فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۸۷۳ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
261 - 279
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: آنچه معاصرسازی بافت های تاریخی شهرها را در فرایند دگردیسی شهری ضروری می کند، دگرگونی های شهری هستند که معمولاً اثرات ناگواری بر بافت تاریخی شهرها در طی زمان وارد می کنند و قاعدتاً دلیل مجاب کننده به کارگیری رهیافت معاصر سازی عکس العمل در قِبل دگرگونی ها شهری می باشد، بافت تاریخی شهر تبریز که نماد هویت چند هزارساله آن است، در دوران معاصر از یک سو با پیدایش نیازها و عملکردهای جدید و از سوی دیگر با پیدایش تمنایی برای دگرگونی ها، هویت و کارکرد فضاهای تاریخی آن دچار دگرگونی اساسی شده است. هدف: این پژوهش، نقش مؤلفه های معاصرسازی را در جریان دگردیسی شهری در عرصه بافت تاریخی- فرهنگی شهر، با تأکید بر حفظ هویت مورد تحلیل قرار می دهد. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر، تحلیلی- توصیفی است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های گالموگراف اسمیرونف و دوربین- واتسون انجام گرفت. جهت رتبه بندی مؤلفه ها از تحلیل رنکینگ و الماس بر اساس روش پرامتی بهره گرفته شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشانگر آن است که تمام مؤلفه های در نظر گرفته شده، در ارتباط تنگاتنگ باهم، اما با ضریب تأثیر متفاوت از هم در معاصرسازی بافت تاریخی کلان شهر تبریز دخالت دارند و مؤلفه کالبدی و اقتصادی در اولویت بالایی نسبت به بقیه مؤلفه ها قرارگرفته است. با توجه به تجارب برگرفته از انجام این پژوهش، بررسی موانع معاصرسازی بافت های تاریخی، ایجاد عملکردهای نسبتاً فعال در بافت ازجمله راهکارهای پیشنهادی می باشد. کلید واژه ها: دگردیسی، معاصرسازی، بافت تاریخی- فرهنگی، هویت، کلان شهر تبریز نکات برجسته: با توجه به خلاء های مطالعاتی خصوصاً در زمینه دگردیسی فضاهای شهری بافت های تاریخی با رویکرد معاصرسازی، ضرورت چنین مطالعاتی جهت راهبردهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در فضاهای شهری معاصر اهمیت می یابد. دگردیسی شهری باعث ایجاد تفاوت های ماهوی در شکل و ماهیت فضاهای شهری می شود. عدم درک این مفهوم، سبب می شود که برنامه ریزی انسجام فکری مطلوب نداشته باشد.
ارزیابی عوامل موثر بر تحقق رویکرد شهر آرام؛ محدوده مورد مطالعه: مهرشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
45 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: رشد و توسعه سریع شهرها و عدم توجه به نیازهای روحی در ایجاد آرامش کافی برای ساکنان که به افول کیفیت زندگی انجامیده، مسئله ای است که بیشتر شهرهای دنیا با آن روبرو هستند. برای برطرف کردن چالش های پیش رو، دیدگاه های متعددی در راستای دستیابی به پایداری تدوین شده است؛یکی از جدیدترین و موفق ترین رویکردها، جنبش «شهر آرام» است که از اکتبر سال 1999 آغاز شد. هدف: هدف این مقاله بررسی خاستگاه، مفهوم، ویژگی ها، الزامات و شاخص های شهرآرام و ارزیابی عوامل مؤثر بر تحقق شهرآرام در مهرشهر کرج است. روش:روش تحقیق، روش فراتحلیل براساس شاخص های بومی سازی شده و داده های پرسش نامه است. بدین ترتیب که بعد از شناسایی مؤلفه ها و شاخص های شهرآرام از متون متعبر خارجی و براساس وضعیت منطقه مورد مطالعه، همپوشانی شاخص های نهایی بر اساس موضوع تحقیق و قابلیت سنجش این شاخص ها در منطقه، صورت گرفته است. یافته ها: براساس یافته های روش دلفی، 36 شاخص در 6 دسته از مؤلفه ها شامل: حفاظت از محیط زیست، زیرساخت های سیاسی، کیفیت شهری، تولیدات محلی، مهمان نوازی و دانش و معلومات به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر تحقق شهرآرام در مهرشهر کرج استخراج گردید. در نتایج حاصل از بررسی عوامل مؤثر بر تحقق شهرآرام در مهرشهر کرج با استفاده از تحلیل عاملی، 5 دسته از عوامل نهایی مؤثر بر تحقق رویکرد شهر آرام در مهرشهر کرج به دست آمد که عامل اول 13.77 درصد از واریانس کل را تبیین می کند و شامل 9 شاخص اصلی مؤثر بر تحقق رویکرد شهر آرام در مهرشهر کرج است. نتیجه: شهر آرام به عنوان رویکردی جدید در مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری و به عنوان جایگزینی برای رویکردهای پیشین برنامه ریزی شهری است. چرا که شهر آرام بر منابع محلی، اقتصاد خودکفا و نقاط قوت فرهنگی و تاریخی منحصربه فرد یک شهر تمرکز دارد. همچنین شهر آرام می تواند به عنوان یک استراتژی برای دستیابی متقابل بین اهداف توسعه اقتصادی، زیست محیطی و عدالت اجتماعی مطرح شود.
