مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
رویکرد داده بنیاد
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۰)
115 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله تعیین مؤلفه های مؤثر بر تاب آوری نظام تجاری ایران است. آسیب پذیری های بخش تجاری به عنوان عامل مهمی در کاهش تاب آوری آن در نظر گرفته می شود. بر این اساس، با توجه به ادبیات موجود تاب آوری و با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد و با رویکرد مدل میانگین گیری بیزی، مؤلفه های مؤثر بر تاب آوری بخش تجاری مشخص شده است. با استفاده از رویکرد میانگین گیری بیزی، 4 متغیر شاخص ریسک، نسبت صادرات نفتی به صادرات غیرنفتی، اختلاف نرخ ارز آزاد و رسمی و نسبت واردات مصرفی به کل واردات، در حضور 23 متغیر مهم شناخته شده اند که نشان می دهد می بایست در سنجش اثرگذاری در بخش تجارت و ارز به این متغیرها بیش از سایر متغیرها توجه شود. طبقه بندی JEL : E60 ، F41 ، F13 ، C13
بهبود سرمایه گذاری در بخش کشاورزی کشور بر مبنای رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2633 - 2651
حوزههای تخصصی:
با وجود گستردگی و ظرفیت های بالقوه بخش کشاورزی، توان رقابتی تولیدکنندگان و بهره برداران بخش به ویژه در زمینه توسعه بازرگانی در این بخش بسیار محدود است هدف این مقاله ارائه مدلی به منظر بهبود سرمایه گذاری در بخش کشاورزی کشور می باشد، پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی می باشد که با استفاده از رویکرد داده بنیاد انجام گردید. جامعه پژوهش شامل خبرگان اداره منابع طبیعی کشور ، اداره جهاد کشاورزی کشور و تعدادی از اساتید دانشگاهی خبره در بخش کشاورزی مالی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. که مجموعه 20 نفر با روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. روایی این پژوهش توسط مصاحبه شوندگان و سپس اساتید متخصص مورد بررسی قرار گرفت و تأیید گردید. برای سنجش پایایی نیز از روش پایایی بازآزمون استفاده شده است. میزان پایایی مصاحبه های انجام شده در پژوهش حاضر 80 درصد بوده در نتیجه قابلیت اعتماد کدگذاری مورد تأیید می باشد. در این پژوهش از نرم افزار Atlas.ti استفاده شده است. داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته های پژوهش بیانگر این است که بهبود سرمایه گذاری در بخش کشاورزی شامل مقوله های مرکزی، سطح درامد، مصرف انرژی و نا اطمینانی تورم می باشد و با توجه شرایط علی، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر راهبردهایی تدوین و مدل نهایی بر اساس آن ارائه شده است.
ارائه مدل رهبری پایدار در بیمه مبتنی بر رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه صنعت بیمه در تسهیل و رونق فعالیت های اقتصادی در جامعه نقش اساسی دارد و در اقتصاد و بازار سرمایه نیز یکی از بخش های مهم و پیشرو است. در این راستا، این مطالعه باهدف ارائه الگوی مبنایی رهبری پایدار در صنعت بیمه ایران انجام شده است.روش شناسی: این مطالعه با روش داده بنیاد انجام شده و از ابزار مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده نموده است. مصاحبه این پژوهش با بهره گیری از چارچوب CAR طراحی شد که آن هم زمینه یا بستری که صنعت بیمه با آن مواجه است را بیان و بعد اقدامات لازم و مناسب را شناسایی و درنهایت نتایج آن مشخص می کند که نتیجه این اقدام چیست و شرکت بیمه چگونه از نتایج آن منتفع می گردد. برای انتخاب نمونه های تحقیق نیز از روش گلوله برفی استفاده شد. به این ترتیب پانل مذکور با مشارکت 25 نفر صاحب نظر؛ به تفکیک 10 نفر از نخبگان دانشگاهی اعضای هیئت علمی و اساتید مدیریت دانشگاه ها و 15 نفر از خبرگان صنعت بیمه- مدیران مجرب و کاردان در معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی بیمه مرکزی ایجاد گردید. یافته ها : در این پژوهش از رهیافت نظام مند داده بنیاد استفاده شده است . در رویکرد نظام مند، نظریه پردازی در سه گام اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام می شود. داده های متنی پس از پیاد ه سازی با استفاده از این رویکرد مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و درنهایت مدل پارادایمی پژوهش مبتنی بر رویکرد داده بنیاد تدوین شد، بر این اساس مؤلفه های مقوله علی عبارتند از فرهنگ، رفتار پایدار، یادگیری پیوسته؛ مؤلفه های مداخله ای عبارتند از ارتباطات پایدار، درک چالش ها؛ مؤلفه های بستر حاکم عبارتند از عادات رهبری، مهارت های رهبری پایدار، ایجاد ظرفیت برای خلاقیت؛ مقوله محوری شامل فعالیت های رهبری، سیستم خلاق، محصولات و خدمات کیفی، توسعه و اعتماد به اعضا، چالش و نوآوری و تأمل بلندمدت؛ مؤلفه های شناسایی شده تأثیرات رهبری پایدار نیز شامل سه مؤلفه اخذ تصمیمات قاطع، اقتصاد مقاومتی، پیشبرد تاب آوری در جامعه و درنهایت نیز مؤلفه های پیامدهای رهبری پایدار برای صنعت بیمه شامل بهبود عملکرد مالی، کسب مزیت رقابتی و بهبود پیوسته شناسایی شدند. نتیجه گیری : الگوی مبنایی رهبری پایدار در صنعت بیمه حول مقوله محوری فعالیت های رهبری قرار دارد که تحت تأثیر شرایط علی شکل می گیرد. این فرآیند با شرایط علی آغاز می گردد و موجب شکل گیری مقوله محوری (فعالیت های رهبری شرکت بیمه است) می شود که با استفاده از راهبردها به توسعه بیمه کمک می کنند.
