فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۸۵۰ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
101 - 116
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گردشگری خلاق آخرین حلقه از زنجیره گردشگری است و امروزه می توان شاهد فراگیرشدن تقاضا برای محصولات گردشگری خلاق بود. در این برهه زمانی رغبت ملل مختلف به سرمایه گذاری در این بخش بیشتر شده است که خود می تواند زمینه ساز رقابت باشد. در این راستا جهت بهره گیری هرچه بیشتر از ثمرات این صنعت، لزوم توجه به رویکرد گردشگری خلاق در شهر ارومیه بیش ازپیش احساس می شود. هدف: ازاین رو هدف پژوهش حاضر، تدوین سناریوهای گردشگری خلاق در شهر ارومیه می باشد. روش:نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش جدید آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل بوده که در این تحقیق بر اساس روش گلوله برفی 15 نفر انتخاب شده اند و از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده می شود، برای تحلیل و ارزیابی گردشگری خلاق در شهر ارومیه از 40 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و پیشران های کلیدی استخراج شده اند . سپس این عوامل در قالب گمانه ها مورد تائید کارشناسان، طبقه بندی و وارد محیط سناریو ویزارد شده که درنهایت سناریوهای بر اساس گمانه ها در محیط سناریو ویزارد به صورت بحرانی، ایستا و مطلوب طبقه بندی شده اند. یافته ها: با توجه به یافته های مستخرج از نرم افزار میک مک، 10 عامل کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند و یافته های مستخرج از سناریو ویزاردنشان داد که 14 سناریو باورکردنی و محتمل (1 سناریو با وضعیت مطلوب، 4 سناریو با وضعیت ایستا و 9 سناریو با وضعیت بحرانی) برای وضعیت آینده گردشگری خلاق در شهر ارومیه در افق 1404 به دست آمدند. نتیجه گیری: با توجه به نظرات کارشناسان شرایط ناامیدکننده ای برای توسعه گردشگری خلاق شهر ارومیه وجود دارد و لزوم برنامه ریزی جهت مقابله و کاهش تأثیرات منفی ناشی از وقوع آن ها و همچنین ضرورت توجه به سناریو مطلوب یا همان توسعه گردشگری خلاق شهر ارومیه را ضروری ساخته است.
نقش شهرهای دانش بنیان و نوآور در توسعه شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: استفاده مداوم از درآمدهای ناپایدار شهری برای توسعه شهرها، مشکلات عدیده ای را برای این جوامع بوجود آورده و ادامه این روند، شهرها و مناطق را با چالش جدی مواجه کرده است. هدف: هدف بررسی نقش مناطق دانش بنیان در توسعه شهری و منطقه ای بر اساس مبانی نظری و تجربیات جهانی است. روش:این مقاله با روش اسنادی و کتابخانه ای به مطالعه مبانی نظری و سوابق تجربی و پیشینه علمی پرداخته شده است. یافته ها: مبحث نوآوری به عنوان یکی از ارکان اصلی شهرهای دانش بنیان همواره مطرح می باشد یکی از نتایج مناطق نوآوری شکل گیری شهرهای دانشی است. از این رو، شهر- منطقه ها مرکز رشد و مرکز دانش هستند. فرآیند نوآوری به این مسئله می پردازد که چه چیزی دانش را به ارزش تبدیل می کند و از طریق روابط متقابل و پیچیده در یک محیط نهادی ایجاد می شود. به عبارتی دیگر عناصر اصلی این مجموعه دانشگاه ها، صنعت و دولت می باشند چنانچه این ارتباط به نحو مطلوب برقرار گردد رسیدن به توسعه از طریق شهرها و مناطق دانش بنیان حاصل می گردد. تجربیات جهانی مطرح شده، گویای این واقعیت است. نتیجه گیری: پیوند بین افراد خلاق و سرمایه گذاران عمده و حکمروایان شهری و منطقه ای، محیط مساعدی برای ظهور مفهوم جدیدی در جامعه علمی تحت عنوان "شهر دانش بنیان" را فراهم آورده است، دو نیروی پیشران در شکل گیری شهرها و مناطق دانشی، ساختار فضایی برنامه ریزی را در سه سطح برنامه ریزی منطقه ای، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری تغییر داده اند. با توجه نقش مهم ارتباط بین برنامه ریزی شهری و منطقه ای در یک نظام سلسله مراتبی منسجم، توجه به سیستم نوآوری منطقه ای و ارتباط منسجم بین سطوح برنامه ریزی منطقه ای، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری در راستای ایجاد و راه اندازی شهرهای دانش بنیان حائز اهمیت است.
