مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
جامعه شناختی
منبع:
تمدن حقوقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
63 - 87
حوزههای تخصصی:
با توسعه مفهوم بزه دیده؛ بزه دیده شناسی را به کیفری که فقط بزه دیدگان جرایم کیفری را مدنظر قرار دارد و بزه دیده شناسی عمومی که به تمامی بزه دیدگان (آسیب دیدگان) مانند بزه دیدگان حوادث، بزه دیدگان جامعه، بزه دیدگان دولت و نهادهای وابسته می پردازد تقسیم کرده است. این جا در راستای این تقسیم بندی در پی این مسئله هستیم که بزه دیدگان سیاسی و اجتماعی ناشی از تصمیمات سیاسی حکمرانان سیاسی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. سوالی که در پی آن هستیم با روش توصیفی-تحلیلی از طریق گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای و اسنادی این است؛ بر اساس ظرفیت های رسیدگی به وضع موجود بزه دیده گان سیاسی اجتماعی ناشی از تصمیمات رهبران سیاسی از منظر فقهی و آموزه های عدالت ترمیمی قابل رصد و جبران خسارت هستند یا خیر؟ به نظر می رسد با توجه به مسائلی همچون «وجود تعارض منافع فلسفه به وجود آمدن قربانیان حقیقی، تصمیمات آنی و غیرسیستماتیک گاهی سیاسی، عدم شایسته سالاری واقعی در برخی مدیران سیاسی، لزوم تجدیدنظر در برخی ریل گذاری های مفسده انگیز، عدم توجه به نظریات کارشناسی و فکری به دلیل جبهه گیری سیاسی، عدم وجود مؤلفه های حکمرانی خوب مدیران سیاسی و...» از نظر قاعده فقهی لاضرر و لااضرار این بحث قابل رصد و پیگیری از سوی بزه دیده و حکومت اسلامی است.
تحلیل جامعه شناختی تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعه منطقه ای استان قزوین (مورد مطالعه: شهرستان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درجه توان گردشگری در ایجاد توسعه در یک منطقه به مقدار زیادی به همسویی فرهنگ ضمنی و فرهنگ عینی تصمیم گیری های مدیریتی حکومت محلی بستگی دارد. قزوین یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران است که دارای بیشترین تعداد آثار باستانی ثبت شده در کل کشور است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل جامعه شناختی تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعه منطقه ای استان قزوین (مورد مطالعه: شهرستان قزوین) است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. برای تدوین راهبردها با استفاده از تکنیک SWOT از دو گروه گردشگران 140 نفر و ذی نفعان (مشاغل مرتبط با گردشگری) 120 نفر داده ها جمع آوری انجام شد. سپس، برای پیش بینی آینده گردشگری قزوین اتفاق نظر 41 نفر از مسئولان و متخصصان در طی سه راند تکنیک دلفی به دست آمد. نتایج یافته ها نشان می دهد نیاز به استراتژی بازنگری و نگاه جامع و مثبت به گردشگری منطقه است. تفاوت فرهنگ ضمنی و فرهنگ عینی برآمده از اهداف و ارزش های همه ذی نفعان منطقه تعارض منافع متعددی را به وجود آورده است که ارتباط تنگاتنگی با آینده صنعت گردشگری قزوین دارد. بنابراین، مدیران تصمیم گیرنده از حیث توان تعیین هدف و وصول به آن در سیاست گذاری ها عاجز می شوند و با قدرت بسیار اندک کار می کنند. توسعه اقتصادی گردشگری در گرو هماهنگ نمودن منافع متعارض است. تنظیم اصول سیاست گذاری گردشگری قزوین می تواند در جهت توانمندسازی حکومت محلی با استفاده از رویکرد انطباق تکرارشونده مسئله محور و همچنین گردشگری اجتماع محور از مؤلفه های مهم توسعه منطقه ای در سایه صنایع خلاق و صنایع فرهنگی امکان پذیر شود.
تبیین جامعه شناختی زیارت اربعین و کارکردهای اجتماعی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زیارت اربعین حسینی (ع)، از همان اولین چله پس از حادثه غمبار و دهشت انگیز با زیارت جابر بن عبدالله انصاری، به پشتوانه گفتار و رفتار ائمه معصوم(ع) به تدریج در فرهنگ شیعی به عنوان یکی از عناصر تأثیرگذار جای گرفت و پس از نزدیک به چهارده قرن، به عنوان یکی از هنجارهای اجتماعی در جوامع شیعی و اسلامی مطرح شد. این زیارت در دهه اخیر نیز عمومیت بیشتری پیدا کرده است، تا جایی که امروزه شاهد حضور پیروان ادیان ابراهیمی، در جمع زائران اربعین هستیم. بی تردید مطالعه این واقعه عظیم اجتماعی با رویکردهای متعدد می تواند پرده از آن بردارد و فوائد مادی و معنوی پنهان آن را برای جامعه بشری و دینی، به ویژه شیعی آشکار کند. نگارنده در نوشتار پیشِ رو، این حقیقت اجتماعی را با رویکرد جامعه شناختی، با روشی اسنادی و بهره گیری از استناد شواهد و داده های عینی، بررسی کرده است، تا ابتدا وجوه جامعه شناختی این زیارت مهم و ماندگار را شناسایی کند و سپس کارکردهای اجتماعی مهم آن را به تصویر بکشد تا شاید بتواند در شناساندن این حقیقت نورانی قدم کوچکی بردارد و صد البته در دفتر محبان حسینی و زائران اربعین ثبت نام کرده باشد، انشاءالله.
تبیین جامعه شناختی فرهنگ ایثار و شهادت
حوزههای تخصصی:
در تمام جوامع بشری، ارزش هایی وجود دارد که بنیان اصلی فرهنگ آن جامعه را شکل می دهند. اهمیت و جایگاه این ارزش ها به گونه ای است که هر ملتی هویت و حیات اجتماعی و سیاسی خود را در پایبندی و احترام به آن ها انتقال کامل آن به نسل های آینده می داند. در رهیافت علمی و از منظر تئوری های علوم اجتماعی ایثار و شهادت نه یک امر صرفاً احساسی- عاطفی، بلکه رفتاری عقلانی و جزء کنش های عقلانی معطوف به ارزش تعریف می شود؛ به گونه ای که به مثابه یک نظام رفتاری و الگوی ارزشی عقلانی عملکردی، «همه جایی» و «هرزمانی» مطرح است که می تواند در خرده نظام های یک جامعه (خانواده، آموزشی و پرورشی، اقتصاد، حقوق، سیاست و...) پایه رفتار قرار گیرد و اساس انسجام وجدان جمعی جدید و ساخته ای اجتماعی جامعه جدید را تشکیل دهد؛ هدف از این مقاله تبیین جامعه شناختی فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه ایرانی و شناسایی عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر فرهنگ ایثار و شهادت است. این تحقیق ازنظر هدف، بنیادی و بر مبنای روش توصیفی انجام گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه متأثر از عوامل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تمدن است.
گونه های مطالعات مستشرقان درباره اسلام و آسیب شناسی مطالعات آنها
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
42 - 77
حوزههای تخصصی:
تحلیل اسلام و آموزه های آن برای مستشرقان جذابیت علمی داشته و به ویژه پس از انقلاب اسلامی ایران توجه به آموزه های اسلام و امامیه رشد فزاینده ای به خود گرفت تا جایی که برخی از محققان عبارت«شرق پژوهی» را مترادف با «اسلام پژوهی» دانسته اند. از طرف دیگر بررسی آموزه های دینی روش و سبکی را می طلبدکه از آن باعنوان«روش شناسی مطالعات دینی» نام برده اند. دانشوران شرق پژوه تلاش دارند تا از این روش ها در تحلیل آموزه های مهدوی بهره برند اما در مطالعات دین پژوهانه و به ویژه نگرش به آموزه های دینی دیگران، نیاز به رعایت اسلوب و مبانی مورد قبول آن هاست و به عبارتی یک محقق موظف است حداقل هایی را در تحقیق آموزه های دیگران رعایت کند. این نوشتار تلاش دارد تا با روش تلفیقی و داده پردازی توصیفی –تحلیلی، به این سوالات پاسخ گوید که روش مطالعات اسلامی در غرب چیست؟ و چه آسیبی در نظریه های ارائه شده در برخی آموزه-های مهدویت از طرف مستشرقان وجود دارد؟نگارندگان معتقدند که با توجه به فزونی مطالعات-اسلامی و امامیه درغرب نیاز به شناخت روش مطالعات آنان امری ضروری است و با شناخت آسیب های روشی در مطالعات اسلامی غربی، می توان به سهولت نقد آراء مستشرقان را صورت داد و مشخص نمود که اشکال اساسی در تحلیل آموزه های امامیه از جانب آنان چیست؟ نتایج حاصله از بحث چنین است که مستشرقان عموما از روش تاریخی نگری بهره برده و تحقیقات آنان دچار آسیب-هایی مانند: «تعمیم دادن یک واقعه» ،«عدم توجه به اعتبار متون» ،«برداشت آموزه از کتب دیگران»،«عدم تسلط به زبان عربی» ،«خلط میان اسلام و جامعه مسلمانان» و «عدم توجه به قواعد برداشت آموزه از منابع دینی» است.
تحلیل جامعه شناختی همسرستایی و نکوهش همسر (زن-مرد) در شعر و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
403 - 373
حوزههای تخصصی:
جنس زن در شعر و ادب فارسی چهره مثبت ندارد و در اشعار معمولاً مورد بی مهری گویندگان قرارگرفته است، اما آنگاه که در جایگاه همسر قرار می گیرد، با اینکه در ادبیات کلاسیک در هاله ای از ابهام و پوشیدگی قرار می گیرد، کم وبیش ستایش می شود، ولی در غزل معاصر از جایگاه والایی برخوردار است که پیوسته در قاب مدح و ستایش شاعران قرار می گیرد. همسر (مرد) در غزل فارسی چه کلاسیک و چه معاصر کمتر نمود دارد، ولی همین تعداد کم، کمتر ستایش شده است و بیشتر از طرف زنان نکوهش شده است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی و تحلیل همسرستایی و نکوهش همسر (زن مرد) در شعر و ادب فارسی است. روش کار کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شعر کلاسیک شاعران کمتر از همسر (زن) خویش سخن گفته اند و اگر از او ستایش کرده اند، بسیار محدود و بیشتر در مرثیه وفات آن ها شعر سروده اند و از همسر (مرد) خبری نیست، اما در غزل معاصر از آن تفکرات مردسالاری و مردمحوری تا حد زیادی کاسته شده و به ویژه همسر (زن) شاعر ستایش و مدح شده است و حتی مردان در جایگاه همسر گاه ستایش و گاه نکوهش شده اند. در این دوره ذهنیت غنایی شاعران تغییر کرده است و آن ها نه تنها زبان به ستایش همسر (زن) خود گشوده اند، حتی نام آن ها را هم در غزل ذکر کرده اند که در ادبیات کلاسیک ما اصلاً سابقه ندارد.
طبقات اجتماعی از دیدگاه قرآن کریم و شیوه های مواجهه با آنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
100 - 130
هدف از این مطالعه، شناسایی مفهوم و مصادیق طبقات اجتماعی از دیدگاه قرآن و نحوه مواجهه با آنها است. جوامع به عنوان شکل های متمایزی از اجتماعات انسانی دیده می شوند که در درون خود ساختارهای اجتماعی تشکیل داده و متناسب با آنها روابطی را ترسیم نموده و بر مبنای آنها تعامل و مواجهه با یکدیگر را وضع می کنند. به نظر می رسد، دلایلی همچون تفاوت های فرهنگی، زیستی، مادی و نوع توان مندی افراد و گروه ها در تصرف طبیعت و بهره گیری از دیگر همنوعان، به تدریج سبب شکل گیری طبقات اجتماعی شده است. مولفه هایی مانند: قدرت و ثروت مبنای شکل گیری دسته ای از طبقات و عناصری همچون خداجویی و معنویت گرایی مبنای شکل گیری بخشی دیگر از طبقات اجتماعی شده است. به عبارت دیگر، نوع نگرش و کنش جمعی از افراد انسانی که معطوف به عوامل دنیوی بوده است، سبب ایجاد دسته ای از طبقات شده و نگرش و کنش معطوف به آخرت برخی دیگر، طبقات اجتماعی متمایزی را شکل داده است. مسئله این پژوهش که با روش توصیفی، تحلیلی و با بهره گیری از منابع إسنادی انجام شده آن است که طبقات اجتماعی از منظر قرآن چگونه می باشند؛ عوامل ایجاد آنها چه مؤلفه هایی بوده و دارای چه ویژگی هایی هستند و نیز شیوه مواجهه با هر یک از طبقات اجتماعی یادشده چگونه است. دست یابی به نتایجی مطلوب از این پژوهش کمک می کند تا در شرایط کنونی نیز عوامل شکل گیری طبقات اجتماعی و به تبع آن، دلایل شکاف اجتماعی را عمیق تر بازخوانی و تحلیل کرده و متعاقب آن راهکارهای مواجهه با این پدیده اجتماعی را به عنوان الگویی مطلوب در جوامع امروزی نیز به کار بست.
مطالعه جامعه شناختی رفتارهای جمعی نمایشی ناشی از شیوع کروناویروس مورد مطالعه شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
رفتارهای جمعی نمایشی در وضعیت های بحرانی در یک جامعه خود را نشان می دهند. یکی از وضعیت های بحرانی در سال های اخیر، شیوع ویروس کرونا بود که تمام مردم جهان را درگیر کرد و بسیاری از هنجارهای اجتماعی جوامع را تا حدی تغییر داد؛ به نحوی که پیامدهای این تغییر زودهنگام بیشتر از اثرگذاری خود ویروس بود. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه جامعه شناختی رفتارهای جمعی نمایشی ناشی از شیوع کروناویروس، با تأکید بر شهروندان بوشهر است. این مطالعه به لحاظ رویکرد، کمی گرا، ازنظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته بر نمونه ای از شهروندان بالای 15 سال شهر بوشهر در سال 1400 است که تعداد آ نها برابر با 197864 نفر است. از این تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، با نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای برآورد روایی ابزار پژوهش از روایی سازه ای، با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و برای برآورد پایایی آن از تکنیک آلفای کرونباخ و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد میانگین واقعی میزان رفتار جمعی نمایشی برای پاسخگویان برابر 11/195 است که از میانگین متوسط آن (168) بالا تر است. همچنین میانگین هریک از مؤلفه های شش گانه رفتار جمعی نمایشی (هراس اجتماعی، مُد اجتماعی، هوس جمعی، شیدایی اجتماعی، جنون اجتماعی و شایعه) در بین مردم بوشهر، بیشتر از میانگین مورد انتظار است.
تحلیل جامعه شناختی آینده مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
23 - 34
حوزههای تخصصی:
مطبوعات به عنوان یکی از برجسته ترین عناصر فرهنگی کشور نقش موثری در هدایت، مدیریت و نمایندگی افکار عمومی و شکل گیری وقایع تاریخی، اجتماعی و سیاسی جوامع داشته است. امروزه با توجّه به رشد شتابان فناوری های نوین و ظهور پیام رسان های مختلف در بستر فضای مجازی، قالب های متنوّعی برای انتقال پیام و اطلاع رسانی در دسترس عموم قرار گرفته است. این امر موجب شده است که عدّه ای از پایان عصر مطبوعات مکتوب و سیطره فضای مجازی در عرصه ارتباطات سخن بگویند. از سوی دیگر، عدّه ای نیز معتقدند که مطبوعات و فضای مجازی دو قالب متفاوت هستند که حیات آینده یکی در گرو دیگری نیست و هر کدام بنابر اقتضائات و شرایط خاص اجتماعی و تاریخی می توانند بر فضای اجتماعی اثر گذار باشند. در این نوشتار ضمن بررسی ایده های مذکور، به دنبال آن هستیم که با نگاه جامعه شناختی و آینده پژوهانه و بهره گیری از رویکرد اسنادی و تاریخی بر خاص بودن مطبوعات به عنوان یکی از موثرترین رسانه ها از جنبه محتوایی در عصر حاضر و آینده تأکید نموده و نشان دهیم که آنچه در حال تغییر و تحوّل است قالب و ابزار انتقال پیام است و مطبوعات در صورت درک منطقی پیشرفت تکنولوژی و تغییرات روز افزون قالب های انتقال پیام، به عنوان یک منبع اصلی و مهم تولید محتوا همچنان در آینده نیز دارای مرجعیت و هدایتگری در عرصه های اجتماعی به شمار می رود.
بررسی جامعه شناختی سبک های عشق ورزی و رابطه آن با دین داری در میان شهروندان تهرانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روابط عاشقانه، قدمتی به درازنای عمر بشر دارد زیرا بهره مندی از یک زندگی سالم و توأم با عشق و صمیمیت، از نیاز های اساسی هر فرد اجتماعی می باشد. این نیاز در مختصات یک جامعه دینی، سویه های متناسب با قوانین دینی و شرعی به خود می گیرد. از سوی دیگر داشتن رویکرد دینی و رعایت الزامات آن می تواند تعیین کننده سبک عشق ورزی افراد باشد. هدف این پژوهش، تبیین جامعه شناختی سبک های عشق ورزی و رابطه آن با دین داری در میان شهروندان تهرانی می باشد. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی است که حجم نمونه شامل 300 نفر می باشد که با روش خوشه ای چند مرحله ای از بخش های شمال، مرکز، شرق، غرب و جنوب تهران، انتخاب گردیدند. تحلیل داده های حاصل عملیاتی سازی مدل سنجه ی دینداری کاظمی و فرجی(1395) و پرسشنامه ی سه وجهی عشق استرنبرگ با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی، انجام شد. تحلیل روابط متغیرهای میانجی، بین متغیرهای مستقل و وابسته اصلی، با استفاده از نرم افزار Spss می باشد. علاوه بر این، برای تحلیل معادلات ساختاری حاکم بر روابط بین متغیرها از تحلیل معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Amos استفاده گردیده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که، میزان دین داری افراد بر سبک عشق ورزی آن ها مؤثر است. نتیجه گیری: نتایج مربوط به شاخص های برازش مدل رابطه میزان دین داری با سبک عشق ورزی افراد، نشان می دهد که این مدل، دارای برازش مطلوب با داده ها می باشد.
تحلیلی جامعه شناختی بر کارکردهای تمدنی راهپیمایی اربعین امام حسین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵
78 - 106
حوزههای تخصصی:
راهپیمایی اربعین که اینک گستره ی جهانی یافته، جلوه ای از اُمت واحده اسلامی و حرکتی پویا و نمادین از فرهنگ و تمدن دینی را به تصویر کشیده است. سؤال پژوهش این است که کارکردهای تمدنی راهپیمایی اربعین با رویکرد جامعه شناختی چیست؟ نگارش مقاله ی حاضر، حاصل چهل مصاحبه با نخبگان دانشگاهی و حوزوی با روش کیفی از نوع تحلیل مضمون و کدگذاری متن و استخراج مفاهیم و مقولات کلیدی و منتخب تمدنی که سرانجام به مقولاتی چندگانه دست یافته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هویت بخشی، نظم و انسجام بخشی، از کارکردهای اجتماعی- تمدنی، تعمیق معنویت و خودسازی از کارکردهای اخلاقی- تمدنی و اقتدار آفرینی، وحدت جهان اسلام و امنیت، بخشی از کارکردهای سیاسی-تمدنی راهپیمایی اربعین حسینی به شمار می رود.
تبیین جامعه شناختی کنش مشارکتی خیرین د ر نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۳۶۶-۳۳۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از عناصر مهم در حکمرانی خوب، افزایش مشارکت های مردمی در اداره امور جامعه است و فعالیت های خیرخواهانه مردمی در بهداشت و درمان از جمله این عرصه هاست. این تحقیق با هدف تبیین جامعه شناختی کنش مشارکتی خیرین نظام سلامت انجام شده است. روش: جمعیت نمونه در این تحقیق کیفی-کمی و به شیوه توصیفی و همبستگی، 230 نفر از خیرین نظام سلامت بر اساس بانک اطلاعات سال های 98- 1397 مؤسسات خیریه در 31 استان کشور است. در بخشی کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خیرین انجام گرفته و تحلیل در نرم افزارMaxqda، منجر به شناسایی مولفه های مرتبط با مشارکت خیرین برای تهیه پرسشنامه محقق ساخته گردیده است. پرسشنامه با اعتبار صوری و آزمون آلفای کرونباخ تائید گردیده و از آزمون های اسپیرمن و کرامرز برای بررسی همبستگی بین متغیرها با مشارکت خیرین و spss26 برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها و بحث: در این تحقیق، 29/1% شرکت کنندگان خانم و مابقی آقا و همچنین شغل 40/8% شرکت کنندگان دولتی و مابقی آزاد هست. نتایج نشان می دهد بین همدلی و تعلق، اعتماد و تعهد اجتماعی، ساختارهای مشارکتی، پیشینه نیکو کاری، آگاهی اجتماعی و بویژه باورهای دینی با کنش مشارکتی خیرین رابطه معنادار وجود دارد و میان محل زندگی و تولد، تحصیلات، شبکه اجتماعی و درآمد، با مشارکت خیرین، رابطه معناداری نیست. بر اساس یافته ها، آگاهی اجتماعی بیشترین و درآمد کمترین اهمیت را برای مشارکت خیرین دارد.
بررسی روان شناختی و جامعه شناختی رشد و تعالی فرهنگی زنان در منظومه فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
37 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روان شناختی و جامعه شناختی رشد و تعالی فرهنگی زنان در منظومه فضای مجازی بود. جامعه پژوهش تمام متون روان شناختی و جامعه شناختی مرتبط با منظومه فضای مجازی و رشد و تعالی فرهنگی بود. نمونه مورد پژوهش مطالب روان شناختی ، جامعه شناختی، فرهنگی و فضای مجازی در ارتباط با زنان بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای به صورت فیش برداری از مفاهیم مهم پژوهش بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل محتوا بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که زنان نیازمند برخورداری از سلامت روان شناحتی، مشارکت و بهره مندی از امکانات و فرصت های زندگی اجتماعی هستند و توانمندی آنان از جمله رهیافت های علمی و فرهنگی به زنان کمک می کند تا به استقلال و خودکفایی برسند. ارتقای سلامت روان شناختی و تعالی زنان تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله مهمترین آن ها عوامل قید و بندها، ارتقای فرهنگ عمومی، شبکه ها و سازمان های زنانه ، رسانه ها و فضای مجازی هستند که از آن ها تحت عنوان «منظومه فضای مجازی» یاد می شود. هم چنین سیاست گذاری صحیح و مبتنی بر فرهنگ اسلامی و ایرانی می تواند زمینه را برای حفظ تعادل و سلامت روان شناختی زنان همراه با رشد و تعالی آنان به همراه داشته باشد. برقراری ارتباط و تعامل زنان با جامعه از طریق فضای مجازی و ایجاد شبکه های عرفی و سازمان های مختص زنان از عوامل اثرگذار در حفظ سلامت روان شناختی و تعالی فرهنگی زنان است که می تواند از حوزه تخصصی و علمی به حوزه عمومی و عامه پسند وارد شود.
شناسایی و تحلیل چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان (با تاکید بر ابعاد فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
93 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، شناسایی چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی در بعد فرهنگی در سازمان های دانش بنیان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از لحاظ نوع روش، توصیفی – اکتشافی است. جهت گردآوری داده های کیفی از تکنیک تجزیه و تحلیل تم استفاده شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل مدیران و مسئولان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بوده اند، که بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی و به تعداد 20 مصاحبه در سال 1401 انجام شده است. بر اساس نتایج کدگذاری تم های فرعی و مقوله بندی تم ها، چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی دانشی به چهار دسته کلی چالش های فردی، گروهی، سازمانی و محیطی طبقه بندی شده اند. در این راستا، چالش های فردی شامل ابعاد شخصیتی، رفتاری، ادراکی و ارزشی، چالش های گروهی شامل تعارضات تیمی، قوانین غیررسمی تیم ها، عدم تقارن ساختاری تیم های دانشی با سازمان و شکل گیری خرده فرهنگ ها، چالش های سازمانی شامل ارزیابی، ساختاری، فرآیندی و مالکیت حقوقی و چالش های محیطی شامل پویایی فناوری های نوین، تحولات در رویکردهای توسعه منابع انسانی، تغییر و تحولات محیطی، تغییرات سازمانی و ضعف در زیرساخت های فناوری های نوین می باشند.
مطالعه تأثیر عوامل جامعه شناختی بر شکل گیری کرسی های آزاد اندیشی (مورد مطالعه: دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۹
69 - 94
حوزههای تخصصی:
دانشجویان کشور عنصر فعالی هستند که می توانند در مسائل گوناگون کشور اثرگذار باشند و عمده این اثرگذاری به حضور در صحنه و اظهارنظر در موضوعات مختلف است. میدان دادن به دانشجویان برای اظهار نظر تاکید ویژه مقام معظم رهبری (آیت الله سید علی خامنه ای) خطاب به مسئولین کشور است. هدف از این پژوهش تعیین نقش مولفه های تاثیرگذار بر شکل گیری کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان می باشد. جامعه آماری تحقیق عبارت است از کلیه دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان 60641 دانشجو می باشد. حجم نمونه 426 دانشجو در سال تحصیلی 1402-1401 که با استفاده از جدول مورگان محاسبه شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیر احتمالی آسان استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از آزمون های توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون رگرسیون چند گانه استفاده شد. یافته های مطالعه نشان داد که، ارتقاء سطح مولفه های اعتماد اجتماعی، استفاده از رسانه های جمعی داخلی، مشارکت اجتماعی، دینداری ورزشهای اجتماعی، احساس امنیت، قومیت و پایگاه اقتصادی – اجتماعی می توانند با شکل گیری کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان ارتباط دارند. در خصوص اهمیت و نقش متغیرهای مستقل در پیش بینی تغییرات متغیر وابسته، متغیر دینداری(349/0= β) ، امنیت اجتماعی (233/0= β) و مشارکت اجتماعی (135/0= β) به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیشگویی متغیر وابسته دارند.
عوامل دگرگونی خوانش ایرانیانِ عصر قاجار از مبانی حکمرانی
تأسیس سلسله قاجار در بستری کهن از آمد و شدهای حکومت هایی اتفاق افتاد که بیشتر آنها، مبانی حکمرانی نسبتاً مشابهی داشتند. فضای سیاسی و روابط حاکم بر دولت و ملت در دوره اول این حکومت، منطبق با پیش فرض های دیرین مردم ایران از حکومت داری بوده است. اما بر خلاف حکومت های پیشین، قاجاریان در ادامه کار با شرایطی رو به رو شدند که تا پیش از آنها هیچ حکومتی در ایران آن را تجربه نکرده بود. آشنایی جامعه ایرانی با فرهنگ و تمدن غربی در نیمه دوم حکومت قاجار، دریچه ای به سوی منسوخ شدن مبانی حکمرانی نهادینه شده در ایران گشود. در این دوره علاوه بر تشکیک در مشروعیت نظام سلطنتی، مطالبات سیاسی جدیدی از سوی مرم مطرح و از قانون محوری و دموکراسی سخن به میان آمد. این نوشتار بر آن است با بررسی سیر دگرگونی قرائت ایرانیان از مبانی حکمرانی در طول دوره قاجار، به این پرسش اساسی پاسخ گوید که چرا نظام حکمرانی نهادینه شده در اذهان ایرانیان تا دوره قاجار، از اواسط این دوره رو به افول گذاشت؟ به نظر می رسد مهمترین عامل در این ارتباط، افزایش تعاملات جامعه ایرانی با دنیای غرب و کسب آگاهی از الگوی غربی حکومت بر مردم بوده است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای به بررسی این موضوع خواهد پرداخت.
نگاه جامعه شناختی به عملکرد رسانه ها در نابرابری پخش رویدادهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
115 - 152
حوزههای تخصصی:
رسانه ها از طریق تطابق یا چالش دادن نقش های جنسیتی متداول و ترتیب دهی دیدگاه های جامعه به ورزش زنان تأثیر می گذارند. ورزش به طورمعمول به عنوان یک دنیای مردانه در نظر گرفته می شود و بسیاری از افراد معتقدند که ورزش زنان جذابیت کمتری دارد. هدف این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی نقش رسانه ها در ترویج نابرابری در پوشش رویدادهای ورزشی است. روش تحقیق به صورت مرور نظام مند و تحلیل منابع ثانویه انجام شد و با استفاده از تکرار و تنوع منابع، داده ها جمع آوری و تحلیل شدند. جستجوی منابع در پایگاه های اطلاعاتی معتبری مانند وب آوسیس، اسکوپوس، اشپرینگر، امرالد و الزویر و غیره انجام شد. محدوده زمانی جستجو از ژانویه 2005 تا ژوئن 2022 بود و مقالاتی که به ورزش زنان متمرکز نبودند حذف شدند. با وجود پیشرفت های چشمگیر در ورزش های زنان و توانایی بالای ورزشکاران زن در ایجاد نمونه های مثبت، پوشش رسانه ای آن ها نسبت به ورزشکاران مرد همچنان محدود است. این نابرابری در نحوه نمایش ورزشکاران زن در رسانه ها به وجود آمده و باعث عدم احترام به آن ها می شود. برای تسهیل موفقیت ورزش زنان، باید به آن ها پوشش رسانه ای باکیفیت بیشتر و جلب احترام به عنوان ورزشکاران قدرتمند توجه کرد. تصورات جامعه از ورزش زنان تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه ها است. فقدان پوشش رسانه ای باکیفیت باعث می شود ورزشکاران زن از اهمیت کمتری برخوردار شوند و فرصت کمی برای ایجاد علاقه به ورزش می دهد. تبعیض هایی که در رسانه ها وجود دارد، موفقیت ورزشکاران را بی اهمیت جلوه می دهد و باعث عدم احترام جامعه می شود. برای اینکه ورزش زنان فرصتی برای موفقیت واقعی داشته باشد، باید به آن ها پوشش رسانه ای بیشتر و باکیفیت بالاتری داده شود که به جایگاه آن ها به عنوان ورزشکاران قدرتمند احترام بگذارد.
تحلیلی بر الگوی برندسازی مقصد گردشگری با تاکید بر شبکه های اجتماعی با رویکرد جامعه شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به مثابه ی صنعتی مؤثر و تأثیرگذار بر جوامع توانسته است توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان را به خود جلب کند. این صنعت فعالیتی گسترده است که تأثیرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی مهمی را با خود به همراه دارد و هر یک در جای خود قابل بحث و بررسی است هدف این پژوهش تحلیلی بر الگوی برندسازی مقصد گردشگری با تاکید بر شبکه های اجتماعی با رویکرد جامعه شناختی بود. روش پژوهش مطالعه موردی کیفی است و مشارکت کنندگان نخبگان هستند. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی )شامل16نفر ( برای شناسایی چارچوب مدل تحقیق انتخاب شده اند و با آنها مصاحبه به عمل آمده است .ابزار مورد استفاده برای شناسایی عوامل مدل تحقیق، مصاحبه نیمه ساختمند) با گروه های کانونی (و مطالعه اسناد بوده است. برای تامین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینوکلن و گوبا استفاده شد. مدل پارادایمی این پژوهش بر اساس الگوی پارادایمی استراوس و کوربین طراحی شد. پس از انجام مصاحبه های تحقیق تعداد 43 کد به صورت کلی مشخص گردید. جدول شماره 2 نتایج مربوط به این کدها را نشان می دهد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که متغیرهای تاثیرگذار بر برند سازی مقصد گردشگری شامل جذب مخاطب، توسعه پایدار، دانش برند، نیازهای منطقه ای، پشتوانه سازی محلی، اعتماد عمومی و مدیریت منابع انسانی و تعاملات فردی و گروهی می باشد.
طراحی الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
218 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت جامعه پذیری دانش آموزان در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش سند تحول بنیادین نظام تعلیم وتربیت و خبرگان نظام تعلیم وتربیت و مدیریت آموزشی استان بوشهر در سال 1399 بودند. علاوه بر سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت، نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 16 نفر بدست آمد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با کمک مرور اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین سه کدگذار 88/0 بدست آمد و با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که برای جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی 48 شاخص، 9 مولفه و 2 بعد استخراج شد. بعد درون فردی شامل چهار مولفه ارتباطات و تعامل، خلاقیت و مهارت، نگرش و خانواده و بعد محیطی شامل پنج مولفه مدرسه، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارزشی و فرهنگی بود. در نهایت، با توجه به ابعاد و مولفه ها، نظام بازخورد و اصلاح، فلسفه و اهداف، مراحل اجرایی الگو و سازوکار اجرایی الگو، الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزی جهت بهبود جامعه پذیری دانش آموزان از طریق الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ضروری می باشد.
بررسی جامعه شناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
183 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: بسیاری از صاحب نظران حوزه جامعه شناسی و روان شناسی معتقدند که دوره نوجوانی آغاز مرحله شکل گیری هویت است و یکی از وظایف نهادهای اجتماعی کمک به بازتولید هویت ملی در نسل نوجوان و جوان می باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه نوجوانان 16-13 سال استان کهگیلویه و بویراحمد به تعداد 51339 نفر بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر در نظر گرفته شد و این تعداد با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته (93 سوالی) بود که روایی صوری و محتوایی آن تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 برآورد شد. داده ها با روش تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که هویت قومی و پایبندی به رسوم با بازتولید هویت ملی در دانش آموزان همبستگی مثبت و معنادار و گسترش فرهنگ تساهل و تسامح، بی سازمانی خانواده و گسترش فضای مجازی با بازتولید هویت ملی در آنان همبستگی منفی و معنادار داشت (P<0.001). همچنین، مدل جامعه شناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان برازش مناسبی داشت و در این مدل، عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان تاثیر مستقیم و معنادار داشت (P<0.001).
نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، عوامل فرهنگی تاثیر معناداری بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان داشتند. بنابراین، برای بازتولید هویت ملی در دانش آموزان می توان زمینه بهبود عوامل فرهنگی را مهیّا ساخت.