مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
تعزیه
حوزههای تخصصی:
در نظریه های معناشناختی بیان می شود که نماد ترکیبی از سه عنصر دال، مدلول و دلالت است. معمولاً کلمه نماد "برای هر شیء، عمل، رویداد، کیفیت یا رابطه ای که به عنوان وسیله ای برای یک مفهوم عمل می کند استفاده می شود. به طور کلی، دال در اکثر نظریه ها عنصری خنثی از نشانه ها یا نمادها است و گویی اعضای جامعه، تصویر مشترک و مشابهی از آن دارند. بیشتر متفکران در مورد جنبه های دال برای مردم و چگونگی درک آن ها بحثی نکرده اند. این مشکل به ویژه در نمادهای مقدس دیده می شود، زیرا نحوه درک و شکل گیری دال به بافت اجتماعی و روانی مؤمنان بستگی دارد. این موضوع را می توان به عنوان «مسئله دال» بیان کرد. در این مقاله بر اساس کار میدانی خود در میان شیعیان در لاکنو در هند توضیح می دهم که چگونه این پیش فرض نظریه نمادها کار نمی کند. تعزیه یا ضریح از نمادهای مقدس مرکزی و مهم در این جامعه هستند. آنها نه تنها ایده ثابت، مشترک یا خنثی برای دال ها در این نمادها ندارند، بلکه در دیدگاه باورمندانشان دارای اشکال متعدد (دال) هستند که معمولاً تغییرپذیر و ثابت هستند. این جنبه از دال تأثیرات عمیقی بر معنای چندگانه (دلالتها) دارد که نمادهای مقدس آنها را منتقل می کنند. بر این اساس، در نظریه انسان شناسی نمادنی در مورد نماد باید در نظر گرفت که دال در قالب های متکثر و متغیر خود عاملی مثبت و فعال در تولید معنا یا معانی است و نحوه درک و تفسیر مردم از نماد مقدس، اولاً به ادراک حسی و جسمی آنها بستگی دارد.
آموزش تاریخ با استفاده از هنرهای نمایشی
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ در همه کشورهای دنیا بدون درنظرگرفتن سطح پیشرفت مادی و معنوی، چالش برانگیز بوده و باتوجه به تغییر پرشتاب نسل ها ضرورت تغییر روش ها الزامی است. درس تاریخ، محتوای کتاب های درسی از مدرسه تا دانشگاه، روش های تدریس، استفاده از ابزارها و امکانات کمک آموزشی، چگونگی ایجاد انگیزش در دانش آموزان و دانشجویان، تفاوت نگاه معلم و استاد به موضوعات تاریخ با نگاه حاکمیت، به روزرسانی اطلاعات معلمان و اساتید تاریخ، پرسش های مهم ذهنی دانش آموزان و دانشجویان و عموم مردم در حیطه تاریخ، و ده ها مسئله ریزودرشت دیگر که چالش آموزش تاریخ را بسیار عمیق می کند و این امر در کشورهای چون ایران، بسیار پیچیده و دشوارتر می گردد. هدف مقاله حاضر، بیان چالش ها و مشکلات آموزش تاریخ نیست؛ بلکه بیان چگونگی انتقال و آموزش تاریخ به مخاطب به فرض کاهش یا رفع چالش هاست. اصولاً هدف از آموزش تاریخ، انتقال یک پیام به روش درست به مخاطب است که آموزش را عمیق و دائمی سازد. سؤال اصلی این است که چه روشی یا روش هایی می تواند نسل جدید که با فنّاوری های نوین آشناست، جذب کند. نگارنده باتوجه به تجربه در امر بازیگری و کارگردانی نمایش و همین طور آموزش تاریخ به عنوان یک معلم دانشگاه، روش هنرهای نمایشی تلفیقی تعزیه و سبک برشتی (روایی) را مؤثر و مفید یافته است. روش تحقیق مقاله توصیفی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و تجربه نگارنده هست.
