مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
نوسازی
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار مبانی فرهنگ و ایدئولوژیک سیاست خارجی دولت ترکیه مورد بررسی قرار می گیرد. سؤال این است که بنیادی ترین عوامل فرهنگی و ایدئولوژیک در سیاست خارجی ترکیه در سده اخیر چه بوده اند؟ در فرضیه نوشتار به کمالیسم و اسلام گرایی همانند دو مرجع معنایی سیاست خارجی ترکیه نگریسته شده است. برای تقویت فرضیه از روش علی- تبیینی با اتکا بر اطلاعات و داده های موجود در مورد موضوع نوشتار استفاده شده است. کمالیسم یا آتاترکیسم دربرگیرنده مبانی و اصول مختلفی است که از میان آنها ملی گرایی، سکولاریسم، و غرب گرایی در سیاست خارجی نقش مشخص تری ترکیه بازی کرده اند. در همان حال، سیاست خارجی دولت ترکیه در دوره های خاصی تا حدی تحت تأثیر ملاحظات اسلام گرایانه قرار داشته است. دولت حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان تلاش کرده است تا بر تلفیق منسجمی از هر دو تفکر کمالیسم و اسلام گرایی متکی بوده و در سیاست خارجی اش به ترویج هر دو متمایل شود.
نهادهای تمدنی جدید در دوره رضاشاه پهلوی
حوزههای تخصصی:
تشکیل دولت پهلوی اول در سال 1304 ه ش و روی کار آمدن رضاشاه در تاریخ معاصر ایران تحولی عظیم بود. چرا که نام این حکومت بر خلاف سلسله های پیش از خود با نوسازی کشور عجین شد. کاری که سلسله های پیشین نتوانستند انجام دهند. بنابراین می توان از رضاشاه به عنوان بنیان گذار ایران نوین یاد کرد. لذا این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی- تحلیلی به بیان اقدامات اصلاحی حکومت پهلوی اول و ایجاد نهادهای جدید تمدنی در این دوره می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد «نیاز» در کشور که حاصل تجدد و نوگرایی بود زمینه های نوسازی را در این دوره فراهم کرد و نوسازی کشور بدون وجود ارتش کارآمد میسر نبود. به طوری که ارتش و ماهیت نظامی دولت پهلوی اول تأثیر زیادی بر ایجاد نهادهای جدید تمدنی گذاشت.
بررسی آثار نوسازی بر تغییر و تحولات سبک زندگی خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند نوسازی آثار مختلفی بر زندگی انسانی داشته و این آثار در جوامع روستایی ملموس تر از شهرها بوده است. هدف این مقاله نیز بررسی آثار نوسازی در تغییر و تحولات سبک زندگی خانوارهای روستایی در بخش مرکزی شهرستان پلدختر می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، شیوه و ابزار جمع آوری داده ها در مطالعات نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه ی میدانی از طریق پرسش نامه می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان پلدختر می باشد (6874N=). 360 سرپرست خانوار از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کای دو، برازش رگرسیونی و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج یافته های تحقیق در مورد نگرش خانوارهای روستایی نسبت به مؤلفه های نوسازی از طریق آزمون خی دو نشان می دهد که آثار مدرنیته و نوسازی در مورد همه گویه های مورد بررسی از دیدگاه پاسخگویان مورد تأیید می باشد. همچنین بررسی تأثیرات نوسازی بر سبک زندگی روستاییان از طریق رگرسیون نشان می دهد که نوسازی تغییرات زیادی در سبک زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خانوارهای روستایی و گرایش آنها به سبک و زندگی شهری داشته است. در بین مؤلفه های سبک زندگی، نوسازی بیشترین تأثیر را در تغییر سبک زندگی فرهنگی داشته است؛ بطوری که باعث تغییر الگوهای فرهنگی و زبانی، الگوهای رفتاری، نوع پوشش و لباس محلی مخصوصا در بین قشر جوان شده است. لذا می توان گفت که بهترین راه برای رسیدن به توسعه ی روستایی توجه کافی به فرهنگ محلی می باشد که مناسب ترین سازگاری با اوضاع هر منطقه را دارد و به دلیل انطباق آن با جوامع محلی، برای رسیدن به توسعه ی پایدار بسیار ساده تر از کاربرد فناوری و تکنولوژی مدرن و پیشرفته می باشد.
