مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
افشای اطلاعات
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه افشای اطلاعات مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها و دقت پیش بینی مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. براساس فرضیه افشای شفاف مبتنی بر نظریه ذی نفعان، این دو متغیر دارای رابطه مثبت بوده و براساس فرضیه افشای فرصت طلبانه مبتنی بر نظریه نمایندگی، روابط این دو متغیر منفی است. دوره زمانی مورد مطالعه شامل سال های 1391 تا 1395 و نمونه برگزیده متشکل از 89 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین، برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون حداقل مربع های معمولی استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد بین افشای اطلاعات مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و دقت پیش بینی مدیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد که مؤید فرضیه افشای شفاف تحت نظریه ذی نفعان است.
تأثیر عدم رعایت الزامات قانونی مربوط به افشای اطلاعات بر اعتبار و لزوم معاملات سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
133-167
حوزههای تخصصی:
به واسطه ویژگی های خاص اوراق بهادار در قرارداد هایی که موضوع آن ها اوراق بهادار است، آگاهی یافتن طرفین بر آنچه سبب رغبت طرفین قرارداد نسبت به این اوراق می شود، دشوار است. بر همین اساس مطابق قانون بازار اوراق بهادار و دستورالعمل های مربوطه، ناشران اوراق بهادار در بازار اولیه و ثانویه مکلف به افشای اطلاعات مهم مربوط به اوراق بهادار هستند. هدف اصلی از تحمیل این تکلیف بر ناشران آگاه سازی سرمایه گذاران و ایجاد امکان تصمیم گیری آگاهانه برای ایشان درخصوص معامله بر اوراق بهادار است. بحثی که در این مقاله مطرح است این است که عدم رعایت الزامات قانونی مربوط به افشای اطلاعات چه تأثیری بر اعتبار و لزوم معاملات سهام خواهد داشت. به عبارت دیگر اگر ناشر اقدام به افشای اطلاعاتی که افشای آن ها لازم است ننماید و برخی سرمایه گذاران تحت تأثیر این موضوع اقدام به انعقاد معامله کنند؛ آیا معامله مذکور را می توان حسب مورد باطل یا قابل فسخ تلقی نمود؟ اجمالاً می توان گفت که نمی توان به طور کلی امکان بطلان یا قابل فسخ شدن قرارداد مذکور را نفی نمود و در موارد محدودی ممکن است عدم رعایت الزامات مذکور حسب مورد زمینه ساز بطلان قرارداد یا ایجاد خیار فسخ در قرارداد شود.
احراز رابطه سببیت در دعاوی مسئولیت مدنی ناشی از نقض الزامات مربوط به افشای اطلاعات در بازار اوراق بهادار (با مطالعه تطبیقی در حقوق آمریکا و فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانشنامه حقوق اقتصادی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
165 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اصلی مسئولیت مدنی، لزوم وجود رابطه سببیت بین فعل زیان بار و ضرر وارده است و جبران خسارت وارده به سرمایه گذاران مستلزم احراز رابطه سببیت بین نقض الزامات مربوط به افشای اطلاعات و زیان وارده به ایشان است. این در حالی است که عوامل مؤثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران و قیمت اوراق بهادار متعدد بوده و امکان احراز این که چه بخش از تغییر قیمت اوراق بهادار ناشی از نقض این الزامات است وجود ندارد. همین موضوع موجب شده در حقوق ایران، ماده 43 قانون بازار اوراق بهادار (در خصوص بازار اولیه) بلااجرا بماند و علیرغم تحقق موارد گسترده ای از نقض الزامات مربوط به افشای اطلاعات در سالیان اخیر، در عمل امکان جبران خسارت وارده به سرمایه گذاران در اثر نقض این الزامات وجود نداشته باشد. ازاین رو در این مقاله با رویکرد تطبیقی این پرسش موردبررسی قرار خواهد گرفت که چه راهکاری برای تسهیل احراز رابطه سببیت برای جبران خسارت ناشی از نقض الزامات قانونی مربوط به افشای اطلاعات وجود دارد. اجمالاً، به نظر می رسد برای تسهیل احراز رابطه سببیت در این دعاوی توسل به امارات قضایی یا پیش بینی اماره قانونی مبنی بر انتساب تفاوت قیمت در یک دوره زمانی خاص به نقض الزامات مربوط به افشای اطلاعات راهگشا خواهد بود.
