فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با سقوط ایلخانان مغول، ایران عرصه درگیری های سیاسی میان قدرت های مختلفی شد. قراقویونلوها یکی از قبایل مهمی بودند که توانستند در این آشفتگی خود را برکشیده و با کنار زدن آل جلایر یک حکومت با ویژگی اتحادیه قبایلی پی ریزی کنند. با دقت در نحوه شکل گیری و جغرافیای توسعه یابی و یا گسترش قراقویونلوها مشاهده می شود که شروع این حکومت از مناطق کُردنشین بوده است و از این رو برخورد آنها با کُردها ناگزیر بود. در این میان هر امیر کُرد تحت تاثیر جغرافیای قلمرو و نزدیکی یا دوری به مرکز دولت ها به صورت مستقل با دول یاد شده ارتباط برقرار می کرد ولی در مجموع تلاش آنها حفظ استقلال در قلمرو موروثی خویش با اظهار اطاعت ظاهری از قدرت های بود.
هدف اصلی این مقاله روشن ساختن نحوه تعاملات قبایل کُرد با حکومت قراقویونلوها است. اینکه قبایل کرد و قراقویونلوها چگونه به این تعاملات می نگریستند؟ با توجه به حضور همزمان این حکومت با آق قویونلو، کُردها کدامیک را ترجیح دادند؟در این تعاملات مذهب چه جایگاهی در سیاست های قراقویونلوها و نحوه برخورد با اُمرای کُرد داشت؟ بررسی دلایل و منطق تاریخی زمینه پژوهشی مهمی در تاریخ مناسبات سیاسی میان قبیله ای روزگار محسوب می شود و این مقاله در صدد روشن ساختن آن خواهد بود. به نظر می رسد که قبایل کُرد توانستند ارتباط حسنه ای را با قراقویونلوها برقرار کرده و مذهب و اعتقادات دینی آنها در این روابط تاثیری قابل ملاحظه ای نداشته است.
پراکندگی قدرت وستیزه های ایلی در آذربایجان درآستانه تاسیس دولت قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مرگ کریم خان زند و منازعات خونین بین بازماندگان زندی بر سر میراث او و به دنبال آن کاهش و زوال قدرت دولت مرکزی ، به رسم تاریخ سیاسی ایران ، بار دیگر فرصتی ایجاد شد تا قدرت های منطقه ای و ایلی در ایلات و ولایات مختلف براساس میزان توان و قدرت سیاسی و نظامی خود ،درصدد بسط قدرت خویش ، خودمختاری ، دستیابی به سلطنت و یا نقش آفرینی در معادلات قدرت برآیند. آذربایجان با موقعیت ویژه و مهمِ خود، با توجه به تنوع قدرت های ایلی و منطقه ای و پراکندگی آنها در جغرافیای این ایالت ، بخش مهمی از این قدرت نمایی های سیاسی و نظامی را تجربه نمود. قدرت های ایلی آذربایجان ودر راس آنها دنبلی ها و افشارها که به صورت سنتی از گذشته هرکدام بر بخش هایی از این ایالت وسیع و ثروتمند حکومت داشتند، با مرگ کریم خان زند به نقش آفرینی سیاسی دست زدند و از طرفی این ایالت مورد توجه دیگر مدعیان قدرت از جمله علی مرادخان زند و آقامحمد خان قاجار نیز قرار گرفت و هرکدام سعی کردند از این پراکندگی و تنوع قدرت بهره ببرند.در نهایت آقامحمد خان قاجار توانست با بهره گیری از اختلافات و ستیزه های ایلی مدعیان قدرت در آذربایجان، گام مهمی برای رسیدن به سلطنت را بردارد.