برنامه ریزی استراتژیک بهسازی و نوسازی بافت های فرسودة شهری موردشناسی: محله های قیام و کوثر منطقة 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسودة شهری و به طبع آن محله های فرسوده، پدیده ای چندوجهی و میان بخشی بوده و دارای ابعاد قوی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی، اجرایی و فنی هستند. این محله ها از یکسو دارای ریشه های سکونتی بوده و واجد ارزش های غنی معماری و شهرسازی می باشند و درعین حال به دلیل عدم تطابق با زندگی امروزة شهری، با آنها فاصله گرفته و دارای مشکلات گستردة زیرساختی و روبنایی هستند. شهروندان این بافت ها جزء محروم ترین مردم بوده و در راستای تحقق و توسعة عدالت اجتماعی، ازجمله مستحق ترین مردم هستند؛ بنابراین، ارزیابی و تحلیل استراتژیک این بافت ها درجهتِ رسیدن به شهر و محله ای سالم، از ضروریات محسوب می شود. با در نظر گرفتن ماهیّت وجودی بافت های فرسوده، این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. برای شناسایی نقاط قوّت، ضعف، فرصت و عوامل تهدید کنندة بافت های فرسودة محله های قیام و کوثر، از تکنیکSWOTاستفاده شده است. همچنین برای ارزیابی و تحلیل عوامل داخلی و خارجی از تحلیل راهبردی و تلفیقی، از ماتریس چهارخانه ای و نُه خانه ای استفاده شد. نتایج به دست آمده با توجه به جمع نمرات عوامل داخلی و خارجی نشان می دهد که بهترین استراتژی برای بهبود بافت فرسودة محله های قیام و کوثر، استراتژی رقابتی از نوع استراتژی کاهش، برداشت، واگذاری یا انحلال است؛ اما ازآنجاکه بافت فرسوده و شهر دارای پیچیدگی سیستمی زیادی هستند، از تلفیقی از استراتژی های محافظه کارانه (نگهداری- حمایت دورنی)، استراتژی رقابتی (نگهداری- حمایت بیرونی)، استراتژی کاهش، برداشت، واگذاری یا انحلال، استراتژی های رشد و توسعه و استراتژی های حفظ، نگهداری و ثبات استفاده شد و در نهایت 9 استراتژی با اولویت استراتژی SOبرای بهبود بافت فرسودة محله های قیام و کوثر تدوین شد.
ارائه راهبرد های ارتقاء کیفیت محیطی در نوسازی بافت فرسوده فرحزاد با استفاده از روش تحلیل استراتژیک – سلسله مراتبی (SWOT-AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقا کیفیت های محیطی یکی از مهم ترین موضوعات مد نظر در طرح های توسعه شهری و مهم تر از آن پروژه های نوسازی بافت های فرسوده شهر می باشد. در نظر داشتن موضوع کیفیت محیطی برای مداخله در بافت های فرسوده سبب می شود، رویکردی نسبتا جامع به تمامی ابعاد فرسودگی در این بافت ها به دست آید. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون کیفیت های محیطی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت فرسوده فرحزاد بپردازد. هدف این پژوهش ارائه اصلی ترین راهبرد ها جهت ارتقا کیفیت محیطی بافت های فرسوده از جمله بافت فرسوده فرحزاد در مسیر نوسازی می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانه ای برای استخراج معیار ها بهره گرفته شده است. تحلیل معیار های کیفیت محیطی بدست آمده در بافت مورد بررسی، با استفاده از ماتریس SWOT انجام شده و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با ترکیب SWOT و AHP و با کمک نرم افزار Expert Choice محاسبه شده است. این پژوهش از نوع کیفی – کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در میان عوامل SWOT، نقاط ضعف بالاترین وزن را در ارتقا کیفیت محیطی دارا می باشد و در دسته بندی عوامل در قالب مولفه های کیفیت محیطی، مولفه عملکردی اولین اولویت را در ارتقا کیفیت محیطی داراست و پس از آن مولفه تجربی – زیبایی شناختی و زیست محیطی قرار دارند.
