مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
مدیریت سود واقعی
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
35 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر جایگاه شرکت در چرخه عمر بر مدیریت سود واقعی با تأکید بر نقش تعدیل کننده مالکیت خانوادگی می باشد. روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی محسوب می شود. همچنین این پژوهش، از نظر ماهیت یک پژوهش علّی-معلولی از نوع پژوهش های پسارویدادی است و منبع آن اطلاعاتی است که در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران درج شده است. محدوده زمانی تحقیق شامل هشت سال متوالی از سال 1393 تا 1400 می باشد. نمونه آماری شامل 141 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران است. تجزیه و تحلیل نهایی داده ها با کمک نرم افزار آماری ایویوز صورت گرفته است. برای بررسی و آزمون فرضیه های پژوهش، ابتدا نمونه کل تحقیق به دو گروه شرکت های دارای مالکیت خانوادگی و فاقد مالکیت خانوادگی تقسیم می شود. در ادامه تاثیر چرخه عمر بر متغیرهای مدیریت سود با استفاده از آنالیز رگرسیون چندمتغیره در هر دو نمونه به طور مستقل آزمون می شود. در نهایت نیز ضرایب تاثیر به دست آمده در دو نمونه از طریق آزمون مقایسه میانگین دونمونه ای (مقایسه زوجی) با یکدیگر مقایسه می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد اولاً بین مراحل چرخه عمر شرکت ها و مدیریت سود از طریق مدیریت فروش، مدیریت هزینه های تولید و مدیریت سرمایه گذاری ها ارتباط معناداری وجود دارد؛ ثانیاً استراتژی های مدیریت سود مورد استفاده در چرخه عمر شرکت های دارای مالکیت خانوادگی متفاوت از سایر شرکت ها است. بر اساس یافته های این پژوهش، شرکت های فاقد مالکیت خانوادگی در مراحل معرفی و بلوغ به ترتیب از مدیریت هزینه های تولید و مدیریت فروش استفاده می کنند و در مراحل پایانی عمر (افول) مدیریت سود با استفاده از مدیریت سرمایه گذاری ها را در دستور کار قرار می دهند؛ درحالی که شرکت های دارای مالکیت خانوادگی در مراحل اولیه (معرفی و رشد) از مدیریت سود استفاده نمی کنند و در مراحل بلوغ نیز با استفاده از مدیریت فروش، اقدام به مدیریت سود واقعی می کنند.
تأثیر مدیریت غیر عادی ریسک سازمانی بر مسئولیت اجتماعی شرکت: نقش تعدیلگری ترکیبی فرا اطمینانی مدیرعامل و مدیریت سود واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکتی موضوعی جدید و حساسیت برانگیز در ادبیات نظری پژوهش های حسابداری بوده است و عامل اساسی بقای شرکت ها به شمار می رود و از جنبه های مختلف مورد توجه سرمایه گذاران، مدیران و پژوهشگران قرارگرفته است. محققان متغیرهای متعددی را به عنوان عوامل مؤثر بر ایفای مسئولیت اجتماعی شرکتی ذکر نموده اند؛ اما این پژوهش مشخصاً به بررسی عواملی مانند مدیریت ریسک سازمانی، مدیریت سود و فرا اطمینانی مدیرعامل بر مسئولیت اجتماعی شرکتی پرداخته است. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات مربوط به ۱۲۱ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و در طی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ و با استفاده از نرم افزار ایویوز به بررسی فرضیه ها پرداخته شد. نتایج حاصل از فرضیه اول نشان داد مدیریت غیرعادی ریسک بر مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر منفی و معنادار دارد. همچنین، نتایج فرضیه دوم نشان داد مدیرعامل فرا اطمینان، زمانی که مدیریت غیرعادی ریسک سازمانی افزایش می یابد، با درگیر شدن در مدیریت سود واقعی، مسئولیت اجتماعی بالاتری از خود بروز می دهد.