بررسی رابطه بین وضعیت مالی رقبا در بازار محصول و کیفیت افشاء اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
27 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین وضعیت مالی رقبا در بازار محصول و کیفیت افشاء اطلاعات در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران می باشد. همچنین، این پژوهش به بررسی اثرات تعاملی اندازه شرکت، سودآوری شرکت و درصد سهامداران نهادی شرکت بر رابطه بین وضعیت مالی رقبا در بازار محصول و کیفیت افشاء اطلاعات می پردازد. متغیر وابسته پژوهش، کیفیت افشای اطلاعات و متغیرهای مستقل شامل وضعیت مالی شرکت در بازار محصول نسبت به رقبای صنعت، اثر تعاملی اندازه شرکت با محدودیت تأمین مالی، اثر تعاملی سودآوری با محدودیت تأمین مالی و اثر تعاملی درصد سهامداران نهادی با محدودیت تأمین مالی می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از داده های تاریخی سال های 1390- 1395 مربوط به 75 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و از تحلیل رگرسیون پانلی، استفاده گردیده است. نتایج پژوهش، نشان می دهد که هرچه محدودیت مالی شرکت بیشتر باشد افشای اطلاعات کاهش خواهد یافت. در واقع، با افزایش بدهی و در پی آن عدم توان رقابتی شرکت، افشای اطلاعات کاهش می یابد. همچنین، نتایج حاکی از آن است که اندازه شرکت و سودآوری توانسته اند رابطه بین محدودیت مالی بالا و کیفیت افشای اطلاعات را تحت تاثیر قرار دهد، درحالی که درصد سهامداران نهادی تاثیری بر رابطه بین محدودیت مالی بالا و کیفیت افشای اطلاعات نداشته است.
افشای اطلاعات الگوی کسب و کار: رویکردی ذی نفع محور برای بهبود محتوای اطلاعاتی گزارشگری مالی
حوزههای تخصصی:
با گسترش روز افزون نیازهای اطلاعاتی درباره عملیات واحدهای تجاری، ارائه صورت های مالی به روش سنتی پاسخگوی همه نیازهای استفاده کنندگان نیست. از گزارشگری مالی سنتی به علت ارائه ناکافی ضعف ها و قوت های یک واحد تجاری انتقاد شده است. بر این اساس به منظور رفع نقایص گزارشگری مالی فعلی (سنتی) و افزایش کیفیت اطلاعات حسابداری، در دهه اخیر، واژه الگوی کسب و کار توسط بسیاری از پژوهشگران در تحقیقات حسابداری و مدیریت مورد استفاده قرار گرفته است. از طرفی ارزیابی ذینفعان از الگوهای کسب و کار می تواند نقش کلیدی در توضیح و ارزیابی عملکرد شرکت داشته باشد. بسیاری معتقدند که موفقیت یا شکست یک کسب و کار به خاطر الگویست که برای آن در نظر گرفته شده است. به همین علت است که الگوی کسب و کار را به عنوان یک ساختار واحد برای توضیح مزیت رقابتی و عملکرد شرکت در نظر می گیرند. آنچه اهمیت بالایی دارد این است که الگوی کسب و کار واحد تجاری بدون در نظر گرفتن تمامی گروه های ذی نفع و درک روابط بین آنان نمی تواند موجب ایجاد مزیت رقابتی برای واحد تجاری شود؛ بنابراین، ارزیابی ذینفعان واحدهای تجاری از الگوهای کسب و کار نیازمند داشتن اطلاعات مالی و غیرمالی الگوهای کسب و کار است. مشارکت تمامی گروه های ذی نفع و استفاده حداکثری از ظرفیت های بالقوه آنان در طراحی و اجرای یک الگوی کسب و کار اثربخش، مستلزم پاسخگویی و ارائه اطلاعات مفید واحد تجاری به آنان است. انتظار بر این است که حسابداری از طریق افشای اطلاعات الگوهای کسب و کار به عنوان مهم ترین منبع اطلاعاتی برای انعکاس نتایج عملکرد، وضعیت مالی و جریانات نقدی واحد های تجاری و بهبود محتوای اطلاعات حسابداری، بتواند در این خصوص نقش اصلی خود را به شکل صحیحی ایفا کند.
