مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سرطان سینه
حوزههای تخصصی:
هدف: سرطان سینه شایع ترین و پرتلفات ترین سرطان بوده و از نقطه نظر عاطفی و روانی بیش از سایر سرطان ها زنان را تحت تأثیر قرار می دهد. لذا هدف پژوهش حاضر مقایسه سبکهای اسناد، تجارب معنوی و تاب آوری زنان مبتلا به سرطان سینه با زنان سالم میباشد. روش: پژوهش حاضر از نوع علّی – مقایسه ای ا ست که بر روی کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه ( 50 نفر ) و زنان سالم (50 نفر ) مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی تهران 1392 انجام شده است. روش نمونه گیری از نوع در دسترس بوده و دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک، همگن شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه سبکهای اسنادی، مقیاس تجارب معنوی روزانه و مقیاس تاب آوریکانر و دیویدسون استفاده شد. دادههای پژوهش با آزمونهای تحلیل واریانس چند متغیره و t مستقل تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سبکهای اسنادی و مؤلفه های آن در رویدادهای خوشایند و ناخوشایند زنان مبتلا به سرطان سینه با زنان سالم تفاوت وجود دارد (P)، همچنین تجارب معنوی و تاب آوری زنان مبتلا به سرطان پستان با زنان سالم تفاوت معناداری دارد (P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده از پژوهش می توان دریافت که سبکهای اسناد، تجارب معنوی و تابآوری به عنوان سه عامل موثر بر روی بیماران مبتلا به سرطان پستان به حساب می آید. از این رو به نظر می رسد برگزاری دورههای آموزشی از قبیل روان درمانی حمایتی و مثبت نگر، درمان مبتنی بر شناخت درمانی و رفتار درمانی، برای زنان مبتلا به سرطان سینه به مدیران و مسئولان درمانی پیشنهاد می گردد
اثر بخشی آوای قرآن بر شادکامی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماران سرطانی از ابتدای آگاهی از بیماری خود دچار پریشانی و اضطراب می شوند و بهداشت روانی آنان دچار تهدید می شود. در طول درمان نیز این تنش ها ادامه دارد و بسیاری از آنان به داروهای آرامبخش روی می آورند. موسیقی درمانی یکی از تکنیک هایی است که در جهت کاهش تنش ها در این بیماران مورد استفاده واقع می شود و در اغلب مواقع مؤثر واقع می شود. در این پژوهش آوای قرآن به عنوان نوعی موسیقی، بر روی بیماران سرطانی مورد استفاده واقع شده تا اثربخشی آن بر روی شادکامی بررسی گردد.
اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت بر نشخوار فکری و نگرانی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
152 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان سینه به عنوان بیماری مزمن جسمی است که آثار روانی و جسمی فراوانی را برای فرد ایجاد می کند پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیردرمان مبتنی بر شفقت بر نشخوار فکری و نگرانی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر اهواز بوده است.روش: طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان دارای سرطان سینه مراجعه کننده به مراکز درمانی در سال 95-96 شهر اهواز بود که از میان آن ها 24 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند،. از این 24 نفر به شکل تصادفی، 12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. درمان مبتنی بر شفقت به شیوه ی گروهی طی 12 جلسه بر دو گروه آزمایش اجرا شد. و افراد گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند و هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه ی نشخوار فکری نولن و هکسما، پرسش نامه ی نگرانی پنسیلوانیا بوده است که شرکت کنندگان در مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون به سؤالات آن پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نشخوار فکری و نگرانی تفاوت معنی داری در سطح (001/0>P)وجود دارد. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر شفقت یکی از درمآن های گروه درمآن های موج سوم روانشناختی است که توانسته است میزان نشخوارفکری و نگرانی زنان مبتلا به سرطان سینه را کاهش دهد.
