ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: اکبر-رادی حذف فیلترها
نمایش ۲۱ تا ۳۸ مورد از کل ۳۸ مورد.
۲۱.

کارکرد خاطره از منظر «جریان سیال ذهن»: بررسی نمایشنامه خانمچه و مهتابی اثر اکبر رادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جریان سیال ذهن ادبیات نمایشی ایران اکبر رادی خانمچه و مهتابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۳۲۸
تاکنون متون مختلفی از زمان پیدایش شیوه جریان سیال ذهن در حوزه ادبیات داستانی ابتدا در غرب و سپس در ایران به این سبک نوشته شده اند، جریان سیال ذهن، برای اولین بار در حوزه روان شناسی توسط ویلیام جیمز معرفی شد. جریان سیال ذهن، شیوه ای بسیار متنی است که در حوزه درام کمتر به آن پرداخته شده است، و بیشتر در دنیای داستان قابل بررسی است، درحالی که در سال های اخیر متون متعددی به این شیوه نوشته شده اند. این پژوهش، به بررسی و مطالعه کارکرد و نمود خاطره از منظر شیوه جریان سیال ذهن با تمرکز بر نمایشنامه خانمچه و مهتابی اثر اکبر رادی نمایشنامه نویس معاصر ایران می پردازد. در این پژوهش، ابتدا زمینه های فلسفی، روان شناختی و ادبی توجه به آثار ذهنی در غرب مورد مطالعه قرار می گیرد، و بعد از آن به پیدایش شیوه جریان سیال ذهن در غرب پرداخته می شود، و سپس اصلی ترین مؤلفه های جریان سیال ذهن، از بعد روایت، گفتمان، زمان و طرح (پلات) مورد بررسی قرار می گیرند. و در انتهای این پژوهش، به پیدایش شیوه جریان سیال ذهن در ایران می رسیم. و در آخر بعد از مطالعه شیوه جریان سیال ذهن، این سبک از روایت را از منظر خاطره و مرور خاطرات با بررسی موردی نمایشنامه ی خانمچه و مهتابی  بررسی می کنیم.
۲۲.

کاکتوس، نمایشنامه ای با دو رویکرد درونی و بیرونی (نقد و بررسی نمایشنامه «کاکتوس» اثر «اکبر رادی»)

۲۳.

خوانش جامعه شناختی نمایش نامه های ملودی "شهر بارانی" اکبر رادی و رمان "احمق" ادوارد باند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد جامعه شناختی وضایت اقتصادی نظام سرمایه داری توزیع ناعادلانه ثروت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۶۲
نویسندگان این مقاله دو نمایش نامده ملودی شهر بارانیا ثدر اکبر رادی و احمق اثر ادوارد باند را بدر مبندای نقدد جامعه شناختی و در نظرگرفتن اوضاع اقتصادی و بافت تاریخی-اجتماعی قرن بیستم ایران و قرن نوزدهم انگلستان مورد بررسی قرار داده اند تا نشان دهند که این دو نمایش نامه نویس طرز تفکر مشابهی دارند و وضایت اقتصادی افراد را عامل مهم و تعیین کننده در شکل گیری ویژگی های انسانی و رفتاری ایشان می دانند. با وجود تفاوت های فرهنگی که زاده زندگی در دو بافت اجتماعی متفاوت اسدت، رادی و باندد افکار ونگرش های مشترک دارند و با به تصویردرآوردن موقایت شخصیت های نمایشی نشان می دهند که جایگاه اجتماعی افراد تا چه حد بر نحوه زندگی، طرز تفکر و روابط ایشان با دیگران تاثیر می گذارد.
۲۴.

