در این مقاله، نگاره سماع درویشان، اثر کمال الدین بهزاد (متعلق به سال 895 ق) بر اساس مفاهیم عرفان و تصوف تحلیل شده است. با توجه به تعلق نگاره به دوره تیموریان، در ابتدا، وضع تصوف در این دوره بررسی می شود. مؤلف سپس فرقه نقشبندیه را، که بهزاد عضو آن بوده است، معرفی می کند و با توجه به زمان ترسیم نگاره و سن مشایخ تصویرشده در آن، نتیجه می گیرد که بهزاد اجتماعی خیالی از مشایخ صوفیه نقشبندبه را به تصویر کشیده است. به نظر مؤلف، چهار نفر از شش نفری که در بالای تصویر ایستاده اند عبیدالله احرار و جامی و امیرعلی شیر نوایی و بهزادند و محل سماع درویشان باغ مدرسه و خانقاه اخلاصیه در محله جوی انجیل یا سر پل انجیل در هرات است. در ادامه مقاله، معنای سماع و مراتب آن در تصوف بررسی شده است و، با تقسیم نگاره به چهار بخش افقی، ربط هر بخش با مراتب تصوف و سماع تشریح شده است. از تقسیم عمودی نگاره نیز اعدادی به دست می آید که مؤلف به معانی آنها در تصوف پرداخته است. لباس صوفیان و انواع و رنگهای آن نیز در تصوف حاوی معانی و مفاهیمی است که در تحلیل نگاره سماع درویشان بدانها اشاره شده است.
مقاله حاضر ، حاصل سفری کوتاه به هندوستان است که توسط حقیر در تابستان سال 1370 ، به منظور بررسی و تحقیق در زمینه هنر نقاشی هند صورت پذیرفت . شاید بتوان گفت که توشه این سفر پژوهشی ، بیش از هر چیز دیگری مصاحبه ای بود که با لاکشمی نارایان ، منتقد و معاون موزه ملی هند در زمینه ریشه های هنر مجسمه سازی و نقاشی و ارتباط آن با اندیشه های مذهبی و عرفانی هند انجام شد . و نیز مصاحبه دیگری که با شادروان انیش فاروقی ، نقاش ، منتقد و رئیس موزه هنرهای معاصر هند در زمینه ...
نقاشی ایرانی همواره متاثر از ادبیات بوده است. مقاله حاضر در پی آنست که میان نگاره ?سوگ شوی لیلی? منسوب به شیخ زاده و اشعاری از لیلی و مجنون نظامی در این باره، مقایسه ای تطبیقی صورت دهد. نظامی از سردمداران شعر تغزلی است که منظومه های او، بالاخص لیلی و مجنون با قدرت تصویرگرانه ویژه، همواره مورد تقلید شاعران و توجه نگارگران بوده است. در این جستار پس از شرح ابیات فوق از نظامی و بررسی نگاره همتای آن از خمسه سال 900 ه.ق مکتب هرات، کنکاشی در شباهت ها و تفاوت های دو اثر صورت میگیرد. علیرغم القای فضای سوگ در دو اثر، کانون توجه دو هنرمند متفاوت بوده و نقاش خود را مقید به وفاداری تام به کلام شاعر نکرده است. با وجود تمرکز نظامی بر حالات درونی لیلی، که در ظاهر عزادار شوهر و در واقع محزون از فراق محبوب است، و تصریح شعر به تنهایی او، شیخ زاده یک مجلس سوگواری واقع گرایانه با افراد زیاد را نقش کرده و توصیفات نظامی از احوال لیلی را به اشخاص مختلف نسبت داده است. میتوان گفت به دلیل تفاوت در ابزارهای بیانی دو هنر و فضاهای فرهنگی متفاوت در زمان خلق آثار، همگامی نگاره با شعر آن مو به مو نبوده و دو هنرمند دو نوع نگاه متفاوت بیرونی و درونی به یک موضوع داشته اند.
