مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
روحانیت
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
9 - 25
حوزههای تخصصی:
عمده تحلیل گرانِ تاریخ ایران پیش از انقلاب اسلامی، روحانیت شیعه را بر خلاف روحانیت اهل سنت، نهادی «متحد جامعه مدنی» و نه «متحد دولت» تلقی کرده اند. درواقع، جز در مواردی اندک در دوره های معدودی از اواخر صفویه و اوایل قاجار که پیوند نزدیکی میان «نهاد دین» و «نهاد دولت و سلطنت» پدید می آید، در باقی موارد، چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی، روحانیت شیعه به عنوان مدافع جامعه مدنی شیعی و منتقد نهاد قدرت ظاهر می شود. این مقاله، بر پایه تلقی شهید مطهری از تمایز روحانیت شیعه و روحانیت سنّی می کوشد روایتی تاریخی از تغییر موقعیت ساختاری روحانیت شیعه از جانب جامعه مدنی به سوی حکومت، از دوره مشروطه تا سال های پس از انقلاب ارائه دهد و با طرح تأثیر این دگرگونی ساختاری بنیادین بر الهیات سیاسی شیعی، نسبت به تحول آن در دهه های اخیر هشدار دهد.
روحانیت و منازعات سیاسی در مشروطه (درس ها و عبرت ها)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
147 - 169
حوزههای تخصصی:
از اوایل قرن نوزدهم میلادی علمای شیعه با اعلان جهاد علیه روس ها عملاً به عرصه سیاست ایران وارد شدند و این حضور در طول قرن نوزدهم و بیستم نیز ادامه یافت. این مقاله با یادآوری منازعات دوران مشروطه به بررسی پیامدها و آسیب های احتمالی حضور روحانیت در منازعات سیاسی بر دو عرصه سیاست و حوزه عمومی از یک سو و جایگاه دین و روحانیت از سوی دیگر، در جامعه ایرانی پرداخته است. این مقاله مدعی است که غفلت از ماهیت متکثر، مبهم و متغیر سیاست و ساده سازی و تقلیل آن به منازعات حق و باطل، از یک سو می تواند به بازسازی فضای خصمانه و جبهه بندی دوست و دشمن در میان خودی ها منجر شده و انسجام داخلی را تهدید کند و از سوی دیگر، به کاهش اعتبار اجتماعی روحانیت می انجامد. استناد به منازعات خصمانه و خشونت بار دوره مشروطه و پیامدهای آن، مبنای مقاله در تحلیل و استنتاج این ادعا است.
ظرفیت ها، فرصت ها و آسیب های نقش تبلیغی روحانیت در ایران معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
121 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین وظایف دینی علما و روحانیان، تبلیغ دین است. در این مقاله بر مبنای دیدگاه تجویزی اسلام به این وظیفه و با الهام گیری از روش «swot» کوشش شده است ظرفیت ها، فرصت ها، موانع و کاستی های روحانیت ایران معاصر در زمینه ایفای وظیفه مزبور از حیث تأثیرش بر دین داری مردم بررسی شوند. یافته ها نشان می دهند از سویی ظرفیت هایی مانند اتصال روحانیان به منابع بی همتای معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام ، عرفان اصیل شیعی، جاذبه نهضت امام حسین (ع) و بهره مندی آنان از سطح قابل قبولی از اخلاق ارتباطی و نیز فرصت های ساختاری ارزشمندی همچون حمایت های حاکمیتی و توسعه ابزارها و شیوه های ارتباطی که روحانیت در سال های اخیر به آنها دست یافته، اثربخشی تبلیغ در دین داری را افزایش داده اند. از سوی دیگر، موانعی همچون فعالیت نهادها و رسانه های ناهمسو با روحانیت و کاهش نسبی علاقه مندی، اعتماد و مراجعه مردم به روحانیان و کاستی های عملکردی روحانیت در زمینه اصل تحقق تبلیغ، محتوای تبلیغ، ابزارهای تبلیغی، شرایط علمی، اخلاقی و مهارتی مبلغان و انگیزه ها و رفتارهای ایشان قابل مشاهده اند که در افول سطح دین داری در جامعه مؤثر بوده اند.