طراحی مدل مفهومی فریب ادراک شده تبلیغات شبکه های اجتماعی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
235 - 256
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون شبکه های اجتماعی و پررنگ شدن نقش آنها در دنیای تجارت و پیرو آن، در تبلیغات از یک طرف و سهولت انجام فریب در چنین رسانه های نوظهوری از طرف دیگر، باعث افزایش تبلیغات فریبنده و ادعاهای دروغین در این فضای ارتباطی و تجاری شده است؛ به گونه ای که برای مخاطبان این شبکه ها، تشخیص تبلیغات صادقانه از فریبکارانه دشوار بوده و همین مساله باعث ایجاد بی اعتمادی به تبلیغات در شبکه های اجتماعی و کاهش فروش می شود. به همین علت و در همین راستا ، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی در زمینه فریب ادراک شده تبلیغات شبکه های اجتماعی و با بهره گیری از رویکرد داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد که در میان 15 نفر از افرادی که تجربه فریب در خرید از شبکه های اجتماعی را داشته اند، انجام پذیرفت. داده ها نیز با استفاده از کدگذاری باز، انتخابی و نظری و نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد و در نهایت، الگوی مفهومی با 8 مقوله اصلی، 15 مقوله فرعی و 69 مفهوم طراحی و مشخص شد که سودمندی ادراک شده شبکه اجتماعی و ویژگی های تبلیغات این شبکه ها به عنوان علل، و ویژگی رسانه به عنوان عامل همبسته با این علل در شکل گیری فریب ادراک شده اثرگذارند. در این میان، دانش مصرف کننده و اعتماد ادراک شده نقش اقتضائات را ایفا می کنند. نگرش مصرف کننده نیز به عنوان شرایط احراز شناخته می شود. ویژگی مصرف کننده نیز زمینه ساز رویداد چنین فرآیندی است که درنهایت، به شکل گیری پدیده ای به نام آسیب به روحیات مصرف کننده منجر می شوند، که پیامد فردی فریب ادراک شده تبلیغات شبکه های اجتماعی به حساب می آید.
ارائه مدل مسؤولیت پذیری اجتماعی شرکتی در فضای رقابتی بر مبنای بهبود بهره وری نیروی کار در صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۲
251 - 275
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مسؤولیت پذیری اجتماعی شرکتی را مورد بررسی قرار داده است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی در زمینه مسؤولیت پذیری اجتماعی شرکتی است که در صنایع غذایی مورد بررسی قرار گرفته و بر مبنای بهبود بهره وری نیروی کار مبتنی است. پژوهش از نوع کاربردی- اکتشافی و از نوع کیفی است. خبرگان صنایع غذایی با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی شناسایی شدند که با توجه به کفایت داده ها درمجموع با 13 خبره مصاحبه شد. روش تجزیه وتحلیل، نظریه داده بنیاد با رهیافت نظام مند استراوس و کوربین بود و داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شدند. نتایج مؤید آن است که بر اساس روش داده بنیاد، 161 کد باز، 46 کد محوری و همچنین 20 کد انتخابی حاصل شده است. بر اساس نتایج پژوهش، حاصل اجرای مدل ارائه شده، دستیابی به بهبود تجربه مشتری، حسن شهرت برند و استقلال اقتصادی است. در شرایط فعلی کشور که در تحریم اقتصادی به سر می برد، عامل مهمی در کاهش وابستگی کشور ایران به کشورهای دیگر به حساب می آید و همچنین بر اساس نتایج، از طریق آراستگی محیط کار، نظافت و پاکیزگی محیط کار می توان به بهبود بهره وری نیروی کار رسید.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های پایداری زنجیره تأمین و ارائه الگو جامع پایداری مرتبط با صنایع کاشی و سرامیک یزد با رویکرد داده بنیاد و روش بهترین-بدترین فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ضرورت رعایت عوامل توسعه پایدار (بخصوص مسائل زیست محیطی) در صنعت کاشی و سرامیک به علت سهم بالای کارخانجات این صنعت، همواره مورد تاکید بوده است. در این مقاله سعی شده است به بررسی عوامل موثر در توسعه پایدار زنجیره تامین صنعت کاشی و سرامیک استان یزد پرداخته شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی جامع شاخص ها و ارائه الگوی جامع پایداری زنجیره تامین در صنایع کاشی و سرامیک استان یزد و همچنین اولویت بندی شاخص ها می باشد. در ابتدا، ضمن مطالعه ادبیات تحقیق، تعداد 11 نفر از مدیران حوزه صنعت کاشی و خبرگان دانشگاهی انتخاب گردیدند. نمونه ها با روش نمونه-گیری غیراحتمالی نوع گلوله برفی انتخاب گردید و از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته مولفه ها مورد شناسایی قرار گرفت و نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت. در بخش کیفی، از رویکرد داده بنیاد استفاده گردید که زیرشاخص های بدست آمده براساس تحلیل داده بنیاد در 91 کد، 19 مفهوم و 6 مقوله دسته بندی شدند و همچنین یافته های بخش کیفی منجر به ارائه ی الگوی جامع پایداری زنجیره تامین در صنایع کاشی و سرامیک استان یزد گردید؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، با استفاده از روش بهترین- بدترین فازی از طریق نرم افزار Lingo17 اجرا گردید و نتایج بخش کمی منجر به محاسبه وزن و همچنین اولویت بندی ابعاد و شاخص ها گردید که مفهوم تجهیزات با وزن نهائی 0.2777 بعنوان مهمترین شاخص و مفهوم جهانی شدن با وزن نهائی 0.0027 بعنوان کم اهمیت ترین اولویت بندی شدند.