نقش ارتش در روند نوسازی و مدرنیزاسیون جامعه در دوران حکومت پهلوی (1357-1299)
از جمله لوازم بلافصل موردنیاز نوسازی و توسعه در جوامع وجود بستری جهت سازمان یابی، مشارکت، رقابت و آزادی گروه ها و نیروهای اجتماعی است. بنابراین در غیاب نهادهای جامعه مدنی و ضعف و سرکوب آنها زمینه رشد و نیرومندی هرچه بیشتر نهادهای اجبار آمیز فراهم می گردد. باتوجه به اهمیت و جایگاه حساسی که پهلوی اول و دوم برای ارتش در فرایند نوسازی و مدرنیزاسیون قائل بودند و صرف نظر از موفقیت و یا عدم موفقیت و فارغ از آثار مثبت و منفی فرایند نوسازی و مدرنیزاسیون مدنظر پهلوی بررسی نقش ارتش در این فرایند در طول دوران سلطنت پنجاه ساله پهلوی بسیار حائز اهمیت است. اینکه ارتش چگونه و در کدام یک ازحوزه های نوسازی جامعه ایران مشارکت داشته است مسئله ای است که در این مقاله به دنبال دستیابی به پاسخ آن هستیم. بر همین اساس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مطرح کردن این سوال اصلی که: ارتش در روند نوسازی و مدرنیزاسیون جامعه ایران در دوران حکومت پهلوی چه نقشی داشته است؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه اصلی مطرح می شود که: به نظر می رسد تکیه بر ارتش بعنوان ابزار بنیادین و تضمین کننده بقای نظام سیاسی و اعتقاد به تجدد آمرانه و نوعی نوسازی از بالا در میان روشنفکران و تغییرات ساختاری و افزایش بودجه سالانه ارتش سبب گردید ارتش در روند نوسازی و مدرنیزاسیون جامعه ایران در دوران پهلوی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مالی و ... نقش فعالی را برعهده بگیرد.
تأثیر نوسازی حکومت پهلوی اول بر پایگاه زنان در خانواده و اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع بحث حاضر مطالعه پایگاه خانوادگی و اجتماعی زنان در دوره پهلوی اول با توجه به نوسازی است. این نوشته در پاسخ به این ابهام است که در پایگاه و نقش زنان در زندگی خانوادگی و اجتماعی، متأثر از نوسازی های این دوره چه تغییری ایجاد شد. چارچوب نظری از مفاهیم پایگاه و نقش در دو شاخص کیفیت زندگی یعنی زندگی خانوادگی و اجتماعی استخراج شده است. پایگاه، نقشی است در الگویی ویژه که موقعیت شخص را در رابطه با کل جامعه نشان می دهد و مجموعه ای از حقوق و تکالیف مشخص است. فرضیه اولیه آنست که پایگاه زنان در خانواده و اجتماع با توجه به نقش آنها ارتقا یافت. با اقدامات نوسازی حکومت پهلوی، پایگاه، حقوق و تکالیف زنان در خانواده و اجتماع مورد بازبینی قرار گرفت. در ساخت ایران مدرن زنان عهده دار پرورش نسلی وطن پرست و مترقی شدند. مادر و مام وطن مفاهیمی مقدس شدند. بر خانواده تک همسری تأکید شد. قانون ازدواج 1310 گامی مهم در تنظیم قانونی روابط زن و مرد در ازدواج بود. آموزش و پرورش و مشارکت اجتماعی- اقتصادی زنان مورد توجه قرار گرفت. زنان در ابتدا با تقسیم کار جنسیتی در نقش مادر، معلم و تایپیست ظاهر شدند. به تدریج از اواسط دوره در لباس نظامی پیشاهنگی و خلبانی وارد عرصه مردانه شده و برای ورود به حوزه سیاست در دوره بعد تا حدودی زمینه را هموار ساختند. بازساخت پایگاه زنان به عنوان مادر گرچه موجب نگرش جنسیتی برای مشارکت زنان شد اما زمینه های ارتقای پایگاه زنان در خانواده و جامعه را از طریق اقدامات قانونی و فرهنگ سازی فراهم نمود. گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و روش تالیف مقاله، توصیفی- تحلیلی است
بررسی اثرات سرمایه اجتماعی بر نوسازی بافت فرسوده نمونه موردی شهر قم
حوزههای تخصصی:
یکی از بهترین روشها برای نیل ب ه اهداف نوسازی و بهسازی، استفاده از ظرفیت های سرمایه ی اجتماعی است؛ با توجه به اینکه شهروندان یکی از موثر ترین و اصلی ترین ذی نفع در جریان نوسازی بافت های فرسوده هستند چنانچه ساکنان این نواحی سرمایه اجتماعی و اقتصادی خود را همان روحیه همکاری اجتماعی، ابتکار شخصی و سایر دارایی ها به میان نیاورند اقدامات دستگاه های دولتی نیز در این زمینه عقیم می ماند بر همین اساس در این تحقیق به تبیین نقش سرمایه اجتماعی در نوسازی بافت فرسوده در شهر قم پرداخته شده است. تحقیق حاضر، از نوع کاربردی_علمی می باشد. جامعه آماری ساکنان شهر قم و حجم نمونه با فرمول کوکران برابر 320 نفر است. گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و excel استفاده شده و برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی و استنباطی با همبستگی پیرسون و رگسیون چندگانه انجام شده که بر اساس نتایج انسجام اجتماعی با ضریب تاثیر 0.337 بیشترین تاثیر را در نوسازی بافت فرسوده داشته و مشارکت اجتماعی با ضریب تأثیر0.290 در درتبه دوم و متغیر اعتماد اجتماعی با ضریب تأثیر 0.161 سومین عامل تأثیر گذار بر نوسازی بافت فرسوده در نظر گرفته شد. و در نهایت پیشنهاداتی در زمینه نوسازی بافت فرسوده با سرمایه اجتماعی ارایه گردید.
