مطالب
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی می شود. مباحث «درون متنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برون متنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورنده اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همان مقطع، سایه ای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ساختار یک اثر تأثیر می گذارند. در کنار اینها، سبک فردی، شاخه ای است که هم از سبک شناسی جدا شده و هم ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. از طرف دیگر، نظام بلاغی و فصاحت یک-اثر، به گونه ای است که سبک فردی را برجسته می سازد. متن ادبی اگر بر پایه بلاغت استوار باشد پدید آورنده با اصول بلاغت آشنا باشد و به-صورت زیرکانه آنها را در نوشتار خود به کار بَرَد، سبک فردی خود را به صورت منحصربه فرد و شاخص مطرح می کند. تحلیل آثار مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر، نشان می دهد که پیوند عمی قی میان بلاغت و سبک فردی او وجود دارد. به گونه ای که این گونه در ذهن خواننده خطور می کند که شاعر با سُلطه بر بلاغت و آشنایی کامل با آن، سبک فردی خود را برگزیده است. در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) شیوه بررسی اشعار است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل داده های متن، به ابعاد گوناگون سؤال های طرح شده پاسخ داده شده است.
استعاره های توصیفی و بصری در اشعار نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث (با رویکرد گفتمان انتقادی فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
396 - 426
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های فن بیان، کاربرد استعاره به معنای کلی آن؛ به کار بردن یک واژه یا عبارت به جای عبارت دیگر بر اساس شباهت بین آن ها است. کاربرد استعاره به عنوان پدیده ایی زبانی ب ه ط ور ع ام و در زب ان ادبی به طور خاص نیست، بلکه پدیده ایی شناختی و ذهنی است و آنچه در زبان ظ اهر م ی ش ود، ص رفا نم ودی از ای ن پدیده ذهنی است. از طرف دیگر، این بیان شناختی و ذهنی از افکار را می توان در چارچوب گفتمان انتقادی و نقد زبانشناختی تحلیل و تفسیر کرد. کاربرد استعاره های توصیفی و بصری در اشعار نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث می تواند یکی از نمونه های رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی از دیدگاه فرکلاف باشد. بر این اساس، اگرچه که رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رابطه زبان، قدرت، ایدئولوژی و گفتمان را در اولویت قرار می دهد، اما ادبیات ملت ها را نیز می توان در چارچوب گفتمان انتقادی و نقد زبان شناختی تحلیل و تفسیر کرد. در این پژوهش ک ه به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ایی انجام شده، پس از مطالعه غزلی ات این دو شاعر، م وارد اس تعاره ه ای توصیفی و بصری اشعار مشخص شده و از نظر کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته شده است. در نهایت، از تطبیق اشعار نیما و اخوان می توان چنین نتیجه گیری کرد که کاربرد استعاری از وضعیت و شرایط سیاسی و اجتماعی غالب در اشعار اخوان ملموس تر است. با توجه به تحلیل بینامتنی ذکر شده، هر دو شاعر متاثر از شرایط حاکم بر فضای اجتماعی و سیاسی بوده اند. اما، در اشعار اخوان این نگاه آشکارتر است.
نگرشی تطبیقی به رویکرد نوستالژیک در سروده های نازک الملائکه و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
171 - 204
حوزههای تخصصی:
«نوستالژی» به عنوان یکی از مباحث مطرح در روان شناسی، در حوزه ادبیات نیز از موضوعات مهم شعر معاصر عربی و فارسی به شمار می آید. از جمله شاعران معاصری که حسرت گذشته های خوشِ ازدسترفته و یادکرد آن ها در اشعارشان بسامد فراوانی داشته نازک الملائکه و مهدی اخوان ثالث است. موقعیت و شرایط زندگی و جامعه، اندیشه و عاطفه قوی و آشنایی با بسیاری از شاعران و بزرگان منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در این دو شاعر شده است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی نمودهای نوستالژی در دیوان دو شاعر به روش تحلیلی توصیفی، به بررسی و تبیین رویکردهای نوستالژیک در شعر نازک الملائکه و مهدی اخوان ثالث بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که حسرت دوران کودکی، گذشته تاریخی و اسطوره ای، غم غربت، مرگ و دوری از آرمانشهر در شعر دو شاعر از بسامد بیش تری نسبت به دیگر مفاهیم نوستالژیک برخوردارند.
