مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
اعضای هیات علمی
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
221 - 263
حوزههای تخصصی:
یکی از قدرتمندترین ابزارهای بهبود عملکرد سرمایه های انسانی، ارزیابی عملکرد است که این مسأله درباره اعضای هیأت علمی دانشگاه ها -به سبب تاثیرگذاری این قشر بر بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور- بسیار حائز اهمیت است؛ لذا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر ارزیابی عملکرد اعضای هیأت علمی با استفاده از روش دلفی فازی صورت پذیرفته است. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی در پارادایم استقرایی است که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی تشکیل داده اند که 60 نفر از آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کیفی، برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای- کوهن تأیید شده و داده های به دست آمده از مصاحبه، با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل گردیده و عوامل مؤثر بر ارزیابی عملکرد اعضای هیأت علمی شناسایی شده است. در بخش کمی برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه دلفی فازی استفاده شده که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تأیید شده و با استفاده از روش دلفی فازی اولویت بندی عوامل شناسایی شده انجام گرفته و مهم ترین عوامل آن مشخص گردیده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که از میان عوامل مؤثر بر ارزیابی عملکرد اعضای هیأت علمی، داشتن پژوهش های اصیل و پر استناد در زمینه تخصصی، رعایت اخلاق علمی و حرفه ای، معروف شدن در سطح ملی و بین المللی، داشتن آثار شاخص، تآلیف آثاری با ایده خود متقاضی و داشتن سهم بالایی از امتیاز آن و داشتن اعتبار و مرجعیت علمی مهم ترین عوامل هستند.
شناسایی ابعاد و مولفه های خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
292 - 305
حوزههای تخصصی:
هدف: خودرهبری در بهبود عملکرد اعضای هیات علمی نقش مهم و موثری ایفا می کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد و دولتی شهر کرج بودند. نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 12 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 سوال بود که مصاحبه ها به صورت انفرادی انجام و روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 محاسبه شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی دارای 53 کد باز یا شاخص، 14 کد محوری یا مولفه و 8 کد انتخابی یا بعد بود. ابعاد خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی شامل توسعه شخصی (با دو مولفه خودمدیریتی و خودهدایتی)، توسعه حرفه ای (با دو مولفه استراتژی حرفه ای و مهارت های حرفه ای و اجتماعی)، اخلاق مداری (با سه مولفه اخلاق مداری حرفه ای، اخلاق مداری روابطی و مهارت های تفکر انتقادی)، بهبود عملکرد (با دو مولفه اثربخشی و کارآمدی)، تحول گرا (با دو مولفه راهبرد رفتارمحور و خودانگیزی)، برنامه گرا (با یک مولفه هدفمند)، خودآگاهی (با یک مولفه شناخت انگیزه و رفتار خود) و اصلاح گر و هم افزا (با یک مولفه خودنظارتی و خودکنترلی) بودند. در نهایت، برای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی 29 مقوله فرعی در 8 مقوله اصلی شامل شناخت خود، خودانگیزشی، خودکنترلی، اثربخشی، هدف گذاری، اصلاح و تحول، اخلاق مداری و خودشکوفایی شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی، برای بهبود خودرهبری در اعضای هیات علمی می توان زمینه را برای تحقق ابعاد، مولفه ها و مقوله های شناسایی شده فراهم کرد.