تدوین استانداردهای حسابداری با رویکرد مدل کسب و کار: وضعیت موجود و افق پیش رو
حوزههای تخصصی:
در یکی دو دهه اخیر، پژوهشگران، نهادها و انجمن های حرفه ای و تخصصی و سازمان های حرفه ای عضو مجامع بین المللی حسابداری علاقه مندی خود را در به کارگیری مفهوم مدل کسب وکار در تحقیقات نشان داده اند. از نظر سرمایه گذاران، لازمه بهبود گزارشگری مالی و اطلاعات مربوط، ارتباط و پایداری بین مدل کسب وکار و سایر اطلاعات مندرج در گزارش های سالیانه است. آن ها معتقدند، محرک های کلیدی مدل های کسب وکار می توانند از طریق برقراری ارتباط ذاتی و محتوایی به صورت واضح و مبرهن در افشای اطلاعات مربوط به مدل کسب وکار واحد تجاری تشریح شود. از طرفی، استانداردسازی بخشی از سلسله مراتب توسعه فراگیر است که در اصطلاح به آن مدرنیته گفته می شود. در جامعه مدرن، هماهنگ سازی استانداردهای حسابداری امری لازم و ضروری است. از آنجا که درک صحیح، اهمیت و ضرورت اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی از الزام های پذیرش آن است، در این مقاله سعی شده است با توجه به استفاده مفهوم مدل کسب و کار در استاندارد بین المللی حسابداری شماره 9، ضمن بیان و توصیف نقش و اهمیت این مفهوم، از وضعیت موجود در به کارگیری آن در استانداردهای رایج حسابداری گزارشی ارائه نموده و دیدگاه های صاحب نظران و سرمایه گذاران در افق پیش روی استانداردهای گزارشگری مالی را بیان نماید.
تدوین چارچوب جامع افشای اطلاعات در موسسات اعتباری با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
183 - 216
حوزههای تخصصی:
افشای اطلاعات مفهومی چندوجهی به شمار می رود و شامل افشای اطلاعات در زمینه های مختلف نظیر مالی، حاکمیت شرکتی و زیست محیطی می باشد. هدف اصلی تحقیق، ارائه چارچوب جامع افشا اطلاعات از طریق بررسی مقالات معتبر داخلی و خارجی و بومی سازی مؤلفه های افشا با توجه به شرایط محیطی کشور و قانون عملیات بانکی بدون ربا می باشد. بدین منظور از روش های کیفی و کمی بهره گرفته شده است. به این ترتیب که ابتدا با استفاده از بررسی ادبیات موضوع و استفاده از روش فراترکیب، چارچوب اولیه افشا برای موسسات اعتباری استخراج گردید و سپس از طریق مصاحبه با 16 خبره بانکی، داده های حاصل از مصاحبه با روش تحلیل تم بررسی شد. چارچوب استخراجی از مرحله قبل، متناسب با محیط کشور تکمیل و بومی سازی شده است. براساس یافته های تحقیق، افشای مواردی مانند طرح علاج و افشای مبلغ تسهیلات تکلیفی از سوی دولت به کارایی سیستم بانکداری کمک می کند.
بررسی تأثیر افشای اطلاعات بر صرف ریسک سهام با توجه به سطح نرخ رشد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
381 - 409
حوزههای تخصصی:
هدف: نتایج پژوهش های تجربی در بررسی رابطه بین افشای اطلاعات و صرف ریسک سهام تا حدی متناقض بوده است. در پژوهش حاضر، تأثیر سطح نرخ رشد شرکت بر رابطه بین افشای اختیاری و اجباری اطلاعات و صرف ریسک سهام با هدف توضیح تناقض ذکرشده آزمون شده است. روش: به منظور اندازه گیری متغیر افشای اختیاری اطلاعات از سه معیار به موقع بودن، دقت و تورش پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه شرکت، استفاده شده است. افشای اجباری نیز با استفاده از دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات سازمان بورس اوراق بهادار تهران اندازه گیری شده است. برای آزمون فرضیه ها از اطلاعات 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بین سال های 1389 تا 1397و مدل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، رشد شرکت به عنوان متغیر تعدیلگر، بر رابطه بین به موقع بودن پیش بینی سودهای میان دوره ای با صرف ریسک ضمنی و بین تورش پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه با صرف ریسک ضمنی، مؤثر است. همچنین، می تواند بر رابطه بین دو معیار تورش و پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه با معیار صرف ریسک مبتنی بر ویژگی های شرکت در قالب دوره های زمانی تفکیک شده رونق و رکود بازار سرمایه نیز مؤثر باشد. علاوه بر این، نتایج پژوهش، حاکی از تأثیر عامل رشد شرکت بر رابطه بین افشای اجباری و صرف ریسک مبتنی بر ویژگی ها است. نتیجه گیری: رشد شرکت به عنوان متغیری تعدیلگر، بر رابطه بین معیارهای افشای اختیاری و اجباری اطلاعات و معیارهای صرف ریسک مؤثر است و می تواند نتایج متناقض پژوهش های این حوزه از بورس اوراق بهادار تهران را توضیح دهد. البته توانایی توضیح دهندگی، در دوره های زمانی رونق و رکود بازار، متفاوت خواهد بود.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر افشای اختیاری اطلاعات شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