تاثیر اهرم مالی بر مدیریت سود و مبادله (توازن) بین اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود واقعی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر اهرم مالی بر مدیریت سود و مبادله (توازن) بین اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود واقعی است. در راستای هدف پژوهش، چهار فرضیه تدوین شد. جهت آزمون این چهار فرضیه با استفاده از روش حذف سامانمند، نمونه ای متشکل از 105 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی هشت ساله بین سال های 1394 لغایت 1401 انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل دادها و آزمون فرضیه ها از مدل های رگرسیون چند متغیره به روش دادهای ترکیبی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که اهرم مالی تاثیر مثبتی بر مدیریت سود تعهدی، مدیریت سود واقعی و مدیریت سود کلی دارد. همچنین نتایج نشان داد که شرکت هایی که دارای اهرم مالی بالایی هستند، بیشتر از مدیریت سود واقعی نسبت به مدیریت سود تعهدی استفاده می کنند (توازن بین اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود واقعی کمتری دارند).
بررسی تاثیر مدیریت سود واقعی بر چسبندگی هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳ (جلد ۳)
329 - 346
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی های مربوط به تضاد منافع مدیران و مالکان از یکسو و اهمیت آثار عملکرد شرکت بر سایر گروه های ذینفع از دیگر سو، دیر زمانی است که توجه همگان را به خود جلب کرده است و یافتن الگویی مناسب مشغله جدی بسیاری از افراد شده است. صاحبنظران امروزه بهترین راه حل این مشکلات را در بهبود راهبری شرکت ها و مدیریت سود آنها می دانند از این رو با توجه به مطالب فوق این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا مدیریت سود واقعی بر چسبندگی هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر دارد؟ جامعه آماری تحقیق 126 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. همچنین قلمرو زمانی شامل 5 سال متوالی از سال 1396 تا 1400 است که با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره به آزمون فرضیه تحقیق پرداخته شد مدیریت سود واقعی (سطح غیرعادی جریان اختیاری شرکت) بر چسبندگی هزینه شرکت در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معناداری دارد.
بررسی رابطه بکارگیری حسابرسان پرمشغله و مدیریت سود با تاکید بر نقش کمیته حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
90 - 113
حوزههای تخصصی:
به لحاظ نظری، حسابرسان پرمشغله می توانند بر مدیریت سود شرکت ها اثرگذار باشند. هر چند، نظریه های رقیبی در خصوص نحوه این اثرگذاری (اثر مثبت در مقابل اثر منفی) وجود دارد. بنابراین مطالعه حاضر اولا به بررسی تجربی رابطه بین بکارگیری حسابرسان پرمشغله و مدیریت سود می پردازد و ثانیا نقش تعدیلگری کمیته حسابرسی را در رابطه بین حسابرسان پر مشغله و مدیریت سود، ارزیابی می کند. در این راستا تعداد 156 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1401 -1395 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب می شود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری بین بکارگیری حسابرسان پرمشغله و مدیریت سود تعهدی و واقعی وجود دارد. بعلاوه یافته ها حاکی از آن است که استقلال کمیته حسابرسی و تخصص کمیته حسابرسی بر رابطه بین بکارگیری حسابرسان پر مشغله و مدیریت سود واقعی تاثیر معناداری ندارد. در شرکت هایی که توسط حسابرسان پرمشغله مورد حسابرسی قرار می گیرند میزان مدیریت سود تعهدی و واقعی بیشتر است. این پژوهش نشان می دهد که از میان استدلال ها یا نظریه های رقیب در خصوص ارتباط بین حسابرسان پر مشغله و مدیریت سود، در ایران کدام یک تفوق تجربی دارد. همچنین، پژوهش حاضر، نقش تعدیلگری کمیته های حسابرسی در خصوص خصوص ارتباط بین حسابرسان پر مشغله و مدیریت سود را ارزیابی می کند.
