مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
امامت
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیلی- تطبیقی و با تمرکز بر آرای متکلّمان و مورّخان معاصر، به بررسی نسبتِ میان دو دانشِ کلام با رویکرد اثبات و دفاع از گزاره های اعتقادی و تاریخ باهدف تبیین طبیعی و قاعده مند رویدادها در حوزه امامت شناسی شیعی می پردازد. پرسش اصلی آن است که در حوزه امام شناسی، باتوجّه به مقام انسانی و جایگاه فراانسانی امام، آیا می توان در این مقوله، نسبتی بین دانش کلام و تاریخ ارائه کرد؟ و اگر نسبتی وجود دارد، از منظر معاصران چگونه است؟ یافته های پژوهش نشان از آن دارند که در تعامل دوگانه کلام و تاریخ، کلام با استناد به آموزه های دینی، ویژگی های فراطبیعی امامان را تبیین می کند؛ درحالی که تاریخ با تحلیل وقایع عینی، بُعد انسانی و زمینی امامت را برجسته می سازد. این دو رویکرد، نه در تقابل، بلکه در تکمیل یکدیگر عمل می کنند؛ به گونه ای که تاریخ، زمینه های اجتماعی- سیاسی امامت، و کلام، مبانی اعتقادی آن را مستدل می کند. در این میان، تنش اصلی در تقلیل گرایی تاریخی در ارتباط با نادیده گرفتن بُعد قدسی امام یا کلامِ صرفاً انتزاعی به معنی غفلت از واقعیات تاریخی ریشه دارد. راه حل پیشنهادی، اتخاذ نگاهی بینارشته ای است که هم به اسناد تاریخی و هم به استدلال های کلامی توجه توأمان دارد.
اثبات مهدویت در فلسفه ملاصدرا و فقهای اسلامی معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اندیشه مهدویت و ظهور منجی عالم بشریت باور سترگی است که ریشه در اعماق تاریخ دارد . نه تنها در اسلام بلکه ریشه در ادیان و مذاهب قبل از اسلام هم دارد و هر کدام به نوعی بر این باور بوده اند. حتی مکاتب غیر مذهبی و دینی مثل زرتشت، بودایی، هندو و غیره هم به یک منجی و نجات دهنده در آخرالزمان اعتقاد و باور دارند. جریان خروشان این تفکر دربستر ادیان و مذاهب و فرهنگ بشری، انبوهی از آگاهی ها-- پیشگویی ها-- آرمان ها، افسانه ها و تخیلاتی را فراهم آورده است. اما شیعیان، دیو یاس و ناامیدی را از خویش دور رانده و به عاقبت و سرنوشت روشن بشر خوشبین هستند و آینده جهان را پیروز می دانند، ولی عقیده دارند که احکام و قوانین بشری برای اصلاح و اداره جهان، کافی نیست. بلکه فقط قوانین و دستورات جامع ومتین اسلام را که از منبع وحی و الهام سرچشمه گرفته را برای تامین سعادت بشر صالح می دانند. در این مقاله ما می خواهیم مهدویت را در اندیشه ملاصدرا و فقهای اسلامی مورد بحث و بررسی قرار داده و از حیث مبانی مهدویت، جایگاه مهدویت ، اثبات مهدویت از نظر ملاصدرا و معرفت شناسی و ... حضرت را با روش توصیفی وتحلیلی تبیین نموده ودر پایان با توجه به مطالب ذکر شده به نتیجه مطلوب و مورد نظر برسیم .فقهای اسلامی انتظار را حیات بخش و جامعه منتظر را پویا و شکوفا معنا می کند. تحقق فقه نظام واره در جامعه منتظر را به روشنی تأیید می کند و معتقد است که اصل و بنیان این نظام تأسیسی و فروعات آن امضایی است. ایشان ایمان به مکتب و شجاعت در بیان آن، نگاه انتقادی به تمدن غرب و توجه به فقه غایت مدار را از پیش نیازهای مهم رویکرد فقه نظام واره در عصر غیبت می دانند.
واسطه فیض بودن امام معصوم (ع) در نظام هستی از دیدگاه نو صدرایی
منبع:
کلام حکمت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
45 - 61
حوزههای تخصصی:
خداوند متعال امور این عالم را براساس نظام اسباب و مسببات قرار داده و این مبنا، متناسب با نظریه واسطه فیض است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فیض بودن امام معصوم (ع) در نظام هستی از دیدگاه نوصدرایی به روش توصیفی-تحلیلی و اسناد کتابخانه ای انجام شد. پس از تبیین مبانی برهان واسطه فیض که مبانی هستی شناسی و انسان شناسی را دربردارد به ضرورت، نقش، ویژگی ها و اثبات وجود واسطه فیض و تطبیق آن بر امام بررسی و مصادیق واسطه بودن امام در نظام هستی معرفی شد. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که امام معصوم (ع) در نظام تکوین و تشریع به اذن الهی واسطه فیض است و در اموری مانند اصل وجود و استمرار آن، نزول برکات، هدایت و ایصال الی المطلوب نقش اساسی دارد.
براهین عقلی امامت از دیدگاه شیعه و اهل سنت
حوزههای تخصصی:
امامت در میان متکلّمان مسلمان به ریاست عامه در امر دین و دنیا و جانشینی پیامبر و احکام دین در فروع تعریف می شود. ظاهراً در این تعریف، اختلافی بین شیعه و اهل سنت وجود ندارد؛ امّا در اثبات ضرورت امامت، راه های گوناگونی پیموده شده که برهان عقلی، یکی از آنهاست. تمسّک به برهان عقلی از آن جهت است که مبادی عقلی سالم تر و به حقیقت نزدیک تر است. امامیه هم دلایل شرعى و هم براهین عقلى براى اثبات ضرورت امامت اقامه کرده اند؛ امّا ادّعاى اصلى آنان ضرورت عقلى امامت است. به این معنى که عقل، بدون وساطت شرع مى تواند چنین ضرورتى را درک کند؛ هرچند که شارع نیز درک عقل را در این زمینه، تأیید و امضا کرده است. بی شک، برهان عقلی به ما کمک می کند که مسئله امامت، فراتراز ادلّه نقلی، صورت تحقّق و ثبوت به خود بپوشد و اهل تشکیک را با دلایل محکم عقلی، مانند برهان تقدّم فاضل بر مفضول و معصوم بر غیر معصوم و... مجاب سازد. بنابر این، این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی براهین عقلی در مسئله امامت از دیدگاه شیعه و اهل سنت پرداخته است. آنچه که به عنوان یافته های پژوهش در این مقال می توان ذکر کرد این است که در ضرورت امامت و کبری کلی مسئله، بین شیعه و اهل وحدت نظر وجود دارد و در برخی شئون و صلاحیت های لازم برای شخص امام، همگرایی بین دو مذهب قابل مشاهده و ملاحظه است. اگرچه در شیوه بهره گیری از ادلّه عقلیه در بین مذاهب اسلامی، تفاوت هایی را شاهدیم.
دیدگاه های کلامی خاندان صوحان بن حجر درباره امامت امام علی (ع)
حوزههای تخصصی:
مطالعه درباره باورهای اساسی شیعه در قرون نخستین در موضوع امامت، یکی از مهم ترین عرصههای مطالعه و تحقیق است؛ زیرا راهی مطمئن برای اعتبار این اندیشهها و باورها در زمان حال میباشد. آل صوحان و قبیله آنها یکی از خاندان مهم شیعه در زمان امام علی(ع) هستند. آ ن ها علاوه بر اینکه از خطبای مشهور جامعه شیعی بودند در جنگها نیز آن حضرت را همراهی کرده و در راه ایشان جانفشانی نمودهاند. پژوهش پیش رو به صورت کتابخانهای و با روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا در منابع تاریخی در مورد دیدگاههای کلامی خاندان صوحان بن حجر درباره امامت امام علی(ع) گزارشهایی نقل شده است؟ در صورت مثبت بودن جواب، از مجموعه گزارشها در این زمینه چه برداشتی میتوان داشت؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که خاندان صوحان در مناسبتهای مختلف امام علی(ع) را حجت خدا، برترین مردمان، وصی و جانشین رسول خدا(ص)، دارای علم لدنّی، مقام عصمت و مرجعیت دینی و سیاسی معرفی نمودهاند. وجود این اندیشهها در معتقدات شیعیان عصر امیرالمؤمنین(ع) نشان از حضور این موضوعات در دوران نخستین اسلامی در اعتقادات مکتب تشیع دارد که تا به امروز تداوم یافته و به نسلهای بعدی منتقل می شود.
بررسی چگونگی و چرایی مشکلات اصحاب امامیه در تعیین اعیان و مصادیق امام
حوزههای تخصصی:
تاریخ شیعه در عصر حضور امامت شاهد اختلافات درونگروهی درعرصههای متعدد کلامی و سیاسی بود. با واکاوی تاریخی این اختلافات و تنازعاتی که گاهی به انشعابات درونی نیز منجر می شد، بهروشنی در مییابیم همه آنها برمحور امامت و شئون و مصادیق آن بوده است. نگارنده در این نوشتار با تکیه بر منابع کهن تاریخی و روایی و با روش تحلیلی توصیفی در صدد تبیین چرایی و چگونگی آن دسته از مشکلاتی است که اصحاب امامان: درباره مصادیق وتعیین اعیان امامت و الگوهای حقیقیآن داشتهاند. روشن است که بحث و بررسی دیدگاههای شیعیان نخستین درباره نقش و ویژگی و نیز اسباب اختلافات و نزاعهای فرقهای درمیان شیعیان مجال دیگری میطلبد.
واکاوی سیر تاریخی نصّ جلیّ و خفیّ در ادوار کلامی، کلام امامیّه
حوزههای تخصصی:
امامت امتداد راه نبوت است و ویژگی هایی از قبیل عصمت، علم لدنّی، افضلیت را که پیامبر دارا می باشد، امام نیز باید از آن بهره مند باشد و اطلاع از این اوصاف نیز برای انسان های عادی میسر نیست به همین جهت امامیّه تنها راه تعیین امام را نصب الهی می داند که باید از طریق نصّ و توسط پیامبر(ص) به مردم ابلاغ گردد. نصّ دارای دو قسم، جلّی و خفیّ بوده که امامیّه معتقد به وجود هر دو قسم برای امامت است. آنچه مورد انکار مذاهب دیگر قرار گرفته است، اولاً: عدم وجود احادیثی که دلالت بر امامت دارند. دوماً: بر فرض وجود حدیث، عدم دلالت آن بر مسئله امامت است. امّا آنچه مورد غفلت واقع شده، سیر تاریخی احادیث در هر دوره کلامی و هر قرنی است که با حالت های خاصی در منابع و بین علما و محدثین رواج داشته است. توجه نداشتن به این موضوع موجب اشکالاتی همچون ابداعی بودن مسئله نص توسط هشام بن حکم و امثال او شده است. به همین جهت در نوشتار حاضر با روش تحلیلی توصیفی و استعانت از منابع کتابخانه ای نرم افزاری، سیر تاریخی مسئله نصّ جلیّ و خفیّ در ادوار مختلف کلامی بررسی و با تبیین حالت های عارض بر مسئله نص در هر دوره کلامی، وجود نصّ جلیّ و خفیّ به اثبات رسیده است.
تحلیل انتقادی دیدگاه وهابیت در مورد حدیث «غدر امت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
75-97
حوزههای تخصصی:
فرقه وهابیت همواره تلاش نموده است تا فضائل امیرالمؤمنین علی (ع) را به چالش کشیده و به ویژه احادیثی که امامت بلا فصل ایشان را ثابت می نماید، مورد نقد قرار دهد. یکی از این احادیث، حدیث «غدر امت» است که وهابیت آن را جعلی و فاقد اعتبار می داند. با این حال، بررسی دقیق آثار فضیلت نگاری، تاریخی، رجالی، کلامی و حدیثی اهل سنت نشان می دهد که دیدگاه غالب در میان اهل سنت، با ادعای وهابیت متفاوت است. بسیاری از علمای اهل سنت، از جمله بزرگان حدیث، این حدیث را صحیح یا حسن دانسته اند. در این پژوهش، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به شیوه ای انتقادی، به بررسی اشکالات وهابیت در مورد این حدیث پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که این حدیث در منابع معتبر اهل سنت نقل شده و راویان آن نیز مورد وثوق دانسته شده اند. بنابراین، ادعای جعل این حدیث توسط وهابیت، با شواهد موجود در منابع اهل سنت سازگاری ندارد.