آنچه امروزه قابل انکار نیست ارتباط تنگاتنگ و مداوم علوم و فنون مختلف از جمله جغرافیا ، اقتصاد ، جامعه شناسی ، محیط زیست ، حمل و نقل ، معماری و هنر با شهرسازی است . بحث پیرامون این ارتباط کم و بیش دیرزمانی است که به آن پرداخته شده و مورد توجه اندیشمندان این حرفه قرار گرفته است ، در این میان کنکاش در زمینه دیدگاه هنر و اثر هنرمند مقوله ای است که کمتر بدان اشاره شده است . در این مقاله از بین مباحث متنوع موجود در خصوص ارتباط هنرهای تجسمی با شهرسازی به موضوع تأثیر نقاشی ( و به خصوص نقاشی دیواری ) بر طراحی و برنامه ریزی شهری پرداخته است ...
تاکنون سهمی که هنرمندان ایران در شکل گیری مکتب استانبول داشتند، چندان مورد توجه قرار نگرفته و یا به دلیل عدم دسترسی به منابع دست اول مغفول باقی مانده است. در این مقاله سعی شده هنرمندانی که پس از جنگ چالدران بین شاه اسماعیل و سلطان سلیم، به استانبول کوچانده شده و یا مهاجرت کرده اند شناسایی شوند. پیش از هر چیز محیط تبریز از سده هفتم تا نهم هجری بررسی می شود تا میزان فعالیت هنرمندان در تبریز روشن گردد. شکل گیری مکتب ترکمان و تأثیرگذاری مکتب ایلخانی تبریز و آل جلایر و مکتب شیراز و نیز مکتب هرات در آن پی گیری می شود. ورود شاه اسماعیل به تبریز و شروع حکومت صفویان به شکل گیری مکتب تبریز می انجامد و تمامی خزاین و اندوخته های مکتب ترکمان و هرات در تبریز گرد می آید که پس از جنگ چالدران بدست سلطان سلیم می افتد و وی تمامی آنها را همراه چند صد نفر از هنرمندان و اهل حرفه به استانبول می فرستد. در این مقاله با رجوع به اسناد و مدارک توپقاپی سرای و دفاتر اهل حِرَف آن، نام های هنرمندان و ارباب پیشه ایران و میزان تأثیرگذاری آنها در شکل گیری مکتب نگارگری استانبول مشخص میشود
هدف این مقاله روشن سازی بخشی از نظام استاد – شاگردی در نقاشی ایران است. در مورد این نظام، منابع و اطلاعات مستقیمی موجود نیست. از این رو آن را باید از لابلای منابع مختلف تاریخی – فرهنگی و اطلاعات پراکنده آنها بازآفرینی کرد. فرضیه ام این بود که نقاشان ایران همچون دیگر صنف ها دارای صنف خاصی بوده اند و کارکرد آموزشی آنها شبیه صنف های دیگر جامعه بود. از این رو پیش از هر چیز سعی کرده ام این فرضیه را به ثبوت برسانم و سپس طرز آموزش و جلوه های تعلیمی این نظام سنتی را با عطف توجه به صنف های دیگر که اطلاعات درباره آنها کافی بود، شرح دهم. شاید مهم ترین محور این مقاله در نموداری باشد که درباره نمود و جلودهای نظام آموزشی سنتی استاد-شاگردی در میان نقاشان ایران در سده هفتم تا سده دوازدهم هجری ارائه و این نظام از لابلای متون اصلی و اطلاعات پراکنده منابع بازسازی شده است. کلیدواژگان: Apprenticeship ,Master، pupil system ,Painter guild ,Persian painting ,Tradition ,سنتی استاد، شاگردی ,شاگرد ,شیخ(مولانا) ,صنف نقاشان و اجازه نامه
نگارگر ایرانی به دلیل زمینه فکری خود و تعلق به عرفان و حکمت اسلامی و نیز پیوستگی به ادبیات سرزمینش و بهره گرفتن از دامنه گسترده اندیشه و خیال در زمینه های ظاهری و صوری ، آثاری کم نظری و بدیع می آفریند . در بطن این آثار ، مفاهیم و معانی ذهنی بسیاری نهفته است . توجه به معنویات و مفاهیم ذهنی از دیرباز در هنر نگارگری ایران وجود داشته و در کنار آن سعی هنرمند نگارگر بر این بوده که به واسطه الوان و اشکال و آشنا شدن با عوالم نورانی ، عالم ملکوت را متجلی می سازد . نور عامل سنجش در عرفان اسلامی است و آب نیز از جنس نور و روشنایی است ...