مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
نابرابری
حوزههای تخصصی:
وجود نابرابری اقتصادی و اجتماعی میان مناطق، همواره محققان را بر آن داشته تا با استفاده از آمار و اطلاعات موجود و با کاربرد روش ها و تکنیک های مناسب، به تحلیل این عدم تعادل فضایی و نابرابری پرداخته و ضمن ارزیابی وضعیت مناطق از حیث توسعه و برخورداری ها، به ارائه راهکارهایی مناسب درجهت دست یابی به توسعه هماهنگ و یکپارچه بپردازند. در راستای رسیدن به هدف مذکور، در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل چند معیاره VIKOR، به ارزیابی میزان برخورداری شهرستان های استان لرستان (9 شهرستان) به تفکیک نماگر اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی، همچنین شناخت و مشخص کردن فاصله و اختلاف توسعه یافتگی بین مناطق مختلف آن پرداخته شده است. نتیجه به دست آمده از تحلیل در مجموع نماگرهای توسعه نشان می دهد که شهرستان خرم آباد دارای وضعیت مطلوب برخوردار و شهرستان های پل دختر و دلفان، در وضعیت نامطلوب محروم قرار دارند. در برایند تحلیل شکاف توسعه باید به بازتاب عواملی از جمله ساختار مدیریتی متمرکز، عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد (شهرستان خرم آباد) اشاره کرد.
تفکیک نهادی و نابرابری در آموزش و پرورش ایران (مطالعه موردی: دبیرستان های متوسطه نظری شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک نهادی به معنای اختصاص دادن دانش آموزان به مدرسه های متوسطه مختلف و یکی از عامل های بالقوه تعیین کننده کیفیت و برابری در آموزش است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر تفکیک نهادی بر سطح برابری سیستم آموزشی ایران با رتبه بندی و بررسی نابرابری بین مدرسه های متوسطه نظری انجام شده است. با بهره گیری از روش طبقه ای نسبی، 1003 دانش آموز و 307 معلم به صورت تصادفی انتخاب شدند؛ ولی انتخاب مدیران به صورت سرشماری بود. ابزار گرد آوری داده ها، پرسش نامه هایی بود که در پژوهش های بین المللی برای بررسی نابرابری میان کشورها و درون کشورها استفاده شده بود. داده ها با روش تاپسیس تجزیه و تحلیل شدند و نتیجه های روش ضریب پراکندگی برای اندازه گیری نابرابری، نشان داد بین انواع مدرسه ازنظر شاخص های مربوط به والدین، منبع های آموزشی، جو مدرسه و برون داد نهایی، نابرابری بالایی وجود دارد و نتیجه های رتبه بندی با روش تاپسیس نشان داد ازنظر شاخص های مربوط به والدین و برون داد نهایی، مدرسه های استعدادهای درخشان رتبه اول را دارند.
تحلیل جامعه شناختی بازتعریف هویت اجتماعی زنان در پرتو تمایلات مصرف گرایانه مورد مطالعه: زنان متولد دهه های50، 60 و 70 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، با گسترش مصرف گرایی و افزایش تمایلات مصرفی در عرصه جهانی، تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری جوامع روی داده است که سبب دگرگونی و تغییر در هویت زن سنتی و بازاندیشی در هویت خود در رویارویی با مظاهر امروزی مصرف گرایی شده است. امروزه افراد با گرایش به مصرف بیش ازحد کالاها برای رفع نیاز، سعی دارند جایگاه اجتماعی متفاوتی نسبت به دیگران برای خود کسب کنند. در این میان زنان با مصرف تظاهری به منزله افرادی که نماینده خانواده هایشان هستند، سعی دارند منزلت و جایگاه اجتماعی خود و خانواده هایشان را در جامعه بالا ببرند. مقاله حاضر مطالعه تأثیر مصرف گرایی بر بازتعریف هویت زنان دهه های50، 60 و 70 شهر اصفهان را در کانون خود جای داده است. نظریات استفاده شده در این پژوهش نظریه های پی یر بوردیو، تورشتاین وبلن وآنتونی گیدنز است. روش پژوهش از نوع کمی و به سنخ پیمایشی، روش گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته، حجم نمونه 384 نفر از زنان شهر اصفهان و روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بوده است. نتایج تحلیل نشان می دهند همبستگی های معناداری بین متغیرهای مصرف گرایی و بازتعریف هویت زنان، نابرابری اجتماعی و مصرف گرایی، نابرابری اجتماعی و بازتعریف هویت زنان و بین جهانی شدن و مصرف گرایی وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیونی نشان می دهند متغیرهای مصرف گرایی و جهانی شدن و نابرابری اجتماعی 22 درصد از تغییرات متغیر بازتعریف هویت اجتماعی را تبیین می کنند.
