مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
فکر
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
31 - 57
حوزههای تخصصی:
حضرت امام جعفر صادق(ع) در حدیث شریف عقل و جهل، لازمه ی هدایت بشری را شناخت لشکریان عقل و جهل معرفی می کنند. صدرالمتألهین شیرازی در کتاب شرح اصول کافی خود به شرح این حدیث اهتمام ویژه نموده است. این نوشتار با روش تحلیلی در پی آن است تا با واکاوی شرح ملاصدرا، دسته بندی نوینی را از لشکریان عقل و جهل حول سه محور فکر، حال و عمل، که اضلاع اصلی فعل ارادی انسان هستند ارائه دهد و روابط و نسب میان این سه مؤلفه را در منظومه اخلاق جعفری کشف کند. در بررسی لشکریان هفتاد و پنجگانه عقل و جهل، از منظر مؤلفه های یاد شده و مبادی و نتایج آنها می توان فضایل و رذایل اخلاقی را در شش حیطه : مبادی و اصول، افکار، افکار و احوال، افکار و اعمال، افکار و احوال و اعمال و همچنین حیطه ثمرات و آثار این قوا، دسته بندی نمود. با این تبیین به این نتیجه نایل می شویم که برای نیل به هدایت حقیقی انسان باید الگویی از خصوصیات اخلاقی تنظیم گردد که به تمامی ابعاد وجودی بشر نظاره داشته و با لحاظ روابط متقابل اضلاع سه گانه وجود او، بتواند گام های سلوک اخلاقی انسان را ترسیم نماید تا به زمامداری قوه عقل، در شخصیت انسان فضایل انسانی و اخلاقی مجال ظهور و بروز بیابند و به میزان فعلیّت کمالات الهی، سعادت دنیوی و اخروی حاصل شود.
تحلیل کمّی و کیفی آیات مختوم به ماده «عقل» و «فکر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواتیم آیات قرآن کریم عباراتی هستند که در پایان آیات آمده اند و ظاهرا مستقل به نظر می رسند اما با متن آیه مرتبط هستند و بررسی آنها ما را در فهم معارف آیات کمک شایان می کند. اینکه چرا خداوند در پایان آیاتی گوناگون، از خاتمه ای یکسان استفاده کرده است؟ و ارتباط این آیات با یکدیگر و همچنین با خواتیم آیات دیگر چیست؟ این مقاله در صدد آن است تا با استفاده از روش تحلیل کمی و کیفی محتوای آیات مختوم به ماده «عقل» و «فکر» و نیز مقایسه آنان با یکدیگر با مطالعه کتابخانه ای، ، به فهم مراد خداوند نسبت به استفاده از این واژگان در انتهای آیات متعدد، نزدیک شود. طبق بررسی های انجام گرفته، مشخص شد ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «عقل» و نیز ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «فکر» وجود دارد. خداوند در قرآن کریم معمولا در خواتیم آیاتی که در صدد بیان امری واضح بوده است که با داشتن عقلِ سالم قابل فهم است از ماده «عقل»، و در خواتیم آیاتی که حاوی مطلبی است که با دقت بیشتر و تفکر قابل درک و فهم است، از ماده «فکر» استفاده کرده است و نیز عقل دارای مراتبی است که تفکر مرتبه بالای آن است
جایگاه سرمایه فکری و نقش انسان در آن از منظر اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف سازمان ها جمع آوری، نگهداری و استفاده بهینه از سرمایه های آنهاست. هدف این تحقیق بررسی ماهیت سرمایه فکری و مزایای آن در مقایسه با سرمایه فیزیکی و مادی، همچنین نقش انسان در آن و راه کارهای شکوفاسازی سرمایه فکری در منابع اسلامی است. در این تحقیق با روش «توصیفی- تحلیلی» و با الهام از منابع اسلامی آیات و روایات سرمایه فکری به صورت مستدل، تجزیه و تحلیل گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد که سرمایه فکری با مدیریت دانش در ارتباط است. از این رو، می توان گفت: سرمایه فکری دانش مفیدی است که انسان، تولیدگر، پردازش گر و انتشار دهنده آن به شمار می رود. مزایای سرمایه فکری این است که با انفاق و بخشش کم نمی شود و در زمان زندگی و مرگ همراه آدمی است و او را بر گذشتن از سختی های پس از مرگ و رسیدن به سعادت اخروی نیرومند می سازد.