بازنمایی خوانایی شهرهای شمال در آثار اکبر رادی؛ مطالعه موردی: دو نمایشنامه روزنه آبی و پلکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرهای شمال خوانایی در فضاهای شهری اکبر رادی پلکان روزنه آبی مرگ در پائیز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۲۱۴
این نوشتار تلاش دارد با توجه به نظریات کوین لینچ1، در کتاب سیمای شهر2 (1960) و تئوری شکل خوب شهر3 (1984)، اهمیت خوانایی در فضای شهرهای شمال را مورد مطالعه قرار دهد و همچنین، به بازتاب فضا و حال و هوای این نواحی درشکل دهی به روحیات، مناسبات و نحوه تعامل افراد، در سه نمایشنامه روزنه آبی، مرگ در پائیز و پلکان، از اکبر رادی بپردازد. بر اساس نظر لینچ، ناخوانایی در شهر به بروز آشفتگی، ناامنی، اضطراب، هرج و مرج و اختلال در تعاملات شهروندان می انجامد، سیمای خوب شهر را در ذهن شهروندان مخدوش می کند و احساس تعلق خاطر آنها به شهر را تضعیف می کند. این مقاله نشان می دهد که دیدگاه لینچ در مورد تصویر ارائه شده از شهرهای شمالی کشور در آثار اکبر رادی صادق است. هجوم مدرنیته به شهرهای کوچک شمال ایران، ساختمان سازی های کلان و حضور وسائل نقلیه مدرن، چهره شهر را در دیده شهروندان قدیمی ترش مخدوش کرده، و شهروندان جوان تر را دچار احساس ملال و نارضایتی، و شهروندان مسن تر را دچار انواع بحران های روحی و جسمی کرده است، به طوری که زیستن در میان این هرج و مرج به تدریج به صورت ناهنجاری و عدم تعادل روحی- روانی در ذهن و مناسبات شهروندان بروز می کند.
۲۵.

از رئالیسم تا جریان سیال ذهن (بررسی نمایشنامه های «پلکان» و «خانمچه و مهتابی» نوشته اکبر رادی)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۱۵
۲۶.

اندیشه های آرمان شهری در نخستین نمایشنامه های اکبر رادی با رویکرد به آرمان شهر فلسفی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایشنامه نویسیِ معاصر اکبر رادی سعادت دنیوی آرمان شهر فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۴۳۹
مقاله حاضر به بررسی سه نمایشنامه برگزیده از آثار دهه 1340 اکبر رادی، نمایشنامه نویس معاصر، با رویکرد به اندیشه های آرمان شهریِ ابونصر محمدبن فارابی، می پردازد. در این پژوهش، با رویکرد به نگرش های آرمان شهریِ فارابی، به آثار دراماتیک معاصر، نگریسته شده است. اکبر رادی، نمایشنامه نویسی ایران را برای بیش از چهار دهه، تحت تأثیر آثار خود قرار داد و الگوهای نوینی در نمایشنامه نویسی کشورمان، از حیث انتخاب موضوع و به ویژه زبان نمایشی پدید آورد. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی یافته هایی که به روش کتابخانه ای به دست آمده است می پردازد و قصد دارد که اندیشه های آرمان شهریِ شخصیت های آثار رادی را در پرتو دیدگاه های آرمان شهریِ محمد فارابی بسنجد و با استفاده از رویکردی ایرانی – اسلامی در فلسفه، به نقد آثار رادی بپردازد. هدف از این پژوهش، نگرش به آثار نمایشیِ معاصر از منظر اُتوپیایی است. اُتوپیا یکی از بُن مایه های مشترک و بنیادین، در بسیاری از آثار ادبی جهان بوده است و معمولاً در پژوهش های ادبی در این خصوص، به آرای افلاطون و توماس مور و دیگر نظریه پردازان غربی مراجعه می شود. اکبر رادی، در نمایشنامه هایش شخصیت هایی خلق کرده که همگی از طریق راه های گوناگون به دنبال مدینه فاضل ه ای برای رهایی از وضع موجود و سعادت خود یا جامعه بوده اند. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، در همه نمایشنامه هایی که اکبر رادی که در دهه چهل نوشته است، شخصیت های گوناگونی با اندیشه های آرمان شهری وجود دارند. نکته حائز اهمیت در آثار دهه40 رادی این است که همه شخصیت های آرمان شهریِ رادیِ در راه دستیابی به آرمان شهرهای خود ناکام می مانند.
۲۷.