طراحی الگوی توسعه گردشگری میراث ناملموس در ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
149 - 164
حوزههای تخصصی:
ایران، با بهره مندی از پهنه وسیع جغرافیایی، غنای تاریخی و تنوع قومی، ظرفیت های بسیاری را برای توسعه گردشگری میراث ناملموس دارد؛ اما تاکنون نظام مدونی برای جذب این گونه گردشگر وجود نداشته است. ازاین رو، هدف از این پژوهش طراحی الگویی برای توسعه گردشگری میراث ناملموس در ایران با استفاده از رویکرد کیفی داده بنیاد است. بدین منظور، مصاحبه ای نیمه ساختاریافته متشکل از پنج سؤال کلی با نوزده کارشناس در این حوزه شامل استادان دانشگاه، مدیران گردشگری و راهنمایان فرهنگی تورها انجام شد. این کارشناسان با روش نمونه گیری هدفمند و با رویکرد گلوله برفی انتخاب شده بودند. داده ها با نرم افزار کیفی مکس کیودا و روش کدبندی دستی تجزیه وتحلیل شد. به منظور بررسی روایی صوری و محتوایی، یافته ها در اختیار چند نفر از مشارکت کنندگان قرار گرفت و نظر آنان اِعمال شد. پایایی نیز با روش توافق درون موضوعی بررسی شد که میزان توافق 84 درصد به دست آمد. بنابر یافته های پژوهش، عوامل علّی شامل عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و دیپلماسی، بسترها و زمینه ها شامل خط مشی گذاری، سازمانی، آموزش و پژوهش و برنامه ریزی، موانع شامل نوگرایی (مدرنیسم)، دیوان سالاری (بروکراسی)، مدیریت تعارض و دولت، راهکارها شامل بازاریابی، سیستم اطلاعاتی منسجم، مدیریت رویدادها، پشتیبانی و مشارکت، و نتایج و پیامدها شامل پیامدهای اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، ادراکی، توسعه ای و پایداری بود. نتایج این پژوهش به سیاست گذاران توسعه گردشگری میراث ناملموس در برنامه ریزی و اجرا کمک خواهد کرد.
تحلیل ابعاد زیست محیطی برنامه های توسعه نظام جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه، راهبرد، چارچوب و الگوی حکم رانی و مدیریت سیاسی فضا را مشخص می کند و این برنامه ها به ابعاد و وجوه مختلف حکم رانی می پردازند که یکی از مهم ترین وجوه آن ابعاد زیست محیطی است. این پژوهش با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد در قالب مدلی از عوامل محوری، علّی، زمینه ساز، مداخله گر، راهبردها و پیامدها، به دنبال پاسخ به این سؤال است که ابعاد زیست محیطی برنامه های توسعه در نظام جمهوری اسلامی چگونه است؟ با بررسی اسناد تحقیق (برنامه های توسعه) با روش نمونه گیری نظری، 328 گزاره انتخاب و با کدگذاری آن ها 587 مفهوم اولیه (کد باز) شناسایی شده است. سپس، با درنظر گرفتن اشتراکات محتوایی کدهای باز، 77 مقوله فرعی و 16 مقوله اصلی براساس نظریه های تحقیق، محیط شناسی، نظر نخبگان و تشخیص پژوهشگران تولید شده است. نتایج نشان می دهد مقوله های اصلی شامل مقوله های محوری (حفاظت و احیای محیط زیست و مدیریت اقلیمی)، مقوله های علّی (تمرکززدایی، تناسب نهادی منطبق با مسائل زیست محیطی)، مقوله های زمینه ای (تحقیق و پژوهش در حوزه محیط زیست، دیپلماسی زیست محیطی، امنیت زیست محیطی و تنظیم خانواده)، مقوله های مداخله گر (رفاه و توسعه اجتماعی و حکم رانی خوب)، مقوله های راهبردی (سازگاری با زیست بوم، اصلاح الگوی مصرف و آمایش سرزمین) و مقوله های پیامدی (اقتصاد سبز، حمل ونقل سبز و حقوق زیست محیطی) در یک چارچو ب پارادایمی، هم پیوند شده اند.