بررسی رابطه نابرابری، تفاوت و ستمگری با مطالبات اجتماعی زنان (مطالعه موردی زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی زمینه های مختلف شکل گیری مطالبات اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن، ضرورت جدی و انکارناپذیر موضوع شناسایی مطالبات اجتماعی زنان است. در عین حال شناسایی مطالبات اجتماعی زنان، گام بلندی در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها در حوزه زنان و خانواده است. در این مقاله، رابطه متغیرهای تفاوت، نابرابری و ستمگری با مطالبات اجتماعی زنان در نمونه آماری 400 نفره از زنان 25 - 55 ساله ساکن شهر تهران بررسی شد. پژوهش به شیوه پیمایش و از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از ابزار پرسشنامه ، نابرابری، تفاوت و احساس ستمگری را به عنوان متغیرهای مستقل و مطالبات اجتماعی زنان را به عنوان متغیر وابسته سنجیده شد. یافته ها، فرضیه ها را تأیید کرد و نشان داد که متغیرهای نابرابری، تفاوت و ستمگری اثر معناداری بر مطالبات اجتماعی زنان دارند و با افزایش متغیرهای متغیرهای نابرابری، تفاوت و ستمگری، مطالبات اجتماعی زنان به نحو معناداری افزایش می یابد. بر اساس نتایج به دست آمده، در پایان پیشنهاداتی برای کاهش زمینه های نابرابری، تفاوت و ستمگری برای زنان ارائه شده است.
بررسی رابطه استفاده از رسانه های ارتباطی با احساس ستمگری، نابرابری و تفاوت در زنان (مورد مطالعه: زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۲۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۳)
43 - 55
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه استفاده از رسانه ارتباطی چون مطبوعات، شبکه مجازی و شبکه تلویزیونی و ماهواره ای با احساس ستمگری، نابرابری و تفاوت در میان زنان است که با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته در میان نمونه 400 نفری از زنان 25 تا 55 ساله شهر تهران انجام شده است. داده به دست آمده، با نرم افزار SPSS تحلیل شده و همبستگی میان فرضیه پژوهش از طریق آزمون همبستگی موردازمون قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناخت تأثیر استفاده از رسانه ارتباطی بر شکل گیری احساس ستمگری، نابرابری و تفاوت در میان زنان است. یافته ها نشان می دهند که استفاده زنان از رسانه ارتباطی، بر احساس ستمگری، نابرابری و تفاوت در آنان تأثیر قابل توجهی دارد. مثبت بودن ضریب همبستگی، نشانه ارتباط مستقیم بین مؤلفه آزمون است، بدین معنی که با افزایش استفاده از رسانه ها، میزان احساس ستمگری، نابرابری و تفاوت در زنان افزایش می یابد و بالعکس. باتوجه به نتایج پژوهش، در پایان پیشنهادی جهت سیاستگذاری مؤثرتر و کارآمد در راستای برنامه رسانه ای ارائه شده است.
بررسی تأثیر امنیت حق مسکن بر کیفیت زندگی روزمره ی ساکنان محدوده ی اوزون تپه بومهن: یک بازاندیشی انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات علوم اجتماعی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۸
99 - 117
حوزههای تخصصی:
به موازات رشد ابرشهرها، فقر شهری در کشورهای جهان سوم افزایش یافته. تامین حق سکونت در سکونت گاه های غیررسمی می تواند زمینه ساز بهبود محیط زندگی فقرا باشد و در صورت تأمین حق سکونت و منابع لازم آنان قادرند شرایط مسکن و زندگی خود را ارتقاء بخشند. هدف این تحقیق بررسی تأثیر امنیت حق مسکن بر کیفیت زندگی در سکونت گاه های غیررسمی است . تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی است و از روش پیمایشی و اسنادی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش نمونه موردی اوزون تپه می باشد که بر اساس سرشماری سال 90 جمعیت جمعیتی بالغ بر ۵۰۰۰ نفر می رسد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۲۴۸ نفر به دست آمد و به منظور دسترسی به جامعه آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار جمع آوری تحقیق پرسشنامه است که از اعتبار صوری برخوردار است و میزان پایایی آن نیز 0.76 است. برای تبیین یافته ها از آزمون رگرسیون و همبستگی استفاده شده است. طبق آزمون های آماری بین تأمین حق سکونت و همه ی ابعاد کیفیت زندگی رابطه ی معنی داری وجود دارد. یافته های این تحقیق نشان داد که تأمین حق سکونت تنها در یک بعد یعنی بعد ادراکی توانسته تاثیر چشم گیری را در وضعیت این قشر ایجاد کند.
