فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۲٬۲۸۴ مورد.
روشنفکرى و موءلفه هاى آن در فرهنگ اسلامى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
روشنفکرى به معنى واقعى کلمه از ارزشهاى والاى فرهنگ اسلامى است. شروع خط روشنفکرى و روشنگرى در تعلیم انبیاى الهى، بویژه پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله و معصومین علیهمالسلام بوده و استمرار صحیح نیز در تعالیم آنان نهفته است. متأسفانه در دو قرن اخیر واژه روشنفکر از بدو ورود به جوامع اسلامى از جمله ایران، دچار بیمارى شده و مورد سوء استفاده قرار گرفته است و به تارى از شبکه عنکبوتى مفهومى استعمارگران تبدیل شده است. بسا کسانىکه از نظر فرهنگ اسلامى فاقد بصیرت و روح روشنفکرى هستند؛ اما نام خود را روشنفکر گذاشتهاند.
اگرچه در قرآن و احادیث واژهاى که به طور دقیق به روشنفکر ترجمه شود یافت نمىشود؛ اما واژههایى را مىیابیم که مفهوم درست روشنفکرى را در خود دارند و محتوا و موءلفههاى دینى روشنفکرى را بیان مىکنند. مىتوان در فرهنگ اسلامى ده عنصر و مفهوم ارزشى ( رحمت، سلام، رشد ، صلح، شرح صدر، ابدى بودن، جامعگرایى، یقینگرایى، حقگرایى و دشمنشناسى) را در موءلفههاى روشنفکرى دینى ذکر کرد که جمع آنها در یک متفکر، نشاندهنده یک روشنفکر حقیقى است.
فقدان هر یک از موءلفههاى مزبور، آفتى در روشنفکر پدید مىآورد که جامعه به سبب آن دچار زیان مىشود. در واقع، آفات روشنفکرى در ایران در دو قرن اخیر ناشى از فقدان همین عناصر، بویژه حقگرایى و جامعگرایى بوده است. در این مقاله ضمن تبیین موءلفههاى نامبرده، بیان شده که چگونه جمع آن عناصر، روشنفکر الهىو حقیقى را بهوجود مىآورد و فقدان هر یک در روشنفکرنماها منشأ چه آفات و آسیبهایى است.
استراتژى شکستخورده تحریف انقلاب اسلامى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
از سال 1357 (1979) که انقلاب اسلامى ایران به پیروزى رسید، نظریهپردازان مختلف غرب و شرق درباره آن به تحلیل پرداختهاند. در نوع این تحلیلها تلاش شده است تا انقلاب اسلامى ایران در قالب یک یا چند نظریه از نظریات حاکم و رایج در علوم اجتماعى غربى تعریف شود. این نظریات و تحلیلها بهرغم تفاوت و تنوعشان از چارچوب چند نظریه کلان، از جمله نظریه بسیج منابع (چارلز تیلى)، توسعه نامتوازن (هانتینگتون)، ساختارگرایى (اسکاچپل)، محرومیت نسبى (تدگار)، شیوه تولید اقتصادى (مارکس) و... خارج نمىشوند. صاحبان این نظریات، به شدت در تحلیل انقلاب اسلامى ایران با مشکل روبرو هستند و ناگزیرند بسیارى از مؤلفههاى چارچوب نظریشان را هنگام تطبیق بر انقلاب اسلامى نادیده انگارند و حتى خلاف آنها را معتقد شوند. کتاب ایران بین دو انقلاب که با اقتباس از نظریه توسعه نامتوازن هانتینگتون نوشته شده است، از این قاعده مستثنى نیست. نوشتار حاضر، ضمن گزارش مختصر مهمترین دیدگاههاى نویسنده، به بررسى و نقد و تحلیل آن از انقلاب اسلامى ایران مىپردازد.
عدالت اجتماعى از برخى منظرهاى اسلامى و غربى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیره سیاسى امام على علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسى حکومت از نگاه حضرت امیرعلیه السلام از دو منظر پرداخته شده است: مبانى نظرى حکومت در سیره قولى و سیره عملى. بازخوانى و بازنگرى سیره عملى امامعلیه السلام براى همه ما از آن جهت ضرورت دارد که با محک سیره امام مىتوانیم درباره چند و چون کارکرد زمامداران و کارگزاران و میزان توفیق جمهورى اسلامى پس از پیروزى انقلاب اسلامى در انطباق با آرمانهاى حکومت علوى داورى کنیم.