الگوی سلسله مراتبی معناپذیری مکان با برپایی رویدادها در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: بافت پیاده محدوده مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
113 - 132
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: انسان موجودی اجتماعی و دارای نیاز به تعامل و برقراری ارتباط با دیگران است و بدین سان نیازمند فضاهایی برای حضور است. کیفیت این حضور وابسته به معنایابی فضا و به تبع آن آفرینش مکان می باشد. مکان ها بر پایه وقایعی که در آنها روی می دهد معنا می یابند. آفرینش مکان به مردم این حس را القا می کند تا فصاهای عمومی را به عنوان قلب هر جامعه ای دوباره متصور شوند یا دوباره بسازند. هدف: پژوهش حاضر در پی آن بوده تا بتوان از طریق فعالیت ها و رویدادهای اجتماعی، فضاهای عمومی شهر رشت را معنادارتر نمود تا اینگونه فضاها به مکان ارتقا یابند. روش:روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه بوده و پدیده مورد نظر یعنی رویدادهای برپا شده در بافت پیاده مرکزی شهر رشت در بازه زمانی بهار 1396 تا بهار 1398، بر اساس تجربه حضور و مواجهه مردم با مکان از طریق مصاحبه های عمیق، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: نتایج حاصله، الگوی سلسله مراتبی معناپذیری رویدادها برای آفرینش مکان را در دو طیف مخاطبان و مدیریت فضای شهری ارائه نموده است. «بهانه حضور» حداقل زمینه معناپذیری برای آفرینش مکان از سوی شهروندان است که در مقابل به منظور بسترسازی این عامل، مدیریت فضای شهری بیشترین نقش را ایفا می نماید. «میزان لذت بردن از حضور» درجه بالاتر معناپذیری است. اگرچه نقش مدیریت فضایی در این مرتبه کم رنگ تر می شود، اما کیفیت، نوع اجرا و میزان همراه سازی، همچنان از وظایف آن به حساب می آید. در این روند سلسله مراتبی، «میزان مشارکت مؤثر در رویداد» درجه معنادارتر و بالاتری از آفرینش مکان را ایجاد می نماید. نتیجه گیری: معناپذیرترین مرتبه آفرینش مکان در یک رویداد، «میزان پیش بری فضای رویداد» است. در این مرحله مخاطبان با نمایش میزان خلاقیت و توانایی های خود در پیشگاه دیدگان عموم، به خودشناسی عمیق تری دست می یابند.
واکاوی پادآرمان شهر در قرآن کریم و تطبیق آن با مدینه های غیر فاضله فارابی و شهر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
37 - 49
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ترسیم، تصور و تفکر درباره ی آرمان شهر از گذشته تا امروز مورد توجه نظریه ورزان و اندیشمندان حوزه شهری و غیر شهری بوده است. اصولاٌ اندیشمندان حوزه آرمان شهری از وضعیت موجود شهرها شکایت داشته و دارند و برای بهتر شدن وضعیت شهرها به دنبال راهکاری تحت عنوان آرمان شهر می گردند و به ترسیم خیالی یا حقیقی ویژگی های ارمان شهری می پردازند. کمتر کسی در این حوزه وجود دارد که به ترسیم پادآرمان شهر بپردازد و از طریق غیر مستقیم بخواهد ویژگی های ارمان شهر را تبیین کند. هدف: هدف این مقاله، بررسی پادآرمان شهر قرآنی است تا بتوان از این طریق به ویژگی های آرمان شهر قرآنی با جزئیات بیشتری پی برده شود. روش: در این مقاله برای کاوش در مفهوم آرمان شهر قرآنی از روش معکوس(برهان خلف) استفاده شده است یعنی از طریق بررسی پادآرمان شهر به ویژگی های آرمان شهر خواهد رسید. همچنین برای فهم و تحلیل ویژگی های قرآنی شهر و مقایسه آن با نظریات فارابی از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده گردیده است. نوع تحقیق نظری است و مهمترین منبع مورد استفاده در این پژوهش قرآن و تفسیر المیزان است. یافته ها: در این پژوهش چهار مفهوم(بلد، قریه، مدینه و مصر) ازکتاب مبین برای شهر استخراج گردید که واژه قریه با واژه پادآرمان شهر مترادف می باشد و بلد به آرمان شهر تعلق می گیرد که از قرارگیری این دو در کنار هم، می توان آرمان شهر قرآنی را تبیین کرد. ویژگی های استخراج شده از این دو مفهوم با ویژگی های شهر معاصر(ایرانی) و همچنین مدینه های فارابی(فاضله، جاهله، فاسقه و ضاله) مقایسه و تطبیق گردید. نتیجه گیری: با توجه به بررسی های بعمل آمده ویژگی هایی که فارابی برای پادآرمان شهرهای خود برشمرده است با ویژگی های قرآنی پادآرمان شهر هماهنگی و تناسب دارد . همچنین از تطبیق شهرهای معاصر با ویژگی های پادآرمان شهر قرآنی این نتیجه بدست آمد که شهرایرانی معاصر در یک سیر نزولی در حال حرکت است و این سیر رو به سوی قریه دارد.
واکاوی جایگاه برنامه ریزی توسعه شهری مشارکتی و چالش های فراروی آن در اندیشه نهادگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
37 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در متون سیاست گذاری عمومی و برنامه ریزی دهه های اخیر، مشارکت عمومی به منزله ی یک خیر مطلق یا نوعی کنش اعتقادی رایج در نظر گرفته شده است که به ندرت مورد تردید و پرسش واقع می شود. بااین وجود، شواهد اندکی مبنی بر کارایی بلندمدت کاربست رهیافت های مشارکتی در بهبود شرایط مادی آسیب پذیرترین گروه ها یا موفقیت آن ها در ایجاد تغییر اجتماعی وجود دارد. درعین حال، ازآنجاکه مباحث مرتبط با انگاشت مشارکت به شدت متأثر از نظریه های نونهادگرایی هستند و از سوی دیگر، فرایندهای مشارکتی خود توسط قواعد تشکیل و تنظیم می شوند، شناسایی موانع و چالش های برنامه ریزی مشارکتی به تفکیک سطوح نهادی و قواعد نهادی مؤثر بر هر دسته از این موانع برای برون -رفت از آن ضرورت می یابد. هدف: بررسی علل عدم دستیابی رهیافت های مشارکتی به اهداف نخستین آن ها به عنوان یک مشکل در کنش جمعی، از طریق ردیابی علل و عوامل رفتارهای غیرهمکارانه در فرایندهای مشارکتی منجر به شکست و تدوین چارچوب تحلیل نهادی فرایندهای مشارکتی برای به غلبه بر این مشکل. روش:پژوهش حاضر با رویکرد تبیینی- اکتشافی و در چارچوب استراتژی پژوهش استفهامی، با به کارگیری فنون مختلفی همچون بررسی و تحلیل محتوای سیستماتیک و تحلیل کیفی استنتاجی متون به پاسخ به پرسش های پژوهش می پردازد. یافته ها: پس از شناسایی چالش های نهادی مطرح در خصوص انگاشت مشارکت در حیطه ی نظری با تأکید بر انتقادات محتوایی در مسیر کاربست رهیافت های مشارکتی و با بهره گیری از چارچوب توسعه و تحلیل نهادی معرفی شده توسط الینور استروم، شناسایی قواعد نهادی هفت گانه ی تنظیم کننده ی فرایندهای مشارکتی در حیطه ی برنامه ریزی توسعه شهری و در نهایت، تبیین مدل مفهومی «چارچوب تحلیل نهادی برنامه ریزی توسعه شهری مشارکتی» صورت گرفته است. نتیجه گیری: چارچوب تحلیل معرفی شده در این پژوهش، در پژوهش های کاربردی آتی، در سه سطح عملیاتی برای تولید برآمدهای عملی برنامه ریزی مشارکتی، سطح سیاست گذاری برای تصمیم گیری و خط مشی گذاری در قالب محدودیت ها و قواعد انتخاب جمعی تأثیرگذار بر ساختار موقعیت های کنش برنامه ریزی مشارکتی و در سطح قانونی برای تعیین ترکیب مشارکت کنندگان ذی صلاح سیاست گذاری و قواعد تعیین کننده در این راستا، قابل توسعه و بهره برداری خواهد بود.