سهروردی، معین البکای تعزیه (بررسی ساحت عملی نظریات زیبایی شناسانه سهروردی در تعزیه)
حوزههای تخصصی:
سهروردی اساس و پایه فلسفه خود را بر مبنای جهانی نور محور بنیان نهاده است که در یک جهان سلسله مراتبی، پروردگار به عنوان سر سلسله این جهان مقام نورالانوار را دارد و انوار دیگر تابش خود را وام دار نورالانوار هستند. سهروردی امرزیبا را به مثابه نورالانوار می داند که در یک قوس نزولی حقیقت خود به وسیله تابش نور در عالم می-گستراند. اثر هنری از منظر وی محصولی معرفتی است که حاصل شهود هنرمند از حقیقت در همان جهان سلسله مراتبی است و هنرمند کسی است که با استفاده از تبینات زیبایی شناختانه وی پای در راه بگذارد و در یک قوس نزولی به ذات و حقیقت امر زیبا نزدیکتر شود. این پژوهش با روشئ توصیفی-تحلیلی در قالبی کتابخانهای بهدنبال پاسخ به این سوال است که تعزیه به عنوان هنری ایرانی-اسلامی چگونه متبلور آراء سهروردی به عنوان محصولی معرفتی می شود. بدین منظور ابتدا به توصیف امر زیبا و زیبایی شناسی در فلسفه سهروردی پرداخته می شود و سپس مولفه های زیبایی شناختی سهروردی را در تعزیه بررسی می کنیم.
جایگاه موقوفات بر شکوفایی سنت تعزیه در شیراز عصر قاجار (1220 – 1344 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عهد قاجار دوره تکامل، توسعه و رشد کمی و کیفی تعزیه بود و از جهات گوناگون ازجمله محتوا، نحوه اجرا، چگونگی پوشش، دگرگون شد و به دلیل بافت مذهبی جامعه ایران و به تبع آن ایالت فارس و به ویژه شهر شیراز در عصرقاجار، رونق فراوانی یافت. علاوه بر این رقابت کارگزارن حکومتی، اعیان و بزرگان، زنان، روحانیون و بازرگانان نقش پررنگی در برگزاری آیین عزاداری محرم به ویژه برگزاری تعزیه داشتند و در این راه موقوفاتی را برای محل و یا تامین مخارج تعزیه داری وقف می کردند. بررسی جایگاه اسناد موقوفات و متولیان آن ها در تعزیه داری شیراز در دوره قاجاریه، پرسشی اساسی است که این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش اسنادی و تجزیه و تحلیل اسناد به مسئله موردنظر پاسخ دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بافت سنتی و مذهبی جامعه فارس در دوره قاجار و ارادت بومیان ازجمله تجار، زنان اعیان و کارگزاران حکومتی نسبت به اهل بیت (ع) عامل مهمی در افزایش موقوفات و توسعه تعزیه داری در شیراز بود.
بچه خوانی در ادبیات عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
309 - 333
بچّه خوانی اصطلاحی است مربوط به دو حوزه ادبیات عامه: تعزیه (شبیه خوانی) و ادبیات مکتب خانه ای. در تعزیه کودکانی که در نقش هایی همچون طفلان مسلم، سکینه و رقیه شبیه خوانی می کنند، اصطلاحاً بچّه خوان نامیده می شوند و در ادبّات مکتب خانه ای نیز منظور از بچّه خوانی، کتاب هایی است که برای آموزش کودکان در دوره قاجار و اوایل پهلوی به صورت منظوم و منثور تألیف می شده است. در این مقاله، پس از تبیین این اصطلاح در تعزیه و ادبیات مکتب خانه ای، به ابعاد مختلف موضوع پرداخته و کوشش شده است تا جوانب مختلف مسئله، جستارگشایی شود. با این هدف، شیوه آموزش و تربیت کودکان در شبیه خوانی به منظور ایفای نقش های گوناگون و نیز منابع و مواد درسی در مکتب خانه ها بررسی می شود. پیش از این درباره بچّه خوانی، صرفاً اطّلاعاتی پراکنده وجود داشته است و مقاله حاضر، از حیث پرداختن مستقل به این موضوع، اهمیت دارد. روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطّلاعات، کتابخانه ای و سندپژوهی است.
