مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
توسعه پایدار روستایی
حوزههای تخصصی:
زنان نقش مهمی در ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه ایفا می کنند؛ بنابراین، هویت دادن و استقلال بخشیدن به آنان و فراهم کردن زمینه مشارکت فعال آن ها در امور مختلف اقتصادی اجتماعی به خصوص فعالیت های کارآفرینی، عامل مهمی در انگیزش بیشتر این نیروی عظیم در چرخه های تولیدی اجتماعی است. در ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل مشخصه های جمعیت شناختی خبرگان پرداخته شد، سپس مؤلفه های توسعه پایدار روستایی و توسعه کارآفرینی زنان شناسایی شده را با استفاده از نظر خبرگان (که 10 نفر از زنان برتر کارآفرین استان گلستان هستند) و به کمک روش دلفی فازی و انجام فازی زدایی غربال و مؤلفه های متغیرهای موردنظر انتخاب گردید، همچنین روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی و نرمال بودن توزیع مؤلفه ها توسط آزمون کلوموگرونوف اسمیرنوف و آزمون t ادستودنت انجام گرفت. در بخش اول مقاله با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از نرم افزار Expertchoice به اولویت بندی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های توسعه کارآفرینی زنان و توسعه پایدار روستایی (توسط 198 نفر از زنان کارآفرین استان گلستان) پرداخته شد در بخش دوم مقاله برای سنجش روابط بین توسعه کارآفرینی زنان بر اساس توسعه پایدار روستایی از تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری برای آزمون تحلیل عاملی و روش آزمون تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار Smart pls2 استفاده گردید که این ارتباط معنی دار بود، زیرا در تحقیق همبستگی نه تنها روابط بین متغیرها را می توان کشف کرد بلکه نوع و میزان ارتباط متغیرها با یکدیگر نیز از این طریق به دست می آید و سپس به بحث و تفسیر نتایج پرداخته و مدل توسعه کارآفرینی زنان با رویکرد توسعه پایدار روستایی ارائه گردید. نتایج نشان داد که به طور کلی فعالیت های کارآفرینی زنان، زمینه های کاهش فقر در روستاها را فراهم نموده و به سوی توسعه پایدار روستایی سوق می دهد.
مطالعه و تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر در بهبود رفتارهای معطوف به حفظ محیط زیست مناطق روستایی، مطالعه موردی: شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه و تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر در بهبود رفتارهای معطوف به حفظ محیط زیست مناطق روستایی شهرستان اردبیل است. این پژوهش ازلحاظ هدف، توسعه ای و ازلحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و از نوع تحلیلی است. روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار استفاده شده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. پانل متخصصان (مطالعات طولی)، روایی صوری پرسش نامه را تأیید کرد. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه پژوهش 82/0 تا 89/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از الگوی تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج فن تحلیل عاملی نشان دادند مهم ترین عوامل اجتماعی مؤثر در بهبود رفتارهای معطوف به حفظ محیط زیست در منطقه مطالعه شده شامل چهار مؤلفه (تقویت سرمایه اجتماعی و تعلق سرزمینی، ارتقای ظرفیت های شناختی و ترویج مسئولیت پذیری اجتماعی، تقویت اخلاق مداری اجتماعی و ترویج سبک زندگی حافظ محیط زیست و تقویت شاخص های رفاه اجتماعی و بهبود رضایت مندی) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده این چهار عامل 14/65 است. درنهایت با توجه به تحلیل نتایج پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی توان طبیعی توسعه گردشگری ورزش های زمستانه مناطق روستایی حوضه آبریز زاب با استفاده از GIS و MCDM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل ظرفیت های توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مکانیسم های عمده برای کاهش فقر و نابرابری در مناطق کمتر توسعه یافته، تأمین امکانات اشتغال مولد برای افراد بسیار فقیر است. از همین رو ضرورت توجه به کارآفرینی روستایی به مثابه حافظ امنیت اقتصادی روستا باید در اولویت سیاست ها و برنامه های توسعه روستایی قرار گیرد. همچنین باید توجه داشت کارآفرینی در اجتماعات روستایی دارای درآمد اندک، در صورتی موفقیت حاصل می نماید که ابتکارات و تنوعات مشاغل از درون خود روستا برخیزد. این پژوهش با هدف تحلیل ظرفیت های توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی به صورت پرسشنامه ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از نرم افزارهای Spss و Arc Map استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد وضعیت مؤلفه های کارآفرینی در مناطق روستایی مورد مطالعه کمی پایین تر از مقدار متوسط و نزدیک به متوسط است. مناسب ترین شرایط را می توان در بعد کالبدی و سپس به ترتیب مؤلفه های در نهادی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فردی مشاهده کرد. نتایج حاکی از این است که در روستاهای شهرستان دامغان، زیرساخت های کارآفرینی (از جمله زیرساخت های فیزیکی و سرمایه ای) فراهم بوده اما محیط اجتماعی و به خصوص اقتصادی برای گسترش کارآفرینی مهیا نیست. زیرساخت ها به تنهایی موجب ارتقای سایر مؤلفه های کارآفرینی نمی شود بلکه می توان از آن به عنوان بستری برای شکوفایی سایر مؤلفه ها استفاده کرد و کارآفرینی روستایی را ارتقاء بخشید. در واقع با کارآفرینی در روستاها می توان روند توسعه روستایی را تسریع کرد زیرا کارآفرینی علاوه با کشف و شکوفایی سرمایه های پنهان اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی، منجر به به ایجاد درآمد پایدار و درنتیجه کاهش مشکلات (مهاجرت، بیکاری و غیره) برای روستاییان می شود.