نقش و جایگاه آرامگاه تاریخی تخت فولاد در حیات شهری اصفهان از صفویه تا معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخت فولاد ازجمله آرامگاه های متعددی است که هنوز بقایای بسیاری از آنها در بافت قدیمی اصفهان به جای مانده و قسمتی از هویت تاریخی و فرهنگی این شهر را شکل می دهد. این آرامگاه پیش از اسلام تا کنون به حیات و گسترش خود ادامه داده و به یکی از شاخص های هنر و معماری اصفهان تبدیل شده است. در این مجموعه تکایای مختلف، مساجد، مدارس و آب انبارهای متعددی وجود دارد که با اضافه شدن موزه و کتابخانه، ارزش این آرامگاه بیشترشده است. تخت فولاد با مشخصات یاد شده و با توجه به ظرفیت های فرهنگی و هنری اش می تواند برای تحقق بخشیدن به آرمان شهر اسلامی و استمرار هویت تاریخی، الگویی مناسب برای سایر آرامگاه ها باشد. این پژوهش می کوشد با مطالعه ای توصیفی و تحلیلی علاوه بر بررسی مباحث تاریخی و فرهنگی در تخت فولاد، به جایگاه و تعامل این آرامگاه با معماری و شهرسازی اصفهان از دوره صفوی تا عصر حاضر بپردازد.
مسأله راه حج در مناسبات حکومت های شرق و غرب ایران ( از غزنویان تا صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همچون امروز، در جهان گذشته نیز توسعه طلبی دولت ها معمولاً نیازمند توجیهاتِ مشروعیت بخش بود. این توجیهات بیش از آنکه بازتاب همه واقعیت باشد بهانه و دستاویز بود. در آن روزگاران یکی از مهم ترین بهانه های توسعه طلبی حکومت ها دستاویزهای دینی بود. ازجمله در میان حکومت های مسلمان نیز معمولاً برای افزایش قدرت و قلمرو، گسترش دین و برپائی احکام آن یکی از مهم ترین بهانه ها به شمار می آمد. انجام فریضه جهاد برای گسترش دین اسلام اصلی ترین مستمسک مسلمانان برای کشورگشائی در سرزمین های غیر اسلامی بود. امّا آنگاه که برخی از این گونه حکومت ها می خواستند در درون سرزمین های اسلامی و علیه دیگر رقیبان مسلمان خود دست به توسعه طلبی بزنند، از آنجا که حکم جهاد کاربرد چندانی برای لشکر کشی در درون دارالاسلام نمی توانست داشته باشد، تلاش برای برپاداشتن برخی دیگر از احکام دین را دستاویز خود می کردند. یکی از این دست بهانه ها، تلاش برای کمک به انجام فریضة حجِ اتباع خود بود. از آنجا که پیش نیاز انجام چنین فریضه ای امنیت راههای گذر حاجیان از سرزمین خود تا مکه و مدینه بود، دولت های مسلمان همواره یکی از وظایف خود را برقراری چنین امنیتی می دانستند و به همین بهانه و در واقع برای توجیه توسعه طلبی خود، در قلمرو همسایگان دست به دخالت و کشورگشائی می زدند. در ایران به نظر می رسد دولت های مسلمان شرق ایران بیشتر به این بهانه دست یازیده باشند. چه حاجیان سرزمین آنان بودند که برای انجام حج باید از مرکز و غرب ایران گذر می کردند. طرح چنین ادّعاهائی در تاریخ ایران بعد از اسلام، گویا از روزگار غزنویان آغاز و تا میانه های روزگار صفویه ادامه یافته است. در این نوشته تلاش شده است روند طرح این ادّعاها از سوی دولت های مستقر در شرق ایران در مناسباتشان با دولت های مرکز و غرب ایران در دورة یادشده بررسی شود. از این روی این یک مطالعة طولی و تا اندازه ای مقایسه ایست و سعی می کند چگونگی زنده بودنِ یک ادّعا را در طول چند دوره از تاریخ ایران نشان دهد.
تأثیرات تنش میان صفویه و عثمانی بر جایگاه امیرنشین اردلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا پیش از تشکیل دولت مدرن و پیدایش حکومت متمرکز در ایران، میزان قدرت و ضعف حکام محلی و رابطه ی آنان با حاکمیت مرکزی همواره تابعی معکوس از افزایش یا کاهش قدرت حکومت مرکزی به شمار می آمد. با تأسیس دولت مقتدر صفوی و تسلط آنان بر نقاط مختلف ایران، به تدریج بسیاری از خاندان های حاکم محلی از اریکه ی قدرت به زیر کشیده شدند؛ اما برخلاف قاعده ی معمول، خاندان محلی اردلان نه تنها از صحنه ی قدرت خارج نشدند، بلکه قدرتشان در نیمه ی نخست دوره ی صفوی، سیر صعودی یافت. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که امیرنشین اردلان با توجه به قرارگرفتن در موقعیت مرزی بین ایران و عثمانی، با بهره گیری از تنش ها و درگیری های بین دوطرف در مواقع تهدید و احساس خطر، با گرایش به طرف مقابل و اتحاد موقت با آن، خود را درمقابل آنان حفظ می کرد و موقعیت خویش را تداوم می بخشید.