برنامه ریزی مدیریت توسعه با استفاده از روش تعدیل مجدد زمین در نوسازی بافت فرسوده (مورد پژوهی: محله ابیوردی- شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون اقدامات انجام شده در نوسازی، نشانه هایی از ناکارآمدی در تحقق خدمات عمومی و کاستی هایی در زمینه مشارکت مردمی را بر جای نهاده است؛ این موضوع ضرورت توجه به رویکردهای نوین برنامه ریزی کاربری زمین، از قبیل برنامه ریزی مدیریت توسعه، که در پی بروز مشکلات ناشی از عدم تحقق الگوهای پیشنهادی در طرح های کاربری زمین به عنوان حلقه رابط بین برنامه ریزی و اجرا مطرح شد، را طلب می کند. بنابراین هدف از این پژوهش، امکان سنجی کاربست تعدیل مجدد زمین (LR) به عنوان یک روش مشارکتی در برنامه ریزی مدیریت توسعه جهت اجرای طرح های کاربری زمین است. لذا استخراج داده ها به روش اسنادی/ میدانی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. بطوریکه در فرآیند تحقیق پس از تخمین قیمت زمین بعد از اجرای LR با استفاده از روش درونیابی کریجینگ کروی و تدقیق مرز؛ برنامه ریزی کاربری زمین انجام شد، سپس مساحت اراضی قابل توسعه (مسکونی، تجاری و ...) و غیر قابل توسعه (معابر و فضای سبز) و قیمت تخمین زده شده به عنوان داده ورودی در معادلات LR قرار گرفت. در نتیجه، نرخ قابلیت محدوده میزان 3.39؛ شاخص امکان سنجی 2.44؛ و نرخ توزیعی 1.72 برآورد شد؛ که بیانگر توجیه پذیر بودن محدوده برنامه ریزی شده با استفاده از روش LR است. همچنین جهت تامین مالی طرح کاربری زمین پیشنهادی، مساحت زمین پشتیبان مالی 17112.2 مترمربع، سهم مشارکت زمین پشتیبان مالی 21 % و سهم مشارکت زمین غیر قابل توسعه میزان 28 % تخمین زده شد. درنهایت قطعات زمین تعدیل شده با استفاده از سهم مشارکت و نرخ توزیعی جهت پیاده سازی طرح کاربری زمین با استفاده از معادلات LR محاسبه گردید، که نتایج نشان می دهد، استفاده از نرخ توزیعی به دلیل توجه به ارزش افزوده در تخمین قطعات تعدیل شده روش عادلانه تری نسبت به سهم مشارکت محسوب می شود.
بررسی درک معنایی تداوم و تغییر خانواده (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ «اولین ویژه نامه جامعه شناسی خانواده»
145-169
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، خانواده و نظام خویشاوندی تحت تأثیر نوسازی و پیامدهای آن قرار گرفته و در این فرایند، نیروهای ساختارشکن زیست جهان خانواده ایرانی را دگرگون کرده است. به دلیل اهمیت این موضوع، هدف تحقیق حاضر بررسی درک معنایی تغییرات خانواده است. چارچوب مفهومی تحقیق رویکرد پارادایم تفسیرگرایی اجتماعی و روش شناسی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است. داده ها با استفاده از فنون قوم نگاری (مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و ساخت نیافته)، براساس منطق نمونه گیری هدفمند و نظری در بین ساکنان شهر مریوان گردآوری و براساس نظریه زمینه ای تحلیل و درقالب الگوی پارادایمیک ارائه شد. یافته ها شامل هفت مقوله جزء (فضای اجتماعی، تنظیم درون گروهی، حضور نوسازی، تغییرات ارزشی، ارتقای اقتصادی اجتماعی، و پذیرش) و سه مقوله عمده (خانواده سنتی، پدیده نوسازی و خانواده امروزی شده) هستند. "انتقال نسبی خانواده" مقوله هسته نهایی است. نتایج پژوهش نشان دهنده وقوع تغییرات متعدد در زیست جهان خانواده در جامعه تحت بررسی است. براساس درک و تفسیر مردم این جامعه، صورت های جدیدی از خانواده، تحت تأثیر ورود عوامل نوسازی و سنت زدا، جایگزین خانواده سنتی شده است که می توان آن را با عنوان "انتقال نسبی خانواده" شناخت.
