مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
خیانت زناشویی
حوزههای تخصصی:
رابطه زناشویی، یک رابطه چندوجهی است که متأثر از عوامل گوناگون و در معرض چالش های مختلفی قرار دارد که خیانت زناشویی یکی از آسیب زاترین این چالش ها است. خیانت، نقض تعهد در رابطه دو نفره، توأم با درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با شخصی غیر از همسر است که می تواند رابطه را با نابودی مواجه کند. بر این اساس هدف پژوهش بررسی تجربه ی زیسته ی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی است. پژوهش به روش کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی توصیفی، شیوه تحلیل کلایزی انجام شد. 14 زن آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر، مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی در شهر سنندج که به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس تا حد اشباع نظری انتخاب شدند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نقل قول های مشارکت کنندگان جمع آوری، ثبت، تحلیل و کدگذاری و در قالب مضمون های اصلی و فرعی طبقه بندی گردید و نتیجه تحلیل داده ها سبب دست یابی به 68 کد اولیه، 13 زیر مضمون و 3 مضمون اصلی شد. سه مضمون اصلی عبارت اند از افزایش مشکلات در زندگی، آشفتگی ذهن و نابسامانی در کارکردهای ارتباطی. بر اساس یافته های پژوهش، خیانت می تواند پیامدهای منفی بسیاری بر زنان آسیب دیده و البته کل خانواده بگذارد. واکنش به خیانت در زنان مختلف، متفاوت است و آگاهی از تجارب افراد خیانت دیده و شناخت حالات روانی و انتظارات آنان، این امکان را فراهم می کند که با آموزش همسران پیمان شکن از برخوردهای مخرب با مسئله کاست و با برآورده کردن انتظارات و نیازهای فرد مورد بی وفایی قرارگرفته، احتمال بهبود او و ماندن در رابطه را افزایش داد.
مقایسه اثربخشی رویکرد والش و رویکرد اولسون بر الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۸ شماره ۸۳
2223-2232
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های مختلفی کارآیی رویکرد والش و اولسون را در بهبود مؤلفه های مختلف ارتباطی و روانشناختی زوجین نشان داده اند. اما آیا رویکرد والش و اولسون منجر به بهبود الگوهای ارتباطی و کاهش دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی می شود؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد والش و رویکرد اولسون بر الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل زنان آسیب دیده خیانت زناشویی شهر تهران در سال 1396 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و گمارش تصادفی استفاده شد. پس از انتخاب حجم نمونه و گمارش آنها در گروه های آزمایش و گواه، گروه های آزمایش مداخلات رویکرد والش (والش، 2006) و رویکرد اولسون (اولسون، 2011) را طی سه ماه به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه الگوهای ارتباطی (کریستنسن و سولاوای، 1984) و دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) بود. داده های به دست آمده توسط تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش دو رویکرد اولسون و والش بر الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی مؤثر بوده است (0/001 P< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین اثربخشی و رویکرد اولسون و والش بر الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی تفاوت معنادار وجود ندارد (0/05 P> ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که دو رویکرد اولسون و والش می تواند به عنوان روش هایی کارآ برای تغییر در الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی به کار رود.
