مطالب مرتبط با کلیدواژه

نگرش های ناکارآمد


۴۱.

ارائه مدل روابط ساختاری نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی گری سرسختی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش های ناکارآمد هوش معنوی سرسختی روان شناختی اضطراب کرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۹
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل روابط ساختاری نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی گری سرسختی روان شناختی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS)، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی (SISRI) و مقیاس سرسختی لانگ و گولت (LGHS) بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نگرش های ناکارآمد و سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا اثرمستقیم دارند (01/0>p)؛ اما هوش معنوی اثرمستقیم بر اضطراب کرونا نداشت (05/0<p). همچنین، بر اساس یافته ها این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (03/0=RMSEA، 99/0=GFI، 97/0=AGFI، 99/0=CFI، 22/1=X2/df) و مسیرهای غیرمستقیم نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی از راه نقش میانجی سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا معنادار بودند (01/0>p). نتیجه گیری: نگرش های ناکارآمد هم به طور مستقیم و هم به واسطه سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا موثر بود؛ اما هوش معنوی فقط با واسطه گری سرسختی روان شناختی باعث کاهش اضطراب کرونا می شد. به نظر می رسد توجه به مدل ارائه شده، در برنامه درمانی و مشاوره ای دانشجویان مفید خواهد بود.
۴۲.

اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به افسردگی اساسی (یک مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۶
اختلال افسردگی اساسی یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که بار قابل ملاحظه ی هیجانی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را به فرد و جامعه تحمیل می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به افسردگی اساسی است. روش پژوهش حاضر طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه می باشد. جامعه آماری این پژوهش متشکل بود از کلیه بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره فانوس هدایت امین شهر اصفهان در سال 99-98 که دارای پرونده فعال بودند. که از این جامعه آماری با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش، چهار نفر از بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در3 نوبت خط پایه، 8 جلسه درمان متمرکز بر شفقت و ۳نوبت پیگیری شرکت کردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه افکار خودآیند منفی هولون و کندال (1980 ) و نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1979 ) می باشد. داده ها با استفاده ازروش تحلیل دیداری، تعیین تغییر ثبات روند و درصد همپوشی (PND ) مورد تحلیل قرار می گیرند. با توجه به نتایج آماری به دست آمده در مورد هر دو متغیر افکار خود آیند منفی و نگرش های ناکارآمد، کاهش میانه و میانگین نمرات در مرحله مداخله نسبت به خط پایه، PND 100%بین موقعیت درمان و خط پایه برای هر ۴ آزمودنی و کاهش میزان PND بین موقعیت مداخله و پیگیری، بیانگر آن بود که CFT بر افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به افسردگی اساسی موثر بوده است اما این نتایج تاثیر قابل ملاحظه درمان در مرحله مداخله نسبت به خط پایه و کاهش تاثیر درمان در مرحله پیگیری نسبت به مرحله مداخله را نشان داده است.
۴۳.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی هیجانی بر نوروزگرایی و نگرش های ناکارآمد در زنان و مردان مبتلا به بیماری قلبی-عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۸۶
هدف: این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی هیجانی بر نوروزگرایی، نگرش های ناکارآمد و سبک زندگی بیماران قلبی-عروقی انجام شده است. روش پژوهش: در این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه، نمونه ها شامل 45 نفر از بیماران قلبی-عروقی بیمارستان های دولتی شهرستان بابل بوده، نمونه ها به سه گروه 15 نفره گروه درمان شناختی رفتاری، گروه طرحواره درمانی هیجانی و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل درمان شناختی رفتاری رایت، بسکو و تیز (2006) در 8 جلسه 2 ساعته و طرحواره درمانی هیجانی لیهی و همکاران (2014) طی 12 جلسه هفتگی 2 ساعته اجرا شده و شرکت کنندگان با پرسشنامه های نوروزگرایی نئو- فرم کوتاه کوستا و مک کری (1985) و نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) ارزیابی و مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر نوروزگرایی بیماران، بیشتر از طرحواره درمانی هیجانی بوده (35/78F=، 001/0P<)، اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش های ناکارآمد، بیشتر از درمان شناختی-رفتاری بوده است (89/34F=، 001/0P<). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که درمان شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی هیجانی می تواند یک مداخله اثربخش در کاهش نوروزگرایی و نگرش های ناکارآمد در بیماران قلبی-عروقی باشد.
۴۴.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوارفکری و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نشخوارفکری نگرش های ناکارآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری بود. این پژوهش یک طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون بود. حجم نمونه شامل 80 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی و وسواس بود که طبق تشخیص روان پزشک و برحسب ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تشخیص داده شده و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای به کارگرفته شده شامل پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ساخته ی سگال، ویلیامز و تیزدیل، پرسشنامه ی نشخوارفکری و پرسشنامه ی نگرش های ناکارآمد بود. برای اجرا، ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس، گروه آزمایشی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش دیدند و بعد از اتمام جلسات از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش نشخوارفکری و نگرش های ناکارآمد در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی-جبری در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون شد (001/0p<). در نهایت می توان چنین نتیجه گرفت که در رویکرد شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، افراد از طریق رابطه ی جدیدی که با افکار برقرار می کنند، احساس بهبودی بیشتری پیدا می کنند. به همین علت پیش بینی می گردد که بتوان از این روش درمانی هم به صورت انحصاری و هم تلفیقی در درمان اختلالات روانی و جسمی استفاده نمود.
۴۵.