یوسف آقچورا و بنیان های فکری تُرک گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوسف آقچورا (1876 1935م/ 1293 1353ق) از مهم ترین چهره های فکری سیاسی در تاریخ معاصر ترکیه است که نقش اثرگذاری در تکوین و گسترش ملی گرایی ترک و ایده پان ترکیسم نزد عثمانیان ایفا کرد و به یکی از معماران فرهنگیِ جمهوری ترکیه بدل شد. پژوهش حاضر ضمن بررسی بنیان های آرای آقچورا درباره ترک گرایی، به اهمیت مضامین و مفاهیم ناسیونالیستی و مارکسیستی در این چارچوب پرداخته است. بر این اساس ترک گرایی به مثابه ابزاری مطلوب برای تحقق اهداف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آقچورا در گذارِ جوامع مسلمان از جهان سنّتی به جهان مدرن ترسیم شده است. آقچورا نه یک ناسیونالیست قوم گرا بلکه متفکر کنش گر تجددگرایی بود که درصدد ارائه نقشه راهی برای نوسازی جوامع ترک زبان مطابق با الگوی اروپا محورِ نو سازی برآمد.
تحلیل نوسازی نظام آموزشی ایران در دهه چهل و اوایل دهه پنجاه (با تأکید بر کنفرانس انقلاب آموزشی رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳ (پیاپی ۸۱/۵)
25-45
حوزههای تخصصی:
به منظور دست یابی به علوم نوین و تربیت نیروی انسانی ماهر، نوسازی نظام آموزشی ایران، از دغدغه های دولت مردان ایرانی در دوره قاجار و پهلوی بود. با وجود نوسازی هایی که در دوران قاجار و پهلوی اول صورت گرفت، دهه چهل و اوایل دهه پنجاه اوج نوسازی آموزشی ایران محسوب می شود. این امر که ناشی از ضرورت های داخلی و بین المللی بود، دولت پهلوی را واداشت تا با حمایت امریکا و با اتکا به درآمد روزافزون نفتی، نوسازی آموزشی را به عنوان یکی از مهم ترین اولویت های توسعه خود قرار دهد. در اصول انقلاب سفید چندین اصل را به امور آموزشی اختصاص یافت و برای پیگیری اجرای این اصول از سال 1347 تا 1355 ش. هر ساله کنفرانسی با عنوان «انقلاب آموزشی رامسر» برگزار شد. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، زمینه ها و اهداف نوسازی نظام آموزشی توسط دولت پهلوی را با تأکید بر اسناد و مصوبات کنفرانس رامسر تحلیل نموده و ایدئولوژی حاکم بر این نوسازی را واکاوی نماید. یافته های پژوهش بر آن است که نوسازی نظام آموزشی تحت تأثیر مکتب نوسازی به منظور رفع عقب ماندگی تاریخی نظام آموزشی و تأمین نیروی انسانی ماهر و برآورده کردن اهداف ایدئولوژیک دولت پهلوی صورت می گرفت.
بررسی ماهیت اقتصاد مقاومتی و نظریه های توسعه اقتصادی
حوزههای تخصصی:
مفهوم توسعه بعد از جنگ جهانی دوم گسترش یافت، به گونه ای که در اواخر قرن بیست و در قرن بیست و یکم قدرت کشورها بر اساس میزان توسعه یافتگی به ویژه توسعه اقتصادی تعریف می شود. از این رو تلاش هایی برای ارائه الگوهای توسعه در جوامع مختلف شکل گرفت که نتیجه آن طرح نظریاتی در این زمینه بود. این نظریه پردازی برای دستیابی به الگوی مطلوب توسعه هیچ گاه متوقف نشده است و همچنان ادامه دارد. دیدگاه های اولیه مبتنی بر توسعه خطی بود اما مکاتب بعدی آن را رد کردند و بر الگوی توسعه بومی تأکید داشتند. ایران نیز پس از انقلاب اسلامی سعی کرد تا الگوی پیشرفت و توسعه به ویژه در حوزه اقتصادی خود را تدوین کند و نهایتاً در سال 91 الگوی اقتصادی مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد. سؤالی که در پژوهش حاضر مطرح می شود این است که آیا الگوی اقتصاد مقاومتی یک الگوی جدید است و یا برگرفته از نظریه های توسعه ای است که قبلاً مطرح شده اند؟ در پاسخ به این سؤال این فرضیه به سنجش گذاشته می شود که هرچند الگوی اقتصاد مقاومتی با توجه به مؤلفه های بومی ایران تعریف شده است، اما درواقع ترکیبی از نظریه های نوسازی و وابستگی است که پیش تر ارائه شده است؛ از این رو نمی توان آن را یک الگوی جدید دانست، اما به هر شکل ماهیت مستقلی دارد. این پژوهش در چارچوب الگوهای توسعه بررسی می شود. روش تحقیق در این پژوهش، مقایسه ای و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی است.