بررسی مکانیزم های دفاع روانی در نمایشنامه از پشت شیشه ها اثر اکبر رادی، بر اساس آرای زیگموند فروید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیگموند فروید ناهشیار مکانیزم های دفاع روانی اکبر رادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۷۵
کشف مفهوم ناهشیار توسط زیگموند فروید از جریان های تاریخ ساز قرن بیستم بود که درک سازوکار آن به یکی از مهم ترین مباحث در باب واکاوی درونیات و ذهن آدمی تبدیل شد. درک ناهشیار همچون سایر مفاهیم انتزاعی به سادگی امکان پذیر نبود و دستیابی به محتوای آن تنها از طریق نمودهای عینی صورت می گرفت. مکانیزم های دفاع روانی یکی از مصادیق عینی وجود ناهشیار در ذهن آدمی است. این مقاله که به شیوه توصیفی – تحلیلی نگارش شده در پاسخ به این پرسش شکل گرفت که شناسایی این مکانیزم ها در نمونه های ساختگی و غیرواقعی چگونه امکان پذیر است. ادبیات نمایشی که منبعی نامتنهی از شخصیت های ساخته ذهن بشر است؛ بستری مناسب برای بررسی حالات و رفتار انسانی با نگاهی روان کاوانه در اختیار قرار می دهد. به همین جهت نمایشنامه از پشت شیشه ها از آثار اکبر رادی به عنوان نمونه مورد بررسی این پژوهش قرار گرفته است و رفتار و دیالوگ های شخصیت های آن در طول نمایشنامه از رهگذار نظریات فروید مورد بررسی واقع شد. آشفتگی های ذهنی متعدد شخصیت های این نمایشنامه داده های قابل تأملی از ناهشیار آنان ارائه می کند و به همین خاطر درک نحوه بروز مکانیزم های دفاع روانی را میسر می سازد. در ادبیات و هنر به خصوص گونه نمایشی آن می توان شخصیت های بسیاری را یافت که با تکیه بر نظریات فروید به جنبه های روان کاوانه و بروز مکانیزم های دفاعی در آنها توجه کرد و آنها را مورد بررسی دقیق قرار داد.
۲۹.

قدرت و بازی زبان در نمایشنامه های اولئانا اثر دیوید ممت و منجی در صبح نمناک اثر اکبر رادی

۳۰.

منجی در کالبد روشنفکر: بررسی نقش اجتماعیِ منجیِ روشنفکر در «منجی در صبح نمناک» اثر اکبر رادی از دید ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نمایشنامه اکبر رادی نقش منجی روشنفکر تحلیل ادبی از دید ژیلبر دوران منجی در صبح نمناک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۴۰
«منجی در صبح نمناک»، داستان نویسنده روشنفکری ست که خود را نجاتبخش جامعه می داند؛ ولی سرانجام شکست می خورد. این پژوهش در پی یافتن رابطه منجی در عنوان نمایشنامه و روشنفکری که شخصیت اصلی نمایشنامه است از اسطوره کاوی ژیلبر دوران استفاده کرده است تا مشخص سازد منجی کیست؛ چه رابطه ای با اوضاع جامعه ای دارد که اثر در آن شکل گرفته و چه چیز باعث شکستش شده است. برای تحلیل نمایشنامه، بعد از ارائه پیرنگ، عناصر بینامتنی اثر مطالعه و مشخص می شود منجی که در ارتباط با مسیح است در شخصیت روشنفکر نمایشنامه تجلی یافته است. ولی از دید جامعه شناسی، روشنفکر تنها در صورتی می تواند در جامعه اش تأثیرگذار باشد که از دل آن جامعه و برای آن جامعه باشد و هر جایی که ارتباط روشنفکر و جامعه اش قطع شود، او معنایش را از دست می دهد و درست به همین دلیل است که منجی معناباخته در این نمایشنامه، شکست می خورد. این پژوهش، توصیفی-تحلیلی، و از روشهای کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است.
۳۱.