روند اسلام پذیری مردم همدان (21-334 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
همدان به عنوان یکی از کهن ترین شهرهای ایران، و مرکز حکومت مادها، که بی شک از دوران هخامنشیان بر حسب وضع جغرافیایی، در اندیشه مردم، مقام «دل ایران» احراز کرده بود. در اواخر عهد ساسانیان به آسانی در معرض تاخت و تاز قرار گرفته و با فتح آن به دست مسلمانان، کانونی برای لشکر کشی به مناطق دیگر از جمله آذربایجان و اصفهان و... شد. گسترش اسلام در ایران و منطقه مورد مطالعه همدان، روندی نسبتاً آرام و تدریجی و مبتنی بر علل مشخص را طی کرد. یکی از مسائل دخیل در این روند، که از دوره خلفای راشدین آغاز شد، مهاجرت و سکونت دسته جمعی قبایل عرب بود، که در شهرهای جبال و منطقه همدان شاهد سکونتِ شماری از طوایف مانند «ربیعه» و «بنی عجل» هستیم. در ادامه، گروه های زیادی از تیره های عرب به دلیل فرار از ظلم و ستم خلفا و حاکمان محلی، بدین مناطق مهاجرت می کردند. حضور علویان و سادات در همدان و حتی خاندان امارت پیشه عجلیان، که به پاداش خدمات خویش در زمان خلیفه مأمون بر جبال استیلاء یافتند، از جمله موارد قابل ذکر می باشد.
پژوهشی درباره تخته قاپوی ایلات و عشایر فارس در عصر پهلوی اول و پیامدهای مالیاتی آن با اتکا به اسناد تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دوره پهلوی اول، از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. رضاخان سردارسپه، که با کودتای سوم اسفند 1299زمینه صعود خود را به مراحل بالای قدرت فراهم نمود، در 1304 و با تشکیل مجلس مؤسسان، به تخت سلطنت جلوس کرد. وی با تثبیت قدرت مرکزی و جلوس بر تخت سلطنت در صدد برآمد شورش های عشایری در سطح کشور را نیز به انحاء مختلف سرکوب نماید. ازجمله سیاست هایی که رضاشاه برای سرکوب ایلات و عشایر به کار برد، خلع سلاح، تخته قاپو، و متحد الشکل کردن لباس آنها بود. هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای یکی از سیاست های عشایری پهلوی اول ( تخته قاپو) در ایالت فارس و در بعد اقتصادی و مالیاتی می باشد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک آرشیوی تألیف شده است.
یافته ها و نتایج: اجرای سیاست تخته قاپو (اسکان) ایلات و عشایر فارس به دلیل عدم آشنایی با روحیات کوچ نشینان موفقیت آمیز نبود. با وجود الغای مالیات ایلی اغنام و احشام توسط مجلس شورای ملی از خانواده های تخته قاپو شده، مأموران وصول مالیات همچنان این مالیات را از مردم مطالبه می نمودند. سرانجام، درنتیجه فشار دولت و حکومت نظامی در وصول مالیات و اسکان آنان، نارضایتی عمیقی در میان عشایر نمودار شد و زمینه های یک شورش عشایری عمومی را ایجاد نمود.