تبیین چالش های کارآفرینی کسب وکارهای کوچک روستایی (مطالعه موردی روستاهای شهرستان بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
. مهاجرت افراد جوان و پیری جوامع روستایی که به دلایلی ازجمله فقر و بیکاری صورت می گیرد، ضرورت بسیاری را برای شناسایی رویکردهای جدید برای بقای اقتصاد جوامع روستایی ایجاد می کند. در این راستا کارآفرینی کسب وکارهای کوچک نقش مهمی در کاهش فقر و درنهایت توسعه روستایی دارد. بااین وجود این نوع کارآفرینی با چالش های متعددی در ابعاد محیطی، اقتصادی و... مواجه می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی چالش های کارآفرینی در راستای بهبود کارآفرینی، ایجاد اشتغال و درآمد پایدار از طریق راه اندازی کسب وکارهای کوچک است . تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر درجه نظارت و کنترل میدانی و ازنظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی ساکن شهرستان بیجار می باشد. جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال 1395 معادل 89162 نفر {مرکز آمار ایران}بوده است که بر اساس توزیع مکانی 44 درصد روستایی و 56 درصد شهری بوده اند. همچنین 283 نقطه روستایی دریازده دهستان دارد که از این میان 12 روستای دارای کارآفرینی و از تعداد آن ها 244 خانوار با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به دست آمد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. در این پرسشنامه از افراد خواسته شده بود بر اساس طیف لیکرت 5 گزینه ای میزان اهمیت هرکدام از چالش های شناسایی شده در حوزه کسب وکارهای کوچک روستایی را بر اساس گزینه های این طیف شامل (بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم) مشخص کنند و با استفاده از مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) در نرم افزار Amos تجزیه وتحلیل داده ها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همه چالش ها در کارآفرینی کسب وکارهای کوچک تأثیرگذار بوده اند، اما عوامل اقتصادی با بار عاملی 0.91 دارای بالاترین تأثیر در بین چالش های موجود بوده است و چالش های فردی و اجتماعی با بار عاملی به ترتیب 0.23 و 0.28 دارای کمترین بار عاملی بوده است.
تحلیلی بر عملکرد خانه های دوم در توسعه پایدار روستاهای کوهستانی: مطالعه موردی بخش چهاردانگه، شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
133 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر تحلیلی بر عملکرد خانه های دوم در توسعه پایدار روستاهای کوهستانی در بخش چهاردانگه شهرستان ساری بود. دو پرسشنامه (جامعه میزبان و جامعه مهمان) برای انجام تحقیق طراحی شد و به منظور تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS از آزمون های آماری فراوانی، فای (کرامر V)، فریدمن، کای اسکوئر و ویلکاکسون استفاده شد. نتایج مطالعات نشان داد که پیامد های منفی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از گسترش خانه های دوم در منطقه مورد مطالعه بیش از آثار مثبت آنهاست و آزمون ها در سطح 99 درصد معنی دار است؛ همچنین، از دیدگاه ساکنان، خانه های دوم بر شاخص های اقتصادی (افزایش درآمد، ایجاد اشتغال، و تنوع شغلی)، اجتماعی و فرهنگی (افزایش سطح آگاهی، امنیت و تراکم جمعیت) و زیست محیطی (دفع زباله، آلودگی محیطی، و تغییر کاربری اراضی) اثر گذار است. به منظور کاهش پیامدهای منفی گسترش خانه های دوم، باید مطالعات جامع در خصوص تعیین ظرفیت تحمل حوزه های گردشگری در روستاها تهیه شود و نظارت اجرایی بر ساخت و سازها در محدوده بافت مسکونی روستاها به منظور رسیدن به توسعه پایدار روستایی صورت گیرد.