تقابل های فرهنگیِ نمادین در نمایشنامه ی «از پشت شیشه ها» اثر اکبر رادی با تکیه بر آرای ویلیام بی من(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکبر رادی از پشت شیشه ها ویلیام بی من نمایشنامه زبان قدرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۶۱
در آثار اکبر رادی زبان نقشی بنیانی ایفا می کند. بنابراین، بررسی های زبان بنیاد می تواند ما را در درک کنش دراماتیک آن ها یاری دهد. در این مقاله، نمایشنامه ی از پشت شیشه ها از منظری زبان شناسانه و با استفاده از نظرات ویلیام بی من بررسی شده است. ویلیام بی من، مردم شناس امریکایی، زبان را ابزار اعمال قدرت و نشانگر منزلت متفاوت افراد در تعایلات اجتماعی می داند. وی هر کنش را، صرف نظر از ارزش اخلاقی، یا بار ضداخلاقی آن، از منظر نقش ارتباطی بررسی می کند. کتاب او، زبان، منزلت و قدرت در ایران هم می تواند الگویی مناسب در خلق درام زبان محور باشد و هم می تواند در تحلیل رفتار پرسوناژهای ایرانی به کار آید. بررسی از پشت شیشه ها به کمک نظریات بی من نشان می دهد که بر فضای حاکم بر گفتمان دو زوج نمایش و همین طور فضای حاکم بر گفتمان هر یک از زوج ها، نوعی درهم آمیزی قطب های درونی-بیرونی و سلسله مراتبی حاکم است. در طول سی سال رفت وآمد خانوادگی باید به شکلی فزاینده شاهد شکل گیری و گسترش رابطه ی صمیمانه بین دو زوج باشیم، اما درجازدن یک زوج و ارتقا اقتصادی و اجتماعی زوج دوم، همچنین، حاکمیتِ موقعیت «میزبان-میهمان» مانع از این امر می شود و همواره رابطه ای سلسله مراتبی را بین دو زوج شاهدیم. همین رابطه ی سلسله مراتبی را بین زوج های زن-شوهری نیز می بینیم.
۳۲.

رنگ بومی از مرگ در پاییز تا ِفن: توازی ویژگی های اقلیمی در نمایش نامه های بومی اکبر رادی و کاریل چرچیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکبر رادی کاریل چرچیل مرگ در پاییز فن گیلان شرق انگلستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۶
ادبیات بومی، یکی از اَشکال ادبیات است که به پژواک تاثیرات اقلیمی در شیوه، اصول، اعتقادات و به طور کلی سبک زندگی ساکنان آن اقلیم می پردازد. مقاله حاضر، ویژگی های اقلیمی دو نمایش نامه مرگ در پاییز اثر اکبر رادی و فن نوشته کاریل چرچیل را، به شیوه تطبیقی-تحلیلی مورد بررسی قرار داده است. مرگ در پاییز، روایتگر زندگی خانواده ای در یکی از روستاهای گیلان است و فن احوال شماری از اهالی یک منطقه را در سرزمین های شرقی انگلستان به تصویر می کشد. در این مقاله، ویژگی های بومی دو نمایش نامه در پنج بخشِ اوضاع جغرافیایی، وضعیت زراعی و معیشتی، گویش محلی، مناسبات اقتصادی و ویژگی های جغرافیای انسانی، مورد کاوش قرار می گیرند. ره آورد این مطالعه دو دستاورد است: نخست آنکه نشان می دهد در هر دو اثر، نوع اقلیم، تعیین کننده بسیاری از ویژگی های انسان شناسانه و قومی است. و دوم آنکه برغم تفاوت های فرهنگی و جامعه شناختی در میان اقوام و ملیت های مختلف، و نیز با وجود سبک پرداخت متفاوت نویسندگان و رویکرد آنها به مسائل بومی، این آثار در مولفه های بنیادین خود، مشترکات چشمگیری دارند که می تواند در نگاهی کلی تر به درک بهتر و ژرف تری از فرهنگ های مختلف بیانجامد. 
۳۳.