649 - 671
حوزههای تخصصی:
هدف: نتایج تحقیقات پیشین نشان داده است که ارائه اطلاعات داوطلبانه و اختیاری شرکت ها، به کاهش ریسک سرمایه گذاران کمک می کند؛ اما ارائه این اطلاعات، به تصمیم های مدیران بستگی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر افشای اختیاری اطلاعات شرکت هاست. روش: با استفاده از داده های 135شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1388 تا 1397، فرضیه ها به کمک رگرسیون چندگانه آزمون شدند. یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران، بر افشای اختیاری اطلاعات شرکت ها تأثیر منفی و معناداری می گذارد. در این پژوهش، از دو شاخص نسبت پاداش مدیران بر کل حقوق و دستمزد پرداختی و اندازه امضای مدیران برای سنجش خودشیفتگی مدیران استفاده شده است. نتیجه گیری: خصوصیت های شخصیتی مدیران خودشیفته، آنان را به انجام اقدام هایی بر خلاف عرف سوق می دهد و باعث می شود در پی توجه و ستایش دیگران باشند و این اقدام ها در نهایت، عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. از این رو، تعصبات شخصی و توهم های مثبت مدیران خودشیفته، بر عرضه اطلاعات مالی به بورس اوراق بهادار تأثیر می گذارد. این مدیران، به نادیده گرفتن بازخوردهای منفی محرمانه از عقل خویش تمایل دارند و به طور طبیعی، اطلاعات را در زمان ارتباط با سهام داران در خصوص عملکرد شرکت نادیده می گیرند. افزون بر این، مدیران خودشیفته، ممکن است آگاهانه، اطلاعات ارسالی برای متقاعدکردن سرمایه گذاران را که پروژه های در حال اجرا و با آینده امیدوارکننده ای دارند، تحریف کنند. بروز این پدیده در بین مدیران، باعث خواهد شد که با استفاده از روش های مختلف، تلاش کنند تا افشای اطلاعات اختیاری به سرمایه گذاران و سایر سهام داران را کاهش دهند.
ارائه مدل گزارشگری مالی مبتنی بر مفهوم الگوی کسب وکار (BM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
976 - 1005
حوزههای تخصصی:
هدف: در دهه اخیر، برخی از پژوهشگران و انجمن های حرفه ای حسابداری، به منظور رفع کاستی ها و ضعف های گزارشگری مالی فعلی، به استفاده از مفهوم الگوی کسب و کار در پژوهش های خود علاقه مند شده اند. با عنایت به نقش و اهمیت گزارشگری مالی، به عنوان یکی از منابع مهم اطلاعاتی در دسترس بازارهای سرمایه و به تبع آن، تلاش پژوهشگران برای افزایش کیفیت گزارشگری مالی، به عنوان ابزاری برای ادای مسئوولیت پاسخ گویی اجتماعی و محیط کسب وکار، پژوهش حاضر نیز، به دنبال ارائه مدلی از گزارشگری مالی مبتنی بر مفهوم الگوی کسب و کار است تا هم ضعف های گزارشگری مالی فعلی را رفع کند و هم کیفیت آن را افزایش دهد. روش: پژوهش حاضر، به لحاظ ماهیت داده ها و روش های تحلیل، از نوع ترکیبی راهبرد اکتشافی متوالی است. با بهره گیری از این راهبرد، سه گام کلی اجرا شده است. گام نخست: استخراج ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر گزارشگری مالی مبتنی بر مفهوم الگوی کسب و کار (روش کیفی) با استفاده از روش تحلیل تِم؛ گام دوم: تعیین شاخص های مدل گزارشگری و غربالگری آنها با استفاده از تکنیک دلفی فازی (روش کمّی)؛ گام سوم: معرفی شاخص های مورد اجماع خبرگان و ارائه مدل پیشنهادی نهایی. یافته ها: پس از مرور نتایج به دست آمده در مراحل کیفی و کمّی پژوهش، مدل نهایی به دست آمد که شامل 6 بُعد، 24 مؤلفه و 50 شاخص است. مدل به دست آمده می تواند به عنوان مدل بومی و بدیع برای گزارشگری مالی به کار برده شود. نتیجه گیری: با گسترش روزافزون نیازهای اطلاعاتی در خصوص عملیات واحدهای تجاری، به نظر می رسد که گزارشگری مالی به شکل سنتی، پاسخ گوی تمام نیازهای استفاده کنندگان نیست. بر این اساس، مدل پیشنهادی گزارشگری مالی مبتنی بر مفهوم الگوی کسب و کار در این پژوهش، نه تنها نیازهای ذی نفعان واحد تجاری را تأمین می کند، بلکه در بهبود محتوای اطلاعاتی صورت های مالی نیز، نقش بسزایی ایفا خواهد کرد.