شناسایی و اعتبارسنجی مولفه های اصلی دوره های توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با رویکرد یادگیری معکوس فراترکیب و مصاحبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، به جهت طراحی الگوی دوره های توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با رویکرد یادگیری معکوس انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش مورد استفاده فراترکیب بود. نمونه اولیه ای مشتمل بر 3152 پژوهش که از پایگاههای علمی از سالهای 2000 تا 2020 به دست آمد که پس از غربالگری از نظر عنوان، چکیده، محتوا، روش شناسی پژوهش ها، 60 مطالعه انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج فراترکیب منجر به شناسایی 9 مولفه اصلی و 58 مولفه فرعی شد. در مرحله بعد به جهت غنای داده های پژوهش، مصاحبه ای با خبرگان (اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و آشنا به دوره های توسعه حرفه ای) انجام شد که 12 مولفه اصلی و 50 مولفه فرعی مورد شناسایی قرار گرفت. در این مرحله تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل تم انجام گردید. سپس داده های هر دومرحله با یکدیگر ترکیب شدند که در نهایت 15 مولفه اصلی و 55 مولفه فرعی به دست آمد. در مرحله بعد از مولفه های شناسایی شده پرسشنامه ای استخراج و جهت رتبه بندی مولفه ها در اختیار خبرگان قرار گرفت.یافته ها: مولفه های عوامل نهادی، حمایت و پشتیبانی، پداگوژی، ارزیابی و تضمین کیفیت، قالب های یادگیری از نظر خبرگان بیشترین اهمیت را در دوره های توسعه حرفه ای با رویکرد یادگیری معکوس داشتند.بحث و نتیجه گیری: در نهایت به جهت اعتبارسنجی مولفه ها از ضریب لاوشه استفاده شد و در نهایت 10 مولفه اصلی و 38 مولفه فرعی مورد تایید قرار گرفت.
واکاوی ارزیابانه اعضای هیئت علمی از « عوامل پنهان مؤثر در ذهنیت اساتید بر ارزیابی های دانشجویان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
131 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی ارزیابانه(Evaluative analysis)عوامل پنهان مؤثر بر ذهنیت اعضای هیات علمی دانشگاه در ارزیابی های دانشجویان در پایان ترم بود. برای دستیابی به این هدف، از رویکرد کیفی و روش پژوهش ارزشیابی از نوع سنجش موقعیتی بهره برده شد. میدان پژوهش، شامل اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با روش نمونه گیری هدف مند و ملاک دار انتخاب شدند. معیار انتخاب، تمایل به مشارکت در مصاحبه و داشتن تجربه ارزیابانه در حوزه ارزشیابی موقعیتی در حوزه موضوع پژوهش بود. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساخت یافته بود که با ملاک اشباع یافتگی(نظری)، 11 نفر انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که این عوامل را می توان در یازده تم اصلی و 83 مقوله تقسیم بندی نمود.1. تأثیر محتواهای کلاسی و آموزشی در ارزیابی اعضای هیات علمی (25 مقوله). 2. ویژگی های ظاهری دانشجویان در ارزیابی پایانی آنان (4 مقوله). 3.طبقه ی اجتماعی دانشجویان در ارزیابی اعضای هیات علمی از آنان (7 مقوله).4.نحوه ی تعامل و برخورد دانشجویان با یکدیگر در ارزیابی پایانی اعضای هیات علمی از دانشجویان (3 مقوله). 5. عملکرد گذشته دانشجو در ارزیابی کنونی اساتید 6 مقوله. 6.مغایرت عقاید اساتید با دانشجویان در ارزیابی اساتید (5 مقوله). 7. نمره گذاری اساتید بر اساس دیدگاه اساتید. (8 مقوله). 8. تأثیر لحن دانشجو بر ذهنیت اساتید (8 مقوله). 9. نمره دهی اساتید صرفاً جهت قبولی در درس موردنظر (5 مقوله). 10. تأثیر جنسیت دانشجویان در ارزیابی اساتید از دانشجویان (6 مقوله). 