ارتباط میان کارآیی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی و مدیریت سود واقعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت واحد تجاری همواره باید به دنبال فرصت هایی باشد تا ارزش شرکت را افزایش دهد. بدون ایجاد وجوه نقد کافی، نمی توان محصولات جدید تولید نمود و به فروش رساند، از این رو، ارزش شرکت بدون ایجاد وجوه نقد عملیاتی کافی بهبود نمی یابد. بنابراین، هدف این پژوهش آن است تا در راستای اهداف گزارشگری مالی، کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی را بر اساس تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری نماید و سپس رابطه میان نمره کارایی را با مدیریت سود واقعی مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری تحقیق شامل 550 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که از این تعداد 120 شرکت به عنوان نمونه تحقیق به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. مبانی نظری و داده های پژوهش طبق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تحلیل های آماری از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی طی دوره پژوهش، روندی نزولی است. همچنین کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی رابطه ای منفی و معنی دار با مدیریت سود واقعی دارد.
بررسی نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کمیته حسابرسی و مدیریت سود واقعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های حسابداری و راهبری شرکتی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
113 - 133
حوزههای تخصصی:
مدیران شرکت ها تلاش فزاینده ای برای افزایش منافع شخصی و دستیابی به جایگاه برتر انجام می دهند. با این وجود، شرکت ها مکانیزم هایی را جهت کاهش رفتارهای فرصت طلبانه و کاهش تضاد منافع برقرار می کنند. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کمیته حسابرسی و مدیریت سود واقعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این راستا، تعداد 120 شرکت برای دوره زمانی 1396-1401 انتخاب گردید. هدف پژوهش کاربردی و روش شناسی آن از نوع پس رویدادی است. از رویکرد داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار آماری Eviews استفاده شد. نتیجه آزمون فرضیه اول نشان داد که بین کمیته حسابرسی و مدیریت سود واقعی ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد. در حقیقت، اثربخشی کمیته حسابرسی می تواند موجب کاهش مدیریت سود واقعی شرکت شود. همچنین، نتیجه آزمون فرضیه دوم نشان داد که با نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بین کمیته حسابرسی و مدیریت سود واقعی ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد.
تبیین الگوی پیش بینی مدیریت سود با استفاده از ترکیب روش های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت مدیریت سود برای استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری به دلیل ارزیابی عملکرد، پیش بینی سودآوری و تعیین ارزش واقعی شرکت بسیار حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش ارائه مدلی جهت تشخیص مدیریت سود اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی از طریق ارزیابی عملکرد با استفاده از روش های یادگیری ماشین از جمله درخت تصمیم، ماشین بردار پشتیبان، k- نزدیک ترین همسایه، یادگیری عمیق و ترکیب آنها با روش انتخاب ویژگی ریلیف و تحلیل مؤلفه های اصلی است. برای دستیابی به این هدف، تعداد 180 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران به عنوان نمونه آماری برای سال های 1389 تا 1400 انتخاب گردید. همچنین برای آزمون فرضیه ها از معیارهای میانگین صحت پیش بینی، خطاهای نوع اول و دوم استفاده گردید یافته های پژوهش بیانگر آن است عملکرد روش های پیش بینی مدیریت سود اقلام تعهدی بر اساس الگوی انتخاب ویژگی مبتنی بر ریلیف نسبت به الگوی انتخاب ویژگی مبتنی بر تحلیل مؤلفه های اصلی از توانای بهتری برخوردار است. این نتیجه در کلیه روش های پیش بینی مورد تایید قرار گرفت. اما نتایج برتری الگوی انتخاب ویژگی مبتنی بر ریلیف نسبت به الگوی انتخاب ویژگی مبتنی بر تحلیل مؤلفه های اصلی را در پیش بینی مدیریت سود واقعی نشان نداد. همچنین، یافته ها نشان دادند مدیریت سود اقلام تعهدی را می توان بادقت بالاتری نسبت به مدیریت سود واقعی پیش بینی کرد. نتایج پژوهش می تواند موردتوجه سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، تحلیلگران مالی و حسابرسان قرار گیرد. استفاده از ترکیب روش های یادگیری ماشین، می تواند به شناسایی فعالیت های بالقوه مدیریت سود کمک کند.