ارزیابی فعالیت های گزارش نشده صندوق های سرمایه گذاری مشترک با استفاده از معیار شکاف بازده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
33 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، ارزیابی میزان ارزش افزوده حاصل از فعالیت های گزارش نشده صندوق های سرمایه گذاری مشترک است.
روش: در این پژوهش با استفاده از شاخص شکاف بازده، تأثیر فعالیت های غیرقابل مشاهده صندوق های سرمایه گذاری مشترک در فاصله زمانی گزارش های فصلی آن ها بررسی می شود.
یافته ها: فعالیت های گزارش نشده صندوق ها صرفاً به اندازه پوشش هزینه ها و کارمزدهای صندوق، ارزش افزوده ایجاد می کنند.
نتیجه گیری: در صندوق های سرمایه گذاری مشترک، نظارت گسترده و الزامات سخت گیرانه ای برای افشای اطلاعات وجود دارد، به همین دلیل یکی از شفاف ترین نهادهای مالی موجود در بازارهای مالی به شمار می روند. با وجود این میزان افشای اطلاعات، فعالیت هایی که به صورت فصلی در این صندوق ها طی فاصله زمانی میان افشای ترکیب سبد دارایی ها منتشر می شوند، برای سرمایه گذاران قابل مشاهده نیست. در این پژوهش، برای نخستین بار با استفاده از داده های ترکیب سبد دارایی های صندوق ها و شاخصی به نام شکاف بازده، میزان ارزش افزوده فعالیت های گزارش نشده صندوق ها اندازه گیری شده است. نتایج نشان می دهد فعالیت های گزارش نشده صندوق ها صرفاً به اندازه پوشش هزینه ها و کارمزدهای صندوق، ارزش افزوده ایجاد می کنند و بازده فراتری از آن برای سرمایه گذاران صندوق به ارمغان نمی آورند. به علاوه، این پژوهش نشان می دهد میزان ارزش افزوده مدیران این نوع صندوق ها در زمان هایی که بازار صعودی است افزایش می یابد که با یافته های پژوهش های پیشین در بازارهای توسعه یافته همخوانی دارد.
رابطه بین میزان افشای اطلاعات و ارزش شرکت
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۵
117 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای مهم بازار سرمایه، وجود اطلاعات شفاف و کامل می باشد. افشای اطلاعات کامل از سوی شرکت ها باعث افزایش کارایی بازار سرمایه خواهد شد. بنابراین یکی از الزامات کارآیی بازار سرمایه شفاف سازی و افشای کامل اطلاعات می باشد. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین میزان افشای اطلاعات و ارزش شرکت پرداخته شده است. برای تعیین میزان افشای اطلاعات توسط شرکت ها، چک لیستی بر اساس قوانین و مقررات سازمان بورس اوراق بهادار تهران و استانداردهای حسابداری ایران تهیه شده، که این چک لیست شامل افشای کل، اجباری و اختیاری اطلاعات می باشد. فرضیه های این پژوهش با استفاده از روش داده های ترکیبی برای 81 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بین سال های 1388-1386 مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رابطه معنی داری بین افشای کل، اجباری و اختیاری اطلاعات با ارزش شرکت وجود دارد
تأثیر افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی بر مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تأثیر افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. برای سنجش متغیرهای افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی به پیروی از ریاحی و عرب (2011) از یک فرم امتیاز بندی وی ژه (با اندکی تعدیل) و برای سنجش مدیریت سود از مدل کوتاری (2005) استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش از طریق مدل های رگرسیون خطی چند متغیره و با استفاده از داده های ترکیبی انجام شده است. تعداد 104 شرکت نمونه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی اثر معناداری بر مدیریت سود دارد. بدین ترتیب که افزایش افشای اطلاعات مالی منجر به کاهش مدیریت سود شده است در حالیکه با افزایش افشای اطلاعات استراتژیک و غیرمالی مدیریت سود نیز افزایش یافته است. نتایج حاصل در بعد افشای اطلاعات مالی مطابق با یافته های جو و کیم (2007) و ریاحی و عرب (2011) می باشد.