بررسی نابرابری های توسعه در استان های کشور در راستای تحقق توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹۴
297 - 340
وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است زیرا درحقیقت کشورهایی که امروزه به عنوان کشورهای توسعه یافته شناخته می شوند ضمن اینکه از شاخص های اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردارند، توزیع درآمدها و امکانات نیز در جوامع نسبتاً عادلانه است. پژوهش حاضر با هدف سطح بندی 31 استان کشور با توجه به 93 شاخص توسعه است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن تحلیلی مقایسه ای است. برای تجزیه و تحلیل شاخص های مورد مطالعه از روش ویکور استفاده شده است. یافته ها در بخش شاخص های بهداشت نشان می دهد استان تهران با کمترین میزان ویکور (0 Q<sub>i</sub>= ) در جایگاه نخست و استان زنجان با بیشترین امتیاز (1 Q<sub>i</sub>= ) در جایگاه آخر قرار گرفته اند. بدین ترتیب در گروه زیربنایی استان خراسان شمالی با امتیاز (048/0 Q<sub>i</sub>= ) و کهگیلویه و بویراحمد (997/0 Q<sub>i</sub>= )؛ در شاخص فرهنگی خراسان رضوی با امتیاز (0 Q<sub>i</sub>= ) و کهگیلویه و بویر احمد (1 Q<sub>i</sub>= )؛ در شاخص های کالبدی استان البرز با امتیاز (0 Q<sub>i</sub>= ) و ایلام (1 Q<sub>i</sub>= )؛ در بخش اجتماعی استان البرز با امتیاز (0 Q<sub>i</sub>= ) و استان مرزی ایلام (997/0 Q<sub>i</sub>= )؛ در بخش اقتصاد استان تهران با امتیاز (0 Q<sub>i</sub>= ) و گیلان (00017/0 Q<sub>i</sub>= )؛ در بخش مهاجرت استان البرز با امتیاز (0 Q<sub>i</sub>= ) و سمنان (1 Q<sub>i</sub>= )؛ درنهایت در بخش آموزش استان چهارمحال و بختیاری با امتیاز (0 Q<sub>i</sub>= ) و استان فارس (1 Q<sub>i</sub>= ) به ترتیب در جایگاه های اول و آخر قرار گرفته اند. بنابراین جهت بهبود وضعیت استان ها و حفظ تعادل آنها پیشنهادهایی ارائه شده است.
اثر نابرابری بر رشد از کانال سرمایه انسانی: مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۴
81 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در رابطه نابرابری و رشداقتصادی، سرمایه انسانی است. بسته به مقدار انباشت سرمایه انسانی در یک کشور، چگونگی تاثیرگذاری نابرابری بر رشداقتصادی متفاوت خواهد بود. عدم توجه به این مقوله در مطالعات نظری و تجربی باعث ایجاد خطای تصریح الگو و دستیابی به نتایج پراکنده و متناقضی خواهد شد که در مطالعات داخلی نیز به آن توجه نشده است. در این مطالعه تاثیرگذاری نابرابری بر رشد در ایران تحت سطوح مختلف سرمایه انسانی، با استفاده از داده های سری زمانی مربوط به سال های 1348 تا 1393 مورد بررسی قرار می گیرد. الگوسازی داده ها بر اساس روش رگرسیون آستانه ای است که نسبت به سایر روش های تخمین، برآوردهای سازگارتری ارائه می نماید. نتایج حاصل از برآورد الگو نشان می دهد که در ایران، تاثیرگذاری نابرابری درآمد بر رشداقتصادی همواره منفی بوده است لیکن تاثیر منفی نابرابری بر رشداقتصادی همگام با بلوغ اقتصاد و افزایش سطح سرمایه انسانی کاهش می یابد، همچنین تاثیرگذاری توامان سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی بر رشداقتصادی همگام با افزایش سطح سرمایه انسانی در مراحل بلوغ اقتصاد افزایش می یابد.