موقعیت جریان های اجتماعی در تحولات منجر به زوال قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مشروطه تا کودتای 1299ه .ش، در هر رویداد تاریخ ساز، سوای عوامل بیرونی و شاخصه های مؤثر فرعی، پنج گروه اجتماعی اصلی در صحنه سیاست ایران دست درکار بوده اند. شاهزادگان، اشراف و هواداران س لطنت؛ روشنفکران و آزادی خواهان؛ چ پ گرایان؛ رهبران ایلی و سران چادرنشینان؛ و روحانیت. این پنج گروه با ویژگی ها و نیروهای متفاوت، گاهی با اهداف و منافع متضاد و در پاره ای موارد همسو، همواره در رقابت و کشمکش زیستند و توانستند موجودیت خود را تا پایان حیات دودمان قاجار در پاییز 1304 حفظ نمایند. پژوهشِ حاضر می کوشد تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که جریان های عمده باشنده در سیاست ایران به هنگام برکناری قاجارها با چه کیفیتی، در چه وضعیتی قرار داشتند و کدام توانستند بیش از دیگران اثرگذار باشند. بر شالوده موضوع مورد اشاره و با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی یعنی کالبدشکافی منسجم مدارک موجود در سیر تاریخی رخدادها، این نتیجه حاصل می شود که روحانیت پیش از همه به دورنمای تغییرات اساسی پی بُرد و با تقویت اعتبارش که بر اثر بازشکوفایی حوزه علمیه قم و مهاجرت مراجع از عتبات به ایران فراهم شده بود، توانست در روند انتقال قدرت، روابطی منظم و متوازن با سردارسپه برقرار سازد؛ اما سایر جریان ها که از واقعیاتِ روز و ماهیت رقیب سرسختشان کمتر آگاهی داشتند؛ یا به کلی حیثیت شان را از دست داده بودند، یا ناگزیر به اراده رضاخان تن دردادند و یا با آغاز روند تحولات، به تدریج در برابر شرایط جدید غافل گیر گردیده و به گوشه ای رانده شدند.
زمینه ها و علل تحول اندیشه علمای شیعه ایران عصر قاجار از «سلطنت معموله» به «سلطنت مشروطه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
139 - 168
حوزههای تخصصی:
بعد از روی کار آمدن دولت صفویه، علمای شیعه می بایست این نهاد نوظهور را در فقه سیاسی تئوریزه می کردند. لیکن فقدان الگو، و مباینت الگوی سلطنت با برخی اندیشه های کلامی شیعیان، چالشی در این مسیر به حساب می آمد. اما نهایتاً ایشان با حفظ بنیادهای کلامی، مبنی بر غاصب شمردن هر نوع حکومتی در عصر غیبت، با تسامح، با الگوی سلطنت کنار آمدند، و نهاد سلطنت را به عنوان پدیده ای ضروری در عصر غیبت پذیرفتند. در این الگو، سلطان، عطیه ای الهی در رأس جامعه بود که مردم باید از نافرمانی او احتراز جویند. هرچند در دوره مشروطیت، برخی علما تداوم این اندیشه را خواستار بودند، لیکن برخی فقهای شیعه برخی از مؤلفه های سلطنت معموله را منشأ بحران های اقتصادی و سیاسی ایران ارزیابی می نمودند. ایشان در آثار مکتوب و بیانات خود، سلطان مقید به قانون را پیشنهاد می کردند که آشکارا برخی از مؤلفه های سلطنت معموله را به چالش می کشید. این مقاله بر آن است با روش توصیفی تحلیلی و برپایه منابع کتابخانه ای، به خصوص رسائل سیاسی علمای ایران، به این سؤال پاسخ دهد که چه عواملی تغییر رویکرد گفتمانی علمای شیعه در باب سلطنت را به وجود آورده است. در ابتدا گفتمان سلطنت معموله را با مؤلفه هایش و نیز زمینه اقبال اندیش مندان به این گفتمان را بررسی و سپس گفتمان سلطنت مشروطه را به همراه مؤلفه هایش غوررسی نموده ایم. ازآنجاکه چرخش گفتمانی محتاج تضعیف گفتمان پیشین و در مرحله دوم وجود گفتمان بدیل است، در انتها تغییر بافت اقتصادی و به تبع آن ناکارآمدی سلطنت معموله و خدشه در این گفتمان را تبیین نموده و توضیح داده ایم هم زمانی این خدشه، با وجود یک بدیل حکمرانی، یعنی سلطنت مشروطه همراه بوده است. لذا این دو دست در دست هم داده، دلایل و عوامل این چرخش گفتمانی علمای پیشرو را شامل می شود. این تغییر گفتمان ازاین رو برای علمای پیشرو مهم بود که مقدمه ای لازم برای اصلاحات بنیادین دولت در ایران بوده است.
