مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
امام خمینی (ره)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
314 - 327
حوزههای تخصصی:
«خودشناسی» به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های بشر به معنای، شناخت خود و معرفت یافتن نسبت به استعدادها و جنبه های بالقوه درون خویشتن و ایجاد زمینه های رشد برای به فعلیت رساندن آن ها است. جهت دستیابی به خودشناسی در این پژوهش با دو پرسش اساسی مواجه هستیم اول اینکه آیا معرفت به خویشتن در گرو دیگرشناسی اعم از خداوند و یا جهان آفرینش است؟ و دومین مسئله اینکه دستیابی به خودشناسی چه تأثیری در آثار هنری شخص هنرمند دارد؟ علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو حکیم و عارف برجسته دوران معاصر معتقدند که انسان یگانه موجودی است که توانسته با سعه وجودی خویش، تمام عوالم هستی را دربرگیرد؛ ایشان وی را از جنبه مظهریت حق تعالی، عالم کبیر و از جنبه مادی اش، عالم اصغر نامیده اند. بر این اساس، انسان می تواند با شناخت خویشتن به شناخت عوالم و موجودات دیگر دست یابد و به همان میزان که هنرمند به این مهم (خودشناسی) دست می یابد، اثر هنری وی شرافت و تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب خویش خواهد داشت.اهداف پژوهش:بررسی رابطه خودشناسی با دیگرشناسی از منظر علامه طباطبایی و امام خمینی (ره).بررسی خودشناسی در آثار هنری معاصر.سؤالات پژوهش:رابطه خودشناسی با دیگرشناسی از منظر علامه طباطبایی و امام خمینی (ره) چگونه است؟خودشناسی در آثار هنری معاصر چگونه بازتاب یافته است؟
بررسی مدیریت انقلابی امام خمینی (ره) در بحران تسخیر سفارت آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
175 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مدیریت انقلابی امام خمینی (ره) در بحران تسخیر سفارت آمریکا است. سفارت آمریکا در ایران در 13 آبان 1358 توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام تسخیر شد. در این راستا سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که نحوه مدیریت انقلابی امام خمینی (ره) در بحران تسخیر سفارت آمریکا چگونه بود. برای پاسخ به سؤال پژوهش از روش تحلیل اسنادی و از مدارک موجود در کتابخانه ها استفاده شد. طبق یافته های پژوهش حاضر، علل بحران شامل استفاده از سفارتخانه برای مقاصد جاسوسی، تشدید اقدامات خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی، تلاش سفارت برای جذب نخبگان و دولتمردان، پناه دادن آمریکا به شاه و سیاست های میانه رو دولت بازرگان بود. در قسمت فرایند، پیدایش و گسترش بحران بررسی شد. در پیامدهای بحران، پیامدهای سیاسی شامل مراجعه به سازمان ملل متحد، استعفای دولت موقت، کودتای نوژه، جنگ عراق علیه ایران و قطع روابط ایران و آمریکا مطالعه شد. پیامدهای فرهنگی شامل ایجاد فرهنگ استقلال از قدرت های خارجی و استحکام نیروهای انقلابی، تحقیر آمریکا، تقویت همگرایی، وحدت ملی و روحیه خودباوری و تقویت نهضت های آزادی بخش بیان شده است. در پیامدهای اقتصادی، ایجاد تضییقات اقتصادی علیه ایران و بلوکه کردن اموال ایران بررسی می شود. مدیریت بحران شامل موضع گیری امام و ایجاد موج اطمینان و استعفای دولت موقت است. درنهایت تجربه اندوزی از بحران شامل تکیه نکردن امام خمینی (ره) به سایر قدرت ها برای مبارزه با دشمن خارجی، اصل قراردادن مصالح نظام برای اتخاذ تصمیم و محور قراردادن مجلس شورای اسلامی برای تعیین تکلیف نهایی را می توان نام برد.