بازتاب دین های گونه گون در شبیه خوانی اسلامی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
95 - 131
حوزههای تخصصی:
گرچه شبیه خوانی در میان آگاهان جهان به عنوان تنها نمایش جهان اسلام یا منسجم ترین و مهم ترین نمایش شیعیان ایران زبان زد شده است، روایت هایش به روی دادهای اسلامی محدود نماند. شبیه خوانی ایران به ویژه در زمان بالندگی و پویایی دوره ی ناصری آرام آرام از ماجرای شهادت حضرت علی و عاشورای سال 61 هجری فراتر رفت و شهادت و زندگی دیگر امامان و جنگ های پیامبر و زندگی یارانش را در بر گرفت. سپس شرایطی تازه، ضرورت شکل گیری شبیه نامه هایی با روایت های نوین را پدید آورد و شبیه نویسی را به دوره ای تازه کشاند. وام گیری روایت هایی از کتاب های مقدس و زندگی مردمان دیگر دین ها و شکل دهی آن ها در فرم شبیه خوانی در این دوره روی داد و چنان گسترش یافت که دامنه ی روایت به شخصیت های هم دوره ی شبیه سازان نیز رسید. پدیدآوران شبیه، ایرانی مسلمان بودند ولی نیم نگاهی به ادیان و تمدن های دیگر نیز داشتند و می کوشیدند توجه تماشاگران غیرمسلمان را همانند هم کیشان خویش به اجرای شان بکشانند؛ گویی شبیه سرایان در پی ارتباطی گسترده تر بودند. آن ها می توانستند هر روایت دیگر را (حتا در زمان دیگر و جایی دیگر) با شگرد گریز به ماجرای کربلا پیوند بزنند تا تماشاگران دریابند که «کل یوم عاشورا و کل عرض کرب بلا». شخصیت های یهودی و مسیحی و هندو و نیز دین های مانوی و زردشتی حضوری پررنگ تر نسبت به دیگر ادیان در شبیه خوانی دارند. بنا بر این شبیه خوانی ایرانی-اسلامی در دوره ی گسترش برخلاف نمایش های مذهبی اروپا به پی روان دین اجراگران محدود نبود بل که همانند نهادی تئاتری و نه صرفاً ایدئولوژیک یا آیینی به ارتباطی گسترده با تماشاگران گوناگون می پرداخت.
بررسی خاستگاه اسطوره ای، دین شناختی و سیاسی-اجتماعی تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به تعریف، تبار نمایشی، و به ویژه به سه خاستگاه اسطوره ای و دین شناختی و سیاسی- اجتماعی تعزیه اشاره می کند. پرسش اصلی این است که تعزیه چه خاستگاه هایی دارد و علل شکل گیری تعزیه در گفتمان شیعی کدام است. روش تحقیق به صورت کیفی- تبیینی و با استفاده از ابزار کتاب خانه ای در دسترس و از میان منابع مبنایی متعدد ایرانی و غیرایرانی خواهد بود. از حیث اسطوره شناختی، تعزیه با برخی آیین های کهن ایرانی از جمله «مصایب میترا»، «یادگار زریران» و به ویژه «سوگ سیاوش» در ارتباط است که به طریق اولی، ذیل عنوان کلی «ایزد شهیدشونده» قرار می گیرند. از حیث دین شناختی، به ارتباط تعزیه با آموزه های اسلامی و به ویژه اندیشه بنیادین تقابل خیر و شر اشاره می شود و از ارتباط احتمالی تعزیه با نمایش مصایب و آلام مسیح در سنت مسیحی قرون وسطایی نیز سخن گفته می شود. از حیث سیاسی- اجتماعی نیز اشاره می شود که چگونه گفتمان شیعی در پی باور به این حقیقت که حکومت الهی را غصب کرده اند، کوشیده است اولاً در طول تاریخ برای احقاق حق قیام کند. در ثانی، تعزیه به مثابه نمایشی دینی را با سنت ها و آیین های ملی خود ممزوج، و بر تقابل همیشگی خیر و شر تأکید کند. این سه خاستگاه اسطوره ای و دینی و سیاسی- اجتماعی، بستر را برای بررسی ارتباط تعزیه با تراژدی فراهم می کند.
بررسی تاثیر افزایش مضامین بر تحول شبیه زینب در نسخ خطی تعزیه نامه تکیه دولت
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
143-172
حوزههای تخصصی:
یافتن عوامل موثر بر تحوّل شبیه زینب از منظر افزایش مضامین با روی کردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای بررسی می شود.اسناد و شبیه نامه های به جا مانده از آن دوران، مهّم ترین منابع موثق بر تاثیر افزایش مضامین و داستانک های مستقل بر شبیه زینب در نسخ خطی مربوطه است. گاه لازم است تا برای نشان دادن تاثیر و میزان رشد متغیّیرها در یک قیاس و تطبیق شکلی و معنایی، نقش زنانه شبیه زینب در کنار شبیه مردان مورد بررسی قرار گیرد. مضامین در طی گذر زمان و پیش رفت شبیه نامه نویسی در دوران ناصری، ابعاد متنوّع تری پیدا می کند و حضور شبیه زینب را گسترش می دهد. افزایش مضامین در راستای گسترش روایت ها و داستانک های نمایشی راه را بر تحوّل شبیه زینب به سمت شبیهی پویا باز کرده است و شبیه مجال بیش تری برای معرفی خود به مخاطب پیدا می کند و در نتیجه مضمون های متنوّعی بروز می یابد. عمل کردهای متفاوت شبیه زینب، سیر تحوّل و دگرگونی این شبیه/شخصّیت را آشکار می کند.