مدل جامع توسعه پایدار گردشگری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۶
288 - 316
حوزههای تخصصی:
با به کارگیری نظریه داده بنیاد در قالب مدلی بومی از عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدهای توسعه پایدار گردشگری تصویری جامع از توسعه پایدار گردشگری ارائه شده است. جامعه آماری تحقیق اسناد مرتبط با گردشگری، بیانات رهبری ایران و مصاحبه های خبرگان صنعت گردشگری است. در این مدل عوامل علّی توسعه پایدار گردشگری (نگرانی های زیست محیطی ایران، اهمیت اثرات گردشگری و بعد ژئوپولتیک ایران)، عوامل محوری (پایداری منابع گردشگری، آینده نگری در حفظ منابع گردشگری و عدالت و برابری در استفاده از منابع گردشگری)، عوامل زمینه ای (مشارکت و انسجام ذی نفعان گردشگری، فرهنگ سازی نسبت به گردشگری و آموزش و پژوهش گردشگری)، عوامل مداخله گر (حس مکان گردشگری، مدیریت مالی گردشگری، ایمنی و امنیت در گردشگری، علم و فناوری های نوین گردشگری و حکمروایی خوب در گردشگری)، عوامل راهبردی (خط مشی گذاری و برنامه ریزی گردشگری، بازاریابی گردشگری، مدیریت زیست محیطی منابع کشور، مدیریت حمل ونقل گردشگری، مدیریت منابع گردشگری، مدیریت کیفیت جامع گردشگری و ارزیابی و نظارت پایداری گردشگری) و عوامل پیامدی (غنای فرهنگی ایران اسلامی، حفاظت از منابع گردشگری، رضایت گردشگران و رفاه و کیفیت زندگی) در یک مدل جامع هم پیوند شده اند. در تجزیه و تحلیل پایانی برای تکوین نظریه با استفاده از کدگذاری انتخابی، در قالب پنج قضیه روابط بین مقوله ها بیان شده است.
ارائه الگوی پارادایمی تجربه مشتریان از سرگردانی در انتخاب خدمات از شرکت های بیمه: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
567 - 584
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه یکی از پرکاربردترین کسب و کارها است و از این رو، اقبال عمومی از خدمات بیمه رو به افزایش است. در این میان شرکت های بیمه ای که قادر به ایجاد یک تجربه مشتری بهتر برای بیمه گذاران خود باشند، از سود بیشتری برخوردار می شوند. تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از مشتریان حاضرند در ازای دریافت خدمات یا تجربه مشتری بهتر و با کیفیت تر، هزینه بیشتری پرداخت کنند. از سوی دیگر، امروزه استفاده از خدمات بیمه به یکی از مهمترین ضروریات هر جامعه تبدیل شده است و تقریبا همه شهروندان بسته به نوع کار و درآمد و فعالیت اجتماعی خود، با یک یا چند نوع بیمه سروکار دارند، اما در سال های اخیر، این صنعت با مشکلات زیادی روبرو شده و یکی از راه های کمک به برون رفت این صنعت از مشکلات و افزایش درآمد، ایجاد تجربه خوشایند و کاهش سرگردانی برای مشتریان می باشد. از این رو، هدف این پژوهش ارائه الگوی تجربه مشتریان از سرگردانی در انتخاب خدمات از شرکت های بیمه است. روش شناسی: پژوهش حاضر، به روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد (رویکرد استراوس وکوربین)، صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان بازاریابی، فروش و ... چهار شرکت بیمه پاسارگاد، تجارت نو، میهن و پارسیان است که محققان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و انجام پانزده مصاحبه به کفایت و اشباع نظری رسیده و داده های مورد نیاز خود را جهت تحلیل با استفاده از کدگذاری های سه گانه، به دست آورده اند. هدف از نمونه گیری در پژوهش های کیفی، فهم بهتر پدیده مدنظر می باشد، از این رو، نمونه گیری در این پژوهش مبتنی بر هدف است، چون هدف پژوهش کیفی تعمیم یافته ها به جامعه ای که نمونه از آن انتخاب شده نیست. برای این منظور، محقق از مشارکت کنندگان که مدیران و کارشناسان صنعت بیمه بوده اند از طریق ابزار مصاحبه استفاده نموده است. یافته ها: بعد از اینکه محققان داده های مورد نیاز خود را استخراج نمودند با تحلیل داده ها و استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل نهایی خود را در قالب شش بعد اصلی و بیست و هفت بعد فرعی ارائه کرده اند. براساس یافته های به دست آمده از به کارگیری استراتژی داده بنیاد و به منظور بررسی ابعاد و مؤلفه های کلیدی تجربه مشتریان از سرگردانی در انتخاب خدمات از شرکت های بیمه، در مجموع شش بُعد اصلی شناسایی شد. بُعد نخست «تجربه مشتری» است و شامل کیفیت ارتباط با مشتری، اطلاعات مناسب بیمه نامه، رابطه بلند مدت با برند، رضایت در پرداخت حق بیمه، تخفیف در صدور، تبلیغات هدفمند و اعتماد مشتری می شود. بُعد دوم «راهبرد» است و از سه مؤلفه کلیدی، شامل تنوع خدمات بیمه ای، اعتبار برند و تجربه خوشایند مشتریان تشکیل شده است. بُعد سوم «شرایط علّی» است که شامل عدم نیازسنجی مناسب، عدم رضایت مالی، عدم رسیدگی به شکایت مشتریان، تأخیر در پرداخت خسارت و ارائه اطلاعات نامناسب به مشتری می شود. بعد چهارم شرایط زمینه ای است و شامل اعتبار برند بیمه، شفافیت برند بیمه و تصویر ذهنی برند بیمه می شود. بُعد پنجم «پیامد» نام دارد و شامل شش مؤلفه تبلیغات منفی، تغییر زمان خرید بیمه، انصراف از خرید بیمه نامه، کاهش خرید بیمه نامه، افزایش درگیری ذهنی و تصمیم اشتباه است. هم چنین محقق در این پژوهش به هنگام مصاحبه با محققین به شناسایی عواملی پرداخت که از آن ها به عنوان متغیر مداخله گر یادکرده و شامل افزایش سهم از بازار، تکمیل سبد محصول و سهولت خرید برای مشتریان می شود. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد بر مبنای رویکرد داده بنیاد و کدگذاری سه گانه، الگوی پارادایمی محقق از شش مؤلفه به نام خسارت، تجربه مشتری، شهرت برند، سرگردانی، فروش آنلاین بیمه و ارزش ویژه برند تشکیل شده است. چیزی که برای مشتریان ارزش تعیین کننده دارد و باعث کاهش سرگردانی می شود، توانایی شرکت های بیمه در ارائه سرویس مورد نظر مشتریان برای ایجاد تجربه خوشایند است، یک شرکت بیمه برای کسب موفقیت و کاهش سرگردانی، باید همگام با نیازهای در حال تغییر مشتریان، توسعه بازار و محصول پیدا کند و برای رفع نیازهای مشتریان، پویاتر از رقبا عمل کند. در پایان نیز پیشنهاداتی در جهت ایجاد تجربه خوشایند و کاهش سرگردانی مشتری ارائه می شود.
