مطالب مرتبط با کلیدواژه

عرفی نگری


۱.

ارزیابی عرفی نگری در موضوع شناسی مسائل مستحدثه برآمده از علم مدرن

کلیدواژه‌ها: عرف عرفی نگری فرهنگ مسائل مستحدثه موضوع شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۴ تعداد دانلود : ۷۱۹
اغلب موضوعات مستحدثه در عصر حاضر، به اعتبار مرجع تشخیص، در حیطه موضوعات کارشناسی (عرف خاص) قرار می گیرند. در نگاه رایج فقهای شیعه، در شناخت و تعیین مصادیق چنین موضوعاتی حاکمیت با عرف است و شرع تنها متکفل بیان حکم است. ازآنجایی که عرف کارشناسی طریق الی الواقع در شناخت موضوع است، قول کارشناس دارای حجیت است. عرفی نگری در موضوع شناسی مسائل مستحدثه با یک چالش اساسی روبروست و آن غفلت از ماهیت فرهنگی تاریخی عرف است. بر این اساس عقل اساساً یک پدیده ای تاریخی است و هر دوره تاریخی بر اساس تفسیر کلانی که انسان نوعی آن دوره، از هستی دارد شکل می گیرد؛ این تفسیر کلان اساس و بنیاد فرهنگ و عرف جوامع می شود به گونه ای که در تاروپود عرف آن جامعه حضور دارد. اگرچه گاهی در وجه نظر اولیه و ظاهر گرایانه حکم به عدم مغایرت این موضوعات با شرع شود، اما به دلیل ماهیت فرهنگی این موضوعات بسط و کارکرد این موضوعات وابسته به حضور فرهنگ حاکم بر آن هاست. از همین رو پذیرش ظاهر گرایانه مخترعات عرفی بدون توجه به وجه فرهنگی تاریخی آن ها، موجب پیدایی بحران در زیست عملی مسلمین و چالش اساسی میان شرع و عرف می شود.
۲.

رابطه تجدد و پیدایش و گسترش جنبش های معنوی جدید با مطالعه موردی اُشو(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تجدد عرفی نگری جهانی شدن جنبش های نوپدید معنوی اشو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۸
تجدد (مدرنیته) به عنوان یکی از جهش های شکوفایی تاریخ زندگی بشر مطرح است. تجدد، عصر حاکمیتِ مکاتب فکری فلسفی است. ویژگی هایی ازجمله شناخت استقلال فردی، جهانی شدن و عرفی نگری (سکولاریته) در این عصر، موجب شده است که نهادهای سنتی، ازجمله دین که به عنوان نظام های ارزشی در جامعه حاکم بودند، دست کم بخش زیادی از حاکمیت خود را از دست بدهند و به حاشیه کشیده شوند. نتیجه کناره گیری نظام های ارزشی، مواجه شدن انسان با بحران معنا و پرسش های اساسی شد. خوی نسبی گرایی، کالازدگی، حساب گری و مانند آن که انسان را در این عصر درگیر کرده است، موجب می شد دستگاه ها و جریان های معنوی که جزم گرا نبودند و با خوی انسان امروزی خود را سازگار می کنند، مجال حضور در جامعه را بیابند و بدین سان، جنبش های معنوی بسیاری در این عصر سر برآوردند. «اُشو» یکی از همین جنبش هاست که در جذب پیرو در زمان خود تا حدی موفق عمل کرده و در این نوشتار بررسی گردیده و هماهنگی آموزه های او با ویژگی ها و مؤلفه های تجدد تبیین شده است. ازجمله این آموزه ها اهمیت دادن به فرد به مثابه یکان مهم در نظام آفرینش است. اُشو نجات را از راه خودآگاهی و خودشناسی تعریف کرده و آموزه های نسبی گرایانه و فردگرایانه خود را در این فضا بیان نموده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به رابطه تجدد با پیدایش و گسترش جنبش های معنوی پرداخته و در نهایت، آموزه های جنبش اُشو را با این رابطه، تطبیق داده است.