خوانش آرکی تایپی نقشمایه پدر در آثار اکبر رادی با تمرکز بر نمایشنامه های افول، روزنه آبی و مرگ در پاییز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد آرکی تایپی رادی افول روزنه آبی مرگ درپاییز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۰۵
روایتها، عناصر و الگوهای داستانی از ظرفیت ها و مفاهیم کهنی ریشه می گیرند که در بستر خوانش کهن الگویی قابل تحلیل و بررسی هستند. در دوره ی نقد نو از اصلی ترین شیوه های تحلیل آثار ادبی، نقد آرکی تایپی یا کهن الگویی است که یونگ پایه گذار مبحث ناخودآگاه جمعی و آرکی تایپ هاست. هدف این پژوهش، تحلیل آرکی تایپی نقشمایه ی پدر یه عنوان یکی از پربسامدترین نقشمایه ها در نمایشنامه های اکبر رادی؛ پدر نمایشنامه نویسی نوین ایران است که نشانگر اهمیت کارکرد کهن الگویی این نقشمایه چه در ناخودآگاه فردی نویسنده و چه در موقعیت های داستانی، وضعیت های نمایشی، کنش ها و واکنش های جامعه ی نمایشی و کشمکش های اصلی نمایشنامه های اوست. با توجه به جولانگاه و تکثیر صدای پدر در نمایشنامه های اکبر رادی، این پرسش اساسی مطرح می شود که این صدا چه نقشها و سوژه هایی را خلق میکند، چه مفاهیم کهن الگویی دیگری را فعال کرده و اینکه نقشمایه پدر در چه نقشواره هایی تکثیر و بازتولید می شود. از این بررسی کیفی در نتایج نمایشنامه های افول، روزنه آبی و مرگ در پاییز می توان کارکرد اساسی، روایت غالب و قدرت نقش برجسته پدر در مقابل دیگر نقش ها، در ایجاد موقعیت های داستانی، عناصر دراماتیک و وضعیت های نمایشی را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
۳۴.

واکاوی مؤلفه های غنایی درنمایش نامه های ایرانی؛ با تأکید بر نمایش نامه های غلامحسین ساعدی، اکبر رادی و بهرام بیضایی

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های غنایی نمایشنامه های ایرانی ساعدی رادی بیضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۷۰
مفاهیم غنایی در آثار ادبی با بیانی عاطفی و احساسی همراه است. نمایش نامه هم یکی از فرم های پرکاربرد ادب غنایی است. بسیاری از نمایش نامه های معاصر ایرانی برای بازتاب دادن احساسات و عواطف نویسنده و اشخاص نمایش، با مفاهیم غنایی درپیوندند. از جمله ی این مفاهیم در بیش تر نمایش نامه های ساعدی، رادی و بیضایی می توان به مؤلفه های زیر اشاره کرد: عنصر عشق و مضامین عاشقانه، احساساسات شاد و ناشاد و عواطف فردی نویسنده و اشخاص نمایش، دید منفی نویسنده یا برخی شخصیت های نمایش به اجتماع و روابط فردی و جمعی انسان ها، حاکم بودن فضای نومیدی و غم آلود بر نمایشنامه، تقابل شخصیت ها باهم و با جامعه، مضامین طنزآمیز و گاه هجوآلود در پیرنگ داستانی و ... از میان این مؤلفه ها، مفاهیم عاطفی در نمایش نامه های رادی بیش از دیگران است و در نمایش نامه های ساعدی و بیضایی مفاهیم احساسی و عاطفی با مضامین تاریخی، سیاسی، اجتماعی و گاه اساطیری همراه شده است؛ بیان عواطف ناخودآگاه و خودآگاه شخصیت ها در کارهای ساعدی بیشتر است. تمرکز بر شخصیت، زبان و بیان شاعرانه و روایی در نمایش نامه-های بیضایی چشمگیر است و درعین حال، توصیف و چیرگی فضای غم آلود و دید منفی به زندگی و جامعه، در آثار هر سه نمایش نامه نویس، کاربرد زیاد و مشابهی دارد.
۳۵.