بررسی اثر برخی از شاخص های اقتصادی بر نابرابری طی 5 دهه گذشته در کشور
حوزههای تخصصی:
دولت ها در تمام کشورهای جهان علاوه بر موارد حاکمیتی، در برخی امور ناگزیر به مداخله هستند. برخی از این موارد مربوط به حوزه رفاه عمومی و به طور خاص در جهت گسترش حمایت از گروه های آسیب پذیر برای کاهش فاصله طبقاتی و بهبود در توزیع درآمد در جامعه صورت می پذیرد. در این مقاله با استفاده از روش هم جمعی اثر برخی از شاخص های اقتصادی بر نابرابری طی سال های (1396-1349) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از برآوردهای هم جمعی صورت گرفته نشان می دهد که افزایش متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ تورم و نرخ بیکاری موجبات افزایش نابرابری در جامعه شده و افزایش متغیرهای، یارانه سرانه و مالیات بر ثروت سرانه، نابرابری را کاهش می دهد.
آیا برابری جهانی دشمن برابری ملی است؟
حوزههای تخصصی:
ترجمه مقاله IS GLOBAL EQUALITY THE ENEMY OF NATIONAL EQUALITY دنی رودریک مقاله مربوط به ژانویه 2017 است ترجمه چکیده مقاله: بخش عمده ای از نابرابری جهانی به دلیل تفاوت درآمد در کشورهای مختلف و نه در داخل کشورها است . گسترش تجارت با چین نابرابری را در برخی از اقتصادهای توسعه یافته [1] تشدید می کند، در حالی که نابرابری جهانی را بهبود می بخشد . اما «شوک چین» [2] رو به زوال است و دیگر کشورهای کم درآمد بعید است که تجربه صنعتی سازی صادرات محور چین را تکرار کنند . محدودیت های آرامش بخش بر روی تحرک نیروی کار مرزی [3] ممکن است تأثیر مثبت تری بر نابرابری جهانی داشته باشد . با این حال، تنش [4] مشابهی نیز ایجاد می کند . در حالی که احتمالاً اثرات نامطلوبی بر کارگران با مهارت کم در اقتصادهای توسعه-یافته وجود دارد، تحرک بین المللی نیروی کار مزایایی نسبت به آزاد کردن تجارت بین المللی کالاها دارد . من استدلال می کنم که هیچ یک از دیدگاه های موجود - برابری طلبی [5] ملی، جامعه واحد جهانی [6] ، سودگرایی [7] - برای ارزیابی پیامدهای آن، چارچوب کافی برای خود فراهم نمی کنند . [1] . Advanced Economies [2] . China Shock [3] . Cross-Border [4] . Tension [5] . Egalitarian ؛ مکتب فکری است که برابری همه مردم را در اولویت قرار می دهد. (مترجم) [6] . Cosmopolitanism ؛ ایدئولوژی است که تمام انسان ها به یک جامعه واحد تعلق دارند، بر اساس یک اخلاق مشترک. (مترجم) [7] . Utilitarianism ؛ یک نظریه اخلاقی و فلسفی است که می گوید بهترین اقدام آن است که مطلوبیت را به حداکثر می رساند که معمولاً به این صورت تعریف می شود که بیش ترین رفاه را در میان افراد دارد، و در برخی موارد، حیوانات دارای اهمیت هستند . (مترجم) [1] advanced economies [2] China shock [3] cross-border [4] tension [5] egalitarian : مکتب فکری است که برابری همه مردم را در اولویت قرار می دهد.(مترجم) [6] Cosmopolitanism : ایدئولوژی است که تمام انسان ها به یک جامعه واحد تعلق دارند، براساس یک اخلاق مشترک.(مترجم) [7] Utilitarianism : یک نظریه اخلاقی و فلسفی است که می گوید بهترین اقدام آن است که مطلوبیت را به حداکثر می رساند، که معمولا به این صورت تعریف می شود که بیش ترین رفاه را در میان افراد دارد، و در برخی موارد، حیوانات دارای اهمیت هستند . (مترجم)
مطالعه تطبیقی - تاریخی تأثیر افزایش جمعیت بر وضعیت اقتصادی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گزاره های مشهور در محافل عمومی و علمی کشور این است که افزایش جمعیت موجب فقر مردم و بدتر شدن وضعیت معیشتی آنها خواهد شد، زیرا امکانات و منابع میان تعداد بیشتری از انسان ها تقسیم خواهد شد. در این مقاله، ضمن واکاوی نظریه های موافق و مخالف، به بررسی تطبیقی کشورهای مختلف دنیا از نظر رابطه میزان جمعیت و وضعیت اقتصادی خواهیم پرداخت. این پژوهش از طریق تحلیل ثانویه داده های منتشر شده کشورها صورت می گیرد. درنهایت مبتنی بر این تحلیل تجربی سعی خواهد شد تا صحت وسقم گزاره بالا نشان داده شود.
