مطالب مرتبط با کلیدواژه

بی اعتمادی سیاسی


۱.

مسأله جانشینی، بی اعتمادی سیاسی و بازتابهای آن در نهاد وزارت در دوره قاجار

کلیدواژه‌ها: قائم مقام امیرکبیر وزارت کلانتر مسأله جانشینی بی اعتمادی سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ فرهنگی-اجتماعی-اداری ایران
تعداد بازدید : ۱۸۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۲۷
مسأله جانشینی به عنوان یکی از مسائل پایدار تاریخ ایران، بازتاب ها و پیامدهای فروانی در عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشته است. این مقاله می کوشد تا با رویکردی نو یکی از پیامدهای مسأله جانشینی یعنی حذف و قتل وزیران قاجاری را در بستر فرهنگ سیاسی ایران و در پیوند با مسأله جانشینی مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چرا مسأله جانشینی در دوره قاجار سبب حذف وزیرانی شد که در فرآیند جانشینی دخالت داشتند. فرضیه این پژوهش بدین قرار است: مسأله جانشینی و دخالت وزیران مطرح قاجاری با توجه به فرهنگ سیاسی ایران که مبتنی بر بی اعتمادی سیاسی بود، سبب سوء ظن و بدگمانی شاهان قاجار به وزیران خویش و هراس آنان نسبت به از دست رفتن جایگاه خود می شد و همین امر سبب بروز پدیده وزیرکشی به عنوان مخرج مشترک مسأله جانشینی و بی اعتمادی سیاسی می شد.
۲.

تجزیه و تحلیل دلایل تضاد میان فکر و رفتار سیاسی ایرانیان؛ بررسی موردی دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دموکراسی ضعف فرهنگی ناسیونالیسم وفاداری به نظام امیدواری بی اعتمادی سیاسی تضاد بین فکر و رفتار سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۰۵
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تضاد بین عین و ذهن افراد از طریق واکاوی نظام معنایی آنها درباره پدیده تضاد انجام شده است. روش پژوهش از نوع ترکیبی و راهبرد اکتشافی متوالی است. در مرحله کیفی پژوهش از روش مصاحبه ای و در مرحله کمی از روش پیمایش استفاده شد. جامعه مطالعه شده، دانشجویان شهر اصفهان است. تعداد نمونه در مرحله کیفی پژوهش 30 نفر و در مرحله کمی 250 نفر است. شیوه نمونه گیری در مرحله کیفی، اشباع نظری و در مرحله کمی، خوشه ای است. برای تحلیل داده ها در مرحله کیفی از شیوه کدگذاری و در مرحله کمی از رویکرد مدلسازی معادله ساختاری PLS استفاده شده است. یافته های مرحله کیفی پژوهش نشان دهنده شکل گیری نظام معنایی دانشجویان درباره پدیده تضاد بین فکر و رفتار سیاسی پیرامون تعدادی مقوله عمده و یک مقوله هسته به نام «بی اعتمادی سیاسی» است. یافته های مرحله کمی پژوهش بیان کننده این است که میانگین متغیر تضاد در جامعه آماری پژوهش بالاتر از حد متوسط است. متغیرهای مستقل پژوهش در حد نسبتاً بالایی توان تبیین متغیر تضاد را دارند و در الگوی تجربی پژوهش تاثیر بی اعتمادی سیاسی بر روی تضاد، مثبت و در سطح 0.001 معنی دار است. متغیرهای دموکراسی، وفاداری به نظام و امیدواری برای آینده بهتر تاثیر معنی دار و منفی روی بی اعتمادی سیاسی دارند. و متغیرهای فرهنگ غیر مدرن و هویت ملی تاثیر معنی داری بر بی اعتمادی سیاسی ندارند.
۳.