ساختار زمانی روایت در آثار نمایشی بهرام بیضایی و اکبر رادی (مطالعه موردی نمایشنامه های افرا یا روز می گذرد و خانمچه و مهتابی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات نمایشی اکبر رادی بهرام بیضایی زمان روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۴
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای ساختار زمان در نمایشنامه های افرا یا روز می گذرد و خانمچه و مهتابی می پردازد. ژار ژنت به منظور شناخت ساختار زمان در روایت، عناصر نظم، تداوم و بسامد را مورد تحلیل قرار می دهد تا انواع گذشته/آینده نگری، زمان پریشی و شتاب های زمانی با ضرباهنگ های متفاوت در روایت مشخص شود. همچنین نظریه پردازانی چون فلودرنیک، ریمون-کنان و چتمن به بسط آرای وی در روایت های داستانی و نمایشی پرداخته اند. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این است که بیضایی و رادی در قیاس با یکدیگر ساختار زمانی روایت را در متن نمایشی چطور به رشته تحریر درآورده اند؟ هدف نیز مطالعه قیاس مند زمان روایت در متون این دو نویسنده از منظر ساختاری با تکیه بر آرای ژرار ژنت و دیگر نظریه پردازان این حوزه است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده ها از طریق اسنادی با مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها مؤکد این نکته اند که گذشته نگری و تخطی زمانی به گونه ای مبرز جریان روایی نمایشنامه و ساختار زمانی آن را دستخوش تغییر ساخته اند و در کنار آن تداوم و بسامد زمانی نیز دخیل بوده اند. درنتیجه نمایشنامه ها از لحاظ ارتباط حوادث با دیگر عناصر روایی مانند شخصیت ها، مضمون، پیرنگ و غیره قالبی نزدیک به سنت نمایشی ایرانی پیدا می کنند که در افرا به لحاظ شیوه روایت داستانی چشمگیرتر است. حال آنکه در خانمچه و مهتابی شکستگی های زمانی در ساختار روایت ارتباط بیشتری با جنبه های نمایشی پیدا می کند.
۳۶.

کنش گری و کنش پذیری در نمایشنامه های رادی و بیضایی با رویکرد فلسفی نیچه (مطالعه موردی پهلوان اکبر می میرد و آمیز قلمدون)

کلیدواژه‌ها: مطالعات تطبیقی نقد فلسفی نیچه رادی بیضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
در مطالعات تطبیقی و بینامتنی آثار ادبی، تحلیل متون با مبانی و رویکردی فلسفی می تواند به عنوان شاخه ای قدرتمند از نقد ادبی موضوعیت یابد. در این میان، نظام اندیشگانی نیچه با توجه به خاستگاه و عطف نظر او به هنر و درام، توانسته است به عنوان مبنای نظری جذابی بر پژوهش های ادبی- هنری قرار گیرد. در میان نظریات او جایگاه و مفهومِ کنش و ارتباطِ آن با قهرمان، خواست و اراده ی او و اخلاق والاتباران و فرومایگان در ذیل نظریه ی ابرانسان، می تواند در روایت شناسی و تحلیل فلسفه ی درام به نتایج بسیار گسترده ای منتج شود. لذا این پژوهش بر آن است تا با روشی توصیفی- و با توجه به نظریات نیچه در محورهای اراده، کنش و انسانِ کنش گر و واکنش گر و بازخوانی دو نمایش نامه ی ایرانی پهلوان اکبر می میرد از بیضایی و آمیز قلمدون از رادی، به تحلیلی فلسفی از چونی و چرایی قهرمان و ضدقهرمان در این روایت ها بپردازد. نتایج این پژوهش می دهد که نقشِ قهرمان به عنوان عاملِ کنش گر در درام، دچارِ نارسایی است و نظام باورها و ارزش های سنتی و عیاری سبب شده اند تا او بیشتر در پوششِ قربانی و شخصیتِ کنش پذیر نمایان شود و روایت ها نموداری از استیلایِ ضد قهرمان های کنش گر بر قهرمان های کنش پذیر و منفعل خواهد بود؛ و برخلاف انتظار از نظام ساختاری روایت، قهرمانان از تبار فرودستان و شخصیت-های فرعی دارای ویژگی های والاتباران هستند.
۳۷.