فهم معنایی زنان از مدرنیزاسیون در جامعه محلی (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زنان از فرایند مدرنیزاسیون در جامعه محلی، بر آن است که با اتخاذ رویکرد بازاندیشانه جایگاه و شأن زنان را در فرازوفرودهای مدرنیزاسیون نشان دهد. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و رویکرد تحلیل نظریه زمینه ای و ابزارهای گردآوری اطلاعات روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساخته یافته و بحث گروهی) بهره گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرآیند مدرنیزاسیون در جامعه محلی تابعی از الگوی نوسازی نامتعادل و آلاکلنگی است؛ به گونه ای که می توان مهم ترین پیامد آن را، نامتوازنی نتایج، شکست و یا بدفرجامی پروژه مدرنیزاسیون در جامعه محلی دانست. زیرا تاکنون ایدئولوژی های غالب بر مدرنیزاسیون، وضعیت تعادلی را به وجود نیاورده اند و نوعی کنش های متعارض پذیرندگی و طرد کنندگی را در پی داشته است. همچنین گونه های شناسایی شده نیازهای زنان محلی در این مطالعه در سه دسته تصورات ازدواج گرا، خانواده گرا و معیشت گرا مقوله بندی شده اند که مبتنی بر ارزش های مادی- معیشتی هستند. علاوه بر این، اینکه روایت غالب جامعه محلی حاکی از آن است که جنبش ها و تلاش های حمایتی، مطالبه جویانه و بعضاً ستیزه جویانه زنان در جامعه به رغم دستاوردهایی که برای گروه های خاص (طبقه متوسط و روبه بالا) داشته است؛ اما چندان مورد رضایت و متناسب با نیازهای قشر ضعیف و فرودست جامعه نیست؛ زیرا این نوع پیگیری ها را نه تنها در راستای طرح مطالبات واقعی جامعه زنان نمی دانند؛ بلکه قائل به بزرگ شدن واقعیت های مجازی و مطالبات غیر اولویت دار گروهی از زنان دارای رسانه هستند که این مسئله خود حاکی از آن است که سناریوهای دنیای مشترک زنان، اساساً به لحاظ تئوریک و سیاسی قوم مدارانِ، امپریالیستی و ذات انگارانه هستند.
چگونگی و چرایی استمرار احساس اجحاف دراستان ایلام پس از انقلاب 1357 تا 1394(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
براساس مطالعات انجام شده احساس اجحاف و استمرار آن پس از انقلاب 1357 در استان مرزی و محروم ایلام تشدید یافته و به یک مسأله ی اجتماعی تبدیل شده است. این مقاله به بررسی جامعه شناختی مسأله اجتماعی مذکور پرداخته است. روش استفاده در این پژوهش پیمایش، ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه و جامعه آماری آن، تمامی افراد بالای 18 سال ساکن در مراکز شهری شهرستان های استان ایلام می باشد. حجم نمونه نیز تعداد 460 نفر تعیین شده است. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از نرم افزار (spss )، تمامی فرضیه های تحقیق تأیید و میزان تأثیر آنها در شکل گیری مسأله اجتماعی مورد تبیین مشخص گردید. یافته ها نشان می دهد که عناصر و مؤلفه های معیشتی با ضریب بتای 333/0 ؛ عناصر و مؤلفه های مدیریتی سیاسی با ضریب بتای 279/0 و عناصر و مؤلفه های فرهنگی با ضریب بتای 185/0؛ با بیشترین میزان تأثیر و عناصر و مؤلفه های جمعیتی قومی باضریب بتای 085/0 و عناصر و مؤلفه های جغرافیایی با ضریب بتای035/0 کمترین تأثیر را در استمرار احساس اجحاف در استان ایلام داشته اند.
تحلیلی بر پراکنش خدمات و جمعیت شهری با تأکید بر عدالت فضایی و برخورداری شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: توزیع فضایی عادلانه خدمات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها، یکی از فاکتورهای مهم جهت دستیابی به عدالت اجتماعی می باشد، زیرا عدم برخوداری عادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر ایلام و ارائه راهکارهای بهینه برای نیل به توزیع متعادل خدمات در سطح شهر، به منظور بهره مندی همه شهروندان از خدمات شهری مناسب است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیل می باشد. با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره جستن از دو روش تحلیل عاملی و خوشه ای، به بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح شهر ایلام پرداخته است. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که در بین سه شاخص خدمات شهری بین محلات شهر ایلام، شرایط شاخص کالبدی نسبت به دیگر شاخص ها در موقعیت بهتری قرار داشته و پس از آن شاخص اقتصادی و در نهایت شاخص اجتماعی در وضعیت مطلوب قرار گرفته است. از طرفی بر اساس نتایج مقایسه ای از دو روش تحلیل(عاملی و خوشه ای) مشخص می گردد که ناحیه مرکزی در بهترین شرایط، ناحیه شادآباد در شرایط تا حدودی مناسب و نواحی جانبازان، چالیمار، نوروزاباد، آزادگان، رزمندگان و بانبرز در شرایط نامناسب قرار دارند. نتایج: وضعیت بوجود آمده ماحصل مشکلاتی چون: عدم مدیریت مداوم (طی 21 سال 13 شهردار تغییر کرده است)؛ ضعف در تدوین و اجرای قوانین؛ سوء مدیریت و ناهماهنگی میان دستگاه های مرتبط با مدیریت شهری و نداشتن نگاه یکپارچه؛ ناپایدار بودن درآمدهای شهرداری؛ غلبه نگاه قبیله ای بر نگاه شهروندی؛ پراکندگی نامطلوب تراکم؛ کمبود سرانه کاربری های تفریحی و ... می باشد.
نابرابری اقتصادی جهانی و فقر: تحلیل سیاست های فقرزدایی و کاهش نابرابری های درآمد در جهان در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
237 - 256
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی این پژوهش، ارایه چارچوبی نظری و تحلیلی برای شناخت بهتر و سنجش دقیق پیامدهای افزایش نابرابری در توزیع درآمد و گسترش فقر در سطوح مختلف در کشورهای در حال توسعه است. فرضیه پژوهشی تحت آزمون این است که پدیده جهانی شدن به افزایش نابرابری اقتصادی در درون کشورها و در بین آنها منجر شده و احتمال حکمرانی اقتدارگرایانه را افزایش داده است. مهم ترین پرسش های پژوهشی در اینجا عبارتند از: میزان فقر و نابرابری در جهان چیست؟ آیا نابرابری بین کشورها و در درون آنها بر اثر جهانی شدن افزایش یافته است؟ از چه سیاست هایی باید برای رسیدن به هدف برابری اقتصادی، و فقرزدایی استفاده کرد؟ نتیجه کلی این پژوهش این است که جهانی شدن تاثیر منفی بر فقر و برابری در بیشتر کشورهای رو به توسعه داشته است.
نقش نفت در توسعه اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
43 - 60
حوزههای تخصصی:
نفت و ساختار اقتصادی ناشی از آن در تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران نقش مهمی دارد. اقتصاد ایران تا حد زیادی به صادرات نفت وابسته است. تقریباً 50 درصد از درآمدهای ملی بودجه و 80 درصد از صادرات کشور از منابع نفتی تأمین می شود.در دهه های مختلف روند افزایش قیمت و درآمدزایی نفت متفاوت بوده و در دهه 80 و فواصل سال های 89-85 (برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) به اوج خود رسیده است.اگرچه افزایش قیمت نفت به صورت مقطعی در بهبود وضعیت برخی از شاخص های اقتصادی در کشور مؤثر بوده، اما به طور کلی نفت نتوانسته است شاخص های کیفی توسعه اقتصادی از قبیل رفع فقر، بیکاری و نابرابری را بهبود بخشد.براساس نتایج پژوهش، درآمد نفت در دهه های گوناگون باوجود جهت گیری برنامه ها به سوی اشتغال زایی و فقر زدایی، به رفع فقر ، بیکاری و نابرابری نینجامیده و حتی به تشدید وخامت شاخص های نابرابری در کشور منجر شده است.