بازاندیشی در چالش مفهومی بین «برنامه» و «طرح» در گفتم ان توس عه شهری ایران: از آموزش تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
15 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: استفاده از مهارت های تخصصی- دانشگاهی در عرصه حرفه، همواره از مهم ترین دغدغه های دولت ها بوده است که علاوه بر ایجاد پیوند بین دو حوزه دانشگاه و حرفه، برای هرکدام از آن ها به نحوی جهت دهی و معنابخشی می کند. این مقوله برای برخی شاخه های تخصصی مثل دانش شهرسازی، که با زندگی و نیازهای فردی- اجتماعی روزمره شهروندان ارتباطی ملموس و همه جانبه دارد، از حساسیت بالاتری برخوردار است. اما اختلالاتی در گفتمان معاصر شهرسازی ایران وجود دارد که ریشه های آن به سال های ابتدایی پیدایش این شاخه از دانش، تقریباً هم زمان با تأسیس سازمان برنامه (1327 شمسی) بازمی گردد. ازجمله تناقضات موجود در این گفتمان که موجب نابسامانی های فراوان در امر توسعه شهری شده است، تناقض و کج فهمی نسبت به دو پارادایم مفهومی- عملیاتی غالب «برنامه» و «طرح» بوده است. هدف: مقاله حاضر با هدف جستجوی ریشه های ناکارآمدیِ پرتناقض بین برنامه و طرح و یافتن راهکارهایی برای برون رفت از این شرایط تدوین شده است. روش: در فرایند پژوهش ضمن طرح پرسش هایی مفهومی در آغاز، با استفاده از روش تحلیل گفتمان و بر اساس شواهد و تجربیات موجود در عرصه شهرسازی کشور، با تمرکز بر طرح های جامع شهری و ضمن بررسی بازتاب آموزش های دانشگاهی در این فرایند، به تحلیل و ارزیابیِ انتقادی آن پرداخته است. یافته ها: یافته های پژوهش در 10 محور مجزا عوامل مؤثر بر فرایند شهرسازی کشور را شناسایی کرده و آن ها را در انطباق با محیط آموزش دانشگاهی این رشته، مورد نقد و بررسی قرار داده است. این محورها در حقیقت به عنوان دریچه هایی برای پاسخ به پرسش های مطرح شده در ابتدای مسیر تحقیق، دسته بندی و ارائه شده اند. نتیجه: عمده انتقادات مطرح شده در حوزه کاستی های گفتمان شهرسازی ایران، ناشی از عدم رعایت سلسله مراتب «برنامه» و «طرح» است. تأکید بر تهیه طرح های جامع برای رفع همه مشکلات شهرها، بر شدت تناقضات موجود افزوده است.
تحلیلی بر جایگاه سرمایه های اجتماعی در بازآفرینی بافت فرسوده تاریخی محله امامزاده یحیی با بکارگیری معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
49 - 63
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در فرایند بازآفرینی بافتهای فرسوده شهرهای امروز، عدم توجه به اعمال مفهوم سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیلهای محله است.اهمیت سرمایه اجتماعی در فرآیند بازآفرینی از آن جهت محسوس است که مداخله در بافتهای فرسوده در بیشتر موارد در ظرف مکانی محله انجام میشود، اما این عنصر معمولا مغفول باقی میماند.هدف این پژوهش تدوین چارچوبی است که علاوه بر معرفی شاخص های سرمایه اجتماعی دخیل در بازآفرینی بافتهای فرسوده و سنجه های مرتبط، آنها را در موقعیت بومی ایران و محله تاریخی امامزاده یحیی مورد سنجش قرار دهد.روش تحقیق مقاله حاضر، روش کمی و با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. نوع پژوهش از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی (پیمایشی) است و از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است.پس از تکمیل مطالعات نظری با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه، کارائی سنجه ها در محله امامزاده یحیی به کمک سوالات پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخصهای اعتماد و هنجارها و ارزشهای اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته مشارکت،در بازآفرینی این محله موثر و انسجام اجتماعی بلاتاثیر بوده و سرمایه اجتماعی در محله امامزاده یحیی با شدت تاثیر0.93بر بازآفرینی موثر است.در انتها پیشنهاداتی در جهت ارتقاء تحقق اهداف بازآفرینی بوسیله سرمایه اجتماعی بیان شده است.
بررسی ترفندهای طراحی سکونتگاه های مسکونی جهت ارتقا امنیت محیطی
حوزههای تخصصی:
تا پیش از سال 1980 اکثر اطلاعات ما درباره ی جرم وجنایت از آمارهای رسمی جرم می آمد، که تنها شامل جرم های گزارش شده و ثبت شده توسط پلیس می شد. با این حال، در سال های اخیر بررسی های محلی و ملی جرم و جنایت به خوبی میزان اطلاعات موجود را افزایش داده اند. همراه با یکدیگر، این بررسی ها نشان داده اند که جرم و جنایت بسیار گسترده تر از آن که پیش از این ثبت شده است، بیش از دو برابر حد سرقت؛ پنج برابر اکثر جراحت ها و ده برابر بیش تر از خراب کاری. روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی و اسنادی است که با بهره گرفتن از منابع و دست آوردهای صاحب نظران بروز فعال در طراحی محیطی شهر منجر به کاهش جرائم شهری بر آن بوده که در پی تبیین موضوع روش ها و راه کارهایی را در راستای امر فوق، پیش رو گذارد. بر این اساس، رویکردهای جلوگیری از جرائم از طراحی محیطی درحوزه های منظر، شهر و مسکن مورد توجه برنامه ریزان و صاحبان اندیشه حوزه معماری و شهرسازی قرار دارد. مقاله حاضر نیز به امید بهره از تحقیقات و تجارب موجود در سال های پایانی سده بیستم به عنوان پایلوت های تجربی به رشته تحریر درآمده است.