شناسایی عوامل زمینه ساز خیانت زناشویی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
121-154
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی علل خیانت زناشویی زنان انجام شد. روش: رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش کیفی بود. تعداد 17 زن که تجربه خیانت زناشویی و تمایل به همکاری با پژوهشگر را داشتند با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. برای تبیین و تحلیل داده ها از رویکرد داده بنیاد استفاده شد. یافته ها: بعد از تحلیل داده ها، سه مقوله عمده در مورد علل خیانت زناشویی زنان یافت شد. علل زمینه ساز خیانت زناشویی شامل کسالت بار شدن زندگی بعد از کشف یکدیگر، ضعف های ذاتی ازدواج، آسیب پذیری در زمان سرکوفته شدن نیاز جنسی یا عاطفی، تحول جامعه، علل نگهدارنده خیانت شامل تمایل به تجربه کردن هیجان، سلب مسئولیت رفتار خود و تاکید بر ویژگی های همسر، کسب خلاقیت بسیار در بدست آوردن زمان برای رابطه و پنهان کردن آن، کسب شجاعت به خاطر کشف ویژگی های جدید در خود و پاسخ به خیانت شامل میل به طلاق، ترمیم آشیانه، تحمل فشار روانی. نتیجه گیری: برای پیشگیری از خیانت زناشویی، آموزش های خانواده و غنی سازی های روابط پیش از ازدواج باید این مقوله ها را مد نظر قرار داد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی زوجین آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
7-37
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار بر افزایش صمیمیت زناشویی زوجین آسیب دیده از خیانت همسر(مرد) انجام شده است. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی زوجین درگیر با مسأله خیانت زناشویی همسر (مرد) مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره منطقه 3 شهر اصفهان در سال 1394 بوده است. از این جامعه 24 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی جایگزینی تصادفی در سه گروه زوج درمانی یکپارچه نگر (8 زوج)، زوج درمانی هیجان مدار (8 زوج) وکنترل (8 زوج) گماشته شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی صمیمیت زناشویی اولیاء، فاتحی زاده و بهرامی (1385) استفاده شد. دوگروه آزمایشی در 8 جلسه زوج درمانی یک ساعته و هفته ای یک بار شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با تکرار سنجش استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین زوجین هر یک از گروه های آزمایش با گروه کنترل در میزان صمیمیت زناشویی و ابعاد آن (هیجانی، عقلانی، جسمانی، اجتماعی – تفریحی، ارتباطی، معنوی، روانشناختی، جنسی و کلی) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که دو رویکرد زوج درمانی در افزایش صمیمیت کلی زناشویی، هم درپس آزمون و هم در آزمون پیگیری اثر تقریباً یکسانی دارند، در حالی که رویکرد زوج درمانی هیجان مدار هم درپس آزمون و هم در آزمون پیگیری، در افزایش میزان صمیمیت زناشویی زوجین آسیب دیده از خیانت همسر، در ابعاد هیجانی، عقلانی، ارتباطی، معنوی و جنسی، اثربخش تر از رویکرد زوج درمانی یکپارچه نگر بوده است (05/0 (P≤ . نتیجه گیری: یافته های پژوهش در کل بیانگر آن است که زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار می تواند مشکلات ارتباطی ناشی از ضربه ی خیانت همسر را کاهش دهد.
مطالعه پیشرفت تحصیلی دانشجویان از طریق همبستگی اخلاقی، وفاداری و خیانت زناشویی والدین به علت استعمال غیراخلاقی از شبکه های اجتماعی
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه پیشرفت تحصیلی دانشجویان از طریق همبستگی اخلاقی و وفاداری و خیانت زناشویی والدین به علت استعمال غیراخلاقی از شبکه های اجتماعی انجام گرفت.پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه ملایر می باشد.حجم نمونه بر اساس روش تصادفی و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 162 دانشجو انتخاب شد.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شبکه های اجتماعی محقق ساخته، خیانت زناشویی اصلاح شده آی ان اف کیو، وفاداری به همسر و همبستگی اخلاقی محقق ساخته می باشد.روایی پرسشنامه ها مورد تایید صاحبنظران قرار گرفت.پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب83/0، 81/0، 86/0، 83/0 محاسبه شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو سطح آمار توصیفی (درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون استفاده شد.نتایج نشان داد بین استفاده از شبکه های اجتماعی در محیط کار با همبستگی اخلاقی (48/0-) و وفاداری به همسر (69/0-) با (53/0-) و کاهش خیانت زناشویی در سطح 01/0 معنی دار می باشد.نتایج حاکی از آن است که استفاده از شبکه-های اجتماعی و رابطه های پنهانی میزان وفاداری و همبستگی اخلاقی کار و زندگی شخصی کارمند را کاهش دهد و در مقابل میزان خیانت زناشویی را افزایش دهد.