تبیین چهارچوب نظری قدرت در منظومه فقهی اسلام با تأکید بر اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
607 - 626
حوزههای تخصصی:
حل معمای پیچیده قدرت در راستای ساخت تمدن نوین اسلامی و تغییر در گفتمان های انحرافی رایج در دنیا، نیازمند شناخت صحیح و جامع از قدرت، در مبانی دینی و منطبق با شئون حقیقی انسانی و نهایتاً دستیابی به یک چهارچوب نظری مستحکم است. به همین خاطر، بهره مندی از دکترین فقهی امام خمینی(ره) و تفسیر او از حدیث «العلم ثلاث»، مبنی بر نسبت معنادار مراتب سه گانه انسان و عرصه های سه گانه فقه و سه ساحت اصلی علوم حیاتی و لزوم تطابق این ها با یکدیگر و اثرگذاری های چندوجهی این سه گانه ها بر یکدیگر، اساس حرکت این پژوهش را بنیان نهاد و «چهارچوب نظری فقهی» را، به عنوان یک مدل فراگیر، شکل داد. با پیوند قدرت با این چهارچوب، مفهومی به نام «قدرت فقهی» معرفی شد که بر این اساس، به ترسیم «صورت بندی قدرت فقهی» مبادرت شد. با تبیین معانی عرصه های قدرت فقهی، موضوع شناسی هر یک، تعیین رسالت و مأموریت های آن ها، غایت شناسی کارکرد هرکدام در ساحت های فردی و اجتماعی و نهایتاً تبیین آثار شش وجهی متقابل عرصه های قدرت فقهی، چه در جهت تقویت و چه در جهت ضعف، تصویر نوینی از منظومه معنایی، مراتب، مأموریت ها، اهداف، مصادیق و آثار قدرت به نام «چهارچوب نظری قدرت فقهی» برای انسان سازی و تمدن سازی ترسیم گردید. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و مراجعه به اسناد کتابخانه ای انجام شده است.
الگوهای الهام بخش قدرت نرم انقلاب اسلامی با باز پژوهی نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
131 - 154
حوزههای تخصصی:
اندیشه فقهی وسیاسی امام خمینی(ره)، مبنای شکل گیری نظام اسلامی واستمرارآن محسوب می گردد. نظام فکری امام(ره)واصل مترقی ولایت فقیه درحقیقت کانون الهام بخش قدرت نرم انقلاب اسلامی می باشد، قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران درایدئولوژی اسلامی آن وتبلیغ حضور معنویت دراجتماع وسیاست نهفته است که درانقلاب ایران توسط امام خمینی (ره)ظهور بروز پیدا کردومبنای تأسیس نظام اسلامی قرار گرفت.هدف ازاین تحقیق باز پژوهی اندیشه امام)(ره) مبنی بر نظریه ولایت فقیه است وسؤال اصلی اینکه الگوهای الهام بخش این اندیشه کدام اند؟ تبیین ولایت فقیه والگوهای الهام بخشی آن وبیان ابعاد نظری آن در این نوشتار مورد واکاوی قرار می گیرد. تحقیق حاضر با روش تحلیلی_توصیفی بوده وگردآوری اطلاعات بصورت اسنادی صورت گرفته است.دریافته ها ونتایج تحقیق، ضمن بررسی نظریه ولایت فقیه امام(ره)، طرح اندیشه حکومت اسلامی(ولایت فقیه)، مرجعیت گفتمان سازی ارزشها و باورها، احیای هویت دینی، طرح وگسترش گفتمان بیداری اسلامی، ایجاد مبارزه با استکبار شرق وغرب، ایجاد وحدت وهمبستگی اسلامی، قیامِ لله، گسترش گفتمان مقاومت اسلامی، طرح گفتمان انقلاب اسلامی در سطح جهانی ودفاع ازآرمان مستضعفین درجهان، ابعاد والگوهای الهام بخشی انقلاب اسلامی هستند که درنتیجه این الگوها، زمینه وابزار تحقق پیوند اعتقادبین ملتهای جهان واحیاءظرفیت های بومی همه ملل رادرعصر کنونی فراهم می سازد.
بررسی اصل حرمت جان مسلمان در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) با نگاهی به اعراض از روایت صحیح در مسئله تعارض بیّنه و اقرار در قتل عمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
81 - 106
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های بسیار مهمّ اعراض از مضمون روایات صحیح در آرای امام خمینی (رحمه الله علیه) جایی است که شهود علیه شخصی به قتل عمدی شهادت می دهند و شخص دیگری نیز اقرار می کند که همان مقتول را عمداً به قتل رسانده است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای نوشته شده است به جایگاه اعراض از روایت زراره از امام باقر(علیه السلام) در موضوع مذکور بر اساس نظر امام خمینی(رحمه الله علیه) پرداخته است. نتیجه آن است که وجوب احتیاط و وجوب عدم تهجّم بر دماء دو مؤلّفه ی بنیادینی است که امام خمینی(رحمه الله علیه) آن ها را در این مسأله ارائه داده اند. این نگرش چند مؤلّفه ای باعث شده است که ایشان با آن که روایت زراره را صحیح دانسته است و نسبت به عمل فقها به آن التفات داشته است، هماهنگ با مضمون روایت مذکور فتوا ندهند و در نتیجه از مفاد روایت زراره اعراض شود. اثر مترتّب بر این اعراض آن است که بین نظر امام خمینی(ره) و سایر فقها در مسأله ی تعارض بیّنه و اقرار در قتل عمدی تفاوت شگرفی وجود داشته باشد. مبانی فقهی امام خمینی(ره) در این مسأله بر اصل حرمت جان مسلمان در اندیشه ی سیاسی ایشان تأثیرگذار می باشد.
تبیین جایگاه مردم و عدالت اجتماعی در اندیشه های سیاسی شهیدثانی و امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
107 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه مردم و عدالت اجتماعیی در اندیشه های سیاسی شهید ثانی و امام خمینی (ره) است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی می باشد و درصدد پاسخ به این سوال است که اندیشه های سیاسی امام خمینی(ره) و شهیدثانی در خصوصی جایگاه مردم و عدالت اجتماعی برچه مبنایی استوار است؟ قرابت های زیادی میان اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) و شهید ثانی و گاه تفاوت هایی نیز وجود دارد. یافته های تحقیق گویای آن است که دیدگاه های مشترک شهید ثانی و امام خمینی (ره) عمدتا ناظر بر تشکیل حکومت اسلامی و به تبع آن مردم سالاری دینی و مبتنی بر آموزه های اسلامی و نشأت گرفته از سیره پیامبر اسلام و ائمه معصومین می باشد. سیاست در اندیشه امام خمینی(ره) بر آمده از آموزه های قرآنی، روایات و مبتنی بر مبانی فقهی و اصولی، فلسفی، کلامی، و عرفانی می باشد. از نگاه امام خمینی (ره) و شهید ثانی سیاست حقیقی؛ آن سیاستی است که مد نظر انبیاء وائمه معصومین (علیهم السلام) بوده است. فقه سیاسی بخشی از فقه است که عهده دار سیاست و تدبیر امور جامعه اسلامی است. از آن رو که نظرات و افکار سیاسی امام خمینی و شهیدثانی توسط خودشان مدوّن نشده استخراج و تبیین شالوده های فکری و مبانی نظری ایشان در عرصه سیاست، دشواری های خاص خود را دارد.
نقش رهبری کاریزماتیک در هدایت انقلاب و تثبیت نظام سیاسی؛ مورد مطالعه نقش امام خمینی (ره) در پیروزی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی (1360-1358)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، بکار گیری نظریه رهبر کاریزماتیک در شخصیت سیاسی امام خمینی (ره) به مثابه یک رهبر کاریزماتیک در جریان برآمدن جنبش انقلابی در سه برهه یعنی پیش از انقلاب از سال 1342 تا دی ماه 56 بعنوان برهه اول ، از دی 56 تا پیروزی انقلاب در سال 1357 به مثابه برهه دوم، و دوران تثبیت نظام جمهوری اسلامی از ، فروردین 1358 تا خرداد 1360 و برکناری بنی صدر و خروج مجاهدین خلق از ساختار قدرت سیاسی نظام انقلابی به عنوان برهه سوم مورد پژوهش قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که کاریزمای شخصیتی امام خمینی (ره) در برهه پیشاانقلاب خصلتی سنتی- مذهبی داشت و ایشان با اتکاه به مشروعیت مذهبی توانستند جنبش اسلامی- انقلابی را رهبری کنند و کاریزمای ایشان در برهه دوم یعنی در سالهای اولیه انقلاب(1358-60) از جنس «کاریزمای شخصی و عاطفی» بود و با راهبری با توده های مردم و شکل دادن به مشارکت توده ای ضمن تثبیت نظام مشروعیت بوروکراتیک را جایگزین مشروعیت کاریزماتیک پسا خویش کند و چه بسا اگر نقش رهبری کاریزماتیک ایشان در آن برهه حساس نبود،نظام نوپای اسلامی با توجه به ضعف نهادی نیروهای انقلابی در نداشتن تجربه برخورد با بحرانهای تثبیت نظام نوپای انقلابی نمی توانست بر بحرانهای مربوط به تثبیت شدن حاکمیتش فائق بیاید.
عنصر مصلحت، خاستگاه تولید نظریه امنیت اجتماعی، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
109 - 135
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی از نیازهای ضروری انسان است و زندگی انسان درمیان اجتماع و وصول به کمال و رشد و موفقیتش و رسیدن به حقوق مختلف در گرو امنیت اجتماعی است که امنیت اجتماعی هم مساوی با کاهش یا فقدان تهدیدها و آسیب های مختلف اجتماع است. دانش امنیت از عصر ظهور اسلام مورد توجه بوده و فقه امنیت نیز متأثر از عناصری مانند مصلحت، جایگاه بی بدیلی در فقه امامیه دارد. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی - تحلیلی، چگونگی تأثیر عنصر فقهی مصلحت در تولید نظریه امنیت اجتماعی در فقه را بیان و با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) ضمن اثبات متکفل بودن این عنصر مهم برای تولید نظریه در فقه امنیت، کاربرد انواع مصلحت برای استنباط فقه امنیت را بررسی و به این نتایج دست یافته است: دو رویکرد سنتی(دولت محور و قدرت محور) و مدرن(جامعه محور و هویت محور)، در امنیت اجتماعی تأثیر مصلحت را در استنباط و تولید نظریه آشکار می کند؛ امنیت افزون بر جنبه درون فقهی، جوانب برون فقهی داشته و امام خمینی(ره) در محورهای امنیت مردم، امنیت نظام، امنیت رهبری و اهداف امنیتی حکومت بدان پرداخته است. نظریه بومی امنیت اجتماعی از مباحث فقهی زیر قابل استخراج است: نهاد نظارتی بیرونی و امر به معروف و نهی از منکر، فقه الدعوه، اصل النصیحه لائمه المسلمین و مشورت در سیاست و حکومت، قاعده حفظ نظام، نهاد اطلاعاتی و قاعده تعاون. روش امام خمینی(ره) در ارائه نظریه فقه امنیت، فقه جواهری و ارتباط مستقیم بین فقه با مصالح اجتماع و امنیت اجتماعی است
تأثیر قصد حرام یا انحصار منافع حرام بر معاملات با محوریت دیدگاه امام خمینی (رحمت الله علیه)
حوزههای تخصصی:
معاملات از امور ضروری زندگی بشری بوده و انسان برای برطرف کردن حوایج خود، ناگزیر به دادوستد است. حال اگر شخصی اقدام به معامله با قصد حرام کند یا معامله ای را منعقد سازد که منافعی جز منفعت محرم نداشته باشد، حکم به جواز یا رضایت شارع در آن مردد و محل اختلاف فقیهان است مانند فروش مواد غذایی به افراد روزه خوار در ماه مبارک رمضان، خریدوفروش دستگاه ساخت شراب، اجاره مسکن به قصد حرام و خریدوفروش سیگار از نگاه قائلان به حرمت استعمال آن. نگارندگان در پژوهش حاضر، در پی استخراج آرای فقهی امام خمینی (رحمت الله علیه) هستند و حاصل پژوهش بیان می کند که امام خمینی (رحمت الله علیه) قول به حرمت را ترجیح داده است، اما قائل به حرمت مطلق نیست، بلکه با جامع نگری خود، کارکرد و غایت مسائل را مورد توجه قرار می دهد. مطالعه حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
تأثیر تمدن مهدوی بر تمدن انقلاب اسلامی
منبع:
موعودپژوهی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
37 - 55
حوزههای تخصصی:
تمدن نوین اسلامی و تمدن مهدوی دو مقوله مفهومی است که هریک مختصات و ویژگی های خاص خود را ازمنظر متفکران این دو حوزه مفهومی دارد. پژوهش پیش رو با هدف کشف تأثیر تمدن مهدوی بر تمدن نوین انقلاب اسلامی بانام تأثیر تمدن مهدویت بر تمدن انقلاب اسلامی انجام شد. مسئله اصلی پژوهش حاضر چگونگی تأثیرگذاری تمدن مهدوی و اثرگیری تمدن انقلاب اسلامی از آن است که با روش تطبیقی و براساس مقایسه شعارها، شاخص ها و نسبت بین تمدن مهدوی و تمدن انقلاب اسلامی دیدگاه امامین انقلاب یعنی، امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (دامت برکاته) انجام شد. تشابهات زیادی از جمله شباهت شعارها، شاخص ها، اهداف و فرضیه های نسبت سنجی بین این دو تمدن مانند همسانی مطلق و همسانی غایت شناختی بر محور رابطه طولی و امتدادی که همان همسانی غایت شناختی است، بین این دو تمدن وجود دارد.
توحید عرفانی، مبانی، انواع و درجات از منظر مقایسه مکتب سیدحیدر آملی و امام خمینی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، توحید عرفانی بر پایه مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (ره) و سیدحیدر آملی و بر اساس روش تحقیق مقایسه ای و با استفاده از منابع کتابخانه بررسی شده است. همچنین، این تحقیق با هدف به دست آوردن نگرشی نو از توحید عرفانی و مراتب آن، با تطبیق دو شخصیت صاحب نظر عرفانی و با محوریت این پرسش صورت گرفت که: مبانی سه گانه نظری توحید عرفانی از منظر سیدحیدر آملی و امام خمینی (ره) چه اثری در گستره معنوی، انواع و درجات توحید داشته و پیامدهای پذیرش هر دیدگاه چه بوده است؟با تحقیق صورت گرفته به دست آمد که: امام خمینی (ره) بر این باور است که «توحید»، خدا را «در نهایت وحدت و بساطت دانستن» است و نیز همانند سیدحیدر بر این عقیده اند که دست بشر از شناخت و معرفت کُنه ذات یکتای حق، کوتاه است و کسی نمی تواند ذات یکتای حق را بشناسد؛ با این تفاوت که امام خمینی (ره) بر این نکته انگشت می نهد که توحید، اصل الاصول همه معرفت های انسانی است. در باب مراتب و درجات توحید نیز سیدحیدر آملی توحید را به الوهی و وجودی تقسیم می کند و توحید حقیقی را جامع هر دو می داند، ولی امام خمینی (ره) توحید را بر سه گانه توحید ذات، صفات و افعال، تفسیر و تحلیل می کند.همچنین، سیدحیدرآملی توحید اهل شریعت را فعلی، توحید اهل طریقت را وصفی و توحید اهل حقیقت را با حفظ مراتب پیشین، توحید ذاتی می داند، ولی امام خمینی (ره) با نگرشی دیگر، درجات توحید را در قالب ارکان توحید تبیین می کند و در این نگرش، توحید، چهار رکن و هر رکن سه درجه داردکه یک درجه، ظاهری و دو درجه، باطنی است و ازنظر ایشان، اسم تابع درجه ظاهری است؛ چنان که مسئله در اسماء الهی که به سه قسم است (اسماء ذاتی، صفاتی و افعالی) همین گونه است.
پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و شکست کمالیسم بر اساس روش «تحلیل گفتمانی» بابی سعید
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
239 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین و بررسی روش تحلیل «گفتمانی» بابی سعید در خصوص پیروزی انقلاب اسلامی در چارچوب منطق اسلام گرایی به رهبری امام خمینی(ره) و شکست کمالیسم در جهان اسلام است. روش مقاله حاضر که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام گرفته در پی پاسخ به این سوال اصلی است که بابی سعید با بهره گیری از روش تحلیل گفتمانی علل ظهور اسلام گرایی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و متعاقب آن شکست کمالیسم را چگونه تبیین و تفسیر نموده است. نتایج تحقیق نشان داد که به اعتقاد بابی سعید با ظهور اسلام گرایی و پیروزی آن در انقلاب ایران که بیشتر حاصل مبارزه سیاسی امام خمینی(ره) بود قدرت دستگاههای سیاسی خادم مدرنیته - کمالیست ها – رو به افول و اضمحلال گذاشت و بدین ترتیب، ایده اروپامداری به عنوان مدل پایه ای توسعه و پیشرفت در نهایت دچار تزلزل گردید و انقلاب اسلامی در عرصه ای که سیوسیالیسم و لیبرالیسم حرف اول را میزند حرف جدید برای جامعه و جهان داشت.
نظریه تربیت وجودی با تأکید بر تأثیر مکاتب تربیت توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن فعلیت یافته و عینیت بخش، ارزش های بالقوه یک مکتب است. جوشش یک تمدن از نحوه انسان سازی و جامعه پردازی آن منشعب می شود؛ مسئله اصلی آن است که آیا گفتمان توحیدی شکل گرفته در پسا انقلاب اسلامی، می تواند ظرفیت های بینشی، منشی و کنشی یک انسان در مقیاس امت- تمدن را فعال کند؟ انسانی که در مقیاس امت- تمدن تربیت می شود، قدرت تحول آفرینی در همان سان را دارد و قدرت آن را دارد که به تغییر در فرهنگ پیرامونی و مرجعیت اجتماعی و تمدنی دست یابد. برخورداری از نگاه تربیتی به سطحی از اهمیت است که به تربیت و اصلاح یک فرد انسانی، یک جامعه اصلاح می شود؛ این مقاله به دنبال آن است که نظریه تربیت وجودی را در قالب گزاره های سازواری ارائه نماید و نسبت آن را در فرایند تمدن سازی واکاوی کند. در این منظر تربیت وجودی دارای ویژگی های زیر است؛ اولاً، در آن توجه به وجه «یلی الربی» و وجودی عالم و آدم می شود، ازاین رو «عالم» را «خلقت» و «آدم» را «خلیفه» الهی می یابد. ثانیاً، بر اساس آن انتقالات مفهومی و دلالی صرفاً زمینه ساز بوده و اکتفا و توقف بر آن بی معنا است و در آن بر وجه درک حضوری و قلبی انسان تأکید می شود، ازاین رو به پردازش های ذهنی اکتفا نشده و حصول نتیجه مؤثر از وحدت، وصول و بلوغ به واقعیت و کمالات وجودی است. ثالثاً، هدف از تربیت وجودی، تشبه، مشاکلت و تناسب وجودی با مبدأ وجود و آگاهی است، ازاین رو خداوند و کمالات او را مقوم وجودی خویشتن وجدان می کند و در آن تمکن می یابد. رابعاً، فرایند تربیت وجودی، فرایندی تهذیبی، مشارکتی و پرورش موقعیت محور است که در آن با انجام ارتیاض و ممارست های جسمی و روحی در مناسک عبادی و مراقبت های اخلاقی و همچنین مبتنی بر طریق معرفت و توجه به نفس، منجر به اشتداد ظهور نور طینت و مفطورات هستگانی انسان از غواشی و تعینات خَلقی و خُلقی می شود.
ملاک عقلائی عقد یا ایقاع بودن انشائات با رویکرد به دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
257 - 284
حوزههای تخصصی:
در فقه اسلامی و به تبع آن در حقوق، انشائات به دو دسته کلّی عقود و ایقاعات تقسیم می شوند که اوّلی برای تحقّق، نیازمند قبول و دیگری از قبول بی نیاز است. البته فقها در عقد یا ایقاع بودن برخی از انشائات اختلاف نظر دارند که با توجه به بنای احکام معاملات بر مبانی عقلایی و رویکرد امضایی شارع در این حیطه، دقّت در کشف ضابطه و ملاک عقلایی متقن و واضح برای نیاز یا عدم نیاز انشاء به قبول می تواند برای حلّ صحیح این اختلاف نظرها راهگشا باشد. از آنجایی که امام خمینی(ره) از معدود فقهای معاصر هستند که بحث از ضابطه عقود و ایقاعات را به صورت مستقلّ مطرح کرده و بعد از ارائه ضابطه ای عقلایی آن را در مورد دو عنوان از انشائات مورد اختلاف، یعنی وقف و وصیّت تطبیق داده اند، در این مقاله بعد از نگاهی به سیر شکل گیری و تطوّر مفهوم عقد و ایقاع در فقه امامیه، به بررسی و ارزیابی دیدگاه امام خمینی (ره) در ضابطه عقد تحت عنوان «تصرّف در حیطه سلطه غیر» و دو دیدگاه دیگر تحت عنوان «ارتباط با شأن غیر» و «التزام متقابل» که از کلمات شهید صدر و آیه الله خوئی(ره) قابل استنباط است، و سنجش نسبت این سه با یکدیگر پرداخته و بعد از ارائه و تبیین ملاک قابل قبول، نظر امام(ره) در مورد وقف و وصیّت نیز مورد نقد و بررسی قرار گرفته و ایقاع بودن هر دو انشاء با تبیینی متفاوت اثبات شده است.