بررسی روش های نوین در ساماندهی بافت های فرسوده شهری(نمونه موردی : شهر لامرد)
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
140-157
حوزههای تخصصی:
نقش دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی شهری: از تقابل به سوی تعامل در نهادگرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نهاد دولت و بازار مهمترین و مؤثرترین سازمانهای اقتصادی- سیاسی محسوب می شوند که ترکیب و نقش و جایگاه شان می تواند تمامیت سیستم اجتماع را تحت تأثیر قرار دهد. در ادبیات جدید برنامه ریزی، ماهیت برنامه ریزی فضایی شهری به عنوان حکمروایی مکان تعریف می شود و بنابراین دولت و بازار در فرآیند این نوع برنامه ریزی نقش بی بدیل و ویژه ای دارند و درک نحوه تعامل بین آنها در گفتمان های برنامه ریزی فضایی می تواند کل مسیر و نتایج مورد انتظار از برنامه ریزی فضایی شهر را تعیین نماید. هدف: با این وصف تبیین نقش و جایگاه دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی شهری، به عنوان یکی از مباحث نظری کلیدی، با تأکید بر رویکرد نهادگرایی جدید هدف اصلی این پژوهش است. روش: در این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی، ضمن طرح پرسش های مفهومی در آغاز، پس از معرفی بازار و دولت به عنوان دو نهاد اصلی در برنامه ریزی فضایی شهری و قابلیت ها و نارسایی های هر یک در توسعه شهری، دیدگاه مکاتب و نظریه های مختلف اقتصاد سیاسی در سه جریان اصلی ردیابی شده و در نهایت این موضوع از منظر رهیافت نهادگرایی جدید و نظریه هزینه مبادله مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته ها: از دیدگاه نهادگرایی، برنامه ریزی ابزاری برای رویارویی با آینده نامعلوم قلمداد می شود. نهادگرایی جدید و نظریه هزینه مبادله با رد دوگانگی بازار و دولت تلاش می کند تا برنامه ریزی فضایی شهری را به عنوان بخشی از حکمروایی و خود حکمروایی را متشکل از دو بخش خصوصی و عمومی به نمایش گذارد و و وجود برنامه ها و امر برنامه ریزی را به کاهش هزینه های مبادله مرتبط نماید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که با در نظر گرفتن کاستی ها و قابلیت های بازار و دولت، تغییر الگوی روابط این دو نهاد در برنامه ریزی فضایی شهری با هدف کاستن از هزینه های مبادله در مسیر توسعه شهری باید مد نظر قرار گیرد.
تاثیر رویکرد اگزیستانسیالیسم بر آثار کامران دیبا (نمونه های موردی: پارک شفق، شهر شوشتر و موزه هنرهای معاصر)
حوزههای تخصصی:
باوجود اینکه معرفت شناسی در میان مباحث فلسفی، یکی از اصول اندیشیدن درباره نظام آموزش است؛ تاثیر آن در فرآیند طراحی معماران کمتر دیده شده است. علاوه بر آن امروزه بخش فرآیند، نظریه ها و روش های طراحی در درس طرح دانشجویان معماری و همین طور از نظر معماران به هنگام طراحی، مورد توجه قرار گرفته است. به همین دلیل در مقاله حاضر به بررسی معرفت شناسی فلسفه اگزیستانسیالیسم در آثار شاخص کامران دیبا که مطالعات وسیعی توسط ایشان در دوران دانشجویی بر روی این فلسفه انجام شده و در آثارشان اصول طراحی رویکرد اگزیستانسیالیسم قابل مشاهده می باشد، پرداخته شده است. علاوه بر آن، دیبا یکی از معماران معروف معاصر ایرانی محسوب می شود، که آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است. به همین دلیل بررسی آثار ایشان در فرآیند طراحی معماری، می تواند منبع الهام ارزشمندی برای طراحان باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که دیدگاه کامران دیبا در طراحی بیشتر به سمت شناخت شناسی است تا هستی شناسی. هدف کلان معمار در آثارش، طراحی متناسب با انسان است و اصول رویکرد اگزیستانسیالیسم در پارک شفق بیشتر از دیگر آثارش مورد استفاده قرار گرفته است.