ارائه الگویی از گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه (مورد مطالعه: شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
442 - 460
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق ارائه الگوی گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه در کاشان بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری، برمبنای رویکرد آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی، همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی مشتمل بر اساتید وخبرگان گردشگری وتعزیه کاشان بود که پس از 15 مصاحبه اشباع حاصل شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، بیرونی، توصیفی و تفسیری و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری(2003) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی 11 بعد اقتصادی، راهبردی، توسعه، پژوهشی، سازمانی، فنی، محتوایی، زیست محیطی، قانون گرایی، فرهنگی و تبلیغاتی استخراج شد . پس از بررسی استخراج مؤلفه ها، بخش کمی تحقیق بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی عاملی و محتوایی استفاده گردید، قابلیت اعتماد پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که ابعاد از پایایی لازم برخوردار بودند و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 214 نمونه به روش در دسترس انتخاب شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارهای اس پی اس اس 22 و لیزرل 9/18 و وارپ پی ال اس 5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بیشترین تاثیر بعد اقتصادی(ضریب تأثیر 86/0) پس از آن بعد فرهنگی با (79/0) و بعد راهبردی با (78/0) تأثیرگذارند.
پیوند آیین تعزیه (شبیه خوانی) با عناصر کالبدی در حسینیه ی شوکتیه ی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
باورهای دینی و مذهبی می توانند بر نگرش جامعه در تمامی ابعاد تأثیرگذار باشند. از جمله این اعتقادات، واقعه ی کربلا و ارزش های نهفته در آن است که بر جنبه های مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تأثیر داشته؛ تا بدان جا که برای زنده نگه داشتن یاد این واقعه، مجموعه ای از نمایش های آیینی- مذهبی به نام تعزیه و شبیه خوانی شکل گرفته است. در شهر بیرجند، در جنوب خراسان، به تبع شرایط اجتماعی، سیاسی و مذهبی حاکم در ادوار مختلف، حسینیه های متعددی برای عزاداری ایجاد گردید. مهم ترین آن ها حسینیه ی شوکتیه نو بوده است. هدف مقاله ی حاضر شناخت و بررسی نحوه ی برپایی مراسم آیینی تعزیه در حسینیه ی شوکتیه ی نو، به عنوان یکی از بناهای با عظمت شهر بیرجند، در دوره ی قاجار است. این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. شناخت عناصر کالبدی و معماری حسینیه و نیز آگاهی از نحوه برگزاری مراسم تعزیه بر اساس مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و مصاحبه با مطلعان کلیدی صورت گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، گرچه حسینیه شوکتیه در طول زمان، کاربری های توأمان آموزشی و مذهبی داشته است، اما فضای کالبدی آن همچنان که ایده ی اولیه ی بنا گواهی می دهد برای برگزاری مراسم مذهبی و آیینی تعزیه مناسبت دارد. این بنای تک ایوانی با صحن وسیع، رواق ها، طاق نماهای پیرامونی و سکوی مستطیل شکل میان صحن در حال حاضر نیز می تواند پاسخ گوی کاربری آیینی آن در زمینه برگزاری مراسم تعزیه، شبیه خوانی و سایر مراسم ملی و مذهبی باشد.
مقایسه تطبیقی شخصیتِ قهرمان در تعزیه شهادت امام حسین (ع) با الگوی سفرِ قهرمان جوزف کمبل
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴)
119 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف بنیادین این پژوهش، تحلیلِ شخصیت قهرمانی دینی، بر بستری تطبیقی با قهرمان اسطوره ای است. لذا مسئله بنیادین این تحقیق آن است که شخصیت امام حسین(ع) به عنوان یک قهرمان دینی در نمایشِ تعزیه، تا چه حد با الگوی سفرِ قهرمانِ جوزف کمبل که یک روایتِ یگانه از ساختار مشترک میان تمام داستان های اسطوره ای است، همخوانی و قرابت دارد. برای یافتن پاسخ این پرسش، با استفاده از پژوهشی بنیادین، مبتنی بر شیوه کیفی و به طور اخص، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، بر بنیان مطالعه ای تطبیقی، و همچنین تحقیقی مستند بر اسنادِ کتابخانه ای انجام شده و داده ها به شیوه استقراریی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از درک نظریه کمبل و بازخوانی مراحل آن از متن تعزیه، به رغم افتراق هایی که در این دو زیست قهرمانانه مبتنی بر ابعاد درونی شخصیت قهرمانِ اسطوره ای و دینی وجود دارد، اما یافته های این تحقیق بر آن اذعان دارد که قهرمانِ تعزیه شهادتِ امام حسین(ع) تا حد زیادی با قهرمان اسطوره ای در الگوی کمبل مطابقت دارد. قهرمانِ تعزیه مراحل «عزیمت» و «تشرف» را همانند قهرمانِ اسطوره ای طی می کند، اما در مرحله «بازگشت»، تفاوت هایی میان این دو دیده می شود که بنا بر اعتقادات شیعیان مبتنی بر زندگی و رستگاری بعد از شهادت قابل توجیه است. انطباق قهرمانِ دینی تعزیه با قهرمان اسطوره ای کمبل نشان از سیر حرکتی مشابه در جهت کمال میان دو وضعیت متفاوت از شخصیتِ قهرمان دارد. چنانکه حرکت، تغییر و رشد لازمه شخصیتِ قهرمان در هر بستری است. همچنین قهرمانِ تعزیه مراحل دیگری را در جهت سلوک روحانی خود طی می کند که منجر به تأثیرگذاری بیشتر و پایداریش در اذهان جامعه می شود.
سازبندی و سازشناسی در تعزیه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
27 - 41
حوزههای تخصصی:
تعزیه از نمودهای بارز تجلی موسیقی سوگ در اجتماعات مذهبی ایران به شمار میرود که در پیوند با سنت به جایگاه مهم، فراگیر و تاثیرگذاری در هنر آیینی ایران دست یافته است.موسیقی، نظام بخش و جزء لاینفک هنر تعزیه است و به دو گونه سازی و آوازی در آن بروز و ظهور دارد. تحقیق حاضر به روش توصیفی-تحلیلی از طریق مطالعه کتابخانه ای و میدانی با استفاده از مستندات موجود و احصاءنظر صاحب نظران، در پی آنست که ضمن شناسایی و معرفی آثار متقابل تعزیه و موسیقی ایرانی بر یکدیگر، از دو منظر سازبندی و سازشناسی ابعاد موسیقایی این نمایش آیینی را مورد واکاوی، تحلیل و معرفی قرار دهد. از یافته های تحقیق چنین استنتاج گردید: موسیقی تعزیه که منبعث از موسیقی نواحی و دستگاهی ایران است،علاوه بر کمک به حفظ، اشاعه، ترویج و تبدیل آرام حرمت های موسیقی به حلیت ها، موجب شکل گیری موارد مهمی چون: ایجاد نیاز در مذهبیون برای فراگیری آواز، بکارگیری صدای پسران نابالغ بجای صدای زنان، تبادل محتوا با انواع گونه های موسیقی و نهایتا بسترسازی برای ابداع مرکب خوانی شده است. از سوی دیگر ویژگی های بارزی باعث شده بسیاری از سازها در سازبندی تعزیه مورداستفاده قرار نگیرند،این موارد شامل: لزوم داشتن حجم و شدت صوتی بالا، عدم نیاز به اعمال کوک، تطبیق تاریخی-مکانیسمی، قابلیت اجرا در حین دسته روی، عدم حرمت از نظر فقها، قابلیت قرینه سازی تاریخی و داشتن جنس صدای حزین یا رعب آور می باشد. در این مقاله دوگروه از سازهای بادی و کوبه ای مورداستفاده در سازبندی مرسوم تعزیه موردمعرفی و تشریح از منظر سازشناسی قرارگرفته است. از دیگر نتایج حاصله کارکردهای موسیقی سازی در تعزیه است که تحت عناوینی چون: تشریفات، تقویت حس حماسی، همراهی آواز، تشدید یا تلطیف دراماتیک، رابط و فضاساز، بسترساز رخدادهای آینده، نفس گیری شبیه خوانان، افزایش جذابیت صحنه، القای نظم زمانی، ایجادتنوع صوتی و ایجاد آمبیانس غالب، موردمعرفی و تشریح واقع شده اند.
ورود اپرا به ایران در کالبد شبیه خوانی (بررسی نمونه معاصر آن در جنوب خراسان)
منبع:
فردوس هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸
10 - 31
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شبیه خوانی تئاتری است که دیالو گ های آن به صورت آواز بیان می شوند. این نمایش در واقع شبیه ساز رویداد هایی تاریخی چون عاشورا است. رویارویی خیر و شر، وقایع جنگ و دلاوری های انسان های بزرگ (چه به لحاظ رزمی و چه تراژیک) همیشه از موضوعات اصلی شبیه خوانی بوده است. نمونه مشابه شبیه خوانی در اروپا با نام اپرا اجرا می شود. این دو نمایش با وجود تفاوت های اندک در محتوا و شیوه اجرایی، دارای شباهت های بسیارند، به طوری که می توان ادعا کرد شبیه خوانی نمونه ایرانی نمایش اپرا است. هدف پژوهش: در این پژوهش سعی شده تاریخچه کوتاهی از اشکال تعزیه و رویه تبدیل این مراسم به شبیه خوانی مورد مطالعه قرار گیرد و تاثیر ساخت «تکیه دولت» در رونق شبیه خوانی و خصوصیات اجرایی این نمایش بررسی شود. همچنین این ادعا که آیا می توان شبیه خوانی را نمود ایرانی نمایش اپرا به شمار آورد، مورد بررسی قرار گرفته است. سوال پژوهش: آیا اپرا در تکامل ساختاری شبیه خوانی تاثیرگذار بوده است؟ این نمایش چگونه در قالب یک نمایش ایرانی بروز پیدا کرده است؟روش تحقیق: در این تحقیق از منابع کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه استفاده شده است.نتیجه گیری: مطالعه ویژگی های اجرایی ونمایشی شبیه خوانی و اپرا مشخص می کند شیوه اجرایی، دارا بودن محتوای دراماتیک و تراژیک و تاثیرگذاری عمیق بر تماشاگر(مخاطب از جمله ویژگی های کلیدی شبیه خوانی و اپرا به شمار می رود. آنچه شبیه خوانی را از این نمایش اروپایی متمایز کرده، جایگزینی برخی ویژگی های اجرایی و محتوایی با المان های ایرانی است. کیفیت اجرایی و محبوبیت شبیه خوانی در زمان قاجار (با ساخت تکیه دولت) این نمایش را به نوعی فستیوال سالانه بدل کرد. دسته های شبیه خوانی اهمیت این نمایس های سالانه را درک کرده و برای اجرای بهتر و تاثیرگذاری بیشتر به رقابت می پرداختند. پس از دوران قاجار، کیفیت اجرایی این نمایش تحت تاثیر عوامل بسیار رو به افول رفت و محبوبیت خود را از دست داد.
دیانوئیا: وجه تمایز تعزیه از تراژدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد به شیوه کیفی - تبیینی و با ابزار کتابخانه ای در دسترس، مؤلفه دیانوئیا/اندیشه را که مبتنی بر تقابل خیر و شر است، در تعزیه و تراژدی بررسی تطبیقی کند. در واقعه کربلا، حسین (ع) با انتخاب آگاهانه خود برای مبارزه با شر، خویشکاری خود را انجام می دهد، اما برخلاف سیاوش یا تراژدی یونانی، «بخت» و «تقدیر»، نقشی کم رنگ دارند. در بینش اساطیری و اسلامی، مرگ سرچشمه فنا نیست. ازاین رو، سیاوش الهی به حسین، و سوگ سیاوش به تعزیه بدل می شود. بااین حال، نه شخص حسین به قهرمان اسطوره ای و ارسطویی؛ و نه بنیان اندیشگانی این واقعه، به دیانوئیای پیشنهادی ارسطو شباهت دارد. برخی یافته ها عبارت اند از: تعزیه و تراژدی هر دو تیره و تبار مشابه، اما اهدافی کاملاً متمایز دارند. در تعزیه، دیانوئیا بر اساس تقابل همیشگی میان خیر و شر مطلق است؛ در تراژدی، دیانوئیا معطوف به تقابل خیر و شر میان افراد است. در تعزیه، قهرمان از سرنوشت محتوم خود خبر دارد؛ در تعزیه، قهرمان راه گریزی از مرگ ندارد. در تعزیه، قهرمان، نقص تراژیک ندارد؛ در تراژدی، قهرمان خطاکار است. درعین حال، در تعزیه، اشقیا، نه خطاکار، بلکه گناهکارند! کاثارسیس در تعزیه و تراژدی به شیوه خاص خود مشترک است.
بررسی تاثیر ارکان تعالیم طریقت صفویه بر مناسک تعزیه حسینی در اردبیل با تاکید بر لزوم حفظ نظم تاریخی تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
231-269
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق بررسی نحوه تاثیر تعالیم طریقت صفویه (اندیشه های شیخ صفی الدین ابواسحق اردبیلی) درتعزیه های حسینی میراث دوران صفویه می باشد. در این تحقیق با بررسی دو نمود اصلی آئین تعزیه اردبیل، «طشت گذاری» و «شمع گردانی» و نحوه اختتام آن مراسم، مفهوم و معنای همراهی دو مقوله «طریقت» و «شریعت»_ را که بن مایه اصلی اندیشه شیخ صفی الدین اردبیلی در رسیدن به «حقیقت» می باشد_ در مراسم تعزیه یادگار دوران صفویه به وضوح مورد مداقه قرار می گیرد. در بررسی نحوه ظهور تعالیم طریقت صفویه در تعزیه، با بهره گیری از نظریات «گیرتز» و « مرتون» به موضوع حفظ نظم تاریخی تعزیه در جلوگیری از ظهور «مناسک گرایی» پرداخته می شود. روش پژوهش اسنادی و کتابخانه ای می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد علاوه بر نقش نخبگان دینی در حفظ و نشر محتوای اصلی گفتمان عاشورای حسینی، حفظ نظم تاریخی تعزیه خود می تواند منجر به حفظ معارف اصلی دینی و بازتولید دال مرکزی آن گفتمان گردد و هرگونه تغییر مبدعانه غیرتاریخی در ظاهر مناسک می تواند تبعات جبران ناپذیر شناختی در امر دینی به بار آورد.
تعزیه (شبیه خوانی)، نمایشی مقدس ؟ (پژوهشی پیرامون تعزیه (شبیه خوانی) با تکیه بر نظرات سنت گرایان پیرامون هنر مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه (شبیه خوانی) نمایشی آئینی، سنتی، روایی، منظوم و موسیقایی ست که از دل عزاداری شیعیان ایرانی برپیشوای سوم خود پدید آمد و حول محور واقعه ی عاشورا شکل گرفت، نمایشی مبتنی نمادها و نشانه ها و متکی به قراردادهایی ثابت در متن و اجرا و با توجه به همین ویژگی ها و بالاخص کارکرد آئینی آن برخی از مفسرین از آن به عنوان نمایشی مقدس یاد کرده اند و برخی نیز در مورد اطلاق این لقب برای آن تردیدهایی را مطرح ساخته اند پژوهش حاضر باتوجه به ضرورت شناخت هرچه بیشتر از پیشینه ی نمایشی کشور و باتکیه بر آرای سنت گرایان به ویژه تیتوس بورکهارت و سایر نظریه پردازانی که در این حوزه قلم زده اند کوشیده است تا به این سوال پاسخ گوید که: « آیا می توان تعزیه (شبیه خوانی) را در زمره ی هنرهای مقدس قرار داد و آن را نمایشی مقدس دانست؟ و اگر چنین است یا نیست، چرا؟ » و بر همین اساس در ساحتی توصیفی- تحلیلی با مطالعه ی وجوه گوناگون نمایش تعزیه (شبیه خوانی) به این نتیجه دست یافته است که: که این گونه ی نمایشی را، حداقل در محدوده ی مجالس مناسبتی و تماما آئینی اش، می توان ذیل تعریف هنر مقدس قرارداده و نمایشی مقدس دانست، نمایشی سنتی که به سبب رابطه اش با حقیقت ازلی و کارکردی آئینی و مناسکی و بدل شدن به حلقه ی واسطی میان اهل مجلس (تماشاگر و اجراگر) و حقیقت ازلی و با رعایت تمامی ویژگی هایی که برای هنر سنتی و مقدس برشمرده اند، باورهای دینی و اساطیری را متجلی می سازد.
نقش نمایش تعزیه در تعدیل روابط شاه و مردم در دوره ناصرالدین شاه قاجار (1264-1313ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۹)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
رابطه حاکمیت با مردم، در طول تاریخ و در همه سرزمین ها، با همه تفاوت هایی که ویژگی های تاریخی و سرزمینی می تواند در آن ایجاد کند حاصل شبکه هایی پیچیده در ساختار جوامع بشری است که خصوصیتی عام و فراگیر دارد. این شبکه های پیچیده که حاصل روابطِ قدرتِ بین انسان هاست به گونه ای تاریخی در سطوح مختلفِ روان فردی و اجتماعی انسان درونی شده است و کنش های روزمره بین حاکم و مردم را مدیریت می کند؛ کنش هایی که در نقش میانجی هایی تعدیل کننده این روابط را پایا و تحمل پذیر می کند. تعزیه، مهم ترین و منسجم ترین گونه نمایشی در ایران، ورای نقش های تثبیت شده برای یک فعالیت هنری مذهبی، چون بروز اعتقادات مذهبی و بازنمایی زندگی اولیاء دین و بزرگداشت آنان، نقشی تعدیل کننده در روابط شاه و مردم داشته است. در این مقاله تلاش شده تا با بهره گیری از نظریه شخصیت فروید در حکم ساختار نظری، نشان دهد که چگونه تعزیه نقشی تعدیلی در روابط شاه و مردم داشته است. بازه زمانی این تحقیق دوره حکمرانی ناصرالدین شاه قاجار است که دوران اوج نمایش تعزیه در ایران به شمار می آید. به نظر می رسد که نمایش مذهبی تعزیه نقشی قابل توجّه در تعدیل روابط شاه و مردم در این دوره داشته است؛ نقشی که در مورد هر یک از دو طرف رابطه برخاسته از انگیزه های متفاوت بوده است. در این پژوهش سعی شده است، تا با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و با تکیه بر ساختار نظری پیش گفته، دلالت متون تاریخی درباره تعزیه، در بستر روابط شاه و مردم، توصیف و سپس تحلیل و تبیین شود.
مطالعه مردم شناختی روستای کندوله از توابع شهرستان صحنه؛ کاربرد یک رویکرد تک نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
149 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف-پژوهش مونو گرافی به طور سنتی با انسان شناسی همبسته است. مونوگرافی گاه با نام دیگری مانند تک نگاری نیز به کار می رود واژه موتوگرافی هم به فرایند پژوهش اطلاق میشود هم به محصول فرایند، محصول عبارت است از گزارش نوشته شده، یعنی موتوگرافی آنچه مورد بررسی قرار گرفته است. واژه ی مونو گرافی از انسان شناسی ناشی شده است. در فرهنگ انگلیسی رندم هاوز مونوگرافی چنین تعریف شده است شاخه ای از انسان شناسی که با توصیف علمی فرهنگها سرو کار دارد فرایند پژوهش مونوگرافی عبارت است. از فرایند فراهم آوردن توصیفهای علمی از نظام ها فرایندها و پدیده های تربیتی در موقعیتهای خاص آنها موتوگرافی مستلزم پژوهش دست اول و عمیق در ویژگیهای یک فرهنگ معین و الگوهای موجود در آن ویژگی هاست، امروزه در تحقیقات جامعه شناسی رایج ترین روش برای شناخت یک جامعه روستایی روش مونوگرافی است. روستای کندوله مرکز دهستان کندوله از توابع بخش دینور شهرستان صحنه در استان کرمانشاه در فاصله ۵۲ کیلومتری شهر صحنه و ۷۵ کیلومتری مرکز استان (کرمانشاه) قرار گرفته است. برخی بنای روستای کندوله را به دوران آل بویه نسبت میدهند. گفته میشود این محل در اصل مکان قلعه رکن الدوله بوده است که بعدها به صورت «کندوله» درآمده است. کندوله در ناحیه کوهستانی استقرار یافته و از نوع روستاهای کوهپایه ای است. این روستا جزء ۱۴ روستای هدف گردشگری استان کرمانشاه است که قدمتی زیاد و طبیعتی بکر و ویژه دارد. از این پژوهش مطالعه مردم شناختی روستای کندوله به صورت تک نگاری است.روش شناسی- پژوهش حاضر به صورت کیفی، از نوع توصیفی با رویکرد مونوگرافی است.یافته ها- نگارنده با توجه به تجربه زیسته و با تکیه بر مشاهدات و پژوهش های میدانی که از طریق مصاحبه، مشاهده و عکسبرداری انجام شده به گردآوری داده ها پرداخته است. در توصیف ویژگی ها با رویکرد تک نگاری و به منظور شناخت کامل روستا سعی برآن شده است تا تمامی سطوح تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی در نظر گرفته شود.نتیجه گیری-در نهایت نیاز به تهیه طرح جامع گردشگری روستای کندوله با توجه به قابلیت ها و توانمندی های بالقوه و بالفعل این منطقه و اجرایی نمودن آن توسط مدیریت توانمند، راه اندازی اقامتگاه های بوم گردی، مدیریت روستایی می تواند از طبقات بالای منازل قدیمی و سنتی جهت اسکان و اقامت گرشگران استفاده و از طبقات زیرزمین آن برای اجرای برنامه هایی نظیر موسیقی کردی، رقص محلی و...، احداث بازارچه های فصلی در زمان برگزاری جشنواره های فرهنگی فرصت مناسبی برای فروش صنایع دستی، فرآورده های دامی و محصولات باغی می باشد. احداث آلاچیق ها و استراحتگاها در داخل محوطه باغها و تاکستان ها و اجاره دادن آنها به گردشگران که باعث درآمدزایی برای اهالی روستا می شود، ایجاد سازوکارهای مناسب برای بهره گیری از جاذبه های زمستانی، همانند (کوههای پوشیده شده از برف ، کرسی نشینی، پخت آشهای محلی و سنتی مثل ترخینه برای گردشگران، دمنوش های گیاهی و...) در راستای جذب گردشگران زمستانی. کندوله زادگاه شاعران و علمای برجسته کردی بوده است. از جمله الماس خان کندوله ای، ملک بیستون، ملارضا و مرحوم محمد باقر بانیانی از شاعران خوش قریحه کندوله ای هستند. آرامگاه الماس خان، از شاعران کرد در این منطقه، متاسفانه در سال های اخیر دچار تخریب شده است و نیاز به مرمت دارد