11. مطالعات آزاد دانشجویان در ارزیابی اساتید (7 مقوله). لذا بر اساس یافته ها، می توان گفت که: ارزشیابی پنهان موثر در ذهنیت اعضای هیات علمی، دارای شاخصه ها و انواع محتلفی است از جمله: حضور/ عدم حضور منظم و به موقع دانشجویان در کلاس درس، مشاهده میزان علاقه مندی دانشجو به تحصیل، سرزندگی تحصیلی دانشجویان باعث افزایش اشتیاق تحصیلی و حس اطمینان در آنان می شود. همچنین شناخت قبلی اساتید از عملکرد دانشجو و شکل گیری سابقه ی علمی- آموزشی وی، تاثیر جنسیت بر ارزیابی اساتید از دانشجویان وجود قش دارد. به علاوه،.در صورتی که عقاید دانشجو علنا مغایر با عقاید استاد باشد در ارزیابی پایانی وی می تواند نقش منفی داشته باشد.برهمین اساس، پیشنهاد می شود که اساتید در ارزیابی های دانشجویان، به نقش این موارد توجه داشته باشند
مدل نوسازی برنامه های درسی در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی با هدف ارائه مدل نوسازی برنامه درسی در نظام آموزش عالی و با روش پژوهش نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است. به این منظور با انجام مصاحبه باز با 23 نفر از متخصصان برنامه درسی داده ها گردآوری و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. با استخراج بالغ بر 200 مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 117 مقوله ی فرعی و 22 مقوله ی اصلی، نتایج پژوهش در قالب مدل پارادایمی شامل بازنگری و نوسازی برنامه درسی به عنوان مقوله محوری؛ شرایط علی (نیازسنجی، تعهد، تخصص و استقلال عمل استادان و...)؛ راهبردها (آینده نگری، رصد دائمی ظرفیت محیطی، تعامل دانشگاه و صنعت و...)؛ شرایط زمینه ای و بسترهای نوسازی برنامه درسی (ارزش های حاکم در جامعه، کیفیت مدیریت در بازنگری دروس، همکاری ذی نفعان و...)؛ شرایط مداخله گر (، تجدید نظر در آئین نامه ها و...) و پیامدهای نوسازی برنامه های درسی (اثربخشی برنامه درسی و...) مطرح و در قالب مدل نهایی نوسازی برنامه درسی طراحی و تبیین شد. بنابراین فرایند نوسازی برنامه درسی باید بر سودمندی و کارآمدی برنامه درسی، غلبه کیفیت بر کمیت، تلفیق نظریه و عمل و آموزش مهارت های علمی و عملی، پویایی و انعطاف و تعامل سازنده با صنایع و در نتیجه انطباق دروس با نیازهای محیط بیرونی متمرکز باشد. برنامه های درسی از این رهگذر می توانند با حضور اثربخش و تحقق اهداف و مطلوبیت های خود قابلیت های لازم را در فراگیران ایجاد کرده و منجر به حضور موثر آنان در محیط بیرونی و به فعلیت رساندن آن قابلیت ها گردند و ضمن افزایش ظرفیت پاسخگویی به موفقیت در محیط بیرونی نایل شوند.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های رفتار انضباطی (مورد مطالعه: اعضای هیئت علمی دانشگاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انضباط کارکنان یکی از مفاهیم مهم و دیرینه در مدیریت است که در رویکردهای پسامدرن مدیریتی نیز استمرار داشته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مولفه های رفتار انضباطی اعضای هیئت علمی با استفاده از روش آمیخته انجام شد. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: برای شناسایی مولفه ها و شاخص های رفتار انضباطی در مرحله یکم از روش فراترکیب (مطالعه اسناد و مدارک) و در مرحله دوم از روش دلفی فازی با مشارکت کنندگان شامل خبرگان نظری و تجربی، به صورت هدفمند و با انتخاب 25 نفر در مجموع، استفاده شد. در نهایت، برای اولویت بندی و وزن دهی به مولفه ها و شاخص های رفتار انضباطی مستخرج شده برای پنج دانشگاه مورد مطالعه (تهران، زنجان، یزد، تبریز و اردبیل) به ترتیب از روش واسپاس و روش کریتیک استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر در مراحل اول و دوم به شناسایی مولفه های هفت گانه رفتار انضباطی: انواع انضباط، عوامل اثرگذار بر رفتار انضباطی، انواع نقض، رویه های انضباط، انواع مجازات، پیامدهای انضباط، پیشایند های انضباط، و دانش انضباطی با شاخص های 37گانه منجر شد. در مرحله نهایی نیز دانشگاه های تهران، زنجان، یزد، تبریز و اردبیل به ترتیب اولویت بندی شدند.
شناسایی مولفه های صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در نظام آموزش عالی کشور با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
271 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف: منابع انسانی هر سازمان مهم ترین و باارزش ترین عامل حیات آن است که بر تمامی ابعاد سازمان اثر دارد. اصلی ترین منابع انسانی دانشگاه های کشور، اعضای هیات علمی هستند و میزان صلاحیت آنان بر کیفیت فرایند آموزش اثرگذار است لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های توسعه صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در نظام آموزش عالی کشور بود.روش شناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو انجام شد. میدان پژوهش شامل، کلیه تحقیقات فارسی چاپ شده در حوزه صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در بین سال های 1390 تا 1403 می باشد. اطلاعات بدست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند بررسی شد که در نهایت 27 پژوهش که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرم افزار spss و با مقدار 78/0 تایید شد.یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل داده ها برای جمع آوری داده ها 122 کد باز شناسایی شد که در 7 مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی دسته بندی شدند که عبارتند از: مهارت های آموزشی؛ مهارت های پژوهشی؛ مهارت های ارتباطی و فناوری؛ ویژگی های فردی؛ مهارت های رهبری و مدیریتی؛ اخلاق حرفه ای و صلاحیت های آموزشینتیجه گیری و پیشنهادها: با عنایت به یافته های پژوهش حاضر، با تشکیل شورای توسعه صلاحیت حرفه ای در معاونت آموزشی و پژوهشی دانشگاه، برگزاری کارگاه ها، همایش ها و نشست های تخصصی پیرامون توسعه صلاحیت آموزشی و حرفه ای در دانشگاه و تولید محتوای متعدد آموزشی در زمینه صلاحیت آموزشی و حرفه ای در سامانه های دانشگاه جهت استفاده اعضای هیات علمی، می توان زمینه اجرایی هرچه بهتر این مولفه ها را فراهم آورد.نوآوری واصالت: این پژوهش یکی از اولین پژوهش هایی است که به صورت جامع و گسترده به شناسایی مولفه های توسعه صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در نظام آموزش عالی کشور از طریق سنتز مطالعات انجام شده، پرداخته است و بینش جدید، جامع، دقیق و ارزشمندی ارائه نموده که می تواند در رشد صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در نظام آموزش عالی کشور مؤثر باشد.
طراحی و تدوین مدل مولفه های فردی ارتقای سلامت روان: مطالعه ی موردی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین مدل مولفه های فردی ارتقای سلامت روان اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران بود. روش شناسی: پژوهش حاضرازنظرهدف کاربردی است چون نتایج حاصل ازآن می تواند مورداستفاده ذینفعان تصمیم گیرنده قرارگیرد.لذا به روش اکتشافی انجام شده ونحوه گردآوری داده ها به روش آمیخته(کیفی -کمی)صورت گرفته است.وابزار گردآوری داده ها مصاحبه با خبرگان باانجام مصاحبه های تخصصی،کدگذاری (باز-محوری -انتخابی یا گزینشی) که با روش گرندد تئوری (نظریه زمینه ای) وروش دلفی وپرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری در بخش کیفی 10 نفر از صاحبنظران و اندیشمندان و آگاهان در حوزه تعلیم و تربیت در آموزش عالی و مدیریت آموزشی و سلامت روان بودند و در بخش کمی این پژوهش 334 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 99-1398 به روش تصادفی ساده نمونه گیری شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاری یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که پایایی بدست آمده از پرسشنامه در حد مطلوبی (82/0) گزارش شد. داده های بدست آمده در بخش مصاحبه نیمه ساختار یافته با استفاده از روش کد گذاری در محیط نرم افزاری MaxQDA مورد آنالیز قرار گرفت و پس از آن داده های پرسشنامه جهت ارائه مدل در به روش معادلات ساختاری و با نرم افزار smart PLS بررسی شد. یافته ها: یافته های کدگذاری شده نشان داد7 مؤلفه اصلی (منش اخلاقی، کیفیت زندگی، استقلال، تسلط بر محیط، احساس مثبت، ادراک خودکارآمدی و بهره وری)، 3 مولفه میانجی (رضایت شغلی، پذیرش خود و تعامل با محیط) و 2 مولفه تعدیلگر (مدیریت ذهنی و سلامت هیجانی) شناسایی شدند. رتبه بندی نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رضایت شغلی با تاثیر 567/0 مهمترین عامل در ارتقای سلامت روان است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد سیاست هایی که میزان سلامت روانی اعضاء هیات علمی را ارتقاء می دهند شامل مشارکت در تصمیم گیری می شود و فرصت هایی را برای افزایش دانش از سلامت و رفاه روانی فراهم می کند.برای ارتقای سلامت روان اعضای هیات علمی، استراتژی های فردی که مهارت های شخصی را ایجاد می کنند راباید با رویکردهای مبتنی برمحیط ترکیب کرد تا برمحیط کلی دانشگاه تاثیر بگذارد وآن را بهبود بخشد.