خوانشی تطبیقی از برساخت هویت در نمایشنامه های دو نسل از نمایشنامه نویسان ایرانی و غیرایرانی (اکبر رادی و آگوست ویلسون، محمد چرمشیر و شیلا استفنسن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت مطالعات تطبیقی ادبیات نمایشی برساخت هویت سبک زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۸۴
 جهان معاصر را عصر هویت های متکثر می نامند. کنکاش در مقوله «هویت» به عنوان یکی از مفاهیم مهم در حوزه ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، سال هاست وارد ادبیات پژوهشی ملت ها شده است. ایران به عنوان یکی از دیرنده ترین هویت های ملی همواره در مرکز توجه محققان قرار داشته است؛ اما در بحث مطالعات تطبیقی حوزه هویت، به ویژه در مطالعات هنر و مشخصاً در حوزه ادبیات نمایشی، کمبود این دست از پژوهش ها احساس می شود. این مطالعه، پژوهشی کیفی با تمرکز بر مقوله هویت در ادبیات نمایشی است. در یک خوانش تطبیقی بین دو نسل از نمایشنامه نویسان ایرانی و غیرایرانی (اکبر رادی و آگوست ویلسون، محمد چرمشیر و شیلا استفنسن) آثاری متناسب با موضوع بررسی و انتخاب شد. در قالب نظریه زمینه ای، مفاهیم مشترک هویتی آنان با روش کدگذاری های محوری و انتخابی تعیین گردید. مجدد این سرنمون ها با گواهمندی به نظریات استوارت هال درزمینه ی بازنمایی هویت، بازخوانی شدند. از این مطالعه می توان نتیجه گرفت: نمایشنامه نویسان موردبحث، در برساخت هویت نمایشنامه های خود از مؤلفه های مشترک زبانی، حافظه جمعی، مکان، سبک زندگی، فرهنگ و تقابل آن بافرهنگ دیگری و سیاسی کردن بدن استفاده کرده اند و در این میان تنها اختلاف معنی دار بین مؤلفه ها در اندک شاخصه هایی در سبک زندگی و جغرافیای نمایشنامه ها است.
۳۸.

مطالعه تطبیقی اسطوره شناختی و روان شناختی «زن» در نمایشنامه های «دوشیزه جولیا» اثر استریندبرگ و «در مه بخوان» اثر اکبر رادی با تکیه بر نظریات شینودا بولن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهن الگو جین شینودا بولن شخصیت زن نمایشنامه اکبر رادی آگوست استریندبرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۵۷
«کهن الگوها» از عناصر مهم روان شناختی بوده و در جریان نقد ادبی معاصر، «نقد کهن الگویی» همواره به عنوان یکی از گونه های مهم نقد ادبی موردتوجه بوده است. بحث کهن الگو ها برپایه اندیشه کارل گوستاو یونگ، نظریه پرداز حوزه علوم روان شناختی، تکوین یافته است. در این نظریه، عناصر ساختاری اسطوره، که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. از منظر یونگ، نوعی تجربه همگانی در این عناصر وجود دارد که در شکل های متفاوت و در همه نسل ها تکرار می شود. شینودا بولن، روان شناس و نظریه پرداز معاصر، نیز با تکمیل نظریات یونگ و تشریح دقیق نمود آن در افراد و زندگی روزمره، به شناخت هرچه بیشتر کهن الگوها کمک شایانی کرده است. در این پژوهش با استفاده از معیارهای اسطوره شناختی و روان شناسی در نظریات شینودا بولن، دو شخصیت نمایشی مشهور «زن»، یعنی «جولیا» از نمایشنامه دوشیزه جولیا اثر آگوست استریندبرگ و «انسیه» از نمایشنامه در مه بخوان اثر اکبر رادی دستمایه مطالعه ای تطبیقی قرار گرفته اند. این دو شخصیت علی رغم اینکه در دو زمان و قلمرو جغرافیایی و فرهنگی متفاوت خلق شده اند، از منظر دیدگاه های شینودا بولن دارای مشابهت های قابل توجهی هستند. این مطالعه همچنین نشانگر این حقیقت است که استناد به عناصر اسطوره شناختی و روان شناختی در خلق شخصیت های نمایشی می تواند به تولید الگویی مشابه در فرایند این آفرینش منجر شود؛ الگویی که مرزهای زمانی و مکانی را درنوردیده و بیش از هر عنصر دیگر بر کهن الگوهای بشر تکیه می کند. الگو هایی که می تواند در تعیین مسیر زندگی و تصمیمات شخصیت ها نقشی جدی ایفا کند.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان