مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
رشد شهری
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
651 - 669
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تغییرات کاربری زمین در شهرهای مختلف ایران، موجب به وجودآمدن مشکلاتی مانند افزایش دمای سطح زمین، آلودگی محیط زیست، کاهش اراضی کشاورزی و غیره شده است. افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین در شهر لاهیجان در چند دهه اخیر، موجب تغییرات کاربری زمین شده است؛ از این رو سنجش وضعیت این تغییرات در دهه های اخیر و پیش بینی تغییرات آتی ضرورت پژوهش حاضر است. با استفاده از فناوری سنجش ازدور می توان میزان تغییرات کاربری زمین را بررسی کرد. در این پژوهش تصاویر سنجش از راه دور، در سال های 1999، 2008 و 2018 تهیه شده است. به منظور طبقه بندی تصاویر سنجش از راه دور از روش خوشه بندی در نرم افزار GIS استفاده شد. سرانجام نیز پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال 2028، با استفاده از مدل زنجیره مارکوف در نرم افزار TerrSet صورت گرفت. نتایج نشان می دهد مساحت پوشش گیاهی از سال 1999 تا سال 2008 به میزان 88/9 درصد و در بازه سال های 2008 تا 2018 به میزان 62/7 درصد کاهش یافته است. درمقابل محیط انسان ساخت در مقایسه با محیط طبیعی افزایش یافته است. نتایج مقایسه مساحت کاربری پوشش گیاهی و مناطق انسان ساخت در پیش بینی مارکوف برای سال 2028، نشان دهنده افزایش قابل توجه محیط انسان ساخت به محیط طبیعی با پوشش گیاهی است. پیش بینی صورت گرفته نیز نشان می دهد، مساحت محیط طبیعی در شهر لاهیجان در سال 2028، به میزان 31/35 درصد در مقایسه با سال 2018 کاهش خواهد یافت. در مقابل محیط انسان ساخت افزایش چشم گیری یافته است و 85/93 درصد از کل مساحت شهر لاهیجان را به خود اختصاص خواهد داد. برای کاهش این روند می توان سیاست های متفاوتی از قبیل نظارت بر ساخت وسازهای بی رویه و حمایت از مالکان دارای زمین های کشاورزی را درپیش گرفت.
پیش بینی رشد آتی شهر با استفاده از مدل اتوماتای سلولی پیشرفته مطالعه موردی: شهر چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
15 - 26
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد تمرکز بی برنامه جمعیت، بدون در نظر گرفتن تمهیدات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، ریشه بسیاری از بحران ها و مشکلاتی است که بشر به تازگی با آنها برخورد کرده است. با اهمیت پیدا کردن محدودیت منابع، اندیشمندان و نظریه پردازان بسیاری رشد ناموزون شهرها را پدیده ای غیر قابل پذیرش معرفی کرده اند و در جستجوی راهی برای اصلاح روندهای موجود می باشند. در همین راستا اتوماتای سلولی، به عنوان مدلی که رشد آتی شهر را با استفاده از پنج عامل ویژگی سلول، اندازه سلول، همسایگی، قوانین گذار و زمان پیش بینی می کند، معرفی می شود. در این مقاله سعی شده است که رشد شهر به وسیله مدل اتوماتای سلولی و معیارهایی مانند کاربری اراضی، شبکه ارتباطی، قابلیت اراضی، منظر طبیعی، خطر زلزله و رانش، فاصله از مناطق حفاظت شده و ... پیش بینی شود. این پیش بینی به گونه ای است که رشد تلفیقی از جهت بهینه رشد شهر می باشد. برای نشان دادن چگونگی کاردکرد مدل، شهر چالوس با توجه به قرار گرفتن در جلگه ساحلی شمال کشور و ارزشمند بودن اراضی از لحاظ زیست محیطی و زراعی و همچنین وجود دو قطعه اراضی بزرگ زراعی در داخل محدوده شهر، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. پس از اجرای مدل در ArcGis، با توجه به ملاحظات زیست محیطی و قوانین تدوین شده اتوماتای سلولی نشان داد که رشد آتی شهر در سال 1405، به سمت جنوب و در حاشیه کمربندی شهر چالوس، شکل خواهد گرفت.
راهبردهای توسعه ژئوتوریسم مورد: غار نمکی قشم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
93 - 106
حوزههای تخصصی:
جزیره قشم را می توان دروازه ای برای ژئوتوریسم ایران دانست. بزرگترین جزیره ی خلیج فارس به واسطه دارا بودن پدیده های زمین شناسی و زیست شناسی متنوع و بی همتا، توان بالایی برای تبدیل شدن به یک قطب بزرگ اکوتوریسم و ژئوتوریسم در حوضه ی خلیج فارس دارد. یکی از اشکال جزیره، کشف طولانی ترین غار نمکی جهان در گنبد نمکی نمکدان به طول 6580 متر می باشد که با وجود توانمندیهای بسیار زیاد در زمینه توسعه ی ژئوتوریسم هنوز نتوانسته به جایگاه واقعی خود دست یابد. لذا این سوال مطرح می شود که پتانسیل ها و محدودیت های توسعه ژئوتوریسم این منطقه کدامند؟ و چه استراتژی هایی برای توسعه ژئوتوریسم نیاز است؟ این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحلیلی، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مردم بومی، گردشگران و کارشناسان گردشگری جزیره قشم می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین استراتژی های توسعه ژئوتوریسم منطقه از تکنیک SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه با 20 نقطه قوت و امتیاز وزنی 733/3 و 21 فرصت با امتیاز وزنی 960/3 در برابر 16 نقطه ضعف با امتیاز وزنی 768/3 و 14 تهدید با امتیاز وزنی 535/3 توانمندی های بسیار بالایی برای توسعه ژئوتوریسم در خلیج فارس دارد ولی ضعف ها و تهدیدهای داخلی مانع این امر شده است. لذا با سیاست های مناسب و مدیریت واحد می توان از نقاط قوت موجود برای توسعه ژئوتوریسم غار نمکی قشم استفاده کرد.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهرهای جنوبی استان بوشهر (مورد مطالعه: شهر کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۹۳-۱۰۸
حوزههای تخصصی:
امروزه شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی طبیعی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و سیاسی مؤثر بر ایجاد، رشد و توسعه شهرها به یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری جهت برنامه ریزی های کوتاه، میان و بلند مدت جهت رشد و توسعه شهرها تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهرهای جنوبی استان بوشهر است که به صورت مطالعه موردی در شهر کنگان انجام گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، تحلیلی و اکتشافی است که در دو مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق روش دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار MicMac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام گرفته است. نتایج حاصل شده بیانگر آن است که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهر کنگان، 15 عامل "صنایع نفت و گاز (پالایشگاهی)؛ فعالیت های بندرگاهی؛ مهاجرت؛ فعالیت های خدماتی؛ حمل و نقل (دسترسی)؛ عوامل سیاسی و نقش دولت (مدیریتی)؛ موقعیت جغرافیایی کنگان؛ عوامل فرهنگی؛ نوع مالکیت اراضی؛ جهات و میزان شیب؛ وضعیت آب و هوایی؛ منابع آبی (شبکه آب ها)؛ خاک و پوشش گیاهی؛ بلایای طبیعی و فعالیت های کشاورزی" تأثیرگذارند که از میان این عوامل 5 عامل "صنایع نفت و گاز (پالایشگاهی)؛ فعالیت های بندرگاهی؛ مهاجرت؛ فعالیت های خدماتی؛ حمل و نقل (دسترسی)" به عنوان عوامل و پیشران های کلیدی توسعه کالبدی شهر کنگان مطرح می باشند که ترکیبی نظام وار از عوامل اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و سیاسی هستند. به این ترتیب جهات و میزان توسعه کالبدی شهر کنگان در آینده تابعی از موقعیت و شرایط جغرافیایی شهر کنگان، نحوه برنامه ریزی و تصمیم گیری مدیران و مسئولین شهری کنگان در برخورد با این پیشران های کلیدی است.
عوامل مؤثر بر رشد سکونتگاه های پیراشهری بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های پیراشهری یکی از پیامد های بارز توسعه شهری می باشد که در شکل گیری آنها، مهاجرت های روستا – شهری و مهاجرت های شهرگریز نقش اساسی دارد. پیراشهرنشینی به عنوان رشد شهرنشینی در نواحی پیرامونی و فرایند تبدیل نقاط سکونتی با ماهیت روستایی به شهری تعریف می شود. هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر رشد سکونتگاه های پیراشهری بیرجند است. نوع پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و روش انجام تحقیق از نوع توصیفی با روش پیمایشی است. جمع آوری اطلاعات با روش کتابخانه ای و پیمایشی انجام گرفته، جامعه آماری سرپرستان خانوار شش روستای پیراشهر بیرجند شامل 6423 خانوار ساکن بوده که با استفاده از فرمول کوکران 156 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری احتمالی و از نوع تصادفی- طبقه ای است. داده های حاصل از پرسشگری از سرپرستان خانوار در محدوده مطالعه، به وسیله نرم افزار Spss و smartpls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از 4 عامل استخراج شده، مهمترین عامل در رشد سکونتگاه های پیراشهری عامل اقتصادی با ضریب تأثیر(783/0)، دومین عامل، عامل اجتماعی با ضریب تأثیر(152/0)، سومین عامل، عامل کالبدی با ضریب تأثیر(140/0) و چهارمین عامل، عامل زیست محیطی با ضریب تأثیر(099/0) است. در زمینه عوامل اقتصادی؛ ارزان بودن قیمت زمین و مسکن، در زمینه عوامل اجتماعی؛ وجود امنیت، در زمینه عوامل کالبدی؛ بهسازی و مقاوم سازی منازل، ساخت و ساز مسکونی و ویلاسازی و در زمینه عوامل زیست محیطی آب و هوای پاک، محیط آرام و ساکت بیشترین تأثیر بر رشد سکونتگاه های پیراشهری بیرجند داشته است.
پیش بینی تغییر کاربری اراضی شهری تبریز، با استفاده از مدلSLEUTH(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شهرنشینی یکی از قابل توجه ترین فرآیندهای تغییر در جامعه بوده که معمولا با نابودی اراضی کشاورزی و طبیعی همراه شده است. مدیران، در فرآیندهای تصمیم گیری، جهت حفاظت از محیط زیست شهری، نیاز دارند که به درستی میزان رشد و جهت شهرها را در نظر بگیرند. هدف از این پژوهش، پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهری در شهر تبریز، با استفاده از مدل رشد شهری SLEUTH است. خروجی مدل، میزان و جهت رشد شهر را تا سال 2050 پیش بینی می کند. ضرایب پنج گانه به دست آمده برای منطقه مطالعاتی نشان می دهد که با توجه به سناریوی تاریخی، ضریب زایش و ضریب انتشار، غالب هستند. نرخ بالای ضریب زایش در این منطقه نشان می دهد که احتمال تبدیل هر سلول شهری به سلول مرکز انتشار شهر و در نتیجه میزان رشد مرکز انتشار جدید در منطقه تحت پوشش، زیاد است. بالا بودن ضریب انتشار، نشان دهنده احتمال بسیار زیاد به وجود آمدن لکه های شهری جدید حاصل از رشد خودبه خودی و تبدیل آن ها به مراکز جدید رشد شهری است. نتایج صحت سنجی با استفاده از ضریب کاپا، نشان می دهد که مدل سازی از دقت 72/97 درصد برخوردار است. از نتایج به دست آمده می توان برای پیش بینی تغییر کاربری اراضی شهری استفاده کرد. نتایج کسب شده حاصل عقلانیت ابزاری است و لذا بکارگیری آن ها مستلزم برخورد انتقادی با آن ها است.
تحلیل فضایی-زمانی فرم شهری در کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
487 - 506
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهری جهان در چند دهه اخیر، سبب گسترش فیزیکی و تغییرات اساسی در فرم شهرها شده است. فرم شهری به عنوان آرایش فضایی عناصر فیزیکی شهر، آثار معناداری بر فعالیت و سلامت جسمی و روانی، الگوهای حمل ونقل، تعاملات اجتماعی، کیفیت زیست محیطی، تغییرات اقلیمی و بهزیستی انسان دارد؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل فضایی-زمانی فرم شهری در کلان شهرهای ایران است. داده های جمعیتی و تصاویر ماهواره ای لندست برای استخراج تحولات جمعیت و اراضی شهری در هشت کلان شهر تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز، کرج، قم و اهواز در سه مقطع زمانی 1366، 1379 و 1396 استفاده شد. متریک های سیمای سرزمین برای کمی سازی فرم شهری، تحلیل مؤلفه های اصلی برای شناسایی ابعاد فرم شهری و تحلیل خوشه برای دسته بندی کلان شهرها براساس ویژگی های فرم شهری به کار برده شد. یافته های پژوهش نشان داد در اغلب کلان شهرهای ایران، میان رشد جمعیت و رشد اراضی شهری، تناسبی وجود ندارد. در سه دهه اخیر، کلان شهرهای شیراز و تبریز بیشترین میزان پراکنده رویی شهری را تجربه کرده اند. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی، سه بعد شکل، چشم انداز و تراکم را برای فرم کلان شهرهای ایران شناسایی کرد. کلان شهرهای کرج و شیراز با ویژگی های پیچیدگی نسبتاً پایین در شکل پچ های شهری، پیچیدگی بالا در چشم انداز شهری، تعدد پچ های کوچک، ارزش پایین متریک میانگین فاصله میان پچ های مجاور، تراکم بالای پچ های شهری و سهم پایین تر بزرگ ترین پچ شهری، به رشد پراکنده و بی نظم متمایل هستند. کلان شهرهای تهران و قم با ویژگی های پیچیدگی پایین در شکل پچ های شهری، پیچیدگی نسبتاً بالا در چشم انداز شهری، تراکم پایین پچ های شهری و سهم بالای بزرگ ترین پچ از مساحت کلان شهر، متمایل به فرم شهری فشرده تر و منظم تر در مقایسه با سایر کلان شهرهای ایران هستند. سایر کلان شهرها به لحاظ فرم شهری، حد واسط الگوی فشرده و منظم کلان شهر تهران و الگوی پراکنده و بی نظم کلان شهر کرج قرار می گیرند.
بررسی عوامل مؤثر در رشد شهری با استفاده از مدل F’ANP (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
وقوع رشد شهری و پیامدهایش بسیار گسترده است، در این راستا، با مروری بر مفاهیم نظری، مولفه های موثر بر رشد شهری تدوین شد، تا به عنوان چارچوب مناسب برای بررسی عوامل موثر بر رشد شهر بجنورد مورد استفاده قرار گیرد. سپس به کمکGIS و توابع مربوطه لایه های قابل سنجش به صورت کمی ارزش گذاری شد. که می توان ازمهمترین این عوامل، تراکم جمعیت، تراکم راهها و ... اشاره داشت. در ادامه از میان روش های مختلف، با توجه به اینکه روش F’ANP به دلیل استفاده از قابلیت های تحلیل عاملی در تبدیل موضوع به ابعاد مشخص و معین کردن رابطه بین ابعاد و شاخص ها، کلیه قابلیت های روش تحلیل عاملی را حفظ می نماید. نتایج بررسی نشان داد که تمایل به خانه های تک خانواری و زمین بزرگ مقیاس، تراکم راهها، تراکم خالص جمعیت و ... به ترتیب مهمترین عوامل موثر در رشد شهر بجنورد بوده اند.
تحلیل الگوی رشد شهری در انطباق با معیارهای رشد هوشمند، نمونه پژوهش: منطقه یک شهرداری کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
83 - 102
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: در سطح جهان شهرهای بسیاری بر اثر رشد پراکنده از منابع طبیعی خود به درستی بهره برداری نمی کنند. برای رویارویی با چنین وضعیتی و نیل به گونه ای از رشد که پاسخگوی نیازهای امروز جامعه شهری در عین حفظ محیط زیست و موهبت های طبیعی باشد، دیدگاههای چندی مطرح شده که یکی از مقبول ترین آنها، رویکرد «رشد هوشمند» است. هدف: هدف این پژوهش، تحلیل شاخص های رشد هوشمند شهری در منطقه یک شهرداری کرج به منظور برنامه ریزی برای سوق دادن رشد شهری به مسیر مطلوب است. روش پژوهش: روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده های اسنادی و پیمایشی است. ابتدا شاخص های 18گانه بررسی شده به طور مستقل محاسبه و تحلیل شدند و سپس با وزن دهی به آنها به روش تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از میانگین نظرات سه فرد خبره و به کارگیری نرم افزار Expert Choice، وضعیت کلی رشد شهری با ابداع یک مدل ریاضی، محاسبه و تحلیل شد. محدوده مطالعاتی در شمال شرق کلان شهر کرج قرار گرفته و با مساحت 4/859 هکتار بیش از 120 هزار نفر جمعیت را در خود جای داده است. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد بیشتر شاخص ها در سطح نزدیک به متوسط با فراوانی بیشتر در زیر رقم متوسط قرار دارند و بر فاصله زیاد رشد شهری از معیارهای رشد هوشمند دلالت می کنند. شاخص پراکنده رویی شهر برابر با 6/0 و شاخص اختلاط کاربری نزدیک به رقم لگاریتم تعداد محله ها به دست آمد. این دو و نیز شاخص تراکم ساختمانی که در دوسوم ساختمان ها کمتر از 210 درصد بوده و همچنین انجام بیش از نصف سفرها با وسایل نقلیه موتوری شخصی ازجمله شاخص هایی هستند که بر دوری از معیارهای شهر هوشمند دلالت می کنند. بررسی یکپارچه مجموع شاخص ها بیان کننده این است که محدوده مطالعاتی به لحاظ رشد هوشمند شهری وضعیت متوسطی دارد.
شبیه سازی تحولات کاربری اراضی در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران با استفاده از مدل SLEUTH(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش می شود تا با هدف شبیه سازی تحولات توسعه کاربری اراضی و سناریوسازی توسعه در 1420 برای کاهش اثرات توسعه نامتوازن بر منطقه ای با ارزش طبیعی، گامی موثر برداشته شود. برای دستیابی به این مهم، از مدل SLEUTH برای شبیه سازی کاربری اراضی آتی و سناریوسازی استفاده شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش شیب اراضی، پوشش اراضی، محرومیت، توسعه شهری، حمل و نقل، خطوط ارتفاعی و کاربری اراضی است که از مدل SLEUTH و ضرایب پنج گانه رشد آن استخراج شدند. سپس به ارزیابی سناریوهای سه گانه روند تاریخی، حفاظت از اراضی با ارزش طبیعی و شبکه چندمرکزی پرداخته شد. نتایج یافته ها نشان داد که ضریب گسترش و جاذبه جاده بیشترین تاثیر را بر شبیه سازی و سناریوسازی دارند و نقش بسیار موثری را بر توسعه آتی محدوده مطالعاتی برجای می گذارند. از همین رو، پیرامون محورهای اصلی ارتباطی محدوده مطالعاتی، الگوی توسعه پراکنده خطی، در مجاورت روستاها و شهرک های پر جمعیت الگوی توسعه خوشه ای و در سایر اراضی با ساختاری مجزا و تک واحدی الگوی توسعه متفرق و پرش قورباغه ای نمود فضایی پیدا می کنند. این روند توسعه در نواحی شمالی و مرکزی شهر- منطقه مازندران بیش از سایر نواحی شکل گرفته و سناریوی جایگزین در راستای دستیابی به الگوی توسعه متعادل و متوازن منطقه، شبکه چندمرکزی است. نوآوری پژوهش در شبیه سازی توسعه اراضی ساخته شده و سناریوسازی تحولات توسعه در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران پیش بینی اراضی ساخته شده براساس مدل SLEUTH می باشد.