تحلیل بی اعتمادی سیاسی به عنوان عامل محرک کنش سیاسی اعتراضی در بستر تهدیدات امنیتی و فساد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس فساد ادراک تهدیدات امنیتی بی اعتمادی سیاسی کنش سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۹
کنش سیاسی اعتراضی به عنوان یکی از ویژگی های برجسته جوامع بشری، نقش بسزایی در شکل دهی به تحولات اجتماعی و سیاسی ایفا می کند. در ایران معاصر نیز به نظر می رسد باتوجه به اعتراضات و فعالیت های مدنی در دهه های اخیر، پژوهش در این حوزه دارای اهمیت ویژه ای است؛ در این راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین کنش سیاسی شهروندان ایرانی است. روش تحقیق این پژوهش از نوع کمی و تحلیل داده های ثانویه بوده و داده ها از موج هفتم پیمایش ارزش های جهانی جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل 1499 شهروند ایرانی است که نمونه گیری آن به روش طبقه ای انجام شده بود. شیوه تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس انجام گرفته است، تا نقش بی اعتمادی سیاسی به عنوان متغیر میانجی در رابطه میان احساس فساد و تهدیدات امنیتی با کنش های سیاسی اعتراضی سنجیده شود. نتایج نشان می دهد که فساد و تهدیدات امنیتی، به عنوان دو عامل کلیدی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر رفتارهای سیاسی اعتراضی تأثیرگذار هستند. در حالی که ادراک فساد به تنهایی تأثیر معناداری بر کنش های سیاسی ندارد، اما این تأثیر درصورت وجود متغیر واسطه ای بی اعتمادی سیاسی تشدید و معنی دار می شود. همچنین، تهدیدات امنیتی به طور مستقیم و نیز از طریق بی اعتمادی سیاسی، بر افزایش کنش های سیاسی در میان شهروندان تأثیر معنی دار دارد
۴.

تأملی بر نسبت میان حکمرانی و بی ثباتی سیاسی خشونت محور(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی خوب بی اعتمادی سیاسی محرومیت نسبی بسیج رسانه ای خشونت سیاسی بی ثباتی سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
این مقاله تلاش دارد تأثیر حکمرانی بر ثبات سیاسی با محوریت خشونت سیاسی را مطالعه و از منظر جامعه شناسی سیاسی تبیین کند. فهم این رابطه از وجه ایجابی آن تا حدی شفاف شده است که افزایش کارایی و قابلیت های سیستم سیاسی در حل مشکلات و پاسخ گویی به تقاضاها و بازخورد موفقیت آمیز عملکرد آن می تواند به ثبات سیاسی منتهی شود؛ اما وجه سلبی آن یعنی ضعف حکمرانی بر بی ثباتی سیاسی و تشدید خشونت سیاسی چندان شفاف نیست و پیچ و خم های این معادله نیازمند بررسی و دقت نظری است. با این توضیح و با استفاده از نظریات و دیدگاه های موجود که مستقیم و غیر مستقیم مقوم های بی ثباتی سیاسی را تبیین می کند و نیز نظریاتی که پیامدهای کیفیت حکمرانی را بر بی ثبات سیاسی می سنجد، تلاش می شود به این پرسش پاسخ داده شود که ضعف حکمرانی از طریق چه مکانیسم هایی بر بی ثباتی سیاسی به ویژه خشونت سیاسی اثر می گذارد و تجربه جمهوری اسلامی ایران در این خصوص چگونه آن را تأیید یا تکمیل می نماید؟ جهت رسیدن به پاسخ و یافتن مدل تحلیلی، این نوشتار، به شیوه استقرایی نظریات، دیدگاه های موجود و تجربه جمهوری اسلامی ایران را بررسی نموده، با استخراج عوامل اثرگذار بر این فرایند می کوشد مکانیسم و فرایند تأثیر حکمرانی ضعیف بر بی ثباتی سیاسی به ویژه خشونت سیاسی را بازنمایی کند. نتایج این بررسی نشان داد سه دسته عوامل در فرایند اثر حکمرانی بر بی ثباتی سیاسی ناشی از خشونت سیاسی حضور دارند: نخست عوامل ذهنی همچون بی اعتمادی سیاسی و احساس محرومیت نسبی؛ دوم بستر اجتماعی و فرهنگی کنش های بی ثبات کننده و سوم عوامل مداخله گر و تشدیدکننده؛ چون حوادث سیاسی ناگوار که در کنار فضاسازی رسانه و شبکه های اجتماعی مسیر بی ثباتی سیاسی را سرعت می بخشد و در بسیج کنش های خشونت بار جمعی نقش دارد.