ضرورت اتخاذ رویکرد مکان سازی مشارکت مبنا؛ در بازآفرینی بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
103 - 120
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: بافت تاریخی از تجربه طولانی مدت تعامل انسان با محیط بوجود آمده است اما می بینیم بعد از مداخلاتی که در بافت های تاریخی صورت گرفته، حضور و تعاملات اجتماعی مردم در بافت کمرنگ شده است، چراکه این طرح ها از بطن جامعه و محیط نبوده و در نتیجه احساس تعلق نیز ایجاد نمی کند. حفظ مکان تاریخی یا ایجاد مکان جدید در بافت تاریخی، از موضوعات مهم شهرسازی امروز بشمار می آید و از منظر حفاظت اجتماعی بافت، حائز اهمیت است. مکان سازی یعنی ایجاد مکان باکیفیت بوسیله مشارکت اجتماعی، که قصد داریم در طی بازآفرینی، بعنوان یکی از روش های مرمت شهری، از طریق آن کیفیت زندگی در بافت و تعاملات اجتماعی آنرا افزایش دهیم. هدف: نوعی از مکان سازی، مشروط و مقید به حفظ اصالت و ارزشهای بافت، با اقدامات برگشت پذیر، بوسیله مشارکت اجتماعات محلی، مد نظر این پژوهش است. و ارائه الگویی مناسب در خصوص نحوه اقدام در بافت های تاریخی متناسب با زمینه اجتماعی و بستر فرهنگی در شهرهای ایران امری ضروری به شمار می رود. در این مقاله تلاش شده به مکان سازی با رویکرد توسعه اجتماع محور و با هدف ارتقاء کیفیت محیطی و جاری نمودن تعاملات روزمره در عرصه بافت های تاریخی جهت بازآفرینی بافت ها، توجه دهد. روش: روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد توصیفی – تحلیلی به شیوه مطالعات تطبیقی می باشد. و بدین منظور تجربیات داخلی و خارجی اقدامات در بافت های مشابه بافت تاریخی تهران بررسی شد تا از بررسی و تبیین چارچوب نمونه ها به چارچوب بازآفرینی در بافت های تاریخی ایران برسیم. یافته ها: دستاورد مهم این پژوهش تبیین ضرورت مکان سازی مشارکت مبناو اهمیت آن در پروژه های بازآفرینی بافت تاریخی، جهت تبلور ارزش ها در ساختار بافت امروزی، برای حفظ این بافت ها جهت مکان سازی خلاق درفضاهای شهری و ارتقاء کیفیت می باشد. نتیجهگیری: باتوجه به ضرورت مشارکت اجتماعی که از مطالعه پروژه های موفق داخلی و خارجی بازآفرینی دربافت تاریخی استنباط شد، و نظر به اهمیت بحثدلبستگی مکانی ساکنان در جلب مشارکت اجتماعی شان، اولویت رویکرد مکان سازی مشارکت مبنا جهت تقویت روحیه مشارکت جویانه ساکنان در بازآفرینی بافت های تاریخی مدنظر است.
یکپارچگی در توسعه شهری و برنامه ریزی حمل و نقل
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
97-108
حوزههای تخصصی:
در شهرسازی نوین در نظرگیری ارتباط توسعه شهر و حمل و نقل باعث ارتقای معیار های کیفی شهر می شود. توسعه شهر ها با بهره گیری از پتانسیل های عناصر ترابری شهری همواره در طول تاریخ مورد توجه بوده و در دوره های زمانی مختلف با اهداف و روش های گوناگونی صورت پذیرفته است. در این زمینه آنچه در هزاره سوم بر آن تأکید می شود، یکپارچگی در توسعه شهری و برنامه ریزی حمل و نقل است. هدف از این پژوهش بررسی مؤلفه های توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی و بررسی اندرکنش توسعه شهری و حمل و نقل عمومی و نتایج جهانی این رویکرد است. بدین منظور پس از معرفی و مزایای رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی، اثر مکان و چگالی توسعه، اختلاط کاربری زمین، شرایط دوچرخه سواری و پیاده روی، کیفیت و نزدیکی حمل و نقل همگانی، مدیریت پارکینگ، محدودیت در حرکت خودروی شخصی و مدیریت تقاضای سفر بر رفتار سفر افراد واکاوی می شود. در انتها تأثیر در نظرگیری یکپارچگی در توسعه شهری و حمل و نقل در سه شهر موفق بیان می گردد.
تحلیل شاخص های دستیابی به شهر پایدار دزفول با تاکید بر کاهش گازهای گلخانه ایی
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
226-237
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله اصلی شهرها انتشار کمتر گازهای گلخانه ایی، بخصوص کربن و نیتروژن است. هدف این پژوهش کاربردی با ماهیتی توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی، بدنبال ارزیابی شاخص های دستیابی به شهر پایدار دزفول با طراحی هدفمند متدهای بدیع و تلفیق تکنیک های شهرسازی نوین و معماری بومی و قدیمی شهر دزفول به منظور کنترول میزان انتشار گازهای گلخانه ایی در سطح شهر است. روش مطالعه تحقیق تجربی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ایی و میدانی است. جامعه آماری، کلیه شهروندان دزفول و روش نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده است. تعیین حجم نمونه با فرمول کوکران صورت گرفت. با تحلیل مدل AHP در نرم افزارSuper Decisions به تعیین مهمترین شاخص پایداری دزفول پرداختیم که در نتیجه درختکاری بالاترین درصد و پس از آن کشاورزی زیرزمینی و ایجاد فضاهای زیرزمینی شهری مهمترین شاخص ها می باشند. برای یکی از سوالات تحقیق، پرسش نامه ایی توزیع شد و نتایج با استفاده از روش های آماری در نرم افزار SPSS به صورت کمی تحلیل شد. بالای 65% شهروندان با احداث شبکه گذرگاهی وسایل نقلیه، میادین میوه و تره بار و پاساژها در زیرزمین و ایجاد فضای سبزگسترده، آبنما، مسیر دوچرخه سواری و پیاده روی در تراز سطح زمین و ارتقا کت ها و تبدیل آن به اقامتگاه برای جذب گردشگر موافق بودند. علاوه برآن به پیشنهاداتی از جمله،کار کردن در شیفت شب، استفاده از کشاورزی زیرزمینی در شوادان ها و قمش های متروکه به منظور جلوگیری از انتشار نیتروژن در آبراهه ها و تشکیل باران اسیدی و افزایش محصولات کشاورزی، تزریق یخ خشک به ابرها در روزهای غبارآلود یا کم باران، متعادل سازی کربن با بالابردن سرانه فضای سبز و جنگل کاری و حبس کربن در سفره های آب زیرزمینی پرداخته شد.