الگوی ساختاری روابط بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی بر اساس نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان دچار سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش میانجیگر تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی زنان دچار سرطان سینه بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمام زنان دچار سرطان سینه تحت نظر انجمن یاس و درمانگاه تخصصی جوادالائمه در شهر کرمان با حداقل دارای یکبار سابقه جراحی در سال ۱۳۹۶ به تعداد 413 نفر بود. از میان آن ها به روش نمونه برداری هدف مند ۲۱۵ نفر انتخاب شدند و به طورانفرادی به مقیاس ذهن آگاهی، توجه و هشیاری براون و ریان (2003)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی، کراج و اسپینهون (2001) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 14 پرسشنامه مخدوش و 1 داده پرت، داده ها با روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در سطح 001/0 =P ضریب مسیر کل و مستقیم بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی (384/0 =β) و راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی (582/0 =β) معنادار است و راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان ارتباط بین دو متغیر ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کند (259/0- =β). نتیجه گیری: این نتایج بیانگر آن است که ذهن آگاهی می تواند بر بهزیستی روان شناختی زنان دچار سرطان سینه از طریق به کارگیری راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان تأثیرگذار باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که درمان زنان دچار سرطان سینه در محیط هایی مملو از آرامش و حمایت کافی و با ارائه خدماتی مانند ذهن آگاهی صورت گیرد تا آن ها بتوانند با استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی مثبت، بهزیستی روان شناختی خود را ارتقا دهند.
پیش بینی ابعاد بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان سینه بر اساس سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
131-140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی ابعاد بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان سینه بر اساس سبک های مقابله ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به بیمارستان امید شهر مشهد در سال 1394 بود که 108نفر بصورت نمونه گیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه اولیه انتخاب و به پرسشنامه های "سبک های مقابله ای فولکمن و لازاروس (1984) و بهزیستی روانشناختی کارول ریف (1989)" پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره (به روش همزمان) و نرم افزار Spss نسخه 19 استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که که سبک مقابله ای مسأله مدار به طور مثبت و سبک مقابله ای هیجان مدار به طور منفی می توانند پذیرش خود، رشد شخصی و تسلط بر محیط را پیش بینی کنند و سبک های مقابله ای مسأله مدار و اجتنابی به طور مثبت و سبک مقابله ای هیجان مدار به طور منفی می توانند رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری و زندگی هدفمند را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که آموزش مهارت های مقابله ای در جهت کنار آمدن زنان مبتلا به سرطان سینه با چالش های سرطان و افزایش بهزیستی روانشناختی آن ها مؤثر است.
بررسی کیفیت و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه: با نقش میانجیگری مشارکت ورزشی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
161 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از بیماریهای رایج در حال حاضر سرطان بوده که سومین عامل مرگ محسوب می شود هدف از مطالعه حاضر بررسی بهبود کیفیت و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه با نقش میانجیگری مشارکت ورزشی بود. روش شناسی: به همین منظور تعداد 8 نفر در محدوده سنی 35-50 سال که بعد از عمل جراحی جهت کنترل بیماری به پژشک متخصص انکولوژی مراجعه می کردند به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آرایش تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 جلسه در برنامه یادگیری شنا شرکت کردند و گروه کنترل در این مدت به فعالیت های روزانه خود پرداختند. لازم به ذکر است که هردو گروه پرسشنامه های کیفیت زندگی SF-36 و امید به زندگی AHS را بصورت پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند و داده ها با استفاده از آزمون های t تحلیل گردید. نتایج: نتایج حاکی از اثر مثبت تمرینات پایه شنا بر کیفیت و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه بود. همچنین تفاوت بین آزمودنی های گروه تجربی و کنترل معنادار بود و گروه تجربی عملکرد بهتری از خود نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، تمرینات پایه شنا برای بهبود کیفیت زندگی و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه پیشنهاد می شود.
اثربخشی مداخله آموزشی روان شناختی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی- روان شناختی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد. این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان سینه بود که در سال 1390 در مراکز درمانی شهر اراک تحت درمان قرار داشتند. از این افراد 24 بیمار به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس به تصادف 12 بیمار در گروه آزمایشی و 12 بیمار به گروه کنترل اختصاص داده شد. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله آموزشی روان شناختی دریافت کرد در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای سنجش کیفیت زندگی و مؤلفه های آن از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران سرطانی (آرنسون و دیگران،1993) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که مداخله آموزشی- روان شناختی، به افزایش کیفیت زندگی و زیرمقیاس های عملکردی آن در بیماران مبتلا به سرطان سینه منجر می شود. آموزش ها پس از پیگیری با فاصله زمانی 30 روز نیز پایدار بود. می توان نتیجه گرفت مداخله آموزشی روان شناختی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه نقش مؤثری دارد.
مقایسه سرسختی سلامت و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت و سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
155 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف مقایسه سرسختی سلامت و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت و سرطان انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان سینه و دیابت نوع دوم مراجعه کننده به دو بیمارستان کاشانی و الزهرای شهر اصفهان بودند. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 468 نفر (234 نفر بیمار سرطانی و 234 نفر بیمار دیابتی) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرسختی سلامت (گیبهارت و همکاران، 2001) و پرسشنامه امید به زندگی (میلر، 1998) بود. داده های پژوهش با کمک روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل واریانس با نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین میانگین سرسختی سلامت و هر یک از زیرمقیاس های آن شامل ارزش سلامت، مکان کنترل درونی و بیرونی سلامت و شایستگی سلامت افراد دو گروه مبتلا به دیابت نوع دوم و سرطان سینه از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد که بین میانگین نمره امید به زندگی و ابعاد آن شامل تفکر عامی و تفکر راهبردی در افراد دو گروه بیمار دیابت نوع دوم و سرطان سینه از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P).
مقایسه اثربخشی شفقت درمانگری انطباق یافته با آموزه های اسلامی با شفقت درمانگری کلاسیک در خودشفقتی بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۸ شماره ۸۰
869-878
حوزههای تخصصی:
زمینه : تحقیقات، اثربخشی شفقت درمانگری و ادغام برخی روان درمانگری ها با آموزه های دینی و اسلامی را تأیید کرده اند، اما آیا ترکیب شفقت درمانگری با آموزه های اسلامی می تواند اثربخشی آن را افزایش دهد؟ هدف : هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی شفقت درمانگری انطباق یافته با آموزه های اسلامی با شفقت درمانگری کلاسیک در خودشفقتی بیماران مبتلا به سرطان سینه بود. روش : روش این پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل 45 نفر از بیماران مراجعه کننده به بخش آنکولوژی بیمارستان شهدای تجریش در سال 1397 بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به شکل تصادفی در سه گروه شفقت درمانگری اسلامی، شفقت درمانگری کلاسیک و گروه گواه جایگزین شدند. جلسات آموزش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه شفقت درمانگری کلاسیک (بر اساس گیلبرت «2010») و شفقت درمانگری اسلامی (بر اساس پروتکل محقق ساخته، 1398) انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودشفقتی (نف، 2003) استفاده شد و داده ها با روش مانکوا مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها : نتایج نشان داد که گرچه هر دو درمان در مؤلفه های متغیر مورد مطالعه مؤثر بودند اما شفقت درمانگری انطباق یافته با اسلام در بهبود مؤلفه خودمهربانیِ خودشفقتی مؤثرتر از شفقت درمانگری کلاسیک بود (0/005 P= ). نتیجه گیری : ادغام با آموزه های اسلامی می تواند به اثربخشی شفقت درمانگری کلاسیک بیفزاید.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
106-132
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش : این تحقیق نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به یکی از کلینیک های رادیوتراپی شهر تهران در سال 1394 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا، زوج درمانی سیستمی- سازه گرا وگروه کنترل جایگزین شدند. به منظورجمع آوری اطلاعات از "مقیاس رضایت زناشویی انریچ" استفاده شد. از آزمون های تحلیل کوواریانس یک متغیره و تعقیبی شفه جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا به طور معناداری بر افزایش رضایت زناشویی افراد گروه آزمایش اثربخش بوده اند (01/0 p< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد میانگین نمرات گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا از گروه زوج درمانی سیستمی– سازه گرا به طور معناداری بیشتر است (001/0 p< ). نتیجه گیری : نتایج نشان داد که از بین دو رویکرد زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا در اثربخشی بر رضایت مندی زناشویی مؤثرتر از درمان سیستمی-سازه گرا است. بنابراین، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا می تواند به عنوان مداخله ترجیحی جهت افزایش رضایت مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه در مراکز مشاوره و روان درمانی در نظر گرفته شود.
هویت بیماری در رویارویی با شبکه های جدید اطلاعاتی: بررسی موردی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای زنان مبتلا به سرطان سینه دنیای مجازی به مکانی تبدیل شده است که در آن با تعامل و گفتگو هویت جدید خود را کشف می کنند؛ بنابراین، این پژوهش میان زنان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان های شهید قاضی و بین المللی تبریز به صورت کیفی و بر پایه راهبرد نظریه زمینه ای با گروه نمونه 20 نفر انجام شده است. هدف، بررسی این مسئله است که زنان مبتلا به سرطان سینه در فرایند درک و تجربه بیماری خود چگونه از شبکه های جدید اطلاعاتی استفاده می کنند. نتایج پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق با گروه نمونه و با ارائه چهار مقوله تجربه و تعریف بیماری، هویت بیمار آگاه و توانمند، پارادوکس شبکه های اطلاعاتی و معنابخشیدن به هویت خود در فضای مجازی، نشان می دهند شبکه های جدید اطلاعاتی ازجمله اینترنت به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به عرصه ای هستند که زنان مبتلا به سرطان سینه در آنها اطلاعاتی درباره بیماری شان دریافت می کنند. همچنین روایت های خود را درباره سرطان سینه به وجود می آورند و آن را به منبعی برای حمایت های احساسی، عاطفی و هویتی تبدیل می کنند. زنان مبتلا به سرطان سینه به طور عمیق به تعریف هویت خود و توانمندسازی علاقه مندند و برای این منظور از اینترنت به منزله عرصه ای برای خلق اشکال جدید دانش، آگاهی و عاملیت درباره بیماری استفاده می کنند.
تاثیر آموزش خود شفقتی بر تصویر بدنی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه بدون متاستاز تحت شیمی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
131 - 145
حوزههای تخصصی:
دریافت تشخیص سرطان سینه و درمان آن رویدادی استرس زا می باشد و بر جنبه های گوناگون سلامت روان اثر می گذارد از آن-جمله تصویر بدنی و کیفیت زندگی را می توان مطرح کرد. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش خودشفقتی بر تصویر بدنی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه بدون متاستاز تحت شیمی درمانی بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. به صورت دردسترس با مراجعه به مطب پزشکان آنکولوژیست و بیمارستان آیت الله خوانساری در شهر اراک در سال 1397، 20 زن (با توجه به ملاک های ورود) انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. شرکت کنندگان به عنوان پیش آزمون به پرسشنامه های تصویر بدنی در بیماران مبتلا به سرطان سینه و کیفیت زندگی پاسخ دادند. گروه آزمایش به طور گروهی خودشفقتی را طی 8 جلسه 60 دقیقه ایی آموزش دیدند. در آخر، شرکت کنندگان هر دو گروه به عنوان پس آزمون به پرسشنامه های مذکور پاسخ دادند. نتایج نشان داد آموزش خودشفقتی با تاکید بر سه مولفه مهربانی با خود، اشتراکات انسانی و ذهن آگاهی بر بهبود تصویر بدنی اثر مثبت و معنادار داشته است همچنین بر اساس یافته ها، کیفیت زندگی زنان به ویژه در حیطه های جسمانی و روانی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بعد آموزش افزایش مثبت و معناداری داشت. بر اساس یافته های حاصل، می توان نتیجه گرفت تدوین برنامه های آموزشی و درمانی مبتنی بر خودشفقتی می تواند به سلامت روان و کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان کمک نماید.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و آموزش نوروفیدبک بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی دو روش درمانی واقعیت درمانی و نوروفیدبک بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام گرفت. روش: در طرحی نیمه آزمایشی تعداد 45 بیمار سرطان سینه با شیوه نمونه گیری در دسترس در سال 1398 از شهر آمل انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. رضایت آگاهانه از بیماران اخذ شد و معیارهای ورود و خروج کنترل شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی بیماران سرطانی و پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی سرطان سینه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه توسط همه آزمودنی ها تکمیل شدند. دو گروه اول و دوم به طور مجزا به ترتیب واقعیت درمانی و نوروفیدبک دریافت کردند، درحالی که گروه سوم در لیست انتظار ماند و درمانی دریافت نکرد. داده های پژوهش به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: تفاوت های معناداری میان میانگین گروه های آزمایش و گروه لیست انتظار در متغیرهای کیفیت زندگی مشاهده شد(P
پژوهش سنجش اثر بخشی ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و کیفیت خواب بیماران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سرطان سینه، از نظر روانی تاثیر گذارترین سرطان در بین زنان است. این بدخیمی حدود 33 درصد انواع سرطان زنان را تشکیل می دهد و میزان شیوع آن در جمعیت عمومی در کشورهای مختلف جهان بین 8 درصد تا 10 درصد برآورد شده است. یکی از خصوصیات روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان سینه که می تواند تحت تاثیر شرایط و مشکلات آن ها قرار گیرد، نشخوار فکری و کیفیت خواب بیماران است. مشکلات خواب را در بیماران سرطان سینه به اندازه کم خونی و یا اختلال متابولیک حائز اهمیت است. نتیجه تحقیقات نشان می دهد که زنان دارای سرطان سینه از مشکلات خواب رنج می برند و بیشتر آن ها از قرص های خواب آور استفاده می کنند. در نتیجه بسیار با اهمیت است که به بررسی درمان ها نسل سوم و تاثیر آن ها بر این افراد مورد پژوهش قرار گیرد و به دلیل مشکلات بیماری این افراد سعی شود که به کمک درمان های روان شناسی کمکی به بهبود کیفیت زندگی این افراد شود تا بتوان به بهبود کیفیت خواب این افراد کمک شود. این پژوهش توصیفی از نوع نیمه آزمایشی می باشد و جامعه آماری مورد مطالعه تمام افرادی که دارای سرطان پستان در شهر خرم آباد بود که به روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و گروه آزمایش طی هشت هفته مورد آموزش روش شناختی رفتاری قرار گرفتند. در ادامه داده ها از طریق برنامه spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ذهن آگاهی باعث کاهش نشخوار فکری در بیماران مبتلا به سرطان سینه شد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر احساس امیدواری و باور به جهان عادل در بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
155 - 170
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بحران های ناشی از سرطان سبب عدم تعادل و ناهماهنگی فکر و جسم می شود، اما بیشترین حالت در این دوره برای بیمار حس یاس و ناامیدی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر احساس امیدواری و باور به جهان عادل در بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد . روش: روش پژوهش نیمه تجربی، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر تهران بودند که از بین آنها تعداد 40 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند.سپس به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه باور به جهان عادل رابین و پپلاوفرنهام (2003) و پرسشنامه امید به زندگی هرث بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از روند افزایشی پایدار در نمرات مقیاس امیدواری و باور به جهان عادل بیماران مبتلا به سرطان سینه بود که بیانگر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش متغیرهای مذکور است . نتیجه گیری: ناامیدی نقشیمستعدکننده، تسریع کننده و تداوم بخش را در بیماری های سرطانی بازی می کند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند با افزایش آن نقش مهمی را به عنوان درمان های کمکی و توان بخشی در کنار درمان های پزشکی ایفا کند.
یک روش جدید مبتنی بر راهبردهای عملیاتی برای تشخیص زود هنگام انواع سرطان سینه
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
187 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: بیماری سرطان سینه یکی از مهم ترین و شایع ترین نوع سرطان ها در جهان است. دو نوع سرطان سینه وجود دارد سرطان خوش خیم و سرطان بدخیم. حالت خوش خیم رشد ضعیفی در بدن دارد و به ندرت در مناطق دیگر بدن توزیع می شود و همچنین دارای ویژگی های مشخصی است؛ اما در نوع بدخیم تمایل به گسترش سریع تر را می بینیم که برای زندگی فرد خطرآفرین است؛ بنابراین، طبقه بندی آن به این دو حالت برای تشخیص و درمان و ... بسیار ضروری و مهم است. روش شناسی پژوهش: ابتدا تصویر ماموگرافی که از سینه ی بیماران تهیه شده با کمک نظر پزشکان مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس تصاویر مورد پردازش قرار گرفت و در این مرحله با استفاده از منطق فازی موفق شدیم که سرطان و نوع آن را سریع تر شناسایی نماییم. یافته ها: در این مقاله الگوریتمی جدید برای تشخیص سرطان خوش خیم و بدخیم پیشنهاد می شود، هر یک از شاخه های خوش خیم و بدخیم دارای دو نوع آدنوز تومور و تومور فیلودس است و بدخیم دارای دو نوع سرطان مجاری و سرطان پاپیلار است. در این مقاله الگوریتمی را برای تشخیص سرطان سینه پیشنهاد و بررسی کردیم که شامل چهار مرحله است. مرحله اول مرحله پیش پردازش است، مرحله دوم برای تجزیه وتحلیل تصویر که از تبدیل موجک برای تجزیه وتحلیل تصاویر استفاده می شود و مرحله سوم استخراج ویژگی های سودمند می باشد که از نتایج حاصل از تبدیل موجک برای به دست آوردن آن بهره می بریم و مرحله چهارم این است که با استفاده از منطق فازی برای شناختن دو نوع خوش خیم یا بدخیم تصویر را بررسی کنیم. اصالت/ارزش افزوده علمی: ارائه روش جدیدی که به کمک آن بتوان بیماری را شناسایی کرد و مانع از تبدیل شدن آن به نوع بدخیم شد اهمیت بسیار زیادی دارد.
نقش سبک زندگی و آشفتگی روانشناختی در ناتوانی کارکردی بیماران مبتلا به سرطان سینه
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سبک زندگی و آشفتگی روانشناختی مرتبط با سرطان در ناتوانی کارکردی بیماران مبتلا به سرطان سینه بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش بیماران مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به بیمارستان شهدا تهران در محدوده زمانی اسفند 96 تا اردیبهشت ماه 97 بودند که از بین 127 زن مبتلا به سرطان سینه، بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 100 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به سه پرسشنامه سبک زندگی، آشفتگی شناختی و خود ناتوان سازی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون ضرایب همبستگی و رگرسیون ساده و چندگانه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد عوامل مسئولیت پذیری در مورد سلامت، مدیریت استرس، حمایت بین فردی و آشفتگی روانشناختی با ناتوانی کارکردی رابطه معنادار دارند (05/0> p )؛ و بین آشفتگی روانشناختی با ناتوانی کارکردی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0> p ). همچنین سبک زندگی و آشفتگی روانشناختی به طور معناداری خرده مقیاس های ناتوانی کارکردی، را پیش بینی می کند و سبک زندگی و آشفتگی روانشناختی بیشترین همبستگی را با خلق منفی دارد. نتیجه گیری: با توجه به ضرایب کانونی استاندارد شده می توان گفت فردی که نمره بالایی در خرده مقیاس های سبک زندگی کسب نموده است دارای نمره پایین تر در خرده مقیاس های ناتوانی کارکردی، نسبت به سایر افراد می باشد. همچنین خرده مقیاس های سبک زندگی بیشترین همبستگی را با خلق منفی دارد.
مقایسه اثر بخشی درمان معنا محور گروهی با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی بر انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان معنا محور گروهیبا شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی بر انعطا پذیری شناختی بیماران مبتلا به سرطان سینه بود. طرح پژوهش از نوع مختلط بوده و جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان سینه تحت درمان در مرکز تحقیقات هماتولوژی و آنکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بودند. از این بین 24 بیمار به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه معنادرمانی گروهی (12 نفر) و شناختدرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (12 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه به مدت 8 هفته و هر هفته یک جلسه دو ساعته، تحت معنادرمانی گروهی و یا شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه جمعیت شناختی و انعطافپذیری شناختی (CFI) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 استفاده شد. هر دو درمان بر متغیر انعطاف پذیری شناختی اثربخشی معناداری در بیماران مبتلا به سرطان سینه داشتند. همچنین بررسی مرحله پیگیری بعد از دو ماه نشان داد در درمان معنا محور گروهی بین پس آزمون و مرحله پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت. اما این تفاوت در گروه ذهن آگاهی معنادار بود. همچنین گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخشی بیشتری نسبت به معنادرمانی گروهی داشت.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر نشخوار فکری و سلامت روان زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
17 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر نشخوار فکری و سلامت روان زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران در سال 1398 بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد توأم با شفقت درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (1991) و پرسشنامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ (1973) انجام گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی باعث کاهش «نشخوار فکری» زنان مبتلابه سرطان سینه شد. همچنین نتایج نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی باعث بهبود سلامت روان در زنان مبتلابه سرطان سینه شد. بنابراین یافته های مطالعه حاضر نشان داد که درمان پذیرش و تعهد توأم با شفقت درمانی بر کاهش نشخوار فکری و افزایش سلامت روان بیماران مبتلابه سرطان سینه مؤثر است. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی باعث کاهش نشخوار فکری در زنان مبتلا به سرطان سینه شد.
اثر تمرین تناوبی شدید و عصاره زعفران بر بیان برخی ژن های مرتبط با کاشکسی در عضله اسکلتی موش های ماده حامل رده سلولی سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
83 - 104
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهند که تمرین ورزشی و ترکیبات فعال زیستی زعفران می توانند باعث کاهش آپوپتوز و کاشکسی ناشی از سرطان شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر چهار هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف عصاره آبی زعفران (SAE) بر بیان برخی ژن های مرتبط با کاشکسی (SIRT1، hTERT و p53) در عضله دوقلوی موش های حامل رده سلولی 4T1 سرطان پستان انجام شد؛ براین اساس، 44 سر موش BALB/c ماده به طور تصادفی در گروه های تمرین تناوبی شدید (HIIT)، عصاره آبی زعفران (SAE)، تمرین تناوبی شدید + عصاره آبی زعفران (HIIT+SAE)، کنترل و شم قرار گرفتند. پس از 48 ساعت از آخرین جلسه مداخله، عضله دوقلو با روش جراحی برای آنالیزهای بعدی برداشته شد. نتایج نشان داد بیان ژن SIRT1 در گروه HIIT به طور معنا داری از گروه کنترل و HIIT+SAE بالاتر بود (به ترتیب 0.03P = و 0.02P = ). همچنین بیان ژن hTERT در گروه HIIT به طور معنا داری از سایر گروه های مطالعه شده بالاتر بود (P < 0.05) و درگروه SAE به طور معنا داری از گروه HIIT+SAE بالاتر بود (P = 0.01). علاوه براین، بیان ژن p53 در گروه های HIIT و HIIT+SAE به طور معنا داری از گروه SAE پایین تر بود (به ترتیب 0.003 P = و 0.004P =). براساس نتایج، به نظر می رسد HIIT احتمالاً نقش مثبتی در کاهش اثرات کاشکسی ناشی از سرطان با تنظیم بیان بالاتر ژن های SIRT1 و hTERT و بیان پایین تر ژن p53 دارد و می تواند در کاهش تحلیل عضلات ناشی از سرطان مؤثر باشد.