نقش اعتبارات خرد در توسعه پایدار روستایی: مطالعه موردی روستاهای تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت توان مالی روستاییان افزایش نیاز به سرمایه یا اعتبارات در مناطق روستایی را موجب می شود. اعتبارات خرد می تواند نقدینگی لازم برای انجام فعالیت های تولیدی روستاییان را فراهم سازد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثرات اعتبارات خرد در توسعه پایدار روستایی بود. بدین منظور، از الگوریتم جورسازی بر اساس نمره تمایل استفاده شد. گردآوری داده های پژوهش برای 309 نمونه آماری از طریق تکمیل پرسشنامه صورت گرفت. نتایج آزمون توازن متغیرهای کمکی نشان داد که ناهمگنی متغیرهای کمکی بعد از جورسازی از بین رفته و اریب میانگین و میانه به زیر بیست درصد کاهش یافته است. همچنین، نتایج الگوریتم جورسازی نشان داد که اثر اعتبارات خرد بر شاخص توسعه پایدار مثبت بوده و به دیگر سخن، به طور متوسط شاخص توسعه پایدار خانوار دریافت کننده در مقایسه با خانوار غیردریافت کننده چهار درصد افزایش یافته است. بر اساس یافته های پژوهش، می توان گسترش نهادهای متولی خدمات تعاونی و ترویج، حمایت از نهادهای تأمین مالی خرد محلی، ایجاد و گسترش ساختارهای مشارکتی و همچنین، افزایش قابلیت این نهادها در راستای پاسخ به تقاضای فزاینده را پیشنهاد داد.
تحلیل تجارب کاربرد فناوری بیوگاز در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و بحران انرژی پیش روی جامعه روستایی در آینده، اهمیت کاربرد انرژی های نو مثل بیوگاز در جهت توسعه پایدار روستایی را نمایان می کند. هدف اصلی این تحقیق مستندسازی تجربیات کاربرد فناوری بیوگاز در راستای دستیابی به توسعه پایدار روستایی ایران بود. این تحقیق از نوع کاربردی و به صورت کیفی بود که با استفاده از مطالعه موردی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق ، کلیه کاربران فناوری بیوگاز در ایران (11نفر) بودند و با استفاده از سرشماری انتخاب شدند که 5 نفر آن ها موفق و هنوز مشغول به کار هستند و 6 نفر ناموفق بوده و آن را به صورت موقت یا دائم کنار گذاشته اند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق از روش مشاهده، مصاحبه نیمه ساختارمند و بررسی اسناد و مدارک استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش کدگذاری و طبقه بندی استفاده گردید. یافته های حاصل از مقایسه افراد موفق و ناموفق در بکارگیری بیوگاز نشان داد که برای موفقیت در بکارگیری فناوری بیوگاز در ایران نیاز به مقدماتی است که در پنج طبقه کلی قرار گرفتند. این پنج طبقه کلی شامل توسعه منابع انسانی، جهت گیری ذهنی، ویژگی های فنی و تکنیکی، اقتصادگرایی و تطابق محیطی بوده است. در نهایت، فرآیندی برای بکارگیری موفق فناوری بیوگاز در ایران ترسیم و پیشنهادات کاربردی ارائه گردید. از جمله پیشنهادات ارائه شده ارائه تسهیلات دولتی و کاهش هزینه های تولید بیوگاز برای دامدارن بود.