دیدگاه طرح واره درمانگران نسبت به نقش مولفه های طرح واره ای در سبب شناسی خیانت زناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
199-216
حوزههای تخصصی:
رابطه خارج از ازدواج یکی ازشایع ترین و آسیب زاترین مشکلات زوجی است. پیش بینی کننده های خیانت زناشویی در سه طبقه مولفه های فردی، ارتباطی و بافتاری طبقه بندی می شوند. در این مطالعه قصد بررسی نقش یکی از مهم ترین مولفه های فردی یعنی طرح واره های ناسازگار اولیه را در این پدیده داریم. برای رسیدن به این هدف سه گروه متمرکز از متخصصین حوزه طرح واره درمانی تشکیل شد و داده ها به روش کلارک و بران تحلیل شد. در نهایت سه مضمون سایه بانی مولفه های حالتی طرح واره، مولفه های صفتی طرح واره و مولفه های فراتر از طرح واره استخراج شد. نتایج نشان دادند که فعالیت طرح واره های حوزه طرد و بریدگی، محدودیت های مختل و دیگر جهت مندی در کنار استراتژی های مقابله جبران افراطی و تسلیم در افراد دارای خیانت زناشویی پرنگ تر مشاهده شده است. ذهنیت های کودک آسیب دیده، کودک تکانشی، والد سرزنشگر و محافط منفک شده خود آرام بخش نیز مورد توجه بودند. نهایتا دیگر مولفه های فردی و بافتاری موثر در خانت زناشویی نیز مورد اشاره متخصصین قرار گرفتند. در مجموع می توان گفت، طرح واره ناسازگار اولیه به عنوان یک فاکتور فردی در کنار مولفه های دیگر در بروز رابطه خارج از زادواج موثر هستند.خیانت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه، گروه متمرکز
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علایم PTSD عاطفی در زنان آسیب دیده از خیانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
217-229
حوزههای تخصصی:
خیانت زناشویی معمولا با ضربه شدید به طرف مقابل همراه است؛ این رویداد باعث بروز نشانه هایی شبیه اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) می شود که یکی از سخت ترین مشکلات در مشاوره و روان درمانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم PTSD عاطفی صورت پذیرفت. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده از پدیده خیانت همسر بودند، 30 آزمودنی که در نمرات PTSD عاطفی فوآ (2003) دارای طیف علایم متوسط به بالا(نمره 21 و بالاتر) بودند به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 9 جلسه در برنامه گروهی ACT شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. درنهایت داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس یک راهه) تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم PTSD عاطفی زنان آسیب دیده از پدیده خیانت (P<0/001 و F=478/37) مؤثر است.
اثربخشی روان درمانی آدلری بر اساس سبک زندگی، علاقه ی اجتماعی بر احساس کهتری و بهزیستی اجتماعی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به مطالعه ی اثربخشی روان درمانی آدلری بر کاهش احساس کهتری و بهبود بهزیستی اجتماعی در بین زنان خیانت دیده پرداخته است.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. 16 زن خیانت دیده به صورت نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان مراکز سلامت روان اجتماع محور و شهرداری تهران و داوطلب شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل و پس از 10 جلسه روان درمانی آدلری و سپس 2 ماه بعد، پرسش نامه ی احساس کهتری بهرامی و خدادادی (1391) و پرسش نامه ی بهزیستی اجتماعی کیز (1998) برای هر دو گروه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که روان درمانی آدلری، میزان احساس کهتری را کاهش داده و بهزیستی اجتماعی را ارتقا بخشیده است و مقایسه ی میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، روان درمانی آدلری می تواند موجب کاهش احساس کهتری و ارتقای بهزیستی اجتماعی زنان خیانت دیده گردد و پیشنهاد می شود که این نوع روان درمانی برای سایر زنان خیانت دیده، به منظور توانمندسازی روان شناختی آنان به کار گرفته شود.
نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات تاریک شخصیت در پیش بینی استعداد خیانت زناشویی
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات تاریک شخصیت در پیش بینی استعداد خیانت زناشویی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس تعداد 150 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش به خیانت، پرسشنامه طرحواره یانگ: پرسشنامه و مقیاس شخصیت تاریک صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار آماری SPSS20 صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و مولفه های آن؛ همچنین بین صفات تاریک شخصیت با استعداد خیانت زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات تاریک شخصیت 2/41 درصد توانایی پیش بینی استعداد خیانت زناشویی را دارد. نتایج به دست آمده حاکی از نقش پیش بینی کنندگی طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات تاریک شخصیت بر استعداد خیانت زناشویی بوده می باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین دارای ناسازگاری
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین دارای ناسازگاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح (پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و رواندرمانی شهر اردبیل در نیمه اول سال 1399 بودند. تعداد نمونه مورد پژوهش 30 نفر از جامعه مذکور بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) به جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 75 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان دریافت کرد. برای گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس صمیمیت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کواریانس تک متغیره (ANCOVA) استفاده شده که برای این منظور از نرم افزار آماری SPSS20 بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان تاثیر معناداری بر افزایش صمیمیت زناشویی زوجین دارای ناسازگاری دارد (01/0>P). با توجه به این نتایج می توان بیان کرد استفاده از روش آموزشی تنظیم هیجان می تواند به عنوان گزینه آموزشی/ درمانی موثر برای افزایش صمیمیت و به تبع آن کاهش ناسازگاری زناشویی از سوی مشاوران و رواندرمانگران خانواده مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مدل درمان جراحت دلبستگی با زوج درمانی یکپارچه نگر بر بخشش در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
171-147
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مدل درمان جراحت دلبستگی و مقایسه آن با زوج درمانی یکپارچه نگر بر بخشش در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه و جامعه آماری 58 زن آسیب دیده از خیانت زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بوشهر در سال 1398 بود. از بین داوطلبان پس از غربالگری با پرسشنامه بخشش رای و همکاران (2001)، 30 زن انتخاب و به همراه همسر پیمان شکن خود به صورت تصادفی در سه گروه در هر گروه 10 زوج جایگزین شد. زوج درمانی مبتنی بر مدل درمان جراحت دلبستگی زوکارینی، جانسون، دالگلیش و ماکین (2013) و برنامه زوج درمانی یکپارچه نگر باکوم، اسنایدر و گوردون (2009) در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای زوجی هفته ای یکبار به گروه های آزمایش ارائه و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله ی زوج درمانی مبتنی بر مدل درمان جراحت دلبستگی و زوج درمانی یکپارچه نگر بر بخشش زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی (51/16F= ،01/0=p)(21/15F= ،05/0=p) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری در هر دو مداخله بود. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تأثیر مداخله زوج درمانی مبتنی بر مدل درمان جراحت دلبستگی بر بخشش در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بیشتر از مداخله زوج درمانی یکپارچه نگر است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، زوج درمانی مبتنی بر مدل درمان جراحت دلبستگی مداخله مؤثری برای افزایش بخشش در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی است.
مقایسه الگوهای ارتباطی، سبک های ابراز هیجان و میزان صمیمیت در بین زنان خیانت دیده و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه الگوهای ارتباطی، سبک های ابراز هیجان و میزان صمیمیت در بین زنان خیانت دیده و عادی انجام شدمواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان خیانت دیده و عادی شهر تهران در سال 1396 بودند. از بین زنان خیانت دیده 65 نفر و از زنان عادی نیز 65 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ)، پرسشنامه ابرازگری هیجان (EEQ)، پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان (AEEQ) و مقیاس صمیمیت زناشویی (MIS) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. داده ها توسط آزمون مانوا و نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدندیافته ها: یافته ها نشان داد که بین زنان خیانت دیده و عادی در الگوهای ارتباطی، برخی از سبک های ابراز هیجان و صمیمیت تفاوت معناداری وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که زنان خیانت دیده در ازدواج خود عمدتاً از الگوهای ارتباطی ناکارآمدی استفاده می کنند، ابراز هیجان مثبت در بین آنان به درستی صورت نمی گیرد وصمیمیت در ازدواجشان ضعیف است. نتایج این پژوهش می تواند در آموزش های روانی و مشاوره های زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
میزان آسیب های ناشی از خیانت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
81 - 98
حوزههای تخصصی:
خیانت زناشویی می تواند تاثیرات نامطلوبی بر زندگی زوجین بر جای بگذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان آسیب-های ناشی از خیانت زناشویی انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی– همبستگی است. نمونه پژوهش 100 زن و مرد دارای تجربه خیانت زناشویی و 100 زن و مرد فاقد تجربه خیانت زناشویی بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه انواع آسیب های ناشی از خیانت زناشویی که در 4 بعد آسیب های فردی، خانوادگی، اجتماعی و معنوی دسته بندی شده بودند پاسخ دادند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس در نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان داد که خیانت زناشویی به ترتیب آسیب فردی(جسمی و روانی)، آسیب خانوادگی، آسیب اجتماعی و آسیب معنوی در زوجین ایجاد می کند. همچنین نتایج نشان داد که: در بعد جسمانی اختلال خواب، در بعد روانی بی حوصلگی، در بعد خانوادگی سردی رابطه زناشویی، در بعد اجتماعی از بین رفتن آبرو، و در بعد معنوی عذاب وجدان دارای بیشترین میزان بوده اند. براساس یافته های تحقیق ، خیانت زناشویی به عنوان یک تروما به همه ابعاد وجود انسان آسیب می رساند و نیاز به مداخلات فوری، کوتاه مدت و طولانی مدت مانند مداخله بحران دارد.
هم سنجی اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر بی رمقی زناشویی و تنیدگی پس ضربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری مداخلات فراخور برای کاهش اثرات منفی خیانت زناشویی ارج فراوانی دارد. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر هم سنجی کارایی زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر بی رمقی زناشویی و تنیدگی پس ضربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده همه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی منطقه غرب تهران در سال 1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه زوج درمانی شناختی رفتاری، زوج درمانی پذیرش و تعهد و گروه گواه گمارش شدند. آزمودنی های گروه شناختی رفتاری و گروه پذیرش و تعهد هرکدام به صورت جداگانه طی دوازده جلسه و یک بار در هفته به مدت 90 دقیقه تحت آموزش قرار گرفتند. طی این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. همه آزمودنی ها قبل و بعد از پژوهش به پرسشنامه بی رمقی زناشویی ((Pines, 1996 و تنیدگی پس ضربه ای (Foa, Riggs, Dancu, & Rothbaum, 1993) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که هر دو درمان تأثیر معناداری بر بی رمقی بدنی (64/ 7 ;F=002/ 0P=)، بی رمقی هیجانی (07/ 19 ;F=001/ 0P=)، بی رمقی روانی (42/ 16 ;F=001/ 0P=) و تنیدگی پس ضربه ای (72/ 65 ;F =001/ 0P=) داشتند. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در بی رمقی زناشویی وجود نداشت (05/0<p) ولی در تنیدگی پس ضربه ای تفاوت دو گروه معنادار بود و نتایج به نفع گروه زوج درمانی پذیرش و تعهد بود (05/0p <). بر اساس نتایج حاضر، می توان دریافت که زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر بی رمقی و تنیدگی پس ضربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مؤثر است؛ بر این اساس پیشنهاد می شود متخصصین مشاوره روان شناختی خانواده از این روش های زوج درمانی برای کاهش اثرات خیانت زناشویی بهره بگیرند.
بررسی ابعاد هیجانی و روان شناختی آسیب های دوران کودکی در مردان و زنان دارای پیشینه خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای خیانت زناشویی می توان دلایل فراوانی برشمرد که آسیب های دوران کودکی می تواند یکی از آن ها باشد. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن ابعاد هیجانی و روان شناختی آسیب های دوران کودکی در مردان و زنان دارای پیشینه خیانت زناشویی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که با به کارگیری مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در 12 نفر (7 زن و 5 مرد) از افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی انجام شد. این افراد در سال 1397 به دلیل خیانت زناشویی به مراکز مشاوره شهرستان لارستان، استان فارس، مراجعه کرده بودند، خیانت حداقل شش ماه طول کشیده و به تأیید مراجع و مشاور رسیده بود. شرکت کنندگان به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع برسد. داده ها با به کارگیری شیوه کیفی نظریه زمینه ای تحلیل شد. نتایج نشان داد که افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی در دوران کودکی خود دچار آسیب های هیجانی و روان شناختی همچون محرومیت، درماندگی، گسستگی هیجانی، شکاف میان نسلی و تمرکز بیرون از خانواده والدین شده بودند. بررسی روند مصاحبه ها نشان داد که این آسیب ها مشکلاتی را برای افراد در کودکی و بزرگ سالی و در زمینه های گوناگون زندگی (تحصیلی، اقتصادی، اجتماعی، نوجوانی، شغل و کار وزندگی زناشویی) به وجود می آورند. بر پایه این یافته ها و همچنین الگوی پارادایمی برآمده از آن ها می توان جهت شناسایی و همچنین پیشگیری از آسیب هایی که می تواند در خانواده منجر به خیانت شوند، اقدامات لازم را انجام داد.
انواع آسیب های ناشی از خیانت زناشویی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیانت زناشویی به آسیبهای متعددی در افراد منجر، و موجب از دست رفتن روابط زناشویی می شود. این پژوهش با هدف شناسایی انواع آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی انجام شد. پژوهش از نوع کیفی است و از مرور سامانمند و مصاحبه اکتشافی استفاده شد تا انواع آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی استخراج شود. در بخش مرور سامانمند 31 مقاله از بین مجموع 65 مقاله جستجو، و طی فرایندی انتخاب شد و مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین برای مصاحبه اکتشافی 20 زوج درگیر خیانت زناشویی به روش هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. هم چنین نظرات 14 نفر از متخصصان حوزه خانواده برای بررسی اعتبار فهرست آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که خیانت زناشویی در تمامی ابعاد فردی (جسمی و روانی)، خانوادگی، اجتماعی و معنوی آسیب ایجاد می کند. در بعد فردی، اختلال در خواب، اختلال در تغذیه، اضطراب، افسردگی، خدشه دارشدن اعتماد، در بعد خانوادگی کاهش روابط عاطفی، تنش در خانواده، از بین رفتن صمیمیت خانوادگی، اختلال در وظایف والدینی، در بعد اجتماعی از بین رفتن آبرو، مشکلات شغلی و مشکلات مالی و در بعد معنوی عذاب وجدان و احساس گناه، مهمترین آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی بود. مبتنی بر نتایج می توان گفت که خیانت زناشویی نه یک مشکل فردی بلکه آسیب همه جانبه ای دارد و برای پیشگیری و درمان آن هم به مداخلات جندجانبه نیاز است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی راه حل مدار با زوج درمانی هیجان مدار بر بخشودگی، عملکرد جنسی و باورهای ارتباطی زوجین دارای تجربه خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۶۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی راه حل مدار و هیجان مدار بر بخشودگی، عملکرد جنسی و باورهای ارتباطی زوج های دارای تجربه خیانت زناشویی شهر کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های در شُرف طلاق که دارای تجربه خیانت زناشویی شهر کرمانشاه در سال 1398 بودند را تشکیل می داد. نمونه پژوهش شامل 36 زوج بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر کدام 12 زوج) جایگزین شدند. شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه های بخشودگی (FFS) (احتشام زاده و همکاران، 1389)، عملکرد جنسی زنان (FSFI) (روزن و همکاران، 2000)، سلامت جنسی مردان (MSHQ) (روزن و همکاران، 2004) و باورهای ارتباطی (CBQ) (آیدلسون و اپستین، 1982) را تکمیل کردند. برنامه آموزش زوج درمانی راه حل مدار و زوج درمانی هیجان مدار به مدت 8 جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه و یک بار در هفته برای دو گروه آزمایش اجرا شد. گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<)؛ به طور کُلی هر دو روش درمانی اثربخشی یکسانی داشتند. براین اساس، زوج درمانی راه حل مدار و هیجان مدار می تواند به عنوان روشی موثر و کارآمد در افزایش بخشودگی، عملکرد جنسی و کاهش باورهای ناکارآمد زوجین توسط درمانگران مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه به بهبود روابط زناشویی کمک نماید.
مطالعه پیشرفت تحصیلی دانشجویان از طریق همبستگی اخلاقی، وفاداری و خیانت زناشویی والدین به علت استعمال غیراخلاقی از شبکه های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه پیشرفت تحصیلی دانشجویان از طریق همبستگی اخلاقی و وفاداری و خیانت زناشویی والدین به علت استعمال غیراخلاقی از شبکه های اجتماعی انجام گرفت. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه ملایر می باشد. حجم نمونه بر اساس روش تصادفی و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 162 دانشجو انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شبکه های اجتماعی محقق ساخته، خیانت زناشویی اصلاح شده آی ان اف کیو، وفاداری به همسر و همبستگی اخلاقی محقق ساخته می باشد. روایی پرسشنامه ها مورد تایید صاحبنظران قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب83/0، 81/0، 86/0، 83/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو سطح آمار توصیفی (درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد بین استفاده از شبکه های اجتماعی در محیط کار با همبستگی اخلاقی (48/0-) و وفاداری به همسر (69/0-) با (53/0- ) و کاهش خیانت زناشویی در سطح 01/0 معنی دار می باشد. نتایج حاکی از آن است که استفاده از شبکه های اجتماعی و رابطه های پنهانی میزان وفاداری و همبستگی اخلاقی کار و زندگی شخصی کارمند را کاهش دهد و در مقابل میزان خیانت زناشویی را افزایش دهد.
ارائه مدل پارادایمی از عوامل زمینه ساز خیانت زناشویی (مطالعه نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۰۴۳-۲۰۲۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: ازدواج یک رسم معمول و عرف برای تشکیل رابطه ای در تعهد انحصار عاطفی و جنسی بین زوج است. در حالی که امروزه در موارد بسیاری، شاهد آسیب دیدن سلامت خانواده و جامعه، با شکسته شدن این تعهد و رخ دادن خیانت زناشویی هستیم. لذا شناسایی عمیق عوامل سبب ساز این پدیده، جهت پیشگیری، امری ضروری است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینه ساز گرایش افراد به خیانت زناشویی، به منظور پیشگیری از بروز این آسیب در خانواده ها است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی مردان و زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که مرتکب خیانت زناشویی شده و در سال های 96 تا 99 به مراکز مشاوره استادروزبه، راه نو، پرند و مهرآیین مراجعه نموده بودند. مشارکت کنندگان، 11 مرد و 10 زن دارای معیارهای ورود بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها به روش سه مرحله ای اشتراوس و کربین (1990) انجام شد. یافته ها: از تجزیه تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری باز، دو دسته مقوله اصلی شامل: شرایط علی (فردی - شخصیتی، فردی - خانوادگی، زوجی - رابطه ای)؛ شرایط بافتاری (جامعه، شغلی، فضای مجازی) و یک دسته مقوله فرعی شامل: شرایط مداخله گر (دوستان، پول، قدرت و کشف ویژگی های مثبت خود) و ازکدگذاری محوری: مقوله (نیازها) و از کدگذاری گزینشی، سه طبقه اصلی (عوامل مستعدکننده، نگهدارنده و پاسخ دهنده) حاصل شد. نتیجه گیری: زنان و مردان خیانت کار، تحت تأثیر مقولات اصلی و فرعی ذکرشده، حول محور نیازها، به خیانت زناشویی گرایش پیدا می کردند و با راهبردهایی کارآمد، باعث پیامدهایی مفید مثل حفظ آشیانه و با راهبردهایی ناکارآمد باعث پیامدهایی مضر مثل طلاق می شدند.
واکاوی بحران های وجودی در مردانِ بی وفا و بررسی اثربخشی مشاوره بومی مبتنی بر آن بر گرایش به خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
228 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش واکاوی بحران های وجودی در مردانِ بی وفا و بررسی اثربخشی مشاوره بومی مبتنی بر آن بر گرایش به خیانت زناشویی بود. روش: روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی و شامل دو مرحله کیفی و کمی بود. در مرحله کیفی از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. در این مرحله 18 نفر از مردان خیانت کرده شهرستان شاهین دژ با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روشِ کُلایزی تحلیل گردید. این تحلیل منجر به شناسایی شش مضمون (درنگ گریزی، سرنوشت ناپذیری، کشمکش با تنهایی وجودی، عشق توخالی و میل محور، استحاله مرضی ارزش ها و پوچی گریزی) شد. سپس مبتنی بر این بحران ها، مدل اولیه ی مشاوره طراحی شد. جهت ارزیابی روایی نظری الگو، از روش تطبیق الگو بهره گرفته شد. جهت تایید روایی صوری و محتوایی، الگو در اختیار 12 متخصص قرار گرفت و پس از تایید، در قالب 12 جلسه نهایی شد. در مرحله کمی از روش مورد منفرد استفاده شد. در مرحله کمی، سه مشارکت کننده به صورت هدفمند از بین مردان خیانت کرده انتخاب شدند. الگو در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه گرایش به خیانت (ATIS) استفاده شد و داده ها از طریق تحلیل دیداری، معنی داری آماری و بالینی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که الگو نقش معناداری بر کاهش گرایش به خیانت زناشویی دارد (P<0/01). نتیجه گیری: درمانگران می توانند از این الگو، جهت کاهش گرایش به خیانت در فرد یا زوج درگیر در خیانت زناشویی استفاده کنند.