تطبیق الهام پذیری مهدی اخوان ثالث و عبدالوهاب بیاتی از اسطوره «سیزیف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
235 - 251
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع الهام بخش شاعران معاصر فارسی و عربی اسطوره سیزیف است. در افسانه های یونان باستان، چنین آمده که سیزیف به خاطر سرپیچی و مخالفت با خدایان، محکوم شد و مجازات او این بود که سنگ بزرگی را از شیب تند کوهی تا قله آن بغلتاند و آنجا به حکم سرنوشتی محتوم، سنگ از دستش رها شده و برای همیشه مجبور به تکرار آن گردد. اما خوانش های متفاوت ادیبان، از این اسطوره و زاویه دید فلسفی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان باعث الهام پذیری های گوناگونی از آن شده است. این پژوهش، از میان شاعران معاصری که خوانش سیاسی از این اسطوره داشته اند. شعر مهدی اخوان ثالث ، شاعر برجسته ایرانی، و عبدالوهّاب بیاتی ، شاعر نامدار عراقی را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و در پی آن است تا پاسخگوی مسائل زیر باشد: چرا اخوان ثالث و بیاتی از این اسطوره، خوانش سیاسی داشته اند؟ این دو شاعر، برای بیان اهداف خویش، این اسطوره را با چه عناصر دیگری همراه کرده اند؟ آیا این دو شاعر در کاربرد سیاسی خود از این اسطوره، از یکدیگر متأثر شده اند؟
شهر بی نشان در اندیشه عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
109 - 130
حوزههای تخصصی:
شهر آرمانی نمایانگر حقیقتی است دست نیافتنی که از گذشته های دور همواره در اندیشه انسان وجود داشته و پناهگاه او برای گذر از ناملایمات روزگار و تلخی های هستی بوده است. این نامرادی ها سبب شده که شاعران معاصر بکوشند در آثار خود دنیایی آرمانی و شایسته زیستن انسان بیافرینند. در این آرمانشهرها کمال مطلوب، دستیابی به نظام و سامانی عقلانی و انسانی است که شر و فساد و سایر خوی های تباه کننده بدان راه نداشته باشند. پژوهش حاضر، به آفرینش آرمانشهر و متضاد آن پلیدشهر، در اندیشه دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی، مهدی اخوان ثالث و عبدالوهاب البیاتی ، می پردازد. محیط یکسان زندگی دو شاعر، برداشت و واکنشی یکسان را از رویدادهای هستی برای دو شاعر در پی داشته است. اخوان و بیاتی هر دو نگاهی یکسان به پدیده آرمانشهر داشته اند و در مقابلش پلیدشهر را نیز تصویر کرده اند، اما در پرداختن به این موضوعات تفاوت هایی نیز باهم دارند که این پژوهش به شرح این تفاوت ها می پردازد.
تحلیل ساختار شکل گیری معنا در شعر «قصه ای از شب» مهدی اخوان ثالث بر اساس آراء یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره نهم آذر و دی ۱۳۹۷ شماره ۵(پیاپی ۴۷)
241-263
حوزههای تخصصی:
صورت گرایان حدود سال 1950 و حوالی انتشار آثار یاکوبسن در زمینۀ زبان شناسی ساختارگرا، در حوزۀ تحلیل ساختاری متون ادبی دست به نوآوری زدند. نقد ساختارگرا متون ادبی را مجموعه ای از پدیده های زبانی در نظر می گیرد که آن ها را از هر متن دیگری متمایز می کند. فرایندهایی که این تمایز را سبب می شوند، در تمام سطوح (آوایی، دستوری و واژگانی) قابل تشخیص هستند. در این پژوهش با تکیه بر آثار یاکوبسن به بررسی یکی از اشعار اخوان ثالث با عنوان «قصه ای از شب» پرداخته ایم. تحلیل ساختارگرایانه به ما کمک می کند تا خوانشی موشکافانه از متن داشته باشیم و صورت و قالب شعر را با ظرافت بیشتر مورد تأمل قرار دهیم تا به شبکۀ معنایی پنهان شعر برسیم. درحقیقت، هدف از این بررسی پاسخ به سؤالاتی است نظیر اینکه چگونه کارکردهای زبانی در قالب ساختار هندسی شعر به خدمت انتقال هر چه بهتر مفاهیم درآمده اند و چگونه نظام کلمات در پسِ ساختارهای سطحی خود دربرگیرندۀ مفاهیم عمیق متناسب با فضا و درون مایۀ اصلی شعر هستند. با بررسی فرایند های آوایی، دستوری و واژگانی معنایی نشان داده ایم که نظام کلمات چگونه سبب پیدایش لایه های پنهانی در شعر شده اند که در خلق زیبایی مؤثر بوده اند و نیز به کشف شبکۀ معنایی شعر نائل آمده ایم.
