محتواى نوشتار حاضر به برخى از مؤلفهها و آموزههاى اخلاقى و عرفانى پرداخته است و موارد و مصادیق منتخب به جهت تاکید آن امام همام و کاربردى بودن آن مىباشد . نخستسعى شده تا ماهیت و جایگاه انسان در نظام تکوین مشخص شده، سپس اوصافى که از منظر اولیاى دین مىتواند او را به جایگاه حقیقى خویش قرار دهد مورد بررسى قرار گرفته است . مفهوم زهد، راضى بودن به رضاى حق، معناى خوف، توکل، صبر و استقامت، غیبت و آثار زیانبار فردى و اجتماعى آن از جمله این اوصاف و مؤلفهها مىباشد .
موضوع دخالت کردن یا دخالت نکردن یزید در شهادت امام حسین(ع) و پدیدآوردن واﻗﻌﮥ کربلا از همان آغاز، محل اختلاف بود. تبرئه جستن یزید از قتل امام(ع) به این اختلاف دامن زد و در طول زمان، بر شدت آن افزوده شد. شماری از علمای سنی ضمن تأیید نقش داشتن یزید در واﻗﻌﮥ کربلا، او را به علت های متعدد مستوجب لعن و حتی تکفیر دانسته اند؛ اما گروهی دیگر در دفاع از عقیدﮤ مشروعیت خلفا، او را از این اتهام مبرّا کرده اند و ابن زیاد را عامل این واقعه دانسته اند. این پژوهش در پی آن است تا مسئولیت یزید را در پدیدآمدن واﻗﻌﮥ کربلا واکاوی کند. به همین منظور، نخست علت های کسانی را بررسی می کند که قائل به تبرئه یزید هستند و سپس علت های خود را مبنی بر نقش داشتن مستقیم یزید در شهادت امام حسین(ع) و رخ دادن فاﺟﻌﮥ کربلا مطرح خواهد کرد.
احتجاجات امام سجاد(ع) از نیرومندترین عوامل جاودانه ساختن قیام عاشورا و اهداف نهضت امام حسین (ع) می باشد. آن حضرت از عصر عاشورا تا بازگشت و استقرار در مدینه احتجاج هایی با عوامل حکومتی و مردم شهرهای مختلف از جمله کوفه و شام داشته اند که بر این احتجاجات منطق خاصی حاکم بوده که باعث رسوایی دستگاه بنی امیه و تاثیر و ماندگاری قیام عاشورا بعد از شهادت امام حسین (ع) در جامعه آن روز بوده است. لذا این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، با شیوه کتابخانه ای، به تحقیق و بررسی احتجاجات امام سجاد (ع) پیرامون نهضت عاشورا جهت کشف واستخراج منطق حاکم بر این احتجاجات پرداخته است.