This research examines the effect of disclosure of strategic, non-financial and financial information on earnings management of companies in Tehran stock exchange. To evaluate disclosure of strategic, non-financial and financial information a grading form such as Riahi and Arab (2011) has been used. Also for measure earnings management Kothari`s model (2005) has been used. Results of the research have been analyzed by multi variable liner regression and. The research includes 104 companies as statistical sample. Results show that disclosure of strategic information, nonfinancial and financial has meaningful effect on earning management. In this way, the increase in the disclosure of financial information have been reduced earnings management, while increasing disclosure of strategic and non-financial information earnings management has also increased. the results disclosure of financial information are consistent with the findings of the Jo & Kim(2007) and Riahi &Arab(2011).
مطالعه ی تطبیقی سازوکارهای تضمین شفافیّت در شرکت های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
235 - 260
حوزههای تخصصی:
شرکت های دولتی که به منظور تسهیل ارائه ی مطلوب خدمات عمومی از سوی دولت ها ایجاد شدند، به واسطه ی نبود نظام حقوقی منسجم و دقیق که جوانب فعالیت آنها را ساماندهی کند، به یکی از نقاط مبهم هندسه ی حقوق عمومی کشور بدل شده اند. یکی از مهمترین نقایص نظام حقوق عمومی داخلی در این خصوص، نبود روش نظارت مؤثر بر عملکرد این شرکت ها است که زمینه ی بروز فساد را در آنها افزایش داده است. «ایجاد شفافیت» به عنوان راهکاری جهت جلوگیری از بروز فساد و در عین حال توسعه و تقویت میزان پاسخگویی و نظارت پذیری آنها، از اساسی ترین راهکارهای حل این معضل به شمار می رود که نوشتار حاضر در صدد یافتن سازوکار مناسب به منظور تضمین آن است. پژوهش پیش رو در مقام پاسخ به این پرسش که سازوکارهای تضمین شفافیت در شرکت های دولتی چیست، ضمن احصای اصول حاکم بر تحقق شفافیت اداری و مالی این شرکت ها از جمله «استقرار مناسب ترین شیوه های پاسخگویی»، «اعمال شفافیت سازمانی»، «مشارکت با ذینفعان در برنامه های مبارزه با فساد» و «تأمین شفافیت در ارتباط با مالکیت شرکت ها»، تحقق عملی آن در کشورهای جهان را ذیل چهار الگوی «ارائه ی گزارش جامع سالانه»، «ایجاد فرآیند حسابرسی داخلی»، «انتشار اطلاعات» و «درج بودجه شرکت های دولتی در قانون بودجه» مورد بررسی قرار داده و خلأهای نظام حقوقی داخلی در این باره را نمایان ساخته است. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی با بهره گیری از مطالعات تطبیقی و روش جمع آوری اطلاعات آن نیز مطالعه اسناد و متون و تحلیل محتوا است.
بررسی ارتباط بین محدودیت های مالی، تولید ناخالص داخلی و اقلام تعهدی اختیاری
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اقلام حسابداری که در گزارش های مالی تهیه و ارائه می شود، سود خالص است. معمولاً سود به عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات، عاملی برای تدوین سیاست های تقسیم سود و راهنمایی برای سرمایه گذاری و تصمیم گیری به حساب می آید. باید توجه داشت که برخی از ویژگی های ذاتی شرکت ها، سودمندی اقلام تعهدی را با افزایش احتمال میزان خطای برآورد کاهش داده و از این طریق بر روی کیفیت اقلام تعهدی تأثیرگذار است و موجب می شود تا مدیران برای نشان دادن هر چه بهتر عملکرد شرکت، از طریق اقلام تعهدی اقدام به مدیریت سود کنند. لذا بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین محدودیت های مالی، تولید ناخالص داخلی و مدیریت سود است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که بین محدودیت های مالی شرکت های حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی و میزان اقلام تعهدی اختیاری افشاشده رابطه منفی و معناداری وجود دارد. لذا فرضیه اول مورد تایید واقع گردید. همچنین نتایج حاکی از تایید فرضیه دوم مبنی بر آن است که بین میزان محدودیت های مالی شرکت های حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی و میزان اطلاعات مربوط افشاشده رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ و از سویی دیگر، فرضیه سوم نشان می دهد بین تولید ناخالص داخلی و مدیریت سود در شرکت های حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
بررسی تأثیر افشای اطلاعات و رشد دارایی و رشد فروش بر هزینه سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران و تحلیلگران در بحث درخصوص هزینه سرمایه، به طور معمول به میانگین ترکیبی هزینههای بدهی شرکت و هزینه سهام، اشاره میکنند. هزینه سرمایه متغیری چندبُعدی بوده که متأثر از متغیرهای مختلفی است. بنابراین هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر افشای اطلاعات و رشد دارایی و رشد فروش بر هزینه سرمایه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش و ماهیت از نوع پژوهش توصیفی-همبستگی است. به این منظور، برای آزمون این اثرات تعداد 162 شرکت پذیرفته شده در بوری اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1391 الی 1395، مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش از متغیرهای افشای اطلاعات، رشد دارایی و رشد فروش به عنوان متغیرهای مستقل و از متغیر هزینه سرمایه به عنوان متغیر وابسته، و همچنین متغیرهای عمر و اندازه شرکت نیز به عنوان متغیرهای کنترلی استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از نرمافزار EViews استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر معنادار رشد دارایی بر هزینه سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد، اما معناداری این رابطه، برای افشای اطلاعات و رشد فروش، مورد تأیید قرار نگرفت.