کشمکش سیاسی اجتماعی در شعر خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
123-144
حوزههای تخصصی:
بیان نمایشی یکی از انواع تمهیدات ادبی به شمار می رود. شاعر معاصر به منظور عینیت بخشیدن به افکار خویش از شیوه های مختلف نمایشی بهره می گیرد.کشمکش از اساسی ترین شگردهای این فن است، زیرا به اثر ادبی بعدی دو سویه می بخشد و ارتباط آن را با زمان، جامعه و هستی میسر می کند، همچنین میان نگرش غنایی و موضوعی پیوند برقرار می سازد. وجود مشابهت های فراوان میان خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث از جمله زیستن در شرایط سیاسی اجتماعی یکسان، بهره گیری از بیان نمادین و شیوه های مختلف نمایشی ، سبب شد از منظر برون متنی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی چگونگی به کارگیری شگرد کشمکش سیاسی اجتماعی توسط این دو شاعرهمچنین تفاوتها و شباهتهایشان در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد. بررسی اشعار حاوی و اخوان ثالث نشان می دهد که هر دو شاعر به شکل ضمنی و با عنایت به نمادهای مکانی، زمانی و طبیعی شگرد کشمکش را در مقوله های سیاسی اجتماعی به کار گرفته اند . تفاوتشان در زمینه به کار گیری این شگرد، غالبا در ارتباط با مصادیق نمادها می باشد.
بررسی تمثیل های حماسی و اسطوره ای در سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث (م. امید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تمثیل های حماسی و اسطوره ای به کاررفته در سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث (م. امید) و اهداف و شیوه های کاربرد آن ها در این سروده ها بررسی و توصیف شده است. هدف از این پژوهش آن است که دانسته شود شاعر این تمثیل های حماسی و اسطوره ای را چگونه و با چه هدف هایی در سروده های خویش به کار گرفته و این اشاره ها و تناسب های ذهنی چه تأثیری در پرورش معانی و مفاهیم مورد نظر شاعر داشته است. بدین منظور، این مفاهیم اسطوره ای و اشاره های داستانی را در سه بخش تمثیل های حماسی و اسطوره ای ایرانی، اشاره ها و تلمیحات اسلامی و اشاره های داستانی غربی، دسته بندی و بررسی نموده ایم که در این میان، تمثیل های حماسی و اسطوره های ایرانی سهم بسیار چشم گیری در سروده های شاعر داشته است. این تمثیل های حماسی و اساطیری با اهداف گوناگون در شعر اخوان ثالث به کار رفته است؛ شاعر برای پرورش معانی و مفاهیم مورد نظر خود و اغلب برای بیان مفاهیم انسانی و مسائل اجتماعی روزگار خویش از آن ها بهره گرفته است. بهره گیری از این تمثیل های حماسی و اسطوره ای، زبان و بیان شعری او را نیز تشخّص و ویژگی بخشیده و بر قدرت تأثیر و القای آن افزوده است.
مقایسة سمبولیسم اجتماعی در سروده های نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث پس از کودتای 28 مرداد 1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسة تطبیقی میزان نمود ویژگی های اصلی سمبولیسم اجتماعی در سروده های دهة سیِ دو شاعر بنام این جریان، نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، به روش کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد که رویکرد نیما به سمبولیسم، تحت تأثیر سمبولیسم اروپایی و با هدف تعالی کیفیت و ارتقای جنبة هنری شعر بوده است؛ به عبارت دیگر، نیما از دو جنبة شاخص سمبولیسم اجتماعی بیشتر به جنبة نمادین و رمزگرایی آن توجّه دارد، در حالی که اخوان به هر دو جنبة تعهّد اجتماعی و نمادگرایی توجّه دارد. بخش اعظم این تفاوت، ناشی از نگرش های اجتماعی متفاوت آن هاست.