تثبیت مرزها و برقراری حاکمیّت ایران بر بلوچستان، در عصر ناصرالدین شاه (1264 تا ۱۲۸۹ق/ 1847 تا ۱۸۷۲م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوچستان در آغاز قرن سیزدهم قمری، کانون بحران های سیاسی و اجتماعی شد. دولت قاجار اقدامات گوناگونی، برای برقراری امنیت و تثبیت حاکمیّت دولت مرکزی در این منطقه انجام داد. این نوشتار با هدف بازشناسی عوامل بحران زا در بلوچستان، می کوشد به روش توصیف تاریخی و اسنادی و با مراجعه به منابع دست اول، به این پرسش ها پاسخ دهد: ناآرامی های بلوچستان از آغاز دولت قاجار تا دوران ناصرالدین شاه چگونه پدید آمد؟ دولت مرکزی ایران برای مهار این شورش ها، به چه اقداماتی دست زد؟ این بررسی نشان می دهد که در اثر کوشش حاکمان ایالت های کرمان و خراسان، سرانجام در دوره ناصرالدین شاه، آرامش نسبی به منطقه بازگشت. دولت انگلستان که این موضوع را به سود خود نمی دید، برای جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در تمامی مناطق بلوچستان، به تعیین خطوط مرزی براساس منافع استعماری خود دست یازید و مرزهای کنونی جنوب شرق ایران نتیجه دخالت های آن کشور است.
تحلیلی بر تطور تاریخ نگاری محلی یزد( از آغاز تا پایان عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر یزد از زمان تیموریان شاهد ظهور مورخان بزرگی در عرصه تاریخ نگاری محلی بوده است. تاریخ نگاری محلی یزد با حاشیه گرفتن از تاریخ نگاری محلی فارس رشد کرد و هم زمان با توسعه یک قدرت سیاسی، که تقریباً برای اولین بار در تاریخ آن بروز کرد، نخستین کتاب در تاریخ محلی یزد نیز تدوین شد . در آغاز سده نهم سنت تاریخ نویسی در یزد رشد بیشتری کرد و آثار ارزنده ای در تاریخ نگاری محلی آن پدید آمد. این آثار تمام ویژگی های کلی تاریخ نگاری محلی ایران را داشت با این تفاوت که حس استقلال طلبی در آنها پررنگ تر بوده و توجه اصلی نویسندگان تاریخ محلی به بناهای یزد و سازندگان آنها بوده است . هرچند در کنار آن به تاریخ سیاسی هم پرداخته اند.
در این مقاله، با استفاده از منابع اصلی و به شیوه تحلیلی و توصیفی به این پرسش ها پاسخ داده می شود که علل اصلی رشد تاریخ نگاری محلی در این دوره چه بوده است؟ نویسندگان و مخاطبین این آثار چه کسانی بوده اند؟ در پاسخ باید گفت که به نظر می رسد ،استقلال سیاسی و تاسیس سلسله های محلی نقش اساسی داشته و حمایت حاکمان سیاسی از نویسندگان زمینه تدوین این آثار را فراهم کرده است . از سویی، رونق اقتصادی زمینه را برای کسب معارف فراهم کرده و نویسندگان بسیاری در عرصه تولید متون تاریخی ظهور کرده و به دنبال آن اشتیاق به خواندن آثارشان در بین طبقه متوسط گسترش یافته است.
پی آمدهای اجتماعی مهاجرت قبایل عرب به خراسان در قرون نخستین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عرب ها در دوره های متعدّد و به دلایل گوناگون به ایران مهاجرت کردند. پیش از اسلام، قحطی، خشک سالی، تنگ دستی و شکست سدّ مأرب و سیل العَرِم و پس از اسلام، انگیزه ها ی دینی و اقتصادی از مهم ترین عوامل مؤثر بر مهاجرت ها بود. خراسان به دلیل برخورداری از موقعیت جغرافیایی، مزایای اقتصادی، و دوری از مرکز خلافت از مقاصد مهم مهاجران به شمار می رفت. پی آمدهای اجتماعی این مهاجرت ها عبارت بود از رشد شهرها، تغییر ساختار طبقات اجتماعی، ظهور موالی و افزایش اختلاف های قبیله ای بین عرب های مهاجر که در این مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است.
منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس در خوزستان (ازامتیازکشتیرانی تا امتیازدارسی وکشف نفت) (1334ق-1306ق)
حوزههای تخصصی:
خوزستان جزء لاینفک ایران به دلایل گوناگونی، از جمله موقعیت ژئوپلیتیکی و برخورداری از ظرفیت های بالقوه اقتصادی و تجاری به لحاظ قرار گرفتن در حاشیه خلیج فارس و دریاهای آزاد و نیز بهره مندی از رود کارون و اروند رود در توسعه تجاری و کشت و زرع، همجواری و داشتن مرز مشترک با دولت عثمانی (بصره محل استقرار انگلیسی ها) و اهمیت روز افزون نفت که نقش مهمی در پیروزی انگلیس در جنگ جهانی اول داشت، توجه دولتمردان انگلیس را بیش از پیش به خود جلب کرد.
این پژوهش بر آن است در حد امکان، منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس در خوزستان را از گرفتن امتیاز کشتیرانی در رود کارون تا پایان سلطنت قاجار را بررسی کند. روش تحقیق در این مقاله، روش تحقیق تاریخی (توصیفی تحلیلی) مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای است.
مشروطیت در مشهد: زمینه ها، فرایندها و سیاست های روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از مورخان در نگاشتن تاریخ انقلاب مشروطه، تنها به چند شهر بسنده کرده اند و نقش مناطق و شهرهای دیگر در این انقلاب را نادیده گرفته اند. یکی از مناطقی که نقش سازنده اش در انقلاب مشروطه فراموش شده است، خراسان و مرکز آن، مشهد است. برخی گمان می کنند به دلیل جو مذهبی حاکم بر مشهد، مردم شهر در مشروطه جایگاهی نداشتند و حتی در برابر آن ایستادگی کرده اند. در ا ین مقاله با تکیه بر منابع دست اول، نشان می دهیم که بر خلاف این برداشت رایج، مردم مشهد نقشی درخور توجه در انقلاب مشروطه داشتند و نه تنها نظاره گر منفعل انقلاب نبودند، بلکه مبارزات آن ها در دوران قبل از مشروطه زمینه ساز برخی از حرکت ها و مبارزاتی بود که به انقلاب مشروطه منجر شد. همچنین در این مقاله در پی آزمون این فرضیه هستیم که مبارزات مشهد پس از پیروزی انقلاب (1907- 1912) و مقاومت در برابر استبداد و حامی خارجی آن، موجب هراس روسیه، بازیگر برجسته ی نظام جهانی، از ادامه ی آشوب ها و کشیده شدن دامنه ی اعتراضات به شهرهای دیگر شد. به این ترتیب روس ها پس از سرکوب تهران و تبریز، به سرکوب مشروطه در مشهد و شکستن تقدس بارگاه امام رضا (ع) پرداختند تا بقایای مشروطه خواهان را دچار ترس و وحشت کنند و به جنبش مشروطه خواهی ایرانیان پایان دهند.
بررسی تطبیقی مسائل اجتماعی در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم آگاهی های موجود در باب اجتماع عصر صفوی، که عمدتاً از سفرنامه ها و گزارش های اروپاییان معاصر حکومت صفوی فراهم آمده است، ممکن است بتوان در تواریخ محلی و سلسله ای نیز شواهدی از موضوعات اجتماعی یافت. به لحاظ تاریخ نگاری، در عصر شاه عباس، دو دسته از منابع - تواریخ محلی و سلسله ای - به نگارش درآمده اند. در پژوهش کنونی، گزیده ای از گزارش های اجتماعی مشترک در این تواریخ، بررسی تطبیقی شده است. رویکرد هر یک از مورخان به بحث طبقات اجتماعی، روابط شاه و حاکمان محلی با مردم، پیامدهای اجتماعی رویدادهای نظامی - همچون حملة ازبکان به شرق ایران- و یا بلاهای طبیعی - ازجمله قحطی، سیل و زلزله و عواقب اجتماعی آن- مسئلة توجه به خرافات و... ازجمله مسائلی است که در این مقاله ، به چگونگی بازتاب آن در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول توجه شده است.