طراحی فضای شهری به منظور ارتقاء امنیت و کاهش بزه و افزایش حضور و مشارکت زنان در بافت های فرسوده شهری (نمونه موردی: محله حسینیه زنجان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
101-116
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش شهر و شهرنشینی در دوران معاصر و هم زمانی آن با تحولات فرهنگی زاده مدرنیسم، جهان شاهد حضور پررنگ تر زنان در عرصه های اجتماعی و اقتصادی بوده است. به تبع این حضور، موضوعات تازه ای در باب فضاهای شهری و زنان مطرح می شود. یکی از این مسائل، وجود فضاهای فاقد امنیت در شهرهاست که باعث ایجاد حس ناامنی در شهروندان، خصوصا زنان به عنوان یک قشر آسیب پذیر می شود. پژوهش حاضر به تاثیر فضای شهری بر ارتقا امنیت و افزایش حضورپذیری زنان در شهر زنجان (محله حسینیه) پرداخته است. گردآوری اطلاعات پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است .در شیوه میدانی با استفاده از روش برداشت و تکمیل پرسش نامه اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده است . پژوهش بر این فرض استوار است که ارتقاء امنیت محیط های شهری تأثیر مستقیم روی زندگی ساکنان شهرها دارد. هدف پژوهش حاضر ارتقاء طراحی فضای شهری به منظور امنیت بهتر، کاهش بزهکاری و افزایش حضور و مشارکت زنان در محیط های شهری بخصوص در بافت های فرسوده می باشد.
بررسی عوامل موثر در رشد افقی کلان شهرها با تأکید بر پروژه های آماده سازی مطالعه موردی کلان شهر تبریز
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
131-139
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات اساسی که توسعه پایدار شهری به ویژه در کلان شهرها را تحدید می کند، توسعه فیزیکی و خزش شهری یا همان توسعه حاشییه علیه متن می باشد. خزش شهری در کشورهای غربی تحت عنوان اسپرال گراوث شناخته می شود که همان توسعه بی رویه و نامنظم شهرها در طول دوره مدرنیسم است. رشد سریع و بی رویه شهرها در قبل از انقلاب اسلامی در قالب طرحهای جامع شهری و بعد از آن در قالب طرحهای آماده سازی، توسعه و چنگ اندازی شهرها بر روی اراضی اطراف و حومه ها را موجب گشته است. بررسی میزان نقش پروژه-های آماده سازی اجرا شده در توسعه ی فیزیكی شهر تبریز هدف اصلی تحقیق می باشد. داده های مورد نیاز از سازمان وشهرسازی استان آذربایجان شرقی گرفته شده است. مقاله ی حاضر از نظر هدف پژوهش، جزو تحقیقات کاربردی- عملی محسوب می شود و از نظر ماهیت و روش تحقیق جزو تحقیقات توصیفی می باشد. از نتایج اصلی تحقیق می توان به توسعه ناموزون شهر تبریز به ویژه بر روی گسل فعال شمال تبریز که از شهرک مرزداران و باغ میشه رد می شود اشاره کرد همچنین تأثیر مستقیم پروژه های آماده سازی در توسعه ی فیزیكی تبریز، نقش عوامل ارگانی در قالب طرحهای جامع و آماده سازی شهری، از دیگر پارامترهای موثر در خزش شهر تبریز می باشد. یكی از عمده ترین سیاست های تأثیر گذار در رشد شتابان شهر تبریز، طرحهای آماده سازی می باشند كه اكثراً در محور شرقی شهرطراحی و اجرا شده اند.
بهینه سازی مکان یابی استقرار کاربری های شهری با روش های ترکیبی Delphi- BWM- PROMETHEE (نمونه موردی ایستگاه های آتش نشانی شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
89 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به رشد روزافزون شهرها، افزایش جمعیت و متراکم شدن بافت شهری، لازم است که کاربری های شهری اضطراری از قبیل آتش نشانی به طور بهینه تعیین موقعیت شوند تا به خوبی و به سرعت بتوانند پاسخگوی تقاضاها باشند. این مسئله ازآن جهت حائز اهمیت است که این تسهیلات، برای خدمات رسانی امدادی ایجاد می شوند پس باید به خوبی بتوانند تمام ناحیه تقاضا را پوشش دهند، لذا این پژوهش بر آن است تا ضمن شناسایی مهم ترین معیارهای مؤثر بر مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی که با شرایط شهر اهواز بیشترین تطابق را داشته باشند، آن ها را اولویت بندی نماید. هدف: مقاله حاضر با هدف بهینه سازی مکان یابی استقرار کاربری های شهری تدوین شده است. روش:در این پژوهش با مروری عمیق و گسترده در ادبیات پژوهش، مهم ترین معیارهای به کاررفته در مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی شناسایی و استخراج گردید. سپس به منظور تطبیق و ویژه سازی معیارهای شناسایی شده در مرحله قبل، از تکنیک Delphi استفاده کرده و معیارهایی که خبرگان اختلاف نظر کمتری بر روی آن ها داشتند، انتخاب شدند. آنگاه، به منظور وزن دهی و اولویت بندی معیارهای انتخاب شده در مرحله قبل، یکی از تکنیک های نوین و کارای تحقیق در عملیات به نام تکنیک بهترین_بدترین (BWM) بکار برده شد. درنهایت، با استفاده از تکنیک PROMETHEE چهار مکان بالقوه احداث ایستگاه آتش نشانی رتبه بندی شدند. یافته ها: نتایج نهایی حاصل از وزن دهی به معیارها حاکی از آن بود که معیارهای تعداد روستاهای حاشیه ای (تعداد روستاهای تحت حوزه استحفاظی آتش نشانی شهر)؛ مراکز مسکونی (محله هایی با ساختار مسکونی، شهرک ها و برج ها)؛ و فاصله مسافتی به ترتیب با اوزان 092/0، 088/0 و 068/0 جایگاه های اول تا سوم اهمیت را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: حاصل از رتبه بندی مکان های بالقوه نشان داد که مکان مربوط به منطقه پاداد واقع در بلوار آیت الله بهبهانی مناسب ترین مکان به منظور احداث ایستگاه آتش نشانی است. مکان های مربوط به سه راه خرمشهر، کوی فرهنگیان و منازل صنایع فولاد به ترتیب در اولویت های دوم تا چهارم جهت احداث ایستگاه آتش نشانی قرار گرفتند.
بررسی تأثیر رضایتمندی کاربران فضا از گردشگری در محیط شهری و خلق سرمایه
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
113-120
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی نظام مدیریت اجرایی کشور گویای آن است که نظام دیوان سالار دچار عوارض فقدان روحیه مشارکت پذیر، مشارکت جویی، نبود روحیه پاسخگویی به مردم، انتقادناپذیری، تمرکزگرایی، عدم انعطاف پذیری، اولویت داشتن منافع شخصی در دستگاه های دولتی بر منافع عمومی، رجحان رابطه بر ضابطه، کندی انجام کار، غلبه بی تفاوتی نسبت به نتیجه کار و حاکمیت روحیه طلبکارانه در برخورد با ارباب رجوع به عنوان شهروندان است. توسعه گردشگری پایدار نیازهای گردشگران فعلی و مناطق میزبان را برآورده و شانس آیندگان را حفظ و تقویت می کند. توسعه گردشگری پایدار منجر به مدیریت منابع تمام مناطق به شیوه ای می شود که نیازهای اقتصادی و اجتماعی و زیبائی شناسی را برآورده و تعامل فرهنگی، فرایندهای اکولوژیکی، تنوع حیات و سیستم های حمایت از حیات حفظ می شود. هدف کلی تحقیق حاضر عبارت از؛ بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از کارآمدی و توانمندی های کارکنان طرح جامع گردشگری در برنامه ریزی فضای گردشگری شهر و با توجه به بیان مساله و هدف تحقق میتوان سوال پژوهش را اینگونه بیان کرد: میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد برنامه ریزی گردشگری طرح جامع چگونه است؟ در مجموع مشخص کردید که مجموعه شاخصهای در نظر گرفته شده برای این پژوهش، در مجموع 56.682% از عوامل موثر در رضایتمندی را شناسایی نموده است.
تصویرپردازی از مشارکت شهروندی با هدف بهبود حکمرانی شهری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117 - 135
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تصویرپردازی از آینده، روشی مرسوم و شناخته شده با هدف ساخت آینده مطلوب یا جلوگیری از بروز آینده ای نامطلوب است. ابزاری خلاقانه برای سیاستگذاری یا تغییر در رویه های خط مشی گذاری است. تصویرپردازی از آینده، به خط مشی گذاران و مجریان این امکان را می دهد تا در روندهای سیستم فعلی، تجدیدنظر کنند و با اصلاح و تقویت آن، ضمن جلوگیری از انحراف های احتمالی، مسیر پیشرفت و تعالی را هموارتر نمایند. تصویرپردازی از مشارکت شهروندی در مدیریت شهری می تواند به مدیران در فهم بهتر آینده و اصلاح و بازبینی سیاست ها و برنامه های فعلی با هدف ساخت آینده مطلوب یاری رساند. سناریوی تدوام وضع موجود، همواره یکی از تصاویر محتملی است که پیش روی سیاستگذاران و تصمیم گیران وجود دارد. ترسیم این تصویر و اصلاح فرایندها با تکیه بر این تصویر، ابزار سودمند و ارزشمندی برای توانمندسازی مدیران و برنامه ریزان شهری است. هدف: پژوهش حاضر با فرض سناریوی تدوام وضع موجود در ده سال آینده، نمای مشارکت شهروندی را در آن سال ها در قالب سناریوی محتمل، تصویرپردازی می کند و متناسب با این تصویر تلاش می کند تا خط مشی ها و سیاست های ناسازگار با این تصویر را اصلاح کند. روش: از رویکرد کلی سناریوپردازی (مدل 8 مرحله ای شوارتز)برای استخراج سناریوها استفاده شده است. هدف از شناسایی سناریو ها رسیدن به پیشران هایی است که مختصات وضع موجود را ترسیم می کنند. این پیشران ها در تصویرپردازی از سناریوی وضع موجود کاربرد دارند. پس از شناسایی پیشران ها و ترسیم محورهای سناریوی وضع موجود، از روش تصویرپردازی (ترکیب خلاقیت و تحلیل روندها و اقدامات) برای ترسیم روابط علت و معلولی در نشان دادن تدوام وضع موجود استفاده شده است. شیوه گردآوری داده در این پژوهش کیفی است. از مصاحبه به سبک الگوی گلوله برفی برای بررسی مؤلفه ها و پیشران ها استفاده شده است. همچنین از قضاوت خبرگان در قالب پنل خبرگی و تیم پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: بخشی از یافته های این پژوهش مستند به مقاله ای است که مؤلفه های مورد نیاز برای این پژوهش در آنجا توسط تیم پژوهش استخراج شده است؛ بر این اساس با فرض آن مؤلفه ها، پس از شناسایی پیشران های دارای عدم قطعیت بحرانی به کمک خبره ها در فرایند دلفی (نمره اهمیت و عدم قطعیت)، 5 پیشران با عدم قطعیت بالا شناسایی شد که پس از حذف ناسازگاری ها در نهایت چهار سناریو بدست آمد که عبارتند از: دموکراسی مبتذل، شهر مدیرمحور، مدیریت نمایشی و شهر آرمانی. از بین این چهار سناریو، «سناریوی دموکراسی مبتذل» منطبق با شرایط فعلی تشخیص داده شد که توصیف کننده وضع موجود است. تصویرپردازی از این سناریو بیانگر آن است که در 10 سال آینده شهرداری تهران با چالش های زیادی روبرو خواهد شد که از آن جمله می توان به: بحران مالی، افزایش فاصله مردم از حکومت، چالش های مدیریتی، آسیب های ساختاری و بحران مشروعیت در مشارکت، اشاره کرد. نتیجه گیری: برای غلبه بر چالش های آینده، لازم است امروز، اقداماتی از سوی شهرداری تهران انجام شود و در حوزه مشارکت شهروندی راهبردهایی اتخاذ گردد و در برخی از خط مشی ها بازنگری انجام پذیرد. در بخش نتیجه گیری با تأکید بر تصویر تدوام وضع موجود، الزامات تغییر در خط مشی ها و رویکردهای فعلی به تفصیل، استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.
تدوین مدل «محله کم کربن» به منظور کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: رویکرد «کم کربن» به عنوان هدفی برای اقتصاد، جامعه و شهر در ابتدای قرن اخیر مطرح گردید. این رویکرد در سال های اخیر در مقیاس های خرد و «محله »های شهری پیگیری گردیده است. اما به نظر می رسد در ادبیات علمی شهرسازی در کشور ما به خصوص در مقیاس محله هنوز به قدر کافی به آن پرداخته نشده است. هدف: این پژوهش در پی آن است که ضمن تدوین مدل نظری «محله کم کربن»، به کمک متخصصان داخلی و با رویکرد بومی، شاخص های آن را به منظور کاربست در راهبردهای برنامه ریزی و طراحی شهری، اولویت بندی نموده و اثرگذاری آن ها را بررسی نماید. روش:ابتدا ضمن بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، بیش از 30 منبع علمی در حوزه توسعه کم کربن، مؤلفه ها و شاخص های «محله کم کربن» شناسایی و دسته بندی گردیده است. پس از آن به کمک پرسشنامه ای به شیوه ماتریس، از 9 تن از پژوهش گرانی که در این حوزه موضوعی مطالعه یا پژوهش داشته اند، تأثیرگذاری مؤلفه ها و شاخص ها در تحقق محله کم کربن، مورد پرسش قرار گرفته است. تحلیل داده های حاصل از پیمایش، به کمک روش ترکیبی «دنپ» انجام گرفت و مدل محله کم کربن در قالب 6 مؤلفه و 19 شاخص تدوین و تحلیل گردید. یافته ها: با توجه به یافته ها مهم ترین مؤلفه/ شاخص ها در تحقق محله کم کربن، «اجتماع محلی» و شاخص های «فرهنگ سازی و افزایش آگاهی مردم» و «مشارکت مردمی» است. در دسته شاخص های مؤلفه «فرم» نیز «زمینه گرایی بافت» و «فشردگی بافت» به عنوان اثرگذارترین شاخص ها در تحقق محله کم کربن شناخته شدند. در این مدل تحلیلی «اجتماع محلی» و «فرم» به عنوان مؤلفه های اثرگذار (علت) و سایر چهار مؤلفه، به عنوان مؤلفه های اثرپذیر (معلول) شناخته شدند. نتیجه گیری: در نظر گرفتن اولویت ها در تحقق محله ای با حداقل مصرف انرژی های تجدیدناپذیر و حداقل انتشار آلودگی، هدفی است که بایست به طور جدی از جامعه دانشگاهی به مطالبه ای در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری تبدیل شود.
واکاوی نقش مفاهیم رهیافت ارتباطی در فرایند طراحی شهری (مورد پژوهی: پروژه های طراحی شهری در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
81 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با ظهور رهیافت ارتباطی، دانش شهرسازی با رویکردی انتقادی به سمت جذب اندیشه ها و نظریه های اجتماعی، اخلاقی و مشارکتی روی آورده و به عنوان دانشی میان رشته ای که با مبارزات سیاسی و اجتماعی درگیر است معرفی می گردد. اما این تحولات غالباً در حیطه مباحث رویه ای دانش برنامه ریزی شهری انجام پذیرفته و کمتر به شکلی صریح و در چارچوب دانش طراحی شهری و فرایندطراحی شهری مورد بحث قرار گرفته است. هدف: هدف شناخت مفاهیم موثر بر پیمایش فرایند طراحی شهری مبتنی بر رهیافت ارتباطی و بررسی میزان کاربست این مفاهیم در پروژه های طراحی شهری ایران است. روش: ابتدا به روش اسنادی و کتابخانه ای، جریان های انتقادی موثر بر رهیافت ارتباطی، مفاهیم اساسی این رهیافت و چگونگی کاربست آن در فرایند طراحی شهری در قالب چارچوب ارزیابی تدقیق گردیده است. تدوین چارچوب ارزیابی زمینه را برای تحلیل و ارزیابی پروژه های منتخب در گام بعد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار فراهم می آورد. یافته ها: کاربست 87% مقوله های رهیافت ارتباطی در پروژه های منتخب در وضعیت بسیار نامطلوب، و 13% در وضعیت نامطلوب قرار دارد. براین اساس فرایند مسئله یابی و مسئله گشایی در پروژه ها تنها بر جنبه های تکنوکراتیک فضا تمرکز نموده و نقش تعیین کننده مفاهیم رهیافت ارتباطی در چگونگی پیمایش فرایندطراحی شهری مغفول مانده است. امری که فرایند طراحی شهری کشور را از مردم جدا ساخته و متخصصان را به سطح ابزارهایی در دست نهاد قدرت، برای تغییر فضای شهری، فرو کاسته است. نتیجه گیری: رهیافت ارتباطی با صورت بندی مجدد رابطه فضا، طراح، مردم و نهاد قدرت، علاوه بر توجه به ابعاد فنی و خلاقانه فضا، جنبه های انتقادی دانش شهرسازی را به فرایند طراحی شهری وارد می نماید. بنابراین طراحی فضا به عنوان محصول فرایندهایی تلقی می گردد که در آن گفتمان های رقیب در فرایندی مبتنی بر کنش ارتباطی، فهم خود از دایره منافعشان را به حداکثر رسانیده و با قبول خواست های متکثر در حوزه فضا، به پیکربندی آن در فرایندی مشارکتی و چندسطحی می پردازند.
تأثیر رنگ بافت کالبد جداره میدان مشتاق بر خوانایی آن
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
154-160
حوزههای تخصصی:
حفظ و تقویت خوانایی و هویت در شهر و در تک تک فضاهای آن همواره از مهم ترین اهدافی است که مستقل از نوع فضا یا محل شهر یا فضا، می باید مورد نظر طراح و مدیر شهری قرار گیرد. ابزارهای زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارند که توجه به هر یک از آن ها می تواند ما را به نتیجه ی مورد نظر برساند. رنگ یکی از مهم ترین عناصری است که می تواند به سادگی و با هزینه ای کم تر از ساخت و ساز برای تعریف فضاها، در ایجاد خوانایی و حس وحدت و خلق حس مکان به ما کمک کند. از عمده ترینِ این اهداف، دستیابی به هویت و چشم انداز و دورنمای تعیین شده ی شهر است. بررسی سابقه ی رنگی شهر، یا به عبارت دقیق تر،پالت رنگی آن، به ما کمک می کند تا بتوانیم آن را حفظ کنیم و یا برای هر شهر پالت رنگی خاصی تعریف کنیم که عناصر تشکیل دهنده ی آن همان واژگان رنگی یا در واقع انواع رنگ هایی باشند که در ترکیب با هم چهره ی رنگی فضاهای شهری را تعریف می کنند. حتی اکنون که شهرهای ما به شدت دچار اغتشاش و بی هویتی رنگی شده اند، با نام بردن شهرهای خاص، طیف های رنگی مشخص در ذهن همه ما زنده می شود. این همان توقع و انتظاری است که ما از هویت و نقش آن شهر داریم و طراح می باید در جهت تقویت آن تلاش کند. در بسیاری موارد، پالت رنگی در یک شهر چنان طی سال ها مورد استفاده قرار گرفته که خود به نشانه و نمادی قوی تبدیل شده است. بسیاری از شهرها، روستاها و مناطق طی سال ها سنت های رنگی خاص خود را به دست آورده اند.
طراحی فضاهای شهری دوستدار سالمند و معلول (نمونه موردی: منطقه تفریحی و گردشگری شورابیل)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش شهرها و تغییرات به وجود آمده در طرح ها و مناظر شهری، هماهنگی لازم را با افزایش جمعیت و سیر صعودی سن افراد و معلولیت را نداشته است. از ارائه و اجرای بسیاری از طرح ها، به خوبی می توان دریافت که در آن ها به نیازهای بسیاری از قشرهای جامعه، از جمله سالمندان و معلولان، توجه درخوری نمی شود. بنابراین همواره قشرهای از مردم هستند که با مشکلات زیاد، از جمله مناسب سازی محیط و نبود منظر مناسب شهری روبه رو بوده و جایگاه مناسبی برای حضور نمی یابند. سالمندان و معلولان از جمله قشرهایی هستند که با مشکلات فراوانی در شهر مواجه اند. آنان با وجود تمایل به شرکت در تعاملات اجتماعی و استفاده از فضاهای عمومی از فضای شهری مناسبی که امکان زندگی مستقل را برای آنان فراهم سازد، برخوردار نیستند. به بیان دیگر، سالمندان و معلولان دوست دارند با انجام دادن مسئولیت ها و ایجاد روابط اجتماعی با همسایگان ثابت کنند که از توانایی هایی برخوردار هستند. اما آیا فضاهای عمومی در شهرهای ما، نیازهای سالمندان و معلولین را برآورده و تسهیلات مناسب را برای این قشر از جامعه تامین می کند؟ به یقین عوامل متعددی نظیر کاربری اراضی، بافت شهری، دسترسی پذیری ، حضورپذیری، تجهیزات و مبلمان شهری در طراحی شهر تاثیرگذار هستند. این تحقیق عوامل و نارسایی و کمبودهای نیازهای سالمندان و معلولین برای ایجاد تعامل اجتماعی و حضورپذیری در فضاهای عمومی (نمونه موردی شهر اردبیل منطقه تفریحی و گردشگری شورابیل) را بررسی می کند و در پایان با توجه به ضوابط و استانداردها به طراحی فضاها و مکان هایی با تجهیزات و امکانات متناسب با نیاز سالمندان و معلولین با استفاده از نرم افزارهای طراحی مانند اتوکد و اسکچاپ و... می پردازد.
گذری بر گذار ستیز محله ای و کاربست آن در محلات شهر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
73 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: تاریخ شهرها به عنوان امری قصار و شواهد لال، مشحون از آثار و لایه هایی هستند که در گذر زمان به تدریج در زیر لایه های جدید پنهان گردیده یا در اث ر عوامل مختلف، در معرض فرسایش و دگرگونی قرار گرفته اند. با این وجود، قصه تطور ش هرها و عناصر مهم و شاخص آنها در همین لایه ها مضبوط گردیده است. در این میان، محلات در شهرهای سنتی ایرانی - اسلامی دارای نقشی فراتر از تنها یک محدوده فضایی؛ در بردارنده محل سکنا و فعالیت جمعی از شهروندان و از جایگاه تعریف شده ای در سلسله مراتب توسعه و مدیریت امور شهری برخوردار بوده و ماهیت آن در بستر زمانی با نگرشی نو قوام یافته است. هدف: لذا نوشتار حاضر قصد آن دارد با بررسی متون تاریخ مند؛ مساله ی فهم محله به عنوان مفهومی با بار فضایی - اجتماعی، را در مظروف لایه تاریخی آن (دوره اسلامی) فرمول بندی نموده و ستیز بین محلات شهر ایرانی(محلات حیدری- نعمتی) را در دوره اسلامی مورد واکاوی قرار دهد. روش:دست یابی به پاسخ مناسب در این نوشتار به کمک روش توصیف و تحلیل اطلاعات و داده های گردآوری شده اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است. آمیزه ی این گروایته ذهنی به شهر علاوه بر درک ستیز محله ای در شهر دوره اسلامی؛ می تواند درک استحاله گرایی ستیز محله ای در شهر ایرانی معاصر نیز باشد. یافته ها: چنانکه عصاره زمینه حاکم بر ذوب مفهوم ستیز بین محله ای در این نوشتار نشان می دهد دیگرگونی مفهوم ستیز محله ای در دوران باستان و قبل از اسلام، با خون و رگ و ریشه پیوند می خورد و در دوره اسلامی تا دوران معاصر، ایدئولوژی، مذهب و قومیت اهمیت پیدا نموده و با آغاز مدرنیزاسیون و ورود سرمایه داری به ایران، اقتصاد و پول قدرت برتر تفکیک کننده گروه ها از یکدیگر و اختلافات محله ای را به نمایش می گذارند. نتیجه گیری: ستیز محله ای که قبلاً تابعی از فاکتورهای فرهنگی اجتماعی همچون قومیت، نژاد، زبان، فرقه، دین و مذهب و ... بوده؛ امروزه تابعی از فاکتورهای مادی و اقتصادی شده و موجبات اقتدار تولید و مصرف شهر را در میان برخی پیکسل های محله ای سبب شده است.
بررسی تأثیر فرم جداره های خیابانی بر الگوهای رفتاری انسان (نمونه ی مورد مطالعه: خیابان ولیعصر(عج) تهران)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر میزان تأثیر فرم جداره های خیابانی را بر الگوهای رفتاری انسان در فضاهای فیزیکی شهری مورد ارزیابی قرارد داده است، فرضیه ی پژوهش مدعی آن است که با طراحی هدف مند و مناسب جداره های خیابانی می توان رفتار و کُنش بهره وران در فضاهای فیزیکی شهری را نیز تا حدودی طراحی و یا کنترل نمود و الگوی رفتاری انسان در خیابان های شهری نتیجه ی مولفه های کیفیت فرم جداره های خیابانی است که در طراحی آن خیابان لحاظ شده است. گزاره ی نظری حاضر در دو سکانس از خیابان ولی عصر(عج) تهران مورد آزمون واقع شده است. در سطح نظری روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و در سطح تجربی، پیمایشی است که با بهره گیری از روش تحقیق رفتارنگاری و ابزار پرسش نامه ای انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین میزان تأثیرگذاری جداره های خیابانی، بر الگوی رفتاری مکث بوده و در مقابل کم ترین میزان تأثیرگذاری آن مربوط به الگوی رفتاری گوش سپردن در نمونه ی مورد مطالعه هستند. همچنین برخی از فاکتورهای محیطی دارای تأثیری مستقیم بر واکنش های انسانی هستند؛ نتایج مربوط به جداره های خیابانی در پژوهش حاضر نشان از این دارند محدوده ی مورد مطالعه دچار مشکل در مورد جداره های جذاب خیابانی هستند و هر چه از جنوبی ترین نقطه ی خیابان (میدان راه آهن) به سمت شمال (میدان ولیعصر(عج)) حرکت می کنیم میزان این جداره ها افزایش می یابد.
خوانش مسابقه کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران به زعم اندیشه هِگِل و مفهوم «روح زمان»
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش بازخوانی مسابقه ایست که برگزاری آن بعنوان یکی از موثرترین جریانات معماری معاصر بعد از انقلاب مطرح بوده است. این بازخوانی براساس یک تئوری تاریخگرا با سوالاتی چون: پایه تاریخی اندیشه طراحان و داوران همچنین معیار انتخاب فرم در مسابقه؟ چگونگی دسته بندی تفکرات طراحان و داوران در تطبیق این معیارها با تاریخگرائی هِگِل بعنوان یکی از پارادایمهای پژوهش تفسیری- تاریخی و نحوه استخراج عوامل مداخله گر غیرمعمارانه در انتخاب رتبه برتر؟ آغاز میگردد. فرض براین است که در تمایز رتبه اول مسابقه با سایر آثار عواملی غیرمعمارانه دخیل بوده اند. پژوهش پس از پردازش تاریخگرائی هِگِل در سه نوع متمایز همچنین مطالعه در آثار و سوابق داوران، با استناد به دسته بندی تفکرات تاریخی در طراحی فرم در چهار گونه متمایز، نتیجه میگیرد که عوامل غیرمعمارانه ای همچون عوامل حکومتی- سیاسی در انتخاب رتبه برتر دخیل بوده است. وجود داورانی از جنس حکومت در فرایند انتخاب اثر مهندسین مشاور پیرراز موثر بوده و علی رغم توجه جامعه و معماران به تاریخ در پارادایمی غیرواقعی و غیراسلامی(روح زمان)، موجودیت تاریخگرائی با رنگ و بوی انتزاع، افسانه و تصوف در بدنه حکومتی جایگاهی نداشته و طراحانی که با پردازش غیرواقعی تاریخ در طراحی فرم توجه داشته اند، نتوانسته اند هیات داوران را اقناع کنند.