مسئله شناسی اخلاقی و معنوی کنشگری و خودهای روحانیت در فضای مجازی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«خود» به عنوان مفهوم چالش برانگیز قرن بیستم تاکنون در دو طیف ذات گرا و تجربه گرا موردبحث و بررسی قرار گرفته است. گروه اول آن را منحصربه فرد می دانند و دسته دوم آن را محصول کنش اجتماعی صورت بندی می کنند. باتوجه به رویکرد نوع دوم، با ایجاد دیگری ها و صحنه های متفاوت از فضای واقعی خودها در حال تغییر در فضای مجازی هستند. به نوعی که یک خود می تواند با ماسک های متفاوتی در موقعیت ها و پلتفرم های متنوعی حضور پیدا کند و در برابر دیگری های متنوع، بازنمایی متفاوتی داشته باشد. در این مقاله با ابژه کردن روحانیت به عنوان یکی از فعالان حاضر در فضای مجازی تلاش بر آن گردید با روش مصاحبه از کنشگران شاخص در این فضا، مسائل اخلاقی و معنوی منتج از تحولات خود را مورد بررسی و مداقه قرار دهیم. از روش تحلیل محتوای کیفی در راستای پاسخ به سؤالاتمان استفاده کرده و آنها را دسته بندی نمودیم. مسائل به دست آمده عبارت است از این جهانی و آن جهانی بودن روحانیت، تعامل با گروههای ناهنجار تهدید و فرصت تبلیغی، شکوفایی خود ممنوعه، خودافشایی اندرونی و بیرونی، خودشیفتگی و مواردی از این قبیل که به تفسیر در این مقاله بدان اشاره شده است.
رویکردی کیفی به معنویت و نقش آن در اخلاق کنشگری اجتماعی روحانیت از نگاه روحانیون(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
99 - 132
حوزههای تخصصی:
در سابقه ایدئولوژیک ادیان، روحانی کسی است که توان ایجاد رابطه میان امر قدسی و امر اجتماعی را بواسطه معنویت دارد. در صورتی که اخلاق در کنشگری اجتماعی روحانیت به عنوان یک اصل تلقی شود، معنویت، از شاخص های مهم این اصل خواهد بود. روحانیت شیعه نیز در طول حیات خود به عنوان یک گروه مرجع، مستثناء از این قاعده عمومی نبوده است. با این نگاه، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که روحانیون چه تفسیری از نقش معنویت در اخلاق کنشگری اجتماعی شان در جامعه فعلی دارند. رویکرد در این پژوهش کیفی بوده و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. برای جمع آوری داده های تجربی با 20 روحانی فعال در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اداری شهر اصفهان که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه نیم ساختاریافته انجام شده است. داده های تحلیل شده نیز در قالب 6 مضمون سازمان دهنده ارزشمندی نقش، تأیید حرفه ای، مداخله گری، رابطه تعاملی، تعهد اجتماعی و انعطاف پذیری اخلاقی و 3 مضمون فراگیر تثبیت هویت حرفه ای، بهبود عملکرد اخلاقی و تاب آوری اخلاقی سامان یافت.