تحلیل تأثیر افشای اختیاری اطلاعات بر صرف ریسک ضمنی سهام در هر یک از چرخه های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
113 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر تأثیر افشای اختیاری اطلاعات بر صرف ریسک ضمنی سهام در هر یک از دوره های زمانی رونق و رکود بازار سرمایه را مورد آزمون قرار داده است. روش: به منظور اندازه گیری متغیر افشای اختیاری اطلاعات از معیارهای به موقع بودن، تورش و دقت پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه شرکت استفاده شده است. برای تعیین چرخه بازار سرمایه از فیلتر هودریک- پراسکات و به منظور آزمون فرضیه ها از اطلاعات 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1389 تا 1397 و مدل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار استتا نسخه 16 صورت گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افشای اختیاری، برای معیار تورش پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه در سطح کل نمونه و در دوره زمانی رونق و رکود به طور منفی و معنادار و برای معیار دقت پیش بینی سودهای میاندوره ای و سالانه در سطح کل نمونه و در دوره های زمانی مذکور، به طور مثبت و معنادار، بر صرف ریسک ضمنی تأثیر دارد. همچنین، نتایج پژوهش حاکی از این بود که معیار به موقع بودن پیش بینی سودهای میاندوره ای و سالانه در سطح کل نمونه و به موقع بودن پیش بینی سودهای سالانه در دوره زمانی رکود بازار به طور مثبت و معنادار بر صرف ریسک ضمنی سهام تأثیر دارد. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاکی از این است که چرخه بازار سرمایه می تواند بر رابطه بین معیار به موقع بودن پیش بینی سودهای سالانه و صرف ریسک ضمنی سهام تأثیر گذار باشد. همچنین، رابطه بیان شده برای معیارهای مختلف سنجش افشای اختیاری اطلاعات متفاوت است. نتایج حاصل از پژوهش می تواند به مدیران کمک کند تا از طریق افشای پیش بینی سودهای با تورش کمتر، از طریق جلب اعتماد سرمایه گذاران، میزان هزینه سرمایه خود را کاهش دهند .