ارزیابی وضعیت حقوق بشر در نظام نومحافظه کاری (مطالعه موردی: ایالات متحده آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
363 - 382
حوزههای تخصصی:
به گزارش سازمان های حقوق بشری با وجود کوشش سازمان های فعال مردم نهاد در آمریکا و جامعه مدنی جهانی، دولت ایالات متحده حقوق بسیاری از شهروندان آمریکایی و مردمان بومی سایر کشورها را نقض می کند. این پژوهش بر این باور است که تداوم این معضل در چند دهه اخیر، به علت حاکمیت نظام نومحافظه کاری شدت بیشتری پیدا کرده است. تفکر نومحافظه کاری به نابرابری انسان ها از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اعتقاد دارد؛ درحالی که موازین حقوق بشری به برابری انسان هادر تمامی ابعاد زندگی بشر تأکید می ورزند. شایان ذکر است که نومحافظه کاری یک مشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که در واکنش به دولت رفاهی (نظام مستقر پس از جنگ دوم جهانی) در کشورهای سرمایه داری موجب گردش به راست آنها شده و اعم از نومحافظه کاری احزاب محافظه کار سنتی این کشورهاست. ازاین رو، در نظام نومحافظه کار آمریکا، رهبران این کشور اندیشه هایی همچون برتری سفیدپوستان نسبت به سیاه پوستان، تنبیه شدید جنایتکاران، تأثیر و نظارت بر زندگی شهروندان، بازار آزاد و کاهش مالیات، جلوگیری از گسترش حقوق شهروندان، مخالفت با فمینیسم و نابرابری های طبیعی و چیرگی بر جهان را دارند که نقض حقوق سیاه پوستان، زندانیان و شهروندان، فقرا، مهاجران، زنان و حمله موشکی پهبادهای آمریکایی به غیرنظامیان پاکستانی و یمنی را موجب می شود.
توسعۀ مالی و نابرابری؛ نقدی بر مبانی نظری متون منتشرشده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
ارتباط توسعۀ مالی و نابرابری یکی از موضوعاتی است که مطالعات نظری و تجربی زیادی دربارة آن انجام شده است، اما هنوز در این خصوص بین نظریه پرداز ان اقتصادی اجماع نظر وجود ندارد. در ایران، مطالعات زیادی درخصوص ارتباط توسعۀ مالی و نابرابری انجام شده است که عمدتاً در چهارچوب فرضیۀ ارتباط غیرخطی گرین وود و جوانویچ (1991) یا فرضیۀ ارتباط خطی منفی بوده است و محققان بسته به تعداد مشاهدات، نوع مشاهدات، و شکل تابعی مورد استفاده نتایج متفاوتی در تأیید یکی از این فرضیه ها به دست آورده اند. از اواخر دهۀ 1990، ادبیات نظری توسعۀ مالی و نابرابری دچار تحولات جدی شده است و نظریه پردازان اقتصادی کانال های جدیدی را برای اثرگذاری توسعۀ مالی بر نابرابری معرفی کرده اند که عمدتاً در مطالعات انجام شده در ایران موردتوجه واقع نشده است. در این مقاله تلاش می شود، ضمن ارائۀ نقدهای وارده بر مبانی نظری مطالعات انجام شده در ایران، برخی از مهم ترین رویکردهای جدید ارائه شده درخصوص ارتباط توسعۀ مالی و نابرابری به صورت اجمالی ارائه شود.
مطالعات فقر و نابرابری در ایران؛ نقد کتاب ضرورت مبارزه با پدیدة فقر و نابرابری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم اسفند ۱۳۹۷ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۴)
181-206
فقر و نابرابری در ایران پدیده ای است که عمق و وسعت آن توجه متفکران اجتماعی و اقتصادی را به خود جلب کرده و از مناظر مختلف موردمطالعه قرار گرفته است. ضرورت مبارزه با فقر و نابرابری در ایران نوشتة سعید مدنی قهفرخی از این جمله تحقیقات است. بازخوانی و نقد این مطالعات ضرورتی برای تنقیح و تدقیق ادبیات مربوط به فقر و نابرابری در ایران است. مکتوب حاضر ازمنظر روش شناختی به نقد این کتاب می پردازد و برخی ضرورت های نظری و روشی برای تکمیل آن را پیش می نهد. در موضع نقد، این نوشته نه با دیدة عیب یابی که با موضع هم دلی برخی پیش نهادات برای تکمیل این پروژه ارائه می کند. پس از معرفی اثر برخی کاستی ها به ترتیب فصول کتاب موردبحث قرار می گیرد و در گام بعد با رویکرد تحلیل نظام مند تعلقات روشی، نظری، و معرفتی کتاب معرفی می شود. نتیجة مقالة ناظر بر این است رویکرد کتاب بیش تر توصیفی است و تبیینی از فقر در ایران ارائه نمی دهد و بر همین اساس کتاب وارد مقولة نابرابری و علل و دلایل آن در ایران نمی شود. فقدان نگاه مسئله مند و موضع نظری مشخص نسبت به فقر و نابرابری در این کتاب، مهم ترین نکته ای است که این نوشته بر آن تأکید می کند.
تحلیلی بر روند تغییرات نابرابری های ناحیه ای و سطوح توسعه با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی و تعیین سطوح توسعه یافتگی شهرستان ها ی استان اردبیل(1385-1365)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری فضایی یا نابرابری منطقه ای نوعی از نابرابری است که از پیامدهای منفی ویژه ای برخوردار است. چنین نابرابری بهترین بهره گیری از فضا را از جامعه گرفته و سبب گرد آمدن جغرافیایی عدم برخورداری شده و تخصیص مناسب و برنامه ریزی شده منابع را در فضا ناممکن ساخته و نقش فراوانی در مهاجرت های برنامه ریزی نشده دارد و در نهایت فرایند توسعه یافتگی متوازن را با مشکلاتی مواجه می سازد. هدف این تحقیق بررسی وضعیت شهرستان ها ی استان اردبیل از لحاظ وجود یا عدم وجود تعادل بین آن ها از بعد برخورداری از شاخص های توسعه، پی بردن به چگونگی عدم تعادل در صورت وجود بین شهرستان ها و شناسایی مناطق برخوردار و محروم در استان و تعیین اولویت های برنامه ریزی در راستای کاهش فاصله بین شهرستان ها و ایجاد تعادل های منطقه ای در استان بوده و بر این فرضیه استوار است که سطوح توسعه یافتگی بین شهرستان ها ی استان اردبیل از الگوی متوازنی برخوردار نبوده و عدم تعادل های ناحیه ای در استان وجود دارد. برای بررسی این موضوع با استفاده از آمار و اطلاعات موجود حاصل از نتایج تفصیلی سرشماری های عمومی نفوس و مسکن مربوط به سال های1365،1375و1385شهرستان ها ی استان اردبیل،40شاخص متعدد در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، زیربنایی و بهداشتی-درمانی استخراج شده و با استفاده از تکنیک های تحلیل منطقه ای نظیر تاکسونومی عددی، ضریب تغییر ویلیامسون و ضریب آنتروپی، نابرابری های منطقه ای بین شهرستان ها ی استان بررسی گردید. نتیجه به دست آمده نشان داد شهرستان اردبیل طی مدت مورد مطالعه به دلیل مرکزیت اداری و سیاسی از لحاظ تمام شاخص های توسعه ای به کار رفته، موقعیت بهتری داشته است و برخوردارترین شهرستان بوده و شهرستان ها ی مغان و نیر محروم ترین شهرستان ها ی استان بوده اند و از مجموع نه شهرستان استان، شهرستان اردبیل از حد متوسط توسعه برخوردار بوده و شهرستان ها ی خلخال، پارس آباد، نمین، کوثر، مشکین شهر و بیله سوار شهرستاهای محروم و شهرستان ها ی نیر و مغان نیز شهرستان ها ی خیلی محروم بوده اند و برنامه ریزی در جهت کاهش عدم تعادل های منطقه ای در استان امری ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد.