتشافی و با رویکردی کاربردی بوده است. جامعه آماری شامل تعدادی از فرماندهان و مدیران، و رؤسای عقیدتی یگان های عمده با سابقه خدمت در مناطق عملیاتی، حداقل مدرک کارشناسی ارشد و سنوات خدمت بالای 20 سال است. نمونه آماری به روش هدفمند قضاوتی و بر مبنای معیارهای اشاره شده انتخاب و فرآیند مصاحبه با خبرگان (13 نفر) تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی (با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته) انجام شده است. روایی ابزار به روش محتوایی و پایایی آن به روش کدگذاری مجدد به میزان 94/73 درصد محاسبه شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون (تماتیک) و مبتنی بر کدگذاری باز بر روی عبارت های بیانی مصاحبه شوندگان و متون احصاء شده از مطالعه اسناد و مدارک انجام شد. نتایج پژوهش منتج به تبیین عوامل مؤثر بر ارتقای روحیه خدمتی کارکنان وظیفه یگان های عملیاتی نزاجا گردید که در سه حوزه کلی، "عوامل فردی"،"عوامل سازمانی" و "عوامل فرا سازمانی" دسته بندی گردید. در پایان نیز پیشنهاد گردید که به منظور ارتقای روحیه خدمتی کارکنان وظیفه، شاخص هایی که در این پژوهش شناسایی گردیدند، موردتوجه فرماندهان یگان های مستقر در مناطق عملیاتی قرار گیرند.
۲۲.

تبیین مؤلفه های کیفیت زندگی کاری مؤثر بر بهبود عملکرد خلبانان شکاری (مورد مطالعه: یکی از پایگاه های هوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی کاری بهبود عملکرد خلبانان شکاری پایگاه های هوایی تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
باور مشترک صاحب نظران حوزه منابع انسانی بر آن است که اس تفاده مطلوب از سرمایه های انسانی، متکی به تدوین و پیاده سازی راهبردها و اق داماتی در حوزه کیفیت زندگی کاری اس ت ک ه برای صیانت جسم، روح و حفظ کرامت انسانی کارکنان ضروری می باشد. در این بین، خلبانان شکاری که از نقش ویژه ای در اجرای عملیات های پشتیبانی هوایی در نیروهای مسلح برخوردارند نیز از این قاعده مستثنی نمی باشند و عملکرد آنان به تبیین و بکارگیری مؤلفه های کیفیت زندگی کاری بستگی دارد. از این رو، پژوهش حاضر در پی تبیین مؤلفه های کیفیت زندگی کاری تأثیرگذار بر بهبود عملکرد خلبانان شکاری مبتنی بر روش اکتشافی با رویکردی کاربردی بوده است. گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. جامعه آماری شامل اساتید خلبان شکاری می باشند که دارای بیش از 25 سال سابقه خدمت، حداقل مدرک کارشناسی ارشد و دارای مشاغل رده بالای فرماندهی یا ستادی بوده اند. نمونه آماری به روش هدفمند قضاوتی انتخاب و فرآیند مصاحبه تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون انجام شد. نتایج پژوهش منتج به تبیین مؤلفه های کیفیت زندگی کاری خلبانان شکاری گردید که در سه حوزه کلی، "نظام جبران خدمات شایسته محور"، "محیط کاری تسهیل گر"، و "تعادل زندگی-کار" دسته بندی گردید. در پایان نیز پیشنهاد گردید که به منظور بهبود عملکرد خلبانان شکاری، بایستی مؤلفه های کیفیت زندگی کاری که در این پژوهش شناسایی گردیدند، مورد توجه فرماندهان و مدیران پایگاه های هوایی قرار گیرند.
۲۳.

تبیین مبانی ارزشی پشتیبان فرهنگ استعدادباوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعدادباوری ارزش های فردی ارزش های شغلی (حرفه ای) ارزش های سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۸۳
همانند همه فرایندهای سازمانی، پیاده سازی اثربخش مدیریت استعدادها نیاز به جاری شدن یک فرهنگ پشتیبان قوی در سطوح مختلف سازمان دارد. در این بین، مبانی ارزشی به عنوان یکی از لایه های اصلی فرهنگ در اجرای موفقیت آمیز این فرایند بسیار نقش آفرین اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین مبانی ارزشی پشتیبان فرهنگ استعداد باوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران طی مطالعه ای توسعه ای- کاربردی از نوع اکتشافی و با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) انجام گرفته است. در مرحله نخست با رویکردی کیفی برمبنای مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان به شناسایی ارزش های فرهنگ استعدادباوری و در مرحله دوم با رویکرد کمی، به اعتبارسنجی سازه آن پرداخته شد. جامعه آماری شامل 210 نفر از فرماندهان، مدیران و اساتید برجسته ستاد آجا و دانشگاه های سازمانی بوده است. نمونه آماری برای مصاحبه به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 11 نفر از خبرگان حوزه مدیریت سرمایه انسانی نیروهای چهارگانه آجا تا مرحله اشباع نظری داده ها انتخاب گردیدند. همچنین حجم نمونه جهت توزیع پرسش نامه با فرمول کوکران به تعداد 136 نفر محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل مضمون (تِماتیک) و در بخش کمی به روش تحلیل عامل تأئیدی در نرم افزار AMOS 26 انجام شده است. نتایج نشان داد ارزش های فرهنگ استعدادباوری در سه دسته کلی ارزش های فردی، ارزش های شغلی(حرفه ای)، ارزش های سازمانی قابل تقسیم هستند. علاوه براین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد در بین مؤلّفه های ارزش های فردی، «احترام به دانش و تخصص» و «خلّاقیت و نوآوری» با بار عاملی 65/0، در بین مؤلّفه های ارزش های شغلی، «رشد و توسعه شغلی در مسیرکارراهه مستعدان» با بار عاملی 67/0 و همچنین در بین مؤلّفه های ارزش های سازمانی، «الگوسازی شخصیت مستعدان در سازمان» با بار عاملی 68/0 بیشترین حمایت را از استعدادباوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران داشته اند.   
۲۴.

الگوی توسعه استعداد بهینه در ارتش جمهوری اسلامی ایران: روش ترکیبی تحلیل شبکه مضامین و نظریه مجموعه های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعداد بهینه توسعه استعداد تحلیل شبکه مشامین دلفی فازی روش بهترین و بدترین فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش ارایه الگوی توسعه استعداد بهینه در ارتش جمهوری اسلامی ایران است.روش: این پژوهش از نوع توسعه ای-کاربردی است که به روش اکتشافی مبتنی بر پژوهشی آمیخته انجام شده است. به این منظور، چهار گام اصلی طی شد که شامل، مرور نظام مند متون و تجزیه و تحلیل داده های کیفی به کمک روش تحلیل شبکه مضامین، استفاده از روش دلفی فازی به منظور اعتبار سنجی شاخصه های احصاء شده و وزن دهی شاخص ها می شود. جامعه آماری شامل فرماندهان، مدیران و اساتید خبره حوزه مدیریت منابع انسانی و مدیریت استعداد در ستاد ارتش و دانشگاه فرماندهی و ستاد با مدرک دکتری تخصصی، سنوات بالای 20 سال و سابقه فعالیت در حوزه مذکور است. نمونه گیری به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 25 نفر از خبرگان انجام و پرسشنامه بین آنان توزیع شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ابعاد توسعه استعداد بهینه در سه دسته، تعهد توأم با اشتیاق، شایستگی ها و قابلیت ها و هم سویی با اهداف و راهبردهای سازمان قابل دسته بندی اند که در ذیل آن، تعداد 12 مضمون سازمان دهنده و 44 مضمون پایه (شاخصه ها) قرار گرفتند. از سوی دیگر نتایج تحلیل دلفی فازی شاخص های یافت شده برای توسعه استعداد بهینه تایید کرد. درادامه نیز به روش بهترین و بدترین فازی، وزن و تاثیر هریک از شاخص ها بر بهینه سازی استعداد نیز مشخص شد.نتایج: جمع بندی نشان می دهد برای داشتن مستعدان بهینه در آجا ضروری است به شکل تؤامان توسعه استعدادها در سه بُعد هم سویی با اهداف و راهبردهای سازمان، شایستگی ها و قابلیت ها و تعهد توام با اشتیاق مورد نظر باشد.
۲۵.

شناسایی استراتژی های توسعه رهبری و اثر آن بر مدیریت سرمایه های انسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بحران های زیستی ویروسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی های توسعه رهبری مدیریت سرمایه های انسانی بحران های زیستی ویروسی ارتش ج.ا.ا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۴
زمینه و هدف: بروز بحران های زیستی ویروسی در گستره وسیع، مانند کووید 19، سازمان ها را با مسائل جدی در حوزه مدیریت سرمایه های انسانی روبه رو می سازد. در چنین وضعیتی، توسعه رهبران به منظور مدیریت اثربخش کارکنان اهمیت بسیار زیادی دارد؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی استراتژی های توسعه رهبری و بررسی اثر آن بر مدیریت سرمایه های انسانی آجا در بحران های زیستی ویروسی اجرا شده است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی اکتشافی و به روش آمیخته (کیفی کمّی) انجام شده است. جامعه خبرگان پژوهش را مدیران ارشد معاونت نیروی انسانی ستاد آجا و نیروهای چهارگانه و همچنین، استادان خبره دانشگاه های سازمانی آجا تشکیل داده اند. جامعه آماری نیز کارکنان معاونت های نیروی انسانی یادشده با حداقل مدرک کارشناسی است. نمونه گیری در بخش کیفی، به روش هدفمند قضاوتی بود که تا مرحله اشباع نظری داده ها (15 نفر) ادامه یافت. نمونه گیری در بخش کمّی نیز به روش تصادفی طبقه ای بود که 169 نفر، بر اساس محاسبه فرمول کوکران در جامعه محدود تعیین شد. در گام نخست، به منظور گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در گام دوم از پرسش نامه محقق ساخته 50 سؤالی استفاده شد. داده های بخش کیفی با روش تحلیل تِماتیک (تحلیل مضمون) و داده های کمّی با روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که استراتژی های توسعه رهبری در بحران های زیستی ویروسی عبارت اند از: ۱. استراتژی توسعه رفتاری، اعم از ارتقای خودآگاهی، تقویت همکاری بین فردی، ارتقای مهارت های ادراکی، توسعه تفکر رهبری و به رسمیت شناختن مشارکت ها؛ ۲. استراتژی توسعه ساختاری، اعم از توزیع ساختار رهبری، بخش بندی استعدادها، معماری ارزش و معماری ساختار سازمانی؛ ۳. استراتژی توسعه محیطی، اعم از آینده نگری به محیط پیرامونی، ارتقای ریسک پذیری، گسترش ارتباطات مؤثر با دیگر رهبران و تحلیل محیط پیرامونی. همچنین به ترتیب، استراتژی های توسعه رفتاری، محیطی و ساختاری، بر مدیریت سرمایه های انسانی ارتش بیشترین اثر را می گذارند. نتیجه گیری: برای مدیریت اثربخش سرمایه های انسانی در بحران های زیستی ویروسی آتی، توسعه رفتاری فرماندهان و مدیران ضروری و کارساز است. استراتژی های توسعه ای معرفی شده، می توانند در این زمینه یاریگر باشند.
۲۶.

شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های موثر بر توسعه تفکر انتقادی مدیران دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی پیشران ها میک مک مدیران دافوس آجا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۰
هدف: این پژوهش باهدف شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه تفکر انتقادی مدیران در دافوس آجا انجام شده است.روش: این مطالعه توصیفی - تحلیلی با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی متوالی  انجام شده است. برای شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر توسعه تفکر انتقادی متون به صورت نظام مند مرور شد، علاوه بر آن، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 19 تن از مدیران ارشد دافوس به عنوان مشارکت کنندگان پژوهش انجام شد. در بخش کیفی، داده ها با مکس کیودا تحلیل شد و برای اعتبار پژوهش، از ناظر بیرونی، مرور همتایان و آزمون کاپا استفاده شد که مقدار آن برابر با 0.79 به دست آمد. در بخش کمّی، پرسشنامه مقایسات زوجی (ماتریس اثرات متقابل) با نرم افزار میک مک، توسط همان 19 مدیر، وزن دهی و میزان اثرگذاری و اثر پذیری اندازه گیری شد.یافته ها: در بخش کیفی پیشران های توسعه تفکر انتقادی مدیران دافوس در چهار دسته کلی: عوامل فردی و شناختی؛ عوامل سازمانی؛ عوامل محیطی و عوامل استراتژیک شناسایی شد. در بخش کمّی  پیشران «هوشمندی و بینش انتقادی» با وزن نهایی اثرگذاری مستقیم 33.3 و اثرگذاری بالقوه 42621 در رتبه اول قرار دارد. پیشران «فرهنگ دانشگاهی» نیز با وزن نهایی اثرگذاری مستقیم 33.3 و اثرگذاری بالقوه 42576 در رتبه دوم است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که توسعه تفکر انتقادی مدیران یک فرایند پیچیده و چندوجهی است که نیازمند توجه به تعاملات پویا بین پیشران ها است. پژوهش حاضر با ارائه مدلی جامع تر و دقیق تر، گامی نوآورانه در تحلیل و شناسایی پیشران های کلیدی این فرایند برداشته است و می تواند به بهبود کیفیت تصمیم گیری و عملکرد مدیران کمک کند.
۲۷.

بازشناسی پیشایندها و پسایندهای توسعه چابکی ذهنیِ مستعدان رهبری نظامی به کمک ترکیب تحلیل تماتیک و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چابکی ذهنی رهبری نظامی تحلیل تماتیک دیمتل فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۴۹
زمینه و هدف: چابکی ذهنی برای رهبران نظامی حیاتی است و تأثیر زیادی بر اثربخشی آن ها در برنامه ریزی و اجرای عملیات های نظامی دارد. بنابراین، تقویت چابکی ذهنی رهبران مستعد، مسئولیت اساسی آموزش عالی در نیروهای مسلح است. این تحقیق به شناسایی عواملی که به بهبود چابکی ذهنی رهبران نظامی کمک می کند و نتایج ناشی از آن می پردازد.روش: این مطالعه از رویکرد توسعه ای-کاربردی با استفاده از روش های توصیفی-زمینه ای بهره می برد. داده ها از طریق تحقیقات میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده و با استفاده از تحلیل تماتیک و دیمتل فازی ( در محیط پایتون ۳.۱۱ ) تجزیه و تحلیل شده اند. این تحقیق بر ادبیات علمی مرتبط با چابکی ذهنی تمرکز دارد و یک پرسشنامه به ۱۵ فرمانده، مدیر و استاد متخصص در یک سازمان نظامی توزیع شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که متغیرهای هوش هیجانی، شایستگی اجتماعی، ویژگی های شخصیتی، توانایی های شناختی، تنوع تجربه، انطباق پذیری و انعطاف پذیری به ترتیب مهم ترین پیشایندهای توسعه چابکی ذهنی رهبران نظامی است و متغیرهای تصمیم گیری راهبردی، رهبری نوآورانه، حل بهینه مسئله، مدیریت مؤثر تغییر، پویایی و عملکرد تیمی و گرایش به یادگیری به ترتیب مهم ترین پسایندهای توسعه چابکی ذهنی رهبران نظامی هستند.نتیجه گیری: جمع بندی نشان می دهد با توسعه پیشایندهای چابکی ذهنی می توان فرماندهانی را پرورش داد که قادر به تصمیم گیری راهبردی، رهبری نوآورانه، حل بهینه مسئله، مدیریت مؤثر تغییر، پویایی و عملکرد تیمی و گرایش به یادگیری بیشتر در صحنه نبرد هستند.
۲۸.

سناریوپردازی مدیریت بحرانِ بی هویتی کارکنان در سازمان های نظامی با رویکرد پویاشناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکنان بحران بی هویتی سناریوپردازی پویاشناسی سیستم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۳
بی هویتی، اختلالاتی چون؛ اعتماد به نفس پایین، افسردگی، اضطراب، پیشرفت شغلی محدود، تمرکز کاری کم و ... را برای کارکنان در سازمان ها ایجاد می کند. از این رو، شناسایی عوامل کلیدی نقش آفرین بر بی هویتی کارکنان و نگاشت سناریوهای محتمل برای مدیریت این بحران در سازمان های نظامی به عنوان هدف پژوهش حاضر در نظر گرفته شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی است که به روش توصیفی- علّی انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران منابع انسانی در یکی از سازمان های نظامی با حداقل مدرک کارشناسی ارشد است که تعداد 25 نفر از آنان به روش هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش به دو روش کتابخانه ای- میدانی گردآوری شده اند. بدین منظور، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر بحران بی هویتی کارکنان، پرسشنامه ای جهت ارزیابی اثرگذاری و اثرپذیری عوامل کلیدی برای نگاشت سناریوهای محتمل در مدیریت بحران بی هویتی کارکنان تنظیم شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش محتوایی و پایایی آن از طریق روش آزمون مجدد در زمان دیگر و همبستگی بین آزمون ها (73/0) تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها برای شناسایی عوامل کلیدی به روش مرور نظام مند متون و منابع علمی و سناریوپردازی به روش پویاشناسی سیستم انجام شده است. مرور نظام مند متون و منابع علمی نشان داد که عوامل مؤثر در بحران بی هویتی کارکنان در دو دسته کلی فردی و محیطی دسته بندی می شوند. همچنین برای شبیه سازی داده های جمع آوری شده، یک حالت پایه بر مبنای پاسخ های داده شده در نظر گرفته شد و با بررسی پاسخ های خبرگان، چهار سناریو به صورتی که تمام عوامل کلیدی در آن درگیر شوند انتخاب و شبیه سازی گردید. شبیه سازی سناریو ها نشان داد که در مجموع، افزایش موفقیت فرد، تغییرات مثبت در وضعیت اقتصادی، کاهش استفاده از رسانه های جمعی و اجتماعی و به وجود آمدن ویژگی های شخصیتی خوب در افراد، باعث بالا رفتن درصد کسب هویت افراد و به دنبال آن کاهش میزان بروز بحران بی هویتی و مدیریت بحران بی هویتی خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان