مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اکوسیستم
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
551 - 572
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ذهنیت ها و عقیده های کارآفرینان نسبت به قلمرو عناصر اکوسیستم بازاریابی بین المللی است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی است که با استفاده از روش شناسی کیو انجام شده است. این پژوهش با مشارکت 8 تن از استادان آشنا به موضوع تحقیق و همچنین مدیران شرکت های کوچک و متوسط تهران که سابقه فعالیت در بازارهای بین المللی را داشتند، انجام گرفته است. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمع آوری شد و پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، از میان 74 عبارت کیو، در نهایت 43 عبارت برای نمونه انتخاب شد. در ادامه، پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل شدند. تحلیل توزیع نشان داد که می توان دو الگوی ذهنی متمایز را میان مشارکت کنندگان تحقیق درباره قلمرو عناصر اکوسیستم بازاریابی بین المللی شناسایی کرد که در مجموع حدود 388/68 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. این دو الگوی ذهنی به ترتیب «دولت و فرهنگ» و «سرمایه و زیرساخت ها» نام گذاری شدند
ارائه مدلی برای شتابدهی همکاری شرکت های بزرگ با کسب وکارهای کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت اکوسیستم همکاری، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای شتابدهی همکاری شرکت های بزرگ با کسب وکارهای کوچک انجام شده است. روش: پژوهش حاضر با روش کیفی مبتنی بر راهبرد داده بنیاد با روش کدگذاری با الگوی پارادایمی استراوس و کوربین انجام شده است. جامع ه آم اری پژوه ش را کارشناسان، مدیران، اساتید دانشگاهی با تجربه حداقل پنج سال مرتبط با توسعه کسب وکار تشکیل می دهند، که از میان آنها 12 نفر به -صورت نمونه گیری هدفمند برای گردآوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیم ساختار یافته برگزیده شدند، که در مصاحبه نهم اشباع نظری حاصل شد. یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ: تجزیه وتحلیل داده ها منجر به شناسایی مقوله های فرعی و محوری و همچنین روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی همکاری شامل پدیده محوری(سه مقوله)، شرایط علّی(سه مقوله)، عوامل زمینه ای(چهار مقوله) شرایط مداخله گر(چهار مقوله)، راهبردها(سه مقوله)، پیامدها(یک مقوله) شد. ﻧﺘیﺠﻪ ﮔیﺮی: نتایج نشان داد که پدیده محوری( الزامات همکاری کسب وکارهای کوچک، الزامات همکاری شرکت های بزرگ، شتاب همکاری) شرایط علی مدل شامل(مالکیت، هدف ، مدل کسب وکار)، عوامل زمینه ای(تامین مالی، توسعه بازار، منتورینگ، پذیرش سازمانی، مربی گری)، شرایط مداخله گر (رویه های حقوقی،تدارکاتی، انتخاب، ادغام) می شود، راهبردها (پایه همکاری، محیط چابک، فرایندتدریجی) و همچنین پیامدها(شتابدهی اکوسیستم همکاری) است.
واکاوی عوامل اثرگذار بر ایجاد اکوسیستم کارآفرینی ورزشی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
885 - 902
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع اشتغال زایی در استان کرمانشاه و همچنین دارا بودن ظرفیت ها و قابلیت های بسیار مناسب آن در حوزه ورزش، می توان با فراهم کردن بستر مناسب در این حوزه، جدای از تأمین سلامت شهروندان، به توسعه کسب وکارهای مرتبط و همچنین اشتغال زایی اقدام کرد. ازاین رو در تحقیق حاضر به لحاظ اهمیت موضوع به واکاوی عوامل اثرگذار بر ایجاد اکوسیستم کارآفرینی ورزشی در استان کرمانشاه پرداخته شده است. این پژوهش در زمره تحقیقات توصیفی-تحلیلی با استفاده از رویکرد آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام متخصصان حوزه کارآفرینی و ورزش در استان کرمانشاه بود. در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بهره گرفته شد. پس از انجام 15 مصاحبه با متخصصان، اشباع نظری حاصل شد و در بخش کمی به 8 نفر از همان اعضای نمونه بخش کیفی، پرسشنامه مقایسات زوجی داده شد. براساس یافته های پژوهش، 9 عامل اصلی که نقش شایان ملاحظه ای در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی ورزشی استان دارند عبارت اند از: دولت و سیاست های اتخاذی آن، عوامل اقتصادی و مالی، فرهنگی و اجتماعی، زیرساخت های فیزیکی و تکنولوژیکی، قوانین و مقررات، بازار و شرایط آن، دانشگاه و صنعت و تعامل میان آنها، مدیریت و منابع انسانی و جاذبه های طبیعی-توریستی ورزشی.
راهبردهم آواسازی در کسب و کارهای سکو محور؛ رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
65 - 91
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد جهانی شرکت هایی که مدل کسب وکار آن ها مبتنی بر تعاملات شبکه محور است، سریع ترین نرخ رشد را دارا هستند. در چنین اقتصاد شبکه محوری مزایای استراتژیک به طور فزاینده ای در کسب وکارهای پلتفرمی ایجاد می شود. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کیفی نتایج مطالعات صورت گرفته در حوزه استراتژی هم آواسازی در کسب و کارهای پلتفرمی انجام شده است. در این پژوهش، با استفاده از جستجوی نظام مند مطالعات مرتبط با استراتژی هم آواسازی در پایگاه های معتبر بین المللی استخراج شده و در نهایت 43 مطالعه برای بررسی های نهایی شناسایی شدند. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی، از منظر رویکرد کیفی، از منظر جمع آوری داده ها کتابخانه ای است. سپس با اتخاذ استراتژی فراترکیب و رویکرد تحلیل مضمون به استخراج مفاهیم و الگوها از مطالعات منتخب پرداخته شد. در پایان، الگوی شکل گیری استراتژی هم آواسازی در 3 بعد اصلی (زمینه، محتوا و فرآیند)، 13 مؤلفه (افزایش سهم نوآوری پلتفرم، خلق مزیت رقابتی، خلق ارزش مشترک، پویایی دانش، صیانت پذیری نوآوری، پایداری شبکه، تدوین چشم انداز، تحریک نوآوری، مشروعیت بخشی، اهرم های رهبری، مدیریت مرزهای پلتفرم، مؤلفه ها و قوانین پلتفرم) و 38 شاخص شناسایی و دسته بندی گردید.
اتنواکولوژی مراتع شور و قلیایی ترکمن صحرا با استفاده از دانش سنتی دامداران ترکمن: مطالعه موردی شهرستان آ ق قلا استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
321 - 354
در پژوهش حاضر سوال اصلی نحوه درک دامداران از گیاهان در مراتع شور و قلیایی و رابطه بین آب، خاک و گیاه بود. گردآوری داده با استفاده از روش پیمایش میدانی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دامداران مرتع اینچه برون شهرستان آق قلا استان گلستان صورت گرفت. دامداران به 38 گونه گیاهی با ارائه نام محلی اشاره کردند. دانش سنتی دامداران نشان داد زمین در مراتع ترکمن صحرا یا شیرین است یا شور و به جای این دو اصطلاح، اصطلاحات سالم - ناسالم و خوب - بد نیز در توصیف نوع زمین کاربرد دارند. دامداران در ادامه هفت طبقه خاک شیشه ای، شُر، مرطوب، نائور، تپه ای، قرمز و سیاه را معرفی کردند که در هر یک از این طبقات گونه های گیاهی خاصی حضور دارند. نتایج این پژوهش نشان داد دامداران ترکمن از دانش غنی در خصوص توصیف گیاهان و زیستگاه های آنها برخوردار هستند. نوآوری این مطالعه استفاده از دانش سنتی دامداران ترکمن در شناسایی گیاهان، طبقات خاک و ویژگی های آن بود که برای اولین بار در منطقه انجام شده است. پیشنهاد می شود سیاست گذاری در زمینه مدیریت منابع طبیعی ایران جهت استفاده از دانش بوم شناختی سنتی جوامع محلی، برنامه ریزی و تصمیم گیری از پایین به بالا را نیز مد نظر قرار دهد.
گفتار پژوهشی (2): آشنایی با پژوهشکده مناطق خشک و بیابانی دانشگاه یزد
حوزههای تخصصی:
پهنه وسیعی از کشور ایران دارای شرایط خشک، فراخشک و بیابانی است. با توجه به وضعیت خشک و کم آب استان یزد و نیز نیاز وافر استان به وجود مرکزی علمی که جایگاه تعامل تخصص های مختلف در جهت پیدانمودن راهکارهای اساسی برای ادامه حیاتی پایدار در اکوسیستم های مناطق خشک و بیابانی باشد، تأسیس پژوهشکده مناطق خشک و بیابانی جهت تبادل نظر و همکاری اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد با محوریت معاونت پژوهشی و کارشناسان برخی از سازمانهای اجرایی و تحقیقاتی استان، به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری پیشنهاد و با پیگیری های به عمل آمده موافقت اصولی آن در تاریخ 14/4/76 اعلام گردید که در نهایت در تاریخ 17/8/79 مورد موافقت قطعی وزارت متبوع قرار گرفت. در این گفتار پژوهشی به معرفی گروه های پژوهشی، نیروی انسانی و آزمایشگاه های پژوهشکده مناطق خشک و بیابان دانشگاه یزد پرداخته شده است. پیش بینی آینده پژوهشکده و فعالیت ها و برنامه ها نیز در این گزارش آمده است.
مفهوم پردازی الگوی بانکداری اجتماعی در اکوسیستم بانک سپه: پژوهشی داده بنیاد با رویکرد هم ساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
247 - 276
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مفهوم پردازی بانکداری اجتماعی در اکوسیستم بانک سپه و به روش کیفی نظریه داده بنیاد هم ساخت گرایی چارمز انجام گرفته است. مشارکت کنندگان شامل خبرگان بدنه نظام بانکی و دانشگاهی به روش نمونه گیری هدفمند متوالی (نمونه گیری گلوله برفی و نظری) و با رعایت حداکثر تنوع به تعداد 13 نفر بودند که با تکنیک مصاحبه ساختارنیافته، داده ها در سه مرحله کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری در نرم افزار مکس کیودا 2020 تحلیل شدند. نتایج ارزیابی کیفیت نشان داد 85 درصد تطابق پاسخ ها یا مفاهیم موجود در ذهن مصاحبه شوندگان با مفاهیم مدنظر محققان وجود دارد. یافته ها نشان داد می توان فرآیند استقرار بانکداری اجتماعی را با دو بُعد مسئولیت و تکالیف اجتماعی به همراه بانکداری مردم مدار در خوشه های معنایی تسهیل کننده ها (نظام اطلاع رسانی و روابط عمومی کارآمد، سرمایه اجتماعی و سیاست های حاکمیتی و دولتی)، عوامل شکل دهنده (قوانین و سیاست های بانکی، نظام پاسخ گویی در حکمرانی مطلوب، بانکداری فرهنگ محور)، عوامل مداخله گر در انتخاب راهبرد (بانکداری مبتنی بر سود، هم آفرینی ارزش و مدیریت مبتنی بر ارزیابی عملکرد و بازاریابی)، راهبردهای مواجهه با پدیده بانکداری اجتماعی (بانکداری دیجیتال و نظام بوروکراسی عقلانی) و پیآمدها و پسآیندهای ناشی از ظهور بانکداری اجتماعی تبیین و تلخیص کرد. بنابراین، بانک سپه می تواند با برنامه ریزی روی اهداف اجتماعی، به بازطراحی ساختار سازمانی خود متناسب با مشکلات اجتماعی اقدام کند تا امکان تحکیم سرمایه اجتماعی، استقرار حکمرانی پاسخ گو با بهره گیری از فنآوری های نوین فراهم شود.
طراحی مدل اکوسیستم ارتقاء کارآفرینی در سینمای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۹ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۹
107 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: تحقیق حاضر در پی طراحی اکوسیستم کارآفرینی و شناخت عناصر اکوسیستم و ویژگی های آن جهت ارتقاء سینمای ایران است. عناصر این اکوسیستم عبارتند از: دولت، رهبران عرصه فرهنگی، منابع سرمایه ای، انجمن های غیرانتفاعی، نهادهای آموزشی، کارآفرینان داخل کشور و پیوند آنها با کارآفرینان خارج از کشور. هریک از این عناصر به نحوی مطرح شده اند که به ویژگی ها و ابعاد استفاده نشده نهفته در کارآفرینی جنبش و تحرک بخشند و موجب ارتقاء سطح کارآفرینی در سینمای ایران شوند. هدف کلی تحقیق عبارت است از ارائه رهنمود به مدیریت فرهنگی کشور در عرصه سینما جهت دستیابی به الگوی صحیحی جهت تولید آثار پرمخاطب فرهنگی در ایران از طریق بررسی مولفه های تحقیق.
روش پژوهش: روش تحقیق از نوع تحقیق های ترکیبی، در قالب شیوه های کیفی و کمی، با استفاده از روش های کتابخانه ای، پژوهش؛ مصاحبه و پرسشنامه به منظور گردآوری داده های موردنیاز برای آزمون مدل تحقیق و پاسخ به سوالات پژوهش است.
یافته ها: تمامی سازه های مستقل تحقیق بر سازه وابسته کارآفرینی تاثیر مثبت می گذارند. بیشترین تاثیر بر روی سازه کارآفرینی از نظر وزن تک تک گویه ها، توسط سازه منابع سرمایه ای و کمترین تاثیر توسط سازه گروه های پیوند دهنده داخل و خارج کشوراعمال می شود.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان دهنده اشتیاق اهالی سینما برای ورود نیروهای جوان به بدنه سینما، تمایل بدنه سینما به بیرون آمدن از تصدی دولت، ترغیب جوانان و پرورش ایده های کارآفرینانه در حوزه سینما نیاز به ترسیم نقشه راه منسجم و طراحی چشم انداز بلندمدت سینما است.
بوم زدایی، نسل زدایی، سرمایه داری و استعمارگرایی: پیامدهای [آن] بر مردمان بومی و زیست بوم های جهانی
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
351 - 380
حوزههای تخصصی:
بی عدالتی و انکار حقوق مردمان بومی، بخشی از میراث ماندگار استعمارگرایی است که در این رابطه، فرایندهای بهره برداری و عدم رعایت حقوق گونه های غیر انسانی یا محیط طبیعی نیز قابل مشاهده می باشد. حقوق بین الملل می تواند از طریق ایده و تعریف حقوقی که از نسل کشی موجود است، به برخی از نمونه های جرائم شدید و مضرات استعمارگرایی بپردازد، اما مفهوم دقیق بوم زدایی که به طبیعت و محیط زیست اشاره دارد هنوز به طور رسمی در بدنه حقوق بین الملل پذیرفته نشده است. در متن این شماره ویژه، مقاله حاضر کاربرد تعریف حقوقی مفهوم بوم زدایی را به عنوان یک ابزار مؤثر بر توسعه جرم شناسی سبز مورد بررسی قرار می دهد. در این راستا و برای تبیین این موضوع، مقاله به بررسی ارتباطات بین بوم زدایی، نسل زدایی، سرمایه داری و استعمار گرایی می پردازد و تأثیرات آن ها را بر مردم بومی و اکوسیستم محلی- جهانی مورد بررسی قرار می دهد.
شناسایی ارتباط مؤلفه های اکوسیستم کارآفرینی در توسعه و ارتقاء فعالیت های استارتاپی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
27 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفه های اکوسیستم کارآفرینی مناسب برای رشد استارتاپ ها در حوزه شهر هوشمند می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف یا مخاطب کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی محسوب می گردد. برای شناسایی عوامل کلیدی در فرایند توسعه رشد استارتاپ ها در حوزه شهر هوشمند از روش کتابخانه ای یعنی بررسی مقالات و متون علمی استفاده می شود. و از مطالعه میدانی جهت توزیع پرسشنامه به منظور اولویت بندی این عوامل با استفاده از روش بهترین بدترین استفاده خواهد شد. و در نهایت از یک فرمول برای محاسبه نرخ ناسازگاری در راستای بررسی اعتبار مقایسات مربوطه استفاده می گردد. جامعه آماری این پژوهش خبرگان و متخصصین کسب وکار و مدیران شرکت های دانش بنیان دانشگاهی سراسر کشور می باشد و برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران محدود استفاده شده است. از تعداد 215 نفر از متخصصان با روش دلفی فازی و سپس شرکت های دانش بنیان که تعداد آن 138 نفر می باشد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیک های تحقیق در عملیات استفاده شده است. برای تعیین اولویت معیارها و شاخص های تحقیق از مدل های تصمیم گیری چند معیاره فازی ANP و DEMATEL استفاده شده است. جهت انجام محاسبات مربوط به تکنیک DEMATEL از محیط نرم افزار Excel استفاده شده است و تکنیک ANP نیز با استفاده از نرم افزارSuper Decision انجام شده است. مؤلفه های پژوهش حاضر از چهار جنبه بررسی شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که، در رتبه اول (ترکیب بهینه پرتفولیو)، رتبه دوم (بهره گیری از نظرات کارشناسان)، رتبه سوم (تخصیص و اعطای وام)، رتبه چهارم (هدایت وام ها و تسهیلات به سمت تولید)، رتبه پنجم (معوقات بانکی)، رتبه ششم (مدیریت منابع انسانی)، رتبه هفتم (بازار سرمایه اکوسیستم کارآفرینی استارتاپ ها) و رتبه هشتم (ایجاد نقدینگی) قرار دارد.
آسیب شناسی روند توسعه اکوسیستم دانش بنیان کشور و نقش قانون جهش تولید دانش بنیان در تعالی آن
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۰)
99 - 108
حوزههای تخصصی:
فناوری به عنوان یکی از ارکان کلیدی تولید در راهبرد کلان ملی جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه ای دارد. تولید به عنوان موتور محرک اقتصاد کشور وابستگی کلیدی به توان فناورانه در ارتقای کیفی و کمی تولیدات و نیز تکمیل زنجیره های ارزش دارد. این مهم با توجه به تحریم های ظالمانه طولانی مدت بر کشور ما، از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. در این راستا با تدبیر مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) موضوع فناوری و توسعه توان فناورانه با راهبرد کلان اقتصاد دانش بنیان طی چند سال تجربه توانسته است دستاوردهای مهمی را شکل دهد. لکن تجربه کشور در این سال ها با فراز و نشیب هایی همراه بوده است که با بررسی روند آن و ارزیابی عملکردها و تحلیل دستاوردها می تواند راهگشای مسیر مهم و طولانی پیش رو باشد. در این گزارش به بررسی روند توسعه اقتصاد دانش بنیان از آغاز تا کنون بر اساس تجربه های زیسته و نظرات خبرگانی پرداخته شده و نقش قانون جهش تولید دانش بنیان به عنوان یک الگوی سنجیده و دقیق جهت توسعه اکوسیستم دانش بنیان کشور ارزیابی شده است.
تدوین سند راهبردی صنعت، معدن و تجارت (با رویکرد حفظ محیط زیست) (مورد: صنعت سیمان)
حوزههای تخصصی:
پس از ده ها سال آزمون و خطا و اندیشه ورزی فراوان، اکنون تصویری روشن از نظام اقتصادی کشور در اسناد بالادستی متعددی ارائه شده است که چکیده آن این است که بهروزی ملت، بسط عدالت و حفظ استقلال و امنیت کشور در گرو دستیابی به اقتصادی توانمند، رشد یابنده و پویاست که با هدایت دولت و عاملیت بخش خصوصی به رشد پایدار خود ادامه دهد. از دیگرسو نیز شرایط سیاسی و اقتصادی جهان، موقعیت ژئوپولیتیک کشور و نهایتاً وجود سرمایه های عظیم فیزیکی و انسانی، حضور کشورمان به عنوان قدرت اقتصادی برتر در منطقه را امکانپذیر و حتی ضروری ساخته و این شرایط فرصتهای تاریخی را فراروی فعالان اقتصادی کشور قرار داده است. بر این اساس با توجه به اهداف چشم انداز و با الهام از سیاست های اقتصاد مقاومتی و بالاخص توجه به بهره برداری از تمامی توانایی های داخلی در جهت زایش درونی و توسعه تعاملات و تجارت بین المللی با رویکرد برون نگری، برای هموار کردن راه فعالان اقتصادی و روانسازی فعالیت هایشان، تدوین برنامه راهبردی در این زمینه را الزام آور نموده است. در همین ارتباط برنامه راهبردی صنعت سیمان حاصل بررسی های کارشناسی، رایزنی های جمعی از خبرگان و دست اندرکاران تولید و تجارت کشور است که در آن تصویری اجمالی از گذشته و آینده این صنعت با رویکرد حفظ محیط زیست ارائه شده که به تفصیل شرح داده خواهد شد. تصویری که در صورت محقق شدن، رونق کسب و کارها، توسعه سرمایه گذاری، توسعه تجارت خارجی، کاهش هزینه های مبادله و حفظ محیط زیست در این حوزه را به ارمغان خواهد آورد. اگر چه به دلیل شرایط خاص صنعت سیمان در کشور، اغلب سهامداران اصلی شرکت های تولیدی سیمان زیر مجموعه دولت هستند (حدود 90%) اما همسو با بخش خصوصی سیاست های تولید، اشتغال، سرمایه گذاری، صادرات و ... را دنبال می نمایند. همچنین این تصویر به بخش خصوصی که عامل اصلی پویایی اقتصاد کشور است کمک می کند که بهتر و آسان تر بتواند درباره توسعه فعالیتهای خود در حوزه صنعت سیمان تصمیم بگیرند و توان و خلاقیت خود را برای رونق و شکوفایی کسب و کارها بکار گیرد.
تعیین آستانه و ارزیابی حساسیت شاخص پوشش گیاهی اکوسیستم های شهری در مواجهه با شوک های اقلیمی، مطالعه موردی: منطقه شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییر اقلیم و اثرات منفی آشکار آن بر اکوسیستم ها موجب نگرانی شده است. این پژوهش در پی آن است که آزمون کند؛ آیا تغییرات پوشش گیاهی در مقابل شوک های اقلیمی حساس بوده و همچنین روند بازیابی اکوسیستم از طریق این شاخص چگونه است. در این راستا با بهره گیری از پلتفرم GEE، کد نویسی جاوا، GIS و تحلیل های آماری، شاخص های پوشش گیاهی و پالمر محاسبه و همچنین بر اساس داده های اقلیمی سری زمانی تغییرات پوشش گیاهی و اقلیمی ارائه شد. نتایج شاخص خشک سالی پالمر نشان می دهد طی دوره آماری (1985-2020) منطقه مطالعاتی با خشک سالی مواجه می-باشد. همچنین نتایج بیانگر طولانی ترین دوره خشک سالی منطقه از سال 2013 تا 2020 است. درمجموع از 420 ماه مورد ارزیابی در 70 ماه، شاخص NDVI در پایین حد آستانه تغییرات قرار دارد. از این میان قرارگیری 31 ماه از طول دوره مطالعاتی در پایین حد آستانه قابل پذیرش در فصول سبز و غیر خزان کننده می باشد که به لحاظ اکولوژیکی نگران کننده است. توزیع پراکنش شاخص پوشش گیاهی بر مبنای هگزاگون نیز در سال 1985 و 2005 دارای توزیع نرمال و تقریباً نرمال بوده؛ اما در سال 2020 نمودار از وضعیت نرمال خارج و چولگی به سمت شاخص پوشش گیاهی تحت استرس و یا حتی پوشش های تنک میل کرده است. مطابق بررسی شاخص ها پیش بینی می گردد منطقه گرگان در مرز چنین تحولات اکولوژیکی قرار داشته و اکوسیستم تاریخی منطقه با شرایط اقلیمی و اختلال های انسانی به سمت اکوسیستم ها جدید یا قرارگیری در وضعیت تعادلی جدید در حال حرکت است.
بررسی اثرهای برخی از شاخص های اکولوژیکی لکه های جنگلی بر روی عرضه خدمات اکوسیستمی منتخب (منطقه مورد مطالعه: بخش شرقی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر خدمات اکوسیستمی و افزایش آن با رویدادهایی همچون تغییرات اقلیمی و حوادث طبیعی غیرمترقبه به موضوعی مهم تبدیل شده است؛ با این حال اطلاعات محدودی درباره خدمات اکوسیستمی درزمینه برنامه ریزی وجود دارد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا این شکاف با ارزیابی میزان تأثیر ساختار لکه ها بر روی عملکرد اکوسیستم بررسی شود. به همین دلیل، بخشی از استان گیلان به عنوان استانی که طی سال های اخیر به دلیل وجود جنگل های هیرکانی، دریای خزر و آب و هوای مطبوع دستخوش تغییرات زیادی شده است، به عنوان منطقه مطالعه شده انتخاب و سپس مدل سازی خدمات اکوسیستمی ترسیب کربن، نگهداشت خاک و جلوگیری از سیلاب با استفاده از نرم افزار InVEST انجام و درادامه، شاخص های اکولوژیکی مقدار زیست توده، از هم گسیختگی، مساحت هسته ها و نسبت محیط به مساحت هسته های جنگلی به عنوان چهار شاخص اکولوژیک مهم با استفاده از نرم افزارهای MSPA و Fragstate استخراج شده است. درنهایت، ارتباط بین شاخص های اکولوژیکی با خدمات اکوسیستمی منتخب بررسی شد. نتایج نشان داد که بین وجود منطقه ها جنگلی و سبزتر و هسته های بزرگ تر و یکپارچه تر در این منطقه ها با ارائه خدمات مد نظر ارتباط مثبت و قوی وجود دارد. همچنین، میزان ارائه خدمات اکوسیستمی لکه ها با افزایش نسبت محیط به مساحت هسته در لکه های جنگلی و نیز با افزایش ازهم گسیختگی به صورت محسوسی کاهش می یابد؛ درنتیجه برنامه ریزی برای استان های شمالی کشور در راستای افزایش بهره وری اکولوژیکی این مناطق نه تنها مستلزم حفظ بقایای جنگل های هیرکانی و افزایش مساحت آنهاست، نیازمند توجه به یکپارچگی و کاهش لکه های ایزوله است.
تحلیل الگوی نامناسب تقسیمات کشوری بر تخریب اکوسیستم های طبیعی (مطالعه موردی: حوضه آبریز بختگان و طشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی مدیریت و سازماندهی سیاسی فضا در قالب تقسیمات کشوری نقش مهمی در مدیریت قلمروهای طبیعی و پیوندهای اکوسیستمی آنها دارد. تطبیق نداشتن مرزبندی های سیاسی–اداری با عوارض طبیعی منطقه ها به ویژه مرزها و محدوده های حوضه های آبریز یکی از عوامل مهم تهدید پیوندهای اکوسیستمی منطقه هاست. با توجه به این امر در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تأثیرات چگونگی سازماندهی سیاسی فضا در قالب تقسیمات کشوری و تغییرات آن بر اکوسیستم حوضه آبریز دریاچه بختگان و طشک به عنوان دومین دریاچه بزرگ کشور بررسی شده است. نتایج نشان داد که تغییرات مکرر و غیر اصولی تقسیمات کشوری در قالب ایجاد واحدها و شهرستان های جدید به ویژه در منطقه های بالادستی حوضه باعث افزایش تعداد قلمروهای سیاسی–اداری، حاکم شدن رویکرد توسعه بخشی در سطح حوضه، افزایش بازیگران محلی، عبور جریان های آبی از قلمروهای سیاسی-اداری متعدّد، گسترش تنش های هیدروپلیتیکی، امکان پذیر نبودن مدیریت یکپارچه حوضه، از بین رفتن همگنی های طبیعی و تطبیق نداشتن مرزهای طبیعی حوضه با مرزهای سیاسی-اداری شده که چنین شرایطی در گسترش بهره برداری از منابع آبی در سطح قلمروهای بالادستی حوضه بدون توجه به پیوندهای زیست محیطی و اکوسیستمی آن با دریاچه مطالعه شده و در نتیجه خشک شدن آن مؤثر بوده است.
اکوسیستم کارآفرینی: ابعاد، مدل ها و عناصر سازنده
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
638 - 657
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان کلید حل مشکلات و کاهش موانع توسعه انسانی به موضوع مهمی در میان متخصصان توسعه اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. در سال های اخیر به منظور توسعه کارآفرینی کشور تلاش های زیادی صورت گرفته است، اما رشد پایدار و مناسبی در این زمینه مشاهده نشده است. از این رو، برای بروز و رشد کارآفرینی در کشور، اتخاذ رویکرد اکوسیستم ، که به معنای در نظر گرفتن سامانه تعاملی بین موجودیت ها و محیط آن ها است، یک رویکرد مؤثر محسوب می گردد. هدف از این مقاله، معرفی ابعاد، مدل ها و عناصر سازنده یک اکوسیستم کارآفرینی فناورانه است. این پژوهش به روش مروری و مطالعه پیشینه نگاشته ها صورت گرفت. نتایج بررسی مدل های اکوسیستم کارآفرینی، وجوه تفاوت و تشابه هایی را نشان داد که می تواند در راه اندازی و احتمال موفقیت کسب وکارها تأثیر بسزایی داشته باشد. بر اساس نتایج به ترتیب سامانه ی حمایتی، نیروی انسانی، نیافتن تأمین مالی، بازار های در دسترس، زیرساخت ها، بسترهای اجتماعی، چارچوب قانونی، شبکه های کارآفرینی، دانشگاه تحقیقاتی و مشاوران و منتورها از عوامل تأثیرگذار در مدل های اکوسیستم کارآفرینی هستند. بررسی مدل های اکوسیستم کسب وکار نشان داد که 9 مؤلفه محیط اقتصادی، وضعیت محیطی، نگاه جامع به همه اجزاء اکوسیستم کارآفرینی، رویکرد سامانه ای، اکوسیستم کارآفرینی دانش بنیان، حمایت آموزشی و مالی دولت، شبکه های کارآفرین، زیست بوم کارآفرینی و دانشگاه به عنوان کاتالیست از عناصر سازنده و مورد تأکید در مدل های اکوسیستم کارآفرینی هستند.
ارایه یک الگوی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توسعه اقتصاد دانش محور، موجب تولید انبوه محصولات دانش بنیان شده است، که در مواردی بیش از نیاز داخل بوده و بازار صادراتی آن از اهمیت ویژه ای برخودار شده است. تمرکز بر کیفیت و افزایش صادرات این محصولات، توجه را به موضوع اکوسیستم صادراتی و ارزیابی آن جلب کرده است. با وجود اهمیت این موضوع، نبود یک الگوی ارزیابی، خلاء پژوهش های علمی در این زمینه را نمایان ساخته است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان انجام گردید. این تحقیق از نوع اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی توسعه ای و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی است که از نظریه داده بنیاد سیستماتیک برای تحلیل داده ها استفاده می شود. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 15 نفر از خبرگان انجام گرفت. در این پژوهش 3667 مقوله شناسایی شد که از این تعداد 83 مقوله فرعی، 13مقوله محوری و 5 مقوله انتخابی در چارچوب مدل پارادایمی و پدیده محوری انتخاب شد، که چارچوبی را فراهم می کند تا بر اساس آن سیاستگذاران حوزه دانش بنیان بتوانند پتانسیل لازم را برای بهسازی و نوسازی این اکوسیستم به منظور تکامل پذیری آن به دست آورند. علاوه بر این، نتایج این مطالعه اکوسیستم صادراتی را قادر می سازد تا با استفاده از الگوی ارزیابی ارائه شده چارچوب اجرایی مناسب تری را برای صادرات محصولات دانش بنیان طراحی نمایند.
بررسی تأثیر شاخص های اکوسیستم کارآفرینی بر توسعه کسب و کارهای گردشگری روستایی
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای گردشگری در مناطق روستایی نقشی اساسی در ایجاد اشتغال و افزایش مزیت رقابتی دارند؛ بااین حال موفقیّت آن ها تحت تاثیر عوامل مختلف کارآفرینی محلی است؛ از ا ین رو هدف پژوهش حاضر، ارائه یک الگوی ساختاری جهت شناسایی چالش های اثرگذار بر وضعیّت اکوسیستم کسب و کارهای گردشگری در روستاهای بخش ساردوئیه واقع در شهرستان جیرفت است. برای این کار از مدل معادلات ساختاری (SMART-PLS) استفاده شد. متغیرهای مستقل را شاخص های اکوسیستم کارآفرینی در ابعاد شش گانه (عوامل محیط طبیعی، سیاست های دولتی و رویه های قانونی، مسائل اقتصادی، مسائل و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه، مسائل مدیریت، فناوری، سازمان دهی کسب وکارها و سرمایه انسانی) و متغیرهای وابسته را شاخص های جهانی توسعه کسب وکارهای گردشگری (در ابعاد توانایی، گرایش و اشتیاق کارآفرینانه) تشکیل می دهند. نتایج این آزمون نشان داد در بین متغیرهای مستقل، پیشران مسائل مالی و اقتصادی بیش ترین ضریب تأثیرگذاری (482/0) را داراست. از دلایل این امر می توان به عواملی هم چون بازاریابی و مشکلات مالی و بودجه محدود کارآفرینان و حمایت های ضعیف از آن ها اشاره کرد. هم چنین در بین متغیرهای وابسته، پیشران پشتیبانی فرهنگی و درک شبکه سازی از زیرگروه شاخص گرایش کارآفرینانه بیش ترین ضریب تأثیرگذاری را دارا می باشند. افزون بر این، میزان تأثیر (ضریب تأثیر) متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته نشان می دهد که متغیر مستقل با ضریب (486/0) بر متغیر وابسته تأثیر دارد. یافته های این پژوهش در بر گیرنده نکات کلیدی در رابطه با شاخص های بومی توسعه کارآفرینی گردشگری در منطقه موردمطالعه است و می تواند برای مدیران و برنامه ریزان توسعه گردشگری و صاحبان کسب وکارها مفید باشد.
تبیین مدل مقصد هوشمند گردشگری (مطالعه موردی: شرکت های گردشگری شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
تحولات فناوری در سال های اخیر، صنعت گردشگری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است و استفاده از فناوری های هوشمند در بین ذی نفعان گردشگری گسترش یافته است. در مقصدهای گردشگری هوشمند از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای بهبود تجربیات بازدیدکنندگان و ارتقای عملکرد سازمانی استفاده می شود. توسعه یک اکوسیستم هوشمند نیازمند مشارکت و احساس تعهد تمام ذی نفعان است. این مقاله عوامل موثر بر پذیرش مدل مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری باتوجه به رویکردی اکوسیستمی را موردبررسی قرار می دهد. طبق مطالعات مختلف، شرکت های گردشگری، ذی نفعان کلیدی توسعه و اجرای مدل مقصد هوشمند در یک منطقه هستند. این مطالعه براساس چارچوب فناوری، سازمان، محیط و مدل پذیرش فناوری، پیشنهاد می نماید که حمایت از توسعه پروژه مقصد هوشمند در منطقه موردمطالعه و انگیزه پیوستن به آن تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی، سازمانی و محیطی می باشد. تحقیق حاضر باتوجه به هدف از نوع کاربردی بوده و باتوجه روش از نوع توصیفی- پیمایشی و به صورت کمی می باشد. جامعه آماری این مطالعه کارکنان و مدیران کسب و کارهای گردشگری شهر تهران است که تعداد 200 نفر به عنوان نمونه و به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش پرسشنامه استفاده شد. این پژوهش شامل هفت متغیر مزایای خاص، فشار رقابتی، حمایت از پروژه مقصد، تعهد به توسعه محلی، قصد پذیرش، سودمندی ادراک شده و سهولت ادراک شده می باشد. در نهایت به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار 3 Smart-PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که قصد پیوستن به پروژه مقصد هوشمند، تحت تأثیر سودمندی ادراک شده و سهولت پذیرش است؛ در حالی که حمایت عمومی برای توسعه پروژه هوشمند تحت تأثیر تعهد به توسعه محلی است. در نهایت، سودمندی ادارک شده از مدل مقصد هوشمند، تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی (سهولت ادراک شده در پذیرش و مزایای خاص) و محیطی (فشار رقابتی) قرار دارد. این تحقیق به درک چگونگی اتخاذ مدل های مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری کمک می کند و بر نقش آن ها به عنوان سهامداران کلیدی در توسعه منطقه ای تأکید می نماید
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اکوسیستم بانکداری دیجیتال
منبع:
طالعات راهبردی مالی و بانکی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
293 - 307
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه در صنعت بانکداری با ظهور پلتفرم دیجیتال و تغییرات پویا، شرایط رقابتی بسیار گسترده شده است. بانک ها به عنوان یکی از مهم ترین ارکان صنعت مالی در معرض این تغییرات اکوسیستمی قرار دارند و در صورت بی توجهی ممکن است نقش آن ها را تضعیف کرده یا از اکوسیستم دیجیتال حذف کنند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اکوسیستم بانکداری دیجیتال می باشد.روش شناسی پژوهش: ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮی و از ﻧﻈﺮ ﺟﻤﻊآوری دادهﻫﺎ، ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ است. با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه بهترین-بدترین، عوامل موثر بر اکوسیستم بانکداری دیجیتال شناسایی و رتبه بندی شدند. ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ عوامل از روش ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. همچنین روش ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﯿﺪاﻧﯽ ﺑﺮای ﺗﻮزﯾﻊ ﭘرسش نامه درﻣﯿﺎن ﺧﺒﺮﮔﺎن ﺻﻨﻌﺖ بانکداری استان لرستان ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺜﺒﯿﺖ و اوﻟﻮﯾﺖﺑﻨﺪی اﯾﻦ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎ به کار گرفته شد. از نرم افزار 2019 Excel هم جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان می دهد که اکوسیستم بانکداری دیجیتال از چهار بعد (فعالیت های اصلی و کلیدی بانکداری دیجیتال، توانمندسازها در بانکداری دیجیتال، زیرساخت های بانکداری دیجیتال و ابزارها، خدمات و محصولات بانکداری دیجیتال) و 16 معیار تشکیل شده است، به طوری که زیرساخت بانکداری دیجیتال بهترین عامل و ابزارها، خدمات و محصولات بانکداری دیجیتال به عنوان بدترین مشارکت کنندگان شناسایی شده اند.اصالت/ارزش افزوده علمی: این چارچوب به بانک ها کمک می کند تا منابع خود را به شکل بهینه تخصیص دهند و به اولویت های اصلی برای بهبود زیرساخت ها، توسعه خدمات و محصولات دیجیتال و ارتقای سطح همکاری و مشارکت در این اکوسیستم توجه بیشتری داشته باشند.