نوع و میزان بازتاب پدیده های اجتماعی، در آثار یادشده و نیز تأثیر خاستگاه اجتماعی و جایگاه شغلی نویسندگان هر یک از آنها در نوع این بازتاب، مسئله اساسی این پژوهش حاضر است. مقاله بر آن است به این پرسش ها پاسخ دهد که هر یک از تواریخ یادشده در موضوعات اجتماعی مورد نظر، به چه نکاتی توجه داشته اند؟ این توجه به چه سبب و با چه ملاحظاتی بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان گزارش های اجتماعی مندرج در تواریخ محلّی بیش از تواریخ سلسله ای است و نوع آن گزارش ها نیز، با توجه به جایگاه شغلی مؤلفانشان، با هم متفاوت است.
دریچه ای به تاریخ اجتماعی طایفه دره شوری قشقایی در دوره صفویه ( بر مبنای اسناد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله از منظر سند پژوهی، تحلیل سه سند از سه تیره در دوره صفویه در بخش وردشت سمیرم است که امروزه آن تیره ها جزو طایفه دره شوری از ایل قشقایی محسوب می شوند. که در راستای این تحلیل ابتدا بر پایه سه منبع تاریخی به سابقه حضور قشقایی ها در دوره صفویه پرداخته شده است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش بر مبنای اسناد، منابع کتابخانه ای ، تحقیقات میدانی، و به شیوه توصیفی-تحلیلی نوشته شده است.
یافته ها و نتایج: بر طبق مستندات پیدا شده و اطلاعات تاریخی سابقه حضور ایل قشقایی به قرن 8ه.ق بر می گردد، اما در دوره صفوی، این ایل از سلطنت شاه عباس اول از نظر تاریخی بیشتر مطرح و چهره مشخص تری پیدا کرد طایفه دره شوری و برخی تیره های مورد اشاره در اسناد تا اواخر حکومت صفویه هنوز جزو ایل قشقایی نبوده اند
مذهب در خراسانِ عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان در عصر سلجوقی ترکیب مذهبی خاصی داشت. منازعات مذهبی و درگیری بین مذاهب مختلف، ویژگی
اصلی این دوره است. سیاست های مذهبی حکومت سلجوقیان در تشدید اختلافات فرقه ای تاثیر زیادی داشت.
تعصبات مذهبی عمیدالملک کندری و خواجه نظام الملک طوسی سبب شد تا بین حنفیان و شافعیان رقابت های
شدیدی در بگیرد. حملة غزها به خراسان سبب ویرانی و کشتار شدیدی گردید؛ به دنبال این حملة درگیری های
شدید فرقه ای و مذهبی شکل گرفت. مذهب غالب، شافعی بوده و پس از آن مذهب حنفی، که مذهب پادشاهان
سلجوقی بود، قرار داشت. حنبلیان در چند شهر، به ویژه در هرات پیروانی داشتند. تا آنجا که از منابع برمی آید،
دانشمند برجستة مالکی مذهبی در خراسان حضور نداشته است. شیعیان امامی جایگاه خاصی داشتند و برخی از
دانشمندان برجستة شیعه در این عصر می زیستند. اسماعیلیان در شهرهای مختلف نفوذ زیادی داشتند و همواره
سرگرم منازعات سیاسی شدید با دولت سلجوقیان بودند.
سقوط زرنگ؛ ظهور شهر سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از محققان، مورخّان، جغرافی دانان و سیستان شناسان، شهر زرنگ را با شهر سیستان یکی دانسته و معتقداند که این شهر از بدو تأسیس، در اواخر دوره ساسانی، تا 785 هجری - که با حمله امیر تیمور گورکانی تخریب و، سپس، در 811 هجری با حمله شاهرخ تیموری به کلی ویران شد- مرکزیت و کرسی سیستان را بر عهده داشته است. نگارنده معتقد است که شهر سیستان شهری کاملاً متفاوت، مستقل و مجزا از شهر زرنگ بوده است و از نیمه دوم قرن چهارم هجری قمری که شهر زرنگ اعتبار سیاسی و مرکزیت خود را از دست داد، جایگزین آن شده و تا نیمه اول قرن نهم ه جری نیز کرسی سیستان بوده است.
در این پژوهش که، براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و، براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی نگارنده بر آن است تا با استناد به منابع تاریخی و تأمل در نوشته های آنان، تغییر کرسی منطقه سیستان را از شهر زرنگ به شهر سیستان و، به عبارتی دیگر، این مهم را که شهر زرنگ همان شهر سیستان نیست، به عنوان یک حقیقت تاریخی بررسی کند و صحّت آن را با ارائه دلایل روشن و شواهد متقن به اثبات برساند.
بررسی ساختار فضائی شهر تبریز در دوره قاجار با استناد بر سیر تحول نقشه های تاریخی در این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز که از پیشینه تاریخی غنی برخوردار بوده و در طول تاریخ خود همواره به عنوان شهر اول یا دوم سلسله های حکومتی کشور ایران مطرح بوده است، در دوره قاجار با عنوان دارالسلطنه تبریز، ولیعهد نشین و دومین شهر مهم ایران پس از دارالخلافه ناصری محسوب می شده است. اهمیت سیاسی تبریز از یکسو و قرار گیری آن در مرز شمال غربی ایران، این شهر را تبدیل به دروازه ای جهت ورود مدرنیته و پیشرفت های جهان خارج به کشور کرده بود. از جمله مظاهر این پیشرفت ها، نقشه هایی است که برای اولین بار در دوره قاجار از شهرهای مختلف ایران تهیه شده اند. هفت عدد نقشه در طول حکومت قاجار از شهر تبریز تهیه شده که بیشترین تعداد را در میان شهرهای ایران داشته و به عنوان یکی از اسناد معتبر جهت شناخت ساختار فضائی این شهر مهم قلمداد می شوند. از این رو هدف از ارائه این مقاله بررسی سیر تحول نقشه های تاریخی شهر تبریز در دوره قاجار می باشد تا از این طریق مهم ترین تغییرات در ساختار فضائی این شهر در دوره قاجار مشخص گردد.
در این مقاله با توجه به تاریخی بودن موضوع، جمع آوری داده ها به روش توصیفی با رویکرد تاریخی- اسنادی با بهره گیری از متون و منابع انجام خواهد پذیرفت. همچنین تحلیل داده ها و یافته های ناشی از مطالعات به روش تحلیلی- تطبیقی می باشد. در نهایت می توان تغییرات ساختار فضائی شهر تبریز در دوره قاجار را به سه دوره 1. سرداری نجف قلی خانی و ولیعهدی عباس میرزا ، 2. ولیعهدی ناصرالدین شاه و ولیعهدی مظفرالدین، 3. ولیعهدی محمدشاه و مشروطیت تقسیم بندی نمود و ترسیمات نیز به گونه ای انجام یافته اند که ویژگیهای شاخص در هر دوره را به نمایش گذارده اند.
وضعیت اقتصادی اصفهان در دوران آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با تکیه بر منابع تاریخی و جغرافیایی، در صدد تبیین جایگاه اصفهان در قرن چهارم هجری از منظر اقتصادی است. اصفهان در این دوره از نظر بازرگانی و تجاری از اهمیت بالایی برخوردار بود، چنان که بخش تجاری آن نسبت به کشاورزی پیشی گرفت. برقراری ثبات در این دوره موجب شد تا راه های تجاری امن گردد؛ از سویی هم، ثبات اقتصادی رونق و رفاه و پیشرفت را برای این منطقه به ارمغان آورد. بنابراین، مسئله اصلی پژوهش این است که با توجه به اهمیت منطقه و نقش مهمی که در تحوّلات سیاسی، اقتصادی ایفامی کرد، با بررسی تأثیرگذاری آن، با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که عوامل تأثیرگذار در رونق و بهبود وضعیت اقتصادی اصفهان چه بوده است؟ همچنین، عوامل مؤثر در بروز تغییرات اقتصادی چه بود ؟ جایگاه و اهمیت مناسبات تجاری در نزد حکام آل بویه چگونه بوده است؟
شرایط جغرافیایی، چگونگی قرارگیری اصفهان در سرزمینی مناسب و قرارگیری بر سر راه های ارتباطی شرق به غرب و به ویژه راه ابریشم، از جمله ویژگی های این منطقه است که در فرآیند توسعة آن نقش داشته که هم بر توان بازرگانی آن افزود و هم خودِ منطقه را به سود بازرگانی و تجاری سرشاری رساند.