روابط ساختاری عاطفه منفی، نگرش های ناکارآمد و افکار اتوماتیک منفی با نشانه های افسردگی: نقش میانجی بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی افکار اتوماتیک منفی تنظیم هیجان عاطفه منفی نگرش های ناکارآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۵۲
برخی متغیرهای مرتبط با آسیب پذیری مزاجی (ازقبیل عاطفه مندی منفی) و شناختی (مثل نگرش های ناکارآمد)، عواملی مهم در ابتلای افراد به اختلال های افسردگی شناخته شده اند. اخیراً بر نقش بد تنظیمی هیجان نیز در ایجاد، تداوم یا تشدید اختلال های هیجانی، ازجمله افسردگی تأکید شده است؛ اما جایگاه این سازه در کنار سایر متغیرها و نوع ارتباط آنها با هم، هنوز به طور دقیق مشخص نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بدتنظیمی هیجان در رابطه بین عاطفه منفی، نگرش های ناکارآمد و افکار اتوماتیک منفی با نشانه های افسردگی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی همبستگی بود و داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شد. جامعه آماری پژوهش، افراد عادی داوطلب از شهرهای مرکزی اصفهان و تهران بودند که از میان آنها تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، نگرش های ناکارآمد (DAS)، افکار اتوماتیک منفی (ATQ-N)، تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و افسردگی بک (BDI-II) بود. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است و همه ضرایب مسیر آن نیز معنادار بود. همچنین، نقش میانجی گری بدتنظیمی هیجان در رابطه بین عاطفه منفی و نگرش های ناکارآمد با افکار اتوماتیک منفی و درنهایت نشانه های افسردگی تأیید شد. باتوجه به نتایج پژوهش، می توان گفت که بدتنظیمی هیجان یکی از مکانیسم های اثر عاطفه منفی و نگرش های ناکارآمد بر شدت افکار اتوماتیک منفی و نشانه های افسردگی است.
۴۶.

رابطه نگرش های ناکارآمد و عواطف مثبت و منفی با نگرش به روابط فرازناشویی؛ با توجه به نقش واسطه ای جهت گیری دینی در زوجین در آستانه طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نگرش های ناکارآمد عواطف مثبت و منفی روابط فرازناشویی جهت گیری دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۵۰
زوجین پایه گذار خانواده و خانواده رکن اصلی جامعه هستند به همین دلیل سلامت و پویایی جامعه در گرو سلامت خانواده و زوج است. از آنجا که هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه نگرش های ناکارآمد و عواطف مثبت و منفی با نگرش به روابط فرازناشویی با توجه به نقش واسطه ای جهت گیری دینی در زوجین در آستانه طلاق است، از نظر نوع پژوهش توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه زوجین در آستانه طلاق شهر لار استان فارس بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق برای اندازه گیری متغیرهای مورد بررسی از پرسشنامه نگرش به خیانت (روابط فرازناشویی)؛ پرسشنامه جهت گیری دینی، پرسشنامه نگرش های ناکارآمد و پرسشنامه عواطف مثبت و منفی استفاده شد. یافته های بدست آمده نشان دهنده آن است که بین نگرش های ناکارآمد و عواطف منفی با روابط فرازناشویی رابطه مثبت وجود دارد. ارتباط بین نگرش های دینی با روابط فرازناشویی، منفی است و بین عواطف مثبت و روابط فرازناشویی رابطه معناداری وجود ندارد.
۴۷.

اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآموزی اسنادی نگرش های ناکارآمد مهارت های مقابله ای متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۵
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان در سال 1397 بود. از این بین، 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه نگرش ناکارآمد و پرسشنامه مهارت های مقابله ای را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله بازآموزی اسنادی در 7 جلسه 120 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و مداخله بازآموزی اسنادی باعث بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از مداخله بازآموزی اسنادی بر بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار تأکید کنند.
۴۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی روانشناختی و نگرش های ناکارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی روانشناختی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد زنان فرهنگ سرای خاوران نگرش های ناکارآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که نگرش های ناکارآمد و پریشانی روانشناختی از مهمترین سازه هایی هستند که می تواند سلامت افراد را با مشکلاتی مواجهه کند و بررسی و اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی این سازه ها در زنان نتایج ضد و نقیضی را نشان داده است که نیاز به انجام پژوهش بیشتر در این زمینه است. هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی روانشناختی و نگرش های ناکارآمد در زنان بود. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به فرهنگ سرای خاوران در سال 1399 بود. نمونه پژوهش شامل 30 خانم بوده که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. همه آن ها پرسشنامه نگرش های ناکارآمد بک و همکاران (1991) و پریشانی روانشناختی کسلر و همکاران (2002) را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند و گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ولز و سورل، 2007) را دریافت کرد. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری مشاهده شد (0/01>p) که نشان از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در متغیرهای نگرش های ناکارآمد و پریشانی روانشناختی است. نتیجه گیری: بنابراین زنانی که در برنامه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند نسبت به پیش از شرکت در برنامه مذکور و نسبت به گروهی که در برنامه شرکت نداشتند در نگرش های ناکارآمد و پریشانی روانشناختی در مرحله پس آزمون نمرات پایین تری کسب کردند که این امر حاکی از اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد در متغیرهای پژوهش بود.
۴۹.

مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و تمرینات پیلاتس بر احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد در دانشجویان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تنهایی درمان فراشناخت سندرم پیش از قاعدگی نگرش های ناکارآمد پیلاتس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۷۷
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و تمرینات پیلاتس بر احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد در دانشجویان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی در دانشگاه آزاد اسلامی دورود بود که از بین آنها تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه فراشناخت، پیلاتس و گواه به صورت تصادفی جایگزین گردیدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه غربالگری پیش از قاعدگی استینر و همکاران PSST) ،2003)، مقیاس احساس تنهایی راسلUCLA LS3) ، 1996) و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک DAS-26)، 1978) بود. روش تحلیل این پژوهش آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه های آزمایشی با گروه کنترل در هر دو متغیر احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد ) 001/0p≤) وجود دارد. یعنی گروه های پیلاتس و فراشناخت به شکل معناداری نسبت به گروه گواه سبب کاهش احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد شده اند، همچنین گروه فراشناخت به شکل معناداری در دو متغیر احساس تنهایی) 001/0p≤) و نگرش های ناکارآمد (042/0p≤) نسبت به گروه پیلاتس بهتر عمل کرده بود. براین اساس می توان نتیجه گرفت که مداخله فراشناخت در بهبود احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد مؤثرتر بوده است.
۵۰.

بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان سازگارانه و ناسازگارانه در رابطه بین حساسیت اضطرابی، روان رنجوری، نگرش های ناکارآمد و کیفیت خواب در نوجوانان

کلیدواژه‌ها: حساسیت اضطرابی روان رنجوری نگرش های ناکارآمد تنظیم هیجان کیفیت خواب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۵۹
مقدمه: اگرچه عوامل متعدد هیجانی، شخصیتی، شناختی و رفتاری با کیفیت خواب در نوجوانی ارتباط دارند، اما تصوری جامع در مورد آن ها وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان سازگارانه و ناسازگارانه در رابطه بین حساسیت اضطرابی، روان رنجوری، نگرش های ناکارآمد و کیفیت خواب در نوجوانان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان دامغان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند، که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای ۳۲۹ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها از مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد درباره خواب (۱۹۹۳)، شاخص حساسیت اضطرابی (۱۹۸۶)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان کودکان (۲۰۰۳) و پرسشنامه کیفیت خواب (۱۹۸۹) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و AMOS نسخه ۲۴ تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسب با داده ها برخوردار است، همچنین راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان در ارتباط بین حساسیت اضطرابی، روان رنجوری، نگرش ها و باورهای ناکارآمد به خواب و کیفیت خواب نوجوانان نقش میانجی دارد (۰/۰۰۱>P). نتیجه گیری: براساس نتایج روان رنجوری، حساسیت اضطرابی و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان با کیفیت خواب آشفته تر و راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان با کیفیت خواب سالم تر همراه است همچنین راهبردهای تنظیم هیجان در ارتباط بین حساسیت اضطرابی، روان رنجوری، نگرش ها و باورهای ناکارآمد به خواب نقش میانجی ایفا می کند. بر این اساس به متخصصان سلامت روان توصیه می شود جهت بهبود کیفیت خواب نوجوانان نقش مولفه های مورد بررسی در پژوهش حاضر را در نظر داشته باشند.
۵۱.

تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخلات خانواده محور نگرش های ناکارآمد بهزیستی روان شناختی نوجوانی مصرف مواد مخدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۲۴۹
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی پردیس شهرستان رشت در سال 1402 به همراه والدینشان بودند. از این بین، 28 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های نگرش ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش گروهی مدیریت رفتاری خانواده محور در 10 جلسه 60 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، مداخلات خانواده محور می تواند تلویحات مهمی در زمینه سلامت روان شناختی و پیشگیری از مصرف مواد در دوره نوجوانی داشته باشد.
۵۲.

ارائه مدلی برای پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجیگری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایزیافتگی الگوهای ارتباطی ساختار شخصیت نگرش های ناکارآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۸۹
زمینه و هدف: اکثر همسران در زندگی زناشویی با توجه به نوع ساختار شخصیتی که دارا می باشند از الگوهای ارتباطی مختلفی در تعامل با اعضا خانواده استفاده می کنند، وجود الگوهای ارتباطی ناکارآمد و عدم شخصیت رشد یافته موجب تاثیرات مخرب در روابط و عدم تمایزیافتگی در فرزندان را ایجاد نماید. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجی گری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران انجام شده است. مواد و روش: با توجه به شاخص ها و اهداف تحقیق، پژوهش انجام شده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400-1401 بود. در این پژوهش روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری بر اساس نرم افزارsample power  (350 نفر) در نظر گرفته شد.جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه تمایزیافتگی اسکورون و فریدلندر(1998)،پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای(1991)، سیاهه ساختار شخصیت نئو مک کری و کاستا(1985)و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و معادلات ساختاری smartpls انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان داد که: مدل ارائه شده بمنظور پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجی گری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران از برازش مطلوبی برخوردار بود، بررسی نتایج یافته ها براساس مسیر مستقیم نشان داد که بین مولفه های الگوهای ارتباطی، ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معنادار وجود داشت. همچنین نتایج مسیرغیرمستقیم نیز نشان داد که بین مولفه های الگوهای ارتباطی، ساختار شخصیت با نقش میانجی گری جزئی نگرش های ناکارآمد با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج حاصل از یافته های بدست آمده نشان می دهد که شناخت الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت هر کدام از والدین بر مبنای درک متقابل نیازهای فرزندان می تواند پیش بینی کننده میزان تمایزیافتگی فرزندان براساس نگرش های ناکارآمد در بافت روابط خانوادگی و تعاملات بین فردی باشد.
۵۳.

مقایسه سبک های اسناد، نگرش های ناکارآمد و طرحواره های ناسازگار اولیه بین افراد سالم و افراد مبتلا به افسردگی اساسی با عود مکرر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های اسنادی نگرش های ناکارآمد طرحواره های ناسازگار اولیه عود افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۶۵
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرش های ناکارآمد بین افراد سالم و افراد مبتلا به افسردگی اساسی با عود مکرر بود. این مطالعه از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر تهران بوده است. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع غیرتصادفی و هدفمند بود که برای هر گروه 50 نفر در نظرگرفته شد. برای سنجش متغیرهای مدنظر از پرسشنامه افسردگی گلدبرگ(1972)، مقیاس سبک های اسنادی (1984)، طرحواره های یانگ (1998) و پرسشنامه نگرش های ناکارآمد(1978) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری یک راهه تجزیه و تحلیل شد. افراد افسرده با عود مکرر در قیاس با افراد سالم در سطح نگرش ناکارآمد و در همه طرحواره ها به طرز معناداری نمرات بالاتری کسب کردند. همچنین در سبک اسناد، افراد سالم به طرز معناداری بیشتر از اسنادهای پایدار و درونی بر وقایع مثبت و افراد افسرده با عود مکرر به طرز معناداری از اسنادهای پایدار، درونی و کلی برای وقایع منفی استفاده می کنند. بنابراین به هدف پیشگیری از عود در افسردگی، پیشنهاد می شود به کارگیری مداخلاتی که ساختارهای آسیب زای یادشده را هدف قرار می دهند، در اولویت قرار گیرد.
۵۴.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس پس از سانحه، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی استرس پس از سانحه تحمل پریشانی نگرش های ناکارآمد سرطان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۴
این پژوهش با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس پس از سانحه، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به سرطان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون_پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به سرطان شهر مشهد در بهار سال 1398 بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اختلال استرس پس از سانحه (ویدرز و همکاران، 1993)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و نگرش های ناکارآمد (وایزمن و بک، 1978) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه (95/14=F، 001/0>P)، تحمل پریشانی (32/21=F، 001/0>P) و نگرش های ناکارآمد (25/19=F، 001/0>P) مادران دارای کودک مبتلا به سرطان بود. بنا بر نتایج این پژوهش، می توان از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود استرس پس از سانحه، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به سرطان بهره برد.
۵۵.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد نگرش های ناکارآمد خودکارآمدی ترک بهزیستی روان شناختی وابستگی به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر خرم آباد در سال 1402 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرارگرفتند. شرکت کنندگان هردو گروه پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان مبتنی پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دوگروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش خودکارآمدی ترک و بهزیستی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. بنابراین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در جهت کاهش وابستگی به مواد مخدر مورد استفاده قرار گیرد.