بررسی بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهر بهبهان با تأکید بر تطبیق بهینه کاربری زمین شهری
حوزههای تخصصی:
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ایران می باشد که مهم ترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت های فرسوده، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه ها و طرح های ضربتی چون بهسازی و نوسازی است این مهم ضرورت پرداختن به این مسأله را امری بدیهی می نماید. بنابراین هدف اصلی در این پژوهش، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهر بهبهان، بررسی وضعیت موجود سرانه کاربری ها و تطبیق آنها با طرح جامع پیشنهادی می باشد که ضمن رفع مشکلات بافت فرسوده از طریق طرح های بهسازی و نوسازی می تواند بستر اصلاحات اساسی را در جهت ارتقای وضعیت زندگی مردم این بافت ها فراهم سازد. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شود، سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود و با استفاده از مدل Vikor، اولویت بهسازی و نوسازی محله های دارای بافت فرسوده مشخص می شود. در نهایت با استفاده از نرم افزار ArcGIS، بر روی نقشه، محله های دارای بافت فرسوده با اولویت بهسازی و نوسازی مشخص می شود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که اصلاح وضع بناها و محله های شهری، ایجاد شبکه دسترسی مناسب محله، کار گذاشتن خدمات و تاسیسات لازم برای شهروندان و همچنین تنظیم سرانه کاربری های بافت فرسوده براساس یک طرح جامع هماهنگ به نحوی که حالت رکود و رخوت را در این بافت ها از بین ببرد به امر بهسازی و نوسازی وابسته است.
نقش روشنفکران ایرانی در ساخت دولت رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از شکل گیری نظام مشروطه در ایران، اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران آباد نشد و کشور در چرخه ای از هرج ومرج و آشفتگی فرو رفت. ناکامی های نهضت مشروطه در ایجاد حکومت متجدد، متمرکز و قانون مند و دخالت قدرت های بزرگ روس و انگلیس در امور داخلی ایران، روشنفکران و نخبگان ایرانی را بر آن داشت تا ایرانِ جدید را بر مبنای تجدد با تأکید بر نوسازی بنا کنند. ازاین رو، به منظور تضمین استقلال و تمامیت ارضی و ایجاد وحدت ملی ایران، به ساخت دولت مقتدر اهتمام کردند و با حمایت از رضاشاه، زمینه های شکل گیری دولت مدرن را فراهم آوردند. ازآن جاکه درک ساخت دولت مدرن در ایران منوط به مطالعه تاریخ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور است، بخشی از مقاله به شیوه توصیفی و تاریخی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. روش شناسی مقاله نیز در چارچوب جامعه شناسی تاریخی قرار دارد. در این مقاله، نقش ذهنیت روشنفکران در ساخت دولت متمرکز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بنابراین، ساختمان ذهنی روشنفکران ایرانی تحت تأثیر دستگاه فکری تجدد از یک سو و میدان سیاسی و اجتماعی پس از نهضت مشروطه از سوی دیگر، در ساخت دولت مدرن پهلوی نقشی بی بدیل داشت.
بررسی بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهر بهبهان با تأکید بر تطبیق بهینه کاربری زمین شهری
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ایران می باشد که مهم ترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت های فرسوده، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه ها و طرح های ضربتی چون بهسازی و نوسازی است این مهم ضرورت پرداختن به این مسأله را امری بدیهی می نماید. بنابراین هدف اصلی در این پژوهش، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهر بهبهان، بررسی وضعیت موجود سرانه کاربری ها و تطبیق آنها با طرح جامع پیشنهادی می باشد که ضمن رفع مشکلات بافت فرسوده از طریق طرح های بهسازی و نوسازی می تواند بستر اصلاحات اساسی را در جهت ارتقای وضعیت زندگی مردم این بافت ها فراهم سازد. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شود، سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود و با استفاده از مدل Vikor، اولویت بهسازی و نوسازی محله های دارای بافت فرسوده مشخص می شود. در نهایت با استفاده از نرم افزار ArcGIS، بر روی نقشه، محله های دارای بافت فرسوده با اولویت بهسازی و نوسازی مشخص می شود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که اصلاح وضع بناها و محله های شهری، ایجاد شبکه دسترسی مناسب محله، کار گذاشتن خدمات و تاسیسات لازم برای شهروندان و همچنین تنظیم سرانه کاربری های بافت فرسوده براساس یک طرح جامع هماهنگ به نحوی که حالت رکود و رخوت را در این بافت ها از بین ببرد به امر بهسازی و نوسازی وابسته است.