حکومت حُسن نیت به عنوان اصلی فقهی و اخلاقی بر قراردادهای بیمه اعتبار تجاری
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
19 - 37
حسن نیت به عنوان اصلی که از متون دینی و فقهی قابل برداشت است؛ علاوه بر جنبه اخلاقی و دینی، به مرور زمان جامه حقوقی بر تن نموده و مآلاً از ضمانت اجرای حقوقی نیز بهره مند می گردد. وجود جنبه حقوقی در این اصل، توالی عدم رعایت آن را از توالی اخروی به دنیای کنونی کشیده و اعمال و وقایع حقوقی را متأثر می سازد. اگر چه این اصل بر تمامی قراردادها سایه افکنده است، لکن تنها در قراردادهای بیمه به لزوم وجود نهایت حسن نیت اشاره شده است. در بیمه های اعتبار، به دلیل ارتباط مستمر میان بیمه گذار و بیمه گر به جهت ویژگی های خاص این نوع بیمه و تعهد به افشاء بیمه گذار در تمامی مراحل عقد، اصل حسن نیت اهمیت دوچندان می یابد. چه اینکه سرنوشت بیمه گذار و بیمه گر در این قرارداد آنچنان به هم ممزوج شده است که آنها را تا مرز شرکای تجاری پیش می برد . مقاله پیش رو، بررسی توصیفی-تحلیلی جلوه های حسن نیت در قرارداد بیمه اعتبار از جانب هر یک از طرفین می باشد
کارکرد حقوقی امیدنامه در بورس و بازار اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۰
225 - 250
حوزههای تخصصی:
ارتباط امیدنامه با نهادهای متعدد بازار سرمایه؛ ازجمله مقام ناظر، بورس ها، برخی نهادهای مالی، ناشران اوراق بهادار و سرمایه گذاران، مستند مزبور را محمل حقوق و منشأ تکالیف متعددی می کند. در نوشتار حاضر کارکردهای امیدنامه برای فعالان مربوط در بورس و بازار اوراق بهادار را بررسی، و اوصاف، ماهیت حقوقی و ارزش اثباتی آن را مورد اشاره قرار می دهیم. آنچه در این خصوص حائز اهمیت می نماید آن است که چون امیدنامه وصف مشترکی از سند و مقرره را یدک می کشد، و در عین حال بخشی از فرایند ثبت و نظارت توسط نهاد ناظر (مترتب بر آن قسم نهادهای مالی که دارای امیدنامه تیپ و استاندارد هستند) واقع می شود، به مثابه یکی از مقررات بازار سرمایه تلقی می گردد. لذا، متناسب با ماهیت خاص خود منشأ آثار متعدد خصوصی و عمومی خواهد بود که این حقوق و تکالیف، روابط ویژه ای را میان فعالان و تابعان شکل می دهد. از این رو، به این سبب که امیدنامه امکان گمراه شدن و متضرر گشتن سرمایه گذاران را کاهش داده و ریسک سرمایه گذار و مسئولیت ارائه دهنده خدمات سرمایه گذاری یا ناشر و مدیران آن ها را پوشش می دهد، در عین اینکه می توان آن را تالی تلو اساسنامه شرکت یا صندوق دانست، چون نوع تعهد در آن به مثابه التزام و مسئولیت است و ضرورتاً به معنی دین در مفهوم خاص فقهی نیست، باید آن را فراتر از اقرار یا یک رابطه قراردادی صرف در نظر گرفت که اولاً اثرش وفق مندرجات سند و مقررات حاکم بر آن تفسیر می شود. ثانیاً در جای خود مسئولیت حقوقی و انتظامی در پی دارد که با فرض تفاوت در شرایط تنظیم انواع امیدنامه ها از حیث تابعان (متقاضی پذیرش / نهاد مالی) و از جهت تیپ یا استاندارد بودن یا نبودن مفاد آن، نوع و میزان این مسئولیت بستگی به موضوع و فرایند تنظیم امیدنامه خواهد داشت.
رویکرد نظام قضایی ایران به افشای اطلاعات شرکت های بورسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانشنامه حقوق اقتصادی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
147 - 162
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی، در بازار بورس و اوراق بهادار کشورها، یکی از سازکارهای حمایت از سرمایه گذاران، افشای اطلاعات شرکت های بورسی است. با توجه به اهمیت این موضوع در نظام اقتصادی ایران، مقاله کنونی با روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به بررسی مفهوم، محدوده موضوعی، مبانی نظری، اصول، چالش ها و موانع افشای اطلاعات شرکت های بورسی در ایران و چند کشور دیگر پرداخته است. بررسی های این مقاله دلالت بر دارد از میان مبانی نظری متعدد بیان شده برای مبنای افشای اطلاعات، حمایت از سرمایه گذاران به عنوان مهمترین مبنای قانونی به شمار می آید. همچنین افشای اطلاعات شرکت-های بورسی از اصول متعددی چون اصل افشای به موقع اطلاعات، اصل صحت اطلاعات و اصل قابل درک بودن اطلاعات، تبعیت می نماید. با وجود اینکه این اصول در نظام حقوقی ایران تصریح شده یا از قوانین موجود، قابل استنباط است، اما افشای اطلاعات در عمل با چالش ها و موانع متعددی، همچون اعمال نظام طبقه بندی اطلاعات از سوی برخی شرکت ها، اجتناب از ورود ضرر به شرکت و تعارض منافع مدیران، مواجه است که در برخی موارد، موجب عدم رعایت کامل اصول افشای اطلاعات می-شود. علاوه بر این، عدم رعایت برخی از اصول، در نظام حقوقی ایران، فاقد ضمانت اجرای کافی بوده و یا ضمانت اجرای مبهمی دارد.