خوانش حماسه نو در عاشقانه های مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخوان ثالث شاعری است که به حق لقب حماسه سرای نوپرداز در کنار شاعرانی چون شاملو و سیاوش کسرایی را به خود اختصاص داده است. زبان حماسی او خاصّ خودش می باشد که تلفیقی از حماسه کهنه و نو است و نشان از تسلّط او بر متون نظم و نثر قدیم و جدید دارد. در این مقاله آثار او در شش بخش «واژگان و ترکیب ها، ساختار، صحنه و فضاسازی، زینت ها، روحیه سازی و لحن و اسطوره» و شانزده قسمت «به گزینی واژگان و اصطلاحات، ترکیب های وصفی و اضافی، آغاز و پایان، ساختار کهن دستوری، عشق و مبالغه، فضاسازی، تضادّ و تناقض، وزن و ردیف، تناسب لفظ و معنا، خردورزی، گروه بندی جمعی، ستیزه جویی اهریمن و اهورا، روایت گرایی، قهرمان پروری و شهادت پیروزمندانه» مورد بررسی و تجزیه و تحلیل توصیفی قرار گرفته و به این نتیجه رسیده است که مهدی اخوان ثالث نه تنها شاعری حماسه سرا، بلکه شاعری با ویژگی های خاصّ حماسه نو می باشد. بعضی از آثار او مانند: آدمک، خوان هشتم، آن گاه پس از تندر، قصّه شهر سنگستان، کتیبه و باغ منحاکی از تسلّط او بر حماسه سرایی می باشد.
بررسی نقش نشانه های سجاوندی در شعرهای نیمایی مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه های سجاوندی از ابزارهای نسبتاً جدید رسم الخط فارسی هستند که در گفتار مکتوب جایگزین لحن و دیگر اشاره های شبه کلامی در گفتار شفاهی می شوند. جستار حاضر نشانه های سجاوندی را در شعرهای نیمایی مهدی اخوان ثالث (م. امید) مورد بررسی قرار می دهد و در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که علائم سجاوندی چه نقش و کاربردی در شعر اخوان دارد. نگارنده به منظور پاسخ گویی به سؤال پژوهش با بهره گیری از شیوه ی استقراء تام، نشانه های سجاوندی را از شش دفتر شعر نیمایی اخوان استخراج کرده، سپس با استفاده از شیوه ی توصیفی تحلیلی به بررسی داده های پژوهش پرداخته است. نتیجه ی پژوهش بیانگر آن است که نشانه های سجاوندی در شعرهای نیمایی اخوان دو کاربرد عمده دارد: الف) کاربرد زبانی به منظور دلالت بر آواهای زبرزنجیری، تفکیک ساختار جمله و ایجاد انسجام در متن؛ ب) کاربرد هنری به منظور تصویرسازی، القاگری و برجسته سازی که اخوان از این کاربردها برای تقویت وحدت پیکره ی شعری خود استفاده کرده است.
تحلیل گفتمان اوصاف طبیعت و احوال اجتماع در اشعار مهدی اخوان ثالث بر اساس رویکرد ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی کهن الگویی آنیما در شعر عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تأکید بر ماهیت جهانی و سرشت بینارشته ای مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با کاربست نقد کهن الگویی به بررسی خاستگاه کهن الگویی مشترک در اشعار دو شاعر معاصر ایران و عرب؛ اخوان ثالث و عبدالوهاب البیاتی پرداخته و نشان می دهد که چگونه ادبیات ملل مختلفی چون ایران و عراق در عین تفاوت های زبانی، جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی به جهت برخورداری از شالوده های مشترک کهن الگویی «از وحدتی اندام وار و انسجامی یگانه» برخوردارند و چگونه اندیشه های آدمیان در بنیاد به یک سرچشمه می رسد. به منظور ارائه نمونه عملی؛ مقاله با تمرکز بر کهن الگویی آنیما با رویکردی تحلیلی تطبیقی و روشی استقرایی، جلوه ها و نمودهای مشترک آنیما که به صورت ناخودآگاه در آفرینش این دو اثر ادبی مؤثر بوده اند را مورد واکاوی قرار داده و برخی بن مایه های موجود دو متن را به پیش نمونه یا همان ژرف ساخت کهن الگویی آن تأویل می کند. هدف این پژوهش نه تنها ارائه تحلیلی روانکاوانه که ساخت شکنی دو شاهکار ادبی معاصر ایران و عرب با دیدی تحلیلی تطبیقی و نیز نشان دادن ظرفیت های نقد کهن الگویی در مطالعات سنجشی و تطبیقی و همگرایی نقد ادبی و ادبیات تطبیقی می باشد. برآیندی که از این بررسی به عمل آمده، نشان می دهد با وجود برخورداری هر دو متن از شالوده های کهن الگویی مشترک، شعر البیاتی از بن مایه های کهن الگویی عمیق تری بهره مند است.
بررسی تحلیلی «تشبیهات سیاه» در سروده های مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودتای 28 مرداد 1332 یکی از رویدادهای بسیار تأثیرگذار جامعه ی ایران است. پیامدهای آن در روشن فکران متعهّد سرخوردگی، نومیدی، پناه بردن به افیون و باده و مواردی از این دست بود که موجب پدید آمدن گونه ای شعر به نام شعر سیاه شد و نمود آن را در برخی از جریان های شعری چون رئالیسم، رمانتیسم سیاه و سمبولیسم اجتماعی می توان دید. بارزترین چهره ی جریان اخیر، مهدی اخوان ثالث است. پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی «تشبیهات سیاه» اخوان به عنوان یکی از پربسامدترین عناصر صور خیال او می پردازد و می کوشد بین محیط برخاستن خیال شاعرانه و ذهن و زبان شاعر و دید شعری او ارتباط برقرار کند. نتیجه نشان می دهد شاعر می خواهد با آفرینش این گونه تشبیهات بکر، به گونه ای پنهان، تصاویری تلخ و گزنده از شرایط اجتماعی جامعه ی ایران آن روز بنمایاند و با استفاده از این شگرد ادبی ضمن بیان اعتراض خود از وضعیت موجود آن زمان، بتواند از زیر ذرّه بین سانسور حکومت پهلوی عبور کند.
بررسی موسیقی در شعر مهدی اخوان ثالث
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
17 - 34
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش تکرار در موسیقی سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالثخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی نقش تکرار در ایجاد توازن و موسیقی در سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث در سه مجموعه شعر زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا است. بدین منظور، شیوه های گوناگون تکرار برای آفرینش نظم و توازن در سروده های شاعر، در سه سطح کلی توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی بررسی شده است. نتایج نشان داد توازن آوایی سروده ها، برخاسته از تکرار صامت ها و مصوت ها در جمله ها و ترکیب های زبانی، تنوع و گوناگونی اوزان و نوآوری های شاعر در کاربرد برخی وزن های نیمایی بوده است. همچنین، تکرار کلمات به شیوه های گوناگون و بهره گیری مناسب از قافیه و ردیف، توازن واژگانی در سروده های اخوان ثالث را پدید آورده و کاربرد برخی صناعات بدیعی مبتنی بر شیوه های هم نشین سازی و جانشین سازی اجزای جمله، توازن نحوی در این سروده ها را به وجود آورده است. بنابراین، توازن و غنای موسیقایی سروده های
بررسی سروده های تمثیلی مهدی اخوان ثالث (م. امید) دردو مجموعه شعر«زمستان» و «آخر شاهنامه»
حوزههای تخصصی:
نویسندگان در این مقاله، سروده های تمثیلی مهدی اخوان ثالث، در دو مجموعه «زمستان» و «آخرِشاهنامه» را بازخوانی و بررسی کرده اند. بدین منظور، درونمایه و محتوای تمثیل های به کار رفته در سروده های دو مجموعه شعر یادشده را با تکیه بر منابع معتبر، مطالعه و بررسی نموده و دریافته اند که شاعر در این دو مجموعه، به روشی تازه دست یافته و اغلب شعرهای خویش را به شیوه ی تمثیلی و روایی سروده است. این تمثیل ها به ویژه در مجموعه ی زمستان، بیشتر از طبیعت و عناصر و پدیده های طبیعی محیط زندگی شاعر، مایه می گیرند. در این سروده ها، شاعر برای ترسیم مسائل اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خود و برای بیان عواطف و احساسات درونی خویش، از تمثیل های گوناگون بهره گرفته است. تمثیل های به کار رفته در این سروده ها، اغلب بیانگر احساس یأس و شکست شاعر درباره مسائل اجتماعی و انسانی روزگار اوست.
