مطالب مرتبط با کلیدواژه

خودشفقتی


۲۱.

معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی در میان زوجین دهه دوم زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رضایت زناشویی ویژگی های شخصیتی سبک های دلبستگی خودشفقتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۹۹
زمینه و هدف: رضایت زناشویی در دهه دوم زندگی از اهمیت بالای برخوردار است. از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی در میان زوجین دهه دوم زندگی انجام شد. مواد و روش ها: روش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بودند که در دهه دوم زندگی مشترک خود به سر می بردند. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ زوج (۷۶۸ نفر) مشخص و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (۱۹۸۹)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کرا (۱۹۹۷)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور (۱۹۸۷) و پرسشنامه شفقت نف (۲۰۰۳) گردآوری و با نرم افزار PLS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. دیگر یافته پژوهش نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. نهایتاً معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: به نظر می رسد خودشفقتی می تواند باعث تأثیر در رضایت زناشویی شود و از طرفی دیگر نیز ویژگی های شخصیتی مطلوب و سبک دلبستگی ایمن می تواند رضایت زناشویی را افزایش دهد. تازه های تحقیق فهیمه نامدارپور: Google Scholar, Pubmed
۲۲.

نقش میانجی گری خودشفقتی در رابطه میان انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با رضایت از تن انگاره در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس انسجام خانواده خودشفقتی رضایت از تن انگاره کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۸۸
زمینه: نوجوانی دوره ای حساس از تغییرات پویا در سیستم های متعدد است که بر اساس تحقیقات، نارضایتی از تن انگاره به معنای ادراک ذهنی فرد از رشد تصویر بدنی خود، اهمیت دارد. سرمایه گذاری بیش ازحد بر ظاهر جسمانی که با مشغولیت ذهنی و نوسانات هیجانی همراه است، یکی از دلایل نارضایتی دختران نوجوان از تن انگاره است. مطالعات بیانگر نقش انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی، در تن انگاره فرد است و در بررسی تن انگاره افرادی که خود شفقتی بیشتری دارند، شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش باهدف تبیین نقش میانجی گری خودشفقتی در رابطه بین انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با رضایت از تن انگاره در دختران نوجوان انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر 12 تا 24 سال شهر تهران در سال 1400 بود که 250 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با ریزش 50 نفر از گروه نمونه، داده های 200 نفر از آن ها تحلیل شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های انسجام خانواده (سامانی، 1381)، استرس نوجوان (بیئرن و مازانو، 2002)، کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996)، نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) و خودشفقتی (نف، 2003) بودند. تحلیل داده ها نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و AMOS24 انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که مدل رضایت از تن انگاره بر اساس، انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با نقش میانجی گری خودشفقتی در دختران نوجوان دارای برازش مناسبی است (0/05 P>). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر، به نظر می رسد خودشفقتی در رابطه میان انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با رضایت از تن انگاره در دختران نوجوان نقش میانجی دارد. نتایج این پژوهش می تواند راهنمای خانواده ها و مشاوران در راستای ارتقاء خود شفقتی، انسجام خانواده، کیفیت زندگی و کاهش استرس در دختران نوجوان و بهبود رضایت از تن انگاره باشد.
۲۳.

اثربخشی روانشناسی مثبت بر خودشفقتی و قدردانی در بین زوجین دارای مشکلات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جذابیت خودشفقتی قدردانی روانشناسی مثبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۴
هدف: هدف پژوهش حاضر، اثربخشی روان شناسی مثبت بر خودشفقتی و قدردانی در بین زوجین دارای تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل زوجین دارای مشکلات زناشویی شهر تهران که در سال 1400 به مراکز مشاوره تهران (کلینیک تارا شعبه 1 و 2 و کلینیک بهجو) مراجعه کرده بودند (184 زوج) بودند که از میان آنها 30 زوج با شرط دارا بودن شرایط پژوهش و تمایل به شرکت در پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه و در هر گروه 15 زوج، گمارده شدند. برای مداخلات درمانی روان شناسی مثبت از پروتکل رشید و سلیگمن شامل 10جلسه 90 دقیقه ای (2013) استفاده شد. ابزار پژوهش شامل  پرسشنامه پرسشنامه خودشفتقی نف (2003) و پرسشنامه قدردانی مک کلایف (2002) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار  SPSS- V26 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون، تفاوت معنا داری بین گروه آزمایش با گروه گواه وجود دارد (001/0>P) و روش مداخله ای می تواند بر خودشفقتی (14/32 = F، 001/0 > P) و قدردانی زوجین (64/7 = F، 001/0 > P) درگیر، اثربخش واقع گردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که روان شناسی مثبت به عنوان یک روش درمانی مؤثر می تواند در بهبود، خودشفقتی و قدردانی و به تبع آن کاهش مشکلات زناشویی زوجین مورد استفاده قرار گیرد و به روانشناسان و متخصصان زوج درمانی توصیه می شود از این روش درمانی برای بهبود روابط بین زوجین استفاده کنند
۲۴.

مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم خودشفقتی روان درمانی مثبت نگر همجوشی شناختی مادران دارای کودکان طیف اوتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۸۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم بود. روش پژوهش : روش پژوهش نیمه آزمایشی (سه گروهی- سه مرحله ای) و جامعه آماری شامل تمام مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مراکز اوتیسم در شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود که به روش هدفمند در هر گروه 20 نفر قرار گرفتند. داده ها در هر سه مرحله به وسیله پرسشنامه خودشفقتی نف (۲۰۰۳) و مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران (2014) گرداوری شدند. بسته ی روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اول و بسته ی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم به صورت 9 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش دوم اجرا گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش همجوشی شناختی و افزایش خودشفقتی مادران دارای کودک طیف اوتیسم شده است و این اثربخشی در طول مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0≥p). نتایج آزمون تعقیبی بونفرنی نشان داد که بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در هیچ کدام از متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش روانشناسان می توانند از هر دو مداخله برای افزایش آگاهی مادران دارای کودک طیف اوتیسم در خصوص معنا و هیجانات مثبت در راستای کاهش همجوشی شناختی و افزایش شفقت به خود استفاده نمایند.
۲۵.

اثربخشی آموزش گروهی هوش اخلاقی بر خودشفقتی و تقلب تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش اخلاقی خودشفقتی تقلب تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۲
هوش اخلاقی یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر بسیاری از ویژگیهای روانی ازجمله تقلب تحصیلی و خودشفقتی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی هوش اخلاقی بر تقلب تحصیلی و خودشفقتی دانش آموزان است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. پس از انتخاب تصادفی دو دبیرستان دخترانه و اجرای پیش آزمون، 50 دانش آموز که دارای نمره بالاتر از متوسط در تقلب تحصیلی و نمره پایین تر از متوسط در خودشفقتی بودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. به گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای مؤلفه های هوش اخلاقی آموزش داده شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودشفقتی فرم کوتاه ریس و همکاران (2011) و تقلب تحصیلی استیونز و گلباخ (2007)، بود. داده ها ازطریق تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش هوش اخلاقی سبب کاهش تقلب تحصیلی و افزایش خودشفقتی در دانش آموزان شده است. آموزش هوش اخلاقی سبب می شود که دانش آموزان به اصول اخلاقی پایبند شوند و گرایش به تقلب در آنها کاهش یابد. همچنین، دانش آموزان از بعد خودشفقتی دارای صداقت و مسئولیت پذیری دربرابر تصمیمات خود شوند و به دلیل شکستها به انتقاد سخت گیرانه از خود نپردازند. باتوجه به تأثیر معنادار آموزش هوش اخلاقی بر خودشفقتی و تقلب تحصیلی دانش آموزان و نیاز جامعه به افراد با صداقت و مسئولیت پذیر، آموزش هوش اخلاقی به دانش آموزان توصیه می شود.
۲۶.

ارائه مدل آشفتگی روان شناختی بر اساس خودمراقبتی و تاب آوری روانی با نقش میانجی گری خودشفقتی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشفتگی روان شناختی خودمراقبتی تاب آوری روانی خودشفقتی مالتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
هدف پژوهش حاضر، الگویابی ساختاری آشفتگی روان شناختی بر اساس خودمراقبتی و تاب آوری روانی با نقش میانجی گری خودشفقتی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام اس اصفهان در فصل پاییز سال 1401 بود. از بین جامعه آماری 320 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آشفتگی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015)، پرسشنامه تاب آوری روانی (کانر و دیودیسون، 2003) و پرسشنامه خودشفقتی (نف، 2003) بودند. نتایج نشان داد که خودمراقبتی بر خودشفقتی (05/0 p<، 614/0 = β) و آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 478/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 7/37 و 8/22 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. همچنین تاب آوری روانی بر خودشفقتی (05/0 p<، 545/0 = β) و آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 536/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 7/29 و 7/28 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در نهایت خودشفقتی بر آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 44/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته 3/19 درصد از واریانس این متغیر را تبیین کرده و در رابطه بین خودمراقبتی و تاب آوری روانی با آشفتگی روان شناختی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس نیز نقش میانجی معنادار ایفا کند (05/0 p<). ب
۲۷.

پیش بینی افسردگی بر اساس مواجهه با خشونت خانگی با میانجی گری مشکلات خواب: بررسی نقش تعدیل کننده خودشفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افسردگی خودشفقتی مشکلات خواب مواجهه با خشونت خانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مواجهه با خشونت خانگی و افسردگی با میانجی گری مشکلات خواب و تعدیل کنندگی خودشفقتی در نوجوانان دختر انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر 13 تا 16 ساله مشغول به تحصیل شهر تهران در سال 1402 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 223 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس مواجهه کودک با خشونت خانگی (ادلسون و همکاران، 2008)، مقیاس افسردگی نوجوانان کوتچر (لبلانس و همکاران، 2002)، نسخه کوتاه مقیاس خودشفقتی (ریس و همکاران، 2011) و پرسشنامه کوتاه اختلالات خواب (زومر، 1985) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه هایس (مدل های 4 و 7) در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. نتایج نشان داد مشکلات خواب رابطه بین مواجهه با خشونت خانگی و افسردگی را میانجی گری می کنند و رابطه بین مواجهه با خشونت خانگی و افسردگی با میانجی گری مشکلات خواب توسط خودشفقتی تعدیل می شود. بر این اساس، نوجوانانی که از سطوح بالای خودشفقتی برخوردارند، در مواجهه با خشونت خانگی، مشکلات خواب کمتری را تجربه می کنند و در نتیجه ممکن است کمتر دچار افسردگی شوند. یافته های این پژوهش برای درک مکانیسم پیچیده رابطه موجهه با خشونت خانگی و افسردگی مفید است و پیامدهایی عملی برای مداخلات پیشگیرانه و درمانی افسردگی نوجوانان دختر دارد.
۲۸.

مشاوره پس از فقدان تروماتیک: تأثیر بر خودشفقتی، رشد پس از تروما و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره فقدان تروماتیک سوگ خودشفقتی رشد پس از تروما افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف: این پژوهش به بررسی اثربخشی بسته مشاوره فقدان تروماتیک بر خودشفقتی، رشد پس از تروما و افسردگی در سوگواران انجام شد. روش : ای ن پژوهش از نوع آزمایشی ب ا پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل ب ود. جامعه آماری شامل تمامی زنان و مردان سوگوار با تجربه فقدان تروماتیک در بازه ی 19 تا 40 سال در شهر اصفهان و سال 1401 بود. طبق ملاک های ورودی و تمایل افراد، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بسته ی مشاوره تنها برای افراد گروه آزمایش در 6 مرحله و با تعداد 6 تا 10 جلسه حضوری تا 90 دقیقه اجرا شد و جهت رعایت اصول اخلاقی، در پایان پژوهش، جلسات برای گروه کنترل نیز انجام گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودشفقتی ، رشد پس از تروما و افسردگی استفاده شد. داده های پژوه ش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر به وسیله نرم افزارSPSS 22 تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در نمرات خودشفقتی، رشد پس از تروما و افسردگی بین گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون وجود دارد (P<0/05) و بعد از یک ماه پیگیری نتایج نیز باقی مانده بود.نتیجه گیری: با توجه ب ه اثر معنادار بسته مشاوره فقدان تروماتیک برای افزایش خودشفقتی و رشد پس از تروما و کاهش افسردگی سوگواران میتوان این بسته را جهت تسهیل فرآیند سوگواری افراد استفاده کرد.
۲۹.

تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودمراقبتی روان شناختی خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۹۴
هدف: این پژوهش با هدف تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران طراحی و اجرا شد.روش تحقیق: روش این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود که در قسمت کیفی از روش روایت پژوهی و در قسمت کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش دختران نوجوان بودند. از این جامعه در قسمت کیفی پس از مصاحبه با نمونه به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در قسمت کمی به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش در قسمت کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در کمی مقیاس خودشفقتی نف استفاده شد. پس از تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی، آزمودنی های گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس به روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شده است.یافته ها: در بررسی کیفی پدیدار شناسی مؤلفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خودمراقبتی روانی، خودمراقبتی روانی بین فردی، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیل گرها و تهدیدگرهای خودمراقبتی و راهبردهای خودمراقبتی روانی احصاء شد. در بخش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر خودشفقتی تفاوت معناداری وجود دارد .نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مسأله به بهبود خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
۳۰.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراتشخیصی بر استرس والدینی و خودشفقتی مادران دارای کودک اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اتیسم استرس والدینی خودشفقتی درمان فراتشخیصی فرزندپروری ذهن آگاهانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۵۳
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یک اختلال عصبی-رشدی است که بر تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای فرد تأثیر میگذارد. شیوع اختلال طیف اوتیسم در سراسر جهان در حال افزایش است. در این بین تجربهی مراقبت از یک فرد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، تجربهای ویژه و اختصاصی است که تنشهای زیادی را برای والدین آنان فراهم میآورد. بنابراین، هدف از انجام این مطالعه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراتشخیصی بر استرس والدینی و خودشفقتی در مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم است. مواد و روشها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم در دامنه سنی 12-5 ساله مراجعهکننده به مراکز اوتیسم شهر مشهد در سال 1403 بودند. روش نمونهگیری در مرحله اول بر اساس نمونهگیری در دسترس بود و تعداد 45 مادر دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم دارای شرایط ورود به پژوهش بهصورت تصادفی در سه گروه 15 نفری دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص استرس والدینی (آبیدین، 2012) و پرسشنامه خودشفقتی (نف و همکاران، 2003) بود. در این پژوهش جلسات درمانی بر اساس پروتکل درمانی روش فرزندپروری ذهن آگاهانه باگلز و همکاران (2014) و برنامه درمان فراتشخیصی یکپارچه بارلو و همکاران (2011) اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافتهها: نتایج بدست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو مداخله فرزندپروری ذهن آگاهانه و درمان فراتشخیصی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه توانسته است که استرس والدینی و خودشفقتی را بهبود بخشد (P<0.01). نتیجهگیری: آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و درمان فراتشخیصی با آموزش روش های مناسب برخورد با کودک دارای اختلال اوتیسم به مادران باعث بهبود تنظیم هیجانی و مهارت خودشفقتی و همچنین کاهش استرس در مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طبف اوتیسم شد
۳۱.

پیش بینی احساس تنهایی بر اساس سبک دلبستگی و ناگویی هیجانی با میانجی گری خودشفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تنهایی خودشفقتی سبک دلبستگی ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۳۶
ناتوانی در برقراری و حفظ روابط موفق با دیگران منجر به تجربه تنهایی می شود. این پژوهش با هدف پیش بینی احساس تنهایی بر اساس سبک دلبستگی و ناگویی هیجانی با میانجی گری خودشفقتی انجام شد. روش پژوهش، مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان 18 تا 26ساله دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال 1403-1402 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس، 384 نفر انتخاب شدند و به مقیاس های احساس تنهایی دانشجویان آشر و همکاران، سبک های دلبستگی هازان و شیور، ناگویی هیجانی تورنتو تیلور و همکاران و خودشفقتی نف پاسخ دادند. داده ها با رگرسیون هایز مدل 4 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد سبک دلبستگی ایمن به طور منفی و سبک های دلبستگی ناایمن و ناگویی هیجانی به طور مثبت احساس تنهایی را پیش بینی کردند. خودشفقتی به طور منفی احساس تنهایی را پیش بینی کرد. سبک دلبستگی ایمن به طور مثبت و سبک های دلبستگی ناایمن و ناگویی هیجانی به طور منفی خودشفقتی را پیش بینی کردند. از این رو، سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی، به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق خودشفقتی احساس تنهایی را پیش بینی کردند. با یافته های پژوهش می توان پیشنهاد داد که در طراحی مداخلات پیشگیرانه و ارائه راهکارهای عملی در راستای کاهش احساس تنهایی در دانشجویان استفاده شود.
۳۲.

رابطه خودشفقتی و بخشش با دلزدگی زناشویی: نقش میانجی خودانتقادی در افراد متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشفقتی خودانتقادی بخشش دلزدگی زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۴۵
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خود انتقادی در رابطه بین خودشفقتی و بخشش با دلزدگی زناشویی در افراد متاهل انجام شد. این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه افراد متاهل شهر اصفهان در سال 1402 بودند. حجم نمونه نهایی 220 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری به شیوه در دسترس بر اساس یک نظرسنجی آنلاین انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس شفقت به خود (SCS؛ نف، 2003)، مقیاس بخشش (FS؛ ری و همکاران، 2001)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM؛ پاینز، 1996) و مقیاس سطوح خودانتقادی (LOSC؛ تامسون و زارف، 2004) استفاده شد. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بوده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که خودشفقتی با دلزدگی زناشویی و خود انتقادی رابطه منفی و معنادار دارد (05/0>P)، همچنین بین بخشش و دلزدگی زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و خودانتقادی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنادار دارد (05/0>P). نتیجه دیگر نشان داد که خودانتقادی در رابطه بین خودشفقتی و بخشش با دلزدگی زناشویی نقش واسطه ای ایفا می کند (05/0>P). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که خودشفقتی و بخشش به صورت مستقیم و یا میانجی گری خودانتقادی بر دلزدگی زناشویی اثرگذار هستند.
۳۳.

نقش میانجی خودشفقتی در رابطه بین ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی با تاب آوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی تاب آوری خودشفقتی ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۴۱
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خودشفقتی در رابطه بین ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی با تاب آوری در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. در این مطالعه 230 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI؛ والش و همکاران، 2006)، پرسشنامه چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS؛ زیمت و همکاران، 1988)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود (SCS-SF، ریس و همکاران، 2011) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، 2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها، از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. همچنین یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی و خودشفقتی بر تاب آوری اثر مستقیم و معنادار داشتند؛ ذهن اگاهی و حمایت اجتماعی بر خودشفقتی اثرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P). نتیجه آزمون بوت استرپ نشان داد که خودشفقتی در رابطه بین حمایت اجتماعی و تاب آوری نقش میانجی داشت؛ همچنین نتایج نشان خودشفقتی بین ذهن آگاهی و تاب آوری نقش میانجی داشت (05/0>P). در نهایت می توان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی و ذهن آگاهی به صورت مستقیم و با واسطه گری خودشفقتی بر تاب آوری اثر دارند.