بررسی نقش بنیان های جغرافیایی دربرنامه ریزی توسعه پایدار روستایی با استفاده از مدل SOWT (مطالعه موردی شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: در این پژوهش به بررسی و شناخت بنیانهای جغرافیایی ونقش آن ها در برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی وارائه راه کارهای مناسب توسعه روستایی با توجه به نقش بنیان های جغرافیایی در شهرستان پاکدشت پرداخته شده است .با توجه به این که جغرافیا علمی با نگرش سیستمی است و تمام عناصر یک سیستم با یکدیگر در ارتباط وبه همدیگر وابسته اند وبرای شناخت عنصری از یک سیستم باید به کل سیستم آن احاطه داشت پس لازم است که پس از شناخت وضعیت جغرافیایی روستاها ازبعد طبیعی وانسانی موجود در روستاها راه حل هایی برای توسعه ساکنان روستا وناحیه مورد مطالعه باهدف رفع مشکلات اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی روستائیان پیشنهاد داده شود. بنیان های قوی و کارآمد باعث پیشرفت و ارتقاء فعالیت های اقتصادی واجتماعی شده وبه سطح درامد ورفاه مردم روستا کمک می کند وشناخت آنها توسط برنامه ریزان به تسریع بهتر فرایند برنامه ریزی روستایی می انجامد . البته شایان ذکر است که راه های ارتباطی ونزدیکی به شهر به تسریع عملکرد بنیان های جغرافیایی کمک بسیاری کرده است و باعث افزایش اگاهی مردم وشناخت بهتر جهت افزایش بازدهی محصولات کشاورزی خودباحداقل هزینه شده است.پس درامربرنامه ریزی توسعه روستایی لزوم توجه به بنیانها وتوان های محیطی هرروستا اهمیت بسیاری داردوبانگرش سیستماتیک وبرنامه ریزی همه جانبه وجامع می توان به توسعه پایدار روستایی رسیدالبته همراه بابرنامه ریزی کارشناسی شده بایدمشارکت مردم رادرفرایندتصمیم گیری دخالت داد و از نیروهای بومی ودانش غنی آنها به صورت بهینه ومطلوب بهره برد.هدف اصلی در این پژوهش، شناخت تنگناها و بررسی مشکلات و ارائه راه کارهای مناسب توسعه روستایی باتوجه به نقش بنیانهای جغرافیایی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
ارزیابی نقش و تاثیر توسعه ی فضای کسب و کار کارآفرینی گردشگری در جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی (نمونه موردی: دهستان استرآباد جنوبی در شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در توسعه ی روستایی، توسعه فضای کسب و کار گردشگری است، زیرا توسعه گردشگری می تواند با خلق فرصت های جدید اشتغال و درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاها داشته باشد. به همین دلیل سنجش سطح توسعه فضای کسب و کار گردشگری روستایی می تواند منجر به دریافت رهیافت های مناسبی در راستای توسعه پایدار روستایی شود. در پژوهش حاضر با استفاده از مدل رگرسیون خطی (ANOVA) به بررسی عوامل مؤثر در توسعه فضای کسب و کار گردشگری و میزان تأثیرگذاری آن بر توسعه پایدار روستایی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان پرداخته می شود. شیوه جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و میدانی است. برای تعیین حجم نمونه آماری مورد بررسی از مدل کوکران استفاده شد و 440 نمونه برای پرسشگری انتخاب شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حدود 7/56 درصد واریانس توسعه پایدار روستایی در محدوده روستاهای دهستان استرآباد جنوبی را توسعه فضای کسب و کار گردشگری تبیین می کند و 3/43 درصد دیگر مربوط به سایر متغیرهای دیگر است، نتایج حاکی از آن است که متغیر مستقل (توسعه فضای کسب و کار گردشگری) از قدرت تبیین بالایی برخوردار بوده و به خوبی قادر است میزان تغییرات و واریانس متغیر وابسته (توسعه پایدار روستایی) را توضیح دهد.
ارزیابی نقش نواحی صنعتی در توسعه ی پایدار روستایی(مطالعه موردی: دهستان مشک آباد شهرستان اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احداث صنایع در قالب شهرک ها در نواحی روستایی با هدف دستیابی به توسعه ی پایدار روستایی باعث تنوع بخشی به فعالیت های غیرکشاورزی، تنوع بخشیدن به اقتصاد روستا، تعدیل مهاجرت های بی رویه از روستا به شهرها، کاهش نابرابری های فضایی بین مناطق شهری و روستایی می شود. در این پژوهش آثار اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی شهرک صنعتی خیرآباد در محدوده ی روستایی دهستان مشک آباد واقع در بخش معصومیه شهرستان اراک مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) صورت گرفته است. طبق آمار سال 1395 محدوده دارای 9860 نفر جمعیت و 3190 خانوار بوده که حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران برابر با 370 پرسشنامه برآورد شده است. روایی پژوهش از طریق مصاحبه با متخصصین و پژوهش های دیگر در این زمینه به اثبات رسیده و پایایی گویه های پژوهش نیز گرچه در سه بعد (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) دارای پایایی بالا و گویه کالبدی پایایی پایینی را نشان می دهد ولی در کل داده های پژوهش در سطح بالایی معنادار می باشند. برای تحلیل داده ها از طریق آزمون های t مستقل تک نمونه ای و آزمون Anova تفاوت میانگین و معناداری ابعاد مختلف مورد سنجش قرارگرفته است. نتایج آثار شهرک صنعتی بر منطقه مورد مطالعه، مجموع میانگین شاخص های اقتصادی را عدد 55/4، در بعد اجتماعی 72/3، در بعد زیست محیطی 56/3 و در بعد کالبدی 49/3 نشان می دهد. تأثیرگذاری در شاخص های اقتصادی بالاتر از ابعاد اجتماعی، کالبدی و محیطی بوده است..
شناسایی معیارهای مؤثر بر پایداری اجتماعی و اقتصادی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
147 - 163
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در ارتباط با سکونتگاه های روستایی مقوله پایداری اجتماعی - اقتصادی است. این دو معیار، به علت توجه بیشتر به مؤلفه های پایداری محیطی، تا حد زیادی در سایه و سیطره آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل بررسی شده اند. ازاین رو،نگارندگان در پژوهش حاضر کوشیده اند معیارهای مؤثر بر پایداری اجتماعی و اقتصادی در مناطق روستایی را ارزیابی و رتبه بندی کنند. بررسی های انجام گرفته بیانگر آن است که تاکنون تحقیق جامع و کاملی در این حوزه انجام نگرفته و فقطبه گردآوری معیار ها و رتبه بندی روستاها اکتفا شده است. این در حالی است که بدون توجه به میزان اهمیت و تأثیر آن بر پایداری امکان رسیدن به نتیجه مطلوب فراهم نخواهد شد. بنابراین، در تحقیق حاضر با بهره گیری از طراحی ساختار سلسله مراتبی به تحلیل و رتبه بندی معیار ها از نظر میزان اهمیت پرداخته شده است. بر این اساس، با مرور منابع علمی معتبر داخلی و خارجی و همچنین مصاحبه با کارشناسان سازمان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، این معیارها شناسایی و دسته بندی شد. به این ترتیب، ده زیرمعیار امنیت، ایمنی، آموزش، مشارکت، جمعیت، بهداشت، فراغت، مسئولیت پذیری، رضایت از خدمات، و تعلق مکانی به عنوان زیرمعیارهای پایداری اجتماعی و ده زیرمعیار نرخ بیکاری، بیمه کشاورزی، دسترسی به بازار، نوسان قیمت، بار تکفل، مکانیزاسیون، میانگین درآمد، سرانه دامی، تنوع اقتصادی، و سرمایه گذاری نیز برای پایداری اقتصادی در مناطق روستایی ایران شناسایی شد. در ادامه و براساس آرای متخصصان و کارشناسان توسعه و برنامه ریزی روستایی مشخص شد که میزان تأثیر معیارهای اجتماعی و اقتصادی بر پایداری سکونتگاه های روستایی تقریباً یکسان است و تفاوت چندانی در میزان اهمیت آن ها وجود ندارد. از طرفی دیگر، زیرمعیارهای آموزش و نرخ بیکاری به ترتیب مؤثرترین زیرمعیارهای پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی در سکونتگاه های روستایی کشورند.
تحلیل فضایی اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر تغییرات سطح توسعه پایدار در حوزه های روستایی مطالعه موردی: شهرستان بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: در دو دهه اخیر بر مفهوم سرمایه اجتماعی به واسطه ارتباط آن با مؤلفه های بنیادین اجتماعی شامل آگاهی، مشارکت، اعتماد، انسجام و شبکه اجتماعی در راستای توسعه پایدار جوامع به ویژه جوامع روستایی تأکید شده است؛ بنابراین برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی، برخورداری از سرمایه اجتماعی از ضروریات است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی درجه اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی و تحلیل فضایی آن در شهرستان بجنورد است. روش: پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه نمونه، 22 روستای با بیش از 20 خانوار در شهرستان بجنورد است و از مجموع 4849 خانوار ساکن در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران حجم نمونه 298 خانوار محاسبه شد. این افراد با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی، تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS و مدل رگرسیون موزون جغرافیایی به کار رفت. نتایج: با توجه به نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش بیش از 58/2 است؛ یعنی رابطه معنادار و غیرمستقیم است؛ بدین ترتیب سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی تأثیر مثبت و معناداری دارد. براساس ضرایب کل، شبکه اجتماعی با ضریب 575/0، بیشترین و انسجام اجتماعی با ضریب 046/0، کمترین تأثیر را بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی دارند. نتایج تحلیل فضایی با استفاده از مدل GWR نشان داد ضریب تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار روستایی در روستای ایزمان کم است و در میان زو در بالاترین سطح قرار دارد. درمجموع حدود 6/36درصد روستاها و 41درصد جمعیت روستایی شهرستان بجنورد ضریب تأثیری بین 871/0 تا 885/0 داشته اند. نوآوری: در پژوهش حاضر برای نخستین بار بحث تحلیل فضایی اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار با رگرسیون موزون جغرافیایی بررسی شده است.
تحلیل نقشِ مدیریت مبتنی بر حکمروایی خوب در توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی: دهستان فیلستان، شهرستان پاکدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
93 - 112
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب روستایی، پیش شرطی برای توسعه پایدار روستایی بر شمرده می شود، با استقرار رهیافت حکمروایی خوب روستایی در محیط روستاها، می توان عدم تمرکز، مدیریت منابع روستایی، مشارکت همگانی، شراکت بین دولت و جامعه مدنی و بخش خصوصی را در بطن جامعه روستایی نهادینه کرد. پژوهش حاضر به منظور تحلیل نقش مدیریتی مبتنی بر حکمروایی خوب در توسعه پایدار روستایی دهستان فیلستان شهرستان پاکدشت انجام شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و روش پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها و اطلاعات به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسشنامه) در نه شاخص: مشارکت، شفافیت، قانون مداری، عدالت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، نظارت، کارآیی و اثربخشی و تخصص گرایی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار در روستاهای دهستان فیلستان (شهرستان پاکدشت) بوده که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 354 خانوار محاسبه و به صورت تصادفی ساده توزیع گردید. برای تحلیل داده ها از تکنیک شانون، تکنیک کوپراس، مدل ویکور، میانگین رتبه و t تک نمونه ای و رگرسیون گام به گام استفاده شد. در این پژوهش، شاخص پاسخگویی با استفاده از تکنیک شانون بیشنرین امتیاز (9811/0) و شاخص تخصص گرایی کمترین امتیاز (8631/0) را به خود اختصاص داده اند. بر اساس تکنیک کوپراس، روستای فیلستان بهترین وضعیت را از لحاظ 9 شاخص حکمروایی خوب محلی در بین روستاهای این دهستان داراست و با توجه به مدل ویکور، روستای فیلستان در بین سایر روستاهای دهستان فیلستان از لحاظ پایداری در رتبه اول قرار دارد. سطح حکمروایی و پایداری روستاها در سطح مطلوب بود و رابطه معناداری بین حکمروایی خوب و پایداری روستایی وجود داشت. نتیجه آزمون رگرسیون گام به گام نشان می دهد که مقدار بتای شاخص پاسخگویی با 325/0 =β بیشترین اهمیت را در افزایش سطح حکمروایی روستاها داراست.
تحلیل اثرات اقتصاد دامداری در پایداری سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: دهستان گاودول شرقی، شهرستان ملکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامداری یکی از مهمترین فعالیت های است که در مناطق روستایی رواج دارد و غالب روستاییان در کنار زراعت، باغداری به دامداری (نگهداری دام های سبک و سنگین) نیز مشغول هستند و بعضی از تولیدات روستاییان در بخش زراعت و باغداری به تغذیه دام اختصاص داده می شود و قسمتی دیگر نیز مانند لبنیات، گوشت زنده و ... خود مصرفی یا به فروش می رسد . هدف از این پژوهش تحلیل اثرات اقتصاد دامداری بر توسعه پایدار روستایی می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق دهستان گاودول شرقی شهرستان ملکان می باشد؛ طبق سرشماری این منطقه در سال 1395 دارای 2306 خانوار و 7468 نفر جمعیت بوده که براساس فرمول کوکران تعداد 283 خانوار به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب گردیده اند. این نمونه به صورت تصادفی از میان خانوارهای دارای اقتصاد معیشتی دامداری انتخاب شده است. به منظور آنالیز داده های مربوط به آمار استنباطی از تی تک نمونه ای، رگرسیون، تحلیل مسیر و نمودار اثر استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که، بین اقتصاد دامداری و توسعه پایدار روستایی با میزان همبستگی 400/0 و سطح معنی داری 000/0 رابطه مثبت و معنی داری برقرار است؛ به طوری که برای ابعاد اقتصاد دامداری به ترتیب بخش اقتصادی با مقدار تأثیر 0.743 و بخش اجتماعی با مقدار تأثیر 355/0 بیش ترین میزان اثرگذاری را بر توسعه پایدار روستایی منطقه داشته اند. هم چنین، بخش کالبدی با مقدار تأثیر 0.176- کم ترین سطح اثرگذاری را بر توسعه پایدار روستایی منطقه داشته است. نتایج کلی پژوهش حاکی از این امر بوده که بخش اقتصادی با 41/0 درصد و بخش اجتماعی با 31/0 درصد، به منظور توسعه و گسترش اقتصاد دامداری منطقه، اثرگذاری مثبت را داشته اند.
بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی سکونتگاه های روستایی بعد از رخداد زلزله (موردمطالعه: دهستان سیلاخور شهرستان دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
51-66
حوزههای تخصصی:
شناخت مسائل و مشکلات روستاها و ارائه راهکارهای منطقی برای آن ها از اقدامات اساسی جهت توسعه پایدار روستایی است. امروزه نواحی روستایی جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی با مشکلات و موانع بسیاری روبه رو می باشند. یکی از این مشکلات، مخاطرات طبیعی می باشد. برای کاهش اثرات این رخدادها رویکرد تاب آوری مطرح شده است. هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی سکونتگاه های روستایی دهستان سیلاخور در شهرستان دورود بود. این پژوهش از نوع کاربردی و برای انجام آن از روش توصیفی- تحلیلی با به کارگیری پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری، 1539 خانوار از روستاهای در معرض زلزله دهستان سیلاخور بود که با استفاده از فرمول کوکران با خطای05/0 درصد 308 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روایی پرسش نامه پس از نظرخواهی از متخصصین و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ ارزیابی با مقدار910/0 ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های t تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که سکونتگاه های روستایی دهستان در بعد اقتصادی با میانگین نزدیک به سه تا حدی تاب آورند و روستای کلنگانه تاب آور و روستاهای ازنا، عالم آباد، لبان بالا، عزیزآباد و جهان آباد دارای تاب آوری کم و درنهایت بقیه روستاها تا حدی تاب آور می باشند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که عامل زمینه های اقتصادی و اشتغال با چهار شاخص (اشتغال، هزینه و درآمد، سرمایه اقتصادی، خسارت) و عامل ظرفیت های درآمدی و تسهیلاتی با سه شاخص (ظرفیت و توانایی جبران خسارت، بهره مندی از منابع بانکی، توانایی بازگشت به شرایط شغلی و درآمدی مناسب) به عنوان عوامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی شناخته شد.
بررسی و تبیین وضعیت روستاهای شهرستان اسلامشهر از نظر چالش های توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی چالش های عمده توسعه روستایی، پیش شرطی برای تدوین سیاست ها و ارائه الگویی انعطاف پذیر برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین وضعیت روستاهای شهرستان اسلامشهر از نظر چالش های توسعه روستایی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام کار، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را دو گروه روستاییان و کارشناسان تشکیل می دهند. در گروه اول 24 روستای شهرستان اسلامشهر که براساس سرشماری سال 1395 برابر با 36346 نفر معادل 11051 خانوار بوده است با استفاده از فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی سهمیه بندی انتخاب شده است. در گروه کارشناسان نیز 20 نفر به صورت تخمین شخصی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اس.پی.اس.اس و آزمون تی تک نمونه ای استفاده و در نهایت برای رتبه بندی روستاهای مورد مطالعه از نظر چالش های توسعه روستایی از تکنیک تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که چالش های اقتصادی، کالبدی, فیزیکی و مدیریتی بیشترین چالش های روستاهای مورد مطالعه هستند و عدم اشتغال و عوامل جمعیتی از مهمترین چالش های موجود در این روستاها است. همچنین نتایج تاپسیس فازی نشان داد که روستای سیمون با مقدار تاپسیس 912/0 در رتبه اول و روستای گلدسته و شاطره با مقدار تاپسیس 000/0، در رتبه آخر قرار گرفته اند. به عبارتی دیگر بیشترین چالش های توسعه روستایی در روستای سیمون و کم ترین چالش در روستای گلدسته قرار وجود دارد.
نقش رابطه روستا-شهری در برنامه ریزی ناحیه ای با رویکرد پایداری جمعیتی از طریق توسعه پایدار روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
1 - 20
حوزههای تخصصی:
اهمیت حیات و توسعه روستایی به عنوان موتور محرکه و مولد هر کشور و عاملی در راستای توسعه ملی، محرومیت زدایی و رشد اقتصادی بر کسی پوشیده نیست و روابط متقابل بین شهر و نواحی روستا در کشورهای در حال توسعه از نظر کیفی متفاوت با روابط شهر و نواحی روستایی در کشورهای توسعه یافته است، لذا توزیع بهتر و هماهنگ فعالیت ها در روابط روستا- شهری به تناسب ویژگی ها و داده های محیطی، استقرار مستمر جمعیت، جلوگیری از حرکت مکانی نابجای جمعیت، کاربرد تدابیر لازم در تثبیت جغرافیایی جمعیت مهاجر، کاهش تباین و اختلافات محیطی و اصلاح و بهسازی و بازسازی مکان های نامطلوب از طریق بررسی و تحلیل معیارهای توسعه پایدار روستایی در برنامه ریزی روابط روستا– شهری از دیدگاه ساکنان مناطق روستایی می تواند سبب تعادل بخشی پایدار جمعیتی در نواحی روستایی گردد. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSSو تحلیل آماری داده ها در 2 گروه توصیفی و تحلیلی، نتایجی بدست آمده که بر اساس روش تحلیل خوشه ای 44.1 درصد از روستاهای نمونه تحقیق در سه بعد پایدار، 26.5 درصد نیمه پایدار و 29.4 درصد ناپایدارند و بر اساس آزمون ANOVA روابط روستا – شهری در روستاهای پایدار قوی تر می باشد. بر اساس آزمون تاکسونومی عددی تغییرات ناپایداری های اقتصادی (صرفه اقتصادی فعالیت های کشاورزی، بهبود کمیت و کیفیت تولیدات، بهبود وضعیت بازاررسانی، توجه به تقاضاهای بین المللی، کاشت و پرورش ارقام محلی) به ترتیب با DL، 043/0، 079/0، 214/0، 278/0، 616/0 از دیدگاه ساکنان مناطق روستایی در رتبه اول قرار دارد.
تحلیل فضایی پایداری سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
953 - 969
حوزههای تخصصی:
ساده ترین شکل مطالعه در عرصه توسعه پایدار روستایی، از دیدگاه جغرافیایی، مطالعه نحوه توزیع فضایی آن هاست. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، سنجش سطوح فضایی پایداری سکونتگاه های روستایی واقع در استان قم است. پژوهش حاضر براساس هدف کاربردی و روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش اسنادی به دست آمده است. محدوده مورد مطالعه استان قم و جامعه آماری پژوهش روستاهای دارای سکنه استان قم هستند. وزن دهی به شاخص های پژوهش با استفاده از مدل F’ANP و تحلیل داده ها با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره VIKOR انجام شد. برای طبقه بندی روستاهای مورد مطالعه از جنبه سطوح پایداری از روش تحلیل خوشه ای و نرم افزار GIS و برای تحلیل عوامل مؤثر بر پایداری از رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد از 180 روستای مورد مطالعه ده روستا در طبقه پایدار، 18 روستا در طبقه نسبتاً پایدار، 108 روستا در طبقه پایداری پایین، و 46 روستا در طبقه ناپایدار قرار دارند. روستاهای ناپایدار در مناطق مرکزی استان استقرار یافته اند. همچنین، نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که روستاهای استان در مقایسه با یکدیگر از سطح پایداری پایینی برخوردارند؛ به طوری که الگوی فضایی آن نامتعادل است و این پایداری به طور یکسان در همه شاخص های پایداری روستاها اتفاق نیفتاده است. این وضعیت بیانگر پویش ناقص نظام سکونتگاهی استان است. از نظر کاربرد مدل ها و تکنیک های کمّی، در این پژوهش برای اولین بار از پژوهش F’ANP در تعیین سطوح پایداری روستایی استفاده شده و نتایج تحقیق کارایی این مدل را در مطالعات جغرافیایی اثبات کرده است.
ارزیابی رویکرد متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در دستیابی به توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان دره شهر
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
608 - 622
حوزههای تخصصی:
فقیرترین جوامع دنیا را اغلب افراد بدون زمین کشاورزی یا با زمین اندک تشکیل می دهند که عمدتاً در مناطق روستایی زندگی می کنند. نظر به اینکه درآمد حاصل از فعالیتهای کشاورزی در این جوامع ممکن است اشتغالی در حد معیشت ایجاد نماید، ایجاد تنوع در اقتصاد روستایی یکی از مقوله های مهمی است که توجه به آن ضروری می باشد. این مقاله کوششی است برای پاسخ دادن به این سؤال که آیا تنوع بخشی در اقتصاد روستایی می تواند ابزاری برای تحقق توسعه پایدار در مناطق روستایی باشد؟ روش تحقیق در این مقاله، روشی توصیفی-تحلیلی است، جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی( پرسشنامه و مصاحبه) استفاده شده است. همچنین در تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل خوشه ای، سطوح پایداری سکونتگاه های روستایی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با 36 شاخص در مقیاس نسبی تعیین گردید. نتایج حاصله از 35 پرسشنامه ی روستا و 295 پرسشنامه ی خانوار نشان می دهد که فقط 8/8 درصد سکونتگاه های روستایی بررسی شده، از نظر ابعاد سه گانه پایدار بودند و 1/44 درصد آنها در گروه نیمه پایدار و 1/47 درصد در گروه ناپایدار قرار داشتند. بررسی نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که میانگین نمره ی تنوع فعالیت های اقتصادی در روستاهای پایدار 6/38 درصد، در روستاهای نیمه پایدار 7/30 درصد و در روستاهای ناپایدار 5/27 درصد است. به منظور بررسی دقیق تر رابطه ی بین پایداری و تنوع، از همبستگی پیرسون استفاده شد. بررسی ها نشان داد که رابطه ی بین پایداری و تنوع مستقیم و به میزان 77/0 درصد بود، که از نظر شدت قوی است. بر این اساس، نتایج نشان می دهد که متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در نواحی روستایی می تواند پایداری سکونتگاه ها و در نتیجه توسعه پایدار روستایی را تقویت کند.