مبانی اندیشه ای گروه های سیاسی اسلامگرا در ایران قبل از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگارنده تلاش می کند تا به بررسی مبانی فکری گروههای سیاسی اسلامگرا در فاصله زمانی سالهای 1320 تا 1357 بپردازد؛ زیرا تبیین مواضع فکری و اختلافات نظری این گروهها، زمینه را برای درک بسیاری از چالشهای اندیشه ای بعد از انقلاب فراهم می آورد.
هرچند بسیاری از گروههای یاد شده در کلیت اهدافی همچون مبارزه با استبداد، استعمار، ایجاد حکومت اسلامی، تلاش برای استقرار قوانین اسلامی و ... مشترک بودند؛ اما در نگاه عمیقتری می توان اختلافات فکری مهمی را نیز در دیدگاهها و مبانی اندیشه ای آنها مشاهده کرد که با پیروزی انقلاب و قرار گرفتن در محیطی جدید، این اختلافات زمینه بروز پیدا کرد و علت ظهور دیدگاههای مختلف در مقاطع تاریخی بعد از انقلاب گردید.
این مقاله در دو قسمت تهیه شده که در قسمت اول مواضع فکری گروه اسلامگرا شامل فداییان اسلام، حزب ملل اسلامی، هیأت مؤتلفه و روحانیت مبارز مورد بحث قرار گرفته و در این قسمت مواضع فکری نهضت آزادی و گروههای سوسیالیست اسلامگرا بویژه سازمان مجاهدین خلق مورد مطالعه قرار خواهد گرفت
نقش مردم در حکومت دینی
علوم سیاسی
مبانی اندیشهای گروههای سیاسی اسلامگرا در ایران قبل از انقلاب
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگارنده تلاش می کند تا به بررسی مبانی فکری گروههای سیاسی اسلامگرا در فاصله زمانی سالهای 1320 تا 1357 بپردازد؛ زیرا تبیین مواضع فکری و اختلافات نظری این گروهها، زمینه را برای درک بسیاری از چالشهای اندیشه ای بعد از انقلاب فراهم می آورد.
هرچند بسیاری از گروههای یاد شده در کلیت اهدافی همچون مبارزه با استبداد، استعمار، ایجاد حکومت اسلامی، تلاش برای استقرار قوانین اسلامی و ... مشترک بودند؛ اما در نگاه عمیقتری می توان اختلافات فکری مهمی را نیز در دیدگاهها و مبانی اندیشه ای آنها مشاهده کرد که با پیروزی انقلاب و قرار گرفتن در محیطی جدید، این اختلافات زمینه بروز پیدا کرد و علت ظهور دیدگاههای مختلف در مقاطع تاریخی بعد از انقلاب گردید.
این مقاله در دو قسمت ارائه خواهد شد که در قسمت اول مواضع فکری گروه اسلامگرا شامل فداییان اسلام، حزب ملل اسلامی، هیأت مؤتلفه و روحانیت مبارز مورد بحث قرار می گیرد و در قسمت بعدی مواضع فکری نهضت آزادی و گروههای سوسیالیست اسلامگرا بویژه سازمان مجاهدین خلق مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
علوم سیاسی
مفهوم و سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بیان مفهوم و سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى تدوین شده است. در این پژوهش، نخست مفهوم عدالت ذیل چهار بُعد مورد بررسى قرار گرفته است تا تصویرى ملموستر از عدالت حاصل آید و سپس سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى با هدف تحقق ابعاد تعریف شده براى عدالت، علاوه بر سطح کارگزاران، در عرصههاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى بحث شده است.
آزادى در حکومت اسلامى از منظر شهید مطهرى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فقها و حکومتهاى جور (از شروع غیبت صغرا تا ابتداى صفویه)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
غیبت امام دوازدهم و کوتاه دستى جامعه شیعى از نظام مطلوب خود از سویى، و ضرورت حفظ حداقلهایى از سازماندهى، امکانات، موقعیتها و فرصتها براى شیعیان در حکومتهاى غیرشیعى از سوى دیگر، همکارى علماى شیعه با حکومتهاى موجود را ضرورى مىکرد. با وجود آن که در طول غیبت صغرا بیشتر همّت علما صرف اثبات امامت و غیبت امام مهدىعلیه السلام گردید، اما با شروع غیبت کبرا و اوجگیرى جایگاه علما در میان شیعیان، بحث همکارى آنان با حکومتهاى موجود، و چیستى و چرایى آن، به یکى از سرفصلهاى مهم در اندیشه سیاسى شیعه تبدیل گردید. در این مقاله، مسأله همکارى علما با سلاطین و حدود و ثغور این همکارىها بررسى شده است.