ملاحظات اخلاقی در مواجهه روحانیت با معنویتهای نوظهور (مطالعه موردی: جریان پائولوکوئیلو)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
133 - 154
حوزههای تخصصی:
روحانیت به دلیل مسئولیت اجتماعی خویش در قبال افراد جامعه، باید چون طبیبی دوّار به دنبال آسیب دیده گان اجتماعی بگردد و دردهای معنوی آنان را مداوا کند؛ مشکل اصلی که ما را به سوی این پژوهش سوق داد، چگونگی مواجهه اخلاقی روحانیت با معنویتهای نوظهور به دلیل ویژگیهای خاص این معنویتها است. مواجهه با این معنویتها دارای دو بعد است: مسئله دینی و مسئله اجتماعی؛ مسئله دینی به این معناست که به عنوان مبلغ دین، چه رویکردی را در مواجهه با افرادی که جذب این گروه ها شده اند در پیش گیریم؟ مسئله اجتماعی نیز ناظر به این است که گروه ها نوپدید دینی و معنوی در راستای فرهنگ رسمی جامعه نیستند، از این رو معمولاً تعارضاتی را ایجاد می کنند که به ویژه در خانواده ها نمود می یابد. این کشمکش ها و تعارض ها گاه حتی به سطح حکومت، نهادهای رسمی و… رسیده و جنبه امنیتی می یابد. اما در اینجا مقصود ما از آسیب، آسیب اجتماعی و مقصود از آسیب اجتماعی، بی نظمی اجتماعی و اختلال در روابط اجتماعی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که مواجهات اخلاقی روحانیت با معنویتهای نوظهور(با تأکید بر جریان پائولوکوئیلو) چگونه باید باشد؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای است و یافته پژوهش آن است که روحانیت باید همزمان از دو رویکرد ایجابی و سلبی برای مواجهه با معنویتهای نوظهور به ویژه جریان پائولوکوئیلو بهر ه جوید.
رویکرد جامعه شناختی به نقش روحانیت و امر سیاسی در تأسیس انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۵
49 - 68
حوزههای تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی و درهم تنیدگی روحانیت و امر سیاسیِ برآمده از آن، کارویژه های سیاسی از درون کارویژه های مذهبی سرچشمه گرفته است. بررسی مقوله واحد دین و سیاست و تأسیس نظام اسلامی یکی از اهداف اولیه این پژوهش است که تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که چه رابطه ای عینی و ذهنی بین امر سیاسی و روحانیت در تأسیس انقلاب اسلامی پدیدار شده و روحانیت از چه کارکردهایی برخوردار بوده است. در پاسخ به این پرسش فرضیه بر این استوار است که حفظ و تقویتِ وحدت و همبستگی ملی اسلامی ازجمله مهم ترین کارکردهای نهادی مؤثر است که نقش روحانیت را در تکوین نظام اسلامی برجسته می سازد. یافته های پژوهش که به روش تحلیلی و مبتنی بر چارچوب نظری کارکردگرایی است نشان می دهد که حراست، حمایت و مصلحت سیاسی در جهت تأسیس نظام اسلامی، حوزه های نهادی را در زمینه های اجتماعی و سیاسی تقویت می کند.
تداوم اندیشه اجتماعی در سبک زندگی طلاب با تاکید بر سکونت تمرکزگرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
105 - 121
حوزههای تخصصی:
روحانیت همواره با مردم مراوده تاریخى داشته است و در ناملایمات زندگى اجتماعى تکیه گاه مردم شمرده می شد. همجوشى و همنشینى علما با مردم نتیجه معرفتى دانشى بود که در حاشیه مبانى معرفتى شکل گرفته بود و زیست اجتماعى مردم و سلوک اجتماعى و معرفتى روحانیت شیعه را سازمان دهى می کرد. به تبع ترویج ادبیات علمى واگرایانه نسبت به این مبانی، یکى از بزرگ ترین مخاطراتى که وجود دارد، واگرایى مرام و سلوک روحانیت از مردم است. یکى از مظاهر جوشش مردم و روحانیت، همنشینى در فضاى فیزیکى است که امروزه به دلایلى مثل توسعه شهر واگرا و فعالیت هاى روزمره روحانیت، مصلحت را در سکونتگاه هاى متمایز از مردم دانسته اند و محلات و شهرک هاى مختص به این قشر در نظر گرفته شده است. این جدایى مکانى این تصور را به وجود آورده است که روحانیت خواهان زندگى راحت ترى هستند و همراهى با مردم از آنها سلب آرامش می کند و درنتیجه گسست اجتماعى ایجاد می شود. این تحقیق با رویکردى تاریخى و روش توصیفى تحلیلی، زمینه هاى اجتماعى جدایی گزینى سکونتى روحانیت و پیامدهاى آن را بررسى می کند. یافته ها نشان می دهند که تغییر در سبک زندگى جامعه، تغییر نوع معیشت، عافیت طلبی، دور ماندن از آسیب هاى زندگى شهرى مدرن، مشغولیت هاى متعدد فکرى و اجرایى و... موجب اتخاذ مسکن جدا از مردم عادى براى روحانیت شده است؛ چیزى که در سبک مبتنى بر امام امت وجود نداشت و تداوم آن اندیشه باعث هم گرایى و جوششى مبتنى بر دین و اخلاق بین روحانیت و مردم می شد.
بررسی و تحلیل آرا و افکار سیاسی و فرهنگی جورج کرزن در کتاب «ایران و قضیه ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: منابع فراوانی توسط نویسندگان غربی در رابطه با توصیف و تحلیل اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و جغرافیای طبیعی گذشته ایران به نگارش درآمده که در برخی از این آثار، نویسندگان یا اطلاعات لازم از پدیده های مورد توصیف را نداشتند یا جانبدارنه قلمفرسایی کرده اند. از جمله این آثار، کتاب ایران و قضیه ایران است که توسط ناتانیل جرج کرزن در دو جلد به نگارش درآمده است که هدف مقاله حاضر، تبیین آرا و نظرات نویسنده در آن بود. روش: پژوهش حاضر کوشیده است با روش تبیینی- تحلیلی، از طریق گردآوری بررسی اسناد کتابخانه ای به استکشاف دیدگاههای جرج کرزن بپردازد. یافته ها: یافته های مقاله حاکی از این واقعیت بود که نویسنده در توصیف و تحلیل حوادث و پدیده های گذشته ایران نگاه کاملاً جانبدارانه داشته و تلاش کرده تا هرگونه دستاورد مثبتی را سوغات غرب دانسته و ضعفها، کمبودها و آسیبها را متوجه اشخاص و امور داخلی کند. وی پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیک و اصلاحات را تنها راه جلب اعتماد مردم و مسئولان ایران می دانسته که می تواند روابط حسنه با کشور ایران را به دنبال آورد. نتیجه گیری: نویسنده از اشخاص غرب زده حمایت کرده و عالمان دین را مانع روابط بین ایران و انگلستان عنوان کرده است. از این رو، تلاش کرده تا آنها را مانع پیشرفت و ترقی کشور معرفی کند و از این طریق، مردم را علیه آنها تحریک کرده و جایگاه آنها را در بین توده مردم و مسئولان تضعیف کند.
روحانیت و کنشگری آن در مبارزات انقلاب اسلامی: تحلیل محتوای مکاتبات امام خمینی(ره) (1350-1340)
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
7 - 34
حوزههای تخصصی:
در پیروزی انقلاب اسلامی اقشار و گروههای مختلف ایفای نقش کردند. سوال اصلی پژوهش این است که واکنش روحانیت به مهمترین تحولات سیاسی دهه 1340 چه بود و چه مناسباتی بین امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب با روحانیت در این دهه برقراربود؟ فرضیه مقاله این است که نیمه اول دهه 1340 کنشگری فعالانه روحانیت در عرصه سیاسی کشور را شاهد هستیم و در نیمه دوم از شدت واکنش آنها نسبت به رویدادهای سیاسی کاسته می شود. برای پاسخ به سوال اصلی پژوهش از روش ترکیبی کمّی-کیفی استفاده شده است. در روش کمّی تمامی مکاتبات امام خمینی(ره) بین سال های 1340 تا 1350 به صورت آماری برحسب مخاطب، تاریخ و محتوا تنظیم گردید و در گام بعدی این مکاتبات با روش تحلیل محتوای کیفی از نوع هدفمند مورد واکاوی قرارگرفت. یافته های پژوهش ضمن تایید فرضیه اصلی نشان دادند در نیمه دوم دهه 1340 امام خمینی(ره) نسبت به انفعال روحانیت نگران گردیده و سرگرم شدن آنها به امور آموزشی و یا مسائل کم اهمیت را یک آسیب برای نهضت تلقی می نمایند. اظهارنظرهای امام خمینی(ره) تایید می کنند که روحانیت به صورت یکدست و منسجم با انقلاب همراهی نکرده و اقدامات برخی از آنها در این دهه برای نهضت آسیب زا بوده است.
از وابستگی تا استقلال: مقایسه و تحلیل سرمایه اجتماعی علمای شیعه در بحران های سقوط اصفهان و جنگهای ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمانی که حکومت صفوی تأسیس شد، علمای شیعه به دو مکتب فکری، یکی در ارتباط نزدیک با حکومت و وابسته به آن و دیگری مستقل از حکومت، تقسیم می شدند. این دو مکتب را می توانیم در تداومِ حکومت صفوی، به ترتیب مکتب های فکری اصفهان و عتبات نام گذاری کنیم. پرسش اصلی پژوهش این است که علمای اصفهان و علمای عتبات چگونه سرمایه اجتماعی خود را در بحران-های سقوط اصفهان و جنگ های ایران و روسیه به کار گرفتند؟ و چرا؟ این پژوهش بر قدرت بسیج علما تمرکز دارد و از این جلوتر نمی رود تا نتایج مثبت یا منفی این بسیج عمومی را بررسی کند. روش پژوهش، ساخت-یابی گیدنز است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در زمان سقوط اصفهان، علما نتوانستند سرمایه اجتماعی خود را به کار بگیرند و واکنش شان سکوت و انفعال بود. این حالت، حاصلِ عوامل ساختاری دینی و حکومتی و از سوی دیگر اقدامات علمایی بود که در اکثریت قرار داشتند و به خاطر وابستگی شان به حکومت، نظرشان مخالف صدور فتوای جهاد بود. اما علمای مکتب عتبات، در موقعیت جنگ های ایران و روسیه سرمایه اجتماعی خود را به کار گرفتند و به صورت چشمگیری در بسیج عمومی توفیق یافتند.
بررسی نقش حوزه و روحانیت در دفاع مقدس
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
171 - 194
حوزههای تخصصی:
حوزه های علمیه شیعه همواره در طول تاریخ در برابر حاکمیت طاغوت و ظلم ایستاده است؛ به طوری که در تمام انقلاب های مردمی و قیام ها، غالباً یک یا چند عالم شیعه، در رأس یا جزئی از ارکان اصلی قیام بوده است. با توجه به تأثیر حوزه های علمیه و روحانیت در بسیاری از جریان های اجتماعی و سیاسی ایران، این پژوهش به دنبال آن است که ضمن مروری بر اقدامات حوزه های علمی در قبل از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، زوایای گوناگون نقش حوزه و روحانیت را در هشت سال دفاع مقدس بررسی کند. روش گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و تفسیر داده های جمع آوری شده به روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که به طور اعم، نقش حوزه های علمیه و علماء و بزرگان دین غالباً در سه محور صدور فتوا، حضور در میدان جنگ و پشتیبانی مالی بوده که برحسب نوع خطری که از جانب استعمار متوجه مسلمانان می شد، با توجه به نقاط قوت و ضعف مسلمانان و نیز با درک شرایط زمانی، اقدام مناسب را انجام می دادند و به طور اخص، در دوران در دفاع مقدس، از طریق رهبری در جنگ، تشکیل بسیج همگانی، کمک به ایجاد و تقویت روح ایثار و شجاعت، تقویت روح ایمان، مشروعیت دادن به جنگ و تشویق مردم به حضور در دفاع مقدس به ایفای نقش پرداختند.