فایده مندی تقسیم مشهور علم به بدیهی و نظری در منطق تصدیقات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
غالب منطق دانان مسلمان، علم حصولی را با ملاک فکر به بدیهی و نظری تقسیم می کنند. هدف این پژوهش، بررسی مفیدبودن این تقسیم در منطق تصدیقات است. فایده اصلی این تقسیم با غرض رسیدن به حقیقت در دانش منطق، نشان دادن نیاز به منطق در گذر از گزاره های بدیهی به گزاره های نظری است؛ اما در بدیهیات به دلیل یقینی بودنشان، نیازی به این دانش نیست. با تحلیل فکر و قضایای مختلف بدیهی به این نتیجه می رسیم که «بداهت» نمی تواند عامل یقینی بودن تصدیق باشد چراکه برخی بدیهیاتِ افرادِ دیگر از نظر ما کاذب است. یقینی بودن هرکدام از بدیهیات به عاملی غیر از بداهت آن ها مربوط است. هرچند همه بدیهیاتِ ما برای خودمان یقینی است اما در سنجش افکار دیگران به عامل تصدیقِ شخصِ مقابل توجه نداریم و استدلال او را از حیث قواعد صوری و مادی استدلال، بررسی می کنیم. فکر در هیچ مبحثی در منطق به جز تقسیم علم به بدیهی و نظری موردبحث واقع نشده و این شاهدی بر مفیدنبودن این تقسیم است. تقسیم جایگزین، با ملاک وجود یا عدم وجود استدلال، علم را به مبنایی و بنایی تقسیم می کند. بررسی صحت استدلال در تصدیق های بنایی، در دانش منطق صورت می گیرد. منطق تصدیقات، علم خطایابی در استدلال است نه فکر.
پژوهشی معرفت شناسانه دربارۀ «فکر» و «نظر» در مراتب صدور در اثولوجیا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
175 - 200
حوزههای تخصصی:
درکتاب اثولوجیا «فکر» و «نظر» در مباحث مختلفی مطرح می شود. هر فکری به فاعل تفکر و نیز متعلق فکر نیاز دارد و «نظر» نیز معمولا در مقابل «عمل» معنا می یابد. مسئله این است «فکر» و «نظر» در اثولوجیا چگونه بررسی می شود و آیا «فکر» و «نظر» یکی هستند و برهم منطبقند یا دو امر جدای از هم و مربوط به حوز ه های مختلف هستند؟ فکر در اثولوجیا در نسبت با نفس و عقل در دو عالم عقل و عالم محسوسات، و در نسبت با خدا مطرح می شود. در این نوشتار باتوجه به نسبت نخست آن، دو تعریف از «فکر» و وظایف نفس مطرح می شود. یکی «دریافت تعقلی نفس» و دیگری «فکر» به معنای «تدبیر بدن» است؛ اما در نسبت دوم یعنی فکر در نسبت با خدا، فکر به معنای «حرکات از مقدمات به نتایج» است، و با دلایلی فکر از خدا سلب می شود. اما بحث «نظر»نیز در خدا و عقل و نفس به یک معناست و متفاوت از اندیشۀ پیشینیان که در مقابل «عمل» بود، به حوزۀ وجودشناسی مربوط می شود. لذا در این نوشتار با نگاهی معرفت شناسانه روش توصیفی-تحلیلی «فکر» و «نظر» را در اثولوجیا بازخوانی می کنیم و به پرسش های مطرح شده در قالب تحلیل پاسخ می دهیم.
پژوهشی وجودشناسانه درباره «فکر» و «نظر» در الهیات اثولوجیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
469 - 486
حوزههای تخصصی:
در اثولوجیا «فکر» در حوزه های مختلف وجودشناسانه، خداشناسانه، جهان شناسانه و علم النفس مطرح می شود. «نظر» نیز که در گفتمان جدید معمولاً در مقابل «عمل» بکار می رود، در اثولوجیا در مباحث جهان شناسانه و وجودی معنا می یابد. مسئله این نوشتار واکاوی کاربست دو اصطلاح «فکر» و «نظر» در الهیات اثولوجیا با رویکردی وجودی است. پرسش این است که کاربست «فکر» و «نظر» در ارتباط با خدا و جهان چگونه است؟ آیا این دو مفهوم برهم تحویل پذیرند؟ پاسخ این است در الهیات اثولوجیا «فکر» را نمی توان به خدا نسبت داد؛ (رویکرد سلبی) اما «نظر» را می توان هم بر خدا و هم بر عقل و نفس نیز نسبت داد (رویکرد ایجابی). «نظر» در نظریه فیض و صدور مطرح می شود و با جهان شناسی و خداشناسی پیوند دارد. براین اساس در این نوشتار بر آنم تا معانی مدنظر اثولوجیا از «فکر» و «نظر» در الهیات را تبیین کنم و کاربست آن ها را در خداشناسی و جهان شناسی او بررسی کنم. روش این نوشتار توصیفی-تحلیلی است.