بررسی و تبیین نظام کارکرد نشانه ها در خوانش معماری مذهبی دوره زندیه (نمونه موردی: مسجد وکیل شیراز)
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
189-211
حوزههای تخصصی:
اهمیت دوره زندیه، روند شکل گیری تاریخ معماری ایران، تا پیش از دوره قاجار، از آنجاست که هنوز هنر و معماری ایران از منابع و پدیده های محیطی چون: عوامل اقلیمی و ریشه های فرهنگی- بومی تاثیر می پذیرفته است. بر این مبنا، این دوره به عنوان آخرین دوره تا پیش از تحولات فرهنگی ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف این تحقیق شناخت جنبه های اثرگذار درون مایه های فرهنگی دوره زندیه در شکل گیری هنر و معماری این دوره با در نظر گرفتن این موضوع که نشانه و نماد گرایی یکی از قدیمی ترین ابزرارهای ارتباطی بین مردم محسوب می شود که شاهد این امر در دوره های مختلف از آغاز شروع تمدن ها و یک جانشینی در اولین سکونت گاهای انسان های اولیه( غارها) تا بنهای مختلف و مدرن امروزی می باشیم.بر اساس دیدگاه و نظریه های خاص موجود در اسلام نماد ها و نشانه ها دارای ویژگی ها و خصوصیات خاص مربوط به خود می باشند که برای به نمایش گذاشتن آنها در آثار معماری از خصوصیات ظاهری و معنوی آنها در قالب تمثیل نیز استفاده می شود. با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های معناکاوانه معماری مساجد، با استفاده از روش نشانه شناسی به تحلیل مفاهیم نمادین و معانی روحانی این آثار هنری پرداخته شده است. ماهیت پژوهش از نوع کیفی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و از مطالعات اسنادی و میدانی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نشانه شناسی نقوش و نگاره های مسجد وکیل حاکی از آن است که در معماری بنا، نگرش قوی عرفانی دوران صفویه با حرکت به سمت محتوای فرهنگ و هنر قومی ساده تر شده و از ذهنیت های طبیعت گرای هنر زندیه ساختار یکدست و ساده شده ای از الگوی معماری مساجد ایرانی را شکل داده است. با بررسی نشانه ها به عنوان یک هنر در دوران زندیه در مسجد وکیل شیراز می توان دریافت که نقوش موجود به سه دسته، نقوش خطاطی، هندسی و گیاهی (انتزاعی و واقع گرا) تقسیم می شوند.
سنجش میزان اثر گذاری فضاهای صنعتی بر کیفیت زندگی محلات محصور در این عملکرد (نمونه موردی محله ویلاشهر در منطقه21 تهران)
حوزههای تخصصی:
با ظهور انقلاب صنعتی و رونق پدیده شهرنشینی، بسیاری مردم از مناطق روستایی به مراکز شهرها با هدف به دست آوردن اشتغال و زندگی بهتر برای خود و خانواده مهاجرت کردند. این سبک از مهاجرت تغییر سبک زندگی و افزایش مشکلات اجتماعی در نواحی مختلف شهری را بوجود آورد. نواحی سکونتی مجاور صنایع شهری به دلیل مشکلات موجود در این مناطق چندان مورد توجه قشرهای ممتاز شهری قرار نمی گیرد به همین دلیل امکان تزریق امکانات و سرمایه ها در این مناطق از طرف جامعه شهری وجود ندارد و در این مکان ها اغلب جامعه متوسط و پایین شهری سکنی دارند. محله ویلاشهر که در غربی ترین نقطه شهر، واقع در پهنه غربی منطقه 21 شهری تهران؛ این محله با توجه به شرایط اجتماعی و سکونتی خود که در آن از حمایت و امکانات شهری فاصله دارد و به جامعه آماری و مطالعاتی پژوهش حاضر بسیار نزدیک است مورد مطالعه و پژوهش واقع شده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل اثر صنایع بر کیفیت زندگی محلات پیرامون این کاربری ها می باشد که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری 3759 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 348 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور انجام این پژوهش شاخص های تاثیر صنعت و کیفیت زندگی توسط پرسشنامه از جامعه آماری به پرسش گذاشته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ شاخص های اقتصاد، سلامت، مسکن جز سه شاخص اصلی محله ویلاشهر از لحاظ میزان تاثیرگذاری کیفیت زندگی شهری از اولویت بیشتری نسبت به شاخص های زیرساخت، تفریح و آموزش برخوردارند. همچنین بررسی و تحلیل اطلاعات و داده های آماری نشان می دهد تاثیر صنعت بر کیفیت زندگی در محله ویلاشهر دارای تأثیر منفی و معناداری می باشد.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و عملکرد بازار هتل ها بر پویایی اقتصادی کلان شهرها (موردمطالعه: عملکرد بازار هتل های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
41 - 55
حوزههای تخصصی:
بهبود وضعیت اقتصاد شهرها تا حد زیادی به بهبود عملکرد سازمان ها و نهادهای فعال در شهرها وابسته است. عملکرد چالشی مستمر و همیشگی برای کسب وکارهای اقتصادی محسوب می شود. در این میان نگاه راهبردی به مسئله عملکرد همواره توجه به دو عامل؛ بیرونی و درونی را محور بررسی های خود قرار داده است؛ اما این امر بیشتر حول توجه به عناصر ملموس درونی در پژوهش های پیشین بوده است. حال آنکه شواهد حاکی از ایجاد مزیت های پایدارتر توسط عناصر ناملموس سازمانی است. بر این اساس در پژوهش حاضر با تأکید بر عناصر و منابع ناملموس درونی مانند؛ قابلیت های سازمانی، سرمایه های فکری و اجتماعی و توجه به عدم اطمینان محیطی به عنوان عامل بیرونی، به دنبال تفسیر استراتژیک عملکرد بازار کسب و کارها است. برای این منظور با استفاده از روش شناسی پیمایشی و ابزار پرسشنامه و با تمرکز بر حوزه گردشگری، هتل های سه، چهار و پنج ستاره، شهر تهران را مورد هدف بررسی خود قرار داده است. بر این اساس پس از جمع آوری 89 پرسشنامه از مجموع 48 هتل شناسایی شده و با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار smart PLS نتایج بررسی ها نشان داد؛ ضمن تأثیرگذاری قابلیت های سازمانی بر عملکرد بازار، سرمایه فکری و اجتماعی نیز بر قابلیت های سازمانی اثر می گذارند. همچنین نتایج بر تائید نقش تعدیل گری عدم اطمینان محیطی اشاره دارند.
فراتحلیل چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران؛ چشم اندازی برای مطالعات و اقدامات آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
114 - 137
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران همواره در راستای تحقق بخشیدن به اهداف خود از مرحله ی تهیه تا اجرا با چالش هایی مواجه بوده اند که این چالش ها اغلب مانع اجرای طرح ها می شده و یا اجرای آن ها را با شکست مواجه کرده است. شناسایی و درک صحیح این موانع گامی اساسی در راستای چگونگی رفع آن هاست.
هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناخت چالش ها و موانع اصلی طرح ها و برنامه های حفاظت از بافت های تاریخی در ایران به منظور یافتن اولویت های پژوهش های آینده از طریق فراتحلیل مطالعات انجام شده در این حوزه است.
روش: روش پژوهش «فراتحلیل بر مبنای نظریه ی زمینه ای» است. نمونه گیری و غربال مقالات با استفاده از معیارها و در طی چند مرحله صورت گرفته است. در تجزیه و تحلیل نمونه ها، از طریق کدگذاری باز، اشارات مستقیم و غیرمستقیم مطالعات به موانع و علل عدم تحقق برنامه های حفاظت استخراج گردیده است و در گام بعد، با استفاده از کدگذاری محوری و انتخابی، کدها دسته بندی شده، رابطه بین مقوله ها تحلیل و مفاهیم اصلی شکل داده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 9 مقوله ی «چالش نهادی و مدیریتی میراث»، «چالش محتوایی و معنایی طرح ها و برنامه ها»، «چالش رویه ای و روش شناختی»، «چالش فرهنگی و اجتماعی»، «چالش های اقتصادی»، «چالش حقوقی، قانونی، ضوابط ومقررات حفاظت و توسعه»، «چالش قدرت و سیاست»، «چالش زمان» و «چالش دانش و تخصص» استخراج و طبقه بندی شدند. در این راستا مقوله ها و کدهای مربوطه دارای هم پیوندی عمیقی بوده و بعضاً از هم تأثیر گرفته و برهم تأثیرگذارند، به نحوی که برطرف نکردن یک مانع یا چالش، موجب ایجاد یا تشدید مانعی دیگر خواهد شد.
نتیجه گیری: چهار مؤلفه «چالش نظری و ادبیات بومی در حوزه ی مرمت و حفاظت شهری»، «چالش معنایی واژگان مرمت و حفاظت»، «شکاف بین تئوری و عمل» و «نوآوری و تکنولوژی» به عنوان خلأهای اصلی مطالعات پیشین و لزوم در اولویت قرار گرفتن آن ها به منظور بررسی در مطالعات آتی معرفی گردیدند.
تبیین رویکرد شناختی-فرهنگی در انطباق با رویکردهای تکوینی به معنا در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه معنای محیط از مهم ترین موضوعات شهرسازی بوده و مکاتب فکری معاصر همواره به دنبال نظریه پردازی «ماهیت معنا و فرایند تکوین آن» در فضاهای شهری هستند. به نظر می رسد این مکاتب به دلیل فقدان ظرفیت لازم جهت بهره مندی از ابتکارات سایر حوزه های علمی و همچنین نگاه تک سطحی به معنا، با کاستی هایی همراه هستند. به دلیل ماهیت میان رشته ای شهرسازی، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد مانند علوم شناختی برای تبیین فرایند تکوین معنا در فضای شهری، ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف این نوشتار تعمیم کاربست مفاهیم مرتبط با شناخت انسان و محیط در حوزه علوم شناختی به حوزه مطالعات محیطی از جمله شهرسازی و کاهش خلأ موجود در مطالعات نظری میان رشته ای بین این دو حوزه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، تطبیقی - تحلیلی است که با تبیین جایگاه رویکرد شناختی-فرهنگی در مقایسه با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا در حوزه مطالعات شهری، انجام می شود. یافته ها: رویکرد شناختی-فرهنگی به لحاظ معرفت شناسی و عوامل تکوین معنا در فضاهای شهری با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا متمایز می شود. به لحاظ معرفت شناسی در رویکرد شناختی-فرهنگی، معنا را به طور هم زمان در دو سطح فراگیر با ذهنیت فرهنگی و در سطح خاص با رویه های فرهنگی بازتولید می شود. قابلیت های شناختی-فرهنگی فضای شهری، تجربه شناختی-فرهنگی فرد از فضای شهری و نحوه در دسترس بودن/دسترس پذیری در یک موقعیت خاص عوامل تکوین معنا در رویکرد شناختی-فرهنگی هستند. نتیجه گیری: رویکرد شناختی-فرهنگی به عنوان رویکرد پیشنهادی پژوهش با نگاهی چندسطحی و موقعیتی به معنا، کاستی های موجود رویکردهای پیشین همچون نگاه تک سطحی به مطالعه معنا در مطالعات شهری را پوشش داده و شهرسازی را به عنوان دانش موقعیت مند فرهنگی معرفی می نماید
تبیین الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری در جهت سیاست گذاری و مدیریت زمین شهری کارآمد در کشورهای در حال توسعه (مطالعه موردی: کشورایران و شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
67 - 87
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحول در سیستم های مدیریت زمین شهری از رویکردهای ابزاری به سمت رویکردهای مشارکتی منجر به ایجاد رویکرد نوین حکمروایی زمین شده است. هدف: پژوهش بنیادی حاضر به این پرسش تبیینی می پردازد که الگوی مناسب و کارآمد سیاست گذاری و مدیریت زمین شهری کدامست. مسئله اصلی در اینجا، حل تعارضات و تنش های اساسی ایجا شده در شبکه هایی است که دولت وظیفه تنظیم آنها را به صورت مداخله مستقیم (نظریه وابستگی متقابل) و غیرمستقیم (نظریه قابلیت حکمرانی، نظریه یکپارچگی، نظریه ذهنیت حکمرانی) بر عهده دارد. روش:این پژوهش ترکیبی از روش های کمی پیمایشی و کیفی را در سه سطح فضایی به کار می گیرد. جامعه آماری شامل نهادهای متولی حوزه زمین شهری و مراجعه کنندگان آنهاست. جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی (پرسشنامه) و برای تحلیل داده های کمی از مدل رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیل مسیر و سپس برای تحلیل کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده گردید. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که از میان پنج متغیر مستقل پژوهش شامل هماهنگی و اجماع گرایی، اثربخشی و پاسخگویی، مسئولیت پذیری، تمرکززدایی، و بینش راهبردی متغیر یکپارچگی توافق گرا با ضریب 492/0 بیشترین ضریب تأثیر (مستقیم و غیرمستقیم) را بر کارآمدی مدیریت زمین شهری داشته است. همچنین تحلیل ساختار مدیریت زمین شهری ایران نشان می دهد که این ساختار دارای پراکندگی شدید در تصمیم گیری ها و فقدان یکپارچگی در مدیریت زمین است و این امر دلیل اصلی ایجاد ناهماهنگی و چندپارچگی و در نهایت ناکارآمدی آن است. نتیجه گیری: لذا الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری به عنوان الگوی مناسب و کارآمد پیشنهاد گردید که مبتنی بر یکپارچگی توافق گرا (افقی/عمودی) میان تمام بازیگران و تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایین ترین سطح محلی به همراه ظرفیت سازی می باشد. در نتیجه ضرورت تجدید نظر در رویکرد و ساختار مدیریت زمین از سوی دولت امری ضروری است. در نهایت میزان اثربخشی، تبیین و تعمیم این الگو نیز توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت.
کاربست نظریه یو در شهرسازی ایران
حوزههای تخصصی:
نظریه یو به دنبال هدایت از محتمل ترین آینده است. یک فعّالیّت می تواند با توجّه به ساختار التفاتی که از آن فعّالیّت خاصی انجام می گیرد به نتایج کاملاً متفاوتی بینجامد. در این مقاله سعی داریم این نظریه که عمر زیادی از آن نمی گذرد و در حوزه شهرسازی که ریشه ای در علوم اجتماعی دارد را مورد واکاوی و چگونگی ورود آن به عرصه شهرسازی ایران را بررسی کنیم. سوالی که به دنبال پاسخ آن هستیم این است که نظریه یو می تواند در عرصه شهرسازی ایران حضور یابد؟ چگونه؟ این سوال به نوعی اساس اصلی مقاله حاضر را شکل می دهد. جهت پژوهش، شیوه تفسیری-تبیینی که زیر مجموعه روش پژوهش کیفی هستند، استفاده شده است. منابع مورد استفاده در پیشبرد مقاله از طریق انجام مطالعات وسیع کتابخانه ای چه در حوزه نظریه پردازی و چه در حوزه نظریه در باب شهر، حاصل گشته اند. این منابع، سپس بر اساس روش تفسیری-تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که، مدیران و شهرداران شهرهای کشور که به عنوان رهبران شهر نیز مطرح می شوند، باید از سطح گرایی، داوری و پیش داوری اقدامات درون شهری پرهیز کرده و آن را متوقف کنند. این رهبران باید به درون نفس خود فرو رفته تا بتوانند نقاط کور رهبری خود را شناسایی کنند و با آشکار سازی این نقاط به رفع آن اقدام نمایند. سپس، با حضوری همراه با حس و ذهن باز، قلب باز و اراده باز به تصمیم گیری و ایجاد تغییرات بنیادی در رهبری دست بزنند.
بررسی تاثیر الگوی هندسی ساختارشکل میدان نقش جهان و بناهای پیرامونی آن در تبیین گره های اجتماعی از دیدگاه هردگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۵۲-۱۳۶
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ساختارشکل واژه ای است که چارچوب شکل گیری اشکال را معنا بخشیده و منجربه درک نوع ترکیب اشکال می گردد، باید توجه داشت که این ساختارشکل برمبنای نسبت تداخل در الگوی هندسی قابل بررسی می باشد، لذا این الگو می تواند با تعاملات اجتماعی برآمده از لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار وارد موازنه شود به قسمی که هرچه تعاملات اجتماعی منسجم تر ظاهر گردد، لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار نیز به مراتب تطبیق پذیرتر بوده که بابهره از ابزار بصری (نقطه تا حجم) برآمده از دیدگاه هردگ می تواند به نوع دسته بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار و سپس از فصل اشتراک آنها به پیوند گره های اجتماعی حاصله منجر گردد. هدف: گره های اجتماعی می تواند منجر به فصل اشتراک الگوی هندسی موجود در مجموعه و لایه های شکلی- حرکتی اقشار مرتبط به آن شود. به نحوی که اگر این مهم احصا نگردد، جانمایی و نقطه شروع ساختار شکلی- حرکتی هر کدام از اقشار در هم ارزی صحیح با ترکیب شکل مجموعه قرار نگرفته و این خود منجر به عدم خوانش فضایی و ساختارشکنی شکلی در مجموعه نقش جهان می شود. 137 روش تحقیق: سعی شد با بهره از ماهیت تفسیری- تاریخی جستار و تحلیل روابط هندسی تصاویر ترسیمی و به واسطه درک الگوی آن و بهره از استدلال قیاسی به روند ساختارشکلی مجموعه نائل آمد و با طرح فرضیه ؛ «محتمل است که جانمایی گره های اجتماعی در مجموعه نقش جهان اصفهان می تواند دلیلی بر همسویی الگوی هندسی با ساختار شکلی-حرکتی اقشار از منظر شکل گرایی چون هردگ باشد». نتیجه گیری: با این فرض، می توان بر همنوایی الگوی هندسی میدان با ساختار شکلی مجموعه در راستای شناسایی گره های حاصله از هم ارزی ساختار حرکتی اقشار در مجموعه نقش جهان دست یافت. این مهم می تواند در جهت توجیه پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در نحوه پیکره بندی این میدان شهری در زمان احداث آن تا به امروز، موثر واقع گردد.
کاربست سیاست های طراحی شهری در راستای ایجاد محلات پایدار با تاکید بر رویکرد TOD (موردپژوهی: محله منصور تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
21 - 38
حوزههای تخصصی:
در شهرسازی معاصر دنیا، توجه به گسترش حمل و نقل عمومی و توسعه شهرها بر مبنای آن به یک اصل پذیرفته شده جهت مواجهه با ترافیک سنگین و مشکلات ناشی از آن و خلق محلاتی سرزنده، پویا و قابل زیست در شهرها تبدیل شده است. ایده توسعه حمل و نقل محور(TOD) در سطح خرد با ارائه راهکارهای طراحی شهری زمینه محور، بر گسترش اجتماعات محلی و محلات زیست پذیر تأکید می کند. محلاتی پویا، کارا، سرزنده و مشوق تعاملات اجتماعی که گسترش آنها از اهداف و انگاره های پایداری در طراحی شهری است. محله منصور تبریز از جمله محلاتی است که در مجاورت خود با احداث ایستگاه متروی شهید بهشتی مواجه بوده و برنامه و طرحی برای بررسی تاثیرپذیری محله از این زیرساخت حمل و نقل عمومی صورت نپذیرفته است. از این رو هدف پژوهش حاضر تبیین لزوم بهره مندی از مزایای سیستم حمل و نقل عمومی در راستای ایجاد و افزایش روند پایداری در محله منصور تبریز و کاربست سیاست های طراحی شهری حمل و نقل محور در راستای پایداری محدوده مورد مطالعه می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر به صورت روش توصیفی و تحلیلی است، روش گردآوری داده ها و اطلاعات به دو روش اسنادی، کتابخانه ای و همچنین پیمایشی و میدانی می باشد در روش میدانی در قالب پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه اطلاعات گردآوری می گردد. در ادامه با استفاده از مدل آرگون چشم انداز نویسی، تعیین اهداف، راهبرد و سیاست ها، به ارائه آلترناتیوها و ارزیابی آنها به کمک روش GAM پرداخته می شود. انتخاب بهترین سناریو جهت رسیدن به طراحی مناسب برای محله منصور تبریز با بکارگیری رویکرد TOD و پایداری محله، به عنوان نتایج پژوهش تدوین گردیده است.
الزامات معماری در تحقق مدرسه به عنوان کانون محله بر اساس مبانی نظری و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
103 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که الزامات معماری برای تحقق «مدرسه به عنوان کانون محله» چیست؟ مطابق دیدگاه برخی از محققان، رویکرد بوم شناسی یادگیری و نیز سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، معماری هر دوره محصول فلسفه تربیتی آن دوره است؛ بنابراین برای طراحی مدرسه باید از فلسفه تربیتی آن شروع کرد که فیشر آن را پداگوژی روانی_ اجتماعی فضا می نامد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی از نوع اسنادی_ تحلیلی، با هدف کاربردی و با استفاده از رویکرد بوم شناسی یادگیری و برنامه ریزی به روش دورک به این صورت انجام گرفته که ابتدا سند تحول برای استخراج مأموریت، مبانی، اصول و اهداف مرتبط موردبررسی قرار گرفت. سپس داده های لازم از طریق سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اطلاع رسان ها اخذ گردید. اطلاع رسان ها شامل 23 نفر از معلمین بودند که به صورت هدفمند و با به کارگیری راهبرد نمونه گیری ملاک محور، گلوله برفی و با حداکثر تنوع برای تأمین مقبولیت داده ها، انتخاب گردیدند. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا و برای باورپذیری یافته ها، از راهبردهای چندسویه سازی و ممیزی همگنان بهره گرفته شد. به منظور تأمین معیار اعتمادپذیری، فرایند تحلیل داده ها تا حد ممکن توصیف شد. درنهایت فهرستی از الزامات معماری، برای تحقق مدرسه به عنوان کانون محله در سه موضوع اصلی و نُه مقوله شامل ویژگی محیط فیزیکی (عملکردی، انعطاف پذیری، تنوع و خوشایند بودن)، تأمین نیاز کاربر (فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی و مشارکت) و ویژگی های سازمانی (فرهنگی و همه جانبه نگری) ارائه گردید. الزامات معماری ارائه شده شباهت ها و تفاوت هایی با اسناد قبلی داشته که با توجه به منبع جمع آوری داده ها، به سه گروه مختص مصاحبه ها (ناشی از تأثیر فرهنگ و تمدن اسلامی _ ایرانی)، مختص اسناد قبلی (شامل نیازهای رده های بالاتر هرم مازلو) و مشترک (شامل نیازهای رده های پایین تر هرم مازلو) تقسیم گردیدند. مهم ترین ویژگی مدارس محله برای موفقیت، گسترش و تأمین همه جانبه عدالت بوده که برجسته ترین اصل آن تنوع و انعطاف پذیری در همه ابعاد آن ازجمله معماری است.
معنای حسی نوشتار در فضای شهری (نمونه موردی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23 - 45
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه نوشتار بخشی جدایی ناپذیر از فضای شهریست که از آن به عنوان یک ضرورت و واقعیت اجتماعی می توان یاد کرد و نقش آن در ایجاد تجربه دیداری بر ناظران آشکار است. نوشتار در فضای شهری دارای دو وجه اصلی است، یکی وجه زبانی و دیگری وجه بصری. وجه زبانی مرتبط با ادراک زبانی مخاطب است، وجه بصری نوشتار به تمهیدهای بصری و شیوه های طراحی وابسته است. بنابراین، وجه دوم با هنرهای تصویری ارتباط دارد. بر این اساس، می توان دو نوع معنا را برای نوشتار فرض کرد، معنای صریح که از طریق مناسبات زبانی در ذهن مخاطب شکل می گیرد و معنای ضمنی و حسی که از طریق عناصر بصری و تصویری اثر بر مخاطب تاثیرگذار است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که معنای حسی نوشتار در فضای شهری چگونه ظهور می یابد و در ایجاد حس هماهنگی و تضاد در فضای شهری چه نقشی دارد.هدف: تحلیل معنای حسی نوشتار در فضای شهر رشت به عنوان بخشی از گرافیک شهری و عناصر هویت بخش شهر، هدف اصلی این تحقیق است. نقش نوشتار در ایجاد هماهنگی و تضاد و نیز کارکردهای بیانگر و تاثیرگذار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، در نمونه های موردی، معنای حسی نوشتار به شکل فردی برای هر برند و نیز در قاب شهر تحلیل گردید و عدم سازماندهی نوشتار در فضای شهر بیان شد است.روش:روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، نوشتار در فضای شهری انتقال معنای حسی را به همراه دارد. ظهور معنای حسی مطلوب، نیاز به بستر دارد، بستری که زمینه را برای ایجاد ارتباط مطلوب با مخاطب فراهم کند و آسیبی به زیبایی شهر نزند.نتیجه گیری: در شهر رشت، نوشتار با معانی منحصر به فرد همراه با تمایز بصری شدید، موجب ایجاد تضاد بصری نامطلوب گردیده است. نوشتار در فضای شهری نیازمند صفحه آرایی است که زمینه ایجاد هماهنگی بصری را در فضای شهری ایجاد کند. در شهر رشت به دلیل عدم وجود صفحه آرایی، هماهنگی نوشتار دیده نمی شود.
تبیین پایه های برنامه ریزی ارتباطی در حیطه برنامه ریزی شهری
حوزههای تخصصی:
در دیدگاهی کلی و جامع، سنجش میزان تحقق و تناسب برنامه ریزی در جوامع انسانی، ارتباط تنگاتنگی با روش های کاربست اقدامات و میزان همگام سازی مردم در راستای ایجاد تحول و تغییر پیشرو خواهد داشت. در راستای حرکت زیستگاه های اصلی انسانی، یعنی شهر ها، به سمت توسعه و ارتقا، راهکار های پیشین فاقد اعتبار و ارزش شده و می بایست به عنوان برنامه ریزان شهری، به دنبال راه حل های نوین در زمینه ارائه و اجرای موفق طرح ها باشیم. با ظهور مباحثی همچون آزادی در ابراز عقاید توسط انسان ها به عنوان بهره برداران اصلی عناصر و فضاهای شهری، حال توجه به نیاز ها و خواسته ها اولیه، از ارکان اصلی و جدا نشدنی برنامه ریزی شهری گردیده است. مفهوم برنامه ریزی ارتباطی که توسط هابرماس مطرح گردید، به اهمیت مباحثی همچون مشارکت، گفت و گو و همکاری میان تصمیم سازان و حاضرین در جوامع پرداخته و بر این باور است که دلیل ناکامی و کاهش میزان تحقق پذیری طرح ها و برنامه های پیشنهادی، بی توجهی به جایگاه و نیاز های انسانی و ممانعت مسئولان در راس قدرت از مشارکت مردم در ابعاد گوناگون می باشد. پژوهش پیش رو، در نظر دارد تا به تبیین اصول برنامه ریزی ارتباطی و کاربست آن در برنامه ریزی شهری بپردازد.