نسل دوم روشن فکری ایرانی، دولت مطلقه و مسئله تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهت گیری فکری نسل های مختلف روشن فکری ایرانی از متن درگیری و تامل در مسئله انحطاط و عقب ماندگی، نحوه برون رفت از آن و نهایتا نسبت میراث سنتی و مدرنیته غربی در فرایند توسعه شکل گرفته است. این مقاله می کوشد تا جایگاه و مختصات چنین بحثی را نزد نسل دوم روشن فکری یعنی گروهی از روشن فکران ایرانی که فعالیت فکری - سیاسی خود را در راستای استقرار دولت پهلوی قرار دادند، بررسی کند. بخش اول مقاله در پی تحلیلی از فرایند گذار از نظریه دولت مشروطه به نظریه دولت مطلقه نوساز و ترکیب افراد، گروه ها و نشریه هایی است که چنین تحولی را تحقق بخشیدند. بخش دوم مقاله در پی ارائه تصویری از مجادله ها و دیدگاه های متنوع مطرح میان این نسل درباره مسئله تجدد و نحوه مواجهه با آن است. در این بخش از مقاله، دیدگاه ها ذیل دو رویکرد «تجدد با حداقل تصرف ایرانی» و «تجدد مبتنی بر گزینش و انطباق با شرایط بومی» دسته بندی و دیدگاه چهره ها و گروه های حامی هر یک تشریح شده است. بخش انتهایی مقاله در پی پاسخ به چرایی عدم تعمیق مباحث مربوط به مسئله انحطاط و تجدد در میان این نسل و تمرکز بیشتر آنها بر ابعاد عینی تر برنامه نوسازی و نحوه تحقق آن است.
مکتب نوسازی متقدم و ریشه های تاریخی بحران منابع آب های زیرزمینی در ایران: بررسی تأثیر و عملکرد اصل چهار ترومن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۶ شماره ۷۷
195 - 243
حوزههای تخصصی:
در درازنای تاریخ، ساکنان سرزمین نیمه خشک و کم باران ایران متناسب با وضعیت سرزمینی خود به شیوه های متفاوت به بهره برداری از منابع آب اقدام نموده اند. لیکن در سده ی اخیر با رواج الگوهای مکتب نوسازی، در شیوه های بهره برداری از منابع مذکور دگرگونی بنیادی به وجود آمده که این منابع را به طور چشمگیری دچار چالش نموده است. مقاله حاضر برآمده از چنین نگاهی، حفر چاههای عمیق و ترویج آن را در یکی از اولین برنامه های گسترده نوسازی ایران- موسوم به اصل 4 ترومن (1349-1327)- بررسی می نماید. مسئله اصلی پژوهش حاضر جستجوی ریشه های بحران آب و به عبارتی ریشه های تغییر الگوی بهره برداری است که منجر به این بحران شده است. روش تحقیق مورد استفاده بر اساس مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک تاریخی با تاکید بر منابع و اسناد دست اول است. این اسناد عبارتند از: اسناد کتابخانه و آرشیو ملی ایران (مراکز تهران، اصفهان و کرمان)، کتاب «اسنادی از اصل 4 ترومن در ایران»، آرشیو اینترتی وزارت کشور امریکا ، آرشیو اینترنتی آژانس آمریکایی توسعه بین المللی انتشارات و مکاتبات مربوط به اصل 4 و همچنین اسناد مؤسسات وابسته مانند دانشگاه یوتا. بررسی جایگاه و مبانی نظری موضوع<span style="font-size: 13.0pt; با تفکیکِ نقش، کنش و تاثیر سه دسته کنشگر متعامل در این فرایند(کارگزاران آمریکایی در مقام مروجان، تسهیل گران و توسعه گران رهیافت جدید؛ دولت و کارگزاران دولتی ایران؛ و مردمان عادی یا بهره مندان از منابع اصل4) صورت می گیرد. برآمده از یافته های پژوهش می توان گفت؛ اصل چهار ترومن با استفاده از روش های مختلف آموزش و نهاد سازی به صورت مستقیم و غیر مستقیم در چهار مرحله(دوره های ترجیح رویکرد نوسازانه برای بهره برداری از منابع عملیاتی نمودن برنامه ها، تغییر اولویت از اجرا به نظارت و برنامه ریزی، دوره پس از اتمام قرارداد )بر تکوین و تشدید وضعیت بحرانی آب های زیرزمینی ایران موثر بوده است.
بررسی اندیشه های جهانی در شیوه مداخله در بافت های مسکونی کم برخوردار داخل شهر (با مقایسه دو محله در ایران و اسپانیا)
حوزههای تخصصی:
در گذشته شکل گیری بافت های شهری با توجه به نیازهای زمانی- مکانی و شاخصه های فرهنگی- هویتی دوره خود بوده و طبعاً این شکل گیری در زمان خود هویت مشخصی داشته است، ولی با گذشت زمان و به وجود آمدن تکنولوژی های نوین و پیشرفت انسان به سوی زندگی ماشینی، این بافت ها که زمانی خود زیستگاه های بافت شهری بوده اند مبدل به بافت های فرسوده گردیده اند، بافت های فرسوده به قسمتی از شهر اطلاق می گردد که ارزش های زندگی شهروندی آن کاهش یافته و ساکنین آن از شرایط زندگی در محل خود رضایت نداشته و نیازهای اساسی آنان (نیازهای خدماتی و فرهنگی) برآورده نمی گردد. این فرسودگی های طبیعی عناصر و اجزای شهری در صورت عدم بهسازی به موقع، در اوقات بحران اثرات مخرب شدیدی بر انسان و محیط در پی خواهد داشت و آنجا که تحقق عدالت اجتماعی، ایجاد و شکل گیری محیط زیست امن و مطلوب از اهداف کلان چشم انداز کشور است، می طلبد با نگاهی ویژه به بهسازی و نوسازی این بافت ها توجه نمائیم؛ اما پیشینه توجه به بافت های قدیمی شهرها در سطح جهانی طی دهه های اخیر اشکال مختلفی به خود گرفته است، ظهور و بروز نظریات توسعه کالبدی و احیاء بافت های فرسوده غالباً از سوی اندیشمندان به نامی مطرح گردیده است، شایسته است این نظریات ارزشمند در روند اجرایی این کار (بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده) منعکس گردد. پژوهش حاضر در نظر دارد که با بررسی آراء و نظریات مختلف محققین بنام در این عرصه، روند اجرایی این نظریات را در عمل نیز مورد بررسی قرار دهد و همچنین با تطبیق دو نمونه موردی از مداخله در بافت های فرسوده در تهران و مادرید، روشی مؤثر در انتخاب شیوه مداخله مناسب در بافت های مسکونی کم برخوردار داخل شهر ارائه شود.
فهم معنایی زنان از مدرنیزاسیون در جامعه محلی (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زنان از فرایند مدرنیزاسیون در جامعه محلی، بر آن است که با اتخاذ رویکرد بازاندیشانه جایگاه و شأن زنان را در فرازوفرودهای مدرنیزاسیون نشان دهد. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و رویکرد تحلیل نظریه زمینه ای و ابزارهای گردآوری اطلاعات روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساخته یافته و بحث گروهی) بهره گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرآیند مدرنیزاسیون در جامعه محلی تابعی از الگوی نوسازی نامتعادل و آلاکلنگی است؛ به گونه ای که می توان مهم ترین پیامد آن را، نامتوازنی نتایج، شکست و یا بدفرجامی پروژه مدرنیزاسیون در جامعه محلی دانست. زیرا تاکنون ایدئولوژی های غالب بر مدرنیزاسیون، وضعیت تعادلی را به وجود نیاورده اند و نوعی کنش های متعارض پذیرندگی و طرد کنندگی را در پی داشته است. همچنین گونه های شناسایی شده نیازهای زنان محلی در این مطالعه در سه دسته تصورات ازدواج گرا، خانواده گرا و معیشت گرا مقوله بندی شده اند که مبتنی بر ارزش های مادی- معیشتی هستند. علاوه بر این، اینکه روایت غالب جامعه محلی حاکی از آن است که جنبش ها و تلاش های حمایتی، مطالبه جویانه و بعضاً ستیزه جویانه زنان در جامعه به رغم دستاوردهایی که برای گروه های خاص (طبقه متوسط و روبه بالا) داشته است؛ اما چندان مورد رضایت و متناسب با نیازهای قشر ضعیف و فرودست جامعه نیست؛ زیرا این نوع پیگیری ها را نه تنها در راستای طرح مطالبات واقعی جامعه زنان نمی دانند؛ بلکه قائل به بزرگ شدن واقعیت های مجازی و مطالبات غیر اولویت دار گروهی از زنان دارای رسانه هستند که این مسئله خود حاکی از آن است که سناریوهای دنیای مشترک زنان، اساساً به لحاظ تئوریک و سیاسی قوم مدارانِ، امپریالیستی و ذات انگارانه هستند.