تخصص شهرها در بخش های اقتصادی و تأثیر آن بر رشد شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۴۷ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
در ادبیات اقتصاد شهری، مطالعات مختلفی به بررسی نظری و تجربی عوامل مؤثر بر رشد شهری پرداخت ه اند. به لحاظ مبانی نظری کامل ترین مدل ها در این زمینه توسط هندرسن (1988، 1997 و 1999) بیان شده و بیش تر مطالعات تجربی بر مبنای آن انجام گرفته است. مطابق با این مدل ها از جمله عوامل اثرگذار بر رشد شهری، می توان به ترکیب تولید ملی و تخصص و نیز رشد فناوری بر رشد اندازه ی شهرها اشاره کرد. این مقاله نیز با بهره گیری از این مبانی به بررسی رشد شهری در ایران در دوره ی زمانی 85-1365 می پردازد.
به منظور بررسی تأثیر ترکیب تولید ملی، آن را به چهار گروه تقسیم می کنیم که شامل گروه های کشاورزی و معدن؛ صنعت و ساختمان؛ خدمات توزیع، شخصی و عمومی؛ و خدمات اطلاعات محور می شود. بر اساس سه گروه آخر شهرهای متخصص در هر زمینه مشخص و بر اساس تعداد و اندازه ی شهرهای متخصص در هر گروه به آزمون قضایای مطرح شده توسط هندرسن پرداخته می شود. سپس اثر هر یک از این تخصص ها بر رشد شهری در ایران آزمون و تأثیر اندازه بر این رابطه مشخص می شود.
نتایج حاصل از مطالعه نشان دهنده ی تأثیر مثبت تخصص بر رشد شهری در ایران است که این تأثیر برای تخصص های صنعتی و خدمات اطلاعات محور تحت تأثیر اندازه ی شهر است. هرچه اندازه ی شهرها بزرگ تر باشد، اثر تخصص در خدمات اطلاعات محور بر رشد شهری بیش تر است، چرا که در شهرهای بزرگ تر امکان بهره گیری از صرفه های شهری ناشی از تجمع بیش تر است.
طبقه بندی JEL : R11
تحلیلی بر تاثیر پراکندگی چشم اندازهای شهری در سطح برخورداری محلات از خدمات (مورد مطالعه: شهر نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تحلیل پراکنش مکانی، ویژگی های ساختاری شهرها و نیز مدل سازی و پیش بینی تغییرات زمانی - مکانی آن ها به یکی از مهم ترین موضوعات پژوهشی تبدیل شده است. پراکندگی شهری، یک نوع رشد نامطلوب شهری است که یکی از نگرانی های عمده برنامه ریزان و مدیران شهری می باشد. در دهه های اخیر، تجزیه و تحلیل رشد شهری از دیدگاه های مختلف به دلایل بسیاری به یک عملیات اساسا ضروری تبدیل شده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی سعی دربررسی تاثیرات پراکندگی شهری بر میزان برخورداری نواحی از خدمات شهری دارد. بدین منظور با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس و آنتروپی شانون به ارزیابی و برخورداری این محلات از خدمات شهری پرداخته و از مدل هلدرن برای بیان درصد رشد نامتوازن و یا متوازن استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی ازآن است که اختلافات فاحشی از نظر میزان برخورداری از امکانات بین محلات شهر نورآباد مشاهده می شود. به طوری که محلات مرکزی شهر یعنی محله یک با نمره 622/0 و محله دو از ناحیه دوم شهری با نمره 517/0 که دارای شکلی متمرکز است در سطح برخوردار قرار می گیرند، در صورتی که محلات اسکان عشایر و دوراهی مثل محله پنجم که از مرکز شهر فاصله گرفته با نمره 268/0 در رده محروم از امکانات و خدمات شهری قرار دارند. به عبارتی نوعی عدم تعادل بین محلات و نواحی مختلف شهر از نظر دسترسی به خدمات متفاوت وجود دارد. و بیشترین سطح برخورداری شامل محلات متراکم و مرکزی شهر می باشد. و کمترین امکانات در محلات پراکنده ی شهری مشاهده می شوند.
سنجش و اولویت بندی شاخص های شهر اکولوژیک در توسعه شهری با مدل یابی معادلات ساختاری (SEM ) (مورد مطالعه: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
59 - 70
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی با تأکید بر بعد اکولوژیکی رکن جدایی ناپذیر توسعه پایدار شهری محسوب می شود که طی آن توسعه شهری مبتنی بر رویکرد اکولوژیک از طریق کاهش اثرات زیست محیطی فعالیت های اقتصادی و بیشینه کردن روابط اجتماعی به دنبال رسیدن به شهر سالم است. این پژوهش با ماهیت توسعه ای-کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی با سنجش شاخص های شهر اکولوژیک در توسعه شهری به اولویت بندی و مدل یابی ابعاد مؤثر بر توسعه شهری اکولوژیک در بندرعباس پرداخته است. مطابق با نتایج تحلیل، شاخص "منظر و چشم انداز شهری" و "سلامت شهری" به عنوان متغیر مستقل به ترتیب با بار عاملی 0.94 و 0.88 بیشترین تأثیر و شاخص آلودگی فضای شهری نیز با 0.47- کمترین میزان اهمیت را بر روی سازه توسعه شهری اکولوژیک به عنوان متغیر وابسته دارند. همچنین شاخص "نفوذ در طبیعت و محیط" با ضریب 0.79، حمل و نقل پایدار با ضریب 0.75، حس تعلق به مکان با ضریب 0.74 به ترتیب جایگاه های سوم تا پنجم را دارند. متغیر مشارکت اجتماعی و دسترسی به خدمات شهری نیز به ترتیب با ضریب 0.63 و 0.51 در رتبه ششم و هفتم قرار دارند. مقادیر آمارهای مستخرج از مدل نظری تحقیق نیز همگی حاکی از انطباق خوب و مناسب مدل است و گویه های انتخاب شده برای سنجش الگوی توسعه بندرعباس مبتنی بر رویکرد شهر اکولوژیک از اعتبار لازم برخوردار بوده و به خوبی می توانند سازه/مؤلفه های هشتگانه تحقیق را مورد سنجش قرار دهند. اکولوژیگ از اعتبار لازم برخوردار بوده و به خوبی می توانند سازه/مؤلفه های هشتگانه تحقیق را مورد سنجش قرار دهند.
تحلیل عوامل موثر بر الگوی رشد کالبدی شهرهای بزرگ ایران؛ نمونه مطالعه: الگوی رشد کالبدی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهری و عوامل محرک آن موضوعات مهمی در تحلیل مطالعات شهری کنونی به شمار می رود. هدف این مقاله، شناخت عوامل موثر بر رشد شهری، کمّی کردن وابستگی بین رشد و عوامل محرک آن و تحلیل الگوی رشد بر اساس تغییرات کاربری زمین تاریخی برای شهر رشت می باشد، با این فرض که رشد شهر رشت تحت تاثیر عوامل محرک خاص و الگوهای مشخص محلی است. در این راستا، با مروری بر مفاهیم نظری مرتبط با عوامل موثر بر رشد شهری، سنجه های کمّی برای رشد شهری تدوین شد، تا به عنوان چارچوب مناسب برای بررسی عوامل موثر بر رشد شهر رشت مورد استفاده قرار گیرد. سپس با رویکرد نمونه سازی لاجیستیک رگرسیون دو دسته از عوامل موثر بر رشد شهر رشت معرفی گردید: 1) عوامل با تاثیر مثبت بر رشد شهری: شیب (بر حسب درصد)، فاصله از نزدیک ترین محل تجاری، وجود زمین-های کشاورزی و بایر و مناطق دارای تراکم جمعیتی کم 2) عوامل با تاثیر منفی بر رشد شهری: فاصله از راه های اصلی و بین شهری، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از مراکز صنعتی، وجود مناطق دارای پوشش جنگلی و مناطق با قیمت زمین بالا.
گونه شناسی فضایی الگوهای رشد در مناطق شهر بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر به تدقیق در ویژگی ها و گونه های مختلف سه کلان مفهوم رشد شهری، گسترش شهری و پراکنده رویی شهری، و در راستای گونه شناسی از انواع زیر گونه های آنها در مطالعات مختلف برنامه ریزی شهری و منطقه ای پرداخته شده است که همواره در متون مختلف، مشابه هم به کار رفته اند. به عبارت دیگر، هدف این مقاله تبیین مفهومی و فضایی از واژه هایی همچون رشد شهری، گسترش شهری و پراکنده رویی شهری و گونه های مربوط به آن است و به دلیل تشابه و جایگزینی این مفاهیم در ادبیات جهانی، تا حد ممکن، حد و مرز هر یک از آنها و نقاط تشابه و افتراق را شناسایی نموده و در نهایت چارچوب مفهومی مشخصی برای شناسایی آنها ارائه نماید. روش تحقیق در این مطالعه نیز تلقیقی از روش های اسنادی و روش تحلیل اکتشافی مبتنی بر تدقیق در ادبیات موضوع و تبیین تطبیقی مطالعات جهانی است. بر اساس یافته های این مطالعه، مقاله حاضر بعد از رسیدن به 10 الگوی مشخص از سه کلان مفهوم مربوطه در حوزه ادبیات شهرسازی، در نهایت، گونه شناسی خاص این مطالعه را با تکیه بر یافته های نظری پژوهش ارائه داده است.
ارزیابی تطبیقی چند بعدی از مولفه های کیفیت زندگی ساکنان محلی با تاکید بر سیاست ارتقا به شهر در شهرهای استان فارس و کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بهبود کیفیت زندگی به یکی از مهم ترین اهداف مدنظر برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. یکی از عرصه های جلوه گری این مفهوم در روستا- شهرهاست. روند ارتقاء سکونتگاه های روستایی به شهر به عنوان یکی از سیاست های اصلی به منظور بهبود کیفیت زندگی در نواحی روستایی، موجب شده است که در دهه های گذشته روستاهای بسیاری به شهر ارتقاء یابند. در این مقاله به ارزیابی تطبیقی چند بعدی از مولفه های کیفیت زندگی ساکنان محلی با تاکید بر سیاست ارتقا به شهر در محدوده های موردپژوهش پرداخته شده است. از آزمون آماری به منظور ارزیابی رضایت ساکنان از کیفیت زندگی در دو برهه قبل و بعد از ارتقاء به کار گرفته شد. بررسی آمار توصیفی نشان می دهد ارتقاء سکونتگاه نتوانسته است باعث رضایت در شهرهای مصیری و سپیدار شود. درحالی که بوستان دارای رضایت نسبی و کوپن در بهترین شرایط بین چهار شهر قرار دارد. بر اساس آزمون میانه دو شهر کوپن و سپیدار در بهترین و بدترین شرایط ازنظر رضایت از عملکرد شهرداری قرار دارند. همچنین با توجه به آزمون کای اسکوئر شهر مصیری و سپیدار قبل از ارتقاء و کوپن و سپیدار بعد از ارتقاء سکونتگاه بهترین و بدترین شرایط را ازنظر ساکنان دارا می باشند. از دلایل ضعف در شهرهای مصیری و سپیدار می توان به ضعف در عملکرد ارگان های شهری در زمینه بهبود شرایط دسترسی، عدم دسترسی مناسب، نبود سیستم حمل ونقل مناسب، دسترسی نامناسب به ایستگاه های سوخت رسان، عدم تغییر مطلوب در زمینه های گوناگون اقتصادی ازجمله اشتغال و درآمد ساکنان و غیره اشاره کرد..
«حکمروایی ساخت وساز شهری» در بازنمایی های متخصصان ایرانی (نمونه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
۱۳۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
رشد شهری فرآیندی رویشی است که تبلور آن به صورت فرآیند انباشتی، ساختار فضایی شهر را طی دهه ها شکل می دهد. در این مسیر فعالیت های جاری، از طریق ساخت وساز بر روی بافت شهری رسوب کرده و فرم شهری را در پاسخ به نیازهای متغیر زمان خود، بهبود و توسعه می دهد. از آنجایی که متولی ساخت وساز در مقیاس شهر، مدیریت شهری است؛ و حکمروایی موضوعی محوری در مسیر تحقق توسعه پایدار محسوب می شود؛ مساله این پژوهش«چگونگی نظامی حکمروایانه برای مدیریت ساخت وساز شهری تهران» قرار گرفته است. در این راستا توصیفات علمی متخصصان کشور از واقعیات و مطلوبیات نظام مدیریت ساخت وساز شهری، به عنوان وجهه ای از حقیقت تلقی شده؛ و پژوهش گر با هدف فهم آن، به سراغ استفاده از راهبرد تحلیل مضمون از روش کیفی می رود. در این راستا از میان ۷۸۹ مأخذ بروز یافته در پایگاه های علمی کشور،۶۵ عدد به صورت روش مند نمونه گیری شد. نتایج این پژوهش بنیادین نشان داد که در نظر متخصصان ایرانی، نظام مدیریت ساخت وساز شهری تهران را زمانی می توان«حکمروایی ساخت وساز شهری تهران» در نظر گرفت که ماهیتی قابل احترام، قابل اعتماد و قابل اعتنا داشته باشد؛ به این معنا که با پیگیری«رشد عادلانه، متوازن و توانمندساز»، در پی«حل مسائل کالبدی و فضایی شهر تهران»، در جهت دستیابی به«فرآورده ای پایدار و قابل استطاعت» برآمده؛ و این مسیر را با «اتکا به ظرفیت های درون زا و مبتنی بر ارزش های محلی» به وسیله «سازمانی همیار، کارآمد و جمع گرا» و در «مواجه با چالش های قانونی-اجرایی مدیریت شهری تهران» می پیماید.
تحلیل ساختاری عوامل موثر بر شکل گیری و رشد فرم فضایی شهرها (نمونه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
149 - 178
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرها در سراسر جهان، زمانی اتفاق افتاد که شهرها توانایی ارائه ی خدمات را به جمعیت شهری به سرعت در حال رشد خود نداشتند و این امر موجب پراکنده رویی و از بین رفتن اراضی لبه ی شهرها، افزایش شهرک های غیرقانونی و حاشیه ای شد. توجه به توسعه ی کالبدی شهر، یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه ی شهری محسوب می شود. در ایران گسترش سریع فیزیکی شهرها در قالب رشد بدون برنامه و ناموزون در راستای علل مختلف ازجمله مهاجرت های بی رویه یکی از مشکلات اساسی شهرها محسوب شده که پدیده ای تحت عنوان پراکنده رویی از نتایج رشد این گونه است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر توسعه ی کالبدی- فضایی ساری است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و با توجه به ماهیت، توصیفی تحلیلی است. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی به روش پیمایشی تهیه شده است. در تهیه ی پیشران های توسعه از روش مطالعات اسنادی و داده های تجربی روش پیمایشی براساس روش دلفی استفاده شده است. با توجه به معیارهای فوق، تعداد 20 نفر از خبرگان و متخصصان مراکز دانشگاهی و پژوهشی برای شرکت در پژوهش انتخاب شده اند. در پردازش اطلاعات از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد فرم فضایی ساری به ترتیب عواملی چون ناکارآمدی مدیریت شهری، وجود اراضی مرغوب کشاورزی، قیمت زمین، ضعف و عدم رعایت سلسله مراتب شبکه ی ارتباطی، سیاست واگذاری زمین و مسکن، مرکزیت استان و تجهیز آن به خدمات برتر منطقه ای هستند.
بهبود مدل سازی توسعه فضایی شهرها با تلفیق روش های یادگیری ماشین و مدل CA-Markov (مطالعه موردی: کلان شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
199 - 232
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای اجتناب ناپذیر رشد روزافزون جمعیت جهان، گسترش شهرنشینی است؛ ازاین رو ارائه چشم اندازی از توسعه فضایی شهرها با هدف درک الگوی صحیح رشد شهر و فراهم آوردن زیرساخت های لازم از اهمیت بسیاری برخوردار است. ازآنجاکه کلان شهر قم یکی از شهرهای درگیر با مسئله رشد شهری بوده و آمار 95 درصد شهرنشینی را ثبت کرده است، تمرکز این پژوهش بر واکاوی توسعه فضایی اراضی شهری پیرامون این کلان شهر است. برای نیل به هدف مذکور، ابتدا ورودی های مدل که همان نقشه های کاربری/پوشش اراضی و نقشه شایستگی رشد شهری منطقه هستند، تولید شدند. نقشه های کاربری/پوشش اراضی منطقه برای سال های 2000، 2010 و 2020 با روش جنگل تصادفی در محیط سامانه Google Earth Engine و نقشه شایستگی رشد شهری منطقه برای سال های 2000 و 2010 به کمک تحلیل های MCDM مبتنی بر GIS به صورت مجزا تولید شد. درنهایت این نقشه ها وارد الگوریتم های ترکیبی ANN-CA-Markov و SVM-CA-Markov شد و دو نقشه برای کاربری/پوشش اراضی منطقه در سال 2020 شبیه سازی شد. اعتبارسنجی مدل ها نشان داد که الگوریتم SVM-CA-Markov با مساحت زیر منحنی ROC معادل 96/0 از صحت بیشتری برخوردار بود و برای مدل سازی افق 2040 به عنوان الگوریتم بهینه انتخاب شد. نتایج حاکی از توسعه فضایی روزافزون این کلان شهر است؛ به طوری که وسعت اراضی شهری این منطقه از 62/139 کیلومتر مربع در سال 2020 به بیش از 183 کیلومترمربع در سال 2040 افزایش خواهد یافت. ارزیابی نتایج می تواند به مدیران مربوط در راستای اتخاذ سیاست های لازم برای مدیریت هرچه بهتر شرایط پیش رو یاری رساند. این امر مهم می تواند از طریق برنامه ریزی برای توسعه منظم شبکه معابر، گسترش فضا های سبز شهری و... محقق شود. در این راستا سازمان ها و مسئولان محلی باید ضمن اشراف کامل بر جهات توسعه این کلان شهر، نظارت های هدفمند بر این مسئله داشته باشند.
سنجش و ارزیابی شاخص های رشد هوشمند در مناطق شهری با تأکید بر مدل تصمیم گیری WASPAS (نمونه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به توسعه کالبدی شهر، یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه شهری محسوب می شود. در ایران گسترش سریع فیزیکی شهرها در قالب رشد بدون برنامه و ناموزون در راستای علل مختلف ازجمله مهاجرت های بی رویه یکی از مشکلات اساسی شهرها محسوب شده که پدیده ای تحت عنوان پراکنده رویی از نتایج رشد این گونه است. پراکنده رویی شهری و آثار متعدد اقتصادی و زیست محیطی آن، صاحب نظران مسائل شهری را به کنکاش جهت یافتن راهبردهایی برای مقابله با این امر واداشت. یکی از این راهبردها، نظریه رشد هوشمند است. رشد هوشمند استراتژی عاقلانه ای برای جهت دادن به پراکندگی به سمت پایداری و توسعه ی هدفمند است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های رشد هوشمند در مناطق شهر ساری است.تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است. روش تحقیق با توجه به ماهیت مساله موردمطالعه، توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل داده ها، افزون بر استناد به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای از روش های تحلیل آماری استفاده شده و درنهایت رتبه هر یک از مناطق ساری از منظر رشد هوشمند با استفاده از مدل واسپاس ارزیابی شده است. نتایج نشان داد بین مناطق ازنظر شاخص های رشد هوشمند نابرابری وجود دارد. درواقع شاخص های رشد هوشمند در مناطق چهارگانه ساری توزیعی نامتعادل دارد.