اقتصاد سیاسی صنعت بیمه در ایران: بررسی الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
در اقتصاد سیاسی بازارها مشتری مداری و توجه به رفتار مصرف کننده کلید موفقیت بسیاری از کسب و کارهای خدماتی است که شرکت های بیمه نیز یکی از همین کسب و کارهاست. هدف این مطالعه ارائه الگویی از رفتار مصرف کننده مبتنی بر رویکرد داده بنیاد است. جامعه آماری این تحقیق شامل 17نفر صاحبنظر از خبرگان دانشگاهی و صنعت بیمه که با روش گلوله برفی انتخاب شدند و از مصاحبه برای گردآوری داده های مورد نیازاستفاده گردید. لذا در این پژوهش تلاش شد تا برای مصاحبه افرادی انتخاب شوند که دارای تجربه کاری بالاتر از ده سال بوده و از دانش موضوعات مربوط به رفتار مصرف کننده و خدمات نوین بیمه برخوردار باشند، داده ها نیز با روش کیفی و رویکرد داده بنیاد تحلیل شدند. تحلیل داده ها با کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد و سرانجام به ارائه مدل نهایی شامل شش بعد اصلی و بیست وهفت بعد فرعی انجامید. نتایج نشان می دهد که الگوی رفتار مصرف کننده در اخذ خدمات نوین بیمه حول مقوله محوری بازاریابی خدمات بیمه ای نوین و توسعه خدمات قراردارد، پدیده یا مقوله محوری عبارت است از ایده (انگاره، تصور) پدیده ای که اساس و محور فرآیند است. این فرآیند با شرایط علی آغاز می گردد و اثرات آن بر شیوه های جدید خدمت رسانی، ریسک گریزی، استراتژی های جدید، اجباری بودن خرید خدمات بیمه، تجربه شخصی و توصیه ها مشخص می گردد و درنهایت پیامدها برای صنعت بیمه و نقشی که در اقتصاد سیاسی رفاه مصرف کننده و رفاه ملی دارد حائز اهمیت است.
بازطراحی مدل انتخاب و انتصاب مدیران سازمان تأمین اجتماعی مبتنی بر مدل های شایستگی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۱۹۵۶-۱۹۴۳
زمینه: سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگ ترین نهاد بیمه و درمان کشور مسئولیتی بزرگ در برابر آحاد جامعه دارند. مفهوم سازی مدل انتخاب و انتصاب مدیران سازمان تأمین اجتماعی مبتنی بر مدل های شایستگی پیامدهای قابل توجهی خواهد داشت. لذا انجام پژوهش جهت انتخاب و انتصاب مدیران برمبنای شایستگی جهت توسعه منابع انسانی و بهره گیری از فرصت ها مغفول مانده است. هدف: این پژوهش باهدف مفهوم سازی مدل انتخاب و انتصاب مدیران سازمان تأمین اجتماعی مبتنی بر مدل های شایستگی با رویکرد داده بنیاد انجام گرفت. روش: این مطالعه از منظر هدف یک پژوهش کاربردی - توسعه ای، از منظر روش و بازه زمانی یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایش -مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید دانشگاهی) و خبرگان تجربی (مدیران سازمان تأمین اجتماعی) است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 13 نفر مشارکت داشتند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تحلیل داده ها روش کیفی از روش نظریه پردازی داده بنیاد با نرم افزار Maxqda استفاده شد. یافته ها: کدگذاری متون مصاحبه ها نشان داد پیاده سازی مدل های شایستگی در سازمان به عنوان پدیده محوری در مدل ارائه گردید و فرهنگ سازمانی و قانون مداری به عنوان شرایط بسترساز و مقوله های حمایت سازمانی و مدیریت دانش به عنوان شرایط علی تأثیرگذار در مدل می باشند. عوامل محیطی و درون سازمانی به عنوان شرایط مداخله گر بر راهبردهای مدل نظیر توانمندسازی منابع انسانی، نهادینه کردن سیستم اطلاعات در انتصاب مدیران و مدیریت استراتژیک سازمانی تأثیر می گذارند. با استقرار مدل ارائه شده، انتخاب و انتصاب مدیران شایسته سازمان قابل حصول خواهد بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که انتخاب و انتصاب مدیران شایسته سازمان به عوامل متعددی ازجمله: پیاده سازی مدل شایستگی و توانمندسازی نیروی انسانی بستگی دارند و شرایط لازم جهت استقرار آن باید توسط افراد و محیط فراهم گردد.