بررسی سمبولیسم اجتماعی در سروده های مهدی اخوان ثالث
حوزههای تخصصی:
بازتاب رویدادهای تاریخی دهه سی با توجه به اهمیت ویژه آن در تاریخ معاصر ایران ازجمله مسائلی است که همواره ذهن روشنفکران، آگاهان و شاعران متعهد این دهه را به خود مشغول ک رده است. سیطره کم سابقه و فراگیر اختناق از سوی حکومت مهم ترین علت رویکرد شاعران متعهد این دهه به بیان نمادین است.
با اینکه نیما پیشرو نمادگرایان معاصر محسوب می شود، مهدی اخوان ثالث از شاعران متعهدی است که بیشترین توجه را به این طرز بیان داشته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد ک ه او برای بیان رویدادها و انتقال آن به نسل های بعدی از نمادهای عمومی و شخصی بهره گرفته است. بسامد بالای نمادهای شخصی به کاررفته در اشعار اخوان ثالث مبین حس شاعرانه و دغدغه ذهنی شاعر در بیان مسائل اجتماعی است.
پژوهش به شیوه توصیفی و داده ها به روش سندکاوی و کتابخانه ای گردآوری و تحلیل شده است.
بررسی پنج سروده ی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث در مجموعه ی «از این اوستا»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پنج سروده ی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث، در مجموعه ی «از این اوستا»، بازخوانی و بررسی می شود. این مقاله برآن است تا نشان دهد که شاعر، در این سروده ها، تنها روایت گر و قصه گو نیست، بلکه از روایت و حکایت برای گزارش رویدادهای اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خویش بهره می گیرد. در این راستا، تمثیل های به کاررفته در سروده ها و شیوه ها و شگردهای روایت پردازی شاعر، تبیین و بررسی می شود. در این بازخوانی و بررسی دیده می شود که گفت وگوها، حوادث، توصیف ها، آغاز و پایان مناسب، پرداخت موضوع و شخصیت پردازی به شیوه ای استادانه در این سروده ها رعایت شده است. شاعر علاوه بر شگردهای روایت پردازی، هنر شعری خود را نیز در این سروده ها به نمایش می گذارد و از زبان، موسیقی، صورخیال و عاطفه ی شعری به خوبی استفاده می کند.
تحلیل نگاشت های مفهومی در دو شعر از مهدی اخوان ثالث با رویکرد شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل نگاشت های مفهومی در دو شعر از مهدی اخوان ثالث با رویکرد شعر شناسی شناختی در چارچوب نظریات مارگریت فریمن (2000)، فوکونیه (2002) و ترنر (2002) می پردازد. در رویکرد شعر شناسی شناختی، امکان بررسی متون ادبی به واسطة ابزارهای زبان شناسی شناختی امکان پذیر است. از جمله این ابزارها که بررسی ساختار کلی اثر و چینش واحدهای زبانی را ممکن می سازند، می توان به نگاشت های مفهومیِ ویژگی، رابطه ای و نظام اشاره کرد. در نظریة شعر شناسی شناختی، بافت اثر نقش بنیادینی در ایجاد معنی دارد و تحلیل ها بر سه محور متن، مؤلف و خواننده قرار دارند. با توجه به این که راهکارهای تحلیل در نظریة شعر شناسی شناختی، منجر به بررسی سبکی متن می شود، ضرورت پژوهش بدیهی به نظر می رسد.
پرسش پژوهش این است که سطوح مختلف تفسیری شعر اخوان با رویکرد شناختی چگونه جنبه های مختلف جهان فکری او را از لحاظ ساختاری و محتوایی تبیین می نمایند؟ بررسی دو شعر منسجم از اخوان ثالث در چارچوب شناختی نشان می دهد که چه عواملی باعث ماندگاری یک شعر و استحکام آن می شوند و چگونه ساختار شعر می تواند در ساخت جهان فکری مؤلف سهیم باشد. نتایج بررسی سبکی اخوان از منظر شناختی نشان داد که وجود تعامل میان ساختار و محتوای اثر و همین طور وجود یک کل معناشناختی یک پارچه در قالب الگویی ذهنی در شعر، می تواند از عوامل ماندگاری و انسجام آثار او محسوب شود.