طراحی الگوی پارادایمی تدوین قراردادهای کاری نامتعارف در شرکت های بخش خصوصی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۴
161 - 195
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پارادایمی تدوین قراردادهای نامتعارف کاری در شرکت های بخش خصوصی ایران انجام شده است. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین استفاده شد. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری و با بهره گیری از تکنیک های هدفمند – قضاوتی و گلوله برفی انجام شد. نتایج تحلیل مصاحبه های انجام شده با 19 نفر از استادان و خبرگان در شرکت های خصوصی طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به ارائة الگوی پارادایمی قراردادهای نامتعارف کاری با 6 مقوله و 27 مفهوم گردید. عوامل علی مؤثر بر قراردادهای نامتعارف کاری در شرکت های خصوصی «ساختارهای سلسله مراتبی»، «عدم انگیزش و مشارکت»، «سیستم حقوق و دستمزد»، «عدم انعطاف پذیری»، «رفتارها و سبک رهبری وظیفه گرایانه»، «محدودیت های شغلی»، «عدم رضایت کارکنان» و «عدم تمایل به تغییر»؛ شرایط زمینه ای از قبیل «فرهنگ شرکت»، «چارچوب های قانونی»، «چشم انداز استراتژیک شرکت» و «ساختار مالی شرکت»، شرایط مداخله گر «حمایت مدیران»، «قدرت مذاکره»، «ویژگی های شخصیتی مدیران»، «تبادلات رهبر-عضو»؛ راهبردهای «شایسته گماری»، «افزایش قدرت چانه زنی کارکنان»، «منعطف نمودن محیط کاری»، «فراهم کردن بسترهای نوین ICT»، «تحولات ساختاری» و «اصلاح نظام جبران خدمات»، «تمرکززدایی»، «توانمندسازی روان شناختی» و «ارتباطات همه جانبه» و پیامدهای حاصل از تدوین قراردادهای نامتعارف کاری شامل «پیامدهای فردی» و «پیامدهای سازمانی» هستند.
بازْساختاربندیِ نظریات روابط بین الملل در عصر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
83 - 107
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی بررسیِ تأثیر تغییر بالقوه هوش مصنوعی در روابط بین الملل به خصوص نظریات سیاست بین المللی است. مقاله حاضر با مفروض گرفتن آینده مطالعات روابط بین الملل با محوریت هوش مصنوعی و کاربردهای آن و با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی به دنبالِ پاسخِ به این سؤال است که «نظریه روابط بین الملل» چگونه توسط خودانگاره رایانش، حیطه ها و زمینه های مورد بررسی را با دگردیسی های ذاتی روبه رو کرده است؟ دستاوردهای مقاله نشان دهنده آن است که رایانش و سیستم الگوریتمی با بازتولید شاخص های نوآورانه نظریه های روابط بین الملل و استفاده از کارکردهای نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و حقوقیِ هوش مصنوعی، تأثیر قابل توجهی در تحول و تطورِ روابط بین الملل دارد.
شناسایی و الویت بندی مولفه های موثر تجاری سازی دانش در ایجاد دانشگاه نسل سوم با رویکرد داده بنیاد ( مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی قم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
34 - 49
حوزههای تخصصی:
از آنجا که دانشگاه ها نقش مهمی در اقتصاد دانش بنیان بازی می کنند، تجاری سازی دانش تولید شده اهمیت فراوانی پیدا کرده و زمانی کاربردی میشود که از طریق آن ها، دانشگاه به دانشگاه کارآفرین تبدیل شود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی مولفه های تجاری سازی دانش در دانشگاه آزاد قم با توجه به رویکرد ایجاد دانشگاه نسل سوم جهت پیشنهاد یک مدل مناسب می باشد. جهت گردآوری داده ها از روش ترکیبی استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات موجود در مورد موضوع پژوهش، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از گروه انتخاب شده اطلاعاتی در مورد راهکار ها و مراحل تجاری سازی دانش جمع آوری گردیده است. برای دست یابی به یک الگوی پارادایمی از راهبرد سیستماتیک نظر یه داده بنیاد استفاده شده است. بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته تعداد 214 کد باز اولیه شناسایی شد که این کد ها به 24 کد محوری و 6 کد منتخب کاهش داده شدند. سپس کد های شناسایی شده در شش طبقه هسته ای شامل پدیده ی محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردهای تعاملی و پیامد ها حول پدیده تجاری سازی دانش در ایجاد دانشگاه نسل سوم دسته بندی شدند و به صورت یک الگوی پارادایمی به هم مرتبط گردیدند. به منظور اولویت بندی مقوله های بدست آمده از آنتروپی شانون استفاده شده است.
طراحی الگوی پارادایمی رتبه بندی معلمان با استفاده از رویکرد داده بنیاد
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
53 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پیشایندها و پسایندهای پدیده رتبه بندی معلمان آموزش و پرورش استان تهران در قالب طراحی الگوی پارادایمی این مفهوم بوده است. این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از رویکرد داده بنیاد اجرا شده است. داده های کیفی از مصاحبه های عمیق با 20 تن از کارشناسان و خبرگان گردآوری شدند. نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) با تکنیک گلوله برفی انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و در قالب مدل پارادایمی صورت گرفت. نتایج تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که مقوله های علی پژوهش شامل توسعه شایستگی های دانشی معلمان و پیامدهای صحیح رتبه بندی می باشد. عامل زمینه ای مدل، مدیریت استراتژیک آموزش و پرورش بود. عوامل مداخله گر در مدل پیشنهادی شامل تفکر نظام مند، انعطاف و پذیرش شرایط جدید و عدم مقاومت در برابر تغییر، توجه به آموزش زیردستان و استقرار و ایجاد ارتباط صحیح با مدیران و اعمال تبعیض بود. پیامدهای مدل پیشنهادی شامل توسعه بالندگی معلمان، ارتقاء میزان کارایی و عملکرد، ایجاد انگیزه فعالیت و نوآوری بیشتر، افزایش بهره وری، ارتقای پست و مسئولیت و پاداش و تزریق پویایی و نشاط بود. مقوله راهبردی شامل توسعه مسیر شغلی و توسعه شایستگی های ارتباطی معلمان بود. مقوله محوری مدل نیز رتبه بندی بر مبنای ارزیابی عملکرد معلمان بود.
ارائه مدلی برای توسعه انگیزش حسابداران بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
143 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای رقابتی امروز، توان خلق ایده های نو توسط کارکنان دانشی و ارزش آفرین، مزیت رقابتی بسیار مهمی برای سازمان ها محسوب می شود. جهت دستیابی به این امر مهم، سرمایه انسانی برای ارائه ایده های خلاقانه باید انگیزه کافی داشته باشند؛ لذا، هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای توسعه انگیزش در حسابداری بخش عمومی است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ نوع، کیفی است که بر اساس رویکرد نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. در همین راستا، جامعه آماری مورد نظر افراد خبره ای هستند که در زمینه حسابداری بخش عمومی صلاحیت کافی داشته اند و با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد خبرگان مورد نظر 15 نفر شدند که جهت جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه به صورت نیمه ساخت یافته طی دوره زمانی 1399 لغایت 1400 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن است که در مدل پیشنهادی، شرایط زمینه ای شامل ویژگی های ذاتی، ویژگی های عملیاتی بخش عمومی و همچنین عوامل فرهنگی است، شرایط علّی مدل نیز شامل عوامل ذاتی/ درونی نظیر احساس موفقیت و شایستگی در کنار عوامل بیرونی همچون پاداش سازمانی است. نتیجه گیری: پیامدهای ناشی از الگوی پیشنهادی ارائه شده مواردی نظیر بهبود خلاقیت، ارتقای میزان سطح دانش و مهارت کارکنان، پرورش حسابداران و مدیران مالی خلاق همچنین ایجاد حس استقلال و خودکارآمدی بین افراد است.
ارائه مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
531 - 553
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بین سازمان ها محیطی به شدت رقابتی به وجود آمده است. پویایی تکنولوژی و پیچیدگی های محیطی باعث شده است که سازمان ها، برای بقا در این محیط رقابتی، به فکر تمایز باشند و ویژگی های منحصربه فردی را برای خود ایجاد کنند تا بتوانند از رقبا پیشی بگیرند و به دنبال راه هایی باشند تا سود بیشتری کسب کنند. یکی از ابزارهایی که در این زمینه استفاده می شود، امضای برند است. امضای برند ابزار مدیریتی مؤثری برای سازمان دهی ویژگی های مطلوب سازمان هایی است که می خواهند این ویژگی های مطلوب را به ذی نفعان خاص خود در بازار جهانی انتقال دهند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش، صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از شناسایی 18 خبره، داده ها تجزیه وتحلیل شد و نمونه گیری مجدد تا رسیدن مقوله ها به اشباع نظری ادامه یافت. بر این اساس، نمونه گیری و جمع آوری داده ها تا مرحله ای ادامه یافت که داده های جدید مرتبط با مقوله به دست نیامد و مقوله نیز دامنه مناسبی پیدا کرد. ابزار جمع آوری داده ها برای شناسایی دسته ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار بود. برای بررسی روایی، از مدل Cresol به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار استفاده شد.یافته ها: برای ارائه مدل پژوهش، از رویکرد نظریه داده ها با روش اشتراوس و کوربین استفاده شد که با نرم افزار اطلس تی و با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسعه یافت.نتیجه گیری: نتایج پژوهش به ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرفی پدیده محوری و همچنین، ارائه راهبردهای امضای برند و شناسایی پیامدهای آن منجر شد. در این پژوهش مدل امضای برند بر اساس سه محور هویت برند، شخصیت برند و نام و لوگو ارائه شد. در این مدل، شرایط علّی بسیار مهمی که امضای برند را توجیه می کنند، عبارت اند از: افزایش رقبا، تنوع و تعدد برندها، تغییرات تکنولوژیک، شناسایی فرصت های بازار، رقابت پذیری و به روزرسانی فضای کسب وکار. همچنین، نتایج مدل نشان می دهد که زیرساخت های حقوقی و مدیریتی، عوامل استراتژیک، سیستم اطلاعات بازاریابی و مسئولیت اجتماعی، عوامل بسیار مهمی هستند که در توجیه امضای برند نقش مداخله ای دارند. از طرفی، مدیران باید سه استراتژی آگاهی از برند، تبلیغات و استراتژی های بازاریابی را در نظر داشته باشند. در این بین، مدیران می توانند با یادآوری برند و اطلاع رسانی برند، در آگاه سازی مشتریان از برند تلاش کنند و با برپایی نمایشگاه ها و انجام تبلیغات آموزشی و مجازی گسترده و مؤثر، برای معرفی هر چه بیشتر و بهتر برند شرکت خود بکوشند.
ارائه مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
531 - 553
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بین سازمان ها محیطی به شدت رقابتی به وجود آمده است. پویایی تکنولوژی و پیچیدگی های محیطی باعث شده است که سازمان ها، برای بقا در این محیط رقابتی، به فکر تمایز باشند و ویژگی های منحصربه فردی را برای خود ایجاد کنند تا بتوانند از رقبا پیشی بگیرند و به دنبال راه هایی باشند تا سود بیشتری کسب کنند. یکی از ابزارهایی که در این زمینه استفاده می شود، امضای برند است. امضای برند ابزار مدیریتی مؤثری برای سازمان دهی ویژگی های مطلوب سازمان هایی است که می خواهند این ویژگی های مطلوب را به ذی نفعان خاص خود در بازار جهانی انتقال دهند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش، صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از شناسایی 18 خبره، داده ها تجزیه وتحلیل شد و نمونه گیری مجدد تا رسیدن مقوله ها به اشباع نظری ادامه یافت. بر این اساس، نمونه گیری و جمع آوری داده ها تا مرحله ای ادامه یافت که داده های جدید مرتبط با مقوله به دست نیامد و مقوله نیز دامنه مناسبی پیدا کرد. ابزار جمع آوری داده ها برای شناسایی دسته ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار بود. برای بررسی روایی، از مدل Cresol به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار استفاده شد. یافته ها: برای ارائه مدل پژوهش، از رویکرد نظریه داده ها با روش اشتراوس و کوربین استفاده شد که با نرم افزار اطلس تی و با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسعه یافت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش به ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرفی پدیده محوری و همچنین، ارائه راهبردهای امضای برند و شناسایی پیامدهای آن منجر شد. در این پژوهش مدل امضای برند بر اساس سه محور هویت برند، شخصیت برند و نام و لوگو ارائه شد. در این مدل، شرایط علّی بسیار مهمی که امضای برند را توجیه می کنند، عبارت اند از: افزایش رقبا، تنوع و تعدد برندها، تغییرات تکنولوژیک، شناسایی فرصت های بازار، رقابت پذیری و به روزرسانی فضای کسب وکار. همچنین، نتایج مدل نشان می دهد که زیرساخت های حقوقی و مدیریتی، عوامل استراتژیک، سیستم اطلاعات بازاریابی و مسئولیت اجتماعی، عوامل بسیار مهمی هستند که در توجیه امضای برند نقش مداخله ای دارند. از طرفی، مدیران باید سه استراتژی آگاهی از برند، تبلیغات و استراتژی های بازاریابی را در نظر داشته باشند. در این بین، مدیران می توانند با یادآوری برند و اطلاع رسانی برند، در آگاه سازی مشتریان از برند تلاش کنند و با برپایی نمایشگاه ها و انجام تبلیغات آموزشی و مجازی گسترده و مؤثر، برای معرفی هر چه بیشتر و بهتر برند شرکت خود بکوشند.
تبیین عوامل و پیامدهای رانت بر فضاهای شهری، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
59 - 77
حوزههای تخصصی:
رانت در معنای عام آن، آورده ای خارج از فعالیت مولد و رقابتی است که از طریق کمیابی های طبیعی یا ساختگی حاصل می شود. در مباحث شهری، تغییر تابع هدف مدیریت شهری باهدف کسب سود که به منافع عموم آسیب وارد آورد را می توان تحت عنوان رانت قلمداد کرد. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد و باهدف مفهوم سازی پدیده رانت در مدیریت شهری به انجام رسیده است. مقوله های پدیده محوری با ویژگی هایی؛ اتلاف منابع؛ کالا شدگی فضای شهری، رواج روحیه و فرهنگ رانتیر، نارضایتی عموم و تقلیل سرمایه اجتماعی و در ادامه شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها به عنوان نتایج پژوهش شناسایی و دسته بندی شد که شرایط علی شامل؛ ساختار متمرکز اداری، اقتصاد نفتی، زمینه و بستر قانونی، ضعف سنت های عمل جمعی، سیاست تعدیل اقتصادی و کوچک سازی دولت، شرایط زمینه ای اعم از؛ حساسیت نهادهای نظارتی، شدت واکنش و خواست عمومی، اراده سازمانی، شرایط مداخله گر شامل؛ قوانین فرادستی، ساختار اداری، روابط برون سازمانی و روابط درون سازمانی و راهبردها شامل؛ تقویت نهادینگی مدیریت شهری، حمایت خواهی، شفافیت، بی تفاوتی و همراهی بوده است. اتخاذ هر یک از راهبردها بر اساس شرایط و زمینه هایی انجام می شود و پیامد آن می تواند بسته به آن ها در تشدید یا تضعیف رانت به عنوان پدیده محوری مؤثر باشد